نقش هویت زنان مهاجر مسلمان درکشورهای اروپایی بر همگرایی فرهنگی

نویسندگان

1 دانشگاه علامه طباطبایی

2 دانشگاه علامه طباطبایی نور اصفهان

چکیده

زنان مسلمان، به دلایل مختلف از جمله دلایل اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و آموزشی، اجتماعی نظیر وقوع جنگ و یا فرار از فقر و گرسنگی، تبعیت از خانواده و سایر عوامل مهاجرت می­کنند. هدف این مطالعه شناخت همگرایی زنان مسلمان مهاجر در شهرهای بروکسل و پاریس وتاثیر هر یک از هویت­های چهارگانه (قومی، ملی، مذهبی، جهانی) بر همگرایی و واگرایی و طرد ایشان می باشد. این پژوهش به روش پیمایشی در جامعه آماری مسلمانان مهاجر در دو شهر پاریس و بروکسل انجام شده است. با توجه به عدم دسترسی به آمار مسلمانان مهاجر برحسب جنسیت، نمونه زنان مسلمان مهاجر مورد بررسی در این مقاله 212 نفر از پاسخگویان مونث می­باشند که برحسب روش نمونه­گیری گلوله برفی[1] در جمعیت نمونه قرار گرفته­اند. یافته­ها نشان می­دهد، هویت جهانی همان­گونه که مورد انتظار است با همگرایی رابطه معنادار و مثبت و با واگرایی و طرد، رابطه منفی و معکوس دارد. انسجام درونی و هویت قومی و واگرایی نیز مطابق انتظار با همگرایی، رابطه معکوس دارند. یعنی با افزایش هویت قومی و انسجام درونی و طرد پاسخگویان، همگرایی کاهش می­یابد و برعکس. تحلیل رگرسیون متغیرهای تحقیق و مقدار2R نشان داد که در کل مدل مقیاس ها و معرف­های هویت قومی، ملی، دینی و جهانی توانسته است حدود 91 درصد از واریانس همگرایی را تبیین کند.

کلیدواژه‌ها