الگوی انگیزش فرزندآوری مبتنی بر تجارب زیسته خانواده‌های تک فرزند و بیشتر از دو فرزند

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری مشاوره، گروه مشاوره، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.

2 استاد، گروه مشاوره، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.

3 دانشیار، گروه مشاوره، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی تهران، ایران.

4 استادیار روان‌شناسی، گروه روان‌شناسی ، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران

چکیده

چکیده
نتایج مطالعات جمعیت‌شناختی حاکی از کاهش تمایل زوجین برای فرزندآوری است. این پدیده منجر به کاهش جمعیت می‌شود که آسیب‌های جبران ناپذیری برای آینده کشور به دنبال دارد. به‌همین دلیل هدف این پژوهش، تدوین الگوی انگیزش فرزندآوری مبتنی بر تجارب زیسته خانواده‌های تک فرزند و بیشتر از دو فرزند است. روش پژوهش در زمره پژوهش‌های کیفی قرار دارد و از نوع پدیدارشناسی توصیفی است. شرکت‌کنندگان در این پژوهش 32 زوج را شامل می‌شود که به روش نمونه‌گیری هدفمند از خانواده‌های دارای حداقل یک فرزند شهر مریوان در سال 1400 انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌های پژوهش، از روش مصاحبه نیمه‌ساختاریافته استفاده شد و روش 7 مرحله‌ای کلایزی، جهت تحلیل داده‌ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد الگوی انگیزش فرزندآوری شامل ارزش‌ها، نگرش، نیاز، تقویت و شایستگی مربوط به زوجین است. باتوجه به نتایج می‌توان گفت با مداخله و تغییر این عوامل، انگیزش فرزندآوری زوجین تغییر خواهد کرد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The pattern of childbearing motivation is based on the lived experiences of families with at least one child

نویسندگان [English]

  • Barzan Hosseini 1
  • Masoumeh Esmaiili 2
  • Kiumars Farahbakhsh 3
  • Mohammad Hosien Salarifar 4
1 PhD Student in Counseling, Department of Counseling, Faculty of Psychology and Educational Sciences, Allameh Tabataba'i University , Tehran, Iran.
2 Professor, Department of Counseling, Faculty of Psychology and Educational Sciences, Allameh Tabatabai University, Tehran, Iran.
3 Associate Professor, Department of Counseling, Faculty of Psychology and Educational Sciences, Allameh Tabatabai University, Tehran, Iran.
4 Assistant Professor of Psychology, Department of Psychology, University of Birjand, Birjand, Iran.
چکیده [English]

Abstract
The results of demographic studies indicate a decrease in the desire of couples to have children. This phenomenon leads to population decline, which causes irreparable damage to the future of the country. For this reason, the purpose of this research is to develop a pattern of childbearing motivation based on the lived experiences of families with at least one child . The research method is in the category of qualitative research and is descriptive phenomenology. The participants in this research include 32 couples who were selected by purposeful sampling from families with one or more than two children in Marivan city in 1400. To collect research data, semi-structured interview method was used and for data analysis, Claizey's 7-step method was used. The results of the research showed that the pattern of childbearing motivation includes the values, attitude, need, reinforcement and competence of the couple. According to the results, it can be said that by intervening and changing these factors, the couple's motivation to have children will change.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Childbearing motivation
  • lived experience
  • family with at least one child

الگوی انگیزش فرزندآوری مبتنی بر تجارب زیسته خانواده‌های دارای حداقل
یک فرزند[1]

به‌رزان حسینی[2]| معصومه اسمعیلی [3]| محمّدحسین سالاری‌فر [4]| کیومرث فرحبخش [5]

چکیده

 نتایج مطالعات جمعیت‌شناختی حاکی از کاهش تمایل زوجین برای فرزندآوری است. این پدیده منجر به کاهش جمعیت می‌شود که آسیب‌های جبران ناپذیری برای آینده کشور به دنبال دارد. به‌همین دلیل هدف این پژوهش، تدوین الگوی انگیزش فرزندآوری مبتنی بر تجارب زیسته خانواده‌های دارای حداقل یک فرزند است. روش پژوهش در زمره پژوهش‌های کیفی قرار دارد و از نوع پدیدارشناسی توصیفی است. شرکت‌کنندگان در این پژوهش 32 زوج را شامل می‌شود که به روش نمونه‌گیری هدفمند از خانواده‌های دارای حداقل یک فرزند شهر مریوان در سال 1400 انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌های پژوهش، از روش مصاحبه نیمه‌ساختاریافته استفاده شد و روش 7 مرحله‌ای کلایزی، جهت تحلیل داده‌ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد الگوی انگیزش فرزندآوری شامل ارزش‌ها، نگرش، نیاز، تقویت و شایستگی مربوط به زوجین است.

کلید واژه‌ها: انگیزش فرزندآوری، تجربه زیسته، خانواده دارای حداقل یک فرزند.

 

DOR: 20.1001.1.26454955.1402.18.65.1.1


مقدمه

نتایج مطالعات جمعیت‌شناختی، آمارهای سازمان ثبت احوال کشور و گزارش‌های شورای عالی انقلاب فرهنگی در 10 سال اخیر همگی حکایت از کاهش تمایل زوجین برای فرزندآوری تا سطح تک‌‌فرزندی دارند که به هم ریختن موازنه هرم سنی و کاهش سریع نرخ فرزندآوری را در پی داشته است و این مسأله می‌تواند آسیب‌های اقتصادی و اجتماعی جبران ناپذیری بر کشور وارد نماید. از سویی دیگر علی‌رغم کاهش میزان فرزندآوری کل به زیر سطح جانشینی، شواهد نشان می‌دهد که همچنان دو فرزندی ایده‌آل محسوب می‌شود(رازقی نصرآباد و همکاران، 1393)، ولی در واقع باز هم می‌بینیم که قصد و رفتار تک فرزندی به‌خصوص در شهرها روند افزایشی دارد. پیمایش انتقال جمعیتی (سال 1388) در چهار استان یزد، گیلان، سیستان و بلوچستان و آذربایجان غربی نیز نشان داد که غیر از سیستان و بلوچستان، تعداد ایده‌آل فرزند در بین هم دوره‌ای‌های ازدواجی، دو فرزند بوده است، ولی در ترجیحات فرزندآوری بین همه هم دوره‌ای های ازدواج، اعم از جوان و مسن تغییرات نگرشی واضحی دیده شد؛ برای مثال بسیاری از گیلانی‌ها تک فرزندی را ترجیح می‌دادند (عباسی شوازی و همکاران، 1397). شواهد دیگر مبنی بر افزایش روند تک فرزندی بر اساس چهار سرشماری سال های 1375، 1385 ،1390  و 1395 است. علی‌رغم اینکه این ارقام ممکن است روند صعودی تک فرزندی را به وضوح نشان دهد، می‌تواند بیانگر یک شیفت زمانی در آوردن فرزند دوم به سنین بالاتر یا تأخیر در فرزندآوری دوم در سال‌های اخیر باشد که می تواند به علت افزایش سن ازدواج در زنان و دوره‌ی کوتاه جبران فرزندآوری در آنها باشد (خلج‌آبادی فراهانی و سرایی، 1391). دلایل و انگیزه های رفتار تک فرزندی افراد هنوز خیلی شفاف نیست. بحث‌های زیادی در مورد تاثیر تغییرات ارزشی و یا فشارهای اقتصادی در رفتار کم فرزندی افراد در ایران جریان دارد، اما خیلی مشخص نیست که مردم و خانواده‌ها چگونه رفتار تک فرزندی را تفسیر می‌کنند و چه عواملی را به این قصد و رفتار منتسب می‌دانند(خلج‌آبادی فراهانی و سرایی، 1395 ).

به اعتقاد زمانی(1376) انگیزش نیرویی است که می‌تواند انسان را به سوی یکی از فعالیت‌هایش سوق دهد. در واقع انگیزش نوعی میل نسبت به رسیدن به چیزی مشخص یا هدفی معین می‌باشد. ولادفسکی(1985) بر این باور است که شش عامل نیازها، نگرش‌ها، محرک‌های خارجی، عواطف، تقویت و شایستگی در انگیزش مؤثر است(جارویس، 1387، به نقل از بیژنی و همکاران، 1390). انگیزه فرزندآوری هم، موضوع پیچیده‌ای است که دارای ریشه‌های فرهنگی، رفتاری و اعتقادی بوده و در بستر انتقال جمعیتی و توسعه اقتصادی و اجتماعی تغییر می‌یابند (ریجیکان و لایفبروئر[6]، 2009). در بررسی انگیزش فرزندآوری، در حالی که در گذشته بیشتر متخصصان بر عوامل اقتصادی و زیست‌شناختی تاکید می‌کردند و نسبت به عوامل روانی و اجتماعی کم‌توجه و یا بی‌توجه بودند، در سال‌های اخیر توجه به این عوامل نقشی مهم در تبیین فرزندآوری و گرایش به آن را ایفا کرده است (رسولزاده اقدم و همکاران، 1395). انگیزه‌های فرزندآوری شامل انگیزه‌های مثبت و منفی هستند. انگیزه‌های مثبت فرزندآوری در واقع شامل دلایل شخصی هر فرد برای خواستن فرزند مثلِ لذت بارداری و تولد و کودکی، دیدگاه سنتی، رضایت از فرزندپروری، احساس نیاز و بقا و استفاده ابزاری از فرزند می‌با‌شد. انگیزه منفی فرزندآوری شامل دلایل نخواستن فرزند نظیر ترس از والد شدن، استرس‌های والدینی و چالش‌های مراقبتی فرزند می‌باشد (میلر، میلاستین و پاستا[7]، 2008). نتیجه مطالعه‌ای در آمریکا نشان داد که انگیزه مثبت فرزندآوری با میل بیشتر به فرزندآوری، تعداد بیشتر فرزندان دلخواه و فواصل کمتر بین تولد فرزندان همراه است (ریجیکان و لایفبروئر، 2009). در مطالعه‌ای دیگر، در شیراز انگیزه‌های مثبت فرزندآوری با میل به فرزندآوری و تعداد دلخواه فرزندان ارتباط مستقیم و معنی‌دار و با زمان دلخواه فرزندآوری ارتباط معکوس و معناداری داشت. در این مطالعه انگیزه منفی فرزندآوری نیز با میل به فرزندآوری ارتباط معکوس و معناداری داشت. به این ترتیب می‌توان ایجاد انگیزه و ارائه مشوق –به عنوان تقویت- برای فرزندآوری را یکی از راهکارهای اساسی ارائه شده برای کاهش نرخ فرزندآوری و ارتقاء آن دانست (خدیوزاده و همکاران، 1393). در این زمینه مطالعه اندرسون[8] (2005) نشان داد در سوئد با ارائه مشوق‌های دولتی و ایجاد انگیزه فرزندآوری، بعد از گذشت چندین سال فرزندآوری زوجین افزایش یافته است. مطالعات انجام شده در روسیه نیز نشان می‌دهد، با ارائه‌ی مشوق‌های فرزندآوری بعد از گذشت چندین سال، این کشور رشد جمعیت مثبتی را تجربه کرده است (گزارش سازمان ملی روسیه، 2013). زارع و همکاران(1397) نیز به بررسی انگیزه‌های فرزندآوری و ارتباط آن با نگرش به مشوق‌های دولتی در خصوص فرزندآوری در زنان سنین فرزندآوری در سبزوار پرداخته و به این نتیجه رسیدند که بین انگیزه‌های مثبت فرزندآوری با پوشش رایگان بیمه مادر و کودک، معاینات رایگان ماهانه و بن غذایی رایگان مادران باردار و افزایش مرخصی زایمان ارتباط مستقیم و معنی‌دار و بین انگیزه های منفی فرزندآوری با پرداخت سکه بهار آزادی، وام قرض‌الحسنه و مسکن، واگذاری مسکن  و مرخصی پدر رابطه معکوس و معنادار وجود داشت.

پس چنین به نظر می‌رسد که پژوهش‌های اخیر حاکی از گرایش زوجین به تک‌فرزندی و تبدیل شدن آن به یک سبک زندگی هستند، در حالی‌که آن چه در اکثر تحقیقات روانشناسی مشخص و معلوم شده این است که تک فرزندی همواره موجب اختلالات روانی و بعضاً ناگواری در میان کودکان و نوجوانان می‌شود از جمله می‌توان به فقدان توانایی برون‌سازی و درون‌سازی و همچنین ناپایداری در حوزه مسائل رفتاری و هیجانی در تک‌فرزندان اشاره کرد (ساطوریان و همکاران، 1393). میلوسکی (2005)، در پژوهش خود دریافت که کودکان دارای خواهر یا برادر، گرایش بیشتری به سازگاری اجتماعی دارند(عزیزی، 1390). همچنین در مطالعاتی که بر روی مهارت‌های اجتماعی متمرکز شده‌اند(کانینگ و دان، 2006)، این نتایج حاصل شد که تک‌فرزندان پرخاشگر و مخرب‌تر بودند و در بین گروه دوستان، محبوبیت کمتری داشته و بیشتر قربانی می‌شوند. در حالی که کودکانی که همشیر داشتند، مهارت‌های همکاری بیشتری در گروه دوستان از خود نشان می‌دادند. از عواملی که در رابطه با تک فرزندی در دوران ما مطرح است این است که شرایط ارزشی و نگرشی خانواده‌ها تغییر کرده است و نگرش نسبت به فرزندآوری و فرزندپروری دچار تغییر شده و انگیزه‌های جایگزین موجبات این تغییرات فرهنگی و اجتماعی را به بار آورده است (خلج‌آبادی فراهانی و سرایی، 1395). برای مثال میرابی و همکاران(1399)، به بررسی پدیدارشناسانه‌ی آگاهی زنان متاهل از فرزندآوری پرداخته و به این نتیجه رسیدند که نگرانی از فرزندآوری، نگرانی از نداشتن فرزند، تجربه فرزند داشتن، تجربه بارداری، تصور حاملگی، پیروی از الگوی فرزندآوری مادر و ... از عوامل تاثیرگذار بر انگیزه فرزندآوری زنان متاهل می‌باشند. این در حالی است که تعدد فرزندان می‌تواند عملکرد خانواده را نیز تحت‌تأثیر قرار دهد. در این راستا سعیدی و همکاران(1399)، با مقایسه ابعاد جسمانی و روانشناختی زوجین بر اساس تعداد فرزندان نشان دادند که بین کارکرد جسمی، بهزیستی هیجانی، سلامت عمومی و کارکرد اجتماعی با تعداد فرزندان ارتباط برقرار است. سوری‌نژاد و همکاران (1399) نیز به مقایسه سبک فرزندپروری و سلامت روان در مادران تک فرزند و دو یا چند فرزند پرداخته و به این نتیجه رسیدند که نمرات سبک فرزندپروری مستبدانه در مادران تک فرزند نسبت به مادران دو یا چند فرزند بالاتر بود. به این ترتیب تعداد فرزندان می‌تواند در عملکرد فرزندپروری والدین نیز اثرگذار باشد.

علی‌رغم این واقعیت‌ها در مورد تک‌فرزندی، صیفوری و همکاران (1398)، با بررسی رفتار فرزندآوری زنان ایران همگام با فرایند تحولات خانواده در سه دهه‌ی گذشته از سال 1360 تا سال 1390 نشان دادند که طی این سالها کاهش انگیزه فرزندآوری، میل به زندگی مجردی و تشکیل خانوارهای مستقل پیش از ازدواج در کنار عامل دیگری به نام طلاق باعث کاهش بعد خانوار و افزایش تعداد خانوارها شده که نشان‌دهنده‌ی ورود ارزش‌های مدرنیسم به عرصه خانوارهای ایرانی است. این در حالی است که مبانی فکری و فرهنگی کشور ما متأثر و مبتنی بر آموزه‌های اسلامی است و در دین مبین اسلام فرزندآوری و تکثیر نسل ذاتاً مطلوب است(ملکوتی‌نیا، 1394) آیه 12 سوره نوح، آیه 223 سوره بقره و یا آیه 151 سوره انعام مثال‌هایی از اهتمام قرآن به فرزندآوری هستند. لازم به ذکر است که افزایش فرزندآوری در دین مبین اسلام، تنها به خاطر تأمین قدرت سیاسی و اقتصادی جامعه و یا منافع مادی والدین نیست؛ بلکه افزایش فرزندآوری فی نفسه مطلوبیت دارد و دارای جایگاه و ارزش والایی است(ندیمی و همکاران، 1394)

به‌طورکلی می‌توان گفت فرزندآوری در هر جامعه به‌طور عمده، بازتابی از نظم اخلاقی در حال تغییر در جامعه است. امروزه شمار زیادی از افراد تصمیم‌های فرزندآوری فردی خود را بر حسب باورها و نگرش‌های خود می‌گیرند، یعنی تغییر در رفتارهای فرزندآوری ارتباط نزدیکی با تغییر در نظام ارزشی و انگیزه‌های افراد دارد، اگرچه این واقعیت را نیز نمی‌توان کم‌اهمیت در نظر گرفت که بدون شناخت دقیق مسائل جمعیتی، نمی‌توان سیاست های جمعیتی جامع و پایداری طراحی کرد(کاشیسی[9]، 2010). عدم شناخت درست تحولات جمعیت و فرزندآوری، موجب ارائه طرح‌های ناقص یا شتابزده برای اصلاح فرزندآوری در کشور می‌شود که حتی در صورت اجرا شدن، ممکن است مفید و موثر نباشند. بر این اساس و با توجه به اهمیت موضوع رشد جمعیت و فرزندآوری، این پژوهش برای پاسخ به این سؤال شکل می‌گیرد که ویژگی‌ها و مؤلفه‌های الگوی انگیزش فرزندآوری زوجین چیست؟

روش پژوهش

پژوهش حاضر به شیوه کیفی پدیدارشناسانه از نوع توصیفی انجام گرفت. که در آن پژوهشگر با بررسی تجربه زیسته مشارکت‌کنندگان به شناسایی مولفه‌های سازنده‌ی انگیزش فرزندآوری پرداخته است تا بر اساس آن به یک الگو و برنامه‌ی مداخله‌ای جهت افزایش انگیزه‌ی فرزندآوری دست یابد. شرکت‌کنندگان در پژوهش حاضر والدین دارای حداقل یک فرزند متمایل به همکاری بودند. نمونه‌گیری در پژوهش حاضر با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند انجام شد. بنابراین از بین تمامی زوجین شهرستان مریوان، افرادی انتخاب شدند که دارای شرایط زیر بودند:

  1. حداقل سطح تحصیلات دیپلم؛
  2. داشتن یک و یا بیشتر از دو فرزند؛
  3. دامنه سنی 25 تا 55 سال؛
  4. عدم داشتن فرزند معلول یا بیمار چرا که ممکن است انگیزه‌های فرزندآوری را تحت‌الشعاع قرار دهد؛
  5. عدم ابتلا به اختلالات روانشناختی در 6 ماه اخیر؛
  6. تمایل به مشارکت در پژوهش.

پس از انجام مصاحبه با 20 نفر، به تدریج داده‌های تکراری مشاهده شد. اما جهت رسیدن به اصل اشباع نظری، مصاحبه‌ها تا 32 نفر ادامه یافت. لذا حجم نمونه در این پژوهش 32 نفر بود. مصاحبه با 15 نفر از مشارکت کنندگان به صورت حضوری و بقیه به صورت آنلاین انجام گرفت.

برای جمع‌آوری داده‌ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. جهت تنظیم سؤالات مصاحبه و برای اطمینان از روایی محتوایی آنها ابتدا با جمع‌بندی نظرات اساتید راهنما و مشاور و همچنین کارشناسان آگاه به موضوع، به تهیه چهارچوب کلی مصاحبه نیمه‌ساختاریافته اقدام شد. محور اصلی سؤال‌های مصاحبه در راستای کشف عوامل انگیزشی فرزندآوری در خانواده‌های مختلف بود، برای مثال: «آیا علاقمند به داشتن فرزند دیگری هستید؟»، «چرا بچه‌دار شدید؟» «به چه دلیل به داشتن فرزند دیگری علاقه دارید؟» «چرا تمایلی به فرزندآوری بیشتر ندارید؟» «فرزند داشتن رو چطور می‌بینید وچه حسی دارید؟» و یا «چه عواملی باعث می‌شه به فکر بچه‌ی دیگه‌‌ای نباشید ومانع می‌شه بچه‌ی دیگه‌ای داشته باشید؟»  و ... . مصاحبه‌ها با طرح موضوع پژوهش و سوال کلی در مورد شرایط خانواده آغاز و بر اساس پاسخ‌های ارائه شده هدایت شد. در نهایت تعداد 10 سوال بر مبنای نتایج مطالعه مقدماتی پژوهش و همچنین اطلاعات به دست آمده از مطالعه مبانی نظری و ادبیات مربوط به انگیزه فرزندآوری  تنظیم گردید.

همچنین تجزیه‌ و تحلیل داده‌های حاصل از مصاحبه‌های پدیدارشناسی از تحلیل توصیفی به روش کلایزی[10] استفاده شد. این روش دارای ۷ مرحله است که بر اساس آن، هر مصاحبه یا متن نوشته ‌شده، جداگانه مورد تجزیه ‌و تحلیل قرار می‌گیرد. بنابراین پس از مصاحبه با مشارکت‌کنندگان تحقیق، ابتدا به بیانات ضبط‌ شده‌ی مصاحبه ‌شوندگان بارها گوش داده و اظهاراتشان کلمه به کلمه روی کاغذ نوشته شد. در مصاحبه ‌ها، متن مصاحبه به شکل منظم و قابل‌درک، ویرایش و تدوین شد. دست‌نوشته‌های تهیه ‌شده از مصاحبه‌ها جهت درک احساس و تجارب مصاحبه‌شوندگان، چندبار مطالعه شده و به صداهای ضبط ‌شده گوش داده شد تا از احساسات درونی و معانی پنهان روایت‌های آنان آگاهی حاصل شده و با این کار، به یک معنای کلی رسید. سپس پژوهشگران چندین بار به بازخوانی مجدد متون پرداخت و بر عبارات و جملاتی که مستقیماً با پدیده‌ی مورد بررسی در ارتباط بودند، تمرکز کردند. پس از مطالعه‌ی همه‌ی توصیف‌های مصاحبه‌شوندگان، زیر اطلاعات بامعنی و بیانات مرتبط با پدیده‌ی موردبحث، خط کشیده و به این طریق، جملات مهم را مشخص نمودند. در مرحله‌ی بعد که مرحله‌ی تدوین معانی و استخراج مفاهیم فرمول است، پس از بررسی دست‌نوشته‌ها برای یافتن موضوعات و معانی واحدها و درک ماهیت تجارب مشارکت‌کنندگان و جستجوی تجارب اساسی و همچنین جستجو برای تعیین اظهارات مهم و معنی‌دار یا پیشنهاد برای شرح این موضوعات و رابطه بین موضوعات و پیشنهادات با مفاهیم، سعی شد از هرعبارت، یک مفهوم استخراج شود که بیانگر معنی و قسمت اساسی تفکر فرد باشد. پس از کسب این مفاهیم تدوین ‌شده، سعی شد مرتبط بودن معنی تدوین ‌شده با جملات اصلی و اولیه مورد بررسی قرار گیرد و از صحت ارتباط بین آنها اطمینان حاصل شود. به این ترتیب بر اساس سـه مرحلـه اول روش کلایـزی،  مفاهیم استنباط شده از مصاحبه با شرکت کنندگان در 420  کد قرار گرفت. در مرحله بعد سعی شد تا کدهای استخراج شده در دسته بندی های خاص موضوعی قرار داده شود. به این منظور، ابتدا زیرمجموعه‌هایی ایجـاد شد که از ادغام آنها دسته‌های فرعی شکل گرفـت و از ترکیب چند دسته فرعی نهایتاً مضامین اصـلی پـژوهش بوجود آمد. برای مثال از ترکیب کدهای «داشتن یادگاری پس از مرگ»، «داشتن وقایع قشنگ با فرزندان» و «رفع احساس کمبود در زندگی با حضور بچه‌ها» دسته‌بندی و مضمون فرعی «احساس تعلق» شکل گرفت و از کنار هم قرار گرفتن دو مضمون فرعی «احساس تعلق» و «بقا و امنیت» مضمون اصلی «نیاز» استنباط شد. سرانجام در مرحله‌ی چهارم کلایزی، پس از استخراج کدها، کلیه‌ی مفاهیم استنباط شده 5 مضمون اصلی ارزش(فردی، اجتماعی و دینی و معنوی)؛ تقویت (مثبت، منفی و جانشینی)؛ نگرش(مثبت و منفی)؛ نیاز (بقا و امنیت و احساس تعلق) و شایستگی(فنی و رفتاری) تشکیل شد.

صحت و اطمینان پژوهش حاضر ریشه در چهار محور ارزش واقعی، قابلیت تعمیم و کاربردی بودن، تداوم و مبنی بر واقعیـت بـودن، دارد. ارزش واقعی بـدین‌معناسـت کـه بیـان حاصـل از تجربه برای کسی که آن را به طور واقعی تجربـه کـرده است قابل قبول باشد. در ایـن پـژوهش بـا مراجعـه بـه شرکت‌کنندگان و به تایید رساندن بیانیه‌های حاصـله این امر محقق گشت و چنانچه در مواردی نظـر شـرکت‌کننده با نظر محققان متفاوت بود کدها با نظر شـرکت‌کننده اصلاح می‌گردید. کاربردی بودن یا قابلیت اجـرا بدان اشاره دارد که آیا نتایج در گروه‌ها یـا مکـان‌هـای دیگر نیز کاربرد دارد؟ در این مورد نیز سعی شـد تـا بـا عدم انتخاب یک مکان مشـخص بـرای نمونـه‌گیـری و انتخاب نمونه‌ها از طیف نسبتاً گسترده سـنی و سـوابق فرهنگی اجتمـاعی گونـاگون ایـن مهـم بـرآورده شـود. بنابراین جهت افزایش قابلیت تعمیم و انتقال به موقعیت‌های دیگر، این تلاش صورت گرفت که برای شرکت در پژوهش تا حد امکان از خانواده‌های مختلف و با شرایط متفاوت استفاده شود.همچنـین ثبـات هنگـامی بـه دسـت آمـد کـه شـرکت‌کنندگان پاسخ‌های نامتنـاقض و همسـانی بـه سـوالات شـابه کـه در قالـب‌هـای مختلـف مطـرح شـده بـود، می‌دادند. جهت واقعی بـودن پـژوهش و انجـام فرآینـد آن، خالی از هر گونه تعصب، پژوهشگران سعی کردند تا هر گونه تعصب در مورد پدیده مـورد پـژوهش را در تمـام نتایج مراحل مطالعه از خود دور سازند.

یافته‌ها

همان‌طور که در جدول 1 مشاهده می‌شود، دامنه سنی شرکت‌کنندگان 27 تا 50 سال بود. همچنین آنان دارای تحصیلات دیپلم تا دکتری بودند. مشاغل آنها نیز شامل پزشک، کارمند، معلم، آزاد، خانه‌دار و کارگر بود. والدین شرکت‌کننده در این پژوهش نیز والدینی بودند که یک فرزند و یا بیشتر داشتند. مدت زمان زندگی زوجین با یکدیگر نیز از 4 سال تا 29 سال متغیر بود.

جدول 1. مشخصات جمعیت‌شناختی افراد مشارکت‌کننده در پژوهش

مدت زمان ازدواج

تعداد فرزندان

تحصیلات

شغل

سن

جنسیت

ردیف

26 سال

3 فرزند

فوق لیسانس

معلم

43

زن

1

11 سال

1 فرزند

لیسانس

آزاد

35

مرد

2

4 سال

1 فرزند

لیسانس

معلم

29

مرد

3

6 سال

1 فرزند

لیسانس

خانه دار

27

زن

4

8 سال

1 فرزند

لیسانس

معلم

29

زن

5

18 سال

3 فرزند

دیپلم

خانه دار

38

زن

6

17 سال

2 فرزند

لیسانس

معلم

41

زن

7

25 سال

3 فرزند

دیپلم

معلم

50

زن

8

15 سال

3 فرزند

دیپلم

خانه دار

33

زن

9

24 سال

4 فرزند

دیپلم

خانه دار

44

زن

10

9 سال

2 فرزند

دیپلم

خانه دار

28

زن

11

29 سال

3 فرزند

فوق دیپلم

خانه دار

48

زن

12

17سال

3 فرزند

دیپلم

خانه دار

36

زن

13

3 سال

1 فرزند

لیسانس

مهندس

35

مرد

14

6 سال

1 فرزند

لیسانس

مهندس

37

مرد

15

10 سال

1 فرزند

دیپلم

کارگر

34

مرد

16

10 سال

1 فرزند

فوق دیپلم

خانه دار

40

زن

17

21 سال

1 فرزند

دیپلم

خانه دار

46

زن

18

23 سال

3 فرزند

دیپلم

خانه دار

50

زن

19

7 سال

1 فرزند

فوق دیپلم

آزاد

36

مرد

20

5 سال

1 فرزند

دیپلم

خانه دار

37

زن

21

3 سال

1 فرزند

لیسانس

خانه دار

36

زن

22

5 سال

1 فرزند

دیپلم

خانه دار

30

زن

23

14 سال

2 فرزند

فوق لیسانس

خانه دار

38

زن

24

20 سال

4 فرزند

فوق لیسانس

خانه دار

47

زن

25

14 سال

3 فرزند

دکتری

پزشک

44

مرد

26

4 سال

1 فرزند

لیسانس

خانه دار

28

زن

27

6 سال

1 فرزند

لیسانس

خانه دار

30

زن

28

4 سال

1 فرزند

فوق دیپلم

خانه دار

27

زن

29

4 سال

1 فرزند

لیسانس

معلم

29

زن

30

5 سال

1 فرزند

لیسانس

خانه دار

31

زن

31

7 سال

1 فرزند

دیپلم

آزاد

31

مرد

32

 

یافته‌ها حاکی از آن است که پنج مضمون اصلی در شکل‌گیری انگیزش فرزندآوری در زوجین موثر بوده است که از منظر مشارکت‌کنندگان، با استفاده از نقل قول‌های آن‌ها مورد تبیین قرار گرفته است. تحلیل مصاحبه‌ها پیرامون تجارب زوجین شامل 5 مضمون اصلی و 12 مضمون فرعی و گزاره‌های معنایی نیز در قالب جدول(2) آورده شده است.

 

 

جدول2. تحلیل مضمون گویه های مشارکت کنندگان در رابطه با تبیین انگیزش فرزندآوری

انگیزش

مضمون اصلی

مضمون فرعی

گزاره های معنایی

ارزش

فردی

درک احساس خوب- درک احساس مادرانه- تجربه ای پر از شور و شوق- تمایل به داشتن فرزند از هر دو جنسیت- لزوم تربیت انسان مفید - دنبال آرامش و تفریح شخصی بودن-

اجتماعی

تربیت آینده‌سازان کشور  برای پیشرفت جامعه - باقی ماندن نسل و جوان ماندن جمعیت -  میل به افزایش جمعیت و خانواده پرجمعیت - مفید بودن فرزند برای جامعه -  تربیت انسان برای ساختن جامعه و ایران بهتر - افزایش امید به آینده کشور - علاقه به داشتن خانواده گسترده- ایجاد خانواده صمیمی- تلاش برای آینده فرزندان- فاصله گذاری مناسب بین فرزندان-- توصیه‌های قبلی وزارت بهداشت برای کنترل جمعیت

دینی و معنوی

معنایافتن زندگی- افزایش امید به زندگی- تغییر نگاه به زندگی-از بین بردن یکنواختی زندگی - رفع تکراری شدن زندگی- مشخص شدن مسیر زندگی- تغییر فضای زندگی- توکل به خدا - اعتقاد به رزاق بودن خدا- موهبت الهی بودن فرزند - اعتقاد به هدیه الهی بودن فرزند -  بالاترین نعمت ها بودن فرزند- مسئولیتی از سمت خدا- فرزندآوری در سنین پایینتر -  سپردن مشکلات به خدا - اعتقاد به نزول روزی با تولد فرزند -  تغییر دنیای انسان با فرزند -  توجه به نعمت بودن فرزند - نترسیدن از سختی های فرزند پروری زیر سایه خدا -توجه به کسب مال حلال در زندگی - توکل به خدا برای تربیت فرزند صالح - کمک گرفتن از خدا

تقویت

مثبت

مهر فرزند- تنها نماندن فرزند - تمایل فرزند اول به داشتن خواهر و برادر- همبازی فرزند اول - توجه به نقش تربیتی فرزندان بر یکدیگر- آوردن خواهر و برادر برای فرزند - تلاش برای آینده فرزند - داشتن پشتوانه- برخورداری از حمایت خواهر و برادر دیگر - همبستگی بین بچه ها - اطمینان از حل تعارضات زناشویی-  اطمینان از تامین بودن نیازهای فرزندان- ثبات قیمت ها - بهبود وضعیت معیشت- امنیت شغلی مادران شاغل- گذشت چند سال از

 

انگیزش

مضمون اصلی

مضمون فرعی

گزاره های معنایی

تقویت

مثبت

زندگی مشترک- اطمینان از باهم بودن -  اطمینان از تفاهم داشتن - اطمینان از پایداری زندگی زناشویی - شغل با درآمد مکفی - موقعیت شغلی مناسب - توجه به نیازهای فرزندان و داشتن شغل مناسب - ایجاد شرایط اقتصادی خوب - ایجاد شرایط برای تامین نیازهای کودک -  توانایی تامین آینده فرزند - وضعیت اقتصادی مناسب- و توجه به مسائل مالی و آینده کودک- داشتن پس انداز برای آینده فرزند -تامین مسکن -  تأمین رفاه فرزندان -  تامین امکانات رفاهی -  تامین هزینه های مادر -  فراهم کردن امکانات زندگی- آزمایشات غربالگری - تحت نظر پزشک بودن مادر -  پیشگیری های لازم برای تامین سلامت فرزند تقویت بنیه جسمی مادر -  سلامتی کامل برای بارداری مجدد -

منفی

حذف، کاهش، بهبود  یا ساماندهی این موارد: وضعیت اقتصادی نابسامان جامعه - درآمد کم - موانع اقتصادی -نگرانی برای وضعیت مالی - کمبود امکانات- فقر اقتصادی - هزینه های بالا -  گرانی مسکن - گرانی لوازم خانگی پوشاک و خوراک - ناکافی بودن سطح رفاه خانواده- نداشتن مسکن- دور بودن محل خدمت زنان شاغل از محل سکونت - مهیا نشدن نیازهای فرزندان- افزایش قیمت ها- نداشتن ثبات قیمت ها- هزینه های بیمارستان- مخارج بیمارستان در بارداری و زایمان

جانشینی

فرزندآوری دوستان-دیدن خانواده‌های گسترده که روابط پویایی با هم دارند

نیاز

بقا و امنیت

تجربه حس مادری- نیاز به حس مادر شدن و مراقبت از فرزند- رفع تنهایی

احساس تعلق

داشتن یادگاری پس از مرگ - داشتن وقایع قشنگ با فرزندان- رفع احساس کمبود در زندگی با حضور بچه‌ها

نگرش

مثبت

تجربه حسی عالی - لذت بخش بودن فرآیند رشد بچه -  لذت بخش بودن پیشرفت های فرزند- تجربه حس خوب - حسی توصیف ناشدنی - تجربه حس خوب و لذت بخش -  حسی شیرین و دلنواز - شیرینی فرزند - لذت بخش بودن پرورش فرزند- مایه آرامش- شادی بخشی به انسان- داشتن خانواده گرم و شلوغ - گرما بخشیدن به زندگی به حضور فرزندان -

 

انگیزش

مضمون اصلی

مضمون فرعی

گزاره های معنایی

نگرش

مثبت

ایجاد محبت بیشتر در خانواده - بخشیدن صفا و صمیمیت - محکم تر شدن روابط با همسر

منفی

نگرانی برای آینده فرزند اول- ناتوانی در حمایت اقتصادی و شغلی فرزند - نگرانی برای تضمین آینده اقتصادی فرزند- احساس عدم توانایی برای تربیت فرزندان بیشتر -  سختی پرورش و تربیت فرزندان - سخت بودن داشتن فرزند زیاد-سخت بودن کنترل بچه - ترس از تربیت درست فرزندان -کمبود محبت و تلاش برای محبت یکسان به فرزندان - مسئولیت بالای پرورش فرزندان - نگرانی برای سلامت جسم و روح فرزند- نگهداری از کودک در ساعات کاری -  نداشتن زمان کافی برای تربیت فرزند - تحت فشار قرار گرفتن اعصاب - شکل گیری احساس گناه در صورت عدم تامین آینده کودک - نگرانی برای عدم تامین نیازهای مالی و تفریحی فرزند-سن بالای زوجین- شرایط سنی -  سن بالای مادر - سلامت مادر- درد و ناراحتی های بارداری و زایمان - مشکلات جسمی - فقدان آمادگی جسمی- دردهای جسمانی -  شب بیداری های اولیه - بالا بودن سن - آزارهای زایمان و بعد آن -  خستگی- کمبود حوصله لازم - استرس زیاد در دوران بارداری - فقدان آمادگی روحی - مشکلات اعصاب و روان - نداشتن آرامش فکری و ذهنی-وجود اختلافات زناشویی - خود خواهی یکی از زوجین - بی توجهی به خواسته های همسر- عدم تمایل یکی از زوجین - مشکلات خانوادگی - عدم همراهی همسر -  نبود پشتیبانی توسط همسر - مخالفت همسر - فقدان همراهی همسر در تربیت و پرورش فرزندان - عدم تخصیص زمان لازم - استراحت و رسیدن به کارهای شخصی - شب بیداری ها-نگرانی از وضعیت جامعه -  نامشخص بودن آینده - شرایط نامناسب اجتماعی -  نگرانی برای ساختن آینده خوب - دشواری تعویض خانه های اجاره ای با فرزند زیاد -  نبود بسترهایی برای آموزش صحیح فرزند پروری -  مناسب نبودن شرایط آموزش در مدارس -  فاصله تا مراکز درمانی -  مخالفت‌های اطرافیان - عدم حمایت اقتصادی و فرهنگی مسئولین

شایستگی

فنی

احساس اعتماد به نفس بیشتر مادر - به بلوغ رساندن انسان- تجربه حس مسئولیت پذیری- تلاش برای تکامل عاطفی و اجتماعی خود - تلاش برای تکامل دارا بودن - صلاحیت و آمادگی فرزند پروری -  کسب آمادگی روانی لازم قبل از فرزندپروری - کسب آمادگی لازم برای فرزندپروری - مسئولیت پذیر بودن - توجه به تکامل عقل والدین قبل از فرزندآوری -  رفع نگرانی درباره آسیب روانی - آمادگی برای شیردهی و نگهداری نوزاد - رسیدن به بلوغ فکری - اطمینان از دارا بودن آرامش- کسب آگاهی و تجربه کافی برای تربیت فرزند- توجه بیشتر به شیوه های فرزند پروری - آگاهی از نیازهای فرزندان - شرکت در جلسات آگاهی‌بخشی- شرکت در جلسات و کارگاه های مشاوره و آنلاین - بالا بردن آگاهی - برنامه ریزی برای تربیت کودک- کسب مهارت‌های لازم یادگیری اصول تربیت -  آگاهی از سختی های فرزندپروری

رفتاری

تفاهم زناشویی- داشتن درآمد مکفی - داشتن سطحی از رفاه- تامین خوراک و پوشاک مسکن فرزندان- رفاه و تامین آینده کودک- داشتن صبر و حوصله و تحمل بالا- خوش رفتاری با فرزند - مشورت با بزرگترها - پرورش فرزندی سالم و مفید - در نظر گرفتن شیوه های تربیتی آموزشی- دوری از خرافات- وجود شرایط عاطفی خوب- رفع اختلافات قبل از فرزندآوری  - مدیریت روابط دونفره -  احترام به یکدیگر - داشتن مدیریت زمان - برنامه‌ریزی و تفکر - اختصاص زمان کافی- همسو بودن شیوه تربیتی پدر و مادر- تعیین هدف برای فرزند آوری - همدلی و متفق بودن -  شناسایی اهداف خود - رضایت و تشویق همسر

 

انگیزش فرزندآوری شامل مؤلفه‌های:

  • ارزش (فردی، اجتماعی و دینی و معنوی)؛
  • تقویت (مثبت، منفی و جانشینی)؛ نگرش(مثبت و منفی)؛
  • نیاز (بقا و امنیت و احساس تعلق) و شایستگی(فنی و رفتاری) بود.

که در نمودار شماره (2) آمده است.

انگیزش فرزندآوری

 

نمودار 1: الگوی انگیزش فررزندآوری

در ادامه نمونه­هایی از اظهارات مشارکت‌کنندگان بیان شده است:

«به نظرم مادر شدن حس شیرینی هست ولی سختی‌های خودش را هم دارد، بچه می‎تواند فضای زندگی را عوض کند و آن را از حالت یکنواختی درآورد. درسته که سختی‌های زیادی دارد ولی شیرینی‌های خودش را هم دارد.»

«به‌نظر من فرزند داشتن یک موهبتی از جانب پروردگار مهربان است و بالاترین نعمت‌ها هست و به زندگی صفا و صمیمیت و امید به آینده می‌دهد.»

«به نظر من از مهم‌ترین اولویت‌ها برای فرزندآوری سطح رفاه اقتصادی خانواده است که اگر این سطح مطلوب و کافی نباشد، تعداد فرزند کمتر بهتر است»

«والا واقعیتش اینکه من الان تمایلی به آوردن فرزند دیگه‌ای ندارم. خیلی واضحه، به خاطر مسائل اقتصادی، به خاطر درآمد کم که اتفاقا شغل معلمی درآمدش خیلی کمه، واقعا شرایط جوریه که اصلاً نیازی نمی‌بینم فرزند دیگری بیارم. اما اگر فقط بخوام مسائل تربیتی و اینها را در نظر بگیرم، حتما باید که یه فرزند دیگر هم باشه. چون بالاخره خودتون میدونید، زحمت بزرگ کردن یک بچه بیشتر از بزرگ کردن دوتا بچه‌س. برای فرزندآوری بیشتر خانواده فامیل و اینا اصرار داشتن که بچه بیارید زندگی تون شیرین می‌شه، مشکلاتتون شاید حل بشه. و از این داستانا ... زیاد مطمئن نیستم. البته قرار شده که ما هم بچه‌ بیاریم، عادتی که بقیه داشتن»

«مطئنم که با به دنیا آمدن بچه خیلی از آرامش‌های که الان دارین دیگه نخواهیم داشت، من دیگه اعصاب بچه را ندارم»

«باورتون میشه من همیشه  احساس می‌کردم فرزند خیلی دردسر داره. درحالی که علاوه برسختی‌ها ومسئولیت‌هاش شیرینی وصف‌ناشدنی داره و از همون اول که مادر بچه رو تو آغوشش می‌گیره عشق ومحبت بی‌نظیری رو حس می‌کنه. به نظر من بچه ثمره وشیرینی زندگیه. تازه با اومدن بچه روال همیشگی و تکراری زندگی به هم می‌ریزه و شما هرروز چیزای قشنگتری رو با وجود فرزندتون تجربه می‌کنید. تازه روابطتون با همسرتون هم محکم‌تر می‌شه»

«به نظر من بچه‌آوری یکی از نعمت‌ها و رحمت‌های خدا برای مادران است و نباید از فرزندآوری پدرو مادرها بترسند و همه مشکلات رو به  خدا بسپرند و ازش کمک بگیرند. چون از نظر معنوی هم هر بچه روزی خودش رو همراه خودش میاره و باید بیشتر به فکر کسب تجربه خودشون باشن و برای تربیتش وقت گذاشته بشه تا با ایمان کامل و رعایت اصول دینی و توکل به خدا فرزندان صالحی رو تربیت کنن.»

«زن و شوهر لازم است تمام شرایط زندگی خودشون رو در  نظر بگیرن. امکانات لازم برای زندگی فرزند رو مهیا کنن و سعی کنند که زن و شوهر همدل و متفقی باشند وگرنه دچار مشکلات زیادی می‌شن.»

 

بحث و نتیجه‌گیری

هدف از انجام پژوهش حاضر تدوین الگوی افزایش فرزندآوری بر اساس تجربه زیسته زوجین دارای  حداقل یک فرزند بود که نتایج منجر به تدوین چنین الگویی شد. در تبیین مبانی و مولفه‌های الگوی موردنظر می‌توان گفت که این الگو بر اساس مفاهیم و مولفه‌های مستخرج از مصاحبه با زوجین منتخب بر اساس هدف و به روش پدیدارشناسی توصیفی تدوین شد. در ادامه مولفه‌های به دست آمده را به بحث خواهیم گذاشت:

  • ارزش: ارزش‌ها باورهای اساسی ما هستند که انگیزه‌ی لازم برای قصد و رفتار ما را فراهم می‌کنند. ارزش‌ها یکی از مهم‌ترین اجزای نظام فرهنگی درسطح خانواده و جامعه هستند و تاثیر بسیاری بر الگوهای رفتاری و فکری افراد دارند و بنابراین در مسائل مختلف فردی و اجتماعی سهیم هستند(بیرانوند، 1395) در اینجا ما ارزش‌ها را پس از بررسی پاسخ‌های شرکت‌کنندگان، در سه مضمون فرعی فردی، اجتماعی و دینی و معنوی دسته‌بندی کردیم. مفهوم ارزش در فلسفه، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، ادبیات و البته دین جایگاه متمایزی دارد و همواره یک عامل انگیزشی در رفتار و نیات انسان داشته و دارد. به عنوان مثال یکی از اجزای بسیار مهم در روانشناسی اکت مفهوم ارزش‌هاست، طبق گفته راس هریس[11] (2009) ارزش‌ها به عنوان «کیفیت مطلوب اقدامات مداوم» تعریف می‌شوند. در درمان اکت آنها به عنوان قطب‌نما عمل می‌کنند که جهت حرکت زندگیمان را به ما نشان می‌دهند. پس می‌توان گفت که این مؤلفه با مبانی روان‌شناسی و مکاتب درمانی همخوانی دارد.
  • تقویت: تقویت از جمله مهم‌ترین مفاهیم و شاید هم محوری‌ترین مفهوم رفتاردرمانی است. اسکینر[12](1948) اساس شرطی شدن عامل را بر پایه تقویت استوار می‌کند. به عقیده او تقویت‌کننده هر نوع عامل یا رویدادی است که وقوع مجدد پاسخ را افزایش می‌دهد. تقویت کننده ها به صورت تقویت مثبت و منفی به کار می روند. وجود تقویت کننده مثبت احتمال وقوع پاسخ را در موقعیت مشابه افزایش می‌دهد اما عدم یا فقدان تقویت کننده منفی است که سبب تقویت رفتار می شود. تقویت جانشینی هم در نظریه شناختی آلبرت بندورا[13](1986) مطرح شده است که در آن فرد از طریق مشاهدۀ رفتار دیگران دست به عمل می‌زند. در نظریه بندورا تقویت و تنبیه نقش انگیزشی دارند و بر عملکرد فرد تأثیر می‌گذارند. بنابراین مولفه تقویت با مبانی و مفاهیم شرطی شدن فعال و نظریه شناختی همخوان است.
  • نیاز: مفهوم نیاز همیشه با انگیزش همراه بوده است. نمونه‌ی بارز آن نظریه‌ی آبراهام مزلو[14](1953) نظریه‌پرداز مشهور، در مورد نیازهای اساسی انسان است که نظریه‌ای بنیادین در روانشناسی و مدیریت محسوب می‌شود. این نظریه از نظریه‌های محتوایی در مورد انگیزش به‌شمار می‌آید. نظریه‌های محتوایی چیستی رفتارهای برانگیخته را شرح می‌دهند و به‌طور عمده با آنچه در درون فرد یا محیطش می‌گذرد و به رفتار فرد نیرو بخشیده سروکار دارد(رضائیان، علی؛ 1379). نیازها و خواسته درباره یک موضوع خاص، بستری مشترک برای زمینه‌های فلسفه، زیست‌شناسی، روان‌شناسی، علوم اجتماعی، علم اقتصاد، مدیریت و سیاست تشکیل می‌دهد. نیازهای انسان، موضوع نظریه‌های مختلف در روانشناسی بوده است. در بین نیازهای متعدد انسانی، نیازهای روانشناختی بنیادین، به دلایل مختلف، ازجمله ثبات و استحکام آن‌ها در طول زمان، تأثیرات عمیق و اساسی آن‌ها بر رفتار و شخصیت، نقش تعیین‌کنندۀ آن‌ها در مراحل رشد و تحول، و روی‌هم‌رفته پیامدهای مثبت و منفی آن‌ها در زمینه‌های درون شخصی و بین شخصی، جایگاه و اهمیت ویژه دارند و مرکز توجه پژوهشگران و محور اصلی مباحث نظریه‌های نیاز قرار داشته‌اند. بعضی از محققان نیازهای انسان را ذاتی می‌دانند. درحالی‌که به اعتقاد بعضی دیگر، نیازها اکتسابی هستند و در طول زمان آموخته می‌شوند. مشابه این اختلاف‌نظر در مورد ماهیت این نیازهای روانشناختی بنیادین نیز وجود دارد. در حالی‌ که بعضی از محققان نیازها را ماهیتاً روانشناختی می‌دانند(مثل نیاز به برتری در نظریۀ موری[15]،۱۹۳۸)، بعضی دیگر معتقدند که نیازها ماهیتی فیزیولوژیک دارند(مثل نیاز به غذا در نظریه هال[16]، ۱۹۹۲) گرچه این اختلاف‌نظرها تا حدودی به دلیل توصیف‌ها و تعریف‌های متفاوت از نیاز و مؤلفه‌های تشکیل‌دهندۀ آن است، اما ریشه‌های عمیق‌تر آن‌ها را باید در مبانی نظری و فلسفی انسان شناختی و روانشناختی صاحب‌نظران جستجو کرد. به همین دلیل، بعضی از نظریه‌پردازان معتقدند که نیازها ماهیتی ترکیبی، یعنی فیزیولوژیک و روانشناختی دارند. انسان‌ها نیازهای فیزیکی، اجتماعی و روانشناختی دارند که رضایت آنان از زندگی را فراهم می‌آورد. تحقیق در مورد نیازهای انسان ابتدا توسط مک دوگال[17] در سال ۱۹۰۸ آغاز شد. توسط فروید[18]، مورای و هال ادامه یافت و سرانجام توسط مزلو در حیطه روانشناسی رایج و عملیاتی شد. همچنین مسأله‌ی نیازهای اساسی انسان یکی از چهار مفهوم بنیادین نظریه انتخاب ویلیام گلسر[19](1998) می‌باشد. در یک نگاه کلی تئوری انتخاب بر این دیدگاه استوار است که رفتارهای هر انسان، انتخاب‌های او برای ارضای نیازهایش است. این رفتارهای هدفمند بیش‌تر از انگیزه‌های درونی ریشه می‌گیرند تا عوامل و محرک‌های بیرونی. مثلاً به اعتقاد گلاسر، نیاز به احساس تعلق و تعامل با دیگران و داشتن رابطه صمیمانه یکی از نیازهایی است که باعث صدور رفتار در ما می‌شود. بحث نیازهای روانشناختی بنیادین نیز برای اولین بار توسط دسی و ریان[20] در سال ۲۰۰۰ تحت عنوان نظریه خودتعیین‌گری مطرح شد. بر اساس این نظریه: سه نیاز ذاتی روانشناختی عبارتند از، خودمختاری، شایستگی و توانایی ارتباط. واضح است که مولفه‌ی نیاز با نظریات انگیزشی مثل مزلو، گلسر، دسی و ریان و دیگران همخوانی دارد.
  • نگرش: نگرش عبارت است از ترکیبی از باور‌ها و هیجان‌هایی که شخص را پیشاپیش آماده می‌کند تا به دیگران، اشیا و گروه‌های مختلف به شیوه‌ی مثبت یا منفی نگاه کند. نگرش‌ها ارزیابی از اشیا را خلاصه می‌کنند و در نتیجه پیش‌بینی یا هدایت اعمال یا رفتارهای آینده را بر عهده می‌گیرند. این مفهوم جزو مفاهیم مهم و کلیدی در علم روان‌شناسی، به‌خصوص علم روان‌شناسی اجتماعی است که برخی از صاحب‌نظران این حوزه، آن را هسته اصلی این علم دانسته‌اند. نگرش را می‌توان بر حسب نظریه‌های یادگیری و رویکرد شناختی تعریف کرد. گوردون آلپورت[21](۱۹۳۵) نگرش را چنین تعریف کرده‌است: «نگرش یک حالت آمادگی ذهنی و عصبی است که از طریق تجربه سازمان می‌یابد و بر واکنش فرد نسبت به تمامی موضوع‌ها و موقعیت‌های وابسته به نگرش تأثیر مستقیم و پویا بر جای می‌گذارد» (سیرز و دیگران، ۱۹۹۱، به نقل از پاشا شریفی، ۱۳۸۱). بیشتر گزاره‌های معنایی هم که از پاسخ مصاحبه‌شوندگان این پژوهش استخراج شد نیز نگرش آن‌ها نسبت به موضوع را نشان می‌دادند. و این یعنی هر الگویی که انگیزش را هدف قرار بدهد به نگرش باید اهتمام ویژه‌ای داشته باشد که الگوی حاضر نیز با این واقعیت تناسب دارد.
  • شایستگی: شایستگی عبارت است از نیاز به مؤثر بودن در تعامل با محیط و نشان دهنده میل به استفاده از استعدادها و مهارت‌ها و دنبال کردن چالش‌ها و تکالیف همسو با توانایی‌ها و تسلط یافتن بر آنهاست(ریان و دسی، 2002). شایستگی به عنوان یک عنصر مغذی در نظریه خود تعیین‌گری تصور شده که تأثیر مستقیمی بر انگیزش درونی دارد. احساس درونی از شایستگی می تواند به واسطه اثرات بازخوردی افزایش یا کاهش یابد. اگر فرد بازخورد منفی دریافت کند، انگیزش درونی کاهش می یابد. از طرفی، هنگامی که یک فرد در اجرای مؤثر تکلیف احساس مسئولیت می کند، انگیزش درونی افزایش می یابد (دسی و ریان، 2000). هنگامی که نتایج مثبت رخ می دهد، ادراک فرد چنین خواهد بود که او در کسب نتایج مطلوب به دست آمده تأثیر مستقیم دارد. جالب توجه این که، دسی و ریان بحث می کنند که برای دستیابی به انواع رخدادهای انگیزشی، فرد باید حس شایستگی داشته باشد(صالحی وهمکاران، 1392). شایستگی یکی از ابعاد نسبتاً خاص مفهوم خود است که در آن فرد در مواجهه و تعامل با محیط، قابلیت اجرای وظایف مختلف و توان خلق آثار مطلوب و ممانعت از آثار نامطلوب را در خود می‌بیند که این امر می‌تواند یک مضمون کلی از تعداد زیادی از پاسخ مصاحبه شوندگان این پژوهش به سوالات مصاحبه باشد.

در پژوهش حاضر مشخص شد که عواملی که در انگیزش فرزندآوری در زوجین موثر هستند بیشتر عوامل روانی اجتماعی می‌باشند که این یافته با نتایج حاصل از پژوهش رسول‌زاده اقدم و همکاران(1395) همسوست. و درباره تأثیر نگرش مثبت یا منفی به انگیزه فرزندآوری نیز می‌توان نتایج این پژوهش را با نتایج پژوهش‌هایی همچون ریجیکان و لایفبروئر (2009) و حسینی و ترکاشوند(1394) همسو دانست. ایجاد انگیزه و ارائه مشوق برای فرزندآوری نیز از جمله نتایج پژوهش‌های خدیوزاده و همکاران (1393)، اندرسون (2005)، زارع و همکاران (1397) و گزارش سازمان ملی روسیه (2013) آورده شده است که با مولفه‌ی تقویت که از نتایج این پژوهش است همخوانی دارد.

علاوه بر اینکه می‌توان نظریات آلپورت، مزلو، اسکینر و گلسر را در انگیزش انسان برای انجام رفتار و مقاصدش،‌ پشتوانه‌ی نظری قدرتمندی برای نتایج این پژوهش درنظر گرفت، نتایج به دست آمده در این پژوهش بسیار همسو با نتایج پژوهش ولادفسکی(1985) می‌باشد. او بر این باور است که شش عامل نیازها، نگرش‌ها، محرک‌های خارجی، عواطف، تقویت و شایستگی در انگیزش مؤثر است(جارویس، 1387، به نقل از بیژنی و همکاران، 1390).  به شکلی اختصاص‌تر می‌توان نتایج این پژوهش را بر اساس نظریه خود تعیین‌گری دسی و ریان(2000) تبیین نمود. خودتعیین‌گری یکی از ظرفیت‌های جهان‌شمول است و مبنای اعمال و رفتارهای ارادی محسوب می‌شود. خود تعیین‌گری در واقع وقتی محقق می‌شود که شخص احساس کند می‌تواند رفتارهایش را خودش انتخاب کند و خودش تعیین‌کننده اعمال و هدف‌هایش باشد. سه نیاز بنیادین روانشناختی خودمختاری، شایستگی و توانایی ارتباط که در این نظریه مطرح می‌شود، به لحاظ انگیزشی در پیگیری اهداف و همچنین محتوای اهدافی که فرد دنبال می‌کند، نقش دارند و از طریق فرآیندهای نظم‌دهی باعث انگیزش درونی و رفتار خودتعیین‌گر می‌شوند که با عملکرد مؤثر فرد و بهزیستی روانشناختی او در ارتباط است. چنین به نظر می‌رسد که انسان امروز با توجه به شرایط جسمانی، بهداشتی، اقتصادی و اجتماعی خود دوست دارد که رفتارها و تصمیمات خود را براساس خواست و اراده‌ی شخصی و با درنظر گرفتن شرایط خود انتخاب کند و از فشارهای اجتماعی بیشتر رهایی یابد. این مسأله در کشور ما هم به‌ویژه در شهرهای بزرگ صدق می‌کند، اگرچه در روستاها و شهرهای کوچک هنوز هم فشارهای اجتماعی بر تصمیمات و رفتار افراد تا حدودی اثرگذار است. این موضوع خود بیانگر تأثیر نیات درونی، ارزش‌ها، نگرش‌ها، احساسات درونی مثل شایستگی و نیازهای بنیادینی مثل احساس تعلق، بر انگیزش و چرایی رفتار و تصمیمات افراد در مسئله مهمی مثل تصمیم به فرزندآوری هستند که نتایج این پژوهش بیانگر این واقعیت هستند. بنابراین اگر سیاستگذاران و دولتمردان قصد دارند کاری برای رشد فرزندآوری و انگیزش آن انجام دهند لازم است به نیازها و ارزش‌های فردی، اجتماعی و دینی و معنوی  افراد جامعه توجه ویژه‌ای داشته باشند، با روش‌هایی مثل افزایش حمایت از مادران شاغل، بهداشت مادران و یا کاهش نگرانی خانواده‌ها از تأمین مسکن ارزان و آینده خود و فرزندانشان به تقویت آنها بپردازند و آنها را در رسیدن به شایستگی فنی و رفتاری کمک و حمایت کنند تا نگرش افراد و زوجین نسبت به فرزندآوری مثبت شده و انگیزش فرزندآوری داشته باشند.

از محدودیت‌های انجام این پژوهش شیوع ویروس کرونا بود که دسترسی مستقیم به اغلب شرکت‌کنندگان را دشوار و گاهی ناممکن ساخته بود و این مسأله در کیفیت مصاحبه تأثیر گذاشته بود. چون تعداد نمونه‌ها محدود بود در تعمیم نتایج باید با احتیاط عمل کرد. از طرفی هم چون شرکت‌کنندگان از شهر مریوان انتخاب شده بودند ممکن است عوامل زمینه‌ای و بافت و فرهنگ آن با دیگر فرهنگ‌ها و جوامع متفاوت باشد، پس لازم است که تعمیم نتایج با درنظر گرفتن این شرایط انجام شود. با توجه به ضرورت توجه به الگویی جهت انگیزش فرزندآوری پیشنهاد می‌گردد برحسب نتایج پژوهش و مولفه‌های الگوی تدوین شده، پکیج آموزشی تهیه شده و به جامعه هدف در مراکز بهداشت و حتی دانشگاه‌ها آموزش داده شود. برگزاری کارگاه‌های آموزشی توسط بهزیستی و با همکاری مراکز مشاوره و روانشناسی و تهیه و پخش بروشور در راستای مولفه‌های این الگو هم می‌تواند در میان عامه مردم تأثیرگذار باشد. همچنین پیشنهاد می‌گردد کارگروهی از وزارتخانه‌های درمان و آموزش پزشکی، علوم، آموزش و پرورش و ورزش و جوانان و سازمان بهزیستی تشکیل شده و یک درسنامه‌ی مدون با محوریت این الگو تألیف کنند و در واحدهای درسی دانشگاه‌ها در سطح کارشناسی بگنجانند.

 

 

 

منابع

صیفوری طغرالجردی، بتول؛ حسنی‌درمیان، غلامرضا؛ مجدی، علی اکبر و کرمانی، مهدی(1398). «رفتار باروری زنان ایران همگام با فرایند تحولات خانواده در سه دهه ی گذشته». نشریه زن و جامعه. 2(39) 23-37

بیرانوند، فاطمه(1395). «بررسی ارزش ها و نگرش های خانواده های شهر یزد».کنفرانس سراسری پژوهش های نوین در روانشناسی و علوم اجتماعی،تهران،https://civilica.com/doc/527142

جارویس، پیتر(1387). آموزش بزرگسالان و آموزش مداوم. تهران، سمت، چاپ پنجم

خدیوزاده، طلعت، ارغوانی، الهام و شاکری، محمدتقی (1393). «نگرش به مشوق های دولتی در خصوص فرزندآوری و ارتباط آن با ترجیحات فرزندآوری در زوجین مراجعه‌کننده به مراکز بهداشت دارای مراکز مشاوره پیش از ازدواج در شهر مشهد». مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران. 24(120). 1-13.

خلج‌آبادی فراهانی، فریده و  سرایی ، حسن (1391). «قصد تک‌فرزندی و تعیین کننده‌های آن در زنان و مردان دارای یک فرزند کمتر از 5 سال ساکن تهران». انجمن جمعیت شناسی ایران، 13(6). 265-268.

خلج‌آبادی فراهانی، فریده و سرایی، حسن (1395). «واکاوی شرایط زمینه‌ساز قصد و رفتار تک فرزندی در تهران». فصلنامه شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده. 18(71). 29-58.

رازقی نصرآباد، ح. عباسی شوازی، م.ج.  حسینی چاووشی، م. (1393).  «پدیدارشناسی زمان تولد اولین فرزند در بین زنان در تهران». مطالعات راهبردی زنان. 16 (64). 57-95.

رسول‌زاده اقدم، صمد؛ افشار، سیمین؛ عدلی‌پور، صمد و میرمحمدتبار، سید احمد(1395). «تحلیل رابطه سرمایه اجتماعی و سبک زندگی با گرایش به فرزندآوری (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان)». فصلنامه راهبرد اجتماعی فرهنگی. 5(20) 63-79

رضائیان، علی(۱۳۷۹) مدیریت رفتار سازمانی. تهران، سمت، اول، ص ۱۰۴.

زارع، زهرا؛ صفاری، احسان و کیایی‌تبار، رویا. (1397). «بررسی انگیزه های فرزندآوری و ارتباط آن با نگرش به مشوق‌های دولتی در خصوص فرزندآورری در زنان سنین فرزندآوری. مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران». 28(162). 104-114.

ساطوریان، سیدعباس؛ طهماسیان، کارینه و احمدی، محمدرضا(1395). «نقش ابعاد والدگری و رابطه والد-کودک در مشکلات رفتاری درونی سازی شده و برونی سازی شده کودکان». فصلنامه خانواده پژوهی، 12(48) 27-42.

سعیدی، میلاد؛ نعیمی، ابراهیم و کاظمیان، سمیه(1398). «مقایسۀ کیفیت زندگی زوجین تک‌فرزند با زوجین دارای بیش از دو فرزند در خانواده‌های تهرانی». مشاوره و روان درمانی خانواده; 9(26) 161-172

سوری نژاد، حدیث؛ رئیسی دهکردی، زیبا؛ کهن، شهناز؛ شمس، مهری؛ ادیب مقدم، الهام. «مقایسه سبک فرزند پروری و سلامت روان در مادران تک‌فرزند و دو یا چند فرزند شهر اصفهان». فصلنامه پرستاری، مامایی و پیراپزشکی. ۱۳۹۹; ۵ (۴) :۷۱-۶۲

سیرز و دیگران، ۱۹۹۱، به نقل از حسن پاشا شریفی(۱۳۸۱). اصول روان سنجی و روان آزمایی. تهران، رشد، چاپ هشتم، صفحه 413

صالحی، هاجر؛ قمرانی، امیر و صالحی، زهرا(1392). «رابطه نیازهای بنیادی روانشناختی و سلامت روان جانبازان بیمارستان حضرت امیرالمومنین اصفهان». مجله طب جانباز. 6(22). 11-19

عباسی شوازی، م.ج. محمودیان، ح. صادقی ر. قربانی، ز. (1397). «تأثیر جهت‌گیری‌های ارزشی - نگرشی بر ایده‌ال‌های فرزندآوری در ایران». انجمن جمعیت شناسی ایران. 26. 37-66.

عزیزی، الهه (1390). «بررسی پیوندهای خانوادگی کودکان مبتلا به ADHD و مقایسه آن با کودکان عادی». پایان نامه کارشناسی ارشد خانواده درمانی، تهران، پژوهشکده خانواده دانشگاه شهید بهشتی.

عظیم‌پور، احسان(1393). «مروری بر مبانی نظری انگیزش خودتعیین‌گری». کنفرانس بین‌المللی علوم رفتاری و مالعات اجتماعی. اسفند 1393.تهران

گلسر، ویلیام(1998). تئوری انتخاب. ترجمه علی صاحبی(1400). تهران، سایه سخن، چاپ چهل و چهارم

میرابی، سعیده؛ میرزایی، حسین و حسنی‌درمیان، غلامرضا (1399). «بررسی پدیدارشناسانه آگاهی زنان متاهل از فرزندآوری». جامعه‌شناسی کاربردی، 31(3). 1-20.

هریس، راس(2009). ACT به زبان ساده، ترجمه انوشه امین‌زاده(1400). تهران، ارجمند، چاپ پنجم

Andersson G. (2005). A study on policies and practices in selected countries that encourage childbirth: the case of Sweden. Germany: Max Planck Institute for Demographic Research; 2005. Available from: URL: http://www.demogr.mpg.de.

Creswell, J.W. (2007). Qualitative inquiry and research design: Choosing among fiveapproaches (2nd ed). Thousand Oaks, CA: Sage.

Deci, E.L. & Yyan, R.M. (1985). The general causality orientations scale: Self-determination in personality: Journal of Research in Personality, 19, 109-134.

Deci, E.L. & Yyan, R.M. (2000). The “what” and “why” of goal pursuits: Human needs and the self-determination of behavior. Psychological Inquiry, 11, 227-268.

Guba, E. G., and Y. S. Lincoln (1982). “Epistemological and Methodological Bases of Naturalistic Inquiry, Educational Communication and Technology Journal 30 (4), 233-252.

Kashesy JB, Neema S, Ekstrom AM, Kaharuza F, Mirembe F, Kulane A. (2010). "Not a boy, not a child": A qualitative study on young people's views on childbearing in Uganda. Afr J Reprod Health. 14(1):71-81.

Miller WB, Millstein SG, Pasta DJ. (2008). The measurement of childbearing motivation in couples considering the use of assisted reproductive technology. BiodemographySocBiol; 54(1): 8-32.

Rijkin AJ, Liefbroer AC. (2009). The Influence of Partner Relationship Quality on Fertility. EuropDemogrInf Bull; 25(1): 27-44.

Russian population increase with Efficient Incentives; (2013). Available from: URL: http://www/irna.ir/fa.accessed

Ryan, R.M. & Deci, E.L. (2002). Overview of self-determination theory: An organismic dialectical perspective. In E. L. Deci & R. M. Ryan (Eds.), Handbook of self-determination research (pp. 3-33). Rochester, NY: University of Rochester Press.

 

[1]. این مقاله بر گرفته از رساله دکتری نویسنده اول است.

[2]. دانشجوی دکتری مشاوره، گروه مشاوره، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.

[3]. نویسنده مسئول: استاد، گروه مشاوره، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.

 masesmaeily@yahoo.com

[4]. استادیار، گروه روانشناسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه بیرجند، ایران.

[5]. دانشیار، گروه مشاوره، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.

[6]. Rijkin AJ, Liefbroer

[7] .Miller WB, Millstein SG, Pasta

[8] .Andersson

[9] .Kashesy

[10]. Colaizzi method

[11]. Russ Harris

[12] .B.F. Skinner

[13]. Albert Bendura

[14]. Abraham Maslow.

[15]. Murray

[16]. Hull

[17] . McDougall

[18]. Freud.

[19] .Wiliam Glasser

[20]. Ryan & Deci

[21] .Gordon Allport

Smiley face

 

منابع
صیفوری طغرالجردی، بتول؛ حسنی‌درمیان، غلامرضا؛ مجدی، علی اکبر و کرمانی، مهدی(1398). «رفتار باروری زنان ایران همگام با فرایند تحولات خانواده در سه دهه ی گذشته». نشریه زن و جامعه. 2(39) 23-37
بیرانوند، فاطمه(1395). «بررسی ارزش ها و نگرش های خانواده های شهر یزد».کنفرانس سراسری پژوهش های نوین در روانشناسی و علوم اجتماعی،تهران،https://civilica.com/doc/527142
جارویس، پیتر(1387). آموزش بزرگسالان و آموزش مداوم. تهران، سمت، چاپ پنجم
خدیوزاده، طلعت، ارغوانی، الهام و شاکری، محمدتقی (1393). «نگرش به مشوق های دولتی در خصوص فرزندآوری و ارتباط آن با ترجیحات فرزندآوری در زوجین مراجعه‌کننده به مراکز بهداشت دارای مراکز مشاوره پیش از ازدواج در شهر مشهد». مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران. 24(120). 1-13.
خلج‌آبادی فراهانی، فریده و  سرایی ، حسن (1391). «قصد تک‌فرزندی و تعیین کننده‌های آن در زنان و مردان دارای یک فرزند کمتر از 5 سال ساکن تهران». انجمن جمعیت شناسی ایران، 13(6). 265-268.
خلج‌آبادی فراهانی، فریده و سرایی، حسن (1395). «واکاوی شرایط زمینه‌ساز قصد و رفتار تک فرزندی در تهران». فصلنامه شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده. 18(71). 29-58.
رازقی نصرآباد، ح. عباسی شوازی، م.ج.  حسینی چاووشی، م. (1393).  «پدیدارشناسی زمان تولد اولین فرزند در بین زنان در تهران». مطالعات راهبردی زنان. 16 (64). 57-95.
رسول‌زاده اقدم، صمد؛ افشار، سیمین؛ عدلی‌پور، صمد و میرمحمدتبار، سید احمد(1395). «تحلیل رابطه سرمایه اجتماعی و سبک زندگی با گرایش به فرزندآوری (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان)». فصلنامه راهبرد اجتماعی فرهنگی. 5(20) 63-79
رضائیان، علی(۱۳۷۹) مدیریت رفتار سازمانی. تهران، سمت، اول، ص ۱۰۴.
زارع، زهرا؛ صفاری، احسان و کیایی‌تبار، رویا. (1397). «بررسی انگیزه های فرزندآوری و ارتباط آن با نگرش به مشوق‌های دولتی در خصوص فرزندآورری در زنان سنین فرزندآوری. مجله دانشگاه علوم پزشکی مازندران». 28(162). 104-114.
ساطوریان، سیدعباس؛ طهماسیان، کارینه و احمدی، محمدرضا(1395). «نقش ابعاد والدگری و رابطه والد-کودک در مشکلات رفتاری درونی سازی شده و برونی سازی شده کودکان». فصلنامه خانواده پژوهی، 12(48) 27-42.
سعیدی، میلاد؛ نعیمی، ابراهیم و کاظمیان، سمیه(1398). «مقایسۀ کیفیت زندگی زوجین تک‌فرزند با زوجین دارای بیش از دو فرزند در خانواده‌های تهرانی». مشاوره و روان درمانی خانواده; 9(26) 161-172
سوری نژاد، حدیث؛ رئیسی دهکردی، زیبا؛ کهن، شهناز؛ شمس، مهری؛ ادیب مقدم، الهام. «مقایسه سبک فرزند پروری و سلامت روان در مادران تک‌فرزند و دو یا چند فرزند شهر اصفهان». فصلنامه پرستاری، مامایی و پیراپزشکی. ۱۳۹۹; ۵ (۴) :۷۱-۶۲
سیرز و دیگران، ۱۹۹۱، به نقل از حسن پاشا شریفی(۱۳۸۱). اصول روان سنجی و روان آزمایی. تهران، رشد، چاپ هشتم، صفحه 413
صالحی، هاجر؛ قمرانی، امیر و صالحی، زهرا(1392). «رابطه نیازهای بنیادی روانشناختی و سلامت روان جانبازان بیمارستان حضرت امیرالمومنین اصفهان». مجله طب جانباز. 6(22). 11-19
عباسی شوازی، م.ج. محمودیان، ح. صادقی ر. قربانی، ز. (1397). «تأثیر جهت‌گیری‌های ارزشی - نگرشی بر ایده‌ال‌های فرزندآوری در ایران». انجمن جمعیت شناسی ایران. 26. 37-66.
عزیزی، الهه (1390). «بررسی پیوندهای خانوادگی کودکان مبتلا به ADHD و مقایسه آن با کودکان عادی». پایان نامه کارشناسی ارشد خانواده درمانی، تهران، پژوهشکده خانواده دانشگاه شهید بهشتی.
عظیم‌پور، احسان(1393). «مروری بر مبانی نظری انگیزش خودتعیین‌گری». کنفرانس بین‌المللی علوم رفتاری و مالعات اجتماعی. اسفند 1393.تهران
گلسر، ویلیام(1998). تئوری انتخاب. ترجمه علی صاحبی(1400). تهران، سایه سخن، چاپ چهل و چهارم
میرابی، سعیده؛ میرزایی، حسین و حسنی‌درمیان، غلامرضا (1399). «بررسی پدیدارشناسانه آگاهی زنان متاهل از فرزندآوری». جامعه‌شناسی کاربردی، 31(3). 1-20.
هریس، راس(2009). ACT به زبان ساده، ترجمه انوشه امین‌زاده(1400). تهران، ارجمند، چاپ پنجم
Andersson G. (2005). A study on policies and practices in selected countries that encourage childbirth: the case of Sweden. Germany: Max Planck Institute for Demographic Research; 2005. Available from: URL: http://www.demogr.mpg.de.
Creswell, J.W. (2007). Qualitative inquiry and research design: Choosing among fiveapproaches (2nd ed). Thousand Oaks, CA: Sage.
Deci, E.L. & Yyan, R.M. (1985). The general causality orientations scale: Self-determination in personality: Journal of Research in Personality, 19, 109-134.
Deci, E.L. & Yyan, R.M. (2000). The “what” and “why” of goal pursuits: Human needs and the self-determination of behavior. Psychological Inquiry, 11, 227-268.
Guba, E. G., and Y. S. Lincoln (1982). “Epistemological and Methodological Bases of Naturalistic Inquiry, Educational Communication and Technology Journal 30 (4), 233-252.
Kashesy JB, Neema S, Ekstrom AM, Kaharuza F, Mirembe F, Kulane A. (2010). "Not a boy, not a child": A qualitative study on young people's views on childbearing in Uganda. Afr J Reprod Health. 14(1):71-81.
Miller WB, Millstein SG, Pasta DJ. (2008). The measurement of childbearing motivation in couples considering the use of assisted reproductive technology. BiodemographySocBiol; 54(1): 8-32.
Rijkin AJ, Liefbroer AC. (2009). The Influence of Partner Relationship Quality on Fertility. EuropDemogrInf Bull; 25(1): 27-44.
Russian population increase with Efficient Incentives; (2013). Available from: URL: http://www/irna.ir/fa.accessed
Ryan, R.M. & Deci, E.L. (2002). Overview of self-determination theory: An organismic dialectical perspective. In E. L. Deci & R. M. Ryan (Eds.), Handbook of self-determination research (pp. 3-33). Rochester, NY: University of Rochester Press.