نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه علوم تربیتی و مشاوره، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران.
2 دانشیار، گروه علوم تربیتی و مشاوره، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
3 استادیار، گروه علوم تربیتی و مشاوره، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران.
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
The purpose of the present study was to examine the fit of the psychological capital model with family empowerment with the mediating role of meaning of life and perceived social support. The research method is a descriptive correlation type, which was done in the form of structural equation modeling. The statistical population of the research was the married female students of Guilan University in the academic year of 1400-1401, out of which 230 people were selected through convenience sampling. Luthans psychological capital questionnaires (2007), Sham et al.'s family Strength (2001), Steger's meaning of life (2010) and Zimet et al.'s perceived social support scale (1988) were used to collect data. SPSS and AMOS software were used to analyze the data and examine the fit of the model, and the bootstrap method was used in the Macro program of Preacher and Hayes (2008) to examine the role of intermediate variables. The results showed that the structural model of the research has a favorable fit and all exogenous and mediating variables predict 48% of the changes in the family's ability, which is an average amount. Also, except for the direct path of psychological capital to family Strength, all the coefficients of direct and indirect paths were significant. Also, the meaning of life and perceived social support play a mediating role in the relationship between psychological capital and family Strength. Therefore, the meaning of life and social support by strengthening the psychological capital, enhances the family's capability, which can be included in the intervention program of counselors before and after marriage.
کلیدواژهها [English]
رابطه سرمایه روانشناختی باتوانمندی خانواده: نقش میانجی معنای زندگی و حمایت اجتماعی ادراک شده[1]
طراوت خوشرو رودبارکی[2]| امیر قربانپور لفمجانی[3]| حسن بلند[4]
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی پردازش الگوی سرمایه روانشناختی با توانمندی خانواده با نقش میانجی معنای زندگی وحمایت اجتماعی ادراک شده بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است که درقالب الگویابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان زن متاهل دانشگاه گیلان درسال تحصیلی1401-1400 بودند که از این بین230 نفربه شیوه نمونهگیری دسترس انتخاب شدند. از پرسشنامههای سرمایه روانشناختی لوتانز (2007)، توانمندی خانواده شام و همکاران (2001)، معنای زندگی استگر (2010) و مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988) به منظور جمعآوری دادهها استفاده شد. نرمافزارSPSS و AMOS برای تحلیل دادهها و بررسی برازش مدل استفاده شد و روش بوت استرپ در برنامه ماکرو پریچر و هایز (2008) برای بررسی نقش متغیرهای میانجی مورداستفاده قرارگرفت. نتایج نشان داد الگوی ساختاری پژوهش ازبرازش مطلوبی برخورداراست و تمامی متغیرهای برونزا و میانجی 48 درصد از تغییرات توانمندی خانواده را پیشبینی میکنند که این میزان در حد متوسط میباشد. همچنین به جز مسیر مستقیم سرمایه روانشناختی به توانمندی خانواده، تمامی ضرایب مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم معنادار بودند. همچنین معنای زندگی و حمایت اجتماعی ادراک شده دررابطه بین سرمایه روانشناختی وتوانمندی خانواده نقش میانجیگرانه دارد. بنابراین، معنای زندگی و حمایت اجتماعی با تقویت سرمایه روانشناختی، توانمندی خانواده را ارتقاء میدهد که میتواند در برنامه مداخلاتی مشاوران در قبل و بعد از ازدواج استفاده شود.
کلیدواژهها: سرمایه روانشناختی، معنای زندگی، حمایت اجتماعی ادراک شده، توانمندی خانواده،
دانشجویان متاهل.
[1]. مقاله حاضر برگرفته از پایان نامه کارشناسی ارشد مشاوره خانواده نویسنده اول است که در گروه علوم تربیتی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه گیلان به راهنمایی نویسنده دوم و مشاوره نویسنده سوم انجام شده است.
[2]. دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه علوم تربیتی و مشاوره، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران.
[3]. نویسنده مسئول: دانشیار، گروه علوم تربیتی و مشاوره، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران.
qorbanpoorlafmejani@guilan.ac.ir
[4]. استادیار، گروه علوم تربیتی و مشاوره، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران.
مقدمه
خانواده یکی از مهمترین ارکان جامعه و نظام اجتماعی و نخستین نهادی است که فرد در آن چشم میگشاید که پناهگاه امنیت و خوشبختی تصور میشود (زمانی زارچی و همکاران، 1397). حفظ و تداوم خانواده یکی از مهمترین و مورد وفاقترین ارزشهای مشترک انسانی محسوب میگردد و وفاداری به زندگی زناشویی از جمله ارزشهای مهم تلقی میگردد(آلتگلت[1] و همکاران، 2018). مطالعات نشان داده است که زندگی مشترک، سازگاری و ایجاد صمیمیت با یکدیگر، تأثیر قابلتوجهی در توانمندی خانواده دارد (جونگیونگ[2] و همکاران، 2019). توانمندی خانواده را میتوان به عنوان چارچوبی تعریف کرد که رشد سالم تک تک اعضای خانواده را ارتقاء میدهد، توانایی اعضای خانواده را برای به اشتراک گذاشتن یک نظام ارزشی به عنوان یک گروه دارایِ تعاملات هماهنگ و آشنا، تسهیل میکند و به تعامل آرام با خویشاوندان و سیستمهای اجتماعی کمک میکند (جین و آهن[3]، 2019). خانوادههای توانمند ظرفیتی دارند که به اعضای مجموعه توان رشد، تغییر و سازگاری میدهد (دانشمن و تیفتیک[4]، 2014). فلسفه مبتنی بر توانمندی، یک باور مهم و نگرشی فراگیر است که در آن فرض میشود تمام خانوادهها توانمندیهایی دارند که میتوانند در رفع نیازهایشان، برای به انجام رساندن اهدافشان و برای افزایش سلامت اعضای خانواده آنها را تقویت کنند و مورد استفاده قرار دهند. در الگوهای مبتنی بر توانمندی، پیامدها تنها بر حل مشکلات و نیازهای فوری متمرکز نیستند، بلکه بر اکتساب دانش، مهارتها و تواناییهایی که از مشکلات بعدی جلوگیری خواهند کرد، افزایش ثبات خانواده، توانا ساختن والدین برای تربیت فرزندانشان و افزایش رشد شخصی اعضای خانواده متمرکز هستند (کونولی و کونولی[5]، 2014). خانواده توانمند از سه مشخصه اصلی توانایی بررسی و کنترل منابع آموزشی و حمایتی مورد نیاز، توانایی حل مسئله و تصمیمگیری و توانایی برقراری ارتباط جهت برطرف ساختن نیازهای درمانی برخوردار است (مقدم و اسماعیلپور، 1396).
یکی از عواملی که میتواند در توانمندی خانواده نقش داشته باشد، سرمایۀ روانشناختی [6] است. همانگونه که تحقیق کشری بهرا و بارمولا[7] (2021) نشان داد توانمندی خانواده با سرمایه روانشناختی همبستگی دارد. سرمایۀ روانشناختی یک حالت روانشناختی مثبت است که رویکردی واقعبینانه و انعطافپذیر به زندگی ارائه میدهد که از چهار ساختار امید، خوشبینی، تابآوری و خودکارآمدی تشکیل شده است(لیران و میلر[8]، 2019). سرمایۀ روانشناختی به معنای اعتماد به نفس برای انجام تلاشهای لازم برای موفقیتهای چالشانگیز، داشتن چشمانداز مثبت نسبت به موفقیت در زمان حال و آینده، نشان دادن پشتکار در حرکت به سمت اهداف برای دستیابی به موفقیت و نشان دادن مقاومت در مواجهه با مشکلات و سختیها و پذیرفتن آنها است (سعادت[9] و همکاران، 2020؛ لوتانز[10] و همکاران، 2004). شواهد پژوهشی نشانگر ارتباط سرمایۀ روانشناختی با توانمندی خانواده است. به عنوان مثال تحقیق لی و پارک[11] (2016) نشان داد که توانمندی خانواده و سرمایۀ روانشناختی و بهزیستی روانی افراد با هم ارتباط دارند. همچنین ژنگ[12] و همکاران (2022) در تحقیق خود نشان دادند که سرمایۀ روانشناختی روی روابط اعضای خانواده تاثیر میگذارد. کارمونا هالتی[13] و همکاران (2020) در تحقیق خود نشان دادند که سرمایۀ روانشناختی عملکرد والدفرزندی را تحت تاثیر قرار میدهد و از این طریق عملکرد خانواده را متاثر میسازد. سرمایۀ روان1شناختی افراد را قادر میسازد تا علاوه بر مقابله بهتر در برابر موقعیتهای استرسزا، کمتر دچار تنش شده، و در برابر مشکلات از توان بالایی برخوردار باشند. لذا این افراد در برابر مسائل، اشتیاق بیشتری از خود نشان میدهند و به موفقیت بیشتری دست پیدا میکنند(لوتانز[14] و همکاران ، 2007). همچنین افراد با سرمایۀ روانشناختی بالا منابع مثبت بیشتری برای مقابله با استرس و حل تعارض دارند (جیانگ[15]، 2021) که توانایی حل تعارض یکی از مولفههای توانمندی خانواده است (غفاری، 1392؛ شام، 1985). مرور تحقیقات گذشته نشان میدهد که مطالعات گذشته در رابطه با تاثیر سرمایۀ روانشناختی بر توانمندی خانواده در مرحله آغازین قرار دارد و مطالعات اندکی در این زمینه انجام شده است که به برخی از آنها در بالا اشاره شده است اما دیده شده که سرمایۀ روانشناختی یکی از عواملی است که در رضایت زناشویی به عنوان یک حیطه مرتبط با توانمندی خانواده میتواند اثرگذار باشد (سپهری شاملو و کرامتی، 1395). دورههای آموزش سرمایۀ روانشناختی تاثیر قابل ملاحظهای بر روی مشارکت و عملکرد خانواده دارد (لوتانز و همکاران، 2007).
در پژوهشی گزارش شد که ترکیب چهار متغیر امید[16]، خوشبینی[17]، تابآوری[18] و خودکارآمدی[19] بهتر میتواند، عملکرد زندگی را پیشبینی کند (فرهادی و همکاران، 1395). شیخالاسلامی و عرب (1395) بیان میدارند که داشتن امید در زندگی باعث کاهش افسردگی، بالا رفتن خلق و در نتیجه بالا رفتن رضایت درونی و در نهایت رضایت از زندگی میشود، همچنین امیدواری خود باعث افزایش معناداری در زندگی میگردد و متقابلاً معناداری در زندگی نیز امید را افزایش میدهد. کارور[20] و همکاران (2010) این احتمال را مطرح میکنند که خوشبینی، تابآوری فرد در برابر حوادث تنشزای زندگی را افزایش میدهد. به علاوه افراد خوشبین رفتارهای مواجههای مؤثرتر، روابط اجتماعی بهتر و با ارزشتر، انعطافپذیری بالاتر و بهزیستی ذهنی و جسمی بیشتری را نسبت به بدبینها نشان میدهند (لائو[21] و همکاران، 2014). نتایج تحقیق ماتیو[22] و همکاران (2014) نشان داد که داشتن امید در افراد باعث به وجود آمدن سازگاری بهتر در شرایط مختلف زندگی میشود. خودکارآمدی یک منبع فردی و کلیدی مهم در تحول، سازگاری و تغییر فردی است و به معنای داوری فرد درباره توانمندیهایش برای سازماندهی و مدیریت موقعیتهای مختلف زندگی است (لیم[23] و همکاران، 2008).
بررسی مختصر نظریهها والگوهای حوزه توانمندی روشنکننده این مهم است که عوامل مختلفی بر توانمندی خانواده مؤثراست؛ لذا براساس مرور ادبیات مربوط به حوزۀ خانواده و سرمایۀ روانشناختی یک الگوی مفهومی استنباط میشود که فرض میکند رابطۀ سرمایۀ روانشناختی و توانمندی خانواده به احتمال زیادی توسط متغیرهای دیگری همچون معنای زندگی و حمایت اجتماعی ادراک شده، میانجی گری میشود. زیرا امید، تاب آوری، خوشبینی و خودکارآمدی افراد در مواجهه با فشارها تحت تأثیر میزان حمایت دریافتی افراد و نیز معنایی قرار دارد که افراد برای زندگی تصور میکنند. لذا حمایت اجتماعی[24] نیز میتواند در توانمندی خانواده تاثیرگذار باشد (چنگ و همکاران[25]، 2014). حمایت اجتماعی بهطورکلی به معنای درک فرد از مورد مراقبت قرار گرفتن توسط دیگران است و اینکه یک شبکهی اجتماعی قابل اعتماد دارد که میتواند در مواقع نیاز به آن متوسل شود. افراد میتوانند حمایت را از منابع مختلف از قبیل خانواده، دوستان و سایر افراد مهم دریافت کنند(ویلسون[26] و همکاران، 2020). تحقیق افشانی و محمدی (1394) نشان داد که حمایت اجتماعی و سرمایۀ روانشناختی با هم رابطه دارند. فروغی کلدره و همکاران (1400) در تحقیق خود نشان دادند بین سرمایۀ روانشناختی و حمایت اجتماعی رابطه وجود دارد. هاشم مطوری (1396) نیز در تحقیق خود به نتایج مشابهی رسید. حمایت اجتماعی میتواند توان تحمل و تاب آوری افراد را افزایش دهد (لوک و بادملی[27]، 2021). حمایت اجتماعی عاملی است که موجب تابآوری در مقابل مسائل زندگی از طریق افزایش سازگاری و مهارتهای مقابلهای انطباقی میشود (توکلی و مختوم نژاد، 2022؛ کوپاری[28] و همکاران، 2018). حمایت اجتماعی دریافتی از سوی دیگران تاب آوری فرد را در مقایل رویدادهای استرسزا و اضطراب آور زندگی افزایش میدهد (هو[29] و همکاران، 2021). حمایت اجتماعی ادراک شده با سرمایۀ روانشناختی رابطهی مستقیم و معناداری دارد (رن و جی[30]، 2019؛ لی و کین[31]، 2020). همچنین حمایت اجتماعی ادراک شده میتواند میزان امیدواری افراد را افزایش دهد (یاداو[32]، 2010). هرچند برخی معتقدند این رابطه دوسویه است یعنی هم امید، ذهنیت فرد را نسبت به دریافت حمایت اجتماعی افزایش میدهد و هم حمایت اجتماعی میزان امید فرد را ارتقاء میدهد (ژیانگ[33] و همکاران، 2020). فرضیهی سپر یا محافظ، به تبیین اثرات حمایت اجتماعی درمحافظت از افراد در برابر رویدادهای تنشزا میپردازد. این فرضیه، چنین فرض میکند که حمایت اجتماعی راهبردهای مقابلهای انطباقی و سازگارانه نظیر تفسیر مجدد را موجب میشود که به نوبهی خود برسلامتی افراد تأثیرگذارهستند (پن و همکاران[34]، 2019).
عبدالهپور و کرامت (2016) در تحقیق خود نشان دادند که حمایت اجتماعی ادراک شده با توانمندی خانواده رابطه دارد. چو[35] و همکاران (2018) در تحقیق خود نشان دادند که بین حمایت اجتماعی و خودکارآمدی والدگری و توانمندی خانواده در زنان بارداررابطه وجود دارد. مارتینزریکو[36] و همکاران (2022) در تحقیق خود نشان دادند که بین شبکۀ حمایت رسمی و غیررسمی و توانمندی خانواده رابطهای قوی وجود دارد. رزمجویی و زارعی (1397) در تحقیق خود نشان دادند که بین حمایت سازمانی ادراک شده و حمایت خانوادگی ادراک شده و توانمندی خانواده رابطه وجود دارد. محمودپور و همکاران (1399) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که حمایت اجتماعی ادراکشده و بهزیستی اجتماعی در تبیین صمیمیت زناشویی زنان اثرگذار است. رضاخانیها واشکان (1401) درپژوهش خود به این نتیجه رسیدندکه گرایش به روابط فرازناشویی را میتوان باکمک متغیرهای پیشبین از جمله حمایت اجتماعی پیشبینی نمود. میکائیلی منیع و همکاران (1400) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که رضایت زناشویی متاثر از حمایت اجتماعی ادراک شده از سمت همسر و وضعیت اقتصادی- اجتماعی ادراک شده است. باوارسکو و همکاران[37] (2018) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که حمایتهای اجتماعی حاصل از سرپرستان، دوستان، همکاران و وابستگان میتواند بسیاری از علائم روانشناختی از قبیل افسردگی و اضطراب را سبک کند.گوموش (2015)[38] درپژوهش خود با بررسی رابطه حمایت اجتماعی ادراک شده و رضایت از زندگی و مهارتهای حل مسئله درافراد متاهل دریافت که حمایت اجتماعی ادراکشده با امید، رضایت اززندگی و بهزیستی روانشناختی رابطهی مثبت دارد. افراد دارای حمایت اجتماعی بالا احساس میکنند که دیگران به آنان علاقه دارند، دیگران آنها را دوست دارند و در مواقع سختی و دشواری حامی و پشتیبان آنها هستند. چنین افرادی دارای اعتماد به نفس، خودکارآمدی و خوشبینی و امیدواری بیشتری هستند (حاتمی و همکاران، 2019 ). لذا میتوان گفت حمایت اجتماعی دریافتشده اگر بالا باشد تابآوری افراد خانواده نیز ارتقاء مییابد(سلیم و همکاران، 2019).
از جمله عوامل اثرگذار بر توانمندی و بهبود عملکرد خانواده، معنای زندگی[39] است (نوری و همکاران 1397). ولکرت[40] و همکاران (2019) در تعریف جامعی از معنای زندگی، بیان میکنند که معنای زندگی یک ساختار چندبعدی است که شامل چهار جزء اصلی هدف[41] (انگیزه فرد از زندگی معنوی[42])، درک[43] (شناخت[44])، رفتار مسئولانه[45] (رفتار[46]) و ارزیابی[47](احساسات ناشی از معنویت[48]) میشود که بهصورت مخفف پیور[49] نامگذاری میشود. همچنین معنای زندگی هم بهطور مستقیم بر رضایتزناشویی تاثیر دارد و هم با میانجیگری سرمایۀ روانشناختی و با تاثیرگذاری بر آن منجر به افزایش رضایت زناشویی میگردد(پورحسین و همکاران، 1398) که این مولفه یعنی رضایت زناشویی خود در توانمندی خانواده نیز موثر است(بنخونین و التمیمی[50]، 2021). معنای زندگی میتواند به زندگی انسان معنویتی بدهد که خود این معنویت میتواند مولفههای سرمایۀ روانشناختی از جمله امید، خوشبینی، تابآوری و خودکارآمدی را ارتقاء دهد(مقدم و رشیدی، 2020). معنای زندگی از طریق امیدبخشی و بخشودگی میتواند بهزیستی روانی را افزایش دهد(یالچین و مالکوچ[51]، 2015). تحقیقات نشان دادهاند که معنای زندگی میتواند با ایجاد امیدواری در زندگی رضایت از زندگی را افزایش دهد(کاراتاس[52] و همکاران، 2021). زیرا افرادی که برای زندگی خود و مسایل و مشکلاتشان چرایی دارند میتوانند هر مشکلی را تحمل کنند لذا وجود معنا در زندگی میتواند افراد را امیدوارتر به زندگی کند (فلدمن[53] و همکاران، 2018). امینی و همکاران (1398) در تحقیق خود نشان دادند که بین سرمایۀ روانشناختی و معنای زندگی رابطۀ معنیداری وجود دارد. همچنین تحقیقات دیگر نشان دادهاند که معنای زندگی با مولفههای سرمایۀ روانشناختی از جمله امید (نریمانی و پرزور،1393)، تاب آوری (کوچکی نیا و دهقان زاده،1397) و خوشبینی(هو و همکاران ،2001 ) ارتباط دارد. داشتن معنا در زندگی با در نظر گرفتن گذرا بودن هستی و وجود انسانی بهجای بدبینی و انزوا، انسان را به تلاش و فعالیت فرا میخواند و بیان میدارد آنچه یک انسان را از پا درمیآورد رنجها و اتفاقات نامطلوب نیست بلکه بیمعنا شدن زندگی است (استجر[54] و همکاران، 2008). تجربۀ یک زندگی معنیدار با پیامدهای مثبت قابل اندازهگیری ناشی از آن در ارتباط است. معنای زندگی گزارششده توسط فرد، با سالم غذا خوردن، فعالیت بدنی بیشتر، افزایش میزان رضایت از زندگی و افسردگی کمتر ارتباط دارد (براسی[55] و همکاران، 2015). وطنخواه و همکاران (1400) درپژوهش خود به این نتیجه رسیدندکه، معنای زندگی با سردی عاطفی زنان متأهل ارتباط منفی و معنیداری دارند. اتفاقی و جدیدی (1400) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که میان معناداری زندگی و سبک دلبستگی و عشق و تمایزیافتگی رابطۀ معنیداری وجود دارد. سلطانی بناوندی و همکاران (1398) در تحقیق خود نشان دادند که معنای زندگی با انسجام خانواده و انعطافپذیری خانواده ارتباط دارد. شکیبافرد و چالمه (1400) در تحقیق خود نشان دادند که بین الگوهای ارتباطی خانواده و معنای زندگی رابطهای معنادار وجود دارد. همچنین زعیمزاده و جعفری (1400) در تحقیق خود نشان دادند که معنای زندگی با انسجام خانواده رابطه دارد. دلفاو[56] و همکاران (2011) در پژوهش خود به این نتیجه دست یافتند که معنای زندگی بهصورت قوی، از خانواده و ارتباطات اجتماعی سرچشمه گرفته است. همچنین، لامبرت[57] و همکاران(2010) اذعان داشتند خانواده و حمایت خانواده یکی از پیشایندهای تأثیرگذار بر معنای زندگی در بین اعضای خانواده است. همگام با پژوهشهای انجامشده، نتایج پژوهشهای بونین و براون[58] (2002) نشان داد انسجام و انعطافپذیری خانواده ازجمله عواملیاند که موجبات دستیابی اعضای خانواده به هدف و معنای زندگی را فراهم میآورند. بهطورکلی یافتن معنای زندگی یکی از عوامل مهم در بهزیستی روانی و سرمایۀ روانشناختی انسان است (لی[59]، 2018).
جستجو و یافتن معنا در زندگی به افراد کمک میکند تا دغدغههای اصلی خود را در زندگی شناسایی کنند و بتوانند راهبردهایی انعطافپذیر و سازگارانه و امیدوارانه را در راستای دستیابی به اهدافشان در زندگی اتخاذ کنند(رحیمی و همکاران، 2020). زیرا افرادی که زندگیشان معنا دارد راجع به پدیده های زندگی و مشکلات منفی بافی نمیکنند لذا تابآوری و تحملشان در برابر مشکلات بیشتر است (استافین و پرولکس[60]، 2020؛ محسنی و همکاران، 2019؛ آینا[61]، 2017). به همین سبب، وجود معنا یک کیفیت روانشناختی مثبت و مطلوب در زندگی در نظر گرفته میشود که باعث بالا رفتن امید، خودکارآمدی، تابآوری و خوشبینی در زندگی میگردد و متعاقب آن توانمندی خانواده را نیز افزایش میدهد (شیخالاسلامی و همکاران،1397).
با توجه به مطالب فوق میتوان گفت رویکردهای مبتنی بر توانمندی برای حمایت خانواده تنها برای زدودن بحرانها و مشکلات موجود، رفع نیازهای جاری یا برای تحول و ارتقای کارکردهای یک عضو تلاش نمیکنند بلکه تأکیدشان بر ترقی پتانسیلهای واحد خانواده و هر عضو خانواده در جهت افزایش سلامت است. این فلسفه بر شایستگیها، قابلیتها و منابع اعضای خانواده هم به صورت فردی و هم خانواده به عنوان یک کل متمرکز است. توجه به این که یک فلسفه مبتنی بر توانمندی دلالت بر فقدان مشکلات یا انکار نیازها ندارد، مهم است. به هر حال، فلسفه مبتنی بر توانمندی بر گذشته یا مقصر دانستن والدین یا خانواده برای مشکلات متمرکز نیست بلکه رویکردی متفاوت برای حل مسئله است که از طریق جویا شدن راهبردها و منابعی که خانوادهها اخیراً برای حل مسئله استفاده کردند و نیز جستجو برای ایجاد قابلیتهای خانواده برای حل مشکلات جاری و به حداقل رساندن آن محقق میشود (کونولی و کونولی[62]، 2009). لذا توجه با نقش توانمندی خانواده در کارکرد خانواده و نقش سرمایۀ روانشناختی در افزایش آن، بررسی پیشینه و سوابق تحقیقی گذشته نشان داد که این رابطه میتواند متاثر از متغیرهای دیگری نیز باشد. یعنی کیفیت رابطهی بین سرمایۀ روانشناختی و توانمندی خانواده تحت تاثیر متغیرهای دیگری از جمله معنای زندگی و حمایت اجتماعی است. لذا میتوان گفت بررسی عوامل مؤثر بر تقویت توانمندی خانواده دارای اهمیت است. با توجه به مطالب پیشگفته، این مطالعه درپی بررسی رابطهی سرمایۀ روانشناختی با توانمندی خانواده: نقش میانجی معنای زندگی وحمایت اجتماعی ادراک شده در زنان متاهل دانشگاه گیلان بود تا به این سؤال پاسخ گوید که آیا این الگو از برازش مطلوبی برخوردار است یا خیر و اینکه آیا متغیرهای معنای زندگی و حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطهی بین سرمایۀ روانشناختی و توانمندی خانواده نقش میانجی ایفا می کند؟
روش پژوهش
روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود که در قالب الگویابی معادلات ساختاری در سال 1400-1401 انجام شد. برای بررسی اعتبار مدل مفهومی ارائه شده از معیارهای نیکویی برازش استفاده شد. جامعهی آماری این پژوهش دانشجویان زن متاهل دانشگاه گیلان بودند که به علت دشواریهای پژوهشی به وجود آمده به دلیل بیماری فراگیر کرونا، ازاین بین 23۰ نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. این تعداد نمونه مناسب بوده زیرا کلاین[63] (۲۰۱6) معتقد است برای مدلسازی باید تعداد نمونهها حداقل ۲۰۰ نفر باشد.
ابزار پژوهش
پرسشنامۀ سرمایۀ روانشناختی:[64]
برای سنجش سرمایۀ روانشناختی از پرسشنامۀ سرمایۀ روانشناختی لوتانز (2007) استفاده شد. این پرسشنامه 24 سؤالی و شامل چهار خرده مقیاس امیدواری، تاب آوری، خوشبینی و خودکارآمدی است که در آن هر خرده مقیاس 6 گویه دارد و آزمودنی به هر گویه در مقیاس
6 درجهای (کاملاً مخالفم تا کاملاً موافقم) لیکرت پاسخ می دهد. سوالات 1تا 6 مربوط به خرده مقیاس خودکارآمدی، سوالات 7 تا 12 مربوط به خرده مقیاس امیدواری، سوالات 13 تا 18 مربوط به خرده مقیاس تابآوری و سوالات 19 تا 24 مربوط به خوشبینی است. همچنین سوالات 13، 20، 23 به شیوه معکوس نمرهگذاری میشود. برای به دست آوردن نمرۀ نهایی سرمایۀ روانشناختی، ابتدا نمرات هر خرده مقیاس جمع میشود سپس مجموع نمرات خرده مقیاسها به عنوان نمرۀ کل سرمایۀ روانشناختی در نظر گرفته میشود. محدودۀ نمرات خرده مقیاسها بین 6 تا 36 است و محدودۀ نمرات نهایی بین 24 تا 144 که نمرات بالا نشانگر سرمایۀ روانشناختی بالاتر و نمرات کمتر نشانگر سرمایۀ روانشناختی کمتر است. لوتانز(2007) با استفاده از تحلیل عاملی و معادلات ساختاری نسبت خی دو این آزمون را 6/24 و آمارههای CFI و RMSEA این مدل را 97/0 و 08/0 گزارش کرده است که روایی عاملی آزمون مورد تأیید قرار گرفته است. همچنین آنها آلفای کرونباخ ابعاد خوشبینی، خودکارآمدی، امید و تابآوری را به ترتیب 79/0 درصد، 85/0 درصد، 80/0 و 72/0 درصد گزارش کردند. پایایی پرسشنامه در ایران توسط بهادری خسروشاهی و همکاران (1391) براساس آلفای کرونباخ 85/0 گزارش شده است. همچنین پایایی پرسشنامه در پژوهش حاضر براساس آلفای کرونباخ 94/0 بهدست آمد.
پرسشنامۀ توانمندی خانواده (FSS):
مقیاس توانمندی خانواده[65] (شام و همکاران، 2001 ) ابزاری 20 گویهای است که توانمندی خانواده را در پنج زیرمقیاس آن (ارزش، تعهد، حل تعارض/ارتباط، تعامل مثبت و صرف وقت در کنار یکدیگر) میسنجد. اغلب گویهها از زاویه دید همسران در مورد توانمندیهای خانواده و ارتباطشان با هم نوشته شده است (ویلر ، 2008 . پاسخگویی سوالات بر اساس طیف لیکرت در
5 سطح (کاملاً موافق) تا (کاملاً مخالف) قرار دارد. حداقل نمرات 20 و حداکثر نمرات 100 است که از جمع نمرات به دست میآید. شام و همکاران (2001) ضریب همبستگی قابل قبولی را بین این ابزار و مقیاس رضایت زناشویی کانزاس (شام، بولمن و یوریچ ، 2000) گزارش کردند. ویلر (2008) نیز گزارش کرد که زیرمقیاسهای این پرسشنامه همبستگی مطلوبی با شاخصهای اندازه گیری نظام معنوی/مذهبی دارد و به طور معنیداری پیشبینیکنندۀ رضایت زناشویی بودند که قویترین پیشبینی رضایت زناشویی، زیرمقیاس حل ارتباط/تعارض بود. در پژوهشی ضریب همبستگی (71/0 = r)، بین این ابزار و مقیاس تجدیدنظر شدۀ سازگاری زوجی DAS-R (باسبی و همکاران، 1995)، بهدست آمد که نشاندهندهی اعتبار همگرای مطلوب آن بود. DAS-R به این جهت انتخاب شد که ویلر (2008) گزارش داد زوجین توانمند در اغلب پژوهشها سطح بالایی از رضایت زناشویی را نیز دارا بودند. در ایران اولین بار غفاری (1392) ویژگیهای روانسنجی این پرسشنامه را بررسی نمود. وی برای بررسی همسانی درونی، دادههای 395 نفر را بررسی نمود و ضریب آلفای کرونباخ برای نمره کل مقیاس 91/0 و تمام زیر مقیاسهای حل تعارض و ارتباط 87/0، تعامل مثبت/ قدردانی 74/0، ارزش 73/0، صرف وقت 80/0، تعهد به رشد 76/0 و تعهد به ثبات 63/0 محاسبه شد که نتایج رضایت بخش بود. ثبات این ابزار و زیرمقیاسهای آن از طریق روش بازآزمایی دو هفته ای روی 50 آزمودنی مورد ارزیابی قرار گرفت و ضریب بازآزمایی برای کل مقیاس 85/0 و تمام زیر مقیاسهای حل تعارض و ارتباط 83/0، تعامل مثبت/ قدردانی 70/0، ارزش 69/0، صرف وقت 77/0، تعهد به رشد 71/0 و تعهد به ثبات 60/0 محاسبه شد که حاکی از ثبات قابلقبول آن بود (غفاری، 1392). همچنین پایایی پرسشنامه در پژوهش حاضر براساس آلفای کرونباخ 92/0 بهدست آمد.
پرسشنامۀ معنای زندگی([66]MLQ):
پرسشنامۀ معنای زندگی (استگر ، 2010) دو بعد معنا در زندگی، یعنی حضور معنا و جستجوی معنا را با بهرهگیری از 10 مادّه به استثنای گویهی9 که معکوس است برمبنای مقیاس هفت درجه ای لیکرت از کاملاً نادرست (0) تا کاملاً درست (7) میسنجد. این پرسشنامه توسط استگر[67] و همکاران ( ۲۰۰۶) جهت ارزیابی وجود معنا و تلاش برای یافتن آن ارائه شده و اعتبار و پایایی و ساختار عاملی آن در پژوهشهای مختلف با نمونههای متفاوت مورد بررسی قرار گرفته است. این محققان برای ساخت این ابزار ابتدا ۴۴ آیتم تهیه کردند و سپس با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی به دو عامل وجود معنا در زندگی و جستجوی معنا در زندگی با مجموع ۱۷ آیتم دست یافتند. سپس در یک تحلیل عاملی تاییدی با حذف ۷ گویه به ساختار مناسب دو عاملی با ۱۰ گویه دست یافتند. تکمیل پرسشنامه حدود 3-5 دقیقه طول میکشد. پژوهشها نشاندهندۀ اعتبار و ثبات نمرههای پرسشنامه و روایی همگرا و افتراقی آن هستند (استگر و شین[68] ، 2010). برای مثال، برای هر دو مقیاس، همسانی درونی (ضرایب آلفا بین82/0 تا 87/0) بسیار خوبی گزارش شده است و در فاصلۀ زمانی یک ماهه اعتبار بازآزمایی مناسب (70/0) برای زیرمقیاس حضور و 73/0 برای زیرمقیاس جستجوی معنا به دست آمده است (استگر و همکاران، 2006). پایایی آزمون و بازآزمون این مقیاس در ایران با دو هفته فاصله برای زیر مقیاس وجود معنی 84/0 و برای زیر مقیاس جستجوی معنی 74/0بدست آمد. همچنین آلفای کرونباخ برای زیر مقیاس جستجوی معنی 75/0 و برای زیر مقیاس داشتن معنی 78/0 محاسبه شد (اشتاد، 1388). مادههای 1، 4، 5، 6 و 9 به زیرمقیاس حضور اختصاص دارند. برای نمره گذاری این زیر مقیاس درجهبندی ماده 9 از درجه بندی ماده 8 کم میشود و سپس به درجه بندیهای ماده 1، 4، 5و 6 اضافه میشود. دامنهی نمرات برای این بعد از 5 تا 35 است. مادههای 2، 3، 7، 8 و 10 به زیر مقیاس جستجو اختصاص دارند. برای نمره گذاری این زیر مقیاس، درجه بندیهای این ماده با هم جمع میشوند. دامنهی نمرهها از 5 تا 35 است. همچنین پایایی پرسشنامه در پژوهش حاضر براساس آلفای کرونباخ 88/0 بدست آمد.
مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده (PSSC)[69]:
مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده، یک ابزار 12 مادهای است که توسط زیمت[70] و همکاران در سال 1988 تهیه شد و حمایت اجتماعی را از سه منبع خانواده، اجتماع و دوستان در اندازههای هفت درجهای از 1 (کاملا مخالفم) تا 7 (کاملا موافقم) میسنجد. حداقل و حداکثر نمرهی فرد در کل مقیاس به ترتیب 12 و 84 و در هر یک از زیرمقیاسهای حمایت خانوادگی، اجتماعی و دوستان به ترتیب 4 و 28 محاسبه میشود. نمرۀ بالاتر نشاندهندۀ حمایت اجتماعی ادراک شدۀ بیشتر است. ویژگیهای روانسنجی مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده در پژوهشهای خارجی تایید شده است. تحقیق این افراد نشان داد که این ابزار دارای همسانی درونی خوب و بازآزمایی خوب و همچنین روایی سازه متوسطی است(زیمت و همکاران، 1988). در بررسی مقدماتی ویژگیهای روانسنجی این مقیاس در نمونههایی از دانشجویان و جمعیت ایرانی، ضرایب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس و مادههای سه زیرمقیاس حمایت اجتماعی خانوادگی، اجتماعی و دوستان به ترتیب 0.91، 0.87، 0.83 و 0.89 محاسبه شد و ضرایب همسانی درونی مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده را تایید کرد. ضرایب همبستگی بین نمرههای تعدادی از شرکتکنندگان در دو نوبت با فاصلۀ دو تا چهار هفته برای کل مقیاس و سه زیر مقیاس حمایت اجتماعی خانوادگی، اجتماعی و دوستان به ترتیب 86/0=r، 78/0=r، 69/01=r، 75/0=r محاسبه شد. معناداری این ضرایب، اعتبار بازآزمایی مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده را تایید میکند. روایی همگرا و تشخیصی(افتراقی) این مقیاس از طریق اجرای همزمان مقیاس سلامت روانی، مقیاس همدلی عاطفی و فهرست عواطف مثبت و منفی(PANAS) در مورد نمونههای مختلف از دو گروه دانشجویان و جمعیت عمومی محاسبه و تایید شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی نیز با تعیین سه عامل حمایت اجتماعی خانواده، اجتماعی و دوستان، روایی سازۀ مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده را مورد تایید قرار داد (بشارت، 1398). همچنین پایایی پرسشنامه در پژوهش حاضر براساس آلفای کرونباخ 91/0 بهدست آمد.
یافتههای پژوهش
در این مطالعه 230 نفر از دانشجویان زن متأهل دانشگاه گیلان مورد بررسی قرار گرفتتند که در دامنه سنی 20 تا 49 سال قرار داشتند و میانگین سنی آنان 43/6 ±67/30 سال بود. همچنین میانگین طول مدت ازدواج نمونههای مورد مطالعه 15/6 ±51/7 سال و در دامنه 2 تا 28 سال بود. از نظر تعداد فرزند 101 نفر (9/43 درصد) بدون فرزند؛ 96 نفر (7/41 درصد) یک فرزند، 27 نفر (7/11 درصد) دو فرزند و 6 نفر (6/2) سه فرزند ، از نظر سطح تحصیلات 140 نفر (9/60 درصد) لیسانس، 71 نفر (9/30 درصد) کارشناسی ارشد، 19 نفر (3/8 درصد) دکتری، از نظر وضعیت شغلی 134 نفر (3/58 درصد) بیکار، 96 نفر (7/41 درصد) شاغل، از نظر وضعیت مسکن 149 نفر (8/64 درصد) دارای منزل شخصی، 81 نفر (2/35 درصد) اجاره نشین، و از نظر وضعیت درآمد 52 نفر (6/22 درصد) درآمد کم، 135 نفر (7/58 درصد) متوسط و 43 نفر (7/18 درصد) دارای درآمد خوب بودند.
جدول1: شاخصهای توصیفی(میانگین و انحراف استاندارد) متغیرهای پژوهش در دانشجویان زن متأهل دانشگاه گیلان
متغیر |
میانگین |
انحراف استاندارد |
بیشینه-کمینه |
کجی |
کشیدگی |
سرمایه روانشناختی |
62/100 |
74/20 |
43-144 |
007/0- |
139/0- |
معنای زندگی |
50/57 |
80/9 |
25-70 |
959/0- |
791/0 |
حمایت اجتماعی ادراک شده |
58/59 |
98/16 |
19-84 |
469/0- |
612/0- |
توانمندی خانواده |
16/79 |
68/14 |
38-98 |
959/0- |
191/0 |
جدول (1)، نشان میدهد میانگین متغیر برونزای سرمایهی روانشناختی (62/100) و انحراف استاندارد (74/20) است. متغیرهای میانجی معنای زندگی و حمایت اجتماعی ادراک شده به ترتیب دارای میانگین و انحراف استاندارد (80/9)50/57 و (98/16)58/59 میباشد. میانگین متغیر درونزای توانمندی خانواده (16/79) و انحراف استاندارد (68/14) است.
جدول 2: ماتریس همبستگی بین متغیرهای برونزا، میانجی و درونزای مدل پیشنهادی
|
1 |
2 |
3 |
4 |
1.سرمایه روانشناختی |
1 |
|
|
|
2.معنای زندگی |
**65/0 |
1 |
|
|
3.حمایت اجتماعی |
**48/0 |
**35/0 |
1 |
|
4.توانمندی خانواده |
**43/0 |
**40/0 |
**44/0 |
1 |
جدول(2)، اطلاعات مربوط به همبستگی پیرسون بین سرمایۀ روانشناختی، معنای زندگی، حمایت اجتماعی ادراک شده و توانمندی خانواده را نشان میدهد. با توجه به نتایج ماتریس همبستگی، بین سرمایهی روانشناختی، معنای زندگی و حمایت اجتماعی ادراک شده با توانمندی خانواده رابطۀ مثبت و معنادار وجود دارد (05/0>P). همچنین بین سرمایۀ روانشناختی با معنای زندگی و حمایت اجتماعی ادراک شده نیز رابطۀ مثبت و معناداری وجود داشت. بین هر یک از مؤلفههای متغیرهای پژوهش با یکدیگر نیز همبستگی مثبت و معناداری وجود داشت.
جهت برازش الگوی پیشنهادی از الگویابی معادلات ساختاری مبتنی بر روش کوواریانس نرم افزار نسخه 24 استفاده شده و پارامترها به روش بیشینه درستنمایی (ML) برآورد شدند. نتایج شاخصهای برازش نشان داد، الگوی پیشنهادی مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخورداراست. شاخصهای برازندگی این الگو در جدول 3، نشان داده شده است.
جدول3: شاخصهای برازندگی الگوی پیشنهادی پژوهش حاضر
شاخصهای برازش |
دامنه پذیرش |
مقدار |
کای اسکوئر هنجار شده (CMIN) |
66/184 |
- |
درجه آزادی |
77 |
- |
CMIN/DF |
39/2 |
- |
سطح معناداری |
001/0 |
- |
شاخص نیکویی برازش (GFI) |
90/0< |
904/0 |
شاخص برازندگی نرم پارسیمونس (PNFI) |
5/0< |
667/0 |
شاخص برازندگی تطبیقی (CFI) |
90/0< |
948/0 |
شاخص برازندگی مقایسهای پارسیمونس (PCFI) |
5/0< |
689/0 |
شاخص برازندگی افزایشی (IFI) |
90/0< |
948/0 |
جذر میانگین مجذورات خطای تقریب (RMSEA) مقدار P برای آزمون تقریـب برازنـدگی (PCLOSE) |
08/0> 05/0< |
078/0 240/0 |
* میزان قابل قبول شاخصها PNFI, PCFI, ((>.5، CFI,GFI, IFI (>.9)، RMSEA,SRMR(<0.08)، CMIN/DF
(3 > خوب، 5> قابل قبول) (کلاین، 2016).
شاخص میزان واریانس تبیین شده متغیرهای نهفتهی درونزا را نشان میدهد. چین[71] (1998) مقادیر ، 67/0، 33/0 و 19/0 را در معادلات ساختاری به ترتیب قوی، متوسط و ضعیف توصیف میکند. ضریب تعیین متغیر توانمندی خانواده 480/0 میباشد که نشان میدهد تمامی متغیرهای برونزا و میانجی یعنی سرمایهی روانشناختی، معنای زندگی و حمایت اجتماعی ادراک شده48 درصد از تغییرات توانمندی خانواده را پیش بینی میکنند که این میزان در حد متوسط میباشد. همچنین مشاهده میشود، ضریب تعیین متغیرهای معنای زندگی، حمایت اجتماعی ادراک شده به ترتیب 55 درصد و 24 درصد در حد متوسط میباشد. جدول 4، نیز ضرایب استاندارد مسیرها و شکل 1، الگوی پیشنهادی پژوهش را نشان میدهد.
شکل 1: ضرایب استاندارد مدل پیشنهادی رابطه ساختاری سرمایه روانشناختی براساس توانمندی خانواده با میانجیگری معنای زندگی وحمایت اجتماعی ادراک شده
بنابراین با توجه به شاخصهای برآورد شده، نتایج نشان میدهد الگوی پیشنهادی توانمندی خانواده براساس سرمایهی روانشناختی دانشجویان زن متأهل دانشگاه گیلان با میانجیگری معنای زندگی و حمایت اجتماعی ادراک شده برازش دارد.
در شکل 1، اعداد روی مسیرها، وزنهای مسیر یا بتاها هستند. از میان این ضرایب، بالاترین ضریب (743/0) به مسیر سرمایهی روانشناختی و معنای زندگی اختصاص دارد و ضعیفترین ضریب (028/0-) به مسیر سرمایهی روانشناختی و توانمندی خانواده مربوط میشود. با استناد به جدول 4 میتوان ضرایب استاندارد کلیه مسیرها و مقادیر بحرانی را در الگوی پیشنهادی مشاهده کرد.
جدول4: ضرایب استاندارد مسیرهای الگوی پیشنهادی
مسیر |
ضرایب بتا |
خطای معیار |
نسبت بحرانی |
مقدار احتمال(P) |
سرمایه روانشناختی---> توانمندی خانواده |
028/0- |
094/0 |
293/0- |
770/0 |
سرمایه روانشناختی---> معنای زندگی |
743/0 |
061/0 |
882/7 |
001/0> |
سرمایه روانشناختی---> حمایت اجتماعی ادراک شده |
492/0 |
084/0 |
341/6 |
001/0> |
معنای زندگی ---> توانمندی خانواده |
375/0 |
141/0 |
039/4 |
001/0> |
حمایت اجتماعی ادراک شده ---> توانمندی خانواده |
482/0 |
070/0 |
270/6 |
001/0> |
در ادامه نتایج حاصل از روابط میانجی با استفاده از آزمون بوت استرپ در برنامه MACRO پریچر و هایز (2008) برای آزمون مسیرهای میانجی یا غیر مستقیم در جدول 5، نشان داده شدهاند.
در الگوی پیشنهادی پژوهش حاضر دو مسیر غیرمستقیم یا واسطهای وجود دارد. برای تعیین معناداری هر یک از روابط واسطهای و اثر غیرمستقیم متغیر مستقل بر متغیر وابسته از طریق میانجی از روش بوت استرپ[72] استفاده گردیده است. نتایج بوت استرپ برای مسیرهای واسطهای الگوی پیشنهادی پژوهش حاضر را میتوان در جدول(5) مشاهده نمود. در جدول 5، منظور از داده[73]، اثر غیرمستقیم در نمونهی اصلی؛ و بوت[74]، میانگین برآوردهای اثر غیر مستقیم در نمونههای بوت استرپ است. همچنین، در این جدول، سوگیری[75]، بیانگر تفاضل بین داده و بوت و خطای معیار نیز نشان دهندهی انحراف معیار برآوردهای غیر مستقیم در نمونههای بوت استرپ است.
جدول5: نتایج بوت استرپ برای مسیرهای غیر مستقیم الگوی پیشنهادی
مسیر |
شاخص |
مقدار احتمال |
|||||
داده |
بوت |
سوگیری |
خطا |
حد پایین |
حد بالا |
|
|
سرمایه روانشناختی به توانمندی خانواده از طریق معنای زندگی |
2786/0 |
1229/0 |
1556/0- |
0515/0 |
0262/0 |
2279/0 |
001/0> |
سرمایه روانشناختی به توانمندی خانواده از طریق حمایت اجتماعی ادراک شده |
2371/0 |
1449/0 |
0922/0- |
0375/0 |
0731/0 |
2208/0 |
001/0> |
بحث و نتیجهگیری
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطهی سرمایهی روانشناختی با توانمندی خانواده: نقش میانجی معنای زندگی و حمایت اجتماعی ادراک شده انجام گرفت. نتایج نشان داد الگوی ساختاری پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است و تمامی متغیرهای برونزا و میانجی 48 درصد از تغییرات توانمندی خانواده را پیشبینی میکنند که این میزان در حد متوسط میباشد. همچنین معنای زندگی و حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطهی بین سرمایهی روانشناختی و توانمندی خانواده نقش میانجیگرانه دارد.
از جمله یافتههای تحقیق حاضر این است که سرمایۀ روانشناختی بر حمایت اجتماعی ادراک شده اثر مستقیم دارد. این یافته با تحقیقات افشانی و محمدی (1394)، فروغی کلدره و همکاران (1400)، هاشم مطوری (1396) همسو است. سرمایۀ روانشناختی سازه ای ترکیبی و به هم پیوسته است که شامل 4 مولفهی ادراکی شناختی یعنی خودکارآمدی، امید، خوشبینی و تابآوری است. این مولفهها در یک فرآیند تعاملی و ارزشیابانه، به زندگی فرد معنا میدهند، تلاش فرد برای تغییر موقعیتهای فشارزا را تداوم میبخشند، او را برای ورود به صحنهی زندگی و اقدام نمودن آماده میکنند، مقاومت و سرسختی وی را در تحقق اهداف افزایش میدهند و وی را به دریافت حمایتهای اجتماعی امیدوار نگه میدارند (فروغی کلدره و همکاران، 1400). ارتباطات فعال خانوادگی و تنوع روابط اجتماعی که متضمن حمایت اجتماعی است به دلیل پویا نگهداشتن فرد، ضمن تأمین سرزندگی و امیدواری وی، از انزوای اجتماعی و افسردگی او جلوگیری میکنند و نیروی بالقوهای برای پشتیبانی سلامت و سرمایهی روانی محسوب میشوند. برای مثال، در ارتباطات اجتماعی، فرد میتواند با دیگران روابط مناسب برقرار کند، بر محیط اجتماعی مسلط شود یا هدفی برای خود انتخاب کند که همگی از ملاکهای بهزیستی و خوشبینی در زندگیاند. در مجموع داشتن افرادی برای برقراری ارتباط میتوانند ارتقای بهزیستی و سرمایهی روانی را تسهیل کنند (کوهن و ویلز ، 1985) که به موجب آن توانمندی در خانواده نیز افزایش مییابد. نتیجه اینکه هم ارتقای کیفیت روابط و هم در دسترس بودن حمایتهای اجتماعی، به غنیتر شدن احساس بهزیستی ذهنی و هیجانی و روانی در افراد میانجامد و باعث رضایت بیشتر از زندگی میشود. اگر فرد از حمایت اجتماعی بیشتر برخوردار است، تعامل با شبکهی اجتماعی افزایش یافته و اثر منفی رویدادهای زندگی کاهش مییابد. افزون بر آن پیوندهای گستردهتر اجتماعی در بستر حمایت اجتماعی افزایش مییابد. در واقع براساس نیاز به انسجام اجتماعی، حدود تعلق و ارتباط فرد با دیگران است که به زندگی معنا و مفهوم و امیدواری میبخشد.
از دیگر یافتههای تحقیق حاضر این است که سرمایهی روانشناختی بر معنای زندگی اثر مستقیم دارد. این یافته با تحقیقات امینی و همکاران (1398)، پورحسین و همکاران (1398)، همسو است. در تبیین یافتهی حاضر میتوان گفت که طبق یافتههای موجود بین معنای زندگی و امید (نریمانی و پرزور،1393)، تاب آوری(کوچکی نیا و دهقان زاده،1397) و خوشبینی(هو و همکاران ،2001 ) ارتباط وجود دارد. در رابطه با معنای زندگی و امید (به عنوان یکی از مولفههای سرمایۀ روانشناختی)، شیخ الاسلامی و عرب (1395) بیان میدارند که داشتن امید در زندگی باعث کاهش افسردگی، بالا رفتن خلق و در نتیجه بالا رفتن رضایت درونی و در نهایت رضایت از زندگی میشود. هم چنین امیدواری خود باعث افزایش معناداری در زندگی میگردد و متقابلاً معناداری در زندگی نیز امید را افزایش میدهد و این تعامل بین معنای زندگی و امید، خود باعث افزایش توانمندی در اعضای خانواده میشود. این عوامل همان طور که گفته شد از مولفههای سرمایهی روانشناختی هستند، بنابراین معنای زندگی با سرمایۀ روانشناختی مرتبط است. همانگونه که در تحقیق پورحسین و همکاران (1398) نیز این نتیجه به دست آمد.
دیگر یافتۀ تحقیق حاضر این است که معنای زندگی دررابطۀ بین سرمایۀ روانشناختی و توانمندی خانواده نقش میانجیگرانه دارد. به تعبیری دیگر معنای زندگی نقش مثبت سرمایۀ روانشناختی بر توانمندی خانواده را تشدید میکند. این یافته با تحقیقات وطنخواه و همکاران (1400)، اتفاقی و همکاران (1400)، دلفاو و همکاران (2011) لامبرت و همکاران (2010)، همسو است. در تبیین این یافته میتوان گفت افرادی که معنای زندگی دارند برای زندگی خویش هدف دارند و در مسیر نیل به هدف تلاش میکنند و از این طریق به زندگی امیدوار میمانند (فلدمن و همکاران، 2018؛ یالچین و مالکوچ، 2015). زیرا فردی که زندگی را معنادارمیبیند در برابر سختیها و مشکلات خود را نمیبازد و امیدش را از دست نمیدهد (رحیمی و همکاران، 2020) و از آنجاییکه امید نیز یکی از مولفههای سرمایۀ روانشناختی است لذا معنای زندگی با افزایش امیدواری و متعاقباً سرمایۀ روانشناختی میتواند رابطۀآن با توانمندی را تشدید کند. چراکه معنای زندگی با سرمایۀ روانشناختی رابطۀ معنادار دارد (لی، 2018) و با افزایش معنویت در زندگی میتواند مولفههای سرمایۀ روانشناختی را افزایش دهد (مقدم و رشیدی، 2020) و در کنار سرمایۀ روانشناختی میتواند رضایت زناشویی را ارتقاء دهد (پورحسین و همکاران، 1398) که نتیجهی آن میتواند افزایش توانمندی خانواده باشد. زیرا تحقیقات نشان دادهاند که معنای زندگی میتواند از طریق افزایش امید به زندگی، رضایت زندگی را در افراد ارتقاء دهد (کاراتاس و همکاران، 2021) که این مولفه خود زمینهساز توانمندی در زندگی خانوادگی است. همچنین افراد دارای معنای زندگی صبر و تحملشان نسبت به مشکلات زیادتر است و تابآورترند که از جمله مولفههای سرمایهی روانی نیز این موارد میباشد، لذا در پس هر پدیدهای معنایی را تصور و درک میکنند و از تفکر منفی و منفیبافی راجع به پدیدهها پرهیز میکنند لذا معنای زندگی منجر به تابآوری بیشتر در مقابل پدیدههای استرسزا میشود (استافین و پرولکس، 2020). لذا معنای زندگی تابآوری را ارتقاء میدهد (محسنی و همکاران، 2019؛ آینا، 2017) و از این رهگذر سرمایۀ روانشناختی افزایش مییابد و متعاقباً توانمندی تشدید میشود. در واقع تجربهی یک زندگی معنیدار با پیامدهای مثبت قابل اندازهگیری ناشی از آن در ارتباط است. معنای زندگی گزارششده توسط فرد، با سالم غذا خوردن و تغذیهی مناسب، فعالیت بدنی بیشتر، افزایش میزان رضایت از زندگی و افسردگی کمتر ارتباط دارد (براسی[76] و همکاران، 2015). وطنخواه و همکاران (1400) نشان دادند که انعطاف پذیری شناختی و معنای زندگی با سردی عاطفی زنان متأهل ارتباط منفی و معنیداری دارد. اتفاقی و جدیدی (1400) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که میان معناداری زندگی و سبک دل بستگی و عشق در زندگی زناشویی رابطهی معنیداری وجود دارد. دلفاو[77] و همکاران (2011) نشان دادند که معنای زندگی بهصورت قوی، از خانواده و ارتباطات اجتماعی در مقابل سختیها و مشکلات حفاظت میکند. همچنین، لامبرت[78] و همکاران (2010) اذعان داشتند خانواده و حمایت خانواده یکی از پیشایندهای تأثیرگذار بر معنای زندگی است. همگام با پژوهشهای انجامشده، نتایج پژوهشهای بونین و براون[79] (2002) نشان دادند انسجام و انعطافپذیری خانواده ازجمله عواملیاند که موجبات دستیابی اعضای خانواده به هدف و معنای زندگی را فراهم میآورند. در واقع میتوان اینگونه بیان کرد که مفهوم معنای زندگی ارتباط تنگاتنگی با سلامت و رفاه روانشناختی و رضایت از زندگی افراد دارد. معنادار بودن زندگی سبب پایین آمدن سطح عواطف منفی مانند اضطراب و افسردگی و بالا رفتن تابآوری میشود و در نهایت سبب کاهش خطر ابتلا به بیماریهای روانی ناشی از فشارهای زندگی و افزایش توانمندی در زندگی میگردد (فیلدمن و اسنایدر[80]، 2005). برخی از مؤلفان با توجه به یافتههای موجود، ادعا نمودهاند که وجود و احساس معنا در زندگی مانند کلیدی است که میتواند قفل و گره مشکلهای زندگی را باز نماید و باعث شود افراد کنشهای مثبتی انجام دهند (فرانکل،1963، ترجمه صالحیان و میلانی،1392). بهطورکلی یافتن معنای زندگی یکی از عوامل مهم در بهزیستی و سرمایۀ روانشناختی انسان است. داشتن معنا در زندگی با در نظر گرفتن گذرا بودن هستی و وجود انسانی بهجای بدبینی و انزوا، انسان را به تلاش و فعالیت فرا میخواند و بیان میدارد آنچه یک انسان را از پا درمیآورد رنجها و اتفاقات نامطلوب نیست بلکه بیمعنا شدن زندگی است (استگر و همکاران، 2008).
دیگر یافته تحقیق حاضر این است که حمایت اجتماعی دررابطۀ بین سرمایۀ روانشناختی و توانمندی خانواده نقش میانجیگرانه دارد. به تعبیری دیگر حمایت اجتماعی نقش مثبت سرمایۀ روانشناختی بر توانمندی خانواده را تشدید میکند. این یافته با تحقیقات رضاخانیها و همکاران (1401)، محمودپورو همکاران (1399) میکائیلی منیع و همکاران (1400)، باوارسکو و همکاران (2018) وگوموش (2015) همسو است. در تبیین این یافته میتوان گفت حمایت اجتماعی عاملی است که موجب تابآوری در مقابل مسائل زندگی از طریق افزایش سازگاری و مهارتهای مقابلهای انطباقی میشود (توکلی و مختوم نژاد، 2022؛ کوپاری و همکاران، 2018). افرادی که در مشکلات و سختیها، منابع حمایتی دارند زود در مقابل مشکلات تسلیم نمیشوند و با تکیه به حمایت روانی دریافتی از اطرافیان با مشکلات میجنگند و بر آنها غلبه میکنند (لوک و بادملی، 2021). لذا میتوان گفت حمایت اجتماعی دریافت شده اگر بالا باشد تابآوری افراد خانواده نیز ارتقاء مییابد (سلیم و همکاران، 2019). زیرا حمایت اجتماعی دریافتی از سوی دیگران تابآوری فرد را در مقایل رویدادهای استرسزا و اضطرابآور زندگی افزایش میدهد(هو و همکاران، 2021) و از آنجاییکه تاب آوری یکی از مولفههای سرمایۀ روانشناختی است از این رهگذر سرمایۀ روانشناختی و متعاقباً توانمندی خانواده نیز ارتقاء مییابد. همچنین افراد دارای حمایت اجتماعی بالا احساس میکنند که دیگران به آنان علاقه دارند، آنها را دوست دارند و در مواقع سختی و دشواری حامی و پشتیبان آنها هستند. چنین افرادی دارای اعتمادبه نفس، خودکارآمدی و خوشبینی و امیدواری بیشتری هستند(حاتمی و همکاران، 2019) که این عوامل باعث افزایش سرمایۀ روانشناختی میشوند. زیرا حمایت اجتماعی ادراک شده با سرمایۀ روانشناختی رابطۀ مستقیم و معناداری دارد (لی و کین، 2020؛ رن و جی، 2019). همچنین حمایت اجتماعی ادراک شده میتواند میزان امیدواری افراد را افزایش دهد (یاداو، 2010). هرچند برخی معتقدند این رابطه دوسویه است یعنی هم امید، ذهنیت فرد را نسبت به دریافت حمایت اجتماعی افزایش میدهد و هم حمایت اجتماعی میزان امید فرد را ارتقاء میدهد (ژیانگ و همکاران، 2020) و نتیجتاً توانمندی خانواده در افراد دارای حمایت اجتماعی ارتقاء مییابد.
در واقع ارتباطات فعال خانوادگی و تنوع روابط اجتماعی به دلیل پویا نگهداشتن فرد، ضمن تأمین سرزندگی و امیدواری وی، از انزوای اجتماعی و افسردگی او جلوگیری میکنند و نیروی بالقوهای برای پشتیبانی سلامت و سرمایۀ روانی محسوب میشوند. برای مثال، در ارتباطات اجتماعی، فرد میتواند با دیگران روابط مناسب برقرار کند، بر محیط اجتماعی مسلط شود یا هدفی برای خود انتخاب کند که همگی از ملاکهای بهزیستی و خوشبینی در زندگیاند. در مجموع داشتن افرادی برای برقراری ارتباط میتوانند ارتقای بهزیستی و سرمایۀ روانی را تسهیل کنند(کوهن و ویلز، 1985).
فرضیۀ سپر، به تبیین اثرات حمایت اجتماعی درمحافظت از افراد در برابر رویدادهای تنشزا میپردازد. این فرضیه چنین فرض میکند که حمایت اجتماعی راهبردهای مقابلهای انطباقی و سازگارانه نظیر تفسیر مجدد را موجب میشود که به نوبۀ خود برسلامتی افراد و تواتمندی خانوادهها تأثیرگذارهستند(پن و همکاران[81]، 2019). محمودپور و همکاران (1399) نشان دادند که حمایت اجتماعی ادراکشده و بهزیستی اجتماعی درتبیین صمیمیت زناشویی زنان نقش دارد. رضاخانیها و اشکان (1401) نشان دادندکه گرایش به روابط فرازناشویی به کمک متغیرهای پیشبینی همچون طرحوارههای ناسازگاراولیه و حمایت اجتماعی قابل پیشبینی است. باوارسکو و همکاران (2018) نیز نشان دادند که حمایتهای اجتماعی دریافتی از سرپرستان، دوستان، همکاران و وابستگان میتواند بسیاری از علائم روانشناختی از قبیل افسردگی و اضطراب را تعدیل کند. در ارتباطات اجتماعی، فرد میتواند با دیگران روابط مناسب برقرار کند، بر محیط اجتماعی مسلط شود یا هدفی برای خود انتخاب کند که همگی از ملاکهای بهزیستی و خوشبینی در زندگیاند. در مجموع داشتن افرادی برای ارتباط در خانواده میتوانند ارتقای بهزیستی و سرمایهی روانی را تسهیل کنند(کوهن و ویلز، 1985) که به موجب آن باعث بالا رفتن توانمندی در خانواده میگردد. نتیجه اینکه هم ارتقای کیفیت روابط و هم در دسترس بودن حمایتهای اجتماعی، به غنیتر شدن احساس بهزیستی ذهنی و هیجانی و روانی در افراد میانجامد و باعث رضایت بیشتر از زندگی میشود. اگر فرد از حمایت اجتماعی بیشتر برخوردار باشد، تعامل با شبکۀ اجتماعی افزایش یافته و اثر منفی رویدادهای زندگی کاهش مییابد. افزون بر آن پیوندهای گستردهتر اجتماعی در بستر حمایت اجتماعی افزایش مییابد. در واقع براساس نیاز به انسجام اجتماعی، حدود تعلق و ارتباط فرد با دیگران است که به زندگی معنا و مفهوم و امیدواری میبخشد. در غیر این صورت هر چیزی ممکن است وسیلهای برای خلاص شدن انسان از زندگی شود. حمایت اجتماعی ادراکشده، احساس ارزشمندبودن به فرد میدهد و این مسئله که فرد بخشی از شبکۀ اجتماعی است، به او فرصتهایی برای ارتباط با دیگران و نیز تثبیت ارتباطات با ارزش میدهد (چادویک و کولینز[82]، 2015).
در مجموع نتایج نشان داد که مدل معرفی شده با مدل آزمون شده برازش دارد و میتواند با اطمینان بالا نقش میانجی معنای زندگی و حمایت اجتماعی ادراک شده را در رابطهی بین سرمایۀ روانشناختی و توانمندی خانواده نشان دهد. ارتباطات فعال خانوادگی و تنوع روابط اجتماعی و حمایت اجتماعی به دلیل پویا نگهداشتن فرد، ضمن تأمین سرزندگی و امیدواری، از انزوای اجتماعی و افسردگی او جلوگیری میکنند و نیروی بالقوهای برای پشتیبانی سلامت و سرمایۀ روانی محسوب میشوند که موجبات افزایش توانمندی خواهد شد. جستجو و یافتن معنا در زندگی به افراد کمک میکند تا دغدغههای اصلی خود را در زندگی شناسایی کنند و بتوانند راهبردهایی انعطافپذیر و سازگارانه و امیدوارانه را در راستای دستیابی به اهدافشان در زندگی اتخاذ کنند. به همین سبب، وجود معنا یک کیفیت روانشناختی مثبت و مطلوب در زندگی در نظر گرفته میشود که باعث بالا رفتن امید، خودکارآمدی، تابآوری و خوشبینی در زندگی میگردد و متعاقب آن توانمندی خانواده را نیز افزایش میدهد. از جمله محدودیتهای پژوهش حاضر عدم دسترسی آسان به افراد نمونه به دلیل شیوع ویروس کووید 19 و دشواری انتخاب آنها و نیز همکاری سخت زنان متاهل برای پاسخگویی به پرسشنامهها، خصوصاً در صفحات مجازی و در نتیجه کمبود ارتباط قوی با پاسخ دهندگان برای جذب بهتر آنها به پاسخگویی به پرسشهای ارائه شده بود. از دیگر محدودیتهای پژوهش حاضر محدود بودن به منطقه جغرافیایی خاص شهر رشت (دانشجویان زن متاهل دانشگاه گیلان) و محدود بودن امکان تعمیم نتایج آن به سایر مناطق جغرافیایی است، لذا پیشنهاد میشود پژوهش در مناطق جفرافیایی دیگر و دانشجویان مرد متاهل انجام پذیرد تا امکان تعمیم نتایج حاصل شود. همچنین پیشنهاد میشود تحقیق حاضر به شکل مقایسهای در دانشجویان مرد و زن متاهل انجام شود تا تفاوتهای احتمالی مشخص شود. با توجه به عدم ارتباط مستقیم سرمایۀ روانشناختی با توانمندی خانواده پیشنهاد میشود این ارتباط در پژوهشهای دیگر و جمعیتهای دیگر تکرار شود زیرا پرسشنامۀ توانمندی شام و ابعاد آن پیشینه ای بسیار اندک در تحقیقات ایرانی دارد لذا پیشنهاد میشود این ابزار در تحقیقات دیگر مورد استفاده قرار بگیرد.
[1]. Altgelt, E
[2]. Jung-Yoon, L
[3]. Jin, B & Ahn, H
[4]. Danışman, I. & Tiftik, N
[5]. Conoley, C. & Conoley, J
[6]. Psychological Capital
[7]. Kesheri Behera.S, Barmola, K
[8]. Liran, B. & Miller, P
[9]. Saadat, S
[10]. Luthans, F
[11]. Lee, M. & Park, S
[12]. Zeng, K
[13]. Carmona-Halty, M
[14]. Luthans, F
[15]. Jiang, Y
[16]. Hope
[17]. Optimism
[18]. Tolerance
[19]. Efficacy
[20]. Carver, C
[21]. Lau, S
[22]. Mathew, J
[23]. Liem, A
[24]. Support resources
[25]. Cheng, Y
[26]. Wilson, J
[27] .Lök, N., & Bademli, K
[28]. Coppari, N
[29] .Hou, T
[30]. Ren, Y & Ji, B
[31]. Li, Y & Qin, S
[32]. Yadav, S
[33]. Xiang , G
[34]. Penn, T
[35]. Chou, J
[36]. Martínez-Rico, G
[37]. Bavaresco, D
[38]. Gümüş, H
[39]. Meaning of Life
[40]. Volkert, J
[41]. Purpose
[42]. Motivational
[43]. Understanding
[44]. Cognitive
[45]. Responsibleaction
[46]. Behavioral
[47]. Evaluation
[48]. Enjoyment
[49]. Pure
[50]. Bin khunain, S & Al Tamimi, N
[51]. Yalçın, İ., & Malkoç, A
[52]. Karataş , Z
[53]. Feldman , D
[54]. Steger, M
[55]. Brassai , L
[56]. Delle Fave, A
[57]. Lambert, N
[59]. Li, Y
[60]. Ostafin, B & Proulx,T
[61]. Aiena, B
[62]. Conoley, C & Conoley, J
[63]. Klein, R
[64]. Psychological Capital (PC)
[65]. Family Strengths Scale (FSS)
[66]. Meaning of Life Questionnaire
[67]. Steger, M
[68]. Steger, M & Shin, J
[69]. Perceived social support scale
[70]. Zimet, G
[71]. Chin, W
[72]. Bootstrap
[73]. Data
[74]. Boot
[75]. Bias
[76]. Brassai, L
[77]. Delle Fave, A
[78]. Lambert, N
[80]. Feldman, D& Snyder, C
[81]. Penn, T
[82]. Chadwick, K & Collins, P