نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار، گروه مشاوره، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.
2 کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
Abstract
Aim: The aim of this study was to investigate the lived experience of how to accept and adapt to the absence of father in martyrs and non-martyrs children adaptation of the children.The current research was conducted using the qualitative phenomenological method on 17 girls aged 25 to 35 based on purpose-based sampling. Among the research sample, 9 were martyrs and 8 were non-martyrs. Metod: Data were collected through semi-structured interviews and data analysis was descriptive-clause.Result: The results of the interview on how to adapt in the form of 3 main components showed that how to adapt the children of martyrs in the field of effective adaptations; Turning to religion, communicating with others, substituting, assimilating with values, understanding the presence of the father in life, feeling emotionally secure, planning problems, boldly defending values and the children of non-martyrs; It has been planned to convert to religion, to relate to others, to replace and to solve problems. How the children of the martyrs adapt in the field of passive compromises; Passive expectation but hope but the passive adaptation of the children of non-martyrs; It has been accepting circumstances and controlling emotions. The mechanisms of ineffective compromises in the children of martyrs were denial and crying, but in the children of non-martyrs there was only crying. Conclusion: Adapting to the absence of a father is easier for the children of the martyrs, and one of the reasons for this is the high value of the type of death in the way of God, which causes them to accept this type of death and have a positive attitude towards themselves (as the child of the martyr).
Keywords: adaptation, children, father, lack, martyr
کلیدواژهها [English]
تجربه زیسته نحوه پذیرش و سازگاری با فقدان پدر:
در فرزندان شاهد و غیرشاهد
راضیه لطفی [1] | آتوسا شریعتمدار [2] | آتوسا کلانتر هرمزی [3]
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی تجربه زیسته نحوه پذیرش و سازگاری فقدان پدر در فرزندان شاهد و غیرشاهد بود .پژوهش حاضر به روش کیفی پدیدارشناسی بر روی 17 دختر25 تا 35 ساله بر اساس نمونهگیری مبتنی بر هدف صورت گرفت. از میان نمونه تحقیق، تعداد 9 نفر شاهد و 8 نفر غیر شاهد بودهاند. دادهها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری گردید و تجزیه و تحلیل دادهها به روش پدیدارشناسی توصیفی کلایزی بود. نتایج حاصل از مصاحبه در مورد نحوه سازگاری در قالب 3 مولفه اصلی نشان داد: نحوه سازگاری فرزندان شاهد در زمینۀ سازگاریهای موثر؛ روی آوردن به مذهب، برقراری ارتباط با دیگران، جایگزین کردن، همانندسازی با ارزشها، درک حضور پدر در زندگی، احساس امنیت عاطفی، مشکل گشایی برنامهریزی شده، دفاع جراتمندانه از ارزشها و فرزندان غیر شاهد؛ روی آوردن به مذهب، برقراری رابطه با دیگران، جایگزین کردن و مشکلگشایی برنامهریزی شده بوده است. نحوه سازگاری فرزندان شاهد در زمینۀ سازشهای منفعلانه؛ انتظار و امید منفعلانه اما نحوه سازگاری منفعلانه فرزندان غیر شاهد؛ پذیرش شرایط و مهار احساسات بوده است. مکانیزمهای سازشهای غیرموثر در فرزندان شاهد انکار و گریه اما در فرزندان غیرشاهد تنها گریه بوده است. سازگاری با فقدان پدر در فرزندان شاهد راحتتر از سازگاری فرزندان غیرشاهد است و از دلایل آن میتوان به ارزش والای نوع مرگ در راه خدا نام برد که سبب میشود که این نوع مرگ را بپذیرند و نسبت به خود (به عنوان فرزند شهید) نگرش مثبت داشته باشند.
کلیدواژهها: سازگاری، فقدان، پدر، شاهد، فرزندان.
[1] .نویسنده مسئول: کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.
raziye.lotfi70@gmail.com
[2]. استادیار، گروه مشاوره، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.
[3]. دانشیار، گروه مشاوره، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران.
مقدمه
این پژوهش یک پژوهش کیفی پدیدارشناسی بود. تحقیق پدیدارشناسی مبتنی بر هدف از انواع پژوهشهای کیفی است. نمونهگیری مبتنی بر شیوه گلولهبرفی و هدفمند بود که شامل گروههایی از افراد است که ویژگیهای مشترکی دارند و پس از شناسایی یا انتخاب اولین واحد نمونهگیری، از طریق معتمد محله اولین مصاحبهشونده معرفی شد و از آن برای شناسایی و انتخاب دومین واحد نمونهگیری استفاده شد و به همین ترتیب واحدهای دیگر نمونه شناسایی و انتخاب شدند. نمونه پژوهش را دخترانی تشکیل دادند که در کودکی پدر خود را از دست داده اند و اکنون سن آنها در دامنه 25 الی 35 سال است. از این افراد نمونه 9 نفر فرزند شاهد و 8 نفر فرزندغیر شاهد بودند. این مشارکتکنندگان مورد مصاحبه تعاملی و نیمهساختاریافته قرار گرفتند. نمونهگیری تا اشباع دادهها ادامه یافت تا جایی که دیگر با وجود ادامه گفتوگو، داده جدیدی استخراج نشد. مصاحبهها و پاسخ شرکتکنندگان به پرسشهایی درباره ویژگیهای فردی (سن، سواد، تعداد فرزندان، سن فرزندان، اشتغال) و سوالات اولیه که از مصاحبه شوندگان بعد از آگاه شدن از ویژگیهای فردی آنان پرسیده شد بر محور مسائل زیر میچرخید: - درک فرزندان از نبود پدر( نبود پدر یعنی چی؟). - بیان تجربههایی از نبود پدر ( تجربههاتو در مورد نبود پدر برام بگو، نبود پدر چه مسائلی در زندگیت به وجود آورد؟). - واکنش آنها نسبت به این مسئله (چه حسی داشتی؟). - نحوه کنار آمدن با این مسئله (چطور خودتو آروم کردی و با این مسئله کنار اومدی؟) بر روی کاغذ پیاده و نسخهبرداری شد و سپس متون نسخهبرداری شدۀ مصاحبه مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل، پژوهشگر جلسه مصاحبه را چندین بار با دقت گوش داد و نوشتههای پیاده شده را چندین بار مرور کرد و قسمتهای مهم را به کوچکترین واحدهای معنیدار تقسیم کرد. فهرستی از واحدهای معنی دار تهیه و همزمان با تهیه این فهرست مقولهبندی کلی و ابتدایی از متن صورت گرفت (مقولهبندی: تقسیمبندی و تفکیک متن به بخشهای مجزا که محتوای متن براساس آن قابل تحلیل میشود) و بعد از مقولهبندی به تحلیل و کدگذاری داده ها و مرتب کردن کدها در قالب مضامین(اصلی و فرعی) پرداخت.
جدول 1 : جمعیت شناختی فرزندان شاهد
وضعیت تاهل |
تحصیلات |
سن از دست دادن پدر |
سن |
کد شرکتکننده |
متاهل |
دانشجوی کارشناسی |
8 سال |
22 |
1 |
متاهل |
دیپلم |
1 سال و 5 ماه |
32 |
2 |
مجرد |
دانشجوی کارشناسی |
9 سال |
23 |
3 |
متاهل |
کارشناسی |
2 سال و 9 ماه |
35 |
4 |
متاهل |
کارشناسی ارشد |
4 ماه |
36 |
5 |
متاهل |
دیپلم |
2 سال |
35 |
6 |
متاهل |
فوق دیپلم |
2 سال و 11 ماه |
32 |
7 |
مجرد |
کارشناسی ارشد |
4 ماه |
36 |
8 |
متاهل |
کارشناسی |
3 ماه |
36 |
9 |
متاهل |
فوق دیپلم |
3 ماه |
36 |
10 |
جدول 2: جمعیت شناختی فرزندان غیرشاهد
وضعیت تاهل |
تحصیلات |
سن از دست دادن پدر |
سن |
کد شرکت کننده |
مجرد |
کارشناسی |
6سال |
25 |
1 |
مجرد |
دانشجوی کارشناسی |
8سال |
29 |
2 |
متاهل |
کارشناسی |
10سال |
24 |
3 |
متاهل |
کارشناسی |
13سال |
27 |
4 |
مجرد |
کارشناسی |
4سال |
26 |
5 |
متاهل |
کارشناسی |
6سال |
25 |
6 |
مجرد |
دانشجوی کارشناسی |
9سال |
25 |
7 |
یافتهها
در مقاله حاضر با بررسی دقیق گزاره ها در فرآیندی طولانی ،3 مقوله اصلی برای فرزندان شاهد و غیرشاهد، 11 مقوله فرعی برای فرزندان شاهد و 7 مقوله فرعی برای فرزندان غیر شاهد استخراج شد که مقولههای زیر را دربر میگیرد:
جدول3 : استخراج مقوله های اصلی و فرعی نحوه سازگاری فرزندان شاهد و غیرشاهد با فقدان پدر
فرزندان شاهد |
فرزندان غیرشاهد |
||
مقوله اصلی |
مقوله ی فرعی |
مقوله ی اصلی |
مقوله ی فرعی |
سازگاری موثر |
- روی آوردن به مذهب - درونی کردن ارزش ها - درک حضور پدر - احساس امنیت عاطفی(ازدواج) - جایگزین کردن - مشکل گشایی برنامه ریزی شده |
سازگاری موثر |
- روی آوردن به مذهب - برقراری ارتباط با دیگران - جایگزین کردن مشکل گشایی برنامه ریزی شده- |
سازگاری منفعلانه |
- عدم درگیری روانی - انتظار و امید منفعلانه |
سازگاری منفعلانه |
- عدم درگیری روانی - پذیرش شرایط |
سازگاری غیرموثر |
- انکار - گریه |
سازگاری غیرموثر |
- گریه |
در گروه فرزندان شاهد شواهد نحوه سازگاری به شرح زیر ارائه شده است:
الف) سازگاریهای موثر فرزندان شاهد
1- روی آوردن به مذهب: بسیاری از فرزن ان شاهد شهادت پدر را فقدانی می دانند که همانندسازی با ارزشها و عوامل مذهبی میتواند موجب سازگاری موثر با آن شود.
- وقتی درمانده شدم از زیر بار چنین غم بزرگی تنها چیزی که حالم رو خوب میکرد این فکر بود که خدا هنوزم هست و خیلی بیشتر از قبل با خدا ارتباط گرفتم(مشارکتکننده شماره 1- فرزند شاهد).
- " یا برم سر خاک شهید پلارک و طیب تا اروم بشم، یاسین و زیارت عاشورا بخونمو از خدا بخوام کمکم کنه بارها نذر کردم چله گرفتم تا فقط خدا یه کاری کنه بیاد تو خوابم بابام، یادمه نوجوون بودم تو نماز کاهلی میکردم فقط روزه میگرفتم و شب احیا و محرم و صفر با خدا بودم. اما بعدها و کمکم به این نتیجه رسیدم خدا تنها حامی منه و سعی کردم رابطمو باهاش بیشتر کنم و سعی کردمو میکنم توکل و به عمل اجرا کنم نه در حد حرف (مشارکتکننده شماره 5- فرزند شاهد).
2- درونی کردن ارزشها: بسیاری از فرزندان شاهد دیدگاه مثبتی نسبت به شهادت داشتند و معتقد بودند که باید بسیاری از ارزشها را درونی کرد.
-"هیجی اون حس دلتنگی رو آروم نمیکنه ولی قرار نیست تسلیم بشیم، شعر گفتن، مطلب نوشتن خیلی این کارا رو دوست دارم میشه گفت مونس و همدم من هست، فرهنگ شهادت خوبه و باید تشویق بشه دین ما از شهادت سلالههای محمدی به دست ما رسیده پس باید تبلیغ و ترویج داد، چون پدرم راهش همین بود هدایت میکرد منو به این مسیر." (شرکتکننده 9- فرزند شاهد)
-" خوب جایگاه من به عنوان فرزند شهید، درجامعه وابسته است به تحصیل وشخصیت خودم که باشرایطی که دارم در جامعه ناراضی نبودم به هر حال بنده خانهدار هستم." (شرکت کننده شماره 6- فرزند شاهد )
3- درک حضور پدر در زندگی: سه نفر از فرزندان شاهد معتقدند نگاه ارزشی به شهادت (شهدا زنده اند) را می توان در زندگی احساس کرد، که با تمام وجود در لحظه لحظه زندگی خود حضور پدر را درک کرده اند.
-"خیلی میگفتم با دوست داشتنم گند زدم. فقط بخاطر اینکه یه مرد میخوام تو زندگیم بیا جمعش کن، من زدم زیر هق هق تمام بغضهامو خالی کردم سرمو گذاشتم رو بازوش و بوی تنشو دوباره شنیدم بعد چند سال بازوشو قشنگ حس کردم، من از اون به بعد فهمیدم بابام پیشمه لحظه لحظه باهاش حرف میزنم، ازش سوال میکنم، لبخندشو میبینم، ناراحتیشو میبینم، صبحش که میخواستم برم ببینمش پاشدم دیدم بابام داره میخنده بهم. اینی که میگم اصلا احساسی نیست من بابامو واقعا حس میکنم، بسیار سخت گذشت ولی با خودش گذشت." (شرکت کننده شماره 4- فرزند شاهد)
4- احساس امنیت عاطفی (ازدواج): ارتباط عاطفی با پدر، به معنای امنیت عاطفی است، امنیتی که دختران شاهد از ابتدای تولد خود از آن محروم بودهاند و با ازدواج و حضور یک مرد در زندگی این امنیت را حس کردهاند.
-"زمان ازدواجم چون الحمدلله ارتباط عاطفی خوبی با همسرم داشتم شرایط روحیم بهتر شد اشتباها فکر میکردم همه مشکلاتم بخاطر نبود پدرمه" (شرکتکننده شماره 10- فرزند شاهد)
- "شرایط عاطفی که همسرم در زندگی ایجاد کرده بود باعث شد که نبودن بابام رو کمتر احساس کنم و دلتنگیام کمتر شد" (شرکتکننده شماره 1- فرزند شاهد)
5- جایگزین کردن: پر کردن خلاهای زندگی توسط اشخاص نزدیک؛ حس مورد توجه بودن، انجام مسئولیت های پدر توسط دیگران، نبود فیزیکی پدر را کم رنگ تر می کند. جایگزین کردن رفتار سازگارانه ی بسیاری از فرزندان شاهد مورد مصاحبه بود.
-"یه عمو دارم دوست بابامه خیلی دوسش دارم همیشه برام خوراکی میگرفت دوس نداشتم بخورم تو مدرسه دوس داشتم نگه دارم، مادرم در این میان هم پدر بود هم مادر خیلی زحمت، خیلی غم خیلی تلاش، عین مرد با غیرت و تلاشگر عین مادر مهربون وصبور مادرم تو مدرسههامون خیلی فعال بود انجمن اولیا بود خیلی تو مدرسه خلاء نداشتیم" (شرکتکننده شماره 9- فرزند شاهد)
-"بعد از شهادت، مادرم هم برام پدر بود و هم مادر نگذاشت جای خالی پدر برام حس بشه تکیهگاهم مادرم بوده وهست، چون مادر ازدواج مجدد کردن من نبود پدر را کمتر حس میکردم واقعا پدر خوبی دارم در زندگی برای من کمبود چیزی نذاشت." (شرکتکننده شماره 4- فرزند شاهد)
-"من فقط به مادرم تکیه کردم، مادرم تنها تکیهگاهم بوده و الان هم هست (البته الان همسرم هم دارم). مادرم همراهیم کردن و شرایط سختی نداشتم برای ازدواج و البته تقریبا از همسرم شناخت کامل داشتیم." (شرکتکننده شماره 7- فرزند شاهد)
-" الان مامان من چند ساله ازدواج کردن، خداروشکر همسر خوبی دارن و من همیشه دوست داشتم که مامان من یه ازدواج خوب و موفق داشته باشند که واقعا این همه سالهایی که مامان من سختی کشید، تنهایی کشید جبران بشه، من اونقدر توی زندگی بدون بابام سختی نکشیدم چون بالاخره یه مادری بود که داشتن این سختیها رو به جون میخریدن." (شرکت کننده شماره 1- فرزند شاهد)
6- مشکلگشایی برنامهریزی شده: عدم حضور پدر، مشکلات زیادی را به وجود میآورد که افراد برای رفع این مشکلات میتوانند دست به کارهای پرخطر یا تلاش برای برطرف کزدن منطقی مشکلات بزنند. فرزندان شاهد به این نکته اشاره کردند که سعی می کنند مشکلات پیش آمده را با منطق و مشورت با افراد باتجربه حل کنند.
-"افتادم توخط مشاوره دیدن، صحبتهای روانشناسها روگوش کردن، باقرص خوردن مخالفم. امافک کنم بدجور اسیبش رو هم خوردم. مثلا میشنیدم بعضی حسها واتفاقات تودوره نوجوانی طبیعیه حس خوبی بهم میداد وکمترخودم روسرزنش کردم."(شرکتکننده شماره 10- فرزند شاهد)
-"جلسات مشاوره خانم دکتر شریعتمدار و هم قسمتی که برای پدرم نامه نوشتم و هنگامی که برای پدرم نامه نوشتم، یه جا دلم برای مادرم سوخت یه جا تو نامه، داشتم مینوشتم وقتی که پدرم رفت، مادرم هم اذیت شد (چون قبلش مادرمو مقصر رفتن پدرم میدونستم) اما اونجا که رسیدم به اینکه خود مادرمم از رفتن پدرم چقدر اسیب دیده دلم براش سوخت ولی انگار بینش نداشتم اونجا خانم دکتر بازخورد دادند، گفتند پس دلت برا مامانت سوخت این بازخورد انگار برام تلنگر بود."(شرکتکننده شماره 6- فرزند شاهد)
7- دفاع جراتمندانه از ارزشها: شهادت، دفاع از جمهوری اسلامی ایران، مرگ در راه خدا، ارزش والایی برای فرزندان شاهد است که اکثریت فرزندان شاهد مورد مصاحبه با تحمل بسیاری از سختی ها از این ارزش ها دفاع می کنند.
-"به سختی گاهی جواب میدم گاهی فقط تو خودم میریزم مثلا ده سال پیش خونه خریدیم یکی از همکارام گفت بله دیگه بنیاد کمک میکنه تو زود خونهدار شدی منم گفتم بله اون موقع که پدر شماها مالیات ندادین و از فرصت جنگ استفاده کردین و خونههای بزرگ و محل خوب خریدین ما داشتیم سنگر میساختیم." (مصاحبهکننده شماره 9 – فرزند شاهد)
-"حس خشم و نفرت از مردم و یاد امامها و سختیهاشون میفتادم. دو سه بار گفتم بابا برا کیا رفتی بعد یادم میفتاد پشیمون میشدم از حرف میگفتم دمت گرم واسه خدا رفتی فقط دعام کن، من همیشه قصد داشتم خانواده ی همسرم خانواده ای باشن که این حرفارو نزنن چون میدونستم زندگیم میپاشه بلا دور. بعدها که بزرگتر شدم و رشتهم شد حقوق زبون دراز شدم کمی به شیوهی درست البته. قشنگ جوابشونو میدادم و خودشونو بابت حرفشون متهم میکردم. و الان خدا رو شکر همسرم خیلی هوادارمه خیلی عین بابامه در مواردی. روم حساسه رابطهش با بابام خوبه. پدر شوهرم شنیده بود فرزند شهیدم گفته بود به همسرم میام برات خواستگاری به شرطی که قدرشو بدونی روز اول گفته بود یک چشمم الهه است یک چشمم دخترش خواهرشوهرم." (مصاحبهکننده شماره 8- فرزند شاهد)
ب) سازگاریهای منفعلانه:
سازگاری که در ظاهر افراد مساله ایی را برای خود حل شده می دانند اما در باطن و درون به طور ناکارآمد فکر و عمل می کنند.
1- عدم درگیری روانی:
برخی از فرزندان شاهد مورد مصاحبه با فرار از واقعیتهای زندگی، عدم مواجهه شدن با بسیاری از مسائل زندگی، تلاش در کم رنگ تر کردن عدم حضور پدر را دارند.
-"گاهی سفر، گاهی قرص، گاهی زیارت، گاهی مزارش، گاهی حرف زدن با مامانم، گاهی مشغول کردن الکی خودم. نمیشه کنار اومد تا خلاء پر نشه، فقط کمرنگش میکردم میزدمش کنار تا زیاد یادم نیاد که با دنیا درگیر بشم. ولی وقتی ازدواج کردم همه چی درکنار همه سعی نمیکنم به کمرنگ کردن چیزی." (شرکتکننده شماره 9- فرزند شاهد)
-"راستش یا مداحی گوش میکنم وگریه میکنم. یا با کارهایی که دوست دارم خودم رومشغول میکنم. مثلا موسیقی گوش میدم وپارک وسینما. البته از وقتی دخترم بدنیا اومده به ناقص بودن دنیاپی بردم.(شرکتکننده شماره 9- فرزند شاهد)
-"بعضی وقتام خیال بافی خیلی خوب جواب میده چشامو میبندم و به اتفاقاتی که دوست داشتم بیافته فک میکنم، یه چیز دیگهام اینکه بعضی وقتا میرم پارک تو زمین بازی میشینم و بازی بچهها رو تماشا میکنم، بعضی وقتام با دوستام میریم بیرون."(شرکت کننده شماره 8 – فرزند شاهد)
2- انتظار و امید:
"پدر من مفقودالاثر بودن و یه قبر خالی توی قم براشون وجود داشت سال 74 که من 12 سالم بود از معراج زنگ زدن که جسد بابامو آوردن که ظاهرا 2 مشت خاک بیشتر نبود و از روی پلاک شناسایی کرده بودن. یادمه که اون روز خیلی روز بدی بود. من الان که فکر میکنم میبینم که من اون موقع ها به خاطر اینکه پدرم هیچ جنازهای نداشت و شوهر خالهی من که او موقعه خدارحمتشون کنه که ایشون هم شهید شدن که اون موقع میگفتن که پدر منو دیدن که زخمی شده ولی هیچ کس شهادت پدر منو ندیده. من خیلی اون موقعها منتظر بودم که پدر من برگرده و اون زمانایی بود که سال به سال یه عده از اسرا می اومدن و من منتظر پدرم بودم که برگرده، ولی سال 74 به هر حال همه ی این امیدواریها از بین رفت و گفتن که جسد پدر من پیدا شده" (شرکت کننده شماره 2- فرزند شاهد)
ج) سازگاری غیر موثر:
عدم پذیرش واقعیت و اتخاذ رفتارهایی که موجب آسیب به فرد می شود.
1- انکار: عدم پذیرش شهادت پدر، امید بازگشت پدر را تا مدت ها در دلشان زنده نگه داشتهاند.
-"رفتن پدر بدون خدا حافظی کتکهایی که بخاطر نداشتن خوردم دعواهایی که شنیدم و میشنوم بهخاطر نبود که اگر بود این طور نمیشد من تا راهنمایی رفتن پدرم باور نداشتم انکار میکردم" (شرکتکننده شماره 2- فرزند شاهد)
2-گریه:
-" قرص گریه؛ دکتر اعصاب رفتم مدتی قرص مصرف کردم،این بعد سه سال از اون خوابه که بابام اومد، وگرنه بعد اینکه بابامو دیدم دیگه قرص نمیخوردم و تا یک سال آروم بودم ولی بعدش دوباره شروع شد، مثل دیوانهها شب و نصف شب هر ساعتی که دلتنگ میشدم میرفتم سر مزار بابام میفتادم رو مزارش یه شب ماشین هم نبرده بودم کنار بزرگراه یه دختر تنها بهش گفتم بابایی غیرت داری پاشو باهام بیا ببینن مرد باهامه اگه یه ماشین بوق بزنه بهم ازت شاکی میشم.تنهایی، خلوت، حرف زدن با بابا، رفتن سر مزار ش.تو این مدت دوبار مادرم رفتن مکه و من خونه تنها بود یکبار سی روز یکبار ده روز فشار که میومد بهم میرفتم پیش مزار بابام خودمو مینداختم رو مزار داد میزدم گریه میکردم. دقیقاً و گاهی دعوا با پا میکوبیدم کنار سنگشون که به یکی از پسران شهدا گفتم اینکارو میکنم گفت برو ببین شاید سنگ مزار بابای من لق شده باشه انقدر میرم داد میزنم دعوا میکنم گریه میکنم تا آروم شم. ولی خداروشکر خدا و ائمه و بابام کمکم کردن تو زندگیم." (شرکتکننده شماره 4 – فرزند شاهد)
-"اوایلش که خیلی سخت بود،ینی من یادم میاد شبایی روکه سرمو زیر پتو میکردم و جوری که دیگران نفهمن گریه میکردم، یعنی دست خودم نبود، فقط باگریه سبک میشدم."(شرکتکننده شماره 10 – فرزند شاهد)
در گروه فرزندان غیرشاهد شواهد نحوه سازگاری به شرح زیر ارائه شده است:
الف: سازگاری موثر فرزندان غیرشاهد
1- روی آوردن به مذهب
-"قران میخونم" (شرکت کننده شماره 2- فرزند غیر شاهد)
-" بعضی وقتا که دلم میگیره میرم مزار شهدا بهم آرامش میده مخصوصا وقتی که دلتنگ باباام، بعضی وقتام میرم زیارت، بعضی پنجشنبهها میرم دعای کمیل که واقعا حالمو خوب میکنه، بعضی شبام موقع خواب دعای افتتاح گوش میدم" (شرکتکننده شماره 1- فرزند غیر شاهد)
اسچوپ- سالیوان ، شافر، اولوفسون و کمپداش[1] (2021) در پژوهش خود نشان دادندکه پدرانی که از نظر اعتقادی نقش پررنگی دارند ، رفتار والدین مثبتتری نشان میدهند و رفتار همبستگی را کمتر تضعیف میکنند. پدران بالاتر از اختیار مردانه نیز رفتار والدین مثبتتری نشان دادند. رفتار بسته شدن دروازه بیشتر مادران با والدینی کمتر مثبت و رفتارهای تربیتی حمایتی کمتر توسط پدران مرتبط بود. رفتار مثبت تر زن و شوهر مشاهده شده قبل از تولد نیز با والدین و فرزندپروری بهتر پدران همراه بود. این نتایج پیچیدگی روابط مردانگی سنتی، باورهای نقش پدر و بسته شدن دروازه مادران را با کیفیت رفتار پدران جدید با فرزندان و شرکای خانوادههای دوتایی برجسته میکند.
2- جایگزین کردن: اکثر فرزندان غیرشاهد اظهار کردند که بعد از مرگ پدر به فرد بزرگ خانواده تکیه کردهاند.
-" اوایل قدرشو نمیدونستم خیلی باهم دعوا داشتیم اما الان که به کاراش فک میکنم میدیدم واقعا کارای بزرگی کرده، هیچی از پدرم کم نداشته یه بارم بهش گفتم، گفتم مامان من اون موقعا نمیفهمیدم. الان واقعا دوسش دارم و سعی میکنم قدردانش باشم، شاید دلیل اینکه من نبود پدرم رو زیاد حس نمیکردم این بود که مامانم نمیذاشت کمبودشو حس کنم البته اینا فکرای الانمه اونموقعا اینجوری فکر میکردم و نسبت به اون محیط خشم داشتم." (شرکتکننده شماره 1- فرزند غیر شاهد)
-"برادر بزرگم کسی بود ک جای بابامو بعد از رفتنش برامون پرکرد." (شرکتکننده شماره 7- فرزند غیر شاهد)
-"خدا رو شکر برادرای من نذاشتن خیلی سختی بکشمو تا حدودی جای پدرم پرکردند."(شرکت کننده شماره 6- فرزند غیر شاهد)
3- مشکلگشایی برنامهریزی شده:
- " قبل از ازدواج پیشنهاد دادن بریم مشاوره بعد از مشاوره به این رسیدم که یک سری از مشکلات عاطفی ام ریشه در نبود پدرم داشته و از همون جا جلسات مشاوره را ادامه دادم و الان احساس میکنم تونستم با کمبودهای عاطفیم کنار بیام" (شرکت کننده شماره 6- فرزندغیر شاهد)
4- برقراری ارتباط با دیگران: برخی از مصاحبه شوندگان برای رهایی از تنهایی و عدم توجه به حس درونی ناشی از غم نبودن پدر در ارتباطات،ارتباط خود را با دیگران عمیق تر کرده اند.
- "من یه خاله داشتم باهاش راحت بودم و دوسه تا دوست صمیمی ک همسایمونم بودن و از بچگیم همبازیم بودن بیشتر با اونا بودم و ازشون کمک و راهنمایی میگرفتم" (شرکت کننده شماره 1 – فرزند غیرشاهد)
ب) سازگاریهای منفعلانه
1- عدم درگیری روانی:
-" بیشتر با رفتن کلاس های متفرقه و مسافرت تقریبا میشه گفت واسه چندساعت یا ۱روز." (شرکت کننده شماره 1- فرزند غیر شاهد)
-" بغض تو سینه که نمیذارم بقیه خانواده بفهمن. هیچی سرگرم فعالیت های هنری سرمو مشغول کردم چون اروم بود و دوست داشتم. من عادت ندارم زیاد برم تو گذشته اذیت میشم، فعالیت هامو زیاد کردم سعی کردم موفق بشم تو هرچیزی میرم مثل همه، درس خوندم، کارکردم حداقل چیزی بشم ک پدرم دوست داشت. "(شرکت کننده شماره 2- فرزند غیر شاهد)
2- پذیرش شرایط
-"اون موقع دیگه شرایط عقلی و سنیم بر احساساتم غلبه کرد، یعنی کمکم کرد ک با این موضوع راحتتر کنار بیام، خب ینی باخودم میگفتم خیلیا هستن ک شرایطشون مثل منه ودیگه سرنوشت این بود وباخودم میگفتم روح بابام کنارم وکمکم میکنه،تنهام نمیزاره." (شرکتکننده شماره 5- فرزند غیر شاهد)
-" بیشتر سعی کردم رو پای خودم باشم."(شرکت کننده شماره 6- فرزند غیر شاهد)
3- مهار احساسات
-"با شخص خاصی ارتباط برقرارنمیکنم یه ذره توحال خودم میمونم بعدخوب میشم همین دیگه یه ذره میرم تو فکرو یه اهنگو." (شرکت کننده شماره 4- فرزند غیر شاهد)
ج) سازشهای غیرموثر
1- گریه
-"چرا که نشده زیاد شده، گریه کار دیگه. قاب عکس بقل کنی بشینی زار زار گریه کنی. راستش نه هنوز آروم نشدم که بدونم هنوز یک آتیش تو دلم، گریه چیکار می شه کرد، فوش دادن به زمین و زمان یکی به خودت بزنی یکی به دیوار. همیشه از صحبت کردن در باره این مسائل فرار می کردنم چون منو مجبور میکنه به فکر کردن و من سعی داشتم صورت مسئله پاک کنم نه حل کند."(شرکت مننده شماره 5- فرزند غیرشاهد)
-" من ادم توداری بودم یا بهتر بگم مغرور جلو خانوادم غد و مغرور رفتار میکردم اما هر وقت ارامش خواستم بیشتر گریه کردم."(شرکت کننده شماره 3 - فرزندغیر شاهد)
با وجود این که سه مضمون اصلی سازگاری موثر، سازگاری منفعلانه و سازگاری غیر موثر در هر دو گروه از فرزندان شاهد مرگ پدر و غیرشاهد مشترک بوده است، اما در مضامین فرعی دارای تفاوتهایی هستند. فرزندان غیر شاهد در زمینهی سازگاری موثر نشانههایی از درک حضور پدر، درونی کردن ارزشها، احساس امنیت عاطفی و دفاع جراتمندانه از ارزشها را بروز ندادند. مضامین فرعی در زمینه سازگاری منفعلانه که شامل عدم درگیری روانی، پذیرش شرایط و مهار احساسات بوده است در دو گروه یکسان بود در زمینه مضمون سازگاری غیر موثر نیز در حالیکه در دادههای فرزندان غیر شاهد تنها مضمون فرعی گریه به دست آمد فرزندان شاهد دادههای حاکی از مضامین فرعی گریه و انکار را نشان دادهاند.
بحث و نتیجهگیری
هدف از انجام این پژوهش بررسی تجربه زیسته نحوه پذیرش و سازگاری با فقدان پدر در فرزندان شاهد و غیرشاهد بود. بدینمنظور با استفاده از روش گلوله برفی 17 نفر به عنوان نمونه تحقیق شامل 9 فرزند شاهد و 8 فرزند غیرشاهد که در سن کودکی پدر خود را از دست داده بودند، انتخاب شدند. به منظور پاسخگویی به سوالهای پژوهش، مصاحبه عمیق و باز با مشارکتکنندگان انجام شد و متن مصاحبه با استفاده از روشهای پدیدارشناسی توصیفی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از مصاحبه با مشارکت کنندگان در مورد نحوه سازگاری در قالب «3» مولفه اصلی قرار گرفتند که این سه مولفه در فرزندان شاهد و غیر شاهد مشابه بوده و هر دو گروه مضامین مشابهی را ابراز کردهاند. «3» مضمون اصلی و مشترک تحقیق شامل سازگاریهای موثر، سازشهای منفعلانه و سازشهای غیرموثر بوده است. اما در مضامین فرعی تفاوتهایی میان دو گروه مشاهده شده است.
در زمینه سازشهای موثر، فرزندان شاهد به مکانیزمهای سازگاری روی آوردن به مذهب، درونی کردن ارزشها، درک حضور پدر در زندگی، مشکلگشایی برنامهریزی شده، احساس امنیت عاطفی(ازدواج)، جایگزین کردن و دفاع جراتمندانه از ارزشها متوسل شدهاند. در حالی که مکانیزهای سازگاری موثر فرزندان غیر شاهد روی آورن به مذهب، برقرار کردن ارتباط با دیگران، جایگزین کردن و مشکلگشایی برنامهریزی شده بوده است. بنابراین میتوان مشاهده کرد که در زمینه سازشهای موثر هر دو گروه در مکانیزمهای روی آورن به مذهب، مشکلگشایی برنامهریزی شده، جایگزین کردن مشترک بودهاند. درحالی که مضامین درک حضور پدر در زندگی، احساس امنیت عاطفی(ازدواج) و دفاع جراتمندانه از ارزشها مختص مصاحبهشوندگانی بوده که پدرشان به شهادت رسیدند. همچنین برقرار کردن ارتباط با دیگران نیز مکانیزم اختصاصی فرزندان غیر شاهد در زمینه سازشهای موثر بوده است.
در رابطه با سازشهای منفعلانه، فرزندان شاهد، مضامینی را با محوریت عدم درگیری روانی و انتظار و امید منفعلانه ارائه کردهاند. از سوی دیگر فرزندان غیر شاهد علاوه بر مضمون مشترک عدم درگیری روانی، پذیرش شرایط و مهار احساسات را نیز ابراز کردهاند. به این ترتیب میتوان پی برد که اگرچه هر دو گروه از مشارکت کنندگان مکانیزمهایی برای سازگاری منفعلانه در پیش گرفتهاند با این حال مکانیزمها غالبا متفاوت بوده است.
سومین مضمون اصلی تحقیق هم سازشهای غیر موثر بوده که در این زمینه تنها مکانیزم فرزندان غیر شاهد، گریه بوده اما فرزندان شاهد علاوه بر گریه کردن، مکانیزم انکار را نیز تجربه کردهاند.
سازگاریهای موثر کمک میکند که فشار روانی ناشی از فقدان پدر کاهش یابد. داشتن خانواده، اقوام و دوستانی که فرد با آنها سازگاری داشته باشد و مورد حمایت اعم از حمایتهای معنوی، اجتماعی، عاطفی قرار گیرد، میتواند در سازگاری فرزندان تاثیر داشته باشد. درصورتیکه سازگاریهای غیرموثر باعث تشدید فشار روانی برای فرد میشود،. و در سازگاریهای منفعلانه عکسالعملهای افراد نسبت به احساساتشان کنترل میشود. این نتایج با نتایج (کادیر و همکاران 2019) همسو میباشد.
همچنین (جاگرز[2] و همکاران 2019) در پژوهش خود یادآوری میکنند که مطالعات در رشتههای مختلف بر برخی ابعاد تمرکز دارد که این تمرین نقش پدرانه را نشان میدهد. به همین دلیل است که ، اغلب ، همانطور که در بررسی ادبیات این مطالعه یافت میشود، کارهای تجربی و نظری که به طور جداگانه رفتار ، عاطفی و شناختی را بیان میکنند. هیچ پیشنهاد یا مطالعهای وجود ندارد که نحوه ارتباط این ابعاد با یکدیگر و ارتباط آنها با دستاوردهای مختلف رشد کودک را در نظر بگیرد.
شهابیزاده (1394) در پژوهش خود به این نتایج دست یافت که بین تعدادی از راهبردهای مقابله با استرس وکارایی خانواده رابطه همبستگی وجود دارد، همچنین بین تعدادی از راهبردهای مقابله با استرس نوجوانان فاقد و واجد پدر تفاوت دیده شد و نیز نتایج تحقیق نشان میدهد که بین کارایی خانواده نوجوانان فاقد و واجد پدر تفاوت وجود دارد و بین سبکها و راهبردهای مقابله با استرس نوجوانان دارای خانواده کارآمد و ناکارآمد تفاوت وجود دارد. این نکته احتمالا بیانگر آن است که سازگاریهای منفعلانه و غیرموثر با فقدان پدر میتواند بهطورکلی بر سازگازی فرزندان اثرگذار باشد. گرچه نتیجهگیری علمی مستلزم تحقیقات بیشتری است.
در بررسیهای انجام شده، روی آوردن به مذهب قویترین رابطه را با سازگاری فرزندان شاهد و غیرشاهد داشت. بنابراین نتایج این پژوهش با نتایج پژوهشهای (کهریزه و همکاران 2020)، (مرادی و عابدی 1389) و (خدایاری فرد 1385) همسو است. (کهریزه و همکاران 2020) در پژوهش خود نشان دادند که مذهب و مداخلات مذهبی تاثیر بسزایی در سازگاری دختران تکوالد دارد. مرادی، عابدی (1389) در پژوهش خود به این نتایج دست یافته اند که فراتحلیل شهادت یا جانبازی پدر بر سازگاری خانوادگی خانواده های شاهد و ایثارگر تاثیر متوسط و جنسیت فرزندان این خانواده ها بر میزان سازگاری خانوادگی آن ها تاثیر کمی داشته است. خدایاری فرد (1385) نیز در پژوهش خود به این نتایج دست یافت که بین دینداری و سازگاری اجتماعی دانشجویان شاهد و عادی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
علت محرومیت پدر نیز در پذیرش و تحمل فقدان، سازگاری و نوع میزان تاثیرپذیری اهمیت دارد، مصائب ناشی از جنگ، حوادث طبیعی مثل سیل، زلزله، طوفان چون جنبه همگانی دارد، موجب همدردی و پشتیبانی همگانی با فرد مصیبت دیده میشود (کارپنتر[3]، 2022). فرهنگ، بینش و طرز تفکر فرد نسبت به مرگ و فقدان، ناشی از نگرش کلی جامعه، مذهب و تاریخ به مساله مرگ میباشد. چنانچه مرگ پدر از لحاظ اجتماعی و اعتقادی افتخارآمیز و قهرمانانه باشد و جامعه نسبت به اینگونه مرگ و فقدان ابراز احترام کند و برای مرگ دلیرانه پدر ارزش قائل باشد، فرزند در خود نوعی غرور و افتخار احساس میکند و تحمل و سازگاری او در برابر این مساله راحتتر صورت میگیرد (کارین-مککالاچ[4]، 2021) لذا فرزندان شاهد با توجه به فضای معنوی که در آن پرورش یافته اند از همان کودکی ارتباط با خدا در وجودشان نهادینه شده و این معنویتها و ارزشهای درونی شده در فرد استحکامی را ایجاد میکند که میتوانند فشارهای دیگر را حل و فصل کنند و حتی از این ارزشها، جهت حفظ قداست مقام شهدا، دفاع کنند، حضور پدر را در زندگی حس کنند و با آن آرامش گیرند.
بر اساس نتایج، میتوان گفت که فقدان پدر بر روی سازگاری فرزندان شاهد بیشتر از غیرشاهد اثر مثبت میگذارد و از دلایل آن میتوان به آشکار بودن ارزش والای نوع مرگ در راه خدا نام برد که سبب میشود که این نوع مرگ را بپذیرند و نسبت به خود ( به عنوان فرزند شهید) نگرش مثبت داشته باشند و به آن افتخار کنند و در جهت همانندسازی با پدر در این راه گام بردارند. علاوه بر معیار شاهد و غیر شاهد بودن در مرگ پدر، میتوان به نقش تعیینکننده مرگ به علت شهادت و مرگ طبیعی، مرگ در اثر سوانح و... اشاره کرد. به این معنا که مرگ پدر در مسیر آرمانها و ارزشها، به دلیل همراه بودن احساس فقدان با حس احترام و افتخار، میتواند در سازگاری فرزندان تاثیرگذار باشد. اما به دلیل نداشتن گروه کنترل، شامل فرزندان شاهد و غیر شاهد مرگ پدر در اثر عواملی غیر از شهادت، در تحقیق، نتیجهگیری قطعی در این مورد نیازمند انجام تحقیقات دیگری است.
[1]. Schoppe-Sullivan, S. J., Shafer, K., Olofson, E. L., & Kamp Dush, C. M.
[2]. Jagers
[3]. Carpenter, V.
[4] Currin-McCulloch, J.