تجربه زیسته نحوه پذیرش و سازگاری با فقدان پدر: در فرزندان شاهد و غیرشاهد

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران

2 دانشیار، گروه مشاوره، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.

چکیده

چکیده
هدف از این پژوهش بررسی تجربه زیسته نحوه پذیرش و سازگاری فقدان پدر در فرزندان شاهد و غیرشاهد بود .پژوهش حاضر به روش کیفی پدیدارشناسی بر روی 17 دختر25 تا 35 ساله بر اساس نمونه گیری مبتنی بر هدف صورت گرفت. از میان نمونه تحقیق، تعداد 9 نفر شاهد و 8 نفر غیر شاهد بوده اند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری گردید و تجزیه و تحلیل دادهها به روش پدیدارشناسی توصیفی کلایزی بود. نتایج حاصل از مصاحبه در مورد نحوه سازگاری در قالب 3 مولفه اصلی نشان داد: نحوه سازگاری فرزندان شاهد در زمینه ی سازگاریهای موثر؛ روی آوردن به مذهب، برقراری ارتباط با دیگران، جایگزین کردن، همانندسازی با ارزشها، درک حضور پدر در زندگی، احساس امنیت عاطفی، مشکل گشایی برنامهریزی شده، دفاع جراتمندانه از ارزش‌ها و فرزندان غیر شاهد؛ روی آوردن به مذهب، برقراری رابطه با دیگران، جایگزین کردن و مشکل گشایی برنامهریزی شده بوده است. نحوه سازگاری فرزندان شاهد در زمینه ی سازش های منفعلانه؛ انتظار و امید منفعلانه اما نحوه سازگاری منفعلانه فرزندان غیر شاهد؛ پذیرش شرایط و مهار احساسات بوده است. مکانیزمهای سازشهای غیرموثر در فرزندان شاهد انکار و گریه اما در فرزندان غیر شاهد تنها گریه بوده است. سازگاری با فقدان پدر در فرزندان شاهد راحت‌تر از سازگاری فرزندان غیرشاهد است و از دلایل آن می‌توان به ارزش والای نوع مرگ در راه خدا نام برد که سبب می‌شود که این نوع مرگ را بپذیرند و نسبت به خود (به عنوان فرزند شهید) نگرش مثبت داشته باشند.

کلیدواژهها: سازگاری، فقدان، پدر، شاهد، فرزندان

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

The lived experience of coping with the loss of father: in witness and non-witness children

نویسندگان [English]

  • razieh Lotfi 1
  • Asieh Shariatmadar 2
  • ATOUSA Kalantarhormozi 2
1 Master's degree, Faculty of Psychology and Educational Sciences, Allameh Tabatabai University, Tehran, Iran.
2 Associate Professor, Counseling Department, Faculty of Psychology and Educational Sciences, Allameh Tabatabai University, Tehran, Iran.
چکیده [English]

Abstract
Aim: The aim of this study was to investigate the lived experience of how to accept and adapt to the absence of father in martyrs and non-martyrs children adaptation of the children.The current research was conducted using the qualitative phenomenological method on 17 girls aged 25 to 35 based on purpose-based sampling. Among the research sample, 9 were martyrs and 8 were non-martyrs. Metod: Data were collected through semi-structured interviews and data analysis was descriptive-clause.Result: The results of the interview on how to adapt in the form of 3 main components showed that how to adapt the children of martyrs in the field of effective adaptations; Turning to religion, communicating with others, substituting, assimilating with values, understanding the presence of the father in life, feeling emotionally secure, planning problems, boldly defending values ​​and the children of non-martyrs; It has been planned to convert to religion, to relate to others, to replace and to solve problems. How the children of the martyrs adapt in the field of passive compromises; Passive expectation but hope but the passive adaptation of the children of non-martyrs; It has been accepting circumstances and controlling emotions. The mechanisms of ineffective compromises in the children of martyrs were denial and crying, but in the children of non-martyrs there was only crying. Conclusion: Adapting to the absence of a father is easier for the children of the martyrs, and one of the reasons for this is the high value of the type of death in the way of God, which causes them to accept this type of death and have a positive attitude towards themselves (as the child of the martyr).

Keywords: adaptation, children, father, lack, martyr

کلیدواژه‌ها [English]

  • Keywords: adaptation
  • children
  • father
  • lack
  • martyr

تجربه زیسته نحوه پذیرش و سازگاری با فقدان پدر:

در فرزندان شاهد و غیرشاهد

راضیه لطفی [1] | آتوسا شریعتمدار [2] | آتوسا کلانتر هرمزی [3]

چکیده

 هدف از این پژوهش بررسی تجربه زیسته نحوه پذیرش و سازگاری فقدان پدر در فرزندان شاهد و غیرشاهد بود .پژوهش حاضر به روش کیفی پدیدارشناسی بر روی 17 دختر25 تا 35 ساله بر اساس نمونه‌گیری مبتنی بر هدف صورت گرفت. از میان نمونه تحقیق، تعداد 9 نفر شاهد و 8 نفر غیر شاهد بوده‌اند. داده‌ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری گردید و تجزیه و تحلیل داده‌‌ها به روش پدیدارشناسی توصیفی کلایزی بود. نتایج حاصل از مصاحبه در مورد نحوه سازگاری در قالب 3 مولفه اصلی نشان داد: نحوه سازگاری فرزندان شاهد در زمینۀ سازگاری‌‌های موثر؛ روی آوردن به مذهب، برقراری ارتباط با دیگران،  جایگزین کردن، همانندسازی با ارزش‌‌ها،  درک حضور پدر در زندگی، احساس امنیت عاطفی، مشکل گشایی برنامه‌ریزی شده، دفاع جرات‌‌مندانه از ارزش‌ها و  فرزندان غیر شاهد؛ روی آوردن به مذهب، برقراری رابطه با دیگران، جایگزین کردن و مشکل‌گشایی برنامه‌ریزی شده بوده است. نحوه سازگاری فرزندان شاهد در زمینۀ سازش‌های منفعلانه؛ انتظار و امید منفعلانه اما نحوه سازگاری منفعلانه فرزندان غیر شاهد؛ پذیرش شرایط و مهار احساسات بوده است. مکانیزم‌های سازش‌های غیرموثر در فرزندان شاهد انکار و گریه اما در فرزندان غیرشاهد تنها گریه بوده است. سازگاری با فقدان پدر در فرزندان شاهد راحت‌تر از سازگاری فرزندان غیرشاهد است و از دلایل آن می‌توان به ارزش والای نوع مرگ در راه خدا نام برد که سبب می‌شود که این نوع مرگ را بپذیرند و نسبت به خود (به عنوان فرزند شهید) نگرش مثبت داشته باشند.

کلیدواژه‌‌ها: سازگاری، فقدان، پدر، شاهد، فرزندان.

 

[1] .نویسنده مسئول: کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.

                                                                                                                              raziye.lotfi70@gmail.com

[2]. استادیار، گروه مشاوره، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.

[3]. دانشیار، گروه مشاوره، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.

مقدمه

روش پژوهش

این پژوهش یک پژوهش کیفی پدیدارشناسی بود. تحقیق پدیدارشناسی مبتنی بر هدف از انواع پژوهش‌‌های کیفی است. نمونه‌‌گیری مبتنی بر شیوه گلوله‌‌برفی و هدفمند بود که شامل گروه‌‌هایی از افراد است که ویژگی‌‌های مشترکی دارند و پس از شناسایی یا انتخاب اولین واحد نمونه‌‌گیری، از طریق معتمد محله اولین مصاحبه‌شونده معرفی شد و از آن برای شناسایی و انتخاب دومین واحد نمونه‌‌گیری استفاده شد و به همین ترتیب واحدهای دیگر نمونه شناسایی و انتخاب شدند. نمونه پژوهش را دخترانی تشکیل دادند که در کودکی پدر خود را از دست داده اند و اکنون سن آنها در دامنه 25 الی 35 سال است. از این افراد نمونه 9 نفر فرزند شاهد و 8 نفر فرزندغیر شاهد بودند. این مشارکت‌کنندگان مورد مصاحبه تعاملی و نیمه‌ساختاریافته قرار گرفتند. نمونه‌‌گیری تا اشباع داده‌‌ها ادامه یافت تا جایی که دیگر با وجود ادامه گفت‌وگو، داده جدیدی استخراج نشد. مصاحبه‌‌ها و پاسخ شرکت‌کنندگان به پرسش‌‌هایی درباره ویژگی‌‌های فردی (سن، سواد، تعداد فرزندان، سن فرزندان، اشتغال) و سوالات اولیه که از مصاحبه شوندگان بعد از آگاه شدن از ویژگی‌‌های فردی آنان پرسیده شد بر محور مسائل زیر می‌‌چرخید: - درک فرزندان از نبود پدر( نبود پدر یعنی چی؟). - بیان تجربه‌‌هایی از نبود پدر ( تجربه‌‌هاتو در مورد نبود پدر برام بگو، نبود پدر چه مسائلی در زندگیت به وجود آورد؟). - واکنش آنها نسبت به این مسئله (چه حسی داشتی؟). - نحوه کنار آمدن با این مسئله (چطور خودتو آروم کردی و با این مسئله کنار اومدی؟) بر روی کاغذ پیاده و نسخه‌برداری شد و سپس متون نسخه‌برداری شدۀ مصاحبه مورد تجزیه‌و‌تحلیل قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل، پژوهشگر جلسه مصاحبه را چندین بار با دقت گوش داد و نوشته‌‌های پیاده شده را چندین بار مرور کرد و قسمت‌‌های مهم را به کوچکترین واحدهای معنی‌دار تقسیم کرد. فهرستی از واحدهای معنی دار تهیه و همزمان با تهیه این فهرست مقوله‌بندی کلی و ابتدایی از متن صورت گرفت (مقوله‌بندی: تقسیم‌بندی و تفکیک متن به بخش‌‌های مجزا که محتوای متن براساس آن قابل تحلیل می‌‌شود) و بعد از مقوله‌بندی به تحلیل و کدگذاری داده ها و مرتب کردن کدها در قالب مضامین(اصلی و فرعی) پرداخت.

جدول 1 : جمعیت شناختی فرزندان شاهد

وضعیت تاهل

تحصیلات

سن از دست دادن پدر

سن

کد شرکت‌کننده

متاهل

دانشجوی کارشناسی

8 سال

22

1

متاهل

دیپلم

1 سال و 5 ماه

32

2

مجرد

دانشجوی کارشناسی

9 سال

23

3

متاهل

کارشناسی

2 سال و 9 ماه

35

4

متاهل

کارشناسی ارشد

4 ماه

36

5

متاهل

دیپلم

2 سال

35

6

متاهل

فوق دیپلم

2 سال و 11 ماه

32

7

مجرد

کارشناسی ارشد

4 ماه

36

8

متاهل

کارشناسی

3 ماه

36

9

متاهل

فوق دیپلم

3 ماه

36

10

جدول 2: جمعیت شناختی فرزندان غیرشاهد

وضعیت تاهل

تحصیلات

سن از دست دادن پدر

سن

کد شرکت کننده

مجرد

کارشناسی

6سال

25

1

مجرد

دانشجوی کارشناسی

8سال

29

2

متاهل

کارشناسی

10سال

24

3

متاهل

کارشناسی

13سال

27

4

مجرد

کارشناسی

4سال

26

5

متاهل

کارشناسی

6سال

25

6

مجرد

دانشجوی کارشناسی

9سال

25

7

یافته‌ها

در مقاله حاضر با بررسی دقیق گزاره ها در فرآیندی طولانی ،3 مقوله اصلی برای فرزندان شاهد و غیرشاهد، 11 مقوله فرعی برای فرزندان شاهد و 7 مقوله فرعی برای فرزندان غیر شاهد استخراج شد که مقوله­های زیر را دربر می­گیرد:

جدول3 : استخراج مقوله های اصلی و فرعی نحوه سازگاری فرزندان شاهد و غیرشاهد با فقدان پدر

فرزندان شاهد

فرزندان غیرشاهد

مقوله اصلی

مقوله ی فرعی

مقوله ی اصلی

مقوله ی فرعی

سازگاری موثر

- روی آوردن به مذهب

- درونی کردن ارزش ها

- درک حضور پدر

- احساس امنیت عاطفی(ازدواج)

- جایگزین کردن

- مشکل گشایی برنامه ریزی شده

سازگاری موثر

- روی آوردن به مذهب

- برقراری ارتباط با دیگران

- جایگزین کردن

مشکل گشایی برنامه ریزی شده-

سازگاری منفعلانه

- عدم درگیری روانی

- انتظار و امید منفعلانه

سازگاری منفعلانه

- عدم درگیری روانی

- پذیرش شرایط

سازگاری غیرموثر

- انکار

- گریه

سازگاری غیرموثر

- گریه

در گروه فرزندان شاهد شواهد نحوه سازگاری به شرح زیر ارائه شده است:

الف) سازگاری‌های موثر فرزندان شاهد

1- روی آوردن به مذهب: بسیاری از فرزن ان شاهد شهادت پدر را فقدانی می دانند که همانندسازی با ارزش­ها و عوامل مذهبی می‌تواند موجب سازگاری موثر با آن شود.

- وقتی درمانده شدم از زیر بار چنین غم بزرگی تنها چیزی که حالم رو خوب می­کرد این فکر بود که خدا هنوزم هست و خیلی بیشتر از قبل با خدا ارتباط گرفتم(مشارکت‌کننده شماره 1- فرزند شاهد).

- " یا برم سر خاک شهید پلارک و طیب تا اروم بشم، یاسین و زیارت عاشورا بخونمو از خدا بخوام کمکم کنه بارها نذر کردم چله گرفتم تا فقط خدا یه کاری کنه بیاد تو خوابم بابام، یادمه نوجوون بودم تو نماز کاهلی می‌کردم فقط روزه می‌گرفتم و شب احیا و محرم و صفر با خدا بودم. اما بعدها و کم‌کم به این نتیجه رسیدم خدا تنها حامی منه و سعی کردم رابطمو باهاش بیشتر کنم و سعی کردمو می‌کنم توکل و به عمل اجرا کنم نه در حد حرف (مشارکت‌کننده شماره 5-  فرزند شاهد).

2- درونی کردن ارزش‌ها: بسیاری از فرزندان شاهد دیدگاه مثبتی نسبت به شهادت داشتند و معتقد بودند که باید بسیاری از ارزش‌ها را درونی کرد.

-"هیجی اون حس دلتنگی رو آروم نمی­کنه ولی قرار نیست تسلیم بشیم، شعر گفتن، مطلب نوشتن خیلی این کارا رو دوست دارم میشه گفت مونس و همدم من هست، فرهنگ شهادت  خوبه و باید تشویق بشه دین ما از شهادت سلاله­های محمدی به دست ما رسیده پس باید تبلیغ و ترویج داد، چون پدرم راهش همین بود هدایت می­کرد منو به این مسیر." (شرکت‌کننده 9-  فرزند شاهد)

-" خوب جایگاه من به عنوان فرزند شهید، درجامعه وابسته است به تحصیل وشخصیت خودم که باشرایطی که دارم در جامعه ناراضی نبودم به هر حال بنده خانه­دار هستم." (شرکت کننده شماره 6-  فرزند شاهد )

3- درک حضور پدر در زندگی: سه نفر از فرزندان شاهد معتقدند نگاه ارزشی به شهادت (شهدا زنده اند) را می توان در زندگی  احساس کرد، که با تمام وجود در لحظه لحظه زندگی خود حضور پدر را درک کرده اند.

-"خیلی می­گفتم با دوست داشتنم گند زدم. فقط بخاطر اینکه یه مرد می­خوام تو زندگیم بیا جمعش کن، من زدم زیر هق هق تمام بغض­هامو خالی کردم سرمو گذاشتم رو بازوش و بوی تنشو دوباره شنیدم بعد چند سال بازوشو قشنگ حس کردم، من از اون به بعد فهمیدم بابام پیشمه لحظه لحظه  باهاش حرف می­زنم، ازش سوال می­کنم، لبخندشو می­بینم، ناراحتی­شو میبینم، صبحش که می­خواستم برم ببینمش پاشدم دیدم بابام داره می­خنده بهم. اینی که میگم اصلا احساسی نیست من بابامو واقعا حس می­کنم، بسیار سخت گذشت ولی با خودش گذشت." (شرکت کننده شماره 4-  فرزند شاهد)

4- احساس امنیت عاطفی (ازدواج): ارتباط عاطفی با پدر، به معنای امنیت عاطفی است، امنیتی که دختران شاهد از ابتدای تولد خود از آن محروم بوده‌اند و  با ازدواج و حضور یک مرد در زندگی این امنیت را حس کرده‌اند.

-"زمان ازدواجم چون الحمدلله ارتباط عاطفی خوبی با همسرم داشتم شرایط روحیم بهتر شد اشتباها فکر می­کردم همه مشکلاتم بخاطر نبود پدرمه" (شرکت‌کننده شماره 10- فرزند شاهد)

- "شرایط عاطفی که همسرم در زندگی ایجاد کرده بود باعث شد که نبودن بابام رو کمتر احساس کنم و دلتنگیام کمتر شد" (شرکت‌کننده شماره 1- فرزند شاهد)

5- جایگزین کردن: پر کردن خلاهای زندگی توسط اشخاص نزدیک؛ حس مورد توجه بودن، انجام مسئولیت های پدر توسط دیگران، نبود فیزیکی پدر را کم رنگ تر می کند. جایگزین کردن رفتار سازگارانه ی بسیاری از فرزندان شاهد مورد مصاحبه بود.

-"یه عمو دارم دوست بابامه خیلی دوسش دارم همیشه برام خوراکی می­گرفت دوس نداشتم بخورم تو مدرسه دوس داشتم نگه دارم، مادرم در این میان هم پدر بود هم مادر خیلی زحمت، خیلی غم خیلی تلاش، عین مرد با غیرت و تلاشگر عین مادر مهربون وصبور مادرم تو مدرسه­هامون خیلی فعال بود انجمن اولیا بود خیلی تو مدرسه خلاء نداشتیم" (شرکت‌کننده شماره 9-  فرزند شاهد)

-"بعد از شهادت، مادرم هم برام پدر بود و هم مادر نگذاشت جای خالی پدر برام حس بشه تکیه­گاهم مادرم بوده وهست، چون مادر ازدواج مجدد کردن من نبود پدر را کمتر حس می­کردم واقعا پدر خوبی دارم در زندگی برای من کمبود چیزی نذاشت." (شرکت‌کننده شماره 4-  فرزند شاهد)

-"من فقط به مادرم تکیه کردم، مادرم تنها تکیه­گاهم بوده و الان هم هست (البته الان همسرم هم دارم). مادرم همراهیم کردن و شرایط سختی نداشتم برای ازدواج و البته تقریبا از همسرم شناخت کامل داشتیم." (شرکت‌کننده شماره 7-  فرزند شاهد)

-" الان مامان من چند ساله ازدواج کردن، خداروشکر همسر خوبی دارن و من همیشه دوست داشتم که مامان من یه ازدواج خوب و موفق داشته باشند که واقعا این همه سال­هایی که مامان من سختی کشید، تنهایی کشید جبران بشه، من اونقدر توی زندگی بدون بابام سختی نکشیدم  چون بالاخره یه مادری بود که داشتن این سختی­ها رو به جون می­خریدن." (شرکت کننده شماره 1-  فرزند شاهد)

6- مشکل‌گشایی برنامه‌ریزی شده: عدم حضور پدر، مشکلات زیادی را به وجود می‌آورد که افراد برای رفع این مشکلات می‌توانند دست به کارهای پرخطر یا تلاش برای برطرف کزدن منطقی مشکلات بزنند. فرزندان شاهد به این نکته اشاره کردند که سعی می کنند مشکلات پیش آمده را با منطق و مشورت با افراد باتجربه حل کنند.

-"افتادم توخط مشاوره دیدن، صحبت­های روانشناس­ها روگوش کردن، باقرص خوردن مخالفم. امافک کنم بدجور اسیبش رو هم خوردم. مثلا  می­شنیدم بعضی حس­ها واتفاقات تودوره نوجوانی طبیعیه حس خوبی بهم می­داد وکمترخودم روسرزنش کردم."(شرکت‌کننده شماره 10-  فرزند شاهد)

-"جلسات مشاوره خانم دکتر شریعتمدار و هم قسمتی که برای پدرم نامه نوشتم و هنگامی که برای پدرم نامه نوشتم، یه جا دلم برای مادرم سوخت یه جا تو نامه، داشتم می­نوشتم وقتی که پدرم رفت، مادرم هم اذیت شد (چون قبلش مادرمو مقصر رفتن پدرم می­دونستم) اما اونجا که رسیدم به اینکه خود مادرمم از رفتن پدرم چقدر اسیب دیده دلم براش سوخت ولی انگار بینش نداشتم اونجا خانم دکتر بازخورد دادند، گفتند پس دلت برا مامانت سوخت این بازخورد انگار برام تلنگر بود."(شرکت‌کننده شماره 6-  فرزند شاهد)

7- دفاع جرات‌مندانه از ارزش‌ها: شهادت، دفاع از جمهوری اسلامی ایران، مرگ در راه خدا، ارزش والایی برای فرزندان شاهد است که اکثریت فرزندان شاهد مورد مصاحبه با تحمل بسیاری از سختی ها از این ارزش ها دفاع می کنند.

-"به سختی گاهی جواب میدم گاهی فقط تو خودم می­ریزم مثلا ده سال پیش خونه خریدیم یکی از همکارام گفت بله دیگه بنیاد کمک می­کنه تو زود خونه­دار شدی منم گفتم بله اون موقع که پدر شماها مالیات ندادین و از فرصت جنگ استفاده کردین و خونه­های بزرگ و محل خوب خریدین ما داشتیم سنگر می­ساختیم." (مصاحبه‌کننده شماره 9 –  فرزند شاهد)

-"حس خشم و نفرت از مردم و یاد امام­ها و سختی­هاشون میفتادم. دو سه بار گفتم بابا برا کیا رفتی بعد یادم میفتاد پشیمون میشدم از حرف می­گفتم دمت گرم واسه خدا رفتی فقط دعام کن، من همیشه قصد داشتم خانواده ی همسرم خانواده ای باشن که این حرفارو نزنن چون می­دونستم زندگیم میپاشه بلا دور. بعدها که بزرگتر شدم و رشته­م شد حقوق زبون دراز شدم کمی به شیوه­ی درست البته. قشنگ جوابشونو می­دادم و  خودشونو بابت حرفشون متهم می­کردم. و الان خدا رو شکر همسرم خیلی هوادارمه خیلی عین بابامه در مواردی. روم حساسه رابطه­ش با بابام خوبه. پدر شوهرم شنیده بود فرزند شهیدم گفته بود به همسرم میام برات خواستگاری به شرطی که قدرشو بدونی روز اول گفته بود یک چشمم الهه است یک چشمم دخترش خواهرشوهرم." (مصاحبه‌کننده شماره 8-  فرزند شاهد)

ب) سازگاری­های منفعلانه:

سازگاری که در ظاهر افراد مساله ایی را برای خود حل شده می دانند اما در باطن و درون به طور ناکارآمد فکر و عمل می کنند.

1- عدم درگیری روانی:

برخی از فرزندان شاهد مورد مصاحبه با فرار از واقعیت‌های زندگی، عدم مواجهه شدن با بسیاری از مسائل زندگی، تلاش در کم رنگ تر کردن عدم حضور پدر را دارند.

-"گاهی سفر، گاهی قرص، گاهی زیارت، گاهی مزارش، گاهی حرف زدن با مامانم، گاهی مشغول کردن الکی خودم. نمیشه کنار اومد تا خلاء پر نشه، فقط کمرنگش می­کردم می­زدمش کنار تا زیاد یادم نیاد که با دنیا درگیر بشم. ولی وقتی ازدواج کردم همه چی درکنار همه سعی نمی­کنم به کمرنگ کردن چیزی." (شرکت‌کننده شماره 9-  فرزند شاهد)

-"راستش یا مداحی گوش می­کنم وگریه می­کنم. یا با کارهایی که دوست دارم خودم رومشغول می­کنم. مثلا موسیقی گوش میدم وپارک وسینما. البته از وقتی دخترم بدنیا اومده به ناقص بودن دنیاپی بردم.(شرکت‌کننده شماره 9- فرزند شاهد)

-"بعضی وقتام خیال بافی خیلی خوب جواب میده چشامو می­بندم و به اتفاقاتی که دوست داشتم بیافته فک می­کنم، یه چیز دیگه­ام اینکه بعضی وقتا می­رم پارک تو زمین بازی می­شینم و بازی بچه­ها رو تماشا می­کنم، بعضی وقتام با دوستام میریم بیرون."(شرکت کننده شماره 8 – فرزند شاهد)

2- انتظار و امید:

"پدر من مفقودالاثر بودن و یه قبر خالی توی قم براشون وجود داشت  سال 74 که من 12 سالم بود از معراج زنگ زدن که جسد بابامو آوردن که ظاهرا 2 مشت خاک بیشتر نبود و از روی پلاک شناسایی کرده بودن. یادمه که اون روز خیلی روز بدی بود. من الان که فکر میکنم می­بینم که من اون موقع ها به خاطر اینکه پدرم هیچ جنازه­ای نداشت و شوهر خاله­ی من که او موقعه خدارحمتشون کنه که ایشون هم شهید شدن که اون موقع می­گفتن که پدر منو دیدن که زخمی شده ولی هیچ کس شهادت پدر منو ندیده.  من خیلی اون موقع­ها منتظر بودم که پدر من برگرده و اون زمانایی بود که سال به سال یه عده از اسرا می اومدن و من منتظر پدرم بودم که برگرده، ولی سال 74 به هر حال همه ی این امیدواری­ها از بین رفت و گفتن که جسد پدر من پیدا شده" (شرکت کننده شماره 2-  فرزند شاهد)

ج) سازگاری غیر موثر:

عدم پذیرش واقعیت و اتخاذ رفتارهایی که موجب آسیب به فرد می شود.

1- انکار: عدم پذیرش شهادت پدر، امید بازگشت پدر را تا مدت ها در دلشان زنده نگه داشته‌اند.

-"رفتن پدر بدون خدا حافظی کتک‌هایی که بخاطر نداشتن خوردم دعواهایی که شنیدم و می‌شنوم به‌خاطر نبود که اگر بود این طور نمی‌شد من تا راهنمایی رفتن پدرم باور نداشتم انکار می‌کردم" (شرکت‌کننده شماره 2- فرزند شاهد)

2-گریه:

-" قرص گریه؛ دکتر اعصاب رفتم مدتی قرص مصرف کردم،این بعد سه سال از اون خوابه که بابام اومد، وگرنه بعد اینکه بابامو دیدم دیگه قرص نمی­خوردم و تا یک سال آروم بودم ولی بعدش دوباره شروع شد، مثل دیوانه­ها شب و نصف شب هر ساعتی که دلتنگ می­شدم می­رفتم سر مزار بابام میفتادم رو مزارش یه شب ماشین هم نبرده بودم کنار بزرگراه یه دختر تنها بهش گفتم بابایی غیرت داری پاشو باهام بیا ببینن مرد باهامه اگه یه ماشین بوق بزنه بهم ازت شاکی می­شم.تنهایی، خلوت، حرف زدن با بابا، رفتن سر مزار ش.تو این مدت دوبار مادرم رفتن مکه و من خونه تنها بود یکبار سی روز یکبار ده روز فشار که میومد بهم میرفتم پیش مزار بابام خودمو مینداختم رو مزار داد میزدم گریه می­کردم. دقیقاً و گاهی دعوا با پا می‌کوبیدم کنار سنگشون که به یکی از پسران شهدا گفتم اینکارو میکنم گفت برو ببین شاید سنگ مزار بابای من لق شده باشه انقدر میرم داد میزنم دعوا می­کنم گریه می­کنم تا آروم شم. ولی خداروشکر خدا و ائمه و بابام کمکم کردن تو زندگیم." (شرکت‌کننده شماره 4 – فرزند شاهد)

-"اوایلش که خیلی سخت بود،ینی من یادم میاد شبایی روکه سرمو زیر پتو می‌کردم و جوری که دیگران نفهمن گریه می‌کردم، یعنی دست خودم نبود، فقط باگریه سبک می‌شدم."(شرکت‌کننده شماره 10 – فرزند شاهد)

در گروه فرزندان غیرشاهد شواهد نحوه سازگاری به شرح زیر ارائه شده است:

الف: سازگاری موثر فرزندان غیرشاهد

1- روی آوردن به مذهب

-"قران میخونم" (شرکت کننده شماره 2- فرزند غیر شاهد)

-" بعضی وقتا که دلم می­گیره میرم مزار شهدا بهم آرامش میده مخصوصا وقتی که دلتنگ باباام، بعضی وقتام میرم زیارت، بعضی پنج­شنبه­ها می­رم دعای کمیل که واقعا حالمو خوب می­کنه، بعضی شبام موقع خواب دعای افتتاح گوش میدم" (شرکت‌کننده شماره 1- فرزند غیر شاهد)

اسچوپ- سالیوان ، شافر، اولوفسون و کمپ­داش[1] (2021) در پژوهش خود نشان دادندکه پدرانی که از نظر اعتقادی نقش پررنگی دارند ، رفتار والدین مثبت‌تری نشان می‌دهند و رفتار همبستگی را کمتر تضعیف می‌کنند. پدران بالاتر از اختیار مردانه نیز رفتار والدین مثبت­تری نشان دادند. رفتار بسته شدن دروازه بیشتر مادران با والدینی کمتر مثبت و رفتارهای تربیتی حمایتی کمتر توسط پدران مرتبط بود. رفتار مثبت تر زن و شوهر مشاهده شده قبل از تولد نیز با والدین و فرزندپروری بهتر پدران همراه بود. این نتایج پیچیدگی روابط مردانگی سنتی، باورهای نقش پدر و بسته شدن دروازه مادران را با کیفیت رفتار پدران جدید با فرزندان و شرکای خانواده‌های دوتایی برجسته می‌کند.

2- جایگزین کردن: اکثر فرزندان غیرشاهد اظهار کردند که بعد از مرگ پدر به فرد بزرگ خانواده تکیه کرده‌اند.

-" اوایل قدرشو نمی­دونستم خیلی باهم دعوا داشتیم اما الان که به کاراش فک می­کنم می­دیدم واقعا کارای بزرگی کرده، هیچی از پدرم کم نداشته یه بارم بهش گفتم، گفتم مامان من اون موقعا نمی­فهمیدم. الان واقعا دوسش دارم و سعی می­کنم قدردانش باشم، شاید دلیل اینکه من نبود پدرم رو زیاد حس نمی­کردم این بود که مامانم نمی­ذاشت کمبودشو حس کنم البته اینا فکرای الانمه اونموقعا اینجوری فکر می­کردم و نسبت به اون محیط خشم داشتم." (شرکت‌کننده شماره 1- فرزند غیر شاهد)

-"برادر بزرگم کسی بود ک جای بابامو بعد از رفتنش برامون پرکرد." (شرکت‌کننده شماره 7- فرزند غیر شاهد)

-"خدا رو شکر برادرای من نذاشتن خیلی سختی بکشمو تا حدودی جای پدرم پرکردند."(شرکت کننده شماره 6- فرزند غیر شاهد)

3- مشکل‌گشایی برنامه‌ریزی شده:

- " قبل از ازدواج پیشنهاد دادن بریم مشاوره بعد از مشاوره به این رسیدم که یک سری از مشکلات عاطفی­ ام ریشه در نبود پدرم داشته و از همون جا جلسات مشاوره را ادامه دادم و الان احساس می­کنم تونستم با کمبود­های عاطفیم کنار بیام" (شرکت کننده شماره 6- فرزندغیر شاهد)

4- برقراری ارتباط با دیگران: برخی از مصاحبه شوندگان برای رهایی از تنهایی و عدم توجه به حس درونی ناشی از غم نبودن پدر در ارتباطات،ارتباط خود را با دیگران عمیق تر کرده اند.

- "من یه خاله داشتم باهاش راحت بودم و دوسه تا دوست صمیمی ک همسایمونم بودن و از بچگیم همبازیم بودن بیشتر با اونا بودم و ازشون کمک و راهنمایی می­گرفتم" (شرکت کننده شماره 1 – فرزند غیرشاهد)

ب) سازگاری­های منفعلانه

1- عدم درگیری روانی:

-" بیشتر با رفتن کلاس های متفرقه و مسافرت تقریبا میشه گفت واسه چندساعت یا ۱روز." (شرکت کننده شماره 1- فرزند غیر شاهد)

-" بغض تو سینه که نمی­ذارم بقیه خانواده بفهمن. هیچی سرگرم فعالیت های هنری سرمو مشغول کردم چون اروم بود و دوست داشتم. من عادت ندارم زیاد برم تو گذشته اذیت میشم، فعالیت هامو زیاد کردم سعی کردم موفق بشم تو هرچیزی میرم مثل همه، درس خوندم، کارکردم حداقل چیزی بشم ک پدرم دوست داشت. "(شرکت کننده شماره 2- فرزند غیر شاهد)

2- پذیرش شرایط

-"اون موقع دیگه شرایط عقلی و سنیم بر احساساتم غلبه کرد، یعنی کمکم کرد ک با این موضوع راحت­تر کنار بیام، خب ینی باخودم می­گفتم خیلیا هستن ک شرایطشون مثل منه ودیگه سرنوشت این بود وباخودم می­گفتم روح بابام کنارم وکمکم می­کنه،تنهام نمی­زاره." (شرکت‌کننده شماره 5- فرزند غیر شاهد)

-" بیشتر سعی کردم رو پای خودم باشم."(شرکت کننده شماره 6- فرزند غیر شاهد)

3- مهار احساسات

-"با شخص خاصی ارتباط برقرارنمیکنم یه ذره توحال خودم می­مونم بعدخوب میشم همین دیگه­ یه ذره میرم تو فکرو یه اهنگو." (شرکت کننده شماره 4- فرزند غیر شاهد)

ج) سازش‌های غیرموثر

1- گریه

-"چرا که نشده زیاد شده، گریه کار دیگه. قاب عکس بقل کنی بشینی زار زار گریه کنی. راستش نه هنوز آروم نشدم که بدونم هنوز یک آتیش تو دلم، گریه چیکار می شه کرد، فوش دادن به زمین و زمان یکی به خودت بزنی یکی به دیوار. همیشه از صحبت کردن در باره این مسائل فرار می کردنم چون منو مجبور می­کنه به فکر کردن و من سعی داشتم صورت مسئله پاک کنم نه حل کند."(شرکت مننده شماره 5- فرزند غیرشاهد)

-" من ادم توداری بودم یا بهتر بگم مغرور جلو خانوادم غد و مغرور رفتار می­کردم اما هر وقت ارامش خواستم بیشتر گریه کردم."(شرکت کننده شماره 3 - فرزندغیر شاهد)

با وجود این که سه مضمون اصلی سازگاری موثر، سازگاری منفعلانه و سازگاری غیر موثر  در هر دو گروه از فرزندان شاهد مرگ پدر و غیرشاهد مشترک بوده است، اما در مضامین فرعی دارای تفاوت­هایی هستند. فرزندان غیر شاهد در زمینه­ی سازگاری موثر نشانه­هایی از درک حضور پدر، درونی کردن ارزش­ها، احساس امنیت عاطفی و دفاع جرات­مندانه از ارزش­ها را بروز ندادند. مضامین فرعی در زمینه سازگاری منفعلانه که شامل عدم درگیری روانی، پذیرش شرایط و مهار احساسات بوده است در دو گروه یکسان بود در زمینه مضمون سازگاری غیر موثر نیز در حالی­که در داده­های فرزندان غیر شاهد تنها  مضمون فرعی گریه به دست آمد فرزندان شاهد داده­های حاکی از  مضامین فرعی گریه و انکار را نشان داده­اند.

بحث و نتیجه‌گیری

هدف از انجام این پژوهش بررسی تجربه زیسته نحوه پذیرش و سازگاری با فقدان پدر در فرزندان شاهد و غیرشاهد بود. بدین‌منظور با استفاده از روش گلوله برفی 17 نفر به عنوان نمونه تحقیق شامل 9  فرزند شاهد و 8  فرزند غیرشاهد که در سن کودکی پدر خود را از دست داده بودند، انتخاب شدند. به منظور پاسخگویی به سوال‌های پژوهش، مصاحبه عمیق و باز با مشارکت‌کنندگان انجام شد و متن مصاحبه با استفاده از روش­های پدیدارشناسی توصیفی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از مصاحبه با مشارکت کنندگان در مورد نحوه سازگاری در قالب «3» مولفه اصلی قرار گرفتند که این سه مولفه در فرزندان شاهد و غیر شاهد مشابه بوده و هر دو گروه مضامین مشابهی را ابراز کرده­اند. «3» مضمون اصلی و مشترک تحقیق شامل سازگاری­های موثر، سازش­های منفعلانه و سازش­های غیرموثر بوده است. اما در مضامین فرعی تفاوت­هایی میان دو گروه مشاهده شده است.

در زمینه سازش­های موثر، فرزندان شاهد به مکانیزم­های سازگاری روی آوردن به مذهب، درونی کردن ارزش­ها، درک حضور پدر در زندگی، مشکل­گشایی برنامه­ریزی شده، احساس امنیت عاطفی(ازدواج)، جایگزین کردن و دفاع جرات­مندانه از ارزش­ها متوسل شده­اند. در حالی که مکانیزهای سازگاری موثر فرزندان غیر شاهد روی آورن به مذهب، برقرار کردن ارتباط با دیگران، جایگزین کردن و مشکل­گشایی برنامه­ریزی شده بوده است. بنابراین می­توان مشاهده کرد که در زمینه سازش­های موثر هر دو گروه در مکانیزم­های روی آورن به مذهب، مشکل­گشایی برنامه­ریزی شده، جایگزین کردن مشترک بوده­اند. درحالی که مضامین درک حضور پدر در زندگی، احساس امنیت عاطفی(ازدواج) و دفاع جرات­مندانه از ارزش­ها مختص مصاحبه­شوندگانی بوده که پدرشان به شهادت رسیدند. همچنین برقرار کردن ارتباط با دیگران نیز مکانیزم اختصاصی فرزندان غیر شاهد در زمینه سازش­های موثر بوده است.

در رابطه با سازش­های منفعلانه، فرزندان شاهد، مضامینی را با محوریت عدم درگیری روانی و انتظار و امید منفعلانه ارائه کرده­اند. از سوی دیگر فرزندان غیر شاهد علاوه بر مضمون مشترک عدم درگیری روانی، پذیرش شرایط و مهار احساسات را نیز ابراز کرده­اند. به این ترتیب می­توان پی برد که اگرچه هر دو گروه از مشارکت کنندگان مکانیزم­هایی برای سازگاری منفعلانه در پیش گرفته­اند با این حال مکانیزم­ها غالبا متفاوت بوده است.

سومین مضمون اصلی تحقیق هم سازش­های غیر موثر بوده که در این زمینه تنها مکانیزم فرزندان غیر شاهد، گریه بوده اما فرزندان شاهد علاوه بر گریه کردن، مکانیزم انکار را نیز  تجربه کرده­اند.

سازگاری‌های موثر کمک می‌کند که فشار روانی ناشی از فقدان پدر کاهش یابد. داشتن خانواده، اقوام و دوستانی که فرد با آنها سازگاری داشته باشد و مورد حمایت اعم از حمایت‌های معنوی، اجتماعی، عاطفی قرار گیرد، می‌تواند در سازگاری فرزندان تاثیر داشته باشد. درصورتی‌که سازگاری‌های غیرموثر باعث تشدید فشار روانی برای فرد می­شود،. و در سازگاری‌های منفعلانه عکس‌العمل‌های افراد نسبت به احساساتشان کنترل می­شود. این نتایج با نتایج (کادیر و همکاران 2019) همسو می­باشد.

همچنین (جاگرز[2] و همکاران 2019) در پژوهش خود یادآوری می­کنند که مطالعات در رشته‌های مختلف بر برخی ابعاد تمرکز دارد که این تمرین نقش پدرانه را نشان می­دهد. به همین دلیل است که ، اغلب ، همانطور که در بررسی ادبیات این مطالعه یافت می­شود، کارهای تجربی و نظری که به طور جداگانه رفتار ، عاطفی و شناختی را بیان می­کنند. هیچ پیشنهاد یا مطالعه‌ای وجود ندارد که نحوه ارتباط این ابعاد با یکدیگر و ارتباط آنها با دستاوردهای مختلف رشد کودک را در نظر بگیرد.

شهابی­زاده (1394) در پژوهش خود به این نتایج دست یافت که بین تعدادی از راهبردهای مقابله با استرس وکارایی خانواده رابطه همبستگی وجود دارد، همچنین بین تعدادی از راهبردهای مقابله با استرس نوجوانان فاقد و واجد پدر تفاوت دیده شد و نیز نتایج تحقیق نشان می­دهد که بین کارایی خانواده نوجوانان فاقد و واجد پدر تفاوت وجود دارد و بین سبک­ها و راهبردهای مقابله با استرس نوجوانان دارای خانواده کارآمد و ناکارآمد تفاوت وجود دارد. این نکته احتمالا بیانگر آن است که سازگاری­های منفعلانه و غیرموثر با فقدان پدر می­تواند به‌طورکلی بر سازگازی فرزندان اثرگذار باشد. گرچه نتیجه­گیری علمی مستلزم تحقیقات بیشتری است.

در بررسی­های انجام شده، روی آوردن به مذهب قویترین رابطه را با سازگاری فرزندان شاهد و غیرشاهد داشت. بنابراین نتایج این پژوهش با نتایج پژوهش­های (کهریزه و همکاران 2020)،  (مرادی و عابدی 1389) و (خدایاری فرد 1385) همسو است. (کهریزه و همکاران 2020) در پژوهش خود نشان دادند که مذهب و مداخلات مذهبی تاثیر بسزایی در سازگاری دختران تک­والد دارد. مرادی، عابدی (1389) در پژوهش خود به این نتایج دست یافته اند که فراتحلیل شهادت یا جانبازی پدر بر سازگاری خانوادگی خانواده های شاهد و ایثارگر تاثیر متوسط و جنسیت فرزندان این خانواده ها بر میزان سازگاری خانوادگی آن ها تاثیر کمی داشته است. خدایاری فرد (1385) نیز در پژوهش خود به این نتایج دست یافت که بین دینداری و سازگاری اجتماعی دانشجویان شاهد و عادی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.

علت محرومیت پدر نیز در پذیرش و تحمل فقدان، سازگاری و نوع میزان تاثیرپذیری اهمیت دارد، مصائب ناشی از جنگ، حوادث طبیعی مثل سیل، زلزله، طوفان چون جنبه همگانی دارد، موجب همدردی و پشتیبانی همگانی با فرد مصیبت دیده می­شود (کارپنتر[3]، 2022). فرهنگ، بینش و طرز تفکر فرد نسبت به مرگ و فقدان، ناشی از نگرش کلی جامعه، مذهب و تاریخ به مساله مرگ می­باشد. چنانچه مرگ پدر از لحاظ اجتماعی و اعتقادی افتخارآمیز  و قهرمانانه باشد و جامعه نسبت به اینگونه مرگ و فقدان ابراز احترام کند و برای مرگ دلیرانه پدر ارزش قائل باشد، فرزند در خود نوعی غرور و افتخار احساس می­کند و تحمل و سازگاری او در برابر این مساله راحت­تر صورت می­گیرد (کارین-مک­کالاچ[4]، 2021) لذا فرزندان شاهد با توجه به فضای معنوی که در آن پرورش یافته اند از همان کودکی ارتباط با خدا در وجودشان نهادینه شده و این معنویت­ها و ارزش­های درونی شده در فرد استحکامی را ایجاد می­کند که می­توانند فشارهای دیگر را حل و فصل کنند و حتی از این ارزش­ها، جهت حفظ قداست مقام شهدا، دفاع کنند، حضور پدر را در زندگی حس کنند و با آن آرامش گیرند.

بر اساس نتایج، می­توان گفت که فقدان پدر بر روی سازگاری فرزندان شاهد بیشتر از غیرشاهد اثر مثبت می­گذارد و از دلایل آن می­توان به آشکار بودن ارزش والای نوع مرگ در راه خدا نام برد که سبب می­شود که این نوع مرگ را بپذیرند و نسبت به خود ( به عنوان فرزند شهید) نگرش مثبت داشته باشند و به آن افتخار کنند و در جهت همانندسازی با پدر در این راه گام بردارند. علاوه بر معیار شاهد و غیر شاهد بودن در مرگ پدر، می­توان به نقش تعیین‌کننده مرگ به علت شهادت و مرگ طبیعی، مرگ در اثر سوانح و... اشاره کرد. به این معنا که مرگ پدر در مسیر آرمان­ها و ارزش­ها، به دلیل همراه بودن احساس فقدان با حس احترام و افتخار، می­تواند در سازگاری فرزندان تاثیرگذار باشد. اما به دلیل نداشتن گروه کنترل، شامل فرزندان شاهد و غیر شاهد مرگ پدر  در اثر عواملی غیر از شهادت، در تحقیق، نتیجه­گیری قطعی در این مورد نیازمند انجام تحقیقات دیگری است.

[1]. Schoppe-Sullivan, S. J., Shafer, K., Olofson, E. L., & Kamp Dush, C. M.

[2]. Jagers

[3]. Carpenter, V.

[4] Currin-McCulloch, J.

 

Smiley face

 

منابع
آریانپوران، سعید و عباسی، مژگان. (1399). مقایسه علائم اختلالات اضطرابی، ابراز هیجان و پذیرش اجتماعی در کودکان دارای تجربه طلاق و مرگ والدین با کودکان عادی. فصلنامه خانواده پژوهی، 62(1)، 259-283.
خداباری­فرد، محمد. (1383). مقایسه ارتباط نگرش مذهبی و رابطه پدر فرزندی با سازگاری اجتماعی در فرزندان جانباز و عادی شهر تهران. مجله روانشناسی، 8(4). 372-388.
زراعتکار، محدثه؛ سراوانی، شهرزاد؛ زینلی­پور، مژگان و اربابی، فائزه. (1400). مقایسه مقبولیت اجتماعی، اختلالات سلوک و دشواری در تنظیم هیجان در کودکان طلاق، کودکان با مرگ والدین و کودکان عادی شهر قم در سال 1399: یک مطالعه توصیفی،  مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان،20(10). 1109-1116.
شهابی‌زاده, فاطمه. (1394). مدل علی راهبردهای مقابلة مذهبی، نقش کارکرد خانواده و دلبستگی به خدا .مطالعات روان‌شناختی، 11(2)، 135-165.  
عباسی آبرزگه، مژگان؛ سهرابی، منصوره و بوربور، وحید. (1398). مقایسه استرس ادراک­شده، افسردگی و اضطراب در نوجوانان دختر خانواده­های طلاق و دارای تجربه مرگ والدین. نشریه آفاق علوم انسانی، 3(27)، 83-100.
گل کاری، طاهره، کلانتری، مهرداد و عابدی، احمد. (1393). تاثیر مداخله های شناختی رفتاری دختران نوجوان محروم از پدر، دانش و پژوهش در روانشناسی کاربردی، 5، 3، 16-24.
محمدی، اصغر، قرمزی، طیبه. (1395). تاثیر شهادت پدر بر فرزندان(جوانان)شاهد در شهرستان دهاقان و شهرضا، فصلنامه مطالعات جامعه شناختی جوانان،  22 ،134-119.
مرادی، اعظم و عابدی، احمد. (1389). فراتحلیل تحقیقات انجام­شده پیرامون میزان سازگاری خانوادگی خانواده­های شاهد و ایثارگر، خانواده­پژوهی، 6(22). 193-210.
Askeland, K. G., Bøe, T., Breivik, K., La Greca, A. M., Sivertsen, B., & Hysing, M. (2020). "Life events and adolescent depressive symptoms: Protective factors associated with resilience. PloS one, 15(6), e0234109.
Barclay, K., Hall, D., & MacKinnon, D. (2021). Children and War in Early Modern Europe: An Introduction. Parergon, 38(2), 1-12.
Bates, K., Sweeting, J., Yeates, L., McDonald, K., Semsarian, C., & Ingles, J. (2019). Psychological adaptation to molecular autopsy findings following sudden cardiac death in the young. Genetics in Medicine, 21(6), 1452-1456.
Carpenter, V. (2022). Dancing in a Hurricane: State and Public Responses to Hurricane Gilbert in Jamaica. Caribbean Quarterly, 68(1), 44-66.
Chiu, M., Rahman, F., Vigod, S., Lau, C., Cairney, J., & Kurdyak, P. (2018). Mortality in single fathers compared with single mothers and partnered parents: a population-based cohort study. The Lancet Public Health, 3(3), e115-e123.
Currin-McCulloch, J. (2021). Living in dual liminal states: Navigating the loss of my father and my clinical career during a pandemic". ualitative Social Work, 20(1-2), 138-141.
Eruyar, S., Maltby, J., & Vostanis, P. (2018). Mental health problems of Syrian refugee children: the role of parental factors. European child & adolescent psychiatry, 27(4), 401-409.
Feigelman, W., Feigelman, B., & Range, L. M. (2020). Grief and healing trajectories of drug-death-bereaved parents. OMEGA-Journal of Death and Dying, 80(4), 629-647.
Jagers, R. J., Williams, B., & Osher, D. (2019). Exploring the role of family socialization and parenting practices in promoting the social and emotional learning of children and youth. Keeping students safe and helping them thrive: A collaborative handbook on school safety, mental health, and wellness, 317-341.
Jimeno, M. V., Ricarte, J. J., Toledano, A., Mangialavori, S., Cacioppo, M., & Ros, L. (2022). Role of Attachment and Family Functioning in Problematic Smartphone Use in Young Adults. Journal of Family Issues, 43(2), 375-391.
Justin M. Luningham, Christine E. Merrilees, Laura K. Taylor, Marcie Goeke Morey, Peter Shirlow, Bethany Wentz, E. Mark Cummings. (2020). Relations Among Father's Presence, Family Conflict, and Adolescent Adjustment in Northern Ireland. Research in Child Development. Volume92, Issue3. May/June 2021. Pages 904-918.
Kadir, A., Shenoda, S., & Goldhagen, J. (2019). Effects of armed conflict on child health and development: a systematic review. PloS one, 14(1), e0210071.
 Kahrizeh M, Saberi M, Bashirgonbadi S. (2020). Effect of Spiritual-Religious Interventions on Anxiety, Depression, and Adjustment to Parental Divorce in Female High School Students. Health Spiritual Med Ethics. 7(2):2-8.
Kirby, J. N. (2019). Nurturing family environments for children: Compassion-focused parenting as a form of parenting intervention. Education Sciences, 10(1), 3.
Schoppe-Sullivan, S. J., Shafer, K., Olofson, E. L., & Kamp Dush, C. M. (2021). Fathers’ parenting and coparenting behavior in dual-earner families: Contributions of traditional masculinity, father nurturing role beliefs, and maternal gate closing. Psychology of Men & Masculinities, 22(3), 538–550. https://doi.org/10.1037/men0000336