مقایسه مادرآزاری در بین دانش آموزان شهری و روستایی شهر دورود

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 گروه مشاوره، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران

2 دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران

چکیده

هدف پژوهش حاضر مقایسه مادرآزاری در دانش‌آموزان شهری و روستایی شهر دورود بود. این پژوهش توصیفی، از نوع علی مقایسه‌ای بود. جامعه آماری این پژوهش مادران دانش‌آموزان مقطع ابتدایی دوم، متوسطه اول و متوسطه دوم شهرستان دوروددر سال تحصیلی 1401-1400 بودند که 447 دانش‌آموز (260 دختر و 187 پسر) به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از مقیاس والدآزاری (فرم پسران) (عباس‌پور و همکاران، 1397) و مقیاس والدآزاری (دختر - مادر) (عباس‌پور و همکاران، 2019) استفاده شد. همچنین برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از تحلیل واریانس چندمتغیره در نرم‌افزار SPSS استفاده شد. یافتههای این پژوهش نشان داد مادرآزاری در پسران شهری و روستایی تفاوت معناداری دارد، اما مادرآزاری در دختران مدارس شهری و روستایی تفاوت معناداری ندارد. بنابراین مشاوران مدرسه و خانواده‌درمانگران می‌توانند با شناسایی دلایل این تفاوت‌های مادرآزاری در دانش‌آموزان پسر، راهبردهای پیشگیرانه و درمانی موثری را طراحی کنند و در برنامه‌های آموزشی مدرسه و جلسات درمانی به کار گیرند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Comparison of the mother abuse in urban and rural students of Durood

نویسندگان [English]

  • Zabihollah Abbaspour 1
  • Mohammad Salarvand 2
  • Reza Khojastehmehr 2
1 استادیار گروه مشاوره، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران Assistant Professor, Department of counseling, Shahid Chamran University of Ahvaz, Ahvaz, Iran
2 Shahid Chamran University of Ahvaz, Ahvaz, Iran
چکیده [English]

The aim of the present study was to comparison of the mother abuse in urban and rural students of Durood city. This descriptive research was a causal-comparative research. The statistical population of this research was all the mothers of second elementary, first secondary and second secondary students in Durood city, of which 447 students (260 females and 187 males) were selected by convenience sampling method. In this research, Parent Abuse Scale (boy version) and Parent Abuse Scale (girl version) were used. Also, multivariate variance analysis in SPSS software was used to examine the questions. The findings showed that there is a significant difference between mother abuse in urban and rural male students, but this difference is not significant among female students. Therefore, school counselors and family therapists can identify the reasons for these differences in mother abuse among male students and design effective preventive and therapeutic strategies to be applied in school educational programs and family therapy sessions.

کلیدواژه‌ها [English]

  • mother abuse
  • domestic violence
  • family pathology

 

 

مقایسه مادرآزاری در دانش‌آموزان  شهری و روستایی شهر دورود

 

ذبیح اله عباس‌پور [1]   | محمد سالاروند  [2]  | رضا خجسته‌مهر [3]

 

 

 

 

چکیده

هدف پژوهش حاضر مقایسه مادرآزاری در دانش‌آموزان شهری و روستایی شهر دورود بود. این پژوهش توصیفی، از نوع علی مقایسه‌ای بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه مادران دانش‌آموزان مقطع ابتدایی دوم، متوسطه اول و متوسطه دوم شهرستان دورود در سال تحصیلی 1401-1400 بودند که 447 دانش­آموز (260 دختر و 187 پسر) به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از مقیاس والدآزاری (فرم پسران) (عباس‌پور و همکاران، 1397) و مقیاس والدآزاری (دختر - مادر) (عباس‌پور و همکاران، 2019) استفاده شد. همچنین برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از تحلیل واریانس چندمتغیره در نرم‌افزار SPSS استفاده شد. یافته‌های این پژوهش نشان داد مادرآزاری در پسران شهری و روستایی تفاوت معناداری دارد، اما مادرآزاری در دختران مدارس شهری و روستایی تفاوت معناداری ندارد. همچنین یافته‌های این پژوهش نشان داد که در مقایسه با پسران روستایی، مادرآزاری در دانش آموزان پسر مدارس شهری شیوع بیشتری دارد. یافته­های این پژوهش نشان دادمادرآزاری در دانش‌آموزان پسر و دختر مقطع ابتدایی دوم، متوسطه اول و متوسطه دوم تفاوت معنی‌داری دارد.

 

کلیدواژه‌ها: مادرآزاری، دانش‌آموزان پسر و دختر، شهر و روستا.


مقدمه و بیان مسئله

باوجود همه طرح‌های پیشگیرانه و درمانی و بینش‌های اجتماعی، باز هم نقل‌های خشونت خانوادگی[4]یکی از رایج‌ترین انواع سوءاستفاده[5] و خشونت در جامعه امروزی است که با خشونت نسبت به فرزند[6]، به همسر[7] و خشونت نسبت به سالمندان[8] بروز می‌یابد. نوع دیگری از خشونت خانوادگی که اخیراً مورد توجه قرار گرفته است و آمار آن روبه‌ افزایش است، خشونت فرزندان نسبت به والدین است که به‌عنوان خشونت کودک - والد[9] (cpv) شناخته می‌شود(عباس‌پور و همکاران، 1397). اولین‌ بار پاگلو[10] (1984؛ به نقل از اکستین[11]، 2002) در بحث بدرفتاری و سوءاستفاده فرزندان از والدین سالمند،اصطلاح "والدآزاری[12]" را به‌کار گرفت(عباس‌پور و همکاران، 1397). والدآزاری رفتاری است که به شکل عاطفی، کلامی، فیزیکی و مالی به‌قصد کنترل‌کردن والدین انجام می‌گیرد(هولت[13]، 2012).

در دهه‌های گذشته مسائلی از قبیل سوءاستفاده جنسی[14] از زنان و کودکان، رفتار غلط با سالمندان و خشونت علیه مردان آشکار شده است؛ اما کمتر به مسئله والدآزاری به‌عنوان نوع سوم از خشونت‌های خانگی توجه شده است (عباس‌پور و همکاران، 2019). تأکید زیاد بر حقوق فرزندان که شامل دسترسی آنان به امکانات آموزشی و فناورانه، تأکید بر آزادی‌های فردی در کنار سایر عوامل موجب شده است، فرزندان در موضع قدرت قرار گیرند و بیش از هرزمان دیگر رابطه والدین و فرزندان دستخوش تغییر شود. در جامعه امروزی قدرت منحصر در دسترسی به منابع مالی نیست؛ بلکه به قول فوکو[15] قدرت در همه‌جا پراکنده است؛ بنابراین فرزندان امروزه در هرم اقتدار خانواده جایگاه مشخصی را به خود اختصاص داده‌اند و به‌انحاءمختلف می‌توانند اقتدار و نظارت والدین را به چالش بکشند. پدیده‌ای که روزبه‌روز و نسل به نسل در حال تقویت‌شدن است (صادقی فسایی و شعبانی افارانی، 1396). باوجوداینکه آزار ممکن است مستلزم پرخاشگری فیزیکی باشد، اما با رفتارهای دیگر نیز توصیف می‌شود.در پژوهش سیمونز[16] وهمکاران(2018) اصطلاح "والدآزاری" اتخاذ شد تا طیف گسترده‌ای از آزارهای فیزیکی، عاطفی، روانی و مالی را که امکان اعمال آن توسط کودک نسبت به یکی از والدین هست را دربر گیرد. رفتارهای گزارش شده والدآزاری، شامل آزار کلامی[17](مثلاً توهین، فریادزدن و تهدید والدین)سوءاستفاده اقتصادی[18] (مثلاً سرقت پول و مطالبات مالی، شکستن شیشه‌ها)آزار فیزیکی[19] (مثلاً لگدزدن، کتک‌زدن و تف کردن به والدین) و آزار عاطفی[20] (مثلاً تحقیر و ارعاب والدین) است. استثنای خشونت جنسی[21] در موارد ذکر شده، عمدی است. درحالی‌که خشونت جنسی می‌تواند در چنین مواردی ظاهر شود، در مقایسه با استفاده از آن در سایر اشکال آزار خانگی بسیار نادر است (هولت، 2021).

مطالعات مختلفی نشان می‌دهندتفاوت‌هایی در میزان شیوع والدآزاری با توجه ‌به سن[22]، جنسیت[23] و بافت[24](جامعه، قضایییا بالینی[25]) وجود دارد(لویناز ‌و دسوسا[26]2020؛سیمونز و همکاران، 2018).درحالی‌که خشونت علیه والدین می‌تواند توسط فرزندان در هر سنی انجام شود (و می‌شود)،تحقیقات در 40 سال گذشته تقریباً به طور انحصاری بر روی فرزندان نوجوان به‌عنوان محرک، چه در مواردکشنده[27] و چه در موارد غیرکشنده[28] متمرکز شده است(هولت، 2021). به‌طورکلی، رفتار خشونت‌آمیز و توهین‌آمیز بین سنین 10 تا 15 سالگی شروع می‌شود، در سنین 14 تا 16 سالگی به اوج خود می‌رسد و سپس به‌تدریج در تمام مطالعات، صرف‌نظر از شکل و شیوه آن، کاهش می‌یابد. بر خلاف تحقیقات قبل تحقیقات دیگر نشان می‌دهد رفتارهای ضداجتماعی معمولاً از 13 سالگی شروع می‌شود، تا 17 سالگی افزایش می‌یابد و در نهایت کاهش می‌یابد (لویبر[29] و همکاران، 2011؛ اولور[30] و همکاران، 2012؛ وربروگین[31]  و همکاران، 2016). بر اساس یافته­ها، میانگین سن تعیین شده برای والدآزاری در بیشتر موارد بین 12 تا 17 سال است (کاستاندا[32] و همکاران، 2012؛ کندری و مایلز[33]، 2014؛ کونترراس و کانو[34]، 2016؛ مایلز و کندری[35]، 2016).یافته‌های مربوط به جنسیت والدآزاران نشان می‌دهد این نوع خشونت در مردان با ارقام بین 60 درصد و80 درصد بیشتر از زنان است(آرمسترانگ[36] و همکاران، 2018؛ لویناز[37] و همکاران، 2020؛ پاگانی[38] و همکاران، 2004) این تفاوت‌ها نمونه‌های عمومی بزرگ‌تری از مجرمان نوجوان است که در آن درصد برای مردان حدود 80 درصد و 90 درصد و برای زنان حدود 10 درصد و 20 درصد است(اورتگا-‌کامپوس[39]و همکاران، 2016؛ وندرپوت و دی‌رویتر[40]، 2016؛ و ربروگین[41] و همکاران، 2016). داده‌های عدالت کیفری (براساس حوادث گزارش شده) نشان می‌دهد که والدآزاری یک پدیده بسیار جنسیتی است: حدود دو سوم از نوجوانان را پدران گزارش داده‌اند و حدود سه‌چهارم والدینی که والدآزاری را به پلیس گزارش می‌دهند مادران هستند .این تا حدی توسط تحقیقات با استفاده از داده‌های خودگزارشی پشتیبانی می‌شود. بااین‌حال، تعدادی از مطالعات (مبتنی بر محیط‌های اجتماعی یا درمانی) وجود دارد که سطح بسیار بیشتری از برابری جنسیتی را در بین مجرمان و قربانیان نشان می‌دهد. علاوه بر تغییرات در نمونه‌ها، پارامترهای تحقیق و طرح‌ها، ممکن است یک سوگیری گزارش‌دهی بر این اختلاف در یافته‌های تحقیق تأثیر بگذارد. ممکن است پدرها کمتر از مادران رفتار توهین‌آمیز فرزندان خود را گزارش کنند که می‌تواند به دلیل هنجارهای اجتماعی باشد(یعنی از نظر اجتماعی برای مادران، به‌عنوان زنان، قابل‌قبول‌تر است که والدآزاری را افشا کنند یا گزارش دهند) یا ممکن است منعکس‌کننده تأثیر کمتر خشونت و آزار برای پدران باشد.تحقیقات در مورد خشونت خانگی در روابط صمیمانه به طور مشابه نشان داده است که قربانیان مرد تمایل زیادی به تماس با پلیس ندارند و همچنین خشونت و آزار خانگی را به طور بسیار متفاوتی نسبت به قربانیان زن تجربه می‌کنند. (مایلز، 2019).به‌طورکلی، درحالی‌که بسیاری از تحقیقات والدآزاری را به‌عنوان شکل دیگری از خشونت علیه زنان نشان می‌دهد و اغلب از آن به‌عنوان یک پدیده پسر - مادر یاد می‌کنند، تناقض دریافته‌های تحقیق و سوگیری گزارش آشکار، به پویایی جنسیتی پیچیده‌تری در این شکل از خشونت خانوادگی اشاره دارد  (مایلز، 2019). آزار جنسی تا حد زیادی کمترین میزان شیوع را در سراسر کشورها داشت و زمانی که گزارش شد، تقریباً به طور انحصاری علیه زنان بود(هولت، 2021).همچنین بررسی جنبه‌های فرهنگی والدآزاری در مطالعات نیز قابل‌توجه است. برای مثال خسروی و همکاران(2018) طی تحقیقاتی در ایران نشان می‌دهند از نظر زنان کٌرد تنها گذاشتن والدین بیوه پس از ازدواج فرزندانیکی از مؤلفه‌های مهم آزار عاطفی نسبت به والدین است، چیزی که ممکن است در فرهنگ‌های اروپایی - آمریکایی به این شکل فردگرایانه‌تر در نظر گرفته نمی‌شود و در مورد مشابه، در جنوب غربی نیجریه، افراد سالمند گزارش کردند که فرزندان بالغ آنان از اتهامات جادوگری برای آزار استفاده می‌کنندتا بتوانند والدینشانرا به‌خاطر عدم موفقیت در زندگی خود سرزنش کنند و به همین دلیل والدین این رفتار را نوعی سوءاستفاده عاطفی توصیف کردند (کادموس[42] و همکاران، 2015). بررسی‌های مطالعات شیوع ملی در میان کشورهای مختلف ازجمله اسپانیا، کانادا، شیلی، ایالات متحده، ایرلند، کره جنوبی نتایج متفاوتی را در میزان شیوع و مؤلفه‌های والدآزاری مطرح می‌کند. تحقیقات حاکی از آن است که به‌ احتمال زیاد دختران به‌صورت کلامی و عاطفی نسبت به والدین خودآزار می‌رسانند، درحالی‌که پسران بیشتر احتمال دارد در سطوح جدی‌تری از حمله فیزیکی شرکت کنند(مایلز، 2019). سوءاستفاده مالی بیشتر در ایرلند دیدهمی‌شود درحالی‌که بی‌توجهی بیشتر در اسپانیا گزارش شده است (هولت، 2021). همچنین بررسی‌ها توسط پیلیمر[43] و همکاران (2016) نشان داد که شایع‌ترین عامل آزار سالمندان در فرهنگ‌های آسیایی، فرزندان بالغ هستند. به طور مثال در کره جنوبی تقریباً به طور کاملاین پسران هستند که مرتکب والدآزاری می‌شوند درحالی‌که دختران درصد بسیار کمی از مرتکبین را در این مطالعه تشکیل می‌دهند(اوه[44] و همکاران، 2006). در مقابل، مایلز (2019) معتقد است تفاوت در میزان والدآزاری به دلیل تأثیر متفاوت رفتارهای دختران و پسران (سوءاستفاده عاطفی و کلامی در دختران و سوءاستفاده شدید فیزیکی در پسران) است و همین ممکن است توضیح دهد که چرا تعداد پسران بیشتر از دختران به پلیس گزارش می‌شود.

پژوهش‌ها نشان داده بین 3 تا 7 درصد از والدین در زمان‌های مختلف،به‌واسطه نوجوانان خود مورد آزار و سوءاستفاده قرار گرفته‌اند (فازی[45] و همکاران، 2013)همچنین تحقیقات نشان داده که بین 5 تا 20درصد از جوانان مرتکبوالدآزاری فیزیکی شده‌اند(سیمونزو همکاران، 2018). والدآزاری موجب ناامیدی، درماندگی، احساس شرمو ترسدر والدین می‌شود. ضمناً والدآزاری یک سوءاستفادة غیرآشکار است که بر عاطفه، جسم و رفاه والدین و نوجوانان تأثیر می‌گذارد(اویدو[46]، 2019). به نظر می‌رسد والدآزاری در تمام بخش‌های جامعه، صرف‌نظر از طبقه یا موقعیت اجتماعی، رخ می‌دهد. با مروری بر پژوهش‌های صورت‌گرفته در زمینه والدآزاری، می‌تواندریافت که در این تحقیقات،تناقض‌ها و تفاوت‌هادر سن، جنسیت،شهری و روستایی بودن و نوع فرهنگ کشورهای مختلف مشاهده می‌شود که این تناقض در نوع فرهنگ و موقعیت جغرافیایی پررنگ‌تر است (برای مثال، فرامرزی[47] و همکاران، 2005؛ و خاتون‌آبادی و علی‌پور، 1395). از طرف دیگر، خلأ مقایسه والدآزاری بین مناطق شهری و روستایی کاملاً مشهود است و ضرورت انجام تحقیقی که بتواند به این جنبه از والدآزاری بپردازد آشکار است. ضمناً پژوهش حاضراز این‌جهت مورد اهمیت است که چگونگی مادرآزاری در فرهنگ ایرانی- اسلامی را مورد بررسی قرارمی‌دهد. اسلام برای پدر و مادر، حقی بزرگ و مقامی بلند قائل شده است تا جایی که بعد از حق خدا (توحید و پرستش) احسان به والدین را مهم‌ترین وظیفه انسان می‌داند (اسراء، 23).یکی دیگر از ضرورت‌های بررسی مقایسه‌ای والدآزاری و خصوصاً مادرآزاری این مسئله است که غالب پژوهش‌های علوم‌انسانی در مناطق شهری انجام می‌گیرند و معمولاً از انجام پژوهش در روستاها غفلت می‌شود؛ لذا این پژوهش در پی دستیابی پاسخ به این سؤال است که آیا مادرآزاری در دانش‌آموزان شهری و روستایی متفاوت است؟

پیشینۀ پژوهش

عباس‌پور و همکاران (1402) در پژوهشی نشان دادند بین خشونت خانگی، تعارض زناشویی، انسجام خانوادگی، شیوه فرزندپروری، عزت‌نفس و تاب‌آوری با والدآزاری رابطه معناداری وجود دارد. همچنین عباس‌پور و همکاران (2021) نیز در مطالعه‌ای پدیدارشناسی به بررسی تجربه‌ی زیسته مادران آزاردیده پرداختند. یافته­های این پژوهش 12 جزء تشکیل‌دهنده مادرآزاری را شامل می‌شود که عبارت‌اند از: 1- آسیب دیدگی جسمی/ جانی؛ 2- آزار عاطفی؛ 3-آزار فیزیکی؛ 4- فشار مالی؛ 5- حس آسیب‌دیدگی عاطفی؛ 6- ادراک رفتار فرزند به عنوان یک تعامل آزارنده؛ 7- آسیب معنوی؛ 8- آسیب‌شناختی؛ 9- علی بودن رفتار آزارنده؛ 10- ادراک دوسوگرایی نسبت به رفتارهای آزارنده؛ 11-چرخه‌ای بودن الگوهای تعاملی آزارنده مادر و فرزند؛ 12- قصدمندی رفتار آزارنده. عباس‌پور و همکاران (2022) در پژوهشی نشان دادند که متغیرهای خشونت خانوادگی، سبک فرزندپروری مقتدرانه، سبک فرزندپروری آسان‌گیر و عزت ‌نفس دانش‌آموز قوی‌ترین پیش‌بین والدآزاری دانش‌آموزان است.

روش‌شناسی پژوهش

روش پژوهش حاضرتوصیفیازنوععلی - مقایسه‌ایاست. جامعه آماری، کلیه مادران دانش‌آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی دوم، متوسطه اول و متوسطه دوم شهری و روستایی شهر دورود در سال تحصیلی 1401 -1400 بودند. با استفاده از نمونه‌گیری در دسترس 500 نفر به‌عنوان نمونه انتخاب شدند که تعدادی به دلیل ناقص بودن اطلاعات حذف شدند و نمونه نهایی 447 نفر (260 نفر دختر و 187 نفر پسر) انتخاب شدند. بدین منظور برای استفاده از تمام ظرفیت‌های موجود بخشی از پرسش‌نامه‌ها به‌صورت حضوری در مدارس شهری و روستاهایی که در دسترس بود و مدیر مدرسه همکاری لازم را داشت (تعداد هفت روستا از پنجاه روستای شهر دورود برای پرسش‌نامه حضوری انتخاب شد) و بخش دیگر به‌صورت لینک در فضای مجازی تکمیل گردید که با حضور در اداره آموزش ‌و پرورش شهرستان درود، لینک پرسش‌نامه برای تمام مدیران مدارس ارسال شد تا در دسترس والدین قرار بگیرد. ابزار پژوهش شامل موارد زیر است:

الف) پرسش‌نامه والدآزاری (فرم پسران)[48] (PAS-BV):

پرسش‌نامه والدآزاری (فرم پسران) توسط عباس‌پور و همکاران (۱۳۹۷) برای سنجش سه بعد والدآزاری (فیزیکی، مالی و عاطفی) در پسران نوجوان جامعه ایرانی در شهر اهواز ساخته شد. این پرسش‌نامه سه بعد والدآزاری را در پرسش‌نامه ۵ درجه‌ای لیکرت از نمره ۱ (هیچ) تا ۵ (همیشه) می‌سنجد. این پرسش‌نامه ۲۲ ماده‌ای است. در این پرسش‌نامه علاوه بر سه نمره والدآزاری (مالی، فیزیکی و عاطفی)، یک نمره کل با حداقل ۲۲ و حداکثر ۱۱۰ برای هر آزمودنی محاسبه می‌گردد. نمره بالا در این پرسش‌نامه نشانه میزان بالای والدآزاری است. ضریب پایایی پرسش‌نامه به روش آلفای کرونباخ در پژوهش عباس‌پور و همکاران (۱۳۹۷)برای کل پرسش‌نامه ۹۸/۰ و برای سه خرده پرسش‌نامه والدآزاری عاطفی، مالی و فیزیکی به ترتیب ۹۸/۰، ۷۵/۰ و ۸۹/۰ به دست آمد. عباس‌پور و همکاران (1402) پایایی کل این مقیاس را 92/0 گزارش کردند. همچنین در پژوهش حاضر ضریب پایایی، برای کل پرسش‌نامه 89/۰ و برای سه خرده پرسش‌نامه والدآزاری عاطفی، مالی و فیزیکی به ترتیب 86/۰، ۷9/۰ و 77/۰ به دست آمد.

ب) مقیاس والدآزاری (دختر - مادر) [49] :(PAS-gv)

مقیاس والدآزاری (دختر - مادر) یکمقیاس ۱۴ ماده‌ای است که برای سنجش دو بعد والدآزاری (فیزیکی و عاطفی) در دختران نوجوان جامعه ایرانی توسط عباس‌پور و همکاران (۲۰۱۹) ساخته شده است. این مقیاس دو بعد والد آزادی را در مقیاس ۵ درجه‌ای لیکرت از نمره ۱ (هیچ‌وقت) تا ۵ (همیشه) می‌سنجد. در این مقیاس علاوه بر دو نمره والدآزاری (عاطفی و فیزیکی) یک نمره کل با حداقل ۱۴ و حداکثر ۷۰ برای هر آزمونی محاسبه می‌شود. نمره بالا در این مقیاس نشان‌دهنده بالا بودن میزان والدآزاری است. نتایجی که از تحلیل عامل اکتشافی به دست آمد نشان داد که این مقیاس از دو عامل عاطفی و فیزیکی تشکیل شده است. روایی همگراهای مقیاس والدآزاری (دختر- مادر) از طریق هم‌بسته کردن این مقیاس با مقیاس نگرش فرزند نسبت به مادر (هود سون، ۱۹۹۲؛ به نقل از سجادی و همکاران، ۱۳۹۴) محاسبه شد. ضرایب همبستگیمیانگین نمره‌های آزمودنی‌ها در مقیاس والدآزاری دختر مادر با مقیاس نگرش فرزند نسبت به مادر معنادار بود همسانی درونی مقیاس والدآزاری دختر مادر و عوامل آن بر حسب ضرایب آلفای کرونباخ محاسبه شد و ضرایب همبستگی 93/0 در 75/0 درصد مورد تأیید قرار گرفت. عباس پور و همکاران (1402) پایایی کل این مقیاس را 90/0 گزارش کردند. همچنین در پژوهش حاضر ضریب پایایی برای کل پرسش‌نامه 89/۰ و برای دو خرده پرسش‌نامه والدآزاری فیزیکی و عاطفی به ترتیب 72/۰ و 88/0 به دست آمد.

یافته‌های پژوهش

در این پژوهش ابتدا جهت بررسی نرمال بودن داده‌ها، از ضریب کجی[50] و ضریب کشیدگی[51] استفاده شد. قدرمطلق ضریب کجی بزرگ‌تر از 3 تخطی از نرمال بودن داده‌ها را نشان می‌دهد. قدرمطلق ضریب کشیدگی بزرگ‌تر از 10 در تحلیل داده‌ها مسئله‌ساز است و قدرمطلق ضریب کشیدگی بزرگ‌تر از 20 مشکل جدی ایجاد می‌کند (کلاین، 2010؛ به نقل مروتی، 1390). نتایج آزمون نرمال بودن مادرآزاری و ابعاد آن را در دختران و پسران نشان داد که داده‌های پژوهش نرمال هستند. جدول (1) میانگین و انحراف استاندارد مادرآزاری را در دختران و پسران مقاطع تحصیلی شهر و روستا نشان می‌دهد.

جدول 1. میانگین و انحراف استاندارد مادرآزاری در دانش آموزان دختر و پسر مقاطع شهر و روستا

دختران

پسران

مقطع تحصیلی

محیط

متغیرها

انحراف استاندارد

میانگین

انحراف استاندارد

میانگین

07/2

25/12

31/3

07/19

ابتدایی دوم

روستا

مادرآزاری

عاطفی

65/3

08/14

75/3

21

متوسطه اول

78/6

08/17

49/2

55/19

متوسطه دوم

31/2

37/13

32/6

19/22

ابتدایی دوم

شهر

31/3

08/14

46/5

84/21

متوسطه اول

00/4

34/15

50/12

62/31

متوسطه دوم

-

-

25/0

07/2

ابتدایی دوم

روستا

مادرآزاری مالی

-

-

91/0

56/2

متوسطه اول

-

-

54/0

19/2

متوسطه دوم

-

-

92/0

87/2

ابتدایی دوم

شهر

-

-

54/1

68/2

متوسطه اول

-

-

82/1

19/3

متوسطه دوم

55/0

22/3

59/0

17/3

ابتدایی دوم

روستا

مادرآزاری فیزیکی

82/0

32/3

84/1

94/3

متوسطه اول

54/1

68/3

30/0

09/3

متوسطه دوم

56/0

22/3

07/1

32/3

ابتدایی دوم

شهر

98/0

44/3

12/1

42/3

متوسطه اول

16/1

56/3

80/2

66/4

متوسطه دوم

34/2

49/15

59/3

30/24

ابتدایی دوم

روستا

نمره کل مقیاس مادرآزاری

27/4

41/17

18/5

5/27

متوسطه اول

87/7

76/20

54/2

84/24

متوسطه دوم

51/2

60/16

08/7

38/28

ابتدایی دوم

شهر

83/3

52/17

98/6

93/27

متوسطه اول

67/4

90/18

35/16

47/39

متوسطه دوم

جهت بررسی سؤال پژوهش از تحلیل واریانس چند متغیری (مانووا) استفاده شد. نتایج تحلیل مادرآزاری دختران و پسران در جدول (2) ارائه شده است.

 

جدول 2.  نتایج آزمون‌های معنی‌داری تحلیل واریانس مادرآزاری دختران و پسران

متغیر

آماره ملاک

دختران

پسران

ارزش آماره

F

درجه آزادی اثر

درجه آزادی خطا

سطح معناداری

ارزش آماره

F

درجه آزادی اثر

درجه آزادی خطا

سطح معناداری

مقطع تحصیلی

اثر پیلایی

11/0

04/7

4

508

001/0

14/0

43/4

6

360

001/0

لامبدای ویلکز

90/0

22/7

4

506

001/0

86/0

52/4

6

358

001/0

اثر هتلینگ

12/0

40/7

4

504

001/0

16/0

61/4

6

356

001/0

بزرگ‌ترین ریشه روی

12/0

91/14

2

254

001/0

14/0

48/8

3

180

001/0

 

 

متغیر

آماره ملاک

دختران

پسران

ارزش آماره

F

درجه آزادی اثر

درجه آزادی خطا

سطح معناداری

ارزش آماره

F

درجه آزادی اثر

درجه آزادی خطا

سطح معناداری

محیط زندگی

اثر پیلایی

001/0

11/0

2

253

896/0

16/0

73/11

3

179

001/0

لامبدای ویلکز

999/0

11/0

2

253

896/0

84/0

73/11

3

179

001/0

اثر هتلینگ

001/0

11/0

2

253

896/0

20/0

73/11

3

179

001/0

بزرگ‌ترین ریشه روی

110/0

11/0

2

253

896/0

20/0

73/11

3

179

001/0

تعامل مقطع تحصیلی و محیط زندگی

اثر پیلایی

026/0

65/1

4

508

16/0

15/0

99/4

6

360

001/0

لامبدای ویلکز

974/0

65/1

4

506

16/0

85/0

11/5

6

358

001/0

اثر هتلینگ

026/0

65/1

4

504

16/0

18/0

22/5

6

356

001/0

بزرگ‌ترین ریشه روی

024/0

1/3

2

254

047/0

16/0

64/9

3

180

001/0

 

همان طور که در جدول (2) ارائه شده است سطوح معنی‌داری گروه‌ها بیانگر آن است که حداقل یکی از سطوح مادرآزاری در مقاطع تحصیلی سه‌گانه در دختران و همچنین در پسران تفاوت معنی‌داری وجود دارد. برای پی‌بردن به تفاوت، نتـــایج حاصل از تحلیل واریانس یک راهه، در جدول 3 ارائه شده است.

 

 

 

جدول 3. نتایج تحلیل واریانس تک متغیری در متن آنووا نمره‌های مادرآزاری پسران و دختران

منبع

متغیرها

پسران

دختران

مجموع مجذورات

درجه آزادی

میانگین مجذورات

F

سطح معنی داری

مجموع مجذورات

درجه آزادی

میانگینمجذورات

F

سطح معنی داری

مقطع تحصیلی

مادرآزاری عاطفی

06/886

2

03/443

18/10

001/0

12/501

2

56/250

74/14

001/0

مادرآزاری مالی

58/1

2

79/0

61/0

55/0

-

-

-

-

-

مادرآزاریفیزیکی

90/12

2

45/6

69/2

071/0

72/6

2

36/3

18/3

043/0

مادرآزاری(نمره کل)

92/1149

2

96/574

22/8

001/0

84/623

2

92/311

72/13

001/0

محیط زندگی

مادرآزاری عاطفی

15/1336

1

15/1336

71/30

001/0

74/2

1

74/2

16/0

689/0

مادرآزاری مالی

19

1

19

59/14

001/0

-

-

-

-

-

مادرآزاری فیزیکی

44/7

1

44/7

10/3

080/0

001/0

1

001/0

001/0

985/0

مادرآزاری(نمره کل)

51/1904

1

51/1904

23/27

001/0

80/2

1

80/2

123/0

726/0

تعامل مقطع تحصیلی و محیط زندگی

مادرآزاری عاطفی

25/1108

2

12/554

73/12

001/0

18/88

2

09/44

59/2

077/0

مادرآزاری مالی

72/6

2

36/3

58/2

078/0

-

-

-

-

-

مادرآزاریفیزیکی

35/35

2

67/17

37/7

001/0

620/0

2

310/0

294/0

75/0

مادرآزاری(نمره کل)

26/1708

2

13/854

21/12

001/0

69/97

2

84/48

14/2

119/0

 

همان‌طور که در جدول(3) مشاهده می‌شود  مادرآزاری فیزیکی در دانش‌آموزان دختر مقطع ابتدایی دوم، متوسطه اول و متوسطه دوم تفاوت معنی داری دارد. اما مادرآزاری در دانش‌آموزان دختر روستا و شهر تفاوت معناداری ندارد. همچنین مادرآزاری عاطفی و نمره کل مادرآزاری در دانش‌آموزان پسر مقطع ابتدایی دوم، متوسطه اول و متوسطه دوم تفاوت معنی‌داری دارد. مادرآزاری عاطفی، مالی و نمره کل مادرآزاری در دانش‌آموزان پسر روستا و شهر تفاوت معناداری دارد. نمرات مادرآزاری عاطفی، فیزیکی و نمره کل مادرآزاری در تعامل مقطع تحصیلی و محیط زندگی (شهر و روستا) نیز تفاوت معناداری دارد. برای اینکه دقیقاً مشخص شود که مادرآزاری در کدام یک از مقاطع تحصیلی پسران و دختران تفاوت وجود دارد از تحلیل تعقیبی توکی استفاده شد. نتایج این تحلیل در در جدول (4) ارائه شده است.

جـدول 4.  نتایـج آزمون تعقیبی توکی برای مقایسه میانگین نمره‌هایمادرآزاری دانش‌آموزان پسرو دختر مقاطع تحصیلی

گروهای مورد مقایسه

پسران

دختران

تفاوت میانگین‌ها

خطای معیار

سطح معنی‌داری

تفاوت میانگین‌ها

خطای معیار

سطح معنی‌داری

مادرآزاری عاطفی

ابتدایی دوم - متوسطه اول

757/0-

35/1

84/0

19/1-

64/0

15/0

ابتدایی دوم - متوسطه دوم

02/5-

35/1

001/0

41/3-

63/0

001/0

متوسطه اول - متوسطه دوم

27/4-

33/1

005/0

22/2-

61/0

001/0

مادرآزاری مالی

ابتدایی دوم - متوسطه اول

144/0-

21/0

78/0

-

-

-

ابتدایی دوم - متوسطه دوم

223/0-

21/0

55/0

-

-

-

متوسطه اول - متوسطه دوم

079/0-

21/0

93/0

-

-

-

مادرآزاری فیزیکی

ابتدایی دوم - متوسطه اول

44/0-

29/0

29/0

168/0-

158/0

54/0

ابتدایی دوم - متوسطه دوم

64/0-

29/0

07/0

40/0-

157/0

03/0

متوسطه اول - متوسطه دوم

21/0-

29/0

75/0

233/0-

153/0

28/0

مادرآزاری

(نمره کل)

ابتدایی دوم - متوسطه اول

34/1-

68/1

71/0

36/1-

73/0

16/0

ابتدایی دوم - متوسطه دوم

89/5-

68/1

002/0

81/3-

73/0

001/0

متوسطه اول - متوسطه دوم

55/4-

68/1

020/0

45/2-

71/0

002/0

 

همان گونه که در جدول (4) ملاحظه می‌شود، تفاوت بین میانگین مادرآزاری عاطفی دختران مقطع ابتدایی دوم و متوسطه دوم (001/0p<) و همچنین متوسطه اول و متوسطه دوم (001/0p<) معنادار است. مادرآزاری فیزیکی دختران فقط در مقطع ابتدایی دوم و متوسطه دوم (03/0p<) معنادار است. همچنین نمرات کل مادرآزاری دختران مقطع ابتدایی دوم و متوسطه دوم (001/0p<) و متوسطه اول و متوسطه دوم (002/0p<) تفاوت معنادار دارد. سایر گروه‌ها در دختران تفاوت معناداری ندارند.همان گونه که در جدول 4 ملاحظه می‌شود، تفاوت بین میانگین مادرآزاری عاطفی پسران مقطع ابتدایی دوم و متوسطه دوم (001/0p<) و همچنین متوسطه اول و متوسطه دوم (001/0p<) معنادار است. همچنین نمرات کل مادرآزاری پسران مقطع ابتدایی دوم و متوسطه دوم (001/0p<) و متوسطه اول و متوسطه دوم (002/0p<) تفاوت معنادار دارد. سایر گروه‌ها تفاوت معناداری ندارند.

نتیجه‌گیری و پیشنهاد‌ها

یافته‌های این پژوهش نشان داد مادرآزاری در دانش‌آموزان دختر شهری و روستایی تفاوت معنی‌داری ندارد اماتفاوت بین میانگین مادرآزاری عاطفی دختران مقطع ابتدایی دوم و متوسطه دوم و همچنین تفاوت مادرآزاری عاطفی دختران متوسطه اول و متوسطه دوم معنادار است. مادرآزاری فیزیکی دختران فقط در مقطع ابتدایی دوم و متوسطه دوم معنادار بود. همچنین بین نمرات کل مادرآزاری دختران مقطع ابتدایی دوم و متوسطه دوم و متوسطه اول و متوسطه دوم تفاوت معناداری وجود داشت. یافته‌های این پژوهش دررابطه با نوع مادرآزاری با پژوهش(صادقی فسایی و شعبانی افارانی، 1396؛ و ایباب و بنتلر[52]، 2016) که نشان می‌دهند شایع‌ترینآزار نسبت به مادران غالباً خـشونت روانی - عاطفی است، همسو است.  دررابطه‌با میزان پرخاشگری در مقاطع تحصیلی با پژوهش (سیمونز و همکاران، 2018؛ لویبر و همکاران، 2011؛ اولور و همکاران، 2012؛ وربروگین و همکاران، 2016) که نشان می‌دهند رفتار خشونت‌آمیز و توهین‌آمیزبین سنین 10 تا 15 سالگی شروع می‌شود ودر سنین 14 تا 16 سالگی به اوج خود می‌رسد و تا حدودی با پژوهش (کاستاندا و همکاران، 2012؛ کندری و مایلز، 2014؛ کونترراس و کانو، 2016؛ مایلز و کندری، 2016؛ پاگانی و همکاران، 2004) که باتوجه‌بهداده‌های تجربی میانگین سن تعیین شده برای والدآزاری در بیشتر موارد را بین 12 تا 17 سال می‌دانند همسو است. همچنین این یافته با پژوهش زینت مطلق  (1391) همسو نیست.دررابطه‌با عدم تفاوت والدآزاری در دانش‌آموزان شهری و روستایی نیز با پژوهش خاتون‌آبادی و علی­پور (1395) همسو و با پژوهش سفیری و میرزایی (1401) تا حدودی مغایر است.

به نظر می‌رسد از جمله عواملی که موجب می‌شود میزان مادرآزاری در دختران شهری و روستایی تفاوت معناداری نداشته باشد ویژگی‌های شخصیتی دختران از جمله ترس بیشتر نسبت به پسران، علاقه کمتر دختران به خشونت، نگرانی از قضاوت‌ها و برچسب منفی گرفتن از محیط و همچنین ریشه‌های فرهنگی خصوصاً در استان لرستان و شهرستان دورود که انتظار از دختران به‌گونه‌ای است که از آنان دخترانی مطیع می‌سازد و بسیاری از مطالعات نتایج گفته شده را تایید می‌کنند. بسیاری از مطالعات نشان می‌دهندکه عوامل شخصیتی پیش‌بینی‌کننده‌های نسبتاً قوی خشونت هستند (موران[53] و همکاران، 2003). به نظر می­رسد دختران نوجوان و بزرگسال بیشتر از پسران معیارهای اخلاقی را درونی می‌کنند. به بیان دیگر انجام یک عمل خلاف اصول اخلاقی در دختران بیشتر از پسران احتمال دارد که با احساس گناه و ترس از تنبیه یا فاش شدن همراه باشد. همچنین بندورا[54](1969) مدعی است که غالـب رفتارهـای انسان از طریق مشاهده و در خلال فرایند الگوسازی فراگرفته می‌شوندبه نظرمی‌رسد علاقه کمتر دختران به تماشای صحنه‌های خشن و پرخاشگری و قرار نگرفتن در محیط‌های خشن نسبت به پسران عاملی برای پرخاشگری کمتر باشد. در همین باره اسپانو[55] و همکاران (2009) قرارگرفتن در محیط‌های خشونت‌آمیز را مهم‌ترین عامـل در بـروزرفتارهای پرخاشگرانه در میان کودکان و نوجوانان می‌دانند. دختران بیشتر تابع والدین هستند و پسران ممکن است بیشتر تحت‌تأثیر همسالان باشند (بیابانگرد، 1376) غالباً آمارها در مورد والدآزاری در مورد پسران گزارش شده است. به طور مثال در کره جنوبی تقریباً به طور کاملاین پسران هستند که مرتکب والدآزاری می‌شوند درحالی‌که دختران درصد بسیار کمی از مرتکبین را در این مطالعه تشکیل می‌دهند(اوه و همکاران، 2006). به نظر بسیاری از کارشناسان، خشونت مردان ریشه در فرهنگ دارد. خشونت در نگرش مرسوم حق پدر و برادر و شوهر است و مرد حق تربیت زن خود را دارد. درتحقیقاتبین‌المللی نیز،در مردان با ارقام بین60 درصد و80 درصد بیشتر از زنان است (آرمسترانگو همکاران، 2018؛ لویناز و همکاران، 2020؛ پاگانی و همکاران، 2004) این تفاوت‌ها نمونه‌های عمومی بزرگ‌تری از مجرمان نوجوان است که در آن درصد برای مردان حدود 80 درصد و 90 درصد و برای زنان حدود 10 درصد و 20 درصد است(اورتگا - کامپوس[56] و همکاران، 2016؛ وندر پوت و دی رویتر[57]، 2016؛ وربروگین[58] و همکاران، 2016). از جمله عوامل دیگر، سازگاری و تعهد دختران و نگرانی از قضاوت‌هاو برداشت‌ها از محیط سنتی حاکم است که باید با وسواسبیشتری رفتار کنند. دختران اغلب به علت اضطراب از تحمیل برچسب منفی، خود را در چارچوب و حاشیه امن قرار می‌دهند و رفتارهای خود را مدیریت می‌کنند (سفیری و میرزایی، 1401).

یافته‌ها نشان داد مادرآزاری عاطفی و نمره کل مادرآزاری در دانش‌آموزان پسر مقطع ابتدایی دوم، متوسطه اول و متوسطه دوم ومادرآزاری عاطفی، مالی و نمره کل مادرآزاری در دانش‌آموزان پسر روستا و شهر تفاوت معناداری دارد. همچنین نمرات مادرآزاری عاطفی، فیزیکی و نمره کل والدآزاری در تعامل مقطع تحصیلی و محیط زندگی (شهر و روستا) نیز تفاوت معناداری دارد. یافته‌های این پژوهش در رابطه سن والد آزاری با پژوهش (آرمسترانگ و همکاران، 2018؛ لویناز و همکاران، 2020؛ پاگانی و همکاران، 2004؛ اولوروهمکاران، 2012؛وربروگینو همکاران، 2016؛ وهولت، 2020) همسو است و دررابطه‌با تفاوت در شهر و روستا با پژوهش مستمع، ساروخانی و وثوقی (1397) همسو است و با پژوهش فرامرزی و همکاران (2005) مغایرت داد. به نظر می‌رسد از جمله عواملی که موجب می‌شود مادرآزاری در مناطق شهری بیشتر از مناطق روستاییباشد، تغییر ارزش‌ها در مناطق شهری، اثر گذاری رسانه‌ها، تماشای خشونت، پرداختن به بازی‌های خشن رایانه­ای، قرار گرفتن در معرض خشونت ووجود روحیه همدلی و همیاری در جوامع روستایی باشد.

نهاد خانواده در زندگی شهری دچار آسیب‌های فراوانی شده است و از ایفای نقش اساسی خویش بازمانده است امروزه ارزش‌های خانوادگییا مربوط به خانواده، با ارزش‌های سنتی مثل احترام به والدین در تضاد و تناقض هستند (مستمع، ساروخانی و وثوقی، 1397). به نظر می‌رسد از عواملی که والدآزاری در مناطق شهری بیشتر از مناطق روستاییاستتغییر ارزش‌ها در مناطق شهری تحت‌تأثیر زندگیت فردگونه و خالی از ارزش‌های سنتی باشد. همچنین در مناطق شهری وجود ابزارهای مختلف رسانه‌ای و دسترسی بیشتر نوجوانان به رسانه میزان تأثیرپذیری از رسانه بالاتر از روستاست. رسانه‌ها به‌راحتی می‌توانند با بارش بی‌امان تفکّر عمـدی انتخـاب شـده،فرهنگی را اصلاح یا آن را به ورطۀ وابستگی و انحطاط بکشانند. نتایج بسیاری از پژوهش‌هانشان می‌دهدرابطة معناداری بین تماشای خشونت، پرداختن به بازی‌های خشـن رایانه‌ای وبروز خشونت در زندگی واقعی وجود دارد (دلیسی[59] و همکاران، 2013و شعاع کاظمی و شهابی­نژاد، 1395). یکی دیگر از دلایل مهم پایین بودن خشونت در مناطق روستایی روحیه همدلی و همیاری در جوامع روستایی نسبت به جوامع شهری است (خاتون‌آبادی و علی­پور، 1395). به نظر می‌رسد این عوامل می‌تواند گواه تفاوت‌های مادرآزاری در پسران شهر و روستا باشد.

باتوجه‌به این‌که جامعه پژوهش حاضر مادران بودند، یافته‌های این پژوهش  را نمی‌توان به پدران تعمیم داد. همچنین یکی از محدودیت‌هایاین پژوهش روش نمونه‌گیری در دسترس بود. از دیگر محدودیت‌های پژوهش می‌توان به عدم همکاری و احتیاط مادران در تکمیل پرسش‌نامه‌ها اشاره کرد که به نظرمی‌رسد به دلیل کمبود تحقیقات در روستاها اتفاق می‌افتد. باتوجه‌به اینکه جامعه آماری این پژوهش محدود به شهرستان دورود است پیشنهاد می‌شود این پژوهش در مورد دانش‌آموزان سایر مناطق کشور نیز انجام گیرد. همچنین پیشنهادمی‌گردددر تحقیقات آینده از نمونه‌گیری‌های تصادفی استفاده شود.

قدردانی

این مطالعه دارای کد اخلاقی EE/1401.2.24.159304/scu.ac.ir و مستخرج از پایان نامه ­کارشناسی ارشد مشاوره مدرسه دانشگاه  است. از کلیه مادران دانش آموزان و همچنین کارکنان آموزش و پرورش و مدارس شهری و روستایی که در تکمیل ابزارهای این پژوهش همکاری کردند کمال تشکر را داریم. 

 

 

منابع

قرآن کریم.

بیابانگرد، اسماعیل (1376). روان‌شناسی نوجوان، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.

مستمع رضا؛ ساروخانی، باقر؛ وثوقی منصور. (1397). تبیین عوامل موثر بر آنومی اجتماعی در بستر توسعه فرهنگی در خانواده شهری و پیامدهای آن.مطالعات توسعه اجتماعی ایران، 10(2)، 26-7.

سجادی، سیده فاطمه؛ مهرابی زاده هنرمند، مهناز؛ ارشدی، نسرین؛ زرگر، یدالله؛ سجادی،سیده فروغ (1394). پیشبینی ناگویی خلقی در نوجوانان بر اساس تروماهای اوایلزندگی و نگرش به والدین. مجله اصول بهداشت روانی، 17 (3)،115-109.

سفیری، خدیجه؛ و میرزائی، معصومه. (1401). تجربۀ زیستۀ دختران حاشیه‌نشین از مفهوم «محرومیت»: موردمطالعه منطقۀ حاشیه‌نشین دولت‌آباد - استان کرمانشاه. پژوهش‌های راهبردی مسائل اجتماعی ایران، 11(1), 33-54.

شعاع کاظمی، مهرانگیز؛ و شهابی نژاد، زهرا. (1395). مقایسه میزان استفاده از بازی‌های رایانه‌ای و پرخاشگری در دانش‌آموزان پسر مقطع راهنمایی شهر تهران. مجله آموزش و سلامت جامعه، 3 (3)، 24-29.

خاتون‌آبادی، احمد؛ و علیپور، عطایی. (1395). شناسایی رابطه بین سبک‌های ارتباطی در سه جامعه شهر، روستا - شهر، روستا: مطالعه میدانی استان خراسان رضوی. تحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران، 48(2)،343-353.

زینت مطلق، فاضل؛ احمدی جویباری، تورج؛ جلیلیان، فرزاد؛ میرزایی علویجه، مهدی؛ آقائی، عباس؛ و کریم‌زاده شیرازی، کامبیز. (1392). بررسی شیوع و عوامل مرتبط با پرخاشگری در بین نوجوانان شهر یاسوج. مجله تحقیقات نظام سلامت، 9(۳):۳۱۹-۳۱۲.

صادقی فسایی، سهیلا و شعبانی افارانی، الهه. (1396). مطالعه درک و تفسیر والدین از پدیده "ولی آزاری": یک مطالعه داده‌بنیاد در شهر تهران. پژوهش‌نامه مددکاری اجتماعی، 4(11)، 41-1.

مروتی، ذکرالله. (1390). رابطه محیط یادگیری سازندگی های ادراک شده و عملکردریاضی با میانجیگری جهت گیریهدف ارزش تکلیف نگرش مثبت به ریاضی و خودکارآمدی ریاضی در دانش آموزان پسر سوم دبیرستانی شهراهواز. پایان نامه دکتری، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز.

عباس‌پور، ذبیح اله؛ پور سردار، فیض اله؛ قنبری، زهرا؛ شاهپری، شیوا و شادفر، افروز. (1397). ساخت و اعتباریابی مقیاس والدآزاری (فرم پسران). فصلنامه اندازه‌گیری تربیتی، 8(21)، 46-33.

عباس‌پور، ذبیح اله؛ نظریان سامانی، راضیه؛ شیرالی نیا، خدیجه. (1402). انسجامخانوادگی و والدآزاری:نقش واسطه­ای خشونت خانگی، تعارض زناشویی، عزت­نفس و تاب­آوری. مجله روانشناسی، 27(1)، 27-19.

Abbaspour, Z., Salehi, S., Koraei, A., Charkhab, N., &Kardani, A. (2019). Development and validation of parent abuse scale (girl-mother version). Iranian journal of psychiatry and behavioral sciences13(2):e83010.

Abbaspour, Z., Vasel, G., &Khojastehmehr, R. (2021). Investigating the Lived Experiences of Abused Mothers: A Phenomenological StudyJournal of Qualitative Research in Health Sciences, 10(2), 108-114.

Abbaspour, Z., Laki, P. S., &Rajabi, G. (2022). The Predictors of Mother Abuse in Male Students: Domestic Violence, Marital Conflict, Family Coherence, Parenting Styles, and Self-esteem. Iranian Journal of Psychiatry and Behavioral Sciences, 16(1):e115767.

Bandura, A. (1969). principles of behavior modification, New York: Holt,Rinehartand Winston.

Cadmus, E. O., Owoaje, E. T., & Akinyemi, O. O. (2015). Older persons’ views and experience of elder abuse in south Western Nigeria: a community-based qualitative survey. Journal of Aging and Health, 27(4), 711–729.

Castañeda, A., Garrido-Fernández, M., & Lanzarote, M.-D. (2012).Menores con conducta de maltratohacialosprogenitores : Unestudio de personalidad y estilos de socialización. Revista De Psicología Social, 27(2), 157–167.

Condry, R., & Miles, C. (2014). Adolescent to parent violence: Framing and mapping a hidden problem. Criminology and Criminal Justice, 14(3), 257–275.

Contreras, L., & del Carmen Cano, M. (2016). Child-to-parent violence: The role of exposure to violence and its relationship to social-cognitive processing. The European Journal of Psychology Applied to Legal Context,8(2), 43-50.

Delisi, M., Vaughn, M. G., Gentile, D. A., Anderson, C. A.. and Shook, J. J.(2013).Violent video games, delinquency, and youth violence: new evidence. Youth Violence and Juvenile Justice, 11: 132–142.

Eckstein, N. J. (2002). Adolescent-to-parent abuse: A communicative analysis of conflict processes present in the verbal, physical, or emotional abuse of parents. The University of Nebraska-Lincoln.

Faramarzi, M., Esmailzadeh, S., &Mosavi, S. (2005). A comparison of abused and non-abused women's definitions of domestic violence and attitudes to acceptance of male dominance. European Journal of Obstetrics & Gynecology and Reproductive Biology, 122(2), 225-231.

Fawzi, M. H., Fawzi, M. M., & Fouad, A. A. (2013). Parent abuse by adolescents with first-episode psychosis in Egypt. Journal of Adolescent Health, 53(6), 730-735.

Holt, A. (2012). Adolescent-to-parent abuse: Current understandings in research, policy and practice. Policy Press.

Holt, A. (2021). International and cross-cultural research on violence against parents. The SAGE Handbook of Domestic Violence, 841-58.

Ibabe, I., &Bentler, P. (2016). The contribution of family relationships to child-to-parent violence. Journal of Family Violence, 31(2), 259–269.

Khosravi, N., Rezaei, M., &Matlabi, H. (2018). Elder abuse and its sociocultural factors from the perspectives of Kurdish rural older people: Does gender matter?.Health care for women international, 1-16.

Loeber, R., Farrington, D., & Redondo, S. (2011). La transici on desde la delincuenciajuvenil a la delincuenciaadulta. Revista Espanola de Investigaci on Criminologica, 1(9), 1–41.

Loinaz, I., Barboni, L., & Ma-de-Sousa, A. (2020). Diferencias de sexoenfactoresderiesgo de violenciafilio-parental [Sex differences in risk factors for child-to-parent violence]. Anales de Psicologıa, 36(3), 408–417.

Miles, C., &Condry, R. (2016). Adolescent to parent violence : The police response to parents reporting violence from their children. Policing and Society, 26(7), 804–823.

Miles, C. (2019). Adolescent‐to‐Parent Violence and Abuse. The Encyclopedia of Child and Adolescent Development, 1-11.

Moran, P. Walsh, E. Tyrer, P. Burns, T. Crieed, F. and Fahy, T (2003). Impactofcomorbid personality disorder on violence in psychosis, Report from the UK.British Journal of Psychiatry, 182: 129– 134.

Oh, J., Kim, H. S., Martins, D., & Kim, H. (2006). A study of elder abuse in Korea. International journal of nursing studies43(2), 203-214.‏

Olver, M. E., Stockdale, K. C., & Wong, S. C. P. (2012). Short and long-term prediction of recidivism using the Youth Level of Service/Case Management Inventory in a sample of serious young offenders. Law and Human Behavior, 36(4), 331–344.

Ortega-Campos, E., Garcıa-Garcıa, J., Gil-Fenoy, M. J., &Zaldıvar-Basurto, F. (2016). Identifying risk and protective factors in recidivist juvenile offenders: A decision tree approach. Plos One, 11(9), e0160423–16.

Oviedo, S. (2019). Exploring Narratives of Adolescent-to-Parent Abuse (Doctoral dissertation, City University of New York).

Pagani, L., Tremblay, R., Nagin, D., Zoccolillo, M., Vitaro, F., &Mcduff, P. (2004). Risk factor models for adolescent verbal and physical aggression toward mothers. International Journal of Behavioral Development, 28(6), 528–537.

Pillemer, K., Burnes, D., Riffin, C., & Lachs, M. S. (2016). Elder abuse: global situation, risk factors, and prevention strategies. The Gerontologist, 56(2), S194-S205.

Simmons, M., McEwan, T. E., Purcell, R., &Ogloff, J. R. (2018). Sixty years of child-toparent abuse research: What we know and where to go. Aggression and violent behavior.31-52.

Spano, R., Vazsonyi, A. T. and Bolland, J. (2009). Does parenting mediate the effects of exposure to violence on violent behavior? Anecologicaltransactional model of community violence. Journal of Adolescence, 32(5): 1321–1341.

Van der Put, C. E., & de Ruiter, C. (2016). Child maltreatment victimization by type in relation to criminal recidivism in juvenile offenders. BMC Psychiatry, 16(24), 24–29.

Verbruggen, J., Van der Geest, V. R., & Blokland, A. A. (2016). Adult life adjustment of vulnerable youths: The relationship between criminal history, employment history and adult life outcomes. Journal of Developmental and LifeCourse Criminology, 2(4), 466–493.

 

|||

 

.[1] نویسنده مسئول: دانشیار گروه مشاوره، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران.      Email: z.abbaspour@scu.ac.ir

[2]. کارشناسی ارشد مشاوره مدرسه، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران

[3]. استاد گروه مشاوره، دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران

[4]. Family violence

[5]. Abuse

[6]. Child Abuse

[7]. Partner Abuse

[8]. Eder Abuse

[9]. Child-to-parent violence

[10]. Pagelow

[11]. Eckstein

[12]. Parent abuse

[13]. Holt

[14]. Sexual abuse

[15]. Foucault

[16]. Simmons

[17]. Verbal abuse

[18]. Economic abuse

[19]. Physical abuse

[20]. Emotional abuse

[21]. Sexual violence

[22]. Age

[23]. Gender

[24]. Contex

[25]. Community, judicial or clinical

[26]. Loinaz& De Sousa

[27]. Fatal

[28]. Non-fatal

[29]. Loeber

[30]. Olver

[31]. Verbruggen

[32]. Castañeda

[33]. Condry& Miles

[34]. Contreras & del Carmen Cano

[35]. Miles &Condry

[36]. Armstrong

[37]. Loinaz

[38]. Pagani

[39]. Ortega-Campos

[40]. Van der Put & de Ruiter

[41]. INE, Ortega-Campos, Van der Put & de Ruiter,Verbruggen

[42]. Cadmus

[43]. Pilemer

[44]. Oh

[45]. Fawzi

[46]. Oviedo

[47]. Faramarzi

[48]. Parent Abuse Scale–boy version

[49]. Parent Abuse Scale–girl version

[50]. Skewness

[51]. Kurtosis

[52]. Ibabe&Bentler

[53]. Moran

[54]. Bandura

[55]. Spano

[56]. Ortega-Campos

[57]. Van der Put & de Ruiter

[58]. INE, Ortega-Campos, Van der Put & de Ruiter,Verbruggen

[59]. Delisi

Smiley face

 

قرآن کریم.
بیابانگرد، اسماعیل (1376). روان‌شناسی نوجوان، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
مستمع رضا؛ ساروخانی، باقر؛ وثوقی منصور. (1397). تبیین عوامل موثر بر آنومی اجتماعی در بستر توسعه فرهنگی در خانواده شهری و پیامدهای آن.مطالعات توسعه اجتماعی ایران، 10(2)، 26-7.
سجادی، سیده فاطمه؛ مهرابی زاده هنرمند، مهناز؛ ارشدی، نسرین؛ زرگر، یدالله؛ سجادی،سیده فروغ (1394). پیشبینی ناگویی خلقی در نوجوانان بر اساس تروماهای اوایلزندگی و نگرش به والدین. مجله اصول بهداشت روانی، 17 (3)،115-109.
سفیری، خدیجه؛ و میرزائی، معصومه. (1401). تجربۀ زیستۀ دختران حاشیه‌نشین از مفهوم «محرومیت»: موردمطالعه منطقۀ حاشیه‌نشین دولت‌آباد - استان کرمانشاه. پژوهش‌های راهبردی مسائل اجتماعی ایران، 11(1), 33-54.
شعاع کاظمی، مهرانگیز؛ و شهابی نژاد، زهرا. (1395). مقایسه میزان استفاده از بازی‌های رایانه‌ای و پرخاشگری در دانش‌آموزان پسر مقطع راهنمایی شهر تهران. مجله آموزش و سلامت جامعه، 3 (3)، 24-29.
خاتون‌آبادی، احمد؛ و علیپور، عطایی. (1395). شناسایی رابطه بین سبک‌های ارتباطی در سه جامعه شهر، روستا - شهر، روستا: مطالعه میدانی استان خراسان رضوی. تحقیقات اقتصاد و توسعه کشاورزی ایران، 48(2)،343-353.
زینت مطلق، فاضل؛ احمدی جویباری، تورج؛ جلیلیان، فرزاد؛ میرزایی علویجه، مهدی؛ آقائی، عباس؛ و کریم‌زاده شیرازی، کامبیز. (1392). بررسی شیوع و عوامل مرتبط با پرخاشگری در بین نوجوانان شهر یاسوج. مجله تحقیقات نظام سلامت، 9(۳):۳۱۹-۳۱۲.
صادقی فسایی، سهیلا و شعبانی افارانی، الهه. (1396). مطالعه درک و تفسیر والدین از پدیده "ولی آزاری": یک مطالعه داده‌بنیاد در شهر تهران. پژوهش‌نامه مددکاری اجتماعی، 4(11)، 41-1.
مروتی، ذکرالله. (1390). رابطه محیط یادگیری سازندگی های ادراک شده و عملکردریاضی با میانجیگری جهت گیریهدف ارزش تکلیف نگرش مثبت به ریاضی و خودکارآمدی ریاضی در دانش آموزان پسر سوم دبیرستانی شهراهواز. پایان نامه دکتری، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز.
عباس‌پور، ذبیح اله؛ پور سردار، فیض اله؛ قنبری، زهرا؛ شاهپری، شیوا و شادفر، افروز. (1397). ساخت و اعتباریابی مقیاس والدآزاری (فرم پسران). فصلنامه اندازه‌گیری تربیتی، 8(21)، 46-33.
عباس‌پور، ذبیح اله؛ نظریان سامانی، راضیه؛ شیرالی نیا، خدیجه. (1402). انسجامخانوادگی و والدآزاری:نقش واسطه­ای خشونت خانگی، تعارض زناشویی، عزت­نفس و تاب­آوری. مجله روانشناسی، 27(1)، 27-19.
Abbaspour, Z., Salehi, S., Koraei, A., Charkhab, N., &Kardani, A. (2019). Development and validation of parent abuse scale (girl-mother version). Iranian journal of psychiatry and behavioral sciences13(2):e83010.
Abbaspour, Z., Vasel, G., &Khojastehmehr, R. (2021). Investigating the Lived Experiences of Abused Mothers: A Phenomenological StudyJournal of Qualitative Research in Health Sciences, 10(2), 108-114.
Abbaspour, Z., Laki, P. S., &Rajabi, G. (2022). The Predictors of Mother Abuse in Male Students: Domestic Violence, Marital Conflict, Family Coherence, Parenting Styles, and Self-esteem. Iranian Journal of Psychiatry and Behavioral Sciences, 16(1):e115767.
Bandura, A. (1969). principles of behavior modification, New York: Holt,Rinehartand Winston.
Cadmus, E. O., Owoaje, E. T., & Akinyemi, O. O. (2015). Older persons’ views and experience of elder abuse in south Western Nigeria: a community-based qualitative survey. Journal of Aging and Health, 27(4), 711–729.
Castañeda, A., Garrido-Fernández, M., & Lanzarote, M.-D. (2012).Menores con conducta de maltratohacialosprogenitores : Unestudio de personalidad y estilos de socialización. Revista De Psicología Social, 27(2), 157–167.
Condry, R., & Miles, C. (2014). Adolescent to parent violence: Framing and mapping a hidden problem. Criminology and Criminal Justice, 14(3), 257–275.
Contreras, L., & del Carmen Cano, M. (2016). Child-to-parent violence: The role of exposure to violence and its relationship to social-cognitive processing. The European Journal of Psychology Applied to Legal Context,8(2), 43-50.
Delisi, M., Vaughn, M. G., Gentile, D. A., Anderson, C. A.. and Shook, J. J.(2013).Violent video games, delinquency, and youth violence: new evidence. Youth Violence and Juvenile Justice, 11: 132–142.
Eckstein, N. J. (2002). Adolescent-to-parent abuse: A communicative analysis of conflict processes present in the verbal, physical, or emotional abuse of parents. The University of Nebraska-Lincoln.
Faramarzi, M., Esmailzadeh, S., &Mosavi, S. (2005). A comparison of abused and non-abused women's definitions of domestic violence and attitudes to acceptance of male dominance. European Journal of Obstetrics & Gynecology and Reproductive Biology, 122(2), 225-231.
Fawzi, M. H., Fawzi, M. M., & Fouad, A. A. (2013). Parent abuse by adolescents with first-episode psychosis in Egypt. Journal of Adolescent Health, 53(6), 730-735.
Holt, A. (2012). Adolescent-to-parent abuse: Current understandings in research, policy and practice. Policy Press.
Holt, A. (2021). International and cross-cultural research on violence against parents. The SAGE Handbook of Domestic Violence, 841-58.
Ibabe, I., &Bentler, P. (2016). The contribution of family relationships to child-to-parent violence. Journal of Family Violence, 31(2), 259–269.
Khosravi, N., Rezaei, M., &Matlabi, H. (2018). Elder abuse and its sociocultural factors from the perspectives of Kurdish rural older people: Does gender matter?.Health care for women international, 1-16.
Loeber, R., Farrington, D., & Redondo, S. (2011). La transici on desde la delincuenciajuvenil a la delincuenciaadulta. Revista Espanola de Investigaci on Criminologica, 1(9), 1–41.
Loinaz, I., Barboni, L., & Ma-de-Sousa, A. (2020). Diferencias de sexoenfactoresderiesgo de violenciafilio-parental [Sex differences in risk factors for child-to-parent violence]. Anales de Psicologıa, 36(3), 408–417.
Miles, C., &Condry, R. (2016). Adolescent to parent violence : The police response to parents reporting violence from their children. Policing and Society, 26(7), 804–823.
Miles, C. (2019). Adolescent‐to‐Parent Violence and Abuse. The Encyclopedia of Child and Adolescent Development, 1-11.
Moran, P. Walsh, E. Tyrer, P. Burns, T. Crieed, F. and Fahy, T (2003). Impactofcomorbid personality disorder on violence in psychosis, Report from the UK.British Journal of Psychiatry, 182: 129– 134.
Oh, J., Kim, H. S., Martins, D., & Kim, H. (2006). A study of elder abuse in Korea. International journal of nursing studies43(2), 203-214.‏
Olver, M. E., Stockdale, K. C., & Wong, S. C. P. (2012). Short and long-term prediction of recidivism using the Youth Level of Service/Case Management Inventory in a sample of serious young offenders. Law and Human Behavior, 36(4), 331–344.
Ortega-Campos, E., Garcıa-Garcıa, J., Gil-Fenoy, M. J., &Zaldıvar-Basurto, F. (2016). Identifying risk and protective factors in recidivist juvenile offenders: A decision tree approach. Plos One, 11(9), e0160423–16.
Oviedo, S. (2019). Exploring Narratives of Adolescent-to-Parent Abuse (Doctoral dissertation, City University of New York).
Pagani, L., Tremblay, R., Nagin, D., Zoccolillo, M., Vitaro, F., &Mcduff, P. (2004). Risk factor models for adolescent verbal and physical aggression toward mothers. International Journal of Behavioral Development, 28(6), 528–537.
Pillemer, K., Burnes, D., Riffin, C., & Lachs, M. S. (2016). Elder abuse: global situation, risk factors, and prevention strategies. The Gerontologist, 56(2), S194-S205.
Simmons, M., McEwan, T. E., Purcell, R., &Ogloff, J. R. (2018). Sixty years of child-toparent abuse research: What we know and where to go. Aggression and violent behavior.31-52.
Spano, R., Vazsonyi, A. T. and Bolland, J. (2009). Does parenting mediate the effects of exposure to violence on violent behavior? Anecologicaltransactional model of community violence. Journal of Adolescence, 32(5): 1321–1341.
Van der Put, C. E., & de Ruiter, C. (2016). Child maltreatment victimization by type in relation to criminal recidivism in juvenile offenders. BMC Psychiatry, 16(24), 24–29.
Verbruggen, J., Van der Geest, V. R., & Blokland, A. A. (2016). Adult life adjustment of vulnerable youths: The relationship between criminal history, employment history and adult life outcomes. Journal of Developmental and LifeCourse Criminology, 2(4), 466–493.