ویژگی‌های روان‌سنجی نسخه فارسی مقیاس معنای سوگ

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشگاهامام حسین (ع)

2 دانشگاه محقق اردبیلی

3 استادیار گروه آموزش علوم تربیتی ،گروه آموزشی راهنمایی و مشاوره ،دانشگاه محقق اردبیلی

4 دانشیار مشاوره، دانشگاه محقق اردبیلی

چکیده

مقیاس معنای سوگ (GMRI)، مقیاسی پنج ماده‌ای است که برای اندازه-گیری معنای پس از سوگ در نظر گرفته شده است. این مقیاس توسط نیمیر و میلمن(2014) مورداستفاه و اعتبارسنجی شده است. با این حال این مقیاس تاکنون در جامعه ایرانی موردبررسی قرار نگرفته و روان‌سنجی نشده است. هدف از پژوهش حاضر در مرحله اول ترجمه این مقیاس از زبان انگلیسی به زبان فارسی و سپس تعیین ویژگی‌های روان‌سنجی آن در نمونه ایرانی بود. نمونه پژوهش شامل 215 نفر از زنان سوگوار در شهر اردبیل بود که به شیوه غیرتصادفی در دسترس انتخاب شده و به ابزار پژوهش پاسخ دادند. بر اساس یافته‌ها، روایی صوری، محتوا و سازه نشان دهنده‌ی اعتبار و پایایی مناسب این ابزار بود. همچنین روایی همگرا (AVE>0/50)، برای این پرسشنامه تعیین و تایید شد. پایایی همسانی درونی مقیاس معنای سوگ با استفاده از پایایی ترکیبی و ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی شد و آلفای بین 77/0 تا 86/0 پایایی ابعاد این مقیاس را تایید کرد. علاوه بر این نتایج همبستگی مربوط به متغیرهای مطالعه نشان داد که مقیاس مقیاس معنای سوگ با مقیاس تجربه سوگ همبستگی معنی دار دارد (01/0p<). روی هم رفته نتایج پژوهش حاضر مبین آن بود که این مقیاس در نمونه ایرانی از ویژگی آماری مطلوبی برخوردار است و مخصوصاً می‌توان آن را در نمونه‌های ایرانی با اطمینان استفاده نمود.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

Psychometric properties of the Persian version of the grief meaning scale

نویسندگان [English]

  • davod fathi 1
  • Ahmadreza kiani 2
  • smaiel sadri 3
  • Ali Sheykholeslami 4
1 IHU
2 mohaghegh Ardabili univercity
3 mohaghegh Ardabili univercity
4 Mohaghegh Ardebili University
چکیده [English]

The Grief Mean Scale (GMRI) is a five-item scale designed to measure post- grief meaning. This scale has been used and validated by Niemeyer and Millman (2014). However, this scale has not yet been studied in Iranian society and has not been psychometric. The purpose of the present study in the first stage was to translate this scale from English to Persian and then to determine its psychometric properties in the Iranian sample. The research sample consisted of 215 people who were randomly selected and responded to the research tool. Based on the findings, face validity, content and structure showed the validity and reliability of this tool. Convergent validity (AVE> 0.50) was also determined and confirmed for this questionnaire. The internal consistency reliability of the grief meaning scale was assessed using the combined reliability and Cronbach's alpha coefficient and the alpha between 0.77 and 0.86 confirmed the reliability of the dimensions of this scale. In addition, the correlation results related to the study variables showed that the scale of grief meaning scale has a significant correlation with the scale of grief experience (p <0.01). Overall, the results of the present study showed that this scale has a desirable statistical feature in the Iranian sample and especially it can be used with confidence in the Iranian sample..

کلیدواژه‌ها [English]

  • grief of mourning
  • scale
  • validity
  • reliability

 

 

ویژگی‌های روان‌سنجی نسخه فارسی مقیاس بازسازی معنای سوگ؛ نسخه زنان

 

داود فتحی [1]  | احمدرضا کیانی [2]   | اسماعیل صدری [3]  | علی شیخ‌الاسلامی [4]

 

 

چکیده

شاپا چاپی:4955-2645

الکترونیکی:5269-2645

مقیاس بازسازی معنای­سوگ (GMRI)، مقیاسی پنج ماده­ای است که برای اندازه­گیری معنای پس از سوگ در نظر گرفته شده است. این مقیاس توسط نیمیر و همکاران(2014) اعتبارسنجی شده است. با این حال این مقیاس تاکنون در جامعه ایرانی مورد بررسی قرار­نگرفته و اعتباریابی نشده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی ویژگی‌های روانسنجی نسخه فارسی مقیاس بازسازی معنای­سوگ در نمونه ایرانی بود. نمونه پژوهش شامل 215 نفر از زنان سوگوار در شهر اردبیل بود که به شیوه در دسترس انتخاب شده و به ابزار پژوهش پاسخ دادند. بر اساس یافته­ها، روایی صوری، محتوا و سازه نشان دهنده­ی اعتبار و پایایی مناسب این ابزار بود. همچنین روایی همگرا (AVE>0/50)، برای این مقیاس تعیین و تایید شد. پایایی همسانی درونی مقیاس معنای سوگ با استفاده از پایایی ترکیبی و ضریب آلفای کرونباخ ارزیابی شد  و آلفای بین 77/0 تا 86/0 پایایی ابعاد این مقیاس را تایید کرد. علاوه بر این نتایج همبستگی مربوط به رابطه متغیرهای معنای سوگ و تجربه سوگ نشان داد که مؤلفه‌های مقیاس معنای سوگ با تجربه سوگ همبستگی معنی­دار دارد (01/0p<). روی هم رفته نتایج پژوهش حاضر مبین آن بود که این مقیاس در نمونه ایرانی از ویژگی روانسنجی مطلوبی برخوردار است و می­توان آن را در نمونه­ زنان ایرانی با اطمینان استفاده نمود.

کلیدواژه‌ها: بازسازی معنای سوگ، روان‌سنجی، روایی، پایایی.

 

 

 

مقدمه

مرگ یکی از نزدیکان خویش یک رویداد بسیار ناراحت کننده و استرس­زای زندگی است که ممکن است افراد به آن واکنش‌های جسمانی، شناختی، احساسی یا رفتاری نشان دهند. این واکنش‌ها که یک عنصر طبیعی فرایند سوگواری است با گذشت زمان کاهش می‌یابد (کزر و ایسکلی[5]، 2018). به‌طوری‌که بخش قابل‌توجهی از مردم می‌توانند با گذشت زمان عملکرد خود را بازیابی کنند، با تغییرات سازگار شوند و با وجود شدت از دست دادن زندگی روزمره خود را ادامه دهند(واردن، 2018). ولی برخی از افراد قادر به سازگاری نیستند و علائم آنها پس از از دست دادن کاهش نمی‌یابد که منجر به یک روند سوگ مزمن می‌شود (کزر و ایسکلی، 2018). مزمن شدن سوگ می‌تواند افراد را از انجام کارهای روزمره باز دارد و کارکرد روزمره آنان را مختل کند. امروزه، یافتن معنای سوگ در پی از دست دادن عزیز به مسئله مهمی تبدیل شده است که در نظریه، تحقیق و عمل در مورد سوگ، مورد توجه روزافزون قرار گرفته است (گیلیز، نمیر و میلمان[6]، 2014). علیرغم اینکه اهمیت معنای سوگ در ادبیات معاصر به رسمیت شناخته شده است، تحقیقات تجربی هنوز نتوانسته‌اند فرایندی را که افراد در پاسخ به فقدان معنا می‌یابند را کاملاً توضیح دهند(پارک[7]، 2010). مطالعات متعددی وجود دارد که نشان می‌دهد که چرا برخی از افراد پس از اتمام فرایند غم و اندوه، خود را با زندگی روزمره خود وفق می‌دهند، در حالی که سوگ در برخی دیگر به صورت مزمن ظاهر می‌شود. این مطالعات عوامل خطر خاصی را برای شبیه سازی روند سوگ (به عنوان مثال ، شرایط آسیب‌زای از دست دادن ، از دست دادن غیر منتظره، از دست دادن یک فرد جوان، و همچنین ویژگی‌های فردی و سابقه روانپزشکی فرد داغدیده) شناسایی کردند.

یکی از مهم‌ترین عواملی که ادبیات فقدان به عنوان تعیین‌کننده طولانی تر شدن و یا کوتاه تر شدن روند سوگ بر آن تأکید دارد، بازسازی معناست (کزر و ایسکلی، 2018). نیمیر[8] (2016) معتقد است که تا به امروز ، تعداد قابل‌توجهی از مطالعات متغیر بازسازی معنا را با یک سوال واحد و باز که به صورت کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار داده می‌شد، اندازه‌گیری کرده‌اند. لذا بررسی دقیق‌تر بازسازی معنا، که یکی از مهم‌ترین عوامل تعیین‌کننده برای فرآیند سوگواری است، مستلزم تدوین ابزاری است که از منظر ویژگی‌های روان‌سنجی، معتبر و قابل اعتماد باشد. ادبیات مربوطه شامل سه مقیاس کمّی مختلف برای بازسازی معنا پس از از دست دادن است. یکی از این مقیاس‌ها ادغام تجربیات استرس‌زای زندگی است که ارزیابی می‌کند افراد تا چه حد می‌توانند رویدادی را که تجربه کرده اند، با معنای دنیای خود ادغام کنند (هولاند، کریر، کولمن و نمیر[9]، 2010). مقیاس دیگر ، فهرست سوگ معنوی پیچیده است (بورکه، نمیر، هولاند، دنارد، اولیور و شییر[10]، 2014). این مقیاس به ارزیابی این مسئله می‌پردازد که افراد تا چه حد می‌توانند بعد از فقدان، از طریق ایمان و معنویت معنی پیدا کنند. بررسی‌ها نشان داده است که این دو مقیاس به اندازه کافی ساختار چند بعدی بازسازی معنا را منعکس نمی‌کنند (نمیر، 2016).

بر همین اساس مقیاس سومی با عنوان بازسازی معنای سوگ([11]GMRI)  توسط گیلیز و همکاران تهیه شده است(گیلیز، نمیر و میلمان[12]، 2015). این مقیاس با غلبه بر این کاستی‌ها در مورد ساختار چند بعدی و جامع بودن محتوا، روش‌های مختلف بازسازی معنا را با یک  نگاه جامع و چند بعدی ارزیابی کرده است. این مقیاس به دنبال پاسخ به این پرسش است که تا چه اندازه می‌توان این دنیای متزلزل از باور افراد دارای تجربه سوگ را، بازسازی کرد. در مقایسه با سایر ابزارهای موجود در ادبیات مربوطه، این ابزارصرف‌نظر از این که فقدان آسیب‌زا بوده است یا خیر، امکان اندازه گیری ابعاد فرعی را که در سایر ابزارها گنجانده نشده است، به‌وجود آورده است(گیلیز، نمیر و میلمان[13]، 2015).

اگرچه تعداد زیادی از نظریه پردازان، محققان و درمانگران سوگ، بر جستجوی معنا در زندگی تأکید می‌کنند، اما هیچ معیار مناسب و معتبری که از لحاظ روان سنجی برای معانی مشخص شده در سوگ به کار گرفته شود، در دسترس نیست. یکی از مقیاس‌هایی که در ایران برای معنا مورد استفاده قرار می‌گیرد مقیاس معنای زندگی است که توسط استگر (2010) در دو بعد معنا در زندگی و جستجوی معنا با استفاده از 10 ماده برمبنای لیکرت 7 درجه ای هنجاریابی شده است. پژوهش‌ها نشان دهنده ی اعتبار و روایی نمره‌های مقیاس و روایی همگرا و افتراقی آن هستند (استگر وشین؛ 2010، استگر و کاشدان، 2007).  اما در ایران مقیاسی در رابطه با معنای سوگ ساخته و یا ترجمه نشده و ویژگی‌های روان سنجی آن مشخص نگردیده است. گیلیز، نمیر و میلمان[14] (2014) با تجزیه و تحلیل سیستماتیک محتوا مصاحبه با 162 فرد بزرگسال که از نظر سن، قومیت و رابطه با متوفی از لحاظ علت مرگ و شدت واکنش غم‌انگیز آنها متفاوت بودن، مقیاسی را طراحی کردند. سپس این موارد به مجموعه‌ای از 65 سوالی در قالب مقیاس لیکرت فرموله شد. در گام بعدی 300 نفر از پاسخگویان داغدیده، نمونه پژوهش را تشکیل دادند که اجازه تحلیل عاملی این نسخه آزمایشی از سوگ و بازسازی معنای سوگ (GMRI) را داد و سوالات را به 29 مورد کاهش داد که این سوالات بر روی 5 عامل متمایز بارگذاری شدند. این عامل‌ها عبارت بودند از: برچسب پیوندهای همیشگی،[15] رشد شخصی،[16] حس آرامش،[17] پوچی و بی‌معنا بودن،[18] و ارزش زندگی[19]. هم نمره کلی و هم عوامل تشکیل‌دهنده آن سازگاری درونی خوب و اعتبار همگرای قوی در قالب همبستگی معنی‌داری با رفتارها و احساسات منفی مربوط به سوگ، علائم سوگ پیچیده و نشانگان بیماری روانی نشان دادند. کزر و ایسکلی (2018) پایایی نسخه ترکیه‌ای این مقیاس را را با مقادیر آلفای کرونباخ مورد آزمایش قرار دادند. این تجزیه و تحلیل مقادیر قابلیت اطمینان بین 77/0 و 82/0 را برای اندازه گیری کلی و ابعاد فرعی آن پیدا کردند. مشابه این یافته‌ها ، ضرایب قابلیت اطمینان فرم اصلی بین 76/0 تا 80/0 متغیر بود. این شباهت در ضرایب نشان داد که قابلیت اطمینان فرم ترکی با نسخه اصلی قابل مقایسه است. همچنین موریکونی، منندز، نیمیر و موگیا[20](2022) در پژوهشی با هدف هنجاریابی پرسشنامه بازسازی معنای سوگ در 202 نفر از سوگواران اسپانیایی با استفاده ار روش تحلیل عاملی تأییدی به این نتیجه رسیدند که این مقیاس از پایایی و روایی مطلوب در این جامعه برخوردار است.

بررسی پژوهش‌های فارسی نشان داد پژوهشی با هدف هنجاریابی مقیاس بازسازی معنای سوگ یافت نشد و هیچ مطالعه تجربی یا مقیاسی را برای ارزیابی بازسازی معنای سوگ وجود نداشت. هنجاریابی و  اقتباس از یک ابزار به روز که اغلب در مطالعات سوگ استفاده می‌شود، سهم مهمی در ادبیات ملی خواهد داشت و می‌تواند تحقیقاتی نوظهور را در زمینه بازسازی معنای سوگ در ایران به دنبال داشته باشد. در این راستا هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی‌های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس بازسازی معنای سوگ در زنان ایرانی است

روش

پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعۀ آماری پژوهش شامل کلیه زنان سوگوار شهر اردبیل در سال 1400-1399 بود که از این جامعه 215 نفر از آنها به صورت نمونه­گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور تعیین حجم نمونه، در نظر گرفتن حداقل پانزده مورد برای هر متغیر در تحلیل عاملی و مدل یابی، قاعده ای مناسب به شمار می‌آید (هومن، 1393).  شرایط ورود به پژوهش و پاسخگویی به ابزار داشتن حداقل سواد خواندن و نوشتن، رضایت برای شرکت در پژوهش و نداشتن سابقه اختلالات روانی و شرایط خروج از پژوهش، اختلال جسمانی و روانی مزمن و مصرف داروهای روان­پزشکی بود که به صورت خودگزارشی از شرکت­کنندگان جمع­آوری شد.  توزیع فراوانی میانگین سنی شرکت کنندگان  32/7± 11/30  بود. در ادامه توزیع جمعیت شناختی شرکت کنندگان در جدول 1 گزارش شده است.

جدول1. بررسی اطلاعات جمعیت شناختی نمونه پژوهش

متغیر جمعیت شناسی

تعداد

درصد

متغیر

تعداد

درصد

نسبت متوفی

پدر

28

0/13

مدت فوت

کمتر از 3 ماه

23

7/10

مادر

11

1/5

سه تا10 ماه

29

5/13

برادر

15

0/7

10 ماه تا دو سال

48

3/22

خواهر

7

3/3

بیشتر از دو سال

115

5/53

همسر

3

4/1

تحصیلات

دیپلم

127

06/59

فرزند

7

3/3

لیسانس

69

93/32

سایر

144

0/67

فوق لیسانس به بالا

19

83/8

ابزار سنجش

مقیاس بازسازی معنای سوگ GMRI: این مقیاس توسط گیلز، نیمیر و میلمن در سال 2015 ساخته شد. این مقیاس از 29 ماده تشکیل شده است و دارای طیف لیکرتی 5 درجه ای(5 کاملا موافقم و 1 کاملا مخالفم) است. مقیاس بازسازی اندوه و معنا 5 خرده مقیاس دارد: پیوند همیشگی، رشد شخصی، حس آرامش، پوچی و بی معنایی و ارزش‌گذاری زندگی. در واقع مقیاس بازسازی اندوه و معنا یک روش مناسب برای ارزیابی منابع خاص معنا در سازگاری فرد با سوگ و همچنین نقاط آسیب‌پذیری در فقدان ارائه می‌دهد. گیلز و همکاران (2015) آلفای کرونباخ ابعاد سنجش پیوندهای همیشگی، رشد شخصی، احساس آرامش، پوچی و بی معنایی و ارزش گذاری زندگی به ترتیب 85/0، 83/0، 79/0، 76/0 و 76/0 گزارش کردند و پایایی کل این مقیاس با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ را 84/0 گزارش کردند. نمره برش حد بالا و حد پایین این مقیاس 145 و 29 ات و به جز خورده مقیاس پوچی و بی معنایی، دیگر مؤلفه‌ها به‌صورت مثبت نمره‌گذاری می‌شوند. این مقیاس ابتدا توسط دو منخصص روانشناسی به فارسی ترجمه و بعد مشکلات ترجمه برطرف شد. سپس از یک نفر دیگر مسلط به هر دو زبان خواسته شد مقیاس ترجمه شده را به زبان انگلیسی باز گرداند. این مقیاس و مقیاس اصلی مقایسه شد و بدین‌صورت از میزان روایی ترجمه اطمینان حاصل شد. روایی صوری مقیاس هم توسط 3 متخصص روانشناسی تایید شد. مقیاس ترجمه شده به منظور کاربرد نهایی روی آزمودنی‌ها به صورت آزمایشی اجرا و اشکالات احتمالی اصلاح شد. همچنین برای تعیین روایی سازه مقیاس از تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد. اجرای تحلیل عاملی ساختار یک عاملی را تایید کرد. نتایج نشان داد که مقدار آماره‌ی کای- دوی (X2) در مدل برابر 550/339، درجه آزادی مدل نیز برابر با 179 است که حاصل نسبت آنها برابر است با 89/1 است که در حدود مقدار قابل قبول قرار دارد از طرفی دیگر شاخص‌های برازندگی مانند، شاخص برازندگی هنجار شده( (Normaed fit index; NFI، شاخص برازش تطبیقی ((Comparative fit index; CFI، شاخص برازندگی افزایشی (Incremental fit index; IFI)  همگی در حد مطلوب قرار دارند (بالای 90/0) و جذر میانگین مجذورات خطای تقریب (Root mean squared error of approximation; RMSEA)  نیز 06/0 است. در مطالعۀ جاری، همسانی درونی بالا بوده است (81/0a=).

مقیاس تجربه سوگ[21] : این مقیاس توسط بارت و اسکات (1998 ) به منظور سنجش واکنش‌های سوگ، طراحی و ساخته شد. این مقیاس 34  ماده است و هشت خرده مقیاس دارد که عبارت‌اند از: ترک/ طرد[22]، بدنامی[23]، جستجو برای یافتن توضیح[24]، احساس گناه[25]، واکنش بدنی[26]، مسئولیت[27]، گرایش به خود تخریبی[28] و خجالت و شرمندگی[29]. مقیاس تجربه سوگ طیف لیکرتی 5 درجه‌ای
(5 کاملا موافقم و 1 کاملا مخالفم) دارد و حد پایین نمره کل این مقیاس 36 و حد بالای آن 170 است. بیلی، دانهام و کرال(2002) در بررسی ساختار عـاملی GEQ تمامی ضرایب آلفای 8 عامل ترک/ طرد، برچسب خـوردن، جـستجو بــرای یــافتن توضــیح، احــساس گنــاه، واکنش‌های بـدنی، مـسئولیت، گرایش به خودتخریبی و شرمندگی/ خجالت را به ترتیب  87/0 ، 86/0 ، 84/0 ، 85/0، 78/0 ، 79/0 ، 87/0 و 70/0 گزارش کردند و برای بررسی روایی همگرا رابطه مؤلفه‌های مقیاس را مورد بررسی قرار داده و دامنه آن را بین 25/0 تا 53/0 گزارش کردند. در ایران ضرایب بازآزمایی برای کل مقیاس 75/0 برای عوامـل آن در دامنـه ای از 58/0تـا 80/0 به دست آمد و روایی همگرای این مقیاس با افسردگی و جسمانی‌سازی به ترتیب 61/0 و 58/0 به‌دست آمده است(مهدی پور، شهیدی، روشن و دهقانی، 1388).

شیوه اجرا

به منظور ترجمه مقیاس معنای سوگ، روش بریزلین استفاده شد (بریزلین، لونر و بری، 1986). در این روش از دو نفر که به زبان فارسی و انگلیسی مسلط بودند، خواسته شد تا نفر اول، متخصص روان­شناسی، نسخه انگلیسی مقیاس را به فارسی ترجمه کند و از نفر دوم، متخصص زبان انگلیسی که اطلاعی از مقیاس انگلیسی و جملاتش نداشت، درخواست شد تا جملات ترجمه شده را به انگلیسی برگرداند. در ابتدا روایی صوری نسخه اولیه ترجمه شده با نظر 2 نفر از متخصصان رشته روانشناسی و 3 نفر از اساتید دانشگاه اصلاح شده و سپس نسخه ترجمه شده با نسخه اصلی مقایسه و اشکالات آن نیز رفع گردید. در نهایت برای گرفتن بازخورد از شرکت‌کننده‌ها جهت درک محتوای گویه­ها و رفع اشکالات احتمالی، مقیاس در بین 20 نفر به صورت در دسترس پخش و ابهامی که در برخی از کلمات وجود داشت، رفع گردید. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 25 و AMOS نسخه 24 انجام شده است. برای انجام تحلیل‌های توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد و  نرمال و پرت داده‌ها) از نرم افزار SPSS و تحلیل عاملی تأییدی، پایایی ترکیبی[30](CR) از AMOS استفاده شد.

یافته­ها

روایی صوری[31]

در بررسی روایی صوری مقیاس معنای سوگ، از روش کیفی استفاده شد. بدین‌منظور، از یک گروه که شامل 5 نفر از خبرگان و اساتید دانشگاه بودند برای تعیین سطح دشواری، میزان عدم تناسب، ابهام در عبارات و یا وجود نارسایی در معانی کلمات استفاده گردید که در نهایت نظرات آنان به صورت تغییراتی جزئی در مقیاس اعمال شد.

روایی محتوا[32]

روایی محتوا، به این موضوع می‌پردازد که گویه‌ها تا چه میزانی، هدف موضوع را پوشش می‌دهند. به دو صورت کیفی و کمی قابل بررسی است. در بررسی کیفی روایی محتوا از 5 نفر از اساتید درخواست شد که پس از مطالعه دقیق گویه‌های مقیاس، دیدگاه‌های اصلاحی خود را به صورت کتبی ارائه نمایند. همچنین خواسته شد که در ارزیابی کیفی روایی محتوا، موارد رعایت دستور زبان، استفاده از کلمات مناسب، اهمیت سوالات، قرارگیری سوالات در جای مناسب خود و زمان تکمیل ابزار طراحی شده را مد نظر قرار دهند. پس از جمع آوری نظرات متخصصین، تغییرات لازم در مقیاس، مورد توجه قرار گرفت.

سپس برای ارزیابی کمی روایی محتوا و جهت اطمینان از این که مهم‌ترین و صحیح‌ترین محتوا انتخاب شده است، نسبت روایی محتوا[33] (CVR) و برای اطمینان از اینکه سوالات مقیاس به بهترین نحو جهت اندازه گیری محتوا طراحی شده، از شاخص روایی محتوا[34] (CVI) استفاده شد. برای اندازه‌گیری نسبت روایی محتوا از 12 نفر متخصص خواسته شد تا هر سوال را بر اساس طیف لیکرت سه گزینه ای: ضروری نیست(1)؛ مفید است اما ضروری نیست(2)؛ و  ضروری است(3) نمره‌گذاری نمایند. براساس جدول لاشه[35] و با توجه به تعداد متخصصان، اگر عدد شاخص از 62 درصد بزرگ‌تر باشد، وجود گویه مربوطه در سطح p<.05، ضروری و معنادار است (لاشه، 1975). ضرایب همه گویه‌ها، بالای 62 درصد بود و هیچ گویه‌ای حذف نشد. نتایج به‌دست‌آمده، در جدول 1،  قابل مشاهده است.

شاخص روایی محتوا (CVI) بر اساس سه معیار «سادگی و روان بودن»؛ «مربوط بودن» و «واضح و شفاف بودن» در طیف لیکرت چهارگزینه‌ای: غیرمرتبط(1)، نیاز به باز بینی جدی(2)، مرتبط اما نیاز به باز بینی(3) و کاملا مرتبط(4) سنجیده می‌شود(والتز، باسل[36]، 1981)  و نمره گویه، باید بیشتر از ۷۹/0 باشد(مونرو[37]، 2005) در شاخص روایی محتوا نیز، نیاز به اصلاح و یا حذف گویه‌ای نبود. نتایج به‌دست‌آمده، در جدول 1، قابل مشاهده است.

جدول 2. CVI و CVR برای سوالات معنای سوگ

سوالات

CVI

CVR

شماره

Simplicity(1-4)

Relevant(1-4)

Clearness(1-4)

Necessary(1-3)

1

93/0

1

93/0

1

2

1

1

1

1

3

93/0

93/0

93/0

1

4

1

1

1

1

5

1

1

1

1

6

1

1

1

1

7

1

1

1

1

8

93/0

93/0

93/0

1

9

1

93/0

1

1

10

93/0

93/0

93/0

1

11

1

1

1

1

12

93/0

93/0

93/0

1

13

1

1

1

1

14

1

1

1

1

15

1

1

1

1

16

1

1

1

1

17

1

1

1

1

18

1

1

1

1

19

1

1

1

1

20

1

1

1

1

21

1

97/0

1

1

22

1

1

1

1

23

1

1

1

1

24

1

1

1

1

25

93/0

1

1

97/0

26

1

1

1

1

27

1

1

98/0

1

28

1

1

1

1

29

1

1

1

1

 

تحلیل داده‌ها

قبل از انجام تحلیل­های آماری اطلاع از ویژگیهای توصیفی و نیز شکل توزیع داده‌ها اهمیت دارد. در این پژوهش جهت بررسی نرمال بودن داده‌ها از شاخص‌های کجی[38] و کشیدگی[39] استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده‌ها نشان داد مقدار کجی بین  73/0 تا 29/0- و دامنه کشیدگی بین 71/0 تا 20/0- متغیر بودند  این مقادیر با توجه به مقادیر قابل قبول کجی و کشیدگی که به ترتیب برابر 2± و  ±5  است، نشان داد که توزیع داده‌ها نرمال می‌باشد (تاباچنیک و فیدل[40]، 2013). همچنین برای شناسایی داده‌های پرت[41] از شاخص فاصله ماهالانویس[42] استفاده شد که از طریق این شاخص تعدادی از داده‌ها به عنوان داده پرت شناسایی شد(5 مورد) و از مجموعه داده کنار گذاشته شد. نمودار مربوط به شاخص ماهالانویس در شکل (1) ارائه شده است که ایجاد زوایه 45 درجه و تمرکز نقاط در پیرامون خط اصلی نشان­دهنده نبود داده پرت می‌باشد.

 

شکل1 . نمودار شاخص فاصله ماهالانویس

روایی سازه[43]

روایی سازه داده‌های مقیاس امعنای سوگ با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی به روش بیشینه درستنمایی[44] ارزیابی شد. ابتدا بارهای عاملی سوالات بررسی شد و چنانچه اگر سوالی بار عاملی منفی یا کمتر از 40/0 داشته باشد، حذف می‌شود(کلاین، 2015). همان‌طور که در نمودار (1) ملاحظه می‌کنید 8 سوال به دلیل بار اندازه گیری زیر 40/0 حذف شدند. همچنین میانگین، انحراف استاندارد و بارهای عاملی همه سوالات اندازه‌گیری مقیاس معنای سوگ در جدول(2) ارائه شده است.

جدول2. میانگین و انحراف استاندارد مربوط به سوالات مقیاس معنای سوگ

Std.Deviation

Mean

Items

No

60/1

95/1

زمانی را که با او صرف کردم، یک برکت بود.

1

26/2

65/3

چیز خوبی که از این فقدان آمده باشد، نمی بینم.

2

02/1

52/2

بخاطر این فقدان،  بیشتر درون اندیش و درونگرا شدم.

3

84/0

83/1

برای خانواده بیشتر ارزش قائل هستم.

4

98/0

81/2

باور دارم که باز هم عزیزم را خواهم دید.

5

17/1

82/2

بخاطر این فقدان، خودم را منزوی و تنهاتر یافتم.

6

08/1

89/2

توانستم معنایی که در این فقدان بود را درک کنم

7

99/0

68/2

از زمان این فقدان، من یک شخص قوی هستم.

8

14/1

82/2

نمیتوانم این فقدان را درک کنم.

9

14/1

76/3

من آماده  مردن عزیزم بودم

10

92/0

21/2

او آدم خوبی بود، او زندگی خوبی داشت.

11

86/0

23/2

ارزش و قدر زندگی را بیشتر میدانم و برایش ارزش قائلم

12

31/2

91/2

بخاطر این فقدان، سبک زندگیم را برای بهتر شدن تغییر دادم.

13

99/0

38/2

خاطرات او در من حس آرامش و تسلی خاطر ایجاد می‌کند.

14

03/1

12/3

این نبودن برای او یک آرامش بود.

15

09/1

60/2

احساس بی گناهی ام را ازدست داده ام و احساس کناه و تقصیر می‌کنم

16

09/1

82/2

این نبودن به رنج او پایان داد.

17

91/0

93/1

دلم برایش تنگ شده است

18

97/0

50/2

بعد از این فقدان، برای کمک به دیگران بیشتر تلاش میکنم.

19

11/1

97/2

احساس خلأ و سرگشتگی میکنم.

20

99/0

02/2

خاطرات اش را گرامی میدارم.

21

90/0

36/2

بعد از این فقدان، برای دوستی و حمایت اجتماعی ارزش بیشتری قائل هستم.

22

16/1

05/3

او برای رفتن آماده بود.

23

89/0

28/2

هر وقت بتوانم از فرصت استفاده می‌کنم که کاملتر زندگی کنم

24

94/0

55/2

بخاطر این فقدان، یک شخص مسئول پذیرتر شدم.

25

92/0

32/2

باور دارم که او در جای بهتری خواهد بود.

26

19/1

19/3

بخاطر تأسف‌هایی که در رابطه با این فقدان دارم، احساس درد می‌کنم

27

97/0

95/1

درک می‌کنم که زندگی کوتاه است و آن هیچ تضمینی به ما نمی دهد.

28

031/1

66/2

از زمان این فقدان، من راه‌های دانش و یادگیری جدید را دنبال می‌کنم.

29

 

 

شکل2. تحلیل عاملی تاییدی با بارهای عاملی برای مقیاس معنای سوگ (p<001)

اعتبار یک مدل را می‌توان با استفاده از معیارهایی تحت عنوان شاخصهای نیکویی برازش[45] مورد بررسی قرار داد. حد مجاز شاخص‌های برازش: کای مربع بر درجه آزادی (CMIN[46]/DF < 5)، ریشه میانگین مربعات خطای اندازه‌گیری باقیمانده (RMSEA < 0/08)، شاخص برازندگی افزایشی[47] (IFI >0/9)، شاخص‌ تاکر لوئیس[48](TLI >0/9)، شاخص برازندگی مقایسه‌ای[49](CFI >0/9)، شاخص برازگی [50](GFI >0/9) و  شاخص برازش بهنجار بنتلر بونت[51] (NFI >0/9) (بیرن[52]، 2013). نتایج حاصل از بررسی شاخص‌های برازش مدل اندازه گیری نشان دهنده برازش مناسب مدل با داده‌های مقیاس اشتیاق بود (CMIN/DF=1.897, RMSEA= 0.065, IFI=0/979, CFI=0/978 , TLI=0/97, NNFI=97, GFI=965).

برای بررسی پایایی و همسانی درونی مقیاس معنای سوگ از پایایی ترکیبی[53] (CR) و  ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. چنانچه پایایی ترکیبی و آلفای کرونباخ بیشتر از  0.70 باشد، آن ابزار از پایایی مناسبی برخوردار می‌باشد(تاباچینک و فیدل، 2013).

جدول 3. آلفای کرونباخ برای مقیاس معنای سوگ و عامل‌های مقیاس

CR

Cronbach’s alpha

SD

Mean

Variable

78/0

81/0

85/2

0/8

پیوند همیشگی

74/0

79/0

79/2

0/10

رشد شخصی

76/0

81/0

20/3

0/13

حس آرامش

81/0

86/0

06/4

0/14

پوچی و بی معنایی

72/0

77/0

49/2

0/8

ارزش گذاری برای زندگی   

نتایج نشان می‌دهد که همه مولفه‌های معنای سوگ در جامعه ایرانی دارای ضرایب پایایی  ترکیبی و  آلفای کرونباخ بالایی می‌باشد. (جدول 3). 

روایی همزمان[54]

تحلیل ماتریس همبستگی مربوط به متغیرهای مطالعه نشان می‌دهد که مقیاس معنای سوگ و عامل‌های آن با مقیاس تجربه سوگ همبستگی داشته‌اند(جدول 4).

جدول 4. همبستگی بین متغیرهای مطالعه

6

5

4

3

2

1

Variable

 

 

 

 

 

1

پیوند همیشگی

 

 

 

 

1

.49**

رشد شخصی

 

 

 

1

.08-

.16*

حس آرامش

 

 

1

-.17*

-.23**

-.21**

پوچی و بی معنایی

 

1

.10-

.06-

.49**

.51**

ارزش گذاری برای زندگی   

1

-.15*

-.11*

.13*-

.21**

.13*

تجربه سوگ

 

 

Correlation is significant at the 0.01 level (2-tailed). **

 

 

Correlation is significant at the 0.05 level (2-tailed) *

بحث و نتیجه­گیری

پژوهش حاضر به منظور بررسی ویژگی­های روان­سنجی نسخه فارسی مقیاس بازسازی معنای سوگ در زنان جامعه شهر اردبیل صورت گرفت. این نتایج از آن جهت حائز اهمیت است که این پژوهش برای نخستین بار به بررسی ویژگی­های آماری این مقیاس در نمونه­ای ایرانی می­پردازد و لذا نتایجی را در خصوص کاربرد بین­فرهنگی این مقیاس ارائه می­دهد. نتایج روایی صوری و روایی محتوا حاکی از آن بود که سوالات مقیاس موردنظر مناسب در جامعه ایرانی بوده و نیازی به حذف یا اصلاح هیچکدام از مؤلفه‌ها نیست. با استفاده از روایی سازه داده‌های مقیاس معنای سوگ با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی به روش بیشینه درستنمایی ارزیابی شد و 8 سوال به دلیل بار اندازه گیری زیر 40/0 حذف شدند.  همچنین به منظور به دست آوردن همسانی درونی نیز از پایایی ترکیبی و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که نتایج نشان داد که این مقیاس از همسانی درونی و پایایی ترکیبی مناسبی برخوردار است. این یافته‌ها در راستای یافته‌های گیلیز، نمیر و میلمان (2014)،  کزر و ایسکلی (2018) و موریکونی، منندز، نیمیر و موگیا (2022) می‌باشد که در پژوهش خود به هنجاریابی و اعتبار یابی این مقیاس پرداختند. همچنین تجزیه و تحلیل همبستگی نشان داد که نمرات مقیاس معنای سوگ به جز خرده مقیاس پوچی و بی معنایی با علائم تجربه ارتباط منفی دارد. با توجه به نقش بازسازی معنا به عنوان عامل مهم گذار از فقدان، وجود رابطه منفی و معنی دار بین نشانگان تجربه سوگ با بازسازی معنی مبناسب با پیشینه نظری و پژوهشی این دو متغیر منطقی بنظر می‌رسد. مقیاس معنای سوگ و تجلی معنی به عنوان یک معیار کمی که در گزارش‌های کیفی نمونه متنوعی از عزاداران (زنان) پایه گذاری شده است، این مفهوم بیان می‌کند که احساس آرامش با از دست دادن ، تأیید مجدد پیوند با متوفی ، قدردانی از زندگی و  یا درک اینکه خود را از طریق سختی‌ها بزرگ کرده اید ، همه نشان می‌دهد که شخص در شرایط سوگ معنای جدیدی پیدا کرده است. در مقابل ، احساس پوچی یا بی معنی بودن نشان دهنده این است که معنایی در تجربه غم و اندوه ایجاد نشده یا پیدا نشده است (جیمز و همکاران، 2015). این تصویر چند بعدی از معنا با دیدگاه‌های مختلف نظری که در ادبیات سوگ مشهود است مطابقت دارد. به عنوان مثال ، دانش وجودی بر این نکته متمرکز شده است که چگونه رویارویی با مرگ و میر انسان می‌تواند سوال عمیقی از ماهیت وجود فرد ایجاد کند (هایدگر[55] ، 2008 ؛ یالوم و لیبرمن[56]، 1991) ، که به طور مطلوب حس فرد را از ارزش و هدف زندگی تقویت می‌کند (فرانکل[57]، 1959).

به طور کلی نتایج حاصل از تحلیل یافته‌ها با پژوهش گیلیز، نمیر و میلمان[58] (2014) در یک راستا می‌باشد که با تحلیل عاملی نسخه معنای سوگ (GMRI) موارد آن را به 29 مورد کاهش دادند ، که بر روی 5 عامل متمایز بارگذاری شده بودند، برچسب پیوندهای مداوم[59]، رشد شخصی[60]، حس آرامش[61]، پوچی و بی معنا بودن[62]، و ارزش زندگی[63]. هم نمره کلی و هم عوامل تشکیل‌دهنده آن سازگاری درونی خوب و اعتبار همگرا قوی در قالب همبستگی منفی با اقدامات تعیین شده احساسات منفی مربوط به سوگ ، علائم غم پیچیده و ناراحتی روانی عمومی تر و علائم بیماری روانی و همبستگی مثبت نشان دادند. این مطالعه نشان داد که اقتباس فارسی از معنای سوگ ، که برای ارزیابی سازه‌ها در افراد غمگین مانند معنا دادن به فقدان ، دیدن امید در زندگی یا دستیابی به رشد شخصی از طریق تغییر مثبت در شخصیت ایجاد شده است، دارای ویژگی‌های روان سنجی است. شبیه به فرم اصلی است و می‌تواند در فرهنگ ما به عنوان یک ابزار اندازه گیری معتبر و قابل اعتماد استفاده شود. بنابراین ، می‌توان گفت که برای تحقیقات و همچنین برای کاربردهای بالینی بسیار مهم است که معیاری را به فرهنگ ما معرفی کنند که می‌تواند برای افرادی که دچار سوگ شده اند و در مرحله سازگاری هستند ، مورد استفاده قرار گیرد.

از جمله محدودیت‌های این پژوهش این بود که این پژوهش تنها در جامعه زنان صورت گرفت که پیشنهاد می‌شود این پژوهش در جامعه مردان مورد بررسی قرار گیرد. از طرفی با توجه به متکثر بودن سبک‌های عزاداری در قومیت‌های ایرانی، پیشنهاد می‌شود فرایند بازسازی معنا در دیگر قومیت‌ها بررسی شده و روایی و پایایی این مقیاس نیز مورد بررسی قرار گیرد. از سوی دیگر در دیگر قومیت‌های ایرانی فرایند بازسازی جهان معنای فرد پس از از فقدان را می‌توان در ماهها یا سالهای اول و پس از آن با شدت بیشتری مشاهده شود و  با گذشت زمان ، سایر رویدادهای زندگی ممکن است بر فرایند حس سازی تأثیر بگذارد. ارزیابی مراحل بازسازی معنا با توجه به نحوه از دست دادن و ارتباط بین فرد داغدیده و متوفی در نمونه‌هایی با دوره کوتاهتر از دست دادن ، برای مطالعات بعدی مفید خواهد بود. در نهایت ، یک محدودیت ممکن است این باشد که این مطالعه به صورت مقطعی بر اساس گزارش خود انجام شده است. در مجموع نتایج پژوهش نشان داد که مقیاس معنای سوگ در زنان جامعه اردبیل از مطلوبیت روایی و پایایی برخوردار بوده و قابل استفاده است. 

 

 

 

فهرست منابع

Bailley, S. E. , Dunham, K. , & Kral, M. J. (2000). Factor structure of the grieve experience questionnaire (GEQ). Death studies, 24, 721 – 738. Taylor & Francis.

Brislin, R. W., Lonner, W. J., & Berry, J. W. (1986). Field methods in cross-cultural research. Beverly Hills: SAGE Chatfield, C. (2018). Introduction to multivariate analysis. Routledge

Burke LA, Neimeyer RA, Holland JM, Dennard S, Oliver L, Shear MK. Inventory of complicated spiritual grief: development and validation of a new measure. Death Stud 2014; 38:239-250.

Burke, L. A., Crunk, A. E., Neimeyer, R. A., & Bai, H. (2019). Inventory of Complicated Spiritual Grief 2.0 (ICSG 2.0): Validation of a revised measure of spiritual distress in bereavement. Death studies..

Burke, L., & Neimeyer, R. (2016). The Inventory of Complicated Spiritual Grief: Assessing Spiritual Crisis Following Loss. Religions, 7(6), 67. 

Fidell, S., Tabachnick, B., Mestre, V., & Fidell, L. (2013). Aircraft noise-induced awakenings are more reasonably predicted from relative than from absolute sound exposure levels. The Journal of the Acoustical Society of America, 134(5), 3645-3653.

Frankl, V. (1959). Man’s search for meaning. New York, NY: Touchstone Books.

Gillies JM, Neimeyer RA, Milman E. The grief and meaning reconstruction inventory (GMRI); Initial validation of a new measure. Death Stud 2015; 39:61-74.

Gillies JM, Neimeyer RA, Milman E. The grief and meaning reconstruction inventory (GMRI); Initial validation of a new measure. Death Stud 2015; 39:61-74.

Gillies, J. M., Neimeyer, R. A., & Milman, E. (2014). The Grief and Meaning Reconstruction Inventory (GMRI): Initial Validation of a New Measure. Death Studies, 39(2), 61–74. doi:10.1080/07481187.2014.907089

Hall C. Bereavement theory: recent developments in our understanding of grief and bereavement. Bereave Care 2014; 33:7-12.

Heidegger, M. (2008). Being and time New York, NY: HarperCollins.

Holland JM, Currier JM, Coleman RA, Neimeyer RA. The Integration of Stressful Life Experiences Scale (ISLES): Development and initial validation of a new measure. Int J Stress Manag 2010; 17: 325-352.

James M. Gillies , Robert A. Neimeyer & Evgenia Milman (2015) The Grief and Meaning Reconstruction Inventory (GMRI): Initial Validation of a New Measure, Death Studies, 39:2, 61-74.

Keser E, Isikli S. (2018). Investigating the psychometric properties of the Turkish form of the Grief and Meaning Reconstruction Inventory. Dusunen Adam the Journal of Psychiatry and Neurological Sciences 2018; 31:364-374.

Mehdipour F, Arefnia R, Zarei E, Zarei E Z. (2020).Effects of Spiritual-Religion Interventions on Complicated Grief Syndrome and Psychological Hardiness of Mothers with Complicated Grief Disorder. Health Spiritual Med Ethics. 7 (2) :20-26

Moriconi, V., Menéndez, A., Neimeyer, R. A., & Moggia, D. (2022). Adaptation of the Spanish Grief and Meaning Reconstruction Inventory: An Initial Validation and Network Analysis. OMEGA-Journal of Death and Dying, 00302228221118169.

Neimeyer RA. Meaning reconstruction in the wake of loss: evolution of a research program. Behav Change 2016; 33:65-79.

Park, C. L. (2010). Making sense of the meaning literature: an integrative review of meaning making and its effects on adjustment to stressful life events. Psychological Bulletin, 136, 257.

Schaal, S., Richter, A., & Elbert, T. (2014). Prolonged grief disorder and depression in a German community sample. Death Studies, 38, 476–481. doi:10.1080/07481187.
2013.809032

Steger, M. F., & Kashdan, T. B. (2007). Stability and specificity of meaning in life and life satisfaction over one year. Journal of Happiness Studies, 8, 161-179.

Steger, M. F., & Shin, J. Y. (2010). The relevance of the Meaning in Life Questionnaire to therapeutic practice: A look at the initial evidence. International Forum for Logotherapy, 33, 95-104.

Waltz, C. F., Strickland, O. L., & Lenz, E. R. (Eds.). (2010). Measurement in nursing and health research. Springer publishing company.

Yalom, I. D., & Lieberman, M. A. (1991). Bereavement and heightened existential awareness. Psychiatry, 54, 334–345.

Yang, N., & Lee, S. M. (2022). The development and validation of the Meaning Making in Grief Scale. Death studies, 46(1), 178-188.

 

|||

 

.[1] دانشجوی دکتری مشاوره، گروه مشاوره، دانشکدۀ علوم تربیتی و روان‌شناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران.

[2]. نویسنده مسئول: دانشیار، گروه مشاوره، دانشکدۀ علوم تربیتی و روان‌شناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران.

 ahmadreza_kiani@yahoo.com

[3] . دانشیار، گروه مشاوره، دانشکدۀ علوم تربیتی و روان‌شناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران.

[4]. دانشیار، گروه مشاوره، دانشکدۀ علوم تربیتی و روان‌شناسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران.

 

[5]. Keser & Isikli

[6]. Gillies, Neimeyer, & Milman

[7]. Park

[8]. Neimeyer

[9]. Holland JM, Currier JM, Coleman RA, Neimeyer

[10]. Burke LA, Neimeyer RA, Holland JM, Dennard S, Oliver L, Shear

[11]. The Grief and Meaning Reconstruction Inventory (GMRI)

[12]. Gillies JM, Neimeyer RA, Milman

[13]. Gillies JM, Neimeyer RA, Milman

[14]. Gillies, J. M., Neimeyer, R. A., & Milman

[15]. Continuing Bonds

[16]. Personal Growth

[17]. Sense of Peace

[18]. Emptiness and Meaninglessness

[19]. Valuing Life

[20]. Moriconi,  Menéndez,  Neimeyer  & Moggia

[21]. Grief experience questionnaire) GEQ)

[22]. Abandonmen/ rejection

[23]. Stigmatization

[24]. Search for explanation

[25]. Guilt

[26]. Somat reaction

[27]. Responsibility

[28]. Sellf-destructive orientation

[29]. Shame

[30]. Composite Reliability

[31] . Face validity

[32] .Content validity

[33] . Content validity ratio

[34] . Content validity index

[35]. Lawshe

[36] .Waltz & Bausell

[37] .Munro

[38] . skewness

[39] . kurtosis

[40] . Tabachnick & Fidell

[41] . outliers

[42] . Mahalanobis distance

[43]. Construct validity

[44]. Maximum Likelihood

[45]. Goodness of fit

[46]. Normed chi-square

[47]. Incremental fit index(IFI)

[48]. Tucker Lewis Index (TLI)

[49]. Comparative fit index(CFI)

[50]. Goodness of Fit Index(GFI)

[51]. Normed fit index (NFI)

[52]. Byrne

[53]. Composite reliability, , Formula =  

[54]. Concurrent validity

[55]. Heidegger

[56]. Yalom & Lieberman

[57]. Frankl

[58]. Gillies, J. M., Neimeyer, R. A., & Milman

[59]. Continuing Bonds

[60]. Personal Growth

[61]. Sense of Peace

[62]. Emptiness and Meaninglessness

[63]. Valuing Life

Smiley face

 

Bailley, S. E. , Dunham, K. , & Kral, M. J. (2000). Factor structure of the grieve experience questionnaire (GEQ). Death studies, 24, 721 – 738. Taylor & Francis.
Brislin, R. W., Lonner, W. J., & Berry, J. W. (1986). Field methods in cross-cultural research. Beverly Hills: SAGE Chatfield, C. (2018). Introduction to multivariate analysis. Routledge
Burke LA, Neimeyer RA, Holland JM, Dennard S, Oliver L, Shear MK. Inventory of complicated spiritual grief: development and validation of a new measure. Death Stud 2014; 38:239-250.
Burke, L. A., Crunk, A. E., Neimeyer, R. A., & Bai, H. (2019). Inventory of Complicated Spiritual Grief 2.0 (ICSG 2.0): Validation of a revised measure of spiritual distress in bereavement. Death studies..
Burke, L., & Neimeyer, R. (2016). The Inventory of Complicated Spiritual Grief: Assessing Spiritual Crisis Following Loss. Religions, 7(6), 67. 
Fidell, S., Tabachnick, B., Mestre, V., & Fidell, L. (2013). Aircraft noise-induced awakenings are more reasonably predicted from relative than from absolute sound exposure levels. The Journal of the Acoustical Society of America, 134(5), 3645-3653.
Frankl, V. (1959). Man’s search for meaning. New York, NY: Touchstone Books.
Gillies JM, Neimeyer RA, Milman E. The grief and meaning reconstruction inventory (GMRI); Initial validation of a new measure. Death Stud 2015; 39:61-74.
Gillies JM, Neimeyer RA, Milman E. The grief and meaning reconstruction inventory (GMRI); Initial validation of a new measure. Death Stud 2015; 39:61-74.
Gillies, J. M., Neimeyer, R. A., & Milman, E. (2014). The Grief and Meaning Reconstruction Inventory (GMRI): Initial Validation of a New Measure. Death Studies, 39(2), 61–74. doi:10.1080/07481187.2014.907089
Hall C. Bereavement theory: recent developments in our understanding of grief and bereavement. Bereave Care 2014; 33:7-12.
Heidegger, M. (2008). Being and time New York, NY: HarperCollins.
Holland JM, Currier JM, Coleman RA, Neimeyer RA. The Integration of Stressful Life Experiences Scale (ISLES): Development and initial validation of a new measure. Int J Stress Manag 2010; 17: 325-352.
James M. Gillies , Robert A. Neimeyer & Evgenia Milman (2015) The Grief and Meaning Reconstruction Inventory (GMRI): Initial Validation of a New Measure, Death Studies, 39:2, 61-74.
Keser E, Isikli S. (2018). Investigating the psychometric properties of the Turkish form of the Grief and Meaning Reconstruction Inventory. Dusunen Adam the Journal of Psychiatry and Neurological Sciences 2018; 31:364-374.
Mehdipour F, Arefnia R, Zarei E, Zarei E Z. (2020).Effects of Spiritual-Religion Interventions on Complicated Grief Syndrome and Psychological Hardiness of Mothers with Complicated Grief Disorder. Health Spiritual Med Ethics. 7 (2) :20-26
Moriconi, V., Menéndez, A., Neimeyer, R. A., & Moggia, D. (2022). Adaptation of the Spanish Grief and Meaning Reconstruction Inventory: An Initial Validation and Network Analysis. OMEGA-Journal of Death and Dying, 00302228221118169.
Neimeyer RA. Meaning reconstruction in the wake of loss: evolution of a research program. Behav Change 2016; 33:65-79.
Park, C. L. (2010). Making sense of the meaning literature: an integrative review of meaning making and its effects on adjustment to stressful life events. Psychological Bulletin, 136, 257.
Schaal, S., Richter, A., & Elbert, T. (2014). Prolonged grief disorder and depression in a German community sample. Death Studies, 38, 476–481. doi:10.1080/07481187.
2013.809032
Steger, M. F., & Kashdan, T. B. (2007). Stability and specificity of meaning in life and life satisfaction over one year. Journal of Happiness Studies, 8, 161-179.
Steger, M. F., & Shin, J. Y. (2010). The relevance of the Meaning in Life Questionnaire to therapeutic practice: A look at the initial evidence. International Forum for Logotherapy, 33, 95-104.
Waltz, C. F., Strickland, O. L., & Lenz, E. R. (Eds.). (2010). Measurement in nursing and health research. Springer publishing company.
Yalom, I. D., & Lieberman, M. A. (1991). Bereavement and heightened existential awareness. Psychiatry, 54, 334–345.
Yang, N., & Lee, S. M. (2022). The development and validation of the Meaning Making in Grief Scale. Death studies, 46(1), 178-188.