پیش‌بینی رضایت زناشویی براساس راهبردهای تحقق انگیزه روانی بنیادین آشکار پیشرفت و مدیریت خود

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 استاد، گروه رواشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران

2 کاندیدای دکتری مشاوره، گروه مشاوره، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد، ایران.

3 استاد، گروه رواشناسی، دانشگاه اسنابروک آلمان، مؤسسه تحقیق و آموزش ارزیابی انگیزه و شخصیت، شهر اسنابروک، آلمان.

4 گروه روانشناسی مشاوره و تربیتی،دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی،دانشگاه فردوسی،مشهد،ایران

5 گروه رواشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران

چکیده

هدف پژوهش، بررسی نقش پیش‌بینی‌کنندگی انگیزه‌های روانی بنیادین آشکار پیشرفت و مدیریت خود در رضایت زناشویی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی چندگانه بود. جامعه آماری، شامل زنان و مردان متأهل بود که با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس، تعداد 226 نفر(زنان: 126؛ %56)به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده‌های پژوهش با استفاده از پرسشنامه‌های انگیزه‌های روانی بنیادین پیشرفت (کوول، 1999؛ MUT)، مدیریت خود (کوول و فورمان؛2004؛ SSI-K3) و رضایت زناشویی انریچ (فورز و اولسون (1989؛ ENRICH) به دست آمد. برای تحلیل داده‌ها، از آماره‌های توصیفی، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی چندگانه استفاده شد. یافته‌های پژوهش بیانگر این است که انگیزه روانی بنیادین آشکار پیشرفت با راهبردهای یکپارچه و کنترل‌شده و مدیریت خود با مؤلفه‌های خودتنظیمی و استرس روزمره‌ زندگی، نقش معناداری در پیش بینی رضایت زناشویی دارند. بر اساس یافته‌های این پژوهش می‌توان نتیجه گرفت انگیزه روانی بنیادین آشکار پیشرفت نقش مهمی در رضایت زناشویی دارند. همچنین استفاده از مهارت های مدیریت خود، رضایت زناشویی را پیش بینی می کند. بنابراین، روانشناسان حوزه‌ خانواده و مشاوران زوج و پیش از ازدواج می‌توانند در جلسات خود، با بررسی و ارزیابی این متغیرها، به افزایش و بهبود رضایت زناشویی کمک کنند.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Prediction of Marital Satisfaction Based on Strategies of Basic Psychological Explicit Achievement Motivation and Self-Management

نویسندگان [English]

  • Javad Salehi Fadardi 1
  • Marziyeh Rezaee 2
  • Gudula Schulte Ritz-Schulte 3
  • Hosein Kareshki 4
  • Zohre Sepehri Shamloo 5
1 Professor of Psychology at the Department of Psychology, Faculty of Psychology and Education, Ferdowsi University of Mashhad, Iran.
2 Ph.D. candidate of Counseling at the Department of Counseling, Faculty of Psychology and Education, Ferdowsi University of Mashhad, Iran.
3 Professor of Psychology, AAU Alpe Adria University, DGVT, University of Osnabrück, Germany.
4 Faculty of science and psychology
5 Associate Professor of Psychology, Faculty of Educational Sciences and Psychology, Ferdowsi University of Mashhad, Iran.
چکیده [English]

The aim of the research was to predict marital satisfaction in couples based on strategies of basic psychological explicit achievement motivation and self-management. This research had a descriptive, correlational design. The statistical population included married men and women who were above 18 years old. 226 people (women: 126; 56%) married men and women were randomly selected through sampling. Relevant data were collected using Motive Implementation Test (MUT; Kuhl, 1999), Self-Management (SSIK-3; Kuhl & Fuhrmann; 2004) questionnaire, and ENRICH Couple Scales (Fowers & Olson, 1989). For data analysis, descriptive statistics, Pearson correlation, and multiple hierarchical regression analysis were used. The research result showed that Integrative achievement and Controlled achievement; self-regulation and general life stress (components of self-management) predict Marital satisfaction. Based on the findings of this research, it can be concluded that the obvious fundamental psychological motivation of progress plays an important role in marital satisfaction. Also, the use of self-management skills predicts marital satisfaction. Therefore, a detailed study of these factors (achievement motive and self-management) effects will help couple therapists, psychologists, and counselors in intervention and counseling programs.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Explicit Achievement Motivate
  • Self-Management
  • Marital Satisfaction

 

 

پیش‌بینی رضایت زناشویی براساس راهبردهای تحقق انگیزه روانی بنیادین آشکار پیشرفت و مدیریت خود

 

مرضیه رضائی [1]   | جواد صالحی فدردی  [2]  | گودولا ریتز شولته [3] | حسین کارشکی [4] | زهره سپهری شاملو[5]

 

 

چکیده

شاپا چاپی: 4955-2645

الکترونیکی: 5269-2645

هدف پژوهش، بررسی نقش پیش‌بینی‌کنندگی انگیزه‌های روانی بنیادین آشکار پیشرفت و مدیریت خود در رضایت زناشویی بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی چندگانه بود. جامعه آماری، شامل زنان و مردان متأهل بود که با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس، تعداد 226 نفر(زنان: 126؛ %56)به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده‌های پژوهش با استفاده از پرسشنامه‌های انگیزه‌های روانی بنیادین پیشرفت (کوول، 1999؛ MUT)، مدیریت خود (کوول و فورمان؛2004؛ SSI-K3) و رضایت زناشویی انریچ (فورز[6] و اولسون[7] (1989؛ ENRICH) به دست آمد. برای تحلیل داده‌ها، از آماره‌های توصیفی، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی چندگانه استفاده شد. یافته‌های پژوهش بیانگر این است که انگیزه روانی بنیادین آشکار پیشرفت با راهبردهای یکپارچه و کنترل‌شده و مدیریت خود با مؤلفه‌های خودتنظیمی و استرس روزمره‌ زندگی، نقش معناداری در پیش بینی رضایت زناشویی دارند. بر اساس یافته‌های این پژوهش می‌توان نتیجه گرفت انگیزه روانی بنیادین آشکار پیشرفت نقش مهمی در رضایت زناشویی دارند. همچنین استفاده از مهارت های مدیریت خود، رضایت زناشویی را پیش بینی می کند. بنابراین، روانشناسان حوزه‌ خانواده و مشاوران زوج و پیش از ازدواج می‌توانند در جلسات خود، با بررسی و ارزیابی این متغیرها، به افزایش و بهبود رضایت زناشویی کمک کنند.

 

کلیدواژه‌ها: انگیزه‌های روانی بنیادین آشکار پیشرفت؛ مدیریت خود؛ رضایت زناشویی؛ نظریه تعاملات سیستم‌های شخصیت.

 

مقدمه و بیان مسأله

ازدواج، اتحاد و همکاری دو فرد با علایق، خواسته‌ها و نیازهای متفاوت است (ارسانلی و کالکان[8]، 2008؛ گوون[9]، 2017). در زندگی مشترک تجربه‌ رضایت زناشویی همسران اهمیت زیادی دارد. رضایت زناشویی، ادارک زوج از میزان برآورده‌شدن نیازها و تمایلات آن‌ها توسط شریک زندگیشان (پلگ[10]، 2008) و کیفیت تعامل بین‌فردی‌شان ‌است(ملینارسکی[11] و همکاران، 2021).

رضایت زناشویی مانند سایر مسائل روانشناختی، ماهیت چند علیتی دارد و عوامل زیادی در بهبود آن نقش دارند. عوامل مؤثر بر رضایت زناشویی را می‌توان در سه دسته فرهنگی - اجتماعی بین‌فردی و درون‌فردی قرار داد. یکی از این عوامل درون فردی، نیازها و انگیزه‌های بنیادین روانشناختی است که محققان برای درک و بررسی آن، به نظریه‌ گلاسر[12] یا نظریه‌ خودتعیین‌گری رایان و دسی[13] روی می‌آورند. در این پژوهش تعریف انگیزه‌ها و مدیریت خود از چارچوب نظریه‌ تعاملات سیستم‌های شخصیت مدنظر است. ابتدا این نظریه به شکل مختصر معرفی می‌شود:

نظریه‌ تعاملات سیستم‌‌های شخصیت[14] (PSI) یولیوس کوول[15]، یکی از نظریه‌‌هایی است، با جامعیت بیشتری به بررسی انگیزه می‌‌پردازد (کوول و همکاران، 2021). این نظریه بر کارکرد سیستم‌‌های شناختی- هیجانی هدایت‌کننده‌ رفتار متمرکز است (السلبن[16] و کوول، 2011) و همه‌ جنبه‌‌های اصلی کارکردی شخصیت را دربرمی‌‌گیرد (کوول، 2000؛ 2001). این نظریه، در سطح شناختی، تفاوت‌های شخصیتی را به فعالیت‌های چهار سیستم شناختی نسبت می‌دهد: حافظه‌ قصدمندی[17] (سیستم برنامه‌ریزی)، کنترل شهودی رفتار[18] (سیستم رفتاری خودکار)، حافظه‌ گسترده[19] (سیستم کل نگر)، و بازشناسی شئ[20] (سیستم شناسایی تفاوت‌ها و سازگاری با محیط)؛ فرایندهای فعال‌‌سازی یا سرکوب این چهار سیستم، به طور مداوم توسط عواطف مثبت و منفی کنترل و تعدیل می‌شود (کراپ[21]، 2005). همچنین، نظریه‌ PSI هفت سطح از کارکرد شخصیت را متمایز می‌‌کند که هرکدام می‌‌توانند رفتار را به روشی مشخص توضیح دهند: عادت‌ها، سرشت و خو[22]، عاطفه، مقابله با استرس (شامل پس‌روی و پیش‌روی)، انگیزه‌‌ها، کارکردهای شناختی، و مدیریت خود شامل دو بخش خودکنترلی و خودتنظیمی (باومن[23] و همکاران، 2017). این هفت سطح در قالب یک مدل سلسله مراتبی از ساده تا پیچیده بیان شده ‌است که مبنای آن میزان آزادی فرد در تصمیم‌‌گیری در هر یک از سطوح است. نظریه‌ PSI، کارکرد شخصیت بهینه را برمبنای تعاملات پویای متقابل این سیستم‌ها و نقش عواطف در فعالیت آن‌ها توضیح می‌دهد(هوی[24] و همکاران، 2023).

در نظریه PSI، نیازها و انگیزه‌‌های روانی بنیادین بررسی شده‌اند. انگیزه‌‌ها شامل تجارب زندگی، احساسات و ادراک‌‌ها درباره یک نیاز بنیادی و تعدیل‌‌کننده‌‌ ارتباط بین ارگانیسم و محیط هستند (باومن، 2017) که موجب می‌شوند، نیازهای روانی اساسی به روشی هوشمند ارضا شوند (کوول، 2008). چهار نیاز روانی اساسی انسان، هسته شکل‌‌گیری چهار انگیزه‌ی روانی بنیادین هستند (کوول و باومن، 2021): انگیزه‌ تعلق (نیاز به تماس معنادار با دیگران)؛ انگیزه‌ قدرت (نیاز به ابراز وجود و اثرگذاری بر دیگران)؛ انگیزه‌ پیشرفت (نیاز به دستیابی به موفقیت)؛ انگیزه آزادی (نیاز به یکپارچگی و رشد خود). از ترکیب این سیستم‌های شناختی و عواطف مثبت و منفی، راهبردهایی شکل می‌گیرند که می‌توانند موجب برآورده‌شدن نیاز یا برعکس سرکوب نیاز شوند. انگیزه‌های مختلف برای افراد مختلف، بسته به موقعیت شخصی، شغل اصلی یا اهداف بلندمدت، از نظر اهمیت متفاوت هستند (کازن[25] و کوول، 2011).

انگیزه‌ پیشرفت پیرامون نیاز به شایستگی ناشی از کارکرد خودکنترلی و هدفمندی شکل می‌گیرد ( باومن و همکاران، 2017). انگیزه‌ پیشرفت با پذیرش چالش‌ها و دست‌یابی به چیزی و انجام وظایف مهم، مرتبط است. هسته‌ی مرکزی انگیزه‌ی پیشرفت، نیاز به ارتقای عمکرد، انجام فعالیت‌های دشوار طبق استانداردهای عالی و تلاش برای کسب آن‌ها است (سیکبلیک[26]، 2019؛ شولتایس و پنگ، 2007). افراد دارای انگیزه‌ی پیشرفت، فعالیت‌هایی را ترجیح می‌دهند که عملکرد  و بازدهی فرد را افزایش می‌دهد (پولر[27] و همکاران، 2018)و فرصتی برای تسلط بر چالش‌ها ایجاد می‌کند (یوهانسن[28] و همکاران ، 2019). افراد با انگیزه‌ی پیشرفت تمایل دارند در کاری که انجام می‌دهند، پایدارتر و موفق‌تر باشند زیرا از تجربه‌ کفایتمندی لذت می‌برند (پولر و همکاران، 2018؛ شولتایس و همکاران، 2008). در ارضای نیازهای پیشرفت و دستیابی به اهداف عملکردی، حافظه‌ قصدمندی نقش مهمتری دارد؛ چرا که هدفِ نیاز به پیشرفت، تسلط و غلبه بر دشواری‌ها و مشکلات است (کوول و باومن، 2021؛ کازن و کوئیرین، 2018). وقتی عاطفه‌ مثبت کاهش پیدا می‌‌کند، اهداف و برنامه‌‌ها در حافظه قصدمندی ذخیره می‌شوند. در یک موقعیت مناسب با افزایش عاطفه مثبت، اهداف ذخیره شده در حافظه‌ی قصدمندی وارد سیستم کنترل شهودی رفتار می‌شوند و به عمل تبدیل  می‌شوند (کوول، 2013). چهار راهبرد مثبت برای تحقق انگیزه‌ی پیشرفت وجود دارد: اول تمایل به کنار آمدن و تحقق بخشیدن به وظایف و چالش های دشوار با آرامش و روشی محتاطانه و خلاقانه است. با این راهبرد فرد یک نگاه کلی درونی و بیرونی به تمامی الزامات مرتبط با شرایط دارد. در راهبرد دوم فرد تمایل دارد به صورت خودجوش، شهودی و با تمرکز بر قسمت سرگرم‌کننده‌ی کار عمل کند، همچنین در این شیوه، فرد رفتار سریع و فوری انجام می‌دهد و ریسک رفتار را می‌پذیرد. در راهبرد کنترل‌کننده، فرد از شیوه‎های برنامه‌ریزی عینی و تجزیه  وتحلیل مسأله استفاده می‌کند تا بتواند چالش‌ها را پشت سربگذارد و به موفقیت دست یابد. فرد با انگیزه‌ پیشرفت آشکار بالا، برای بهبود خود و کسب دانش جدید، به اهداف بلند پروازانه، دشوار و چالش برانگیز اهمیت می‌دهد و اشتیاق زیادی برای موفقیت و عملکرد مطلوب در راستای اهداف دشوار دارد.

یکی دیگر از متغییرهای درون فردی مورد بررسی در این پژوهش، مدیریت خود است. در نظریه‌ی PSI مدیریت خود در بالاترین سطح کارکرد شخصیت قرار دارد. در این سطح، فرد می‌تواند افکار، عواطف و رفتار خود را با بیشترین اختیار آزاد، مدیریت کند (کوول، 2017). مدیریت خود در دو ُبعد کلی خودکنترلی و خودتنظیمی مطرح می‌شود. خودکنترلی با نظم و مقررات سخت‌گیرانه و دیکتاتوری همراه است در حالی که خودتنظیمی به صورت دموکراتیک‌تر عمل می‌کند. خودتنظیمی شامل فرآیندهای روانشناختی می‌شود که به افراد اجازه می‌دهد افکار، اعمال و عواطف خود را برای هماهنگی با استانداردها، اهداف و ارزش‌های خود تنظیم کنند (کارورو شایر[29]، 2001). خودتنظیمی سه حوزه مختلف دارد: خودتعیین‌گری که شامل توانایی شناسایی اهداف خود، سازگاری اهداف با نیازها، ارزش‌ها و نگرش های خود است. خودانگیزشی شامل توانایی اِعمال کنترل انگیزشی و کنترل هیجانی و ارزش‌گذاری مجدد تجربیات منفی به عنوان تجربیات مثبت است (کوول و همکاران، 2021). توانایی خودفعال‌سازی برای هوشیار شدن، آمادگی برای غلبه بر مشکلات، مواجهه با موانع یا چالش‌ها است. توانایی خودآرام‌سازی توانایی سازگاری با شرایط است که با کاهش هشیارانه تنش درونی امکان تمرکز بر جنبه‌های مهم در دستیابی به هدف را فراهم می‌کند. دسترسی به خود[30] شامل در تماس بودن با خود و آگاهی به نیازهای شخصی، ارزش‌ها، عواطف و تجربه‌ها و کشف معنا در زندگی است (باومن و همکاران، 2005). خودتنظیمی مؤثر، رفتارهای ارتقاء دهنده سلامتی (کوول و فورمن[31]، 1998)، بهزیستی روانشناختی (باومن و همکاران، 2005) و عملکرد شغلی بالا (باکرو وریس[32]، 2021) را تقویت می‌کند (کوول و همکاران، 2006).

میزان رضایت زناشویی بر اساس اینکه زوج تا چه اندازه می‌‌توانند نیازهای هیجانی و روانی یکدیگر را برآورده کنند، مشخص می‌‌گردد (اکوستا، 2021؛ الدرمکی[33] و همکاران، 2019). تفاوت در نیازها و انگیزه‌ها می‌‌تواند منبعی برای تعارض زوج باشد (دوبا[34] و همکاران، 2009). ارضای نیازهای اساسی مردان و زنان با رضایت زناشویی آن‌‌ها (پتریک[35] و همکاران، 2007؛ وزیری، 2015) و سلامت روان و بهزیستی روانی دانشجویان متأهل (هفت‌لنگ و همکاران، 1398)ارتباط دارد. رضایت زناشویی با چندین شاخص بهزیستی روانشناختی و سلامتی همراه است (رایان و همکاران، 2008). در مقابل محرومیت از نیاز اساسی با انواع مشکلات سلامت روان و پیش‌‌بینی طلاق زوج‌‌ها ارتباط دارد (وبر[36]، 2019؛ رحیمی و همکاران، 2019). شواهد نشان می‌دهد هنگامی که افراد خودمختاری، شایستگی و ارتباط بیشتر با دیگران را تجربه می‌کنند، احساس بهتری دارند (گراول[37] و همکاران، 2020). پژوهش‌ها نشان دادند مهارت خودتنظیمی و زوج درمانی مبتنی بر خود تنظیمی در بهبود رضایت زناشویی نقش دارد (صولت پتلو و همکاران، 1401). خودتنظیمی بخش مهمی از متغیر مدیریت خود مدیریت خود (در نظریه PSI) است.

به طور خلاصه، نظریه PSI با پیشنهاد اینکه شخصیت از جریانی از پیوندهای دائماً در حال تغییر بین سیستم‌های متضاد ناشی می‌شود، چارچوب جدیدی برای تفکر در مورد طبیعت و شخصیت و رفتار انسان ارائه می‌کند (کوول و همکاران، 2020). یکی از حیطه‌های مهم در نظریه‌ PSI بررسی دقیق نیازها و انگیزه‌های روانی بنیادین و مهارت‌های مدیریت خود از جمله خودتنظیمی و همچنین نقش عواطف و سیستم‌های شناختی است. این متغیرها نقش مهمی در شکل‌دهی شخصیت یک فرد و روابط بین فردی دارند. بنابراین، کاربرد این نظریه در گستره‌ ازدواج و روابط همسری، کاملا مرتبط به نظر می‌رسد.

با توجه به اهمیت رضایت زناشویی در تداوم زندگی مشترک، بررسی عوامل مؤثر بر بهبود و افزایش رضایت زناشویی ضروری به نظر می‌رسد. در رابطه‌ی زوجی برآورده‌کردن نیاز و تحقق انگیزه‌های خود و توجه به نیازها و انگیزه‌های همسر نقش کلیدی در رضایت زناشویی دارد. هدف اصلی پژوهش بررسی نقش انگیزه‌های آشکار پیشرفت و مهارت‌های مدیریت خود در پیش‌بینی رضایت زناشویی در نمونه‌ای از جامعه ایرانی است. حال سؤال اصلی این است آیا انگیزه‌ روانی بنیادین پیشرفت و مهارت‌های مدیریت خود، می‌توانند میزان رضایت زناشویی را پیش بینی کنند؟

روش

پژوهش حاضر توصیفی، از نوع رگرسیون چندگانه است. جامعه‌ آماری مورد پژوهش، زنان و مردان متاهل بالای 18 سال ایرانی بودند که با هم زندگی می‌کردند و حداقل یکسال از زندگی مشترک آن‌ها گذشته بود و اختلالات روانپزشکی تشخیص داده شده (طبق اظهار شرکت‌کنندگان) نداشتند. برای تعیین حجم نمونه، با استفاده از نرم‌افزار جی.پاور[38] و و بر مبنای متغیرهای سطح آلفای 05/0،توان آزمون 96/0و اندازه اثر 25/0، یک نمونه حداقل202 نفری محاسبه شد. با توجه به متوسط ریزش آزمودنی‌ها در مطالعات آنلاین که بین 10 و 12 درصد ذکر شده است (نستلر[39] و همکاران، 2015) حجم نمونه 230 نفر در نظر گرفته شد. برای جمع آوری داده‌ها از روش نمونه‌گیری در دسترس استفاده شد. پس از حذف موارد پرت و ناقص، داده‌های226 نفر (126 زن، 56 %) در تحلیل استفاده شد.

ابزار پژوهش

پرسشنامه‌ تحقق انگیزه‌های آشکار[40] (MUT): پرسشنامه‌ی تحقق انگیزه‌‌های آشکار (کوول، 1999؛ 2011) برای ارزیابی انگیزه‌‌های آشکار و راهبردهای تحقق انگیزه‌ها استفاده شد. MUT با 99 گویه، چهار انگیزه‌ آشکار (تعلق، قدرت، پیشرفت و آزادی) و راهبرد‌‌های تحقق[41] انگیزه (یکپارچه، شهودی،کنترل‌‌شده و اضطرابی) به‌‌علاوه، چهار عامل تکمیلی (برونگرایی، نوع‌دوستی، رقابت و مسئولیت‌پذیری) را اندازه‌گیری می‌کند. MUT ارتباط بین انگیزه‌‌ها و سیستم‌‌های شناختی را بررسی و ثبت می‌‌کند که کدام یک از چهار سیستم شناختی (حافظه قصدمندی، بازشناسی شئ، کنترل شهودی رفتار، حافظه گسترده) در تحقق هر یک از انگیزه‌‌های روانی بنیادین وارد عمل شده است (کوول، 2000؛ رنگر[42]، 2009). پرسشنامه دارای 24 خرده‌مقیاس در قالب لیکرت چهار درجه‌ای (1= به هیچ وجه، 2= تاحدودی، 3= خیلی زیاد، 4=کاملاً) است.فرم کوتاه پرسشنامه توسط تدوین‌گران (ریتز[43]، 2018) تهیه شده‌است که دارای 38 سؤال است و چهار انگیزه و دو راهبرد آشکار و اضطرابی (4 *2) را می‌سنجد. در پژوهش حاضر از 20 سؤال مرتبط با راهبردهای انگیزه پیشرفت استفاده شد: انگیزه‌ی پیشرفت: پیشرفت یکپارچه (پیگیری محتاطانه‌ موفقیت)؛ پیشرفت شهودی (پیگیری شهودی پیشرفت)؛ پیشرفت کنترل‌شده (دستیابی استراتژیک به پیشرفت)؛ پیشرفت اضطرابی (دستیابی همراه با حساسیت به پیشرفت)؛ پیشرفت آشکار (شدت انگیزه‌‌ پیشرفت هشیارانه) استفاده شد. همسانی درونی پرسشنامه برای انگیزه‌های (تعلق = 82/0؛ قدرت = 79/0؛ پیشرفت = 73/0؛ آزادی = 76/0) محاسبه شد. ضریب آلفای پرسشنامه در پژوهش رضایی و همکاران (1401) برابر با 91/0= α گزارش شده‌است. در پژوهش حاضر آلفای کرونباخ انگیزه‌ی پیشرفت 73/0= α و برای خرده مقیاس‌های آن راهبرد یکپارچه = 73/0؛ راهبرد شهودی = 63/0؛ راهبرد کنترل شده = 73/0؛  راهبرد آشکار = 60/0؛ راهبرد اضطرابی= 60/0) محاسبه شد.

پرسشنامه مدیریت خود (SSI-K3): پرسشنامه‌ مدیریت خود برای ارزیابی فرایندهای اختیار آزاد فرد توسط کوول و فورمان (2004) طراحی شده‌است. نسخه کوتاه شامل 52 ماده است که به ارزیابی پنج مؤلفه فرایندهای اختیار آزاد[44] فرد اشاره دارد: خودتنظیمی، خودکنترلی، رشد و توسعه‌ اختیار آزاد[45]، دسترسی به خود[46] و استرس روزمره‌‌ زندگی. هر مؤلفه شامل خرده‌مقیاس‌هایی است: خودتنظیمی شامل خودتعیین‌گری، خودانگیزشی مثبت و خودآرام‌سازی است. خودکنترلی شامل خودکنترلی شناختی (توانایی برنامه‌ریزی) و خودکنترلیاحساسی (جهت‌گیری هدف بدون اضطراب) است. توسعه‌ی اختیار آزاد شامل آمادگی و ابتکار عمل، اراده (جهت‌گیری عملی) و توانایی تمرکز است. دسترسی به خود شامل جهت‌گیری بعد از شکست، کنار آمدن با شکست و مدیریت شکست، حس‌آگاهی، ادغام ناسازگاری‌ها است. استرس روزمره‌ زندگی، شامل تقاضاها و فشارهای محیطی و تهدیدهای اجتماعیِ بیرونی. شرکت‌کنندگان بر اساس مقیاس لیکرت چهار درجه‌ای به سؤالات پاسخ می‌دهند. محدوده نمرات بین 40 تا 60 متوسط است. پایایی آلفای کرونباخ برای سازگاری درونی مقیاس‌ها در نسخه‌ اصلی آلمانی 66/0 تا 90/0 و در نسخه‌ لهستانی 60/0 تا 89/0 بود. در پژوهش بتکوسفا-کورپالا و اونشفسکا-سامری (2016) پایایی همسانی درونی برای کل پرسشنامه در سطح 76/0 (آلفای کرونباخ برای مقیاس های خاص 71/0 تا 79/0) برآورد شده‌است. رضایی و همکاران (1401) مقدار آلفای کرونباخ کل 92/0 = α و مؤلفه‌ها را (خودتنظیمی= 83/0، خودکنترلی= 69/0، اختیار آزاد= 77/0، دسترسی به خود= 86/0، استرس روزمره زندگی=83/0) را گزارش کردند. همسانی درونی پرسشنامه در این پژوهش برابر با  و برای مؤلفه‌ها (خودتنظیمی= 77/0، خودکنترلی= 69/0، اختیار آزاد= 60/0، دسترسی به خود= 65/0، استرس روزمره زندگی=76/0) محاسبه شد. در پژوهش حاضر، آلفای کرونباخ کل 80/0= α و مؤلفه ها را (خودتنظیمی= 88/0، خودکنترلی= 77/0، اختیار آزاد= 82/0، دسترسی به خود= 89/0، استرس روزمره‌ زندگی=87/0) محاسبه شد.

مقیاس زوجی انریچ[47] (ENRICH): مقیاس زوجی انریچ توسط فورز و اولسون[48] (1989: 1996) برای بررسی رضایت‌زناشویی تدوین شد. این مقیاس نسبت به تغییراتی که در خانواده بوجود می‌آید، حساساست و با استفاده ازاین پرسشنامه می‌توان با دقت 85-95 درصد بین زوج‌ها خرسند و ناخرسند تمایز قائل شد. این مقیاس شامل 35 ماده و چهار خرده‌مقیاس رضامندی، ارتباطات، حل تعارض و تحریف آرمانی می‌باشد. پرسشنامه به صورت لیکرت پنج درجه‌ای (کاملاً مخالفم تا کاملاً موافقم) از 1 تا 5 می باشد.

سؤالات 34-33 -32 -29 -28 -27 -26 -23 -22 -21 -19 -18 -14 -13 -10 -7 -6 -5- 3 به صورت معکوس نمره داده می‌شوند. نمره‌ کل اینریچ بین 5 تا 175 است. یافته‌های پژوهش دیوید السون و امی‌السون (2000) روی 25501 زوج متأهل حاکی از اعتبار مطلوب این مقیاس است؛ ضریب آلفای گزارش شده‌ پرسشنامه برای خرده‌مقیاس‌های رضامندی ‌زناشویی، ارتباط، حل تعارض، و تحریف آرمانی به ترتیب86/0، 81/0، 90/0، 92/0 است. ضریب آلفای پرسشنامه در پژوهش آسوده (1389) به ترتیب برابر است با 68/0، 78/0، 62/0، و 77/0. در پژوهش حاضر میزان آلفای کرونباخ به ترتیب 86/0، 87/0، 71/0، و 88/0 به دست آمد.

پرسشنامه‌ها MUT و SSI-K3 و انریچ به صورت فرم آنلاین طراحی شد. برای انتشار و اشتراک‌گذاری پرسشنامه‌ آنلاین در شبکه‌های اجتماعی (تلگرام، واتس اپ، اینستاگرام، توییتر، وبسایت(پرتال) دانشگاه) از نرم‌افزار تحت وب پرس‌لاین استفاده شد. لینک اینترنتی پرسشنامه برای شرکت‌کنندگان ارسال شد تا به سؤالات پرسشنامه‌ها هدایت شوند. افراد مختار بودند به شکل داوطلبانه یا در ازای دریافت هدیه (معادل100 هزار ریال) در پژوهش شرکت کنند. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از SPSS.26 استفاده شد.

یافته‌های پژوهش

ویژگی‌های جمعیت‌شناختی در جدول 1 گزارش شده‌است. نرمال بودن داده‌ها با روش بررسی چولگی و کشیدگی داده‌ها انجام شد، نتایج در دامنه‌ی 2+ و 2- قرار داشتند که نشان می‌دهد، داده‌های نمونه‌ی مورد پژوهش نرمال هستند، پس می‌توان از آزمون‌های آماری پارامتریک استفاده کرد.

جدول 1. اطلاعات جمعیت شناختی نمونه ‌پژوهش (n=226)

شاخص

گروه

کل (%)

تحصیلات

دیپلم و پایین‌تر از دیپلم

17 (5/7)

کاردانی

42 (6/18)

کارشناسی

104 (46)

کارشناسی ارشد

48 (2/21)

دکتری

15 (6/6)

وضعیت اقتصادی

 ادارک شده*

1

79 (35)

2

147 (65)

* وضعیت اقتصادی یک متغیر اسمی دو وجهی (بالا =2، پایین =1) است.

از میان داوطلبان شرکت‌کننده، بیشترین تعداد سال ازدواج مردان 15 تا 22 و زنان 10تا 12سال سال بود. همچنین 4/39 درصد شرکت‌کنندگان، بدون فرزند؛ 9/23 درصد دارای یک فرزند و 7/36 درصد شرکت‌کنندگان دو فرزند و بیشتر از دو فرزند داشتند. نتایج بررسی تفاوت سن زن و مرد (001/0=p، 224=df، 25/3=t) نشان داد، میانگین سن مردان (79/9=SD، 59/36=M) از میانگین سن زنان (77/8=SD، 57/32=M) بیشتر است. مقدار اندازه اثر این تفاوت در حد متوسط (43/0=[49]d) است.

شاخص‌های توصیفی متغیرهای پژوهش در گروه نمونه در جدول 2 ارائه  شده است.

 

 

جدول 2. شاخص‌های توصیفی متغیر‌های پژوهش: مدیریت خود، انگیزه‌ آشکار پیشرفت و رضایت زناشویی

 

 

میانگین

انحراف استاندارد

 

رضایت زناشویی

41/113

23/24

مدیریت خود

خودتنظیمی

96/29

19/7

کنترل خود

22/21

80/2

اختیار آزاد

98/33

59/5

دسترسی به خود

05/27

77/6

استرس‌ روزمره زندگی

41/18

70/5

انگیزه پیشرفت

پیشرفت یکپارچه

10/11

69/2

پیشرفت شهودی

27/9

37/2

پیشرفت کنترل‌شده

45/10

71/2

پیشرفت آشکار

58/10

33/2

پیشرفت اضطرابی

46/8

30/2

 

برای بررسی رابطه‌ی بین راهبردهای انگیزه آشکار پیشرفت با رضایت زناشویی از همبستگی پیرسون استفاده‌شد. ماتریس همبستگی در جدول 3 گزارش شده‌است.

جدول 3. ماتریس همبستگی بین انگیزه پیشرفت و رضایت زناشویی

 

 

1

2

3

4

5

1

رضایت زناشویی

-

 

 

 

 

2

یکپارچه

**30/0

-

 

 

 

3

شهودی

*13/0-

*16/0-

-

 

 

4

کنترل شده

04/0

**50/0

**18/0-

-

 

5

آشکار

*15/0

**53/0

12/0-

**65/0

-

6

اضطرابی

**22/0-

**18/0-

**57/0-

003/0

05/0-

*p <0.01,**p <0.05

جدول(3) نشان داد، انگیزه پیشرفت با راهبرد شهودی، با رضایت زناشویی رابطه منفی داشت. راهبردهای یکپارچه، خودکنترل شده و آشکار رابطه مثبت با رضایت زناشویی داشتند.

ماتریس همبستگی بین مؤلفه‌های مدیریت خود با رضایت زناشویی در جدول(4) گزارش شده‌است.

جدول 4. ماتریس همبستگی بین مدیریت خود و رضایت زناشویی

 

 

1

2

3

4

5

1

رضایت زناشویی

-

 

 

 

 

2

خودتنظیمی

**43/0

-

 

 

 

3

خودکنترلی

13/0

**32/0

-

 

 

4

اختیار آزاد

**23/0

**49/0

**29/0

-

 

5

دسترسی به خود

**36/0

**55/0

**42/0

**60/0

-

6

استرس زندگی

**43/0

**29/0-

**20/0-

**27/0-

**45/0-

*p <0.01,**p <0.05

جدول (4) نشان می‌دهد، از میان مؤلفه‎های مدیریت خود، خودکنترلی با رضایت زناشویی رابطه نداشتند. اما خودتنظیمی و اختیار آزاد با رضایت زناشویی رابطه مثبت و استرس‌های روزمره‌ زندگی رابطه منفی داشت.

نقش متغیرهای مدیریت خود فرای متغیرهای جمعیت شناختی و تحقق انگیزه‌ روانی بنیادین آشکار پیشرفت در پیش‌بینی رضایت زناشویی با استفاده از رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی بررسی شد. ترتیب ورود متغیرهای پیش‌بین در مدل رگرسیونی، بر مبنای چارچوب نظری انجام شد. ابتدا مفروضه‌های رگرسیون مورد آزمون قرار گرفت. بررسی استقلال خطاها با آزمون دوربین واتسون، بررسی نرمال بودن با کجی و کشیدگی انجام شد. نتایج حاصل، وجود مفروضه‌های رگرسیون را تایید کرد.در گام یک، متغیرهای جمعیت شناختی وارد مدل شدندتا میزان تأثیر آن‌ها در پیش‌بینی متغیر رضایت زناشویی قبل از متغیرهای وارد شده در گام‌های بعدی مدل، کنترل شود. در گام دوم عامل‌های تحقق انگیزه‌ آشکار پیشرفت و در گام آخر مهارت‌های مدیریت خود وارد شدند زیرا امکان دستکاری آن‌ها وجود دارد. نتایج نشان داد که در گام یک متغیرهای جمعیت شناختی (جنس، سن، تحصیلات، مدت ازدواج، تعداد فرزندان، وضعیت اقتصادی) 11 درصد از تغییرات رضایت زناشویی را تبیین می‌کنند (0001/0=p، 57/4=(219، 6)F، 09/0=∆R2، 11/0=R2 ،33/0=R). متغیر وضعیت اقتصادی (0001/0= p، 87/3 =t) سهم معناداری در پیش‌بینی رضایت زناشویی داشت. افزودن پنج عامل انگیزه‌‌ی آشکار پیشرفت در گام دوم مقدار واریانس را به شکل معناداری و به میزان 13 درصد افزایش داد (0001/0=p، 44/6=(214، 11)F، 21/0=∆R2، 25/0=R2،50/0=R). در این گام خرده‌مقیاس‌های انگیزه آشکار پیشرفت یکپارچه(001/0=p، 60/4=t) و انگیزه‌ی آشکار پیشرفت کنترل شده (05/0>p، 48/2-=t)سهم معناداری در پیش‌بینی رضایت زناشویی داشتند. در گام سوم پنج عامل مدیریت خود وارد مدل شدند (0001/0=p، 50/8=(209، 16)F، 35/0=∆R2، 39/0=R2 ،63/0=R) و واریانس مدل را 20 درصد افزایش دادند.متغیرهای خودتنظیمی (0001/0= p، 83/3=t)، استرس روزمره‌ی زندگی (005/0=p، 92/3-=t) سهم معناداری در مدل پیش‌بینی رضایت زناشویی داشتند. مقدار واریانس تبیین‌شده‌ کل مدل به 39 درصد افزایش یافت. جدول 5 نتایج خلاصه نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی را نشان می‌دهد.

جدول 5.نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتب یپیش‌بینی رضایت زناشویی با متغیرهای مدیریت خود، تحقق انگیزه‌ روانی بنیادین آشکار پیشرفت

 

متغیر پیش‌بین

B

Std. Error

β

t

R

R2

∆R2

گام 1

جنس

65/4-

47/3

10/0-

34/1-

33/0

11/0

**9/0

سن

31/0-

39/0

12/0-

79/0-

 

 

 

تحصیلات

78/0

55/0

10/0

41/1

 

 

 

مدت ازدواج

26/0-

42/0

10/0-

63/0-

 

 

 

وضعیتاقتصادی

73/12

29/3

25/0

***87/3

 

 

 

گام2

یکپارچه

09/3

67/0

34/0

***60/4

50/0

25/0

**21/0

انگیزه پیشرفت

شهودی

51/0-

77/0

05/0-

66/0-

 

 

 

کنترل‌شده

86/1-

75/0

21/0-

**48/2-

 

 

 

آشکار

68/0

86/0

07/0

79/0

 

 

 

اضطرابی

34/1-

80/0

13/0

66/1-

 

 

 

گام3

خودتنظیمی

14/1

30/0

32/0

**84/3

63/0

39/0

**35/0

مدیریت خود

خودکنترلی

36/0-

54/0

04/0-

68/0-

 

 

 

اختیار آزاد

13/0

32/0

03/0

41/0

 

 

 

دسترسی به خود

28/0

31/0

08/0

90/0

 

 

 

استرس زندگی

11/1-

28/0

26/00-

***92/3-

 

 

 

***p <0.001,**p <0.05

بحث و نتیجه‌گیری

یکی از مهم‌ترین و عمیق‌ترین تعامل‌‌های انسانی، رابطه‌ی زوجی است. در زندگی مشترک، تجربه‌ی رضایت زناشویی نقش مهمی در استحکام و ثبات نظام خانواده دارد. هدف این پژوهش بررسی و تبیین نقش راهبردهای تحقق انگیزه‌ روانی بنیادین آشکار پیشرفت و مهارت‌‌های مدیریت خود در پیش‌بینی رضایت زناشویی در بین زوج‌های ایرانی فارسی‌زبان بود. نتایج تحلیل رگرسون نشان داد انگیزه‌ آَشکار پیشرفت یکپارچه و کنترل شده و مؤلفه‌های مدیریت خود یعنی خودتنظیمی و استرس روزمره‌ زندگی در پیش‌بینی رضایت زناشویی نقش معناداری دارند.

انگیزه‌ آشکار پیشرفت با راهبرد یکپارچه و راهبرد کنترل شده، پس از کنترل عامل وضعیت اقتصادی و دیگر عوامل جمعیت شناختی، توانستند رضایت زناشویی را پیش‌بینی کنند. این یافته، با نتایج پژوهش قاسمی‌نیایی و کریمی (1398) همسو است. در تبیین این یافته می‌توان گفت انگیزه‌ پیشرفت مرتبط با عمل کردن طبق معیارهای تعیین‌شده از سوی جامعه و پیگیری و دستیابی به اهداف مختلف در زمینه‌های فردی و زندگی مشترک ارتباط دارد. بنابراین،کسانی که در زندگی زناشویی خود از جهت‌گیری اهداف و تلاش در راستای اهداف زناشویی برخوردارند، میزان کامیابی بیشتری را تجربه می‌کنند (شفیعی و فاتحی‌زاده، 1396). اگر افراد ازدواج را به عنوان هدف خود در زندگی در نظر بگیرند، دست یافتن به استانداردهای از پیش تعیین‌شده، می‌تواند در میزان رضایت زناشویی تجربه‌شده نقش داشته‌ باشد. همچنین، زندگی مشترک زمینه‌ای فراهم می‌کند که هر کدام از زن و شوهر، بتوانند به اهداف و خواسته‌های خود جامعه عمل بپوشانند، و رضایت‌زناشویی در شرایطی که زوج به برآورده‌شدن نیازهای یکدیگر توجه کنند، افزایش می‌یابد (وزیری، 2015).

انگیزه‌ آشکار پیشرفت با راهبرد یکپارچه شامل تمایل به کنار آمدن و تحقق بخشیدن به وظایف و چالش‌های دشوار با آرامش و روشی محتاطانه و خلاقانه و به کارگیری کل‌نگری در مواجه با تکالیف و وطایف زندگی مشترک است. این راهبرد، توانایی زوج برای برآمدن از پس چالش‌های زندگی مشترک را افزایش می‌دهد و در نتیجه، رضایت‌زناشویی بیشتری را تجربه خواهند کرد. راهبرد یکپارچه درانگیزه ‌یپیشرفت، راهبردی کارآمد در موفقیت ورسیدن به اهداف است. انگیزه‌ پیشرفت با راهبرد کنترل شده به معنای تمایل برای تسلط بر وظایف و چالش‌ها با استفاده از تفکر تحلیلی و مهارت‌های برنامه‌ریزی و حل مسأله است. زندگی مشترک کارکردهای متعددی دارد از جمله حفظ نسل، انتقال تجربه، نیازجنسی، اجتماعی کردن و جامعه‌پذیری، آرامش و امنیت روانی (دلاور و همکاران، 1395). هر کدام از این کارکردها دارای چالش‌ها و دشواری‌هایی است که اگر زوج توانایی انجام محتاطانه و خلاقانه این وظایف را داشته‌باشند، رضایت‌زناشویی افزایش می‌یابد. تقسیم وظایف بر مبنای برنامه‌ از پیش تعیین شده، رابطه بین زوج را تسهیل می‌کند و با افزایش تعهد زناشویی (قزلسفلو، 1399)، از تعارض‌های زوج پیشگیری می‌کند. افرادی که نمره بالایی در راهبرد کنترل شده پیشرفت به دست می‌آورند، دوست دارند سخت‌ترین کارها را انجام دهند و انجام کارهای دشوار برایشان جذاب‌تر است. این افراد برای دستیابی به موقعیت‌های بالاتر تلاش می‌کنند. همچنین در زندگی سرسختی بیشتری از خود نشان می‌دهند. افراد سرسخت در مقابل فشارهای اجتناب‌ناپذیر خانوادگی، اجتماعی و شغلی، تحمل بیشتری دارند (زرگر و همکاران، 1387). یافته‌ها نشان داد مردان در انگیزه‌ پیشرفت کنترل شده و آشکار از زنان نمره بالاتری به دست آوردند. این یافته، همراستا با نتایج پژوهش قاسمی‌نیایی و کریمی (1398) است؛ آنان دریافتند رابطه‌ انگیزه پیشرفت با رضایت زناشویی و شادکامی در مردان، مثبت است اما در زنان این رابطه منفی است. بر مبنای مسئولیت و انتظاراتی که در مراقبت از خانواده بر عهده‌ مرد گذاشته شده است، این یافته دور از انتظار نیست که مردان با داشتن نمره بالا در راهبرد کنترل شده، رضایت زناشویی بیشتری تجربه کنند و در جنبه‌های مختلف زندگی خود احساس خوشبختی داشته باشند. مردان با توانایی بالاتر در سرسختی، تاب‌آوری و برنامه‌ریزی برای مواجه با مراحل دشوار زندگی، در زندگی مشترک رضایت بیشتری را کسب می‌کنند.

از بین مؤلفه‌های مدیریت خود، متغیرهای خودتنظیمی و استرس روزمره‌ زندگی سهم معناداری در مدل پیش‌بینی رضایت‌زناشویی داشتند. خودتنظیمی شامل سه مؤلفه‌ خودتعیین‌گری، خودانگیزشی و خودکنترلی است و استرس روزمره زندگی دو مؤلفه‌ فشارهای محیطی و تهدیدهای بیرونی را دربرمی‌گیرد. این یافته با نتایج پژوهش‌های هالفورد و همکاران (2001)، کارگر و همکاران (1393)، تیلور و همکاران (2009) و موسوی و قلی‌نسب (1398) همسو است. مطابق با یافته‌های این مطالعات، خودتعیین‌گری به عنوان یکی از مؤلفه‌های خودتنظیمی، نقش عمده‌ای در افزایش رضایت‌زناشویی ایفا می‌کند. خودتعیین‌گری توانایی زوج در هماهنگ کردن اهداف با نیات درونی، تطابق فعالیت‌ها با خواسته‌های درونی را نشان می‌دهد که در ایجاد احساس رضایت از زندگی و رضایت‌زناشویی نقش مهمی دارد. به باور وهیمیر (2014) خودتعیین‌گری متشکل از مهارت‌ها، دانش و باورهایی مربوط به هدف‌گذاری، خودتنظیمی و رفتارهای خودمختار است و افراد را به باورها و مهارت‌هایی برای کنترل زندگی و ایفای نقش بزرگسال موفق مجهز می‌کند و کارامدی آنان را در مدیریت مسائل زندگی افزایش می‌دهد. خودانگیزشی، توانایی اِعمال کنترل انگیزشی و کنترل عواطف با توانایی ارزش‌گذاری مجدد تجربیات منفی به عنوان تجربیات مثبت است. زوج های دارای این مهارت می توانند صمیمیت بین‌فردی را افزایش دهند. دشواری‌هایی که در زندگی مشترک تجربه می‌شوند، با کمک خودانگیزشی می‌تواند حل و فصل شود. هر یک از همسران می‌تواند کشف کند که چه چیزی او و همسرش را تشویق می‌کند.

استرس‌های روزمره زندگی شامل فشارهای محیطی و تهدیدهای بیرونی، کاهش رضایت‌زناشویی را پیش‌بینی می‌کند. این یافته همراستا با پژوهش های استوری و رپتی (2006) و برکوسا و لاکونو[50] (2007) است.  روزهایی که فشار کاری زیاد است یا تعاملات اجتماعی منفی در محل کار وجود دارد، همسران در هنگام تعامل با شریک زندگی خود، خشم و گوشه‌گیری بیشتری را نشان می دهند و این را می‌توان به عنوان یک پاسخ مقابله‌ای در نظر گرفت. عدم توانایی مدیریت استرس‌های روزانه، استفاده از راهبردهای ناکارآمد مثل فاصله گرفتن از همسر، پرخاشگری و سرکوب هیجان، ارتباط عاطفی و ارتباطی زوج را تهدید می‌کند. چالش های روزانه زندگی مشترک، به تنهایی انرژی روانی زیادی می‌طلبد و لازم است زوج در کنار یکدیگر با تشکیل یک سیستم حمایتی، توانایی مقابله با این فشارها را در خود افزایش دهند.

در جمع‌بندی کلی از پژوهش حاضر می توان به این نکته اشاره کرد که راهبردهایی که فرد برای تحقق انگیزه روانی بنیادین پیشرفت خود استفاده می کند، نقش مؤثری در بهبود رضایت زناشویی دارد؛ یعنی نمره بالاتر در انگیزه پیشرفت، میزان رضایت زناشویی بالاتری را پیش بینی می کند. همچنین مؤلفه های مدیریت خود در پیش بینی رضایت زناشویی نقش دارند و هنگامی که فرد نمره بالاتری در مدیریت خود کسب می کند، می توان انتظار داشت رضایت زناشویی بییشتری را  تجربه کند. بنابراین در راستای نتایج به دست آمده، پیشنهاد می شود روانشناسان روابط بین فردی، مشاوران زوج و خانواده و حوزه‌ پیش از ازدواج، در مداخلات خود راهبردهای تحقق انگیزه روانی بنیادین آشکار پیشرفت و مؤلفه های مدیریت خود را مدنظر داشته باشند.

نمونه‌ی مورد پژوهش، از جمعیت غیربالینی انتخاب شدند، بنابراین، در تعمیم یافته‌ها به جمعیت بالینی محدودیت وجود دارد. شیوه‌ی جمع‌آوری داده‌ها به صورت آنلاین انجام شد، بنابراین،  اغلب قشر تحصیل‌کرده که دسترسی به اینترنت داشتند، در پژوهش شرکت کردند. بنابراین، در تعمیم نتایج به تمام اقشار جامعه و سطوح مختلف محدودیت وجود دارد. همچنین در این پژوهش شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده است که پیشنهاد می شود جهت افزایش اعتبار و روایی نتایج به دست آمده، پژوهش های مشابهی انجام شود. با توجه به اینکه ابزار جمع آوری داده‌ها، فقط پرسشنامه بوده است، پیشنهاد می شود  در پژوهش های بعدی، سایر روش‌های اندازه‌گیری مانند مصاحبه و مشاهده استفاده شود.

پیشنهاد می‌شود در پژوهش‌های آتی، نقش انگیزه‎های دیگر (تعلق، قدرت و آزادی) در پیش‌بینی رضایت‌زناشویی مورد بررسی قرار گیرد. همچنین، پیشنهاد می‌شود، با نمونه‌ی زوج که زن و شوهر هر دو به طور همزمان در پژوهش مشارکت کنند، پژوهش انجام شود تا بتوان نیمرخ انگیزه‌ها را مقایسه کرد و سطح بهینه‌ ارضای انگیزه‌ها در میزان رضایت زناشویی را مشخص نمود.به محققان علاقه مند در حوزه مطالعات روانشناختی پیشنهاد می شود، اثربخشی این متغیرها را با تهیه برنامه های مداخله ای در زمینه راهبردهای تحقق انگیزه روانی بنیادین آشکار پیشرفت و مؤلفه های مدیریت خود، مورد بررسی و ارزیابی قرار دهند.

موازین اخلاقی

این مقاله مستخرج از پایان‌‌نامه دکتری در رشته مشاوره در دانشگاه فردوسی مشهد (با شناسه اخلاق: IR.UM.REC.1399.076) است که پروپوزال آن در تاریخ 2/4/1399 تصویب شدهاست.کلیه‌ شرکت‌‌کنندگان ابتدا رضایت آگاهانه‌ خود را اعلام‌‌کردند و همه داده‌‌ها ناشناس بودند.

قدردانی

 نگارندگان از تمام کسانی که ما را در اجرای این پژوهش یاری دادند، تشکر و قدردانی می نمایند. این پژوهش با حمایت مالی "صندوق حمایت از پژوهشگران و فناوران کشور" انجام شده است.

 

 

منابع

خداکرمی، بتول؛ معصومی، سیده‌زهرا و اسدی، رویا. (2017). بررسی وضعیت و عوامل موثر بر رضایت زناشویی زنان باردار نخست زا مراجعه کننده به درمانگاه های شهرستان اسدآباد در سال 1394-1395. مجله مراقبت پرستاری و مامایی ابن‌سینا25(1), 59-52.‎

رحیمی، فیض‌الله؛ آتش‌پور، سیدحمید و گل‌پرور، محسن. (2019). پیش‌بینی تمایل به طلاق بر اساس باورهای فردی شخصیت، نیازهای اساسی و تله‌های زندگی زوج‌های متقاضی طلاق. دانش و پژوهش در روان شناسی کاربردی، 20(2)، 23-13.‎

رضائی، مرضیه؛ صالحی فدردی، جواد؛ سپهری شاملو، زهر؛ کارشکی، حسین؛ و ریتز، گودولا. (1401). بررسی ویژگی‌های روانسنجی پرسشنامه تحقق انگیزه‌های آشکار(MUT): پیش‌بینی بهزیستی روانی. فصلنامة علمی- پژوهشی روانشناسی کاربردی، 16( 3)، 249-225.

زرگر، یداله؛ نجاریان، بهمن؛ و نعامی، عبدالزهرا. (1387). بررسی رابطه ویژگی‌های شخصیتی (هیجان خواهی، ابراز وجود، سرسختی روانشناختی)، نگرش مذهبی و رضایت زناشویی با آمادگی اعتیاد به مواد مخدر در کارکنان یک شرکت صنعتی در اهواز. مجله علوم تربیتی و روانشناسی، 15(1)،120-99.

شفیعی، زهرا و فاتحی‌زاده؛ مریم. (1396). روایی و پایایی مقیاس کامیابی در دانشجویان دانشگاه اصفهان در سال ۱۳۹۶. مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، 16 (11)، ۱۰۲۴-۱۰۱۳.

صولت پتلو، احد؛ وزیری، شهرام و لطفی کاشانی، فرح. (1401). بررسی تاثیر زوج درمانی با رویکرد خودتنظیمی بر رضایت زناشویی: یک مطالعه نیمه تجربی. پایش. 21 (4) :407-399.

قاسمی‌نیایی، فاطمه و کریمی، سارا. (1398) رابطه انگیزه پیشرفت، شادکامی و رضایت زناشویی زنان و مردان فرهنگی ناحیه ۲خرم آباد. رویش روان شناسی، ۸ (۷) :۲۲۲-۲۱۵.

قزلسفلو، مهدی. (1399). پیش‌بین‌های تعهد زناشویی: سبک های دلبستگی و راهبردهای حفظ رابطه. خانواده درمانی کاربردی. 1(1). 16-1.

قزلسفلو، مهدی؛ جزایری، رضوان‌السادات؛ بهرامی، فاطمه ومحمدی، رحمت‌اله. (1394). سبک‌های زوجی و شفقت خود به ‌عنوان پیش‌بین‌های رضایت زناشویی. مشاوره کاربردی، 5(2)، 96-79.‎

کارگر، مونا؛ کیمیایی، سید علی؛ مشهدی، علی. (1393). اثر بخشی زوج درمانی گروهی مبتنی بر خود- نظم بخشی، بر آزار عاطفی و آشفتگی زناشویی. مشاوره و روان درمانی خانواده، 4 (2)، 269-297.

مجدزاده، نفیسه؛ و زینل زاده رضا. (1397). رابطه بین شاخص فلاکت و طلاق در ایران رفاه اجتماعی، ۱۸ (۷۱) :۲37-۲78.

موسوی، سیده‌فاطمه و  قلی‌نسب قوجه‌بیگلو، رقیه. (1398). نقش حمایت عاطفی و خودتعیین‌گری در پیش‌بینی تعارضات زناشوییِ زنان متأهل. مطالعات زن وخانواده، 7 (1)، 71-51.

هفتلنگ، فاطمه؛  ابراهیمی، محمداسماعیل؛ زمانی، نرگس و صاحبی، علی. (1398). بررسی رابطه شدت نیازهای اساسی در نظریه گلاسر با رضایت از زوجیت، سلامت روان و بهزیستی روانی دانشجویان متأهل. فرهنگی تربیتی زنان و خانواده، 14(47)، 38-23.

 

Alboghubish, T., KhojasteMehr, R., & AbasPour, Z. (2020). The prediction of marital satisfaction of men and women based on variables of approach motives, avoidance motives of sacrifice and sacrificing behaviors. Family and Sexual Health, 1(1), 63- 75.

Al-Darmaki, F., Dodeen, H., Yaaqeib, S., Ahammed, S., & Jacobson, M. J. (2019). Predictors of Emirati marital satisfaction: Contributions of psychological health and family functioning. Journal of Family Issues, 40(6), 785–804.

Alsleben, P., & Kuhl, J. (2011). Touching a person’s essence: Using implicit motives as personal resources in counseling. Handbook of Motivational Counseling: Motivating People for Change.

Bakker, A. B., & de Vries, J. D. (2021). Job Demands–Resources theory and self-regulation: new explanations and remedies for job burnout. Anxiety, Stress and Coping, 34(1), 1–21.

Baumann, N., Kazén, M., Quirin, M., & Koole, S. L. (2017). How do we know if you know yourself: Measures, causes, and consequences of self-access. Why People Do the Things They Do: Building on Julius Kuhl’s Contributions to the Psychology of Motivation and Volition, 259–280.

Bȩtkowska-Korpała, B., & Olszewska, K. (2016). Self-regulation in the process of recovery from alcohol addiction according to Julius Kuhl’s theory. In Archives of Psychiatry and Psychotherapy, 18(4), 63–72).

Burcusa, S. L., & Iacono, W. G. (2007). Risk for recurrence in depression. Clinical psychology review, 27(8), 959-985.

Carver, C. S., & Scheier, M. F. (2001). On the self-regulation of behavior. cambridge university press.

Conger, J. A. (1990). The dark side of leadership. Organizational dynamics, 19(2), 44-55.

Duba, D., Jill, D., Graham, M. A., Britzman, M., & Minatrea, N. (2009). Introducing the “Basic Needs Genogram” in Reality Therapy-based marriage and family counseling. International Journal of Reality Therapy, 28(2), 15- 21.

Eraslanlı, K., & Kalkan, M. (2008). Evlilik ilişkilerini geliştirme kuram ve uygulama,(1. baskı). Ankara: Nobel Yayıncılık, 12.

Gravel, E. E., Reissing, E. D., & Pelletier, L. G. (2020). The ebb and flow of sexual well-being: The contributions of basic psychological needs and autonomous and controlled sexual motivation to daily variations in sexual well-being. Journal of Social and Personal Relationships, 37(7), 2286–2306.

GÜVEN, N. (2017). Analysis of The Thesis About Marital Adjustment (2006-2016). In International Journal of Psychology and Educational Studies, 4(2), 54-63.

Halford, W. K. Sanders, M. R. & Behrens, B. C. (2001). Can skills training prevent relationship problems in at-risk couples? Four-year effects of a behavioral relationship education program. Journal of family psychology, 15(4), 750-768.

Hoy, M.; Fritsch, S.; Bröcker,T.; Kuhl, J.; Siekmann, I. (2023). A Stochastic Model of Personality Differences Based on PSI Theory. Mthematics, 11(5), 1182.

Johannßen, D., Biemann, C., Scheffer, D., Faculty, M., Biemann, C., & Scheffer, D. (2019). Reviving a psychometric measure: Classification and prediction of the Operant Motive Test. 6 (4),121–125.

Kazén, M., & Kuhl, J. (2011). Directional discrepancy between implicit and explicit power motives is related to well-being among managers. Motivation and Emotion, 35(3), 317–327.

Kazén, M., & Quirin, M. (2018). The integration of motivation and volition in personality systems interactions (PSI) theory. Why People Do the Things They Do: Building on Julius Kuhl’s Contributions to the Psychology of Motivation and Volition., January, 11 (3), 15–30.

Krapp, A. (2005). Basic needs and the development of interest and intrinsic motivational orientations. Learning and Instruction, 15(5), 381–395.

Kuhl, J. (2019). Wie funktioniert das Selbst? In Psychologie der Selbststeuerung. Springer Fachmedien Wiesbaden, 8(2),  45–62.

Kuhl, J. (2008). Individual differences in self-regulation.

Kuhl, J., & Baumann, N. (2021). Personality systems interactions (PSI theory): Toward a dynamic integration of personality theories. In The Handbook of Personality Dynamics and Processes (pp. 709–730).

Mlynarski, R., Mlynarska, A., & Golba, K. S. (2021). Factors that influence marital satisfaction in men with a heart rhythm disorders. Aging Male, 23(5), 1374–1380.

Nestler, S., Thielsch, M., Vasilev, E., & Back, M. D. (2015). Will they stay or will they go? Personality predictors of dropout in an online study. International Journal of Internet Science, 10(1), 37–48.

Ouyang, Y. Q., Zhou, W. B., Xiong, Z. F., Wang, R., & Redding, S. R. (2019). A web-based survey of marital quality and job satisfaction among Chinese nurses. Asian nursing research13(3), 216-220.

Patrick, H., Knee, C. R., Canevello, A., & Lonsbary, C. (2007). The role of need fulfillment in relationship functioning and well-being: a self-determination theory perspective. Journal of personality and social psychology, 92(3).

Peleg, O. (2008). The relation between differentiation of self and marital satisfaction: What can be learned from married people over the course of life? The American Journal of Family Therapy, 36(5), 388–401.

Poeller, S., Birk, M. V., Baumann, N., & Mandryk, R. L. (2018). Let me be implicit: Using motive disposition theory to predict and explain behaviour in digital games. Conference on Human Factors in Computing Systems, 1-15.

Rasekh Jahromi, A., Kalani, N., Mogharab, F., & Heidari, R. (2021). Evaluation of Marital Satisfaction and its Related Factors in Women Referred to Jahrom Women’s Clinic in 2021. Qom University of Medical Sciences Journal, 15(8), 540-549.

Renger, S. (2009). Begabungsausschöpfung – Persönlichkeitsentwicklung durch Begabungsförderung. In Dissertation. Osnabrück.

Roberts, N. A., & Levenson, R. W. (2001). The remains of the workday: Impact of job stress and exhaustion on marital interaction in police couples. Journal of marriage and family, 63(4), 1052-1067.

Ryan, R. M., Huta, V., & Deci, E. L. (2008). Living well: A self-determination theory perspective on eudaimonia. Journal of Happiness Studies, 9(1), 139–170.

Schultheiss, O. C., & Pang, J. S. (2007). Measuring Implicit Motives. Handbook of Research Methods in Personality Psychology, 1(February), 322–344Story, L. B., & Repetti, R. (2006). Daily occupational stressors and marital behavior. Journal of Family Psychology, 20(4).

Story, L. B., & Repetti, R. (2006). Daily occupational stressors and marital behavior. Journal of Family Psychology20(4), 690.

Taylor, I. M. Ntoumanis, N. & Smith, B. (2009). The social context as a determinant of teacher motivational strategies in physical education. Psychology of sport and exercise, 10(2), 235-243.

Tsymbaliuk, A. (2019). Age and Gender Differences in Implicit Motives Ferdinand. 509, 1–21.

Vaziri, M. (2015). Predicting marital satisfaction of couples based on their basic needs. Rooyesh-e-Ravanshenasi Journal (RRJ), 12.

Weber, W. G. (2019). Toward a humanization and democratization of work: References of work, organizational, and economic psychology to Erich Fromm’s concepts. Fromm Forum (English Edition–ISSN 1437-1189), 23/2019 (Special Edition), Tuebingen (Selbstverlag), pp. 080-094., 23.

Wehmeyer, M. L. (2014). Self‐Determination: A Family Affair. Family Relations, 63(1), 178-184.

 

|||

 

.[1] نویسنده مسئول: دانشجوی دکتری مشاوره، گروه رواشناسی تربیتی و مشاوره، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران       mrezaee88@gmail.com

[2]. استاد، گروه روان‌شناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران

[3]. استاد، گروه روان‌شناسی، دانشگاه اسنابروک آلمان، مؤسسه تحقیق و آموزش ارزیابی انگیزه و شخصیت، شهر اسنابروک، آلمان

[4]. دانشیار، گروه رواشناسی تربیتی و مشاوره، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران

[5]. دانشیار، گروه رواشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد، ایران

[6]. Fowers, B. J

[7]. Olson, D. H

[8] .Ersanli, K. & Kalkan, M.

[9]. Güven, N

[10]. Peleg, O

[11]. Mlynarski, R

[12]. Glasser, W

[13]. Rayan, E. L & Deci, R. M

[14]. Personality Systems Interactions (PSI)

[15]. Julius kuhl

[16]. Alsleben, P

[17]. Intention Memory (IM)

[18]. Intuitive Behavior Control (IBC)

[19]. Extension Memory (EM)

[20]. Object Recognition (OR)

[21]. Krapp, A.

[22]. temperament

[23]. Baumann, N

[24]. Hoy, M.

[25]. Kazen, M.

[26]. Tsymbaliuk, A

[27]. Poeller, S

[28]. Johannßen, D

[29]. Carver, C. S & Scheier, M. F

[30]. Self-access

[31]. Fuhrmann, A

[32]. Bakker, A. B &Vries, J. D

[33]. Al-Darmaki, F

[34]. Duba, D

[35]. Patrick, H

[36]. Weber, W. G

[37]. Gravel, E. E

[38]. G*Power 3.1

[39]. Nestler, S

[40]. Motiv-Umsetzungs-Test (MUT), Motive Implementation Test (MUT)

[41]. Implementation

[42]. Renger, S

[43]. Ritz, G. S

[44]. Volition

[45]. Volitional development

[46]. Self-access

[47]. ENRICH Couple Scales

[48]. Fowers, B. J & Olson, H. D

[49]. Cohen’s D

[50]. Burcusa, S. L & Iacono, W. G

Smiley face

 

خداکرمی، بتول؛ معصومی، سیده‌زهرا و اسدی، رویا. (2017). بررسی وضعیت و عوامل موثر بر رضایت زناشویی زنان باردار نخست زا مراجعه کننده به درمانگاه های شهرستان اسدآباد در سال 1394-1395. مجله مراقبت پرستاری و مامایی ابن‌سینا25(1), 59-52.‎
رحیمی، فیض‌الله؛ آتش‌پور، سیدحمید و گل‌پرور، محسن. (2019). پیش‌بینی تمایل به طلاق بر اساس باورهای فردی شخصیت، نیازهای اساسی و تله‌های زندگی زوج‌های متقاضی طلاق. دانش و پژوهش در روان شناسی کاربردی، 20(2)، 23-13.‎
رضائی، مرضیه؛ صالحی فدردی، جواد؛ سپهری شاملو، زهر؛ کارشکی، حسین؛ و ریتز، گودولا. (1401). بررسی ویژگی‌های روانسنجی پرسشنامه تحقق انگیزه‌های آشکار(MUT): پیش‌بینی بهزیستی روانی. فصلنامة علمی- پژوهشی روانشناسی کاربردی، 16( 3)، 249-225.
زرگر، یداله؛ نجاریان، بهمن؛ و نعامی، عبدالزهرا. (1387). بررسی رابطه ویژگی‌های شخصیتی (هیجان خواهی، ابراز وجود، سرسختی روانشناختی)، نگرش مذهبی و رضایت زناشویی با آمادگی اعتیاد به مواد مخدر در کارکنان یک شرکت صنعتی در اهواز. مجله علوم تربیتی و روانشناسی، 15(1)،120-99.
شفیعی، زهرا و فاتحی‌زاده؛ مریم. (1396). روایی و پایایی مقیاس کامیابی در دانشجویان دانشگاه اصفهان در سال ۱۳۹۶. مجله دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان، 16 (11)، ۱۰۲۴-۱۰۱۳.
صولت پتلو، احد؛ وزیری، شهرام و لطفی کاشانی، فرح. (1401). بررسی تاثیر زوج درمانی با رویکرد خودتنظیمی بر رضایت زناشویی: یک مطالعه نیمه تجربی. پایش. 21 (4) :407-399.
قاسمی‌نیایی، فاطمه و کریمی، سارا. (1398) رابطه انگیزه پیشرفت، شادکامی و رضایت زناشویی زنان و مردان فرهنگی ناحیه ۲خرم آباد. رویش روان شناسی، ۸ (۷) :۲۲۲-۲۱۵.
قزلسفلو، مهدی. (1399). پیش‌بین‌های تعهد زناشویی: سبک های دلبستگی و راهبردهای حفظ رابطه. خانواده درمانی کاربردی. 1(1). 16-1.
قزلسفلو، مهدی؛ جزایری، رضوان‌السادات؛ بهرامی، فاطمه ومحمدی، رحمت‌اله. (1394). سبک‌های زوجی و شفقت خود به ‌عنوان پیش‌بین‌های رضایت زناشویی. مشاوره کاربردی، 5(2)، 96-79.‎
کارگر، مونا؛ کیمیایی، سید علی؛ مشهدی، علی. (1393). اثر بخشی زوج درمانی گروهی مبتنی بر خود- نظم بخشی، بر آزار عاطفی و آشفتگی زناشویی. مشاوره و روان درمانی خانواده، 4 (2)، 269-297.
مجدزاده، نفیسه؛ و زینل زاده رضا. (1397). رابطه بین شاخص فلاکت و طلاق در ایران رفاه اجتماعی، ۱۸ (۷۱) :۲37-۲78.
موسوی، سیده‌فاطمه و  قلی‌نسب قوجه‌بیگلو، رقیه. (1398). نقش حمایت عاطفی و خودتعیین‌گری در پیش‌بینی تعارضات زناشوییِ زنان متأهل. مطالعات زن وخانواده، 7 (1)، 71-51.
هفتلنگ، فاطمه؛  ابراهیمی، محمداسماعیل؛ زمانی، نرگس و صاحبی، علی. (1398). بررسی رابطه شدت نیازهای اساسی در نظریه گلاسر با رضایت از زوجیت، سلامت روان و بهزیستی روانی دانشجویان متأهل. فرهنگی تربیتی زنان و خانواده، 14(47)، 38-23.
 
Alboghubish, T., KhojasteMehr, R., & AbasPour, Z. (2020). The prediction of marital satisfaction of men and women based on variables of approach motives, avoidance motives of sacrifice and sacrificing behaviors. Family and Sexual Health, 1(1), 63- 75.
Al-Darmaki, F., Dodeen, H., Yaaqeib, S., Ahammed, S., & Jacobson, M. J. (2019). Predictors of Emirati marital satisfaction: Contributions of psychological health and family functioning. Journal of Family Issues, 40(6), 785–804.
Alsleben, P., & Kuhl, J. (2011). Touching a person’s essence: Using implicit motives as personal resources in counseling. Handbook of Motivational Counseling: Motivating People for Change.
Bakker, A. B., & de Vries, J. D. (2021). Job Demands–Resources theory and self-regulation: new explanations and remedies for job burnout. Anxiety, Stress and Coping, 34(1), 1–21.
Baumann, N., Kazén, M., Quirin, M., & Koole, S. L. (2017). How do we know if you know yourself: Measures, causes, and consequences of self-access. Why People Do the Things They Do: Building on Julius Kuhl’s Contributions to the Psychology of Motivation and Volition, 259–280.
Bȩtkowska-Korpała, B., & Olszewska, K. (2016). Self-regulation in the process of recovery from alcohol addiction according to Julius Kuhl’s theory. In Archives of Psychiatry and Psychotherapy, 18(4), 63–72).
Burcusa, S. L., & Iacono, W. G. (2007). Risk for recurrence in depression. Clinical psychology review, 27(8), 959-985.
Carver, C. S., & Scheier, M. F. (2001). On the self-regulation of behavior. cambridge university press.
Conger, J. A. (1990). The dark side of leadership. Organizational dynamics, 19(2), 44-55.
Duba, D., Jill, D., Graham, M. A., Britzman, M., & Minatrea, N. (2009). Introducing the “Basic Needs Genogram” in Reality Therapy-based marriage and family counseling. International Journal of Reality Therapy, 28(2), 15- 21.
Eraslanlı, K., & Kalkan, M. (2008). Evlilik ilişkilerini geliştirme kuram ve uygulama,(1. baskı). Ankara: Nobel Yayıncılık, 12.
Gravel, E. E., Reissing, E. D., & Pelletier, L. G. (2020). The ebb and flow of sexual well-being: The contributions of basic psychological needs and autonomous and controlled sexual motivation to daily variations in sexual well-being. Journal of Social and Personal Relationships, 37(7), 2286–2306.
GÜVEN, N. (2017). Analysis of The Thesis About Marital Adjustment (2006-2016). In International Journal of Psychology and Educational Studies, 4(2), 54-63.
Halford, W. K. Sanders, M. R. & Behrens, B. C. (2001). Can skills training prevent relationship problems in at-risk couples? Four-year effects of a behavioral relationship education program. Journal of family psychology, 15(4), 750-768.
Hoy, M.; Fritsch, S.; Bröcker,T.; Kuhl, J.; Siekmann, I. (2023). A Stochastic Model of Personality Differences Based on PSI Theory. Mthematics, 11(5), 1182.
Johannßen, D., Biemann, C., Scheffer, D., Faculty, M., Biemann, C., & Scheffer, D. (2019). Reviving a psychometric measure: Classification and prediction of the Operant Motive Test. 6 (4),121–125.
Kazén, M., & Kuhl, J. (2011). Directional discrepancy between implicit and explicit power motives is related to well-being among managers. Motivation and Emotion, 35(3), 317–327.
Kazén, M., & Quirin, M. (2018). The integration of motivation and volition in personality systems interactions (PSI) theory. Why People Do the Things They Do: Building on Julius Kuhl’s Contributions to the Psychology of Motivation and Volition., January, 11 (3), 15–30.
Krapp, A. (2005). Basic needs and the development of interest and intrinsic motivational orientations. Learning and Instruction, 15(5), 381–395.
Kuhl, J. (2019). Wie funktioniert das Selbst? In Psychologie der Selbststeuerung. Springer Fachmedien Wiesbaden, 8(2),  45–62.
Kuhl, J. (2008). Individual differences in self-regulation.
Kuhl, J., & Baumann, N. (2021). Personality systems interactions (PSI theory): Toward a dynamic integration of personality theories. In The Handbook of Personality Dynamics and Processes (pp. 709–730).
Mlynarski, R., Mlynarska, A., & Golba, K. S. (2021). Factors that influence marital satisfaction in men with a heart rhythm disorders. Aging Male, 23(5), 1374–1380.
Nestler, S., Thielsch, M., Vasilev, E., & Back, M. D. (2015). Will they stay or will they go? Personality predictors of dropout in an online study. International Journal of Internet Science, 10(1), 37–48.
Ouyang, Y. Q., Zhou, W. B., Xiong, Z. F., Wang, R., & Redding, S. R. (2019). A web-based survey of marital quality and job satisfaction among Chinese nurses. Asian nursing research13(3), 216-220.
Patrick, H., Knee, C. R., Canevello, A., & Lonsbary, C. (2007). The role of need fulfillment in relationship functioning and well-being: a self-determination theory perspective. Journal of personality and social psychology, 92(3).
Peleg, O. (2008). The relation between differentiation of self and marital satisfaction: What can be learned from married people over the course of life? The American Journal of Family Therapy, 36(5), 388–401.
Poeller, S., Birk, M. V., Baumann, N., & Mandryk, R. L. (2018). Let me be implicit: Using motive disposition theory to predict and explain behaviour in digital games. Conference on Human Factors in Computing Systems, 1-15.
Rasekh Jahromi, A., Kalani, N., Mogharab, F., & Heidari, R. (2021). Evaluation of Marital Satisfaction and its Related Factors in Women Referred to Jahrom Women’s Clinic in 2021. Qom University of Medical Sciences Journal, 15(8), 540-549.
Renger, S. (2009). Begabungsausschöpfung – Persönlichkeitsentwicklung durch Begabungsförderung. In Dissertation. Osnabrück.
Roberts, N. A., & Levenson, R. W. (2001). The remains of the workday: Impact of job stress and exhaustion on marital interaction in police couples. Journal of marriage and family, 63(4), 1052-1067.
Ryan, R. M., Huta, V., & Deci, E. L. (2008). Living well: A self-determination theory perspective on eudaimonia. Journal of Happiness Studies, 9(1), 139–170.
Schultheiss, O. C., & Pang, J. S. (2007). Measuring Implicit Motives. Handbook of Research Methods in Personality Psychology, 1(February), 322–344Story, L. B., & Repetti, R. (2006). Daily occupational stressors and marital behavior. Journal of Family Psychology, 20(4).
Story, L. B., & Repetti, R. (2006). Daily occupational stressors and marital behavior. Journal of Family Psychology20(4), 690.
Taylor, I. M. Ntoumanis, N. & Smith, B. (2009). The social context as a determinant of teacher motivational strategies in physical education. Psychology of sport and exercise, 10(2), 235-243.
Tsymbaliuk, A. (2019). Age and Gender Differences in Implicit Motives Ferdinand. 509, 1–21.
Vaziri, M. (2015). Predicting marital satisfaction of couples based on their basic needs. Rooyesh-e-Ravanshenasi Journal (RRJ), 12.
Weber, W. G. (2019). Toward a humanization and democratization of work: References of work, organizational, and economic psychology to Erich Fromm’s concepts. Fromm Forum (English Edition–ISSN 1437-1189), 23/2019 (Special Edition), Tuebingen (Selbstverlag), pp. 080-094., 23.
Wehmeyer, M. L. (2014). Self‐Determination: A Family Affair. Family Relations, 63(1), 178-184.