نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکترای تخصصی مشاوره، گروه مشاوره خانواده، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی،سنندج، ایران.
2 دانشیار، گروه روانشناسی و مشاوره، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی،کرمانشاه،ایران
3 دانشیار، گروه مشاوره خانواده، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی،سنندج، ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
The purpose of the current research was to develop a causal model of marital stability and satisfaction based on marital characteristics with the mediation of conflict management in teachers. The current research is of the correlation and structural equations type in terms of applied purpose. The statistical population of the present study included married female primary school teachers in Kermanshah city in 2021. In order to select the sample size based on Cochran's formula, 35 schools were selected from Kermanshah elementary schools by random multi-stage cluster sampling, and then 250 teachers were selected from these schools, and the Marital Satisfaction Questionnaires (MHS) of Natano et al. (1973), Enrich Conflict Management Questionnaire (1982), Marital Instability Index (MII) Edwards et al, and Krismaruzen-Grandon (1998) Marital Characteristics Questionnaire answered. The results showed that the correlation coefficients between conflict resolution, marital satisfaction, and marital stability with the total score of marital characteristics were 0.309, 0.452, and 0.707, respectively, which is significant at the P<0.01 level. As a result, it can be said that conflict management acts as a mediator of positive marital outcomes based on marital characteristics and can be the therapeutic target of family counselors in marital interventions.
کلیدواژهها [English]
تدوین مدل علی پایداری و رضایت زناشویی بر اساس خصایص زناشویی با میانجیگری مدیریت تعارض
فرشته اکبری[1] | مختار عارفی[2] | امید مرادی[3]
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر تدوین مدل علی پایداری و رضایت زناشویی بر اساس خصایص زناشویی بامیانجیگری مدیریت تعارض در معلمان بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی از نوع همبستگی و معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل معلمان زن متأهل مقطع ابتدایی شهر کرمانشاه در سال 1401 بود. جهت انتخاب حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران از مدارس ابتدایی کرمانشاه تعداد 35 مدرسه بهطور نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب و سپس از بین این مدارس تعداد 250 معلم انتخاب و به پرسشنامههای رضایت زناشویی (MHS) ناتانو و همکاران (1973)، پرسشنامه مدیریت تعارض انریچ (1982)، شاخص عدم ثبات زناشویی (MII) ادوارز و همکاران (1987) و پرسشنامه خصایص زناشویی کریسماروزن-گراندون (1998) پاسخ دادند. نتایج نشان داد ضرایب همبستگی بین حل تعارض، رضایت زناشویی و پایداری زناشویی با نمره کل ویژگیهای زناشویی به ترتیب برابر 309/0، 452/0 و 707/0 بوده که در سطح 01/0>P معنیدار است. در نتیجه میتوان گفت که مدیریت تعارض بهعنوان میانجیگر رابطه پیامدهای مثبت زناشویی بر اساس خصایص زناشویی عمل میکنند و در مداخلات زناشویی میتوانند هدف درمانی مشاوران خانواده قرار گیرند.
کلیدواژهها: پایداری زناشویی، رضایت زناشویی، مدیریت تعارض، خصایص زناشویی
[1]. دانشجوی دکترای تخصصی مشاوره، گروه مشاوره خانواده، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی، سنندج، ایران.
M.arefi@iauksh.ac.ir
مقدمه
ازدواج جزو روابط منحصر به فردی است که هریک از زوجین میتوانند عمیقترین احساسات را تجربه کنند، ازدواج در عین اینکه میتواند صمیمانهترین و راحتترین رابطه ممکن باشد، در همان حال میتواند صدمات خیلی شدیدی را به زوجین و سایر اعضا خانواده وارد کند (شیری وگودرزی، 1399). پایداری و رضایت بخشی در ازدواج، پیامدهای مثبتی همچون سلامت روانی، سلامت بدنی و رشد را برای زوجین و سایر اعضای خانواده به دنبال دارد (حاتمی ورزنه و همکاران، 1395). پایداری ازدواج به معنای این است که زوجین چه میزان قادرند روابطشان را در برابر تنیدگیهای اجتنابناپذیر زندگی به خوبی حفظ و نگهداری کنند (کاسلو و رابینسون،[1] 1996). درک و شناسایی عوامل مؤثر بر ازدواجهای پایدار و رضایتمند میتواند الگوی مناسبی برای سایر زوجها باشد و به سلامت جامعه کمک نماید (کرایی و همکاران، 1395). گاتمن و گاتمن (2017) مقاومت، صبر و شکیبایی و تعهد وفاداری به همسر و صمیمیت را از جمله عوامل در ایجاد ازدواج پایدار و رضایتمند میدانند. پژوهشهای کپلر[2] (2015) نشان میدهد افرادی که رضایتمندی زناشویی بالایی دارند، طول عمر بالاتری دارند. زندگی زناشویی پایدار تحت تأثیر توانایی تابآوری در برابر تضادها و مشکلات قرار دارد (یزدانی و همکاران، 1399). همچنین پژوهشی یزدانی و همکاران (1399) نشان میدهد که زندگی زناشویی پایدار تحت تأثیر عواملی چون معیارهای انتخاب همسر، برقراری ارتباط مؤثر بین زوجین قرار دارد.
رضایت زناشویی، یکی از عوامل پیشرفت و دستیابی به اهـداف زنـدگی زناشویی است که تحـت تأثیر ثبات عاطفی زوجین است، رضایت زناشویی، نشانگر استحکام و کارایی نظام زوجین و یکی از مهمترین تعیینکنندههای عملکرد سالم نهاد خانواده است (گریف،[3] 2000).
رضایتمندی زناشویی، میزان علاقه زوجین به هم دیگر و نگرش مثبتی است که زوجین نسبت به متأهل بودن دارند، و به عواملی از جمله مسائل شخصیتی، ارتباط، حل تعارض، مدیریت مالی، فعالیتهای اوقات فراغت، رابطه جنسی، فرزندپروری، نقشهای مساواتطلبی و جهتگیری مذهبی وابسته است (پورمیدانی و همکاران 1393). دلپذیری و تواضع و مسئولیتپذیری در زوجین وظیفهشناس و قاطعیت در زوجین برونگرا ازجمله عوامل در پایداری و رضایت زندگی زناشویی به شمار میآیند (نظری و همکاران، 1399).
ازدواجهای با ثبات و با کیفیت تأمینکننده سلامت فردی، خانوادگی و اجتماعیاند، و از سوی دیگر تعارضات زناشویی و طلاق تهدیدهایی جدی برای زندگی زناشویی است که پایداری و کیفیت ازدواج را به چالش میکشد و منجر به بروز پیامدهای منفی روانی، بدنی، اجتماعی و اقتصادی میگردد، از جمله این پیامدها تأثیرات منفی هستند که بر سلامت بدنی، افسردگی و بهرهوری پایین در کار اثر میگذارند (عارفی و محسن زاده، 1395). نوع روابط بین زوجین یکی از متغیرهای مهمی است که همواره مورد توجه پژوهشگران حوزه ازدواج بوده است. نتایج پژوهش گاتمن و نوتاریوس[4] (2002) نشان داد وجود تعارضات زناشویی و نداشتن مهارتهای لازم زوجین در حل تعارضات منجر به افزایش روزافزون طلاق در سطح جامعه شده است. اکثر زوجینی که در زندگی زناشویی با هم اختلاف دارند تنها به اشکالات رابطه توجه دارند و در نتیجه از درک سبکهای ارتباطی مثبت همچون ابراز احساسات، احترام متقابل، و پرداختن به حل تعارضات ناتواناند، و این منجر به عدم رضایت زناشویی میشود (نیک نژاد و عسگری، 1398). در کل با توجه به پژوهشهای در حوزه ثبات و رضایتمندی زناشویی میتوان گفت عدم رضایت زناشویی الزاماً منجر به بیثباتی زناشویی نمیشود و از طرف دیگر صرف رضایت زناشویی، ثبات زناشویی را تضمین نمیکند، هرچند که رضایت زناشویی یکی از عوامل ثبات زناشویی است (هراتیان و همکاران، 1399).
فرایندهای تعاملی از جمله عواملی هستند که منجر به رضایت و پایداری زندگی زناشویی میشوند (پروندی و همکاران، 1395). فرایندهای تعامل زناشویی رفتارهایی هستند که در بافت رابطه و پویاییهای بین فردی محقق میشوند و در نهایت بر رضایت زناشویی اثر میگذارند. از جمله فرآیند تعاملی: (الف) مدیریت تعارض (ب) بیان عاطفی (ج) صمیمیت جنسی و روانشناختی (عارفی و محسن زاده، 1395). نتایج پژوهشهای هولمن و همکاران[5] (2001) نشان میدهد یکی از عوامل مهم در پیشبینی رضایت و پایداری زناشویی مدیریت تعارض بین زوجین است (ملکی زاده و همکاران، 1395). زوجینی که از الگوهای ارتباط سازنده متقابل همچون مدیریت تعارض در ارتباطاتشان استفاده میکنند، سعی میکنند در مورد مشکل و مسالهای که در حین ارتباط برای آنها به وجود آمده بحث و گفتگو کنند و احساساتشان را نسبت به هم بیان کنند و در نهایت، از زندگی زناشویی خود راضی هستند (هی وی و همکاران،[6] 1995).
گاتمن (2014) بیان میدارد مدیریت مثبت تعارض، فضایی را ایجاد میکند، که طی آن زوجین یک رابطهی رضایتآمیز و باثبات را تداوم میبخشند. این الگوها بهنوعی کانالهای ارتباطی هستند که از طریق آن زن و شوهر با یکدیگر تعامل برقرار میکنند و مجموعه این الگوها شبکه ارتباطی خانواده را تشکیل میدهند (معصومی و همکاران، 1396). در نتیجه نوع ارتباطات زوجین در طول تعارضات زناشویی برای زوجین و فرزندان آنها بسیار با اهمیت است (رحیمی و همکاران، 1397). همچنین موفقیت و عدم موفقیت الگوهای تعاملی زوجین به الگوهای تعاملی خانواده آنها نیز مرتبط است (کرودوت و لدبتر،[7] 2007). یکی از ملزومات کمک به زوجها برای حل تعارضات زناشویی بهعنوان یکی از عوامل فرآیندهای تعاملی زوجین شناخت عوامل و علل مؤثر بر نارضایتی و رضایت زناشویی است و رضایت با نارضایتی زناشویی تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله نحوه تفکر، ادراک فرد از خود و دیگران، انتظارات فرد از زندگی، ویژگیهای شخصیتی و هیجانات قرار دارد (سلیمانیان و محمدی، 1388)؛ بنابراین، مدیریت تعارض یکی از عوامل مؤثر و قوی بر رضایت زناشویی است (گاتمن،2014). بین مهارتهای ارتباطی زوجین و مدیریت حل تعارض رابطه معناداری وجود دارد (ابراهیم پوردلاور و همکاران، 1398).
فرایندهای تعاملی بهطور مستقیم میتوانند بر ایجاد رضایتمندی و پایداری زناشویی نقش داشته باشند (عارفی و محسن زاده، 1395). فرآیندهای تعاملی همچون مدیریت تعارض (یوسفی و همکاران، 1395) با خصایص زناشویی همچون تعهد زناشویی نیز ارتباط دارد. خصایص زناشویی مجموعه ویژگیهایی است که باعث بالا رفتن کیفیت روابط زناشویی میشود و شامل عشق، وفاداری و ارزشهای مشترک است، که در آن تعهد یکی از مهمترین مؤلفههای وفاداری در یک ازدواج موفق است که بدون آن رابطه زناشویی بهصورت سطحی و ظاهری خواهد بود و درنتیجه زوجین نخواهند توانست عشق و صمیمیت عمیق خود را که در لوای وفاداری و تعهد به همسر و ازدواج ایجاد میشود را تجربه نمایند (حسینی و همکاران، 1394). تعهد و وفاداری نیز از جمله عوامل مهم در پایداری و رضایتمندی زناشویی قلمداد میشوند (لاور و همکاران[8]،1990). یکی از مؤلفههای مهم و تأثیرگذار ازدواج، کاهش تعارض بین زوجین، احساس امنیت و آرامش و همچنین افزایش میزان تعهد در بین زوجین است (فرج نیا و همکاران، 1393).
تعهد به معنای تصمیمی عاقلانه است که فرد را نسبت به یک سری اعمال خاص پایبند میکند، هرچند که در شروع زندگی مشترک زوجین خود را متعهد به هم میدانند، اما ممکن است که در ادامه زندگی مشترک و در برابر مشکلات و ناملایمات زندگی میزان تعهد آنها به اندازه کافی نباشد (گود، ترجمه داورپناه،1381) و نیرومندترین و پایدارترین عامل پیشبینیکننده کیفیت و پایداری زناشویی تعهد است (جان و همکاران[9]،2017). همچنین میتوان تعهد را ازخودگذشتگی نسبت به همسر و ناتوانی در ترک رابطه زناشویی دانست (عباسی و همکاران، 1395) و از عوامل مهم و قوی در ایجاد پایداری روابط زناشویی است (موسکو[10]، 2009). تعهد یکی از مؤلفههای ازدواج موفق محسوب میشود که برای ادامه زندگی زناشویی و ایجاد ارتباط و وابستگی روانی به شریک زندگی ضرورت دارد (آدامز و جونز[11]،1997). ارزشهای مشترک نیز در این پژوهش شامل حل تعارضات، نقشهای سنتی جنسیتی- و اولویتهای مهمی که در جایگاه مذهبی و والدگری قرار میگیرد که در کسب احساس رضایت زوجین از زندگی مشترک دخیل هستند. با توجه به اینکه پژوهشهای دیگر روابط را بهصورت خطی و رگرسیونی بررسی کردند، پژوهش حاضر به دنبال روابط چندگانه و غیرمستقیم خصایص با پیامدهاست که به نقش واسطهای مدیریت تعارض میپردازد. بنابراین، پژوهش حاضر قصد دارد به این سوال پاسخ دهد که آیا بر اساس خصایص زناشویی با میانجیگری مدیریت تعارض میتوان پایداری و سازگاری زناشویی را مدل یابی نمود؟
روش پژوهش
پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل معلمان زن متأهل مقطع ابتدایی کرمانشاه در سال 1401 است که تعداد آنان 250 نفر است. جهت انتخاب حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران از تعداد کل مدارس ابتدایی کرمانشاه تعداد 35 مدرسه بهطور نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب و از میان معلمان متأهل بهطور تصادفی 250 نفر انتخاب گردیدند. با استفاده از ابزار پرسشنامه و جمعآوری دادههای کمی به کمک آزمونهای آماری و نرمافزار PLS روابط بین متغیرهای رضایت زناشویی و پایداری زناشویی و خصایص زناشویی با فرآیندهای تعاملی به لحاظ نقش میانجیگری مورد بررسی قرار گرفت. در پژوهش حاضر از ابزارهای زیر استفاده شد.
پرسشنامه رضایت زناشویی (MHS)
آزمون رضایت زناشویی توسط ناتان و همکاران (1973) برای اندازه گیری سطح رضایت زناشویی در زمان اجرای آزمون تهیه شد. این آزمون بر اساس طیف درجهبندی از کاملاً ناراضی تا کاملاً راضی است و برای مشخص نمودن مسئولیتها و تعیین میزان رضایت زن و شوهر مناسب میباشد (آذرین و همکاران، 1973). این آزمون شامل 10 سؤال 10 گزینهای است که مسئولیت نسبت به خانواده، پرورش و تربیت فرزندان، فعالیتهای اجتماعی، پول، ارتباط کلامی (گفت و شنود) و غیرکلامی، روابط جنسی، پیشرفت تحصیلی (شغلی)، استقلال خود، استقلال همسر و خرسندی را اندازهگیری میکند. این آزمون توسط (امین پور و آذری 1392) بر روی 440 نفر مورد هنجاریابی قرار گرفت. اعتبار آزمون با استفاده از روش آلفای کرونباخ 981/0 بهدست آمد (امین پور و آذری 1392). روایی آزمون بر اساس روش تحلیل مؤلفههای اصلی و با استفاده از چرخش واریماکس، بعد از 25 بار چرخش 1عامل از آزمون استخراج شد این عامل به تنهایی 34 /18 درصد واریانس کل آزمون را تبیین میکند. همه سؤالهای آزمون با نمره کل ضریب همبستگی بیشتر از 40/0 داشتند و هیچ سؤالی از فرم نهایی آزمون حذف نشد (امین پور و آذری 1392). در این پژوهش ضریب آلفای همسانی درونی برای رضایت زناشوی 854/0 بهدست آمد.
پرسشنامه مدیریت تعارض
در پژوهش حاضر جهت سنجش مدیریت تعارض از خرده مقیاس مدیریت تعارض پرسشنامه انریچ (1982) استفاده شد. خرده مقیاسهای مدیریت تعارض شامل پذیرا بودن و تمایل فرد در حل تعارض بهطور سازنده است. ضریب آلفای همسانی درونی برای حل تعارض 75/0 در یک نمونه 1344 نفره گزارش شده است. پایایی به شیوه آزمون- با آزمون در نمونهای 115 نفره بعد از چهار هفته 90/0 بهدست آمده است. در این پژوهش ضریب آلفای همسانی درونی برای خرده مقیاس 742/0 بهدست آمد.
پرسشنامه پایداری زناشویی (MII)
شاخص عدم ثبات زناشویی توسط ادواردز و همکاران (۱۹۸۷) ساخته شده است. شاخص بیثباتی ازدواج یک ابزار ۱۴ سؤالی است که برای اندازهگیری عدم ثبات زناشویی و خصوصاً مستعد طلاق بودن تدوین شده است. این ابزار متکی بر این نظر است که برای ارزیابی بیثباتی و خطر بالقوه طلاق زن و شوهر باید هم شناخت و هم رفتار به حساب آورده شود. شاخص بیثباتی ازدواج اولین بار ۱۹۸۰ در مورد ۲۰۳۴ زن و مرد متأهل زیر ۵۵ سال و با ۱۵۷۸ (%78) از این نمونه در سال ۱۹۸۳ بکار گرفته شد. عملاً هیچ هنجار و یا اطلاعات جمعیتنگاری دیگری گزارش نشده است. این آزمون در ایران توسط یاری پور (۱۹۷۹) روی ۵۰ زوج متقاضی طلاق در محاکم دادگستری استان قم که به مرکز مداخلات مشاوره خانواده ارجاع داده شده بودند (بهعنوان گروه آزمایشی) و ۵۰ زوج غیر ارجاعی بر اساس احتمال طلاق بالا (بهعنوان گروه کنترل) اجرا شد. روش نمونهگیری این پژوهش نمونهگیری در دسترس بود. جامعه آماری را زوجین متقاضی طلاق ساکن قم (۴۰۰ نفر) با حداقل سه سال زندگی مشترک تشکیل میداد. در این پژوهش ضریب آلفای همسانی درونی برای پرسشنامه ثبات زناشویی 766/0 بهدست آمد.
پرسشنامه ویژگیهای زناشویی
پرسشنامه خصایص زناشویی کریسما روزن-گراندون (1998) یک مقیاس 18 سؤالی است. پرسشها در مقیاس ششدرجهای لیکرت ویژگیهای افراد در ازدواج از قبیل تعهد به زندگی مادامالعمر، وفاداری و احترام و ارزشهای مشترک را میسنجد. این پرسشنامه در یک مرحله اجرا میشود به این ترتیب که از پاسخدهندگان خواسته میشود میزان اهمیت هریک از این ویژگیها را در زندگی شخصی خود و هرکدام از این ویژگیها را با توجه به نمرهبندی لیکرت از 1-6 که به ترتیب از کمترین اهمیت تا پراهمیت است پاسخ دهند. به این ترتیب این پرسشنامه شامل دو مقیاس اهمیت و رضایت میباشد که هر کدام از این مقیاسها سه عامل: عشق، وفاداری و ارزشهای مشترک را میسنجد. ضریب آلفا این پرسشنامه برای نمونه 201 نفری از آمریکاییها در مقیاس رضایت 94/0 گزارش شد (روزن- گراندون و همکاران،2004) که روایی بالایی را نشان میدهد (انریچ و همکاران، 1982). در فرم فارسی این پرسشنامه نمره کل مقیاس با آلفای کرونباخ 92/0 برای نمونهای از زنها و 94/0 برای مردها محاسبه شد که نشانه همسانی درونی بالای پرسشنامه است. روایی محتوایی این پرسشنامه با سنجش ضرایب همبستگی بین نمرههای 7 نفر از متخصصان روانشناسی مورد بررسی قرار گرفته است. ضرایب توافق کندال برای وفاداری، عشق و ارزشهای مشترک به ترتیب 80/0، 61/0، 57/0 محاسبه شده است. در این پژوهش بهمنظور تعیین پایایی پرسشنامهها از روش آلفای کرونباخ استفاده گردیده است. میزان آلفای کرونباخ اهمیت وفاداری 83/0، ارزشهای مشترک 83/0 و عشق 75/0 بهدست آمد.
یافتهها
میانگین و انحراف معیار سنی شرکتکنندگان در پژوهش به ترتیب 31/32 و 54/3 بود که از این بین حداقل و حداکثر سن افراد به ترتیب 25 و 39 سال بوده است. میانگین و انحراف معیار مدت تأهل در پژوهش به ترتیب 72/6 و 34/2 بود. همچنین میانگین مدت زمان اشتغال نیز 69/5 سال با انحراف معیار 43/3 بود و میانگین تعداد فرزندان نیز 2 فرزند میباشد. بیش از 55 درصد از شرکتکنندگان تحصیلات کارشناسی و 45 درصد دیگر کارشناسی ارشد و دکتری بودند.
جدول 1. شاخصهای توصیفی و نرمال بودن متغیرهای پژوهش |
|||||||
متغیرها شاخص |
عشق |
وفاداری |
ارزشهای مشترک |
ویژگیهای زناشویی |
حل تعارض |
رضایت زناشویی |
پایداری زناشویی |
میانگین |
79/27 |
20/28 |
57/29 |
55/85 |
70/23 |
11/73 |
80/48 |
انحراف معیار |
987/7 |
307/6 |
236/7 |
337/20 |
321/6 |
002/17 |
915/6 |
آماره K-S |
024/1 |
011/1 |
146/1 |
138/1 |
049/1 |
026/1 |
085/1 |
معنیداری |
228/0 |
263/0 |
144/0 |
165/0 |
205/0 |
243/0 |
191/0 |
جدول 1 شاخصهای توصیفی و نرمال بودن ابعاد متغیرهای اصلی پژوهش را نشان میدهد. با توجه به جدول ملاحظه میشود میانگین متغیر حل تعارض برابر 70/23 بوده، همچنین میانگین رضایت زناشویی و پایداری زناشویی به ترتیب برابر 11/73 و 80/48 است. مشاهده میشود مقادیر معنیداری برای همه متغیرها بیشتر از 05/0 بوده که دلالت بر نرمال بودن دادههای متغیرهای پژوهش در سطح اطمینان 95 درصد است.
جدول 2. ضرایب همبستگی بین متغیرهای پژوهش |
|||
متغیرها |
مدیریت تعارض |
رضایت زناشویی |
پایداری زناشویی |
عشق |
**305/0 |
**432/0 |
**704/0 |
وفاداری |
**246/0 |
**416/0 |
**621/0 |
ارزشهای مشترک |
**319/0 |
**429/0 |
**670/0 |
نمره کل ویژگیهای زناشویی |
**309/0 |
**452/0 |
**707/0 |
** معنیداری در سطح 01/0 |
در جدول 2 ضرایب همبستگی بین متغیرهای پژوهش نشان داده شده است. میتوان مشاهده نمود که ضرایب همبستگی بین ابعاد ویژگیهای زناشویی با سایر متغیرها مثبت و در سطح 01/0>P خطا معنیدار میباشند. همچنین ضرایب همبستگی بین حل تعارض، رضایت زناشویی و پایداری زناشویی با نمره کل ویژگیهای زناشویی به ترتیب برابر 309/0، 452/0 و 707/0 بوده که در سطح 01/0>P معنیدار میباشند و با توجه به اینکه در حدود 35/0 تا 65/0[12] قرار دارند لذا شدت آنها در سطح متوسط میباشند. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت بین متغیرهای مستقل با متغیرهای میانجی و وابسته پژوهش رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد.
با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری به بررسی کفایت و مناسب بودن مدل مفهومی پژوهش پرداخته شد. بهمنظور تحلیل مدل مفهومی پژوهش از نرمافزار اسمارت پی ال اس[13] نسخه 3.2.8 استفاده شد. مدلیابی معادلات ساختاری روش نیرومندی در تحلیل دادههای چند متغیری میباشد. کمترین مجذورات جزئی روش نسبتاً جدیدی از معادلات ساختاری رگرسیونی است. این روش هم برای رگرسیون ساده و هم چند متغیری با چند متغیر وابسته کاربرد دارد. PLS بر اساس برآورد کمترین مجذورات با هدف اولیه بهینه ساختن تبیین واریانس در سازههای وابسته مدلهای معادلات ساختاری است. بر خلاف مدلیابی معادلات ساختاری مبتنی بر کوواریانس که میزان برازش مدل مفروض را ارزیابی میکند و در نتیجه برآورد مدل در جهت تبیین، آزمون و تائید نظریه است، روش PLS پیشبینی مدار بوده، به نظریه قوی نیاز ندارد و بهعنوان روش ساخت نظریه میتواند به کار رود. بر خلاف مدل یابی معادلات ساختاری مبتنی بر کوواریانس، کمترین مجذورات جزئی بهجای بازتولید ماتریس کوواریانس تجربی، بر بیشترین واریانس تبیین شده متغیرهای وابسته بهوسیله متغیرهای مستقل تمرکز دارد. همچنین مدلیابی مسیر PLS فرضهای سختگیرانه کمتری در بازه توزیع متغیرها و خطا دارد و وابسته به توزیع نیست و با دادههای اسمی، ترتیبی و پیوسته به کار میرود.
در تدوین مدل اولیه مجموعاً تعداد 52 گویه (18 گویه برای متغیر ویژگیهای زناشویی، 10 گویه برای متغیر مدیریت تعارض و 24 گویه برای متغیرهای رضایت زناشویی و پایداری زناشویی) وارد[14] شد. متغیر ویژگیهای زناشویی دارای سه بعد عشق، وفاداری و ارزشهای مشترک و همچنین رضایت زناشویی و پایداری زناشویی و متغیر مدیریت تعارض تکبعدی بوده که هر کدام با استفاده از گویههای مرتبط به خود در مدل رسم شدند. در بررسی اولیه مدل، گویههای با بار عاملی کمتر از 5/0 مشخص و از مدل حذف گردید
.
شکل 1 نمودار مدل ساختاری نهایی بر اساس مدل مفهومی با مقادیر AVE[15] (میانگین واریانس استخراجی[16])، مقادیر ضرایب مسیر استاندارد و معنیداری آنها را نشان میدهند. همانطور که ملاحظه میشود مقادیر AVE برای همه متغیرها بیشتر از مقدار 5/0 بوده و همچنین همه ضرایب مسیر استاندارد در سطح خطای 05/0>P معنیدار میباشند. حال برای بررسی مدل اندازهگیری سایر نتایج نیز مشاهده میشوند.
در بررسی مدلهای بیرونی از سه معیار پایایی، روایی همگرا[17] و روایی واگرا[18] استفاده شد. در بخش پایایی لازم است که پایایی در سطح معرف و متغیر مکنون بررسی شود. پایایی معرف از طریق سنجش بارهای عاملی و پایایی متغیرهای مکنون از طریق پایایی ترکیبی[19] بررسی شد. پایایی در سطح معرف، توان دوم بارهای عاملی گویهها میباشد که حداقل باید 5/0 باشد و به این معنی است که حداقل نصف واریانس شاخص توسط متغیر مکنون تبیین شده است. بنابراین، بارهای عاملی بزرگتر از 7/0 مطلوب است و بارهای زیر 4/0 لازم است که حذف شوند. بارهای عاملی بین 4/0 و 7/0 را درصورتیکه با حذف آنها مقدار روایی همگرا (AVE) افزایش یابد میتوان حذف کرد. با توجه به اینکه گویههای متغیرهای مکنون انعکاسی مربوط به یک حیطه میباشند لذا حذف یک یا چند مورد از گویهها تأثیر زیادی بر روایی محتوایی ندارد.
جدول 3. نتایج سه معیار آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی و روایی همگرا |
||||
متغیر |
زیر مقیاس |
آلفای کرونباخ (7/0Alpha>) |
پایایی ترکیبی (7/0C.R>) |
میانگین واریانس استخراجی (5/0AVE>) |
ویژگیهای زناشویی |
عشق |
958/0 |
967/0 |
829/0 |
وفاداری |
889/0 |
915/0 |
644/0 |
|
ارزشهای مشترک |
936/0 |
949/0 |
758/0 |
|
ویژگیهای زناشویی |
970/0 |
972/0 |
665/0 |
|
رضایت زناشویی |
866/0 |
892/0 |
527/0 |
|
پایداری زناشویی |
913/0 |
926/0 |
537/0 |
|
مدیریت تعارض |
709/0 |
845/0 |
668/0 |
با توجه به اینکه مقدار آلفای کرونباخ همه متغیرها بزرگتر از حد مناسب 7/0 میباشد، از پایایی خوبی برخوردار میباشند. همچنین مقدار ضریب پایایی ترکیبی (ضریب
دیلون- گلداشتاین) برای هر متغیر بیشتر از حد مطلوب 7/0 بوده و نتیجه بر مناسب بودن پایایی ترکیبی هر متغیر دارد. معیار ارزیابی روایی همگرا به معنی میانگین واریانس مشترک بین متغیر مکنون و معرفهایش میباشد و حداقل مقدار قابل قبول برای آن 50/0 است. نتایج حاکی از آن است که گویههای حفظشده دارای پایایی مطلوبی میباشند. در این مدل روایی همگرای متغیرهای ویژگیهای زناشویی، مدیریت تعارض و پایداری و سازگاری زناشویی به ترتیب برابر 665/0، 668/0 و 533/0 بوده که همگی در سطح مناسب و قابل قبولی میباشند.
جدول 4. ماتریس فورنل و لارکر و شاخص HTMT جهت بررسی روایی واگرا |
||||||||
سازهها |
1 |
2 |
3 |
4 |
5 |
6 |
7 |
8 |
ارزشهای مشترک |
877/0 |
514/0 |
788/0 |
719/0 |
561/0 |
661/0 |
726/0 |
787/0 |
رضایت زناشویی |
504/0 |
726/0 |
525/0 |
517/0 |
717/0 |
486/0 |
482/0 |
750/0 |
ویژگیهای زناشویی |
743/0 |
530/0 |
815/0 |
798/0 |
586/0 |
796/0 |
751/0 |
811/0 |
عشق |
871/0 |
520/0 |
768/0 |
910/0 |
605/0 |
714/0 |
756/0 |
810/0 |
مدیریت تعارض |
515/0 |
646/0 |
552/0 |
563/0 |
817/0 |
522/0 |
602/0 |
736/0 |
وفاداری |
792/0 |
474/0 |
722/0 |
754/0 |
476/0 |
802/0 |
684/0 |
741/0 |
پایداری زناشویی |
674/0 |
489/0 |
709/0 |
713/0 |
560/0 |
619/0 |
835/0 |
820/0 |
پیامدهای مثبت زناشویی |
700/0 |
706/0 |
762/0 |
755/0 |
660/0 |
655/0 |
715/0 |
830/0 |
جدول 4 بررسی روایی واگرای مدل پژوهش را با استفاده از دو شاخص فورنل و لارکر (مقادیر پایین قطر) و HTMT[20] (مقادیر بالای قطر) نشان میدهد. روایی واگرا، اندازهای است که یک سازه به درستی از سایر سازهها با معیار تجربی متمایز میشود. این روایی در دو سطح معرف و متغیر مکنون محاسبه میشود. در سطح معرف برای محاسبه روایی واگرا، از بارهای عرضی استفاده میشود که لازم است بار یک معرف متناظر سازه، بیشتر از همه بارهای آن معرف روی سایر سازهها باشد. این شرط در مورد همه معرفها رعایت شده که البته به دلیل طولانی بودن جدول از ارائه آن خودداری شده است. در سطح متغیر مکنون از معیار فورنل-لارکر استفاده شد که ریشه دوم میانگین واریانس استخراج شده (AVE)، هر متغیر مکنون باید بیشتر از بالاترین همبستگی آن سازه با سایر سازههای مدل باشد، یعنی مقدار جذر میانگین واریانس استخراجی (AVE) متغیرهای مکنون در پژوهش حاضر که در خانههای موجود در قطر اصلی ماتریس قرار گرفتهاند، از مقدار همبستگی میان آنها که در خانههای زیرین و راست قطر اصلی ترتیب داده شدهاند بیشتر باشد. منطق این سازه این است که یک سازه باید واریانس بیشتری با معرفهای خود تا سایر سازهها داشته باشد. معیار HTMT برای ارزیابی روایی واگرا ارائه شده است. حد مجاز این معیار میزان 85/0 تا 90/0 میباشد. اگر مقادیر این معیار کمتر از 90/0 باشند، روایی واگرا قابل قبول است. در این روش میزان همبستگی بین شاخصهای یک سازه با همبستگی آنها با سازههای دیگر مقایسه میشود. با توجه به مقادیر دو شاخص مشاهده میشود که همه متغیرهای مدل پژوهشی دارای روایی واگرای قابل قبولی میباشند. حال در ادامه مدل درونی (ساختاری) پژوهش بررسی میگردد.
جدول 5. شاخصهای همخطی، اثرات مستقیم و غیرمستقیم و اندازه اثر مدل درونی پژوهش |
||||||
مسیر |
همخطی (VIF) |
اثر مستقیم |
اندازه (f2) |
|||
مبدأ |
مقصد |
B |
T |
Sig |
||
مدیریت تعارض |
پیامدهای مثبت زناشویی (پایداری و سازگاری زناشویی) |
439/1 |
344/0 |
590/6 |
001/0 |
244/0 |
ویژگیهای زناشویی |
مدیریت تعارض |
0/1 |
552/0 |
182/10 |
001/0 |
439/0 |
ویژگیهای زناشویی |
پیامدهای مثبت زناشویی (پایداری و سازگاری زناشویی) |
439/1 |
572/0 |
499/12 |
001/0 |
676/0 |
ویژگیهای زناشویی |
عشق |
0/1 |
967/0 |
998/284 |
001/0 |
544/14 |
ویژگیهای زناشویی |
وفاداری |
0/1 |
923/0 |
841/62 |
001/0 |
745/5 |
ویژگیهای زناشویی |
ارزشهای مشترک |
0/1 |
943/0 |
203/102 |
001/0 |
967/7 |
پیامدهای مثبت زناشویی |
رضایت زناشویی |
0/1 |
706/0 |
583/17 |
001/0 |
996/0 |
پیامدهای مثبت زناشویی |
پایداری زناشویی |
0/1 |
950/0 |
661/141 |
001/0 |
177/9 |
|
|
|
اثر غیرمستقیم |
|
||
ویژگیهای زناشویی |
پیامدهای مثبت زناشویی (پایداری و سازگاری زناشویی) |
- |
190/0 |
279/6 |
001/0 |
- |
با توجه به جدول 5، در بخش مدل درونی، ارتباط بین متغیرهای مکنون پژوهش مورد تحلیل قرار گرفت. اولین معیار برای بررسی مدل درونی، بررسی عدم همخطی بودن متغیرهاست که به این منظور از شاخص تحمل و عامل تورم واریانس (VIF) استفاده شد. سطح تحمل کمتر از 2/0 (VIF بالاتر از 5)، نشاندهنده همخطی بودن بین متغیرها میباشد که با توجه به جدول 5 مشاهده میشود شرط عدم همخطی برای هر متغیر رعایت شده است. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت بین متغیرهای مستقل با متغیرهای میانجی و وابسته پژوهش رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد.
دومین معیار ارزیابی مدل درونی، ضرایب مسیر میباشند که بهمنظور بررسی معنیداری آنها از رویه خودگردان سازی استفاده شده که این ضرایب به همراه مقدار آماره T متناظر خود، سطح معنیداری و همچنین فاصله اطمینان برای اثرات مستقیم و غیرمستقیم در جدول 5 آورده شده است. با توجه جدول فوق مشاهده میشود ارتباط متغیر ویژگیهای زناشویی با ابعاد خود و ارتباط پیامدهای مثبت زناشویی با ابعاد خود در سطح خطای 01/0>P معنیدار است. همچنین اثر مستقیم ویژگیهای زناشویی با متغیرهای مدیریت تعارض (001/0=p، 552/0=β) و پیامدهای مثبت زناشویی (001/0=p، 572/0=β) در سطح خطای 01/0>P معنیدار میباشند. همچنین اثر مستقیم متغیر مدیریت تعارض با پیامدهای مثبت زناشویی (001/0=p، 344/0=β) در سطح خطای 01/0>P معنیدار میباشند و اثر کل غیرمستقیم ویژگیهای زناشویی با پیامدهای مثبت زناشویی (001/0=p، 190/0=β) در سطح خطای 01/0>P معنیدار است.
سومین معیار ارزیابی مدل درونی، اندازه اثر (f2) است که نشاندهنده تغییر در مقدار (R2) پس از حذف یک متغیر مکنون برونزای معین از مدل است. کوهن (1988) مقادیر 02/0، 15/0 و 35/0 را به ترتیب اثرات کوچک، متوسط و بزرگ معرفی کرده است. بر اساس نتایج جدول 5 مشاهده میشود که اثر ویژگیهای زناشویی بر پیامدهای مثبت زناشویی (676/0=f2) اندازه اثر متوسط و اثر ویژگیهای زناشویی بر متغیر مدیریت تعارض (439/0=f2) اندازه اثر بزرگ میباشند. در آخر با بررسی شاخص ریشه میانگین مربعات باقیمانده استانداردشده[21] (SRMR)، مقدار 094/0 بهدست آمد که کمتر از حد معیار آن (مقدار 1/0) بوده و نشان از مناسب بودن این شاخص دارد. در نسخه جدید نرمافزار PLS شاخصهای Q2 و GOF منسوخ و حذف شدهاند. با توجه به نتایج بهدستآمده در شکل 1 مشاهده شد که همه ضرایب مسیر بین متغیرها در سطح اطمینان 95 درصد معنیدار بودند و همچنین سایر معیارها و مدلهای اندازهگیری دلالت بر تائید مدل نهایی داشتند.
بحث و نتیجهگیری
هدف از انجام پژوهش حاضر تدوین مدل علی پایداری و سازگاری زناشویی بر اساس خصایص زناشویی با میانجیگری مدیریت تعارض در معلمان زن متأهل مدارس ابتدایی شهر کرمانشاه در سال 1401 بود. با توجه به نتایج کلی برازش مدل، مدل مفهومی پایداری و سازگاری زناشویی بر اساس خصایص زناشویی با نقش واسطهای مدیریت تعارض با مدل تجربی برازش دارد. به عبارت دیگر، با توجه به نتایج بهدستآمده نتیجه گرفته میشود که اثر مستقیم خصایص زناشویی بر پایداری و سازگاری زناشویی برابر 395/0 بوده و همچنین اثر غیرمستقیم این متغیر بر پایداری و سازگاری زناشویی از طریق متغیر حل تعارض برابر 135/0 بوده که در سطح اطمینان 95 درصد معنیداری میباشند که همسو با نتایج پژوهشهای یزدانی و همکاران (1399)، نیک نژاد و عسگری (1398)، ابراهیم پوردلاور و همکاران (1398)، تحقیقات شاه کرمی و همکاران (2016)، عارفی و محسن زاده (1391)، یوسفی و همکاران (1395) میباشد.
در تبیین این نتایج میتوان گفت خانواده بهعنوان محیطی در نظر گرفته میشود که با عشق، دوستی و محبت شکل میگیرد و با آن ادامه پیدا میکند (آذرگون و همکاران، 1397). ازدواج نهاد اجتماعی مهمی در شکل دادن به خانواده است و خانواده بهنوبه خود مکانی امن برای زندگی مردان، زنان و کودکان در سراسر جهان است. این حقیقت وجود دارد که خانواده منبع حمایت و گهگاهی مانع رشد فردی یا اجتماعی، پناهگاهی هیجانی و گاهی منبع فشار هیجانی است. ازدواج و درگیری در یک رابطه، حتی اگر نوع همخانگی هم باشد، در مقایسه با زندگی مجردی باعث افزایش بهزیستی هم در مردان و هم زنان میشود (کیانی چلمرادی و همکاران، 1397). ارتباط زناشویی با درک و پذیرش همسر ارتباط دارد و هر قدر ارتباط بین زوجین بیشتر باشد درک و پذیرش همسر نیز بیشتر و تعارضات بین آنها کمتر و قابل حلتر میشود، مدیریت مالی و رابطه با فرزندان و اقوام و دوستان به شکل منطقیتری شکل میگیرد و از اوقات فراغت خود به نحو مطلوبتری استفاده و در کنار خانواده با آرامش بیشتری سپری میکنند و در نتیجه افراد خانواده از کنار هم بودن و باهم بودن رضایت و لذت بیشتری بهدست میآورند.
همچنین بخش بسیار مهمی از روابط بین فردی به عواطف و هیجانات افراد، تعاملات مثبت و منفی بازمیگردد. گاتمن (2014) در نظریه خود بیان میدارد، کیفیت عواطف و احساسات همسران نسبت به هم و شیوهای که آنها هیجانات خود را بروز میدهند به میزان جالب توجهی پیشبینیکننده آینده ثبات روابط آنهاست (گاتمن، 2014). تعاملات منفی باعث کاهش جنبههای مثبت رابطه مانند رضایت، تعهد، دوستی و اعتماد در روابط میشود. زوجینی که میتوانند تعارضات موجود در رابطه را با بهکارگیری روشهای مثبت و استفاده کمتر از تعاملات منفی مدیریت کنند فضایی ایجاد میکنند که در آن فرصت بیشتری برای خود افشایی و توافق در مورد مشکلات خانواده به وجود میآید (جانسون، 2003؛ به نقل از شیخ اسمعیلی و همکاران، 1397)؛ بنابراین، کنترل هیجانات و عواطف منفی و جایگزینی آنها با عواطف مثبت، میتواند موجب نزدیکی عاطفی و کاهش تعارض زوجین شده و به تبع موجب افزایش پیامدهای مثبت زناشویی میان زوجین نیز بشود.
همچنین مشکلات رابطهای در زوجین آشفته نسبت به زوجین آرام کمتر از طریق گفتگو حل میشود، تعامل و کنترل غیر مؤثر تعارض بهاندازهای تأثیر دارد که روی تداوم مشکلات ارتباطی اثر میگذارد، تعامل ضعیف، درک زوجین را از یکدیگر کاهش میدهد و باعث میشود که همسران نتوانند از یکدیگر حمایت کرده و برای ارضای نیازهای یکدیگر تلاش کنند. کنترل غیر مؤثر تعارض به این معناست که مسائل مهم رابطه، حل نشده باقی میماند و لذا این مسائل غالباً منبع تعارضهای تکراری میشود، خیلی از زوجین همیشه بحثهای مشابه یا یکسانی پیرامون یک موضوع دارند، بدون اینکه مشکل را حل کنند. درواقع یکی از بزرگترین چالشهای که زوجینی که در تبادل منفی گیر افتادهاند این است که روش سازگارانهای برای خروج از این بحران پیدا نمیکنند (هالفورد، 2001؛ ترجمهی تبریزی و همکاران، 1398).
رضایت زناشویی یک جنبه بسیار مهم و پیچیده از یک رابطه زناشویی است (فروغی و همکاران، 1396). یکی از مهمترین عوامل مؤثر بر پایدار زناشویی میزان رضایت زناشویی زوجین از زندگیشان میباشد (روز و همکاران، 2019). رضایت زناشویی نقش مهمی در ایجاد استحکام زندگی زناشویی دارد و میتواند زوجین را از مشکلات و تعارضات زناشویی در امان نگه دارد (هاسون-اوهایون و همکاران، 2019). نتایج این پژوهش به مشاوران خانواده و ازدواج کمک خواهد کرد تا با آموزش مهارت مدیریت تعارض برای ارتقای پیامدهای مثبت زناشویی عمل کنند. طرّاحی مدلهایی با متغیرهای پیشبین و واسطهای مشابه برای پیشبینی تعارضات زناشویی مفید خواهد بود. یکی از محدویتهای پژوهش حاضر تعداد پرسشنامهها به خاطر وجود چندین متغیر بود. هر چند در بیشتر موارد از پرسشنامههای کوتاه استفاده شد ولی با این وجود تعداد سؤالها ممکن است باعث خستگی شرکتکنندگان شده باشد. پژوهش حاضر منحصراً بر روی معلمان زن متأهل مقطع ابتدایی شهر کرمانشاه انجام گرفته است، لذا تعمیم آن به دیگر شهرهای کشور و سایر زنان باید با احتیاط کامل صورت گیرد. با توجه به اینکه این پژوهش در شهر کرمانشاه انجام گرفته است و چنانچه میدانیم زمینهی فرهنگی و اجتماعی مؤثر است، لذا پیشنهاد میشود که در سایر شهرستانها و جوامع دیگر نیز این موضوع مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد و در نمونه و جامعههای مختلف و با فرهنگ و طبقات اجتماعی-اقتصادی متفاوت اجرا و نتایج مقایسه گردد. همچنین پیشنهاد میشود بهمنظور شناخت بهتر عوامل مؤثر بر پیامدهای مثبت زناشویی رابطهی این متغیر با متغیرهای دیگر مانند شرایط فرهنگی و اجتماعی، وضعیت اقتصادی و ویژگیهای شخصیتی و روانی زنان نیز بررسی شود.
[1]. Kaslow, F., & Robison, J
[2]. Kepler, A
[3]. Greef, A.P
[4]. Gottman, J., & Notarious, J
[6]. Heavey, C. L., & et al
[7]. Schrodt, P., & Ledbetter, A.M
[8]. Lauer, R. H., & et al
[9]. John, N. A., & et al
[10]. Mosko, J
[11]. Adams, J. M., & Jones, W. H
[12]. دامنه همبستگی بین 35/0 تا 65/0 در سطح متوسط میباشد بطوری که میتواند حداکثر تا 40 درصد توان پیشبینی داشته باشند (بیابانگرد، 1384).
[13]. Smart Partial Least Squares (PLS)
[14]. جهت وضوح بهتر و بیشتر مدل، با استفاده از نرمافزار گویههای هر متغیر مکنون در آن مخفی شده است. علامت (+) روی دایره متغیرهای مکنون نشان دهنده این مطلب میباشد.
[15].Average Variance Extracted
[16]. اعداد نمایش داده شده در وسط دایره مربوط به هر متغیر
[17]. Convergent Validity
[18]. Divergent Validity
[19]. Composite Reliability
[20]. Heterotrait-Monotrait Ratio
[21]. Standardized Root Mean Square Residual