نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری تخصصی مشاوره، گروه مشاوره، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی، سنندج، ایران
2 دانشیار گروه مشاوره خانواده، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی، سنندح، ایران
3 استاد یار گروه روان شناسی، واحد کرمانشاه، دانشگاه آزاد اسلامی، کرمانشاه، ایران
چکیده
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
نویسندگان [English]
The purpose of this research was to evaluate the effectiveness of the marital compatibility model based on the dimensions of intelligence on the emotional intelligence of compatible and incompatible couples in Kermanshah city in 2022-2023. In terms of the practical purpose and in terms of the implementation method, the present research was descriptive of the content analysis type (by reviewing the research literature in the field of marital adjustment model based on intelligence dimensions and also the opinions of experts in the field of family counseling). The statistical sample of the qualitative part was to develop a training package for compatible and incompatible couples living in Kermanshah city (10 family counseling specialists) in the year 2022-2023. In order to sample according to the purposeful sampling method, 40 compatible and incompatible couples of Kermanshah city were selected to extract the components of the marital compatibility model based on the dimensions of intelligence and to investigate the effect of independent variables, a training package approach was developed for 10 couples and for the control group. Also, 10 compatible and incompatible couples were selected and randomly placed in experimental and control groups. The results showed that the intervention of the marital compatibility model based on intelligence dimensions had a significant effect on increasing emotional intelligence and its components (P=0.001). Therefore, it can be concluded that the model of marital compatibility based on the dimensions of intelligence can be considered by psychologists and counselors in premarital counseling and family counseling.
کلیدواژهها [English]
اثربخشی الگوی سازگاری زناشویی مبتنی بر هوش هیجانی و روابط زوجین شهر کرمانشاه صدریه ندری | امید مرادی | حسن امیری چکیده هدف از انجام پژوهش اثربخشی الگوی سازگاری زناشویی مبتنی بر هوش هیجانی و روابط زوجین شهر کرمانشاه در سال 1402-1401 بود. طرح پژوهش در این مطالعه آمیخته اکتشافی (کیفی-کمّی) بود. روش پژوهش در قسمت کیفی از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش اجرا تحلیل محتوا بود و در قسمت کمّی نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون با گروه آزمایش و گواه بود. در بخش کیفی با بررسی ادبیات تحقیق در زمینه الگوی سازگاری زناشویی مبتنی بر ابعاد هوش و همچنین نظرات متخصصان به تدوین الگوی سازگاری زناشویی مبتنی بر ابعاد هوش پرداخته شد. به این صورت که در این مطالعه مصاحبه از نوع نیمه ساختارمند بود. مصاحبه با چند سؤال بازپاسخ(پس از تأیید متخصصان) در مورد الگوی سازگاری زناشویی مبتنی بر ابعاد هوش جهت دستیابی به اطلاعات عمیقتر پرسیده شد تا مصاحبه شونده دیدگاه خود را نسبت به موضوع آنطور که تجربه کرده و میکند، با استفاده از زبان و لغات خود تشریح نمود. سپس پاسخ سؤالات در قالب تحلیل محتوا کد گذاری شده و بعد از آن بسته سازگاری زناشویی مبتنی بر ابعاد هوش طراحی شد. نمونه آماری بخش کیفی، (10 نفر از متخصصان حوزه مشاوره خانواده) در سال 1402-1401 بود. جهت نمونه گیری با توجه به روش نمونه گیری هدفمند، 40 نفر از زوجین شهر کرمانشاه جهت استخراج مولفههای الگوی سازگاری زناشویی مبتنی بر ابعاد هوش و برای بررسی تاثیر متغیرهای مستقل، رویکرد بسته آموزشی تدوین شده 10 زوج و برای گروه کنترل نیز 10 زوج انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل قرار گرفتند. نتایج حاصل از کدگذاری مولفههای اصلی الگوی سازگاری زناشویی مبتنی بر ابعاد هوش هیجانی شامل حل مساله، شادمانی، تحمل فشار روانی، خودآگاهی هیجانی، خوش بینی، انعطاف پذیری، روابط بین فردی، مسئولیت پذیری اجتماعی و همدلی بود. همچنین مداخله الگوی سازگاری زناشویی مبتنی بر ابعاد هوش بر افزایش هوش هیجانی و مولفههای آن تاثیر معناداری داشته است (001/0=P). بنابراین میتوان نتیجه گرفت الگوی سازگاری زناشویی مبتنی بر ابعاد هوش میتواند در مشاورههای پیش از ازدواج و مشاوره خانواده مورد توجه روانشناسان و مشاوران قرار گیرد. کلیدواژهها: الگوی سازگاری زناشویی، ابعاد هوش، هوش هیجانی، زوجین. مقدمه ازدواج پیوندی اجتماعی و صمیمانه میان زن و شوهر است که از یک سو میتواند زمینه شادمانی و امیدواری را فراهم آورد و از سوی دیگر باعث رنج و ناراحتی عمیق میشود (آپاتینگا و تنکورانگ ، 2021). خانواده نهادی است که به اعضای خود احساس امنیت و آرامش میبخشد و زوجین سالم، خانواده سالم را میسازند و خانواده سالم، جامعه سالم را تشکیل میدهند (کیم و واراناسی ، 2019). ازدواج در عین اینکه میتواند صمیمانهترین و راحتترین رابطه ممکن باشد، در همان حال میتواند صدمات خیلی شدیدی را به زوجین و سایر اعضا خانواده وارد کند(گودرزی، شیری و محمودی، 1397). امروزه جوامع مختلف به دنبال الگوهای بومی در زمینه تحکیم، بهبود و استحکام سلامت خانواده هستند. جامعه چین مشکلات زوجی را به عنوان یک مسأله اساسی و با فوریت مداخله تعریف کرده است(کائو و همکاران ، 2017 و کائو و همکاران، 2019). استحکام خانواده و سازگاری زوجین و کاستن از ناسازگاری از عوامل مهمی است که بهطور کلی خانواده را تحت تأثیر قرار میدهد (عمادی و همکاران، 1399). بنابراین یکی از عواملی که در زوجین نیازمند بررسی است مفهوم سازگاری زناشویی است. سازگاری زناشویی فرایند اصلاح، سازش و دگرگونی فرد و الگوهای تعاملی زوجین به منظور دستیابی به حداکثر رضایت در رابطه دانسته شده است(بالی ، 2010). سازگاری زناشویی یکی از عوامل اصلی موثر بر کیفیت زندگی در روابط زناشویی است. این به نگرش مثبت افراد نسبت به رابطه زناشویی آنها اشاره دارد (مردانی و مرعشی و عباسپور، 1401). سازگاری زناشویی به نگرش خوش بینانه افراد اشاره دارد به همین ترتیب، زن و شوهر از ازدواج و دلبستگی خود احساس شادی و رضایت میکنند (کندل و تارلیک ، 2019). گریف و مالهربی (2000) سازگاری زناشویی را توانایی زوجین برای ایجاد یک رابطه سالم ، متقابل و پایدار در زندگی زناشویی تعریف میکنند. این توانایی شامل ارتباط موثر، حل مسئله، درک و همدلی، احترام متقابل و پذیرش تفاوتها و تنوعها است. سازگاری زناشویی شیوهای است که افراد متأهل به طور فردی یا با یکدیگر، جهت تداوم ازدواج سازگار میشوند. به طوری که سازگاری زناشویی یکی از مهمترین فاکتورها در تعیین ثبات و تداوم زندگی زناشویی است (سیسک ، ۲۰۰۹). پژوهشها در سالهای گذشته نشان داده که سازگاری زناشویی در زندگی زوجها پیامدهای مثبت فراوانی داشته و عدم سازگاری آنها با هم، عواقب انکارناپذیری بر سلامتی و رابطه آنان به دنبال خواهد داشت(سلطانی و همکاران، 1399). ناسازگاریهای زناشویی تأثیر عمیق منفی بر روابط زوجین و پیرو آن بر بافت و روابط خانوادگی میگذارد (محمودپور و همکاران، 1400). لذا یکی از دستاوردهای تحولات نهاد خانواده و از عوامل تهدید کننده بنیان و کانون خانواده ناسازگاریهایی است که در روابط بین زوجین بروز پیدا میکند(پارک و پارک ،2019). وجود اختلافات و ناسازگاری زناشویی باعث میشود زوجین مشکلاتی همچون خصومت زناشویی و پایین بودن امنیت هیجانی فرزندان (ساوتویک، لوترت و گربر ، 2016)، نشانگان افسردگی(ترومبلو، پست و اسمیت ، 2019)، شادکامی پایین در فرزندان(پینز و همکاران، 2021) را تجربه کنند. آگاهی و اطلاع زوجین از نقش خود در ایجاد رابطهای صحیح و ثمربخش از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ اما گاهی پس از مدتی ممکن است زن یا شوهر یا هر دوی آنها نسبت به عمق و شکل رابطه خود دچار تردید شوند؛ چرا که در فاصلههای روانی بین توقعات خود از زندگی و واقعیتهای زندگی زناشوییشان هماهنگی لازم را نمی بینند و ناسازگاری زناشویی را احساس میکنند(کشلاقی و همکاران، 1399). احتمال میرود که یکی از مهمترین عوامل مرتبط با سازگاری زناشویی، میتواند هوش هیجانی باشد. بنابر نظر فیتنس (2001) هوش هیجانی یا حداقل برخی از جنبههای آن ظرفیت غنی سازی یک ازدواج توام با سازگاری مطلوب و با ثبات را دارد، و افراد دارای هوش هیجانی بالاتر در مقایسه با افراد با هوش هیجانی پائین رضامندی زناشویی بیشتری را تجربه میکنند. در نتیجه یافتن نشانههای بیکفایتی عاطفه، خطوط فکری یا رفتار اشتباهی که میتواند یک زوج را به سوی جدایی بکشاند، نقش حیاتی هوش هیجانی را در بقای ازدواج به اثبات میرساند (گلمن ، 1995). هوش هیجانی به عنوان بازتابی از توانایی ما در برخورد موفقیت آمیز با افراد مختلف در محیطهای مختلف میباشد. هوش هیجانی نشان دهنده توانایی فرد برای مقابله با چالشهای محیطی روزانه و ارتقای موفقیت فرد است (اوگونوی ، 2018). صاحبنظران و پژوهشگرانی که به مطالعه علمی هوش هیجانی میپردازند، معتقدند که هوش هیجانی میتواند کاربردها و تأثیرات مهمی بر فعالیتهای گوناگون آدمی نظیر رهبری و هدایت کردن دیگران، رشد حرفهای، سلامت روانی، زندگی خانوادگی و زناشویی داشته باشد (سیاروچی، چان و کاپوتی ، 2015). اسماعیل پناه(1401) پژوهشی با عنوان بررسی رابطه ی هوش هیجانی با سازگاری زناشویی در زوجین انجام داد و به این نتیجه رسید بین هوش هیجانی با سازگاری زناشویی رابطه معنا داری وجود دارد. غریب کرهیی (1401) پژوهشی با عنوان رابطه هوش هیجانی و رضایت زناشویی با سازگاری زناشویی در زنان شاغل انجام داد و به این نتیجه رسید بین هوش هیجانی و سازگاری زناشویی و بین سازگاری زناشویی با رضایت زناشویی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. دیلدار و همکاران (2012) در پژوهشی با هدف پیدا کردن رابطه بین هوش هیجانی و سازگاری زناشویی به این نتیجه دست یافتند که هوش هیجانی با سازگاری زناشویی رابطه مثبت دارد. فینچام و بیچ (2010) معتقدند که فقدان هوش هیجانی با مشکلاتی در روابط بین فردی و درون فردی در زندگی زناشویی همراه است. نتایج پژوهش آبیدون و همکاران (2022) نشان داد که بین هوش هیجانی و سازگاری زناشویی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج پژوهش زماچینسکا- ویتک و همکاران (2019) نشان داد که در مقایسه با مردان، زنان به طور قابل توجهی سطوح بالاتری از هوش هیجانی را نشان دادند. نتایج این پژوهش نشان داد که هوش هیجانی یک پیشبینی کننده قوی برای همه ابعاد ارتباطی است، زمانی که متغیرهای جمعیتی تحت کنترل بودند. نتایج پژوهش نوابی نژاد، رستمی و پارساکیا(1402) نیز نشان داد که هوش هیجانی نقش سرکوبکنندهای در گرایش به خیانت زناشویی و ناسازگاری زناشویی دارد. بنابراین با توجه به نتایج پژوهشهای مختلف میتوان گفت که هوش هیجانی در سازگاری زناشویی نقش دارد. با نگاهی به پژوهشهای پیشین در حوزه متغیرهای ابعاد هوش آشکار است که این پژوهشها اکثرا حول محورهایی غیر از مبحث مهم سازگاری زناشویی بوده است. از طرفی بر طبق پژوهشهای روشنی و همکارانش (۱۳98) در طی سه دههی اخیر، جامعه ایران شاهد افزایش آمار طلاق بوده، بنابراین ضرورت شناسایی علل و همچنین طرح ریزی الگویی برای پیشگیری از فروپاشی خانواده را نمایان میسازد. نظر به بدیع بودن جوانب ابعاد هوش همچنین اهمیت آن در جوانب زندگی فردی و اجتماعی افراد و نیز افزایش برداشت مشترک از روابط زناشویی، بهبود ارتباطات عاطفی و اجتماعی بین همسران، افزایش توانایی در مدیریت خشم و استرس، ارتقا همکاری و تعامل در مسائل روزمره، افزابش سطح همدلی و همزیستی در رابطه و در نهایت ارائه رویکرد جدید در رابطه با بهبود روابط زناشویی با ترکیب مولفههای سازگاری زناشویی و ابعاد هوش، هدف از انجام این پژوهش اثربخشی الگوی سازگاری زناشویی مبتنی بر هوش هیجانی و روابط زوجین شهر کرمانشاه میباشد. روش پژوهش طرح پژوهش در این مطالعه آمیخته اکتشافی (کیفی-کمّی) است. روش پژوهش در قسمت کیفی از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش اجرا تحلیل محتوا بود و در قسمت کمّی نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون-پسآزمون با گروه آزمایش و گواه بود. در بخش کیفی با بررسی ادبیات تحقیق در زمینه الگوی سازگاری زناشویی مبتنی بر ابعاد هوش و همچنین نظرات متخصصان به تدوین الگوی سازگاری زناشویی مبتنی بر ابعاد هوش پرداخته شد. به این صورت که در این مطالعه مصاحبه از نوع نیمه ساختارمند بود. مصاحبه با چند سؤال بازپاسخ(پس از تأیید متخصصان) در مورد الگوی سازگاری زناشویی مبتنی بر ابعاد هوش جهت دستیابی به اطلاعات عمیقتر پرسیده شد تا مصاحبه شونده دیدگاه خود را نسبت به موضوع آنطور که تجربه کرده و میکند، با استفاده از زبان و لغات خود تشریح نمود. سپس پاسخ سؤالات در قالب تحلیل محتوا کد گذاری شده و بعد از آن بسته سازگاری زناشویی مبتنی بر ابعاد هوش طراحی شد. کلیه مصاحبهها با اطلاع قبلی مصاحبهشوندگان و ضمن اخذ رضایت آنها ضبط شد. بلافاصله بعد از انجام مصاحبه اطلاعات جمعآوریشده پیادهسازی گردید. علاوه بر ضبط کردن صدا در حین مصاحبه یادداشتبرداری نیز انجام شد تا هرگونه رفتار غیرکلامی یا رفتار بیرونی ثبت و مستند گردید. در قسمت دوم تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و روش اجرا نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه آماری بخش کیفی، جهت تدوین بسته آموزشی زوجین ساکن در شهر کرمانشاه (10 نفر از متخصصان حوزه مشاوره خانواده) در سال 1402-1401 بود. جهت نمونه گیری با توجه به روش نمونه گیری هدفمند، 40 نفر از زوجین شهر کرمانشاه جهت استخراج مولفههای الگوی سازگاری زناشویی مبتنی بر ابعاد هوش و برای بررسی تاثیر متغیرهای مستقل (رویکرد بسته آموزشی تدوین شده 20 نفر و برای گروه کنترل نیز 20 نفر از زوجین انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل قرار گرفتند. در نمونه گیری هدفمند بر اساس معیار ورود (ازدواج اول آنها باشد و سن بین 20 تا 55 سال داشته باشند و داوطلب حضور در پژوهش باشند) نمونهها انتخاب شدند. ابزار سنجش مقیاس سازگاری زناشویی دو نفره اسپانیر(DAS): پرسشنامه سازگاری زناشویی گراهام بی اسپانیر توسط اسپانیر در سال ۱۹۷۶ با هدف سنجش سازگاری بین زن و شوهرها و یا هر دو نفری که باهم زندگی میکنند تنظیم شد. این مقیاس شامل ۳۲ سوال است که چهار بعد رضایت دونفری، همبستگی دو نفری، توافق دو نفری و ابراز محبت را سنجش میکند. پاسخ دهی به ۳۲ سوال این مقیاس به سبک لیکرت است. نمره کلی این مقیاس از ۰ تا ۱۵۰ با جمع نمرات سوالها به دست میآید افرادی که نمره آنها ۱۰۱ و با کمتر از آن باشد از نظر اسپانیر (۱۹۷۹) دارای مشکل تلقی میشوند. اسپاینر (۱۹۷۹) اعتبار و روایی این مقیاس را در سطح نمرات کلی ۹۶/. و برای مقیاسهای فرعی به ترتیب برای رضامندی دو نفره ۹4/ برای توافق دو نفره ۹۰/، برای همبستگی دو نفره 86/0 و برای ابراز محبت و عواطف در روابط دو نفره ۷۳/. تعیین کرد(ثنایی، 1379). در پژوهش ملا زاده (۱۳۸۱) با اجرا در فاصله زمانی ۳۷ روز بر روی ۹۲ نفر از نمونه ی مورد بررسی ضریب قابلیت اعتماد به روش با زآزمایی ۸۹ به دست آمد و آلفای کرانباخ این پرسشنامه ۸۹/0 تعیین شد. برای برآورد روایی با اجرای همزمان این پرسشنامه و پرسشنامه سازگاری زناشویی لاک والاس ضریب قابلیت اعتماد برای ۷۹ نفر از زوجهای مشابه با زوج نمونه، ۹۰ به دست آمد. در پژوهش حاضر میزان آلفای کرونباخ 88/0 محاسبه شد. پرسشنامه هوش هیجانی بار ان(1997): این آزمون، دارای 90 سؤال و 15 مؤلفه میباشد که توسط بار– اُن برروی 3831 نفر از 6 کشور (آرژانتین ، آلمان، هند ، نیجریه و آفریقای جنوبی) که 8/48 درصدآنان مرد و 2/51 درصد آنان زن بودند، اجرا شد و به طور نظامدار در آمریکای شمالی هنجاریابی گردید. این مؤلفهها عبارتند از حل مساله، خوشبتی یا شادمانی، استقلال، تحمل فشار روانی خودشکوفایی، خودآگاهی هیجانی، واقع گرایی، روابط بین فردی، خوشبینی، عزت نفس، کنترل تکانشی، انعطافپذیری، مسئولیتپذیری اجتماعی، همدلی و خودابزاری. هر خرده مقیاس 6 سوال دارد، حداقل نمره 6 و حداکثر نمره 450 و میانه 270 برآورده شده است. هر چه نمره فرد در کل آزمون با هریک از خرده مقیاسها بیشتر باشد دلیل بر برتری فرد در آن جنبه از هوش هیجانی است (دژکام، 1381؛ منتظرغیب، احقر و کیخانژاد، 1391). لشکری (1381)، در پژوهشی پایایی و روایی آزمون هوش هیجانی را در میان دانشجویان دانشگاههای تهرانرمورد مطالعه قرار داد و با استفاده از روش کرونباخ 92% را برای پایایی کل پرسشنامه به دست آورد که بیانگر پایایی بالای پرسشنامه است (لشکری، 1381؛ منتظرغیب، احقر و کیخانژاد، 1391). به گزارش فاتحی (1388) اعتبار این پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ برای دانشجویان پسر 74% و برای دانشجویان دختر 68% و برای کل افراد 93% به دست آمده است؛ همچنین ضریب اعتبار به روش زوج و فرد نیز 88% به دست آمده است. طبق این گزارش بین میانگین نمره هر یک از خرده مقیاسها و میانگین کل پرسشنامه، رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد؛ یعنی تمام خرده مقیاسهای موجود در پرسشنامه با متغیر هوش هیجانی رابطه مستقیم دارد (فاتحی، 2009؛ به نقل ازتابش و زارع، 1391). در پژوهش حاضر میزان آلفای کرونباخ 91/0 به دست آمد. بسته سازگاری زناشویی مبتنی بر ابعاد هوش در زوجین: پروتکل آموزشی شامل 10 جلسه 60 دقیقهای بود که با استفاده از اسناد بازیابی شده در نتیجه جستجو در منابع و پایگاههای اطلاعاتی و مصاحبه با متخصصان موضوعی تدوین شد. ارزشیابی اولیه به منظور نیازسنجی آموزشی بوسیله بحث گروهی متمرکز و مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شد. بحث گروهی متمرکز با زنان و مردان متاهل، زوجین به منظور دریافت اطلاعات غنی تر و عمیق تر انجام شد(10 بحث گروهی و 10 مصاحبه انجام شد). مصاحبهها با اجازه شرکت کنندگان ضبط و سپس جهت تحلیل تایپ شد. به منظور هدایت مصاحبه از راهنمای مصاحبه استفاده و راهنمای سؤالهای مصاحبه به وسیله مرور متون و مطالعه مقدماتی، نظر متخصص و اساتید حوزه مشاوره و رواندرمانی خانواده تهیه شد. مصاحبهها با 12 سوال باز پاسخ به شرح زیر انجام شد. به عنوان یک متخصص خانواده توضیح دهید چه رابطه ای بین هوش زوجین و سازگاری زناشویی وجود دارد؟ به نظر شما کدام یک از ابعاد هوش بر سازگاری زوجین موثر است؟ مولفههای هر بعد هوش که با سازگاری مرتبط است را بیان کنید؟ جهت طراحی سوالات در این زمینه برای زوجین چه پیشنهادی دارید؟ به عنوان یک متخصص حوزه خانواده تا چه اندازه به مسئله هوش زوجین پرداخته اید و جهت ارتقای آن از چه رویکردی استفاده کرده اید؟ جهت طراحی برنامه ی آموزش براساس ابعاد هوش جهت ارتقای سازگاری زناشویی چه پیشنهادی دارید؟ به نظر شما کدام بعد هوش و کدام مولفه آن جهت اولین گام برنامه آموزشی بهتر است مورد آموزش قرار گیرد؟ در خصوص اولویتبندی اهمیت ابعاد هوش در سازگاری زناشویی چه نظری دارید؟ به نظر شما جهت ارتقای هر یک از ابعاد هوش که بر سازگاری زناشویی موثر است چه تکنیکی مناسب است؟ به نظر شما تکالیف زوجین جهت ارتقای ابعاد هوش به صورت فردی باشد یا گروهی و محتوای آن چگونه باشد؟ سوالات برای زوجین عبارتند از: 1. به نظر شما برای غلبه بر مشکلات زندگی زناشویی باید چگونه عمل کرد؟ 2.واکنش شما وقتی در زندگی زناشویی تصمیمی میگیرید و نتیجه آن اشتباه از آب در میآید چیست؟ 3.توانایی در یافتن معنا و هدف زندگی چگونه به شما کمک میکند با موقعیتهای استرسزای زندگی سازگاری یابید؟ 4. در موقعیتهای دشوار زندگی زناشویی چگونه احساس آرامش خود را حفظ میکنید؟ سپس شرکت کنندگان در بحثهای گروهی با حداکثر تنوع از نظر تحصیلات، سن، وضعیت اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی انتخاب شدند. لازم به ذکر است تعهدات اخلاقی جهت حفظ حقوق مشارکت کنندگان مورد توجه قرار گرفت و در نهایت بسته پس از کدگذاری و مقوله بندی با نرم افزار ماسکیودا، تدوین و طراحی گردید. با توجه به نوع پژوهش، روش مورد استفاده از نوع هدفمند و به صورت گلوله برفی با استفاده از نرم افزار مکس کیودا20 بوده است. این روشی است که واحدهای نمونه نه تنها اطلاعاتی در مورد خودشان بلکه در مورد واحدهای دیگر جامعه نیز ارائه میدهند و از آن جایی که هدف جمع آوری اطلاعات با کیفیت قابل اتکا است به همین جهت نمونههایی انتخاب شده که غنی باشند و بتوانند تصویر مطمئنی از پدیده مورد مطالعه ارائه نمایند. در پژوهشهای کیفی تعداد نمونه با معیار اشباع نظری تعیین میشود به این معنی زمانی که پژوهشگر به این نتیجه میرسد که انجام مصاحبه بیشتر، اطلاعات بیشتر را در اختیار وی قرار نمی دهد و صرفاً تکرار اطلاعات قبلی است، در این حالت پژوهشگر جمع آوری اطلاعات را متوقف میکند. روش رسیدن به الگو سازگاری زناشویی مبتنی بر ابعاد هوش در پژوهش حاضر عبارتند از: 1-مطالعه تحقیقات مرتبط با سازگاری زناشویی مبتنی بر ابعاد هوش ، 2- تعیین مولفههای سازگاری زناشویی مبتنی بر ابعاد هوش بر اساس مطالعات، 3- طراحی سوالات مصاحبه بر اساس مطالعات و ارسال به اساتید جهت ارایه نظرات تخصصی، 4- انتخاب نمونه جهت اجرای مصاحبه5- تحلیل محتوای مصاحبات جهت استخراج مولفههای سازگاری زناشویی مبتنی بر ابعاد هوش 6- طراحی الگوی سازگاری زناشویی مبتنی بر ابعاد هوش بر اساس نتایج مطالعات و مصاحبهها. جزییات هریک از جلسات در جدول شماره 1 خلاصه شده است. جدول 1. بسته سازگاری زناشویی مبتنی بر ابعاد هوش در زوجین (منبع ادبیات پژوهش و مصاحبه با متخصصان) شماره جلسه عنوان جلسه هدف محتوا تکنیک تکلیف 1 معارفه معرفی اعضا، بیان قوانین جلسات مثل: احترام به یکدیگر، گوش دادن، رازداری، حضور منظم در جلسات بیان اهداف جلسات ابتدا آموزش دهنده خود را معرفی میکند و سپس قوانین گروه را مشخص میکند و پس از آن اهداف جلسات و طول هر جلسه و چگونگی برگزاری جلسات را بیان میکند و در پایان از زوجین میخواهد خود را به طور کامل معرفی کنند و به قوانین گروه پایبند بماننند . سخنرانی انگیزشی از زوجین خواسته میشود در منزل یکبار دیگر به مرور قوانین بپردازند و اگر موافق هستند تعهدنامه در خصوص پایبندی به قوانین و آوردن آن در جلسه بعدی 2 خودآگاهی آموزش زوجین درخصوص شناخت و درک نیازها، نقاط ضعف ،توانمندیها ، استعدادها ، اهداف و نیازها در این جلسه ابتدا به زوجین درباره مفهوم اهداف،نیازها،علایق، امکانات، نقاط ضعف و قوت باورها، ارزشها آموزش داده میشود که خودش را بشناسد و سپس وقت مشخصی به زوجین داده میشود تا لیستی از افکار، احساسات ،ویژگیها و نقاط قوت و ضعف و اهداف و نیازها و خواستههایش خودش تهیه کنند و آنرا با همسرشان به اشتراک بگذارند و هر فرد ابتدا خود و سپس درباره همسرش صحبت کند بارش فکری، ثبت و یادداشت برداری در منزل با همسر خود درباره آنچه امروز آموخته اند صحبت کنند و دوباره روبروی یکدیگر خودشان را به طور کامل معرفی کنند تا یکدیگر را بهتر بشناسند 3 حل مسئله آشنایی زوجین با مراحل پنجگانه حل مسئله شامل درک احساسات، درک انگیزهها، راه حل جایگزین، درک عواقب کارها، برنامه ریزی متوالی در این جلسه درمانگر به بیان مراحل حل مسئله به زوجین میپردازد و از زوجین میخواهد با توجه به هر مرحله از مراحل حل مسئله موقعیتی را مثال بزنند و از طریق بیان داستانهای متفاوت و با استفاده از تکنیک بارش مغزی از افراد خواسته شد که نظر خوشون رو در خصوص هر موقعیت بیان میکنند و ببینند تا چه اندازه از حل مسئله در زندگی شخصی خود بهره میبرند بارش فکری، قصه گویی، چارچوب دهی مجدد، ایفای نقش در منزل سعی کنند با خودآگاهی به بررسی موقعیتهای پیش رو در زندگی روزمره هفتگی خود بپردازد وموقعیتهایی رو یادداشت کند که به ترتیب از راه حل جایگزین، درک عواقب کارها و برنامه ریزی متوالی استفاده نموده است و جلسه بعدی همراه بیاورد 4 شناخت هیجانها شناسایی تجربههای هیجانی خود و شناسایی میزان آسیب پذیری هیجانی خود در این جلسه راجع به عملکرد هیجانها در فرایند سازگاری انسان و فواید آن، نقش هیجانها در برقرار کردن ارتباط با دیگران و تاثیر گذاری روی آنها و هم چنین سازمان دهی و برانگیزاندن رفتار انسان بین اعضا گفتگویی صورت گرفت و مثالهایی از تجربههای واقعی آنها مطرح شد. و از اعضا خواسته شد در یک موقعیت خاص قرار بگیرند و تجربه انوع و شدت هیجان که درک میکنند را یادداشت نمایند. مثلاوضعیت خود را از لحاظ تجربه ی هیجان خشم، ترس و نگرانی، غم، تنفر و شادی در مقیاس ۰ تا ۱۰ درجهبندی کنند، سطح برانگیختگی هیجانی خود را نسبت به شدت رویداد برانگیزاننده هیجان و زمان پایان یافتن برانگیختگی خود نسبت به زمان پایان یافتن رویداد (منبع هیجانی) را ارزیابی کنند. چارچوب دهی مجدد، ثبت و یاداشت برداری، ایفای نقش از اعضا خواسته شد در طول این هفته در موقعیتهای واقعی زندگی خود انواع و شدت هیجانهایی که درک میکنند را یادداشت نمایند. مثلاوضعیت خود را از لحاظ تجربه ی هیجان خشم، ترس و نگرانی، غم، تنفر و شادی در مقیاس ۰ تا ۱۰ درجهبندی کنند، سطح برانگیختگی هیجانی خود را نسبت به شدت رویداد برانگیزاننده هیجان و زمان پایان یافتن برانگیختگی خود نسبت به زمان پایان یافتن رویداد (منبع هیجانی) را ارزیابی کنند.و هفته بعدی همراه بیاورند 5 مدریریت هیجان شناسایی راهبردهای تنظیمی خود این بخش شامل دو فعالیت بود: الف) در همان فرم ارزیابی هیجانی روشهایی که در کاهش شدت و طول پاسخ هیجانی خودشان موثر بوده اند، را معرفی و میزان تاثیر این روشها درجهبندی کنند. ب) هر یک از افراد به تهیه ی فهرست مهارتهای فردی خود در تسکین و تنظیم هیجانات پرداخته و این فهرست را بر اساس میزان تاثیر روی پاسخهای هیجانی خود درجهبندی کرده اند. ثبت و یادداشت برداری، چارچوب دهی مجدد از اعضای گروه خواسته شد در طول هفته ی آینده به تکمیل فرم گزارشات روزانه هیجانهای خود بپردازند. با این تفاوت که در این هفته، روی مهارتهای فردی خود در تغییر و تنظیم هیجانات شان تمرکز داشته باشند. به علاوه به این سوال پاسخ دهند که از بین مهارتهای تنظیم هیجانی که معمولا به کار میبرند، کدام یک در بهبود عملکرد هیجانی آنها مفید بوده است 6 روابط بین فردی ارتقا مهارت ارتباط کلامی و غیر کلامی در افراد این جلسه به اعضا در خصوص چگونگی برقراری یک ارتباط موثرو تقویت روابط بین فردی مهارتهایی آموزش داده شد که شامل:گوش کردن به صورت فعال و صبورانه، ارتباط چشمی، گفتن خلاصهای از صحبتهای فرد مقابل، نگاه کردن به مخاطب به صورت مشتاقانه، داشتن لبخند طبیعی بر لب، تکان دادن سر به عنوان تایید صحبت، استفاده از جملات و سوالاتی مانند: دیگه چی؟ واقعا؟ چه جالب! آره میدونم چی میگی! منسجم حرف زدن و پراکنده گویی نکردن صحبت کردن به صورت بیطرفانه و بدون قضاوت و پیش داوری چارچوب دهی مجدد، بارش فکری، گوش دادن فعال، ثبت و یاداشت برداری، در منزل نمونههایی از فعالیتها و مهارتهایی که جهت بهبود رابطه خود استفاده کرده اند یادداشت نمایند 7 مهربانی و همدلی، آشنا ساختن ازوجین با روشهای ایجاد وتقویت فضیلتهای مهربانی و همدلی در این جلسه در خصوص آشنایی با فضائل اخلاقی شامل: مهربانی و همدلی آموزشهایی به زوجین داده شد: الف) تدریس معنی و ارزش مهربانی ب) ایجاد آستانه تحمل صفر برای زشتی و بدی ج) تشویق مهربانی و خاطرنشان شدن تأثیرات مثبت آن همدلی: تشخیص احساسات و علایق افراد و همچنین یک مغهوم اخلاقی قوی است که فرد را وادار میسازد تا به درستی رفتار کند به دلیل آنکه میتواند، رنجهای عاطفی را در دیگران تشخیص دهد و همین مسئله او را از رفتار ظالمانه باز میدارد و شامل این مراحل است: پرورش آگاهی افزایش حساسیت نسبت به احساسات دیگران همدلی با دیدگاه اشخاص دیگر. و سپس آموزش در خصوص 1- احساس تعهد در راستای ایجاد و پرورش این فضیلت 2- پرورش این فضیلت چه اندازه برای زوجین اهمیت دارد 3-احساس نیاز به شکل دادن رفتارهای اخلاقی و ترس از ایجاد اخلاقهای زشت در فرزندان خود 4- انتظار رفتار اخلاقی از طرف مقابل منوط به انجام رفتار اخلاقی از جانب خود اوست 5- بحث در این خصوص که اعضای خانواده با خواندن کتابها اصول اخلاقی یاد نمیگیرند که چگونه افراد با اخلاقی شوند، بلکه تنها با انجام کارهای خوب، این امر را می آموزند و تشویق اعضا جهت کمک برای ایجاد تغییر در دنیای خود و یاری در جهت درک و تشخیص نتیجه مثبت عمل خود را در روی حالات دیگران و تمرین یک نمونه عملی در خصوص این فضیلت از طریق ایفای نقش چارچوب دهی مجدد، ثبت و یاداشت برداری مطالعه کتاب ، مشاهده فیلم و ثبت رفتارهای اخلاقی خود در هفته 8 صداقت و درستکاری آشنا ساختن زوجین با روشهای ایجاد وتقویت فضیلتهای صداقت و درستکاری آموزش زوجین در خصوص مفهوم درستکاری و صداقت که عبارت است از ایجاد هماهنگی بین آنچه که به آن معتقدیم و آنچه که به آن عمل میکنیم، انجام آنچه که میدانیم درست است و گفتن حرف راست در تمام زمانها و اینه کسی که هوش اخلاقی بالایی دارد، به شیوهای عمل میکند که با اصول و عقایدش سازگار باشد.و بیان نمونههایی از این فضیلت از طریق داستان گویی و اشاره به تاثیرات مثبت این فضیلت در زندگی مشترک و سپس آموزش در خصوص 1- احساس تعهد در راستای ایجاد و پرورش این فضیلت 2- پرورش این فضیلت چه اندازه برای زوجین اهمیت دارد 3-احساس نیاز به شکل دادن رفتارهای اخلاقی و ترس از ایجاد اخلاقهای زشت در فرزندان خود 4- انتظار رفتار اخلاقی از طرف مقابل منوط به انجام رفتار اخلاقی از جانب خود اوست 5- بحث در این خصوص که اعضای خانواده با خواندن کتابها اصول اخلاقی یاد نمیگیرند که چگونه افراد با اخلاقی شوند، بلکه تنها با انجام کارهای خوب، این امر را می آموزند و تشویق اعضا جهت کمک برای ایجاد تغییر در دنیای خود و یاری در جهت درک و تشخیص نتیجه مثبت عمل خود را در روی حالات دیگران و تمرین یک نمونه عملی در خصوص این فضیلت از طریق ایفای نقش مطالعه کتاب ، مشاهده فیلم و ثبت رفتارهای اخلاقی خود در هفته 9 بخشش آشنا ساختن زوجین با روشهای ایجاد وتقویت فضیلت بخشش آموزش زوجین در خصوص مفهوم بخشش که عبارت است از آگاهی از عیوب خود و تحمل اشتباههای دیگران و اشاره به تاثیرات مثبت بخشش در سازگاری و کاهش تعارضات زوجین از طریق مثال زدن و بیان نمونهایی از آن وبخصوص اشاره به بیان هدف خداوند از آفرینش جهان در کتاب آسمانی قرآن که بخشندگی اوست و بیان روایات و احادیث معتبر مربوطه جهت تثبیت مفهوم بخشش و سپس آموزش در خصوص 1- احساس تعهد در راستای ایجاد و پرورش این فضیلت 2- پرورش این فضیلت چه اندازه برای زوجین اهمیت دارد 3-احساس نیاز به شکل دادن رفتارهای اخلاقی و ترس از ایجاد اخلاقهای زشت در فرزندان خود 4- انتظار رفتار اخلاقی از طرف مقابل منوط به انجام رفتار اخلاقی از جانب خود اوست 5- بحث در این خصوص که اعضای خانواده با خواندن کتابها اصول اخلاقی یاد نمیگیرند که چگونه افراد با اخلاقی شوند، بلکه تنها با انجام کارهای خوب، این امر را می آموزند و تشویق اعضا جهت کمک برای ایجاد تغییر در دنیای خود و یاری در جهت درک و تشخیص نتیجه مثبت عمل خود را در روی حالات دیگران و تمرین یک نمونه عملی در خصوص این فضیلت از طریق ایفای نقش سخنرانی، ایفای نقش، بارش فکری مطالعه کتاب ، مشاهده فیلم و ثبت رفتارهای اخلاقی خود در هفته 10 معنایابی زندگی 1-درک حضور خداوندی در زندگی معمولی 2- درک زیباییهای هنری و طبیعی و ایجاد حس قدردانی و تشکر 3ـ داشتن ذوق عشق و عرفان که در آن عشق به وصال منشأ دانش است نه استدلال و قیاس 4ـ داشتن هوش شاعرانه که معنای نهفته در یک قطعه شعری را بفهمد 5- معنا بخشی به فعالتهای روزمره زندگی و سپاسگزاری از خالق آموزش زوجین در خصوص ابعاد هوش معنوی با تاکید بر معنایابی در زندگی و آشنا نمودن زوجین با مفهوم پنهان عبارات و تصاویر ورای معنای ظاهری آن و آموزش در خصوص روشهای ارتباط با معنا و خالق هستی و سپاسگزاری از خالق و زندگی در لحظه سخنرانی انگیزشی، بارش فکری الگودهی • خواندن یک قطعه شعر ویادداشت معنایی که از آن میفهمیم یادداشت آنچه به زندگی ما معنا میدهد • خواندن دعا)دعا بر سلامتی همسر و فرزندان و خانواده سعاتمند( • خواندن قرآن • شکر گزایی سپس به منظور بررسی روایی صوری به شکل کیفی، از مصاحبه نیمه ساختاری با صاحبنظران و کارشناسان موضوع استفاده شد. محتوا و شیوه تدریس بسته آموزشی در پانل تخصصی متخصصین مورد بررسی قرار گرفته و تحلیل و ترکیب شد. برای تعیین اعتبار بسته آموزشی پیشنهاد شده نظرات آنها تحلیل شد. برای تعیین ضریب روایی محتوایی بسته آموزشی از روش لاوشه جهت تبدیل قضاوت کیفی متخصصان به کمیت استفاده شد. در این روش ضریب روایی محتوایی بین 1+ تا 1- است. به منظور به دست آوردن ضریب روایی محتوایی بسته آموزشی، از 10 نفر از متخصصان روانشناس و مشاوره خانواده خواسته شد تا مراحل و محتوای برنامه طراحی شده را با توجه به مقیاس سه درجهای ضروری 2، مفید (1) و غیر ضروری (0) استفاده شد. در این روش، با توجع به تعداد گروه پانل، حداقل مقدار قابل قبول برای تایید اعتبار محتوای اجزاء بسته آموزشی 52/0 در نظر گرفته شد (لاوشه، 1975). شاخص روایی محتوایی یا CVI Content Validity Index, نیز برای سنجش روایی استفاده میشود. این شاخص CVI توسط والتز و باسل (Waltz & Bausell) ارائه شده است. برای محسابه CVI از خبرگان خواسته شد میزان مرتبط بودن هر گویه را با طیف چهار قسمتی زیر مشخص کنند • غیر مرتبط • نیاز به بازبینی اساسی • مرتبط اما نیاز به بازبینی • کاملاً مرتبط تعداد خبرگانی که گزینه ۳ و ۴ را انتخاب کرده اند را بر تعداد کل خبرگان تقسیم کردیم (اگر مقدار حاصل از ۰/۷ کوچکتر بود گویه رد میشود اگر بین ۰/۷ تا ۰/۷۹ بود باید بازبینی انجام شود و اگر از ۰/۷۹ بزرگتر بود قابل قبول است) بر اساس نتایج این میزان بالاتر از 79/0 به دست آمد در نتیجه میتوان گفت روایی بسته آموزشی مورد تایید است چه از لحاظ محتوای جلسه و چه از لحاظ زمان اختصاص داده شده برای هر جلسه. بنابراین میتوان نتیجه گرفت الگوی سازگاری زناشویی مبتنی بر ابعاد هوش از اعتبار مطلوبی برخودار است. در بخش زیر یافتههای کمی پژوهش مبنی بر تأثیر بسته سازگاری زناشویی مبتنی بر ابعاد هوش بر هوش هیجانی و ارتباط آن با بخش کمی پژوهش بیان شده است. یافتهها یافتههای بخش کمّی جدول(2)، ویژگیهای جمعیت شناختی زوجین شرکت کننده در این پژوهش را نشان میدهد. جدول2. ویژگیهای جمعیت شناختی زوجین متغیرها گروه آزمایش گروه کنترل تعداد(درصد) تعداد(درصد) سن 20-25سال 4 (20/0) 5 (25/0) 26-30 سال 6 (30/0) 5 (25/0) 31-35 سال 7 (35/0) 7 (35/0) بالای 35 سال 3 (15/0) 3 (15/0) تحصیلات دیپلم 5(25/0) 5 (25/0) کاردانی 4 (20/0) 3 (15/0) کارشناسی 9 (45/0) 8 (40/0) کارشناسی ارشد و بالاتر 2 (10/0) 4 (20/0) مدت ازدواج 1-3سال 5 (25/0) 4 (20/0) 4-6سال 10 (50/0) 9 (45/0) 7-9سال 3 (15/0) 4 (20/0) 9سال به بالا 2 (10/0) 3 (15/0) سن فرزندان زیر1سال 5 (25/0) 6 (30/0) 1تا2 سال 8 (40/0) 7 (35/0) 2سال به بالا 7 (35/0) 7 (35/0) جنسیت فرزندان دختر 12 (60/0) 13 (65/0) پسر 8 (40/0) 7 (35/0) همانطور که در جدول(2) ملاحظه میشود، بیشترین فراوانی زوجین در رده سنی 31تا35 سال، در مقطع تحصیلی کارشناسی و در طول مدت ازدواج 4تا6 سال بوده است. همچنین بیشنرین فراوانی در سن فرزندان در بین1تا 2 سال و در جنسیت فرزندان، در بین فرزندان دختر بوده است. جدول زیر میانگین و انحراف معیار متغیر هوش هیجانی و مولفههای آن را نشان میدهد. جدول3. میانگین و انحراف معیار متغیر هوش هیجانی و سازگاری زناشویی و مولفههای آنها متغیر وابسته گروه تعداد پیش آزمون پس آزمون M SD M SD مهارت درون فردی آزمایش 20 نفر 15/86 76/13 90/84 58/17 کنترل 20نفر 81 25/16 50/79 97/15 مهارت بین فردی آزمایش 20نفر 60/52 05/10 75/54 67/10 کنترل 20نفر 75/55 77/7 85/57 52/6 مقابله با استرس آزمایش 20نفر 55/15 17/3 15/22 68/2 کنترل 20نفر 40/15 29/3 45/16 39/3 سازگاری آزمایش 20نفر 44 79/19 65/57 17/15 کنترل 20نفر ۴۵/۴۳ ۸۸/۱۷ 70/43 67/17 خلق کلی آزمایش 20نفر 05/2۷ ۸۷/۱۰ ۱۰/۳۰ ۵۴/۱۱ کنترل 20نفر ۹۵/۲۷ 08/9 25/28 83/8 نمره کل هوش هیجانی آزمایش 20نفر ۳۵/۲۲۵ ۲۵/۳۶ ۵۵/۲۴۹ ۲۷/۳۸ کنترل 20نفر ۵۵/۲۲۳ ۹۷/۲۶ ۷۵/۲۲۵ ۹۳/۲۴ همانطور که در جدول(3) مشخص است، نمره میانگین گروه آزمایش در متغیر هوش هیجانی در پس آزمون نسبت به پیش آزمون افزایش یافته است، اما در گروه کنترل تغییر چندانی نشان نمیدهد. با این حال، جهت بررسی معناداری، از روشهای آمار استنباطی استفاده شد. در این پژوهش جهت تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیری استفاده شد قبل از تحلیل فرضیهها ابتدا پیش فرضها بررسی شدند. جهت بررسی معنیداری تفاوتها، ابتدا مفروضههای آزمونهای پارامتریک بررسی شد. نتایج حاصل از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف نشان داد که سطح معناداری متغیر در گروهها از 05/0 بیشتر بود که این امر بیانگر نرمال بودن توزیع دادهها در این متغیرها است (05/0<p) پیش فرض همگنی ماتریسهای واریانس به وسیله شاخص آماره آزمون لوین برای متغیرها بررسی شد که عدم معنادار بودن این آزمون نشان داد که این پیش فرض مورد تایید است (05/0