The mediating role of shame in the relationship between self-concept and marital conflicts in married men and women

Document Type : Original Article

Authors

1 General Psychology Group, Psychology and Educational Sciences Department,Yazd University, Yazd, Iran.

2 department of psychology and educational sciences- Yazd University- Yazd- Iran

3 Associate Professor, Psychology and Educational Sciences Dep., Faculty of General Psychology, Yazd University, Yazd, Iran.

4 general psychology/ Yazd university/Yazd/ Iran

Abstract

Marital dissatisfaction with impairment in physical and mental health disorders is consided a risk factor for divorce, so the present study aimed to investigate the mediating role of shame in the relationship between self-concept and marital conflicts in married people. The research method was descriptive-correlational and the statistical population included married men and women in Isfahan. 320 people (204 women and 116 men) were selected by a stepwise cluster random method and filled out the Self-Conscious Affect Questionnaire (TOSCA-2) (Tangney, Dearing, Wagner & et al,2000), Beck Self-Concept Test (BSCT) (Beck & Steer, 1978) and Marital Conflict Questionnaire (MCQ) (Sanai Zaker & Barati, 2000). The data were analyzed by structural equation modeling, correlation and regression. The findings showed that there is a significant relationship between shame and marital conflicts as well as between shame and self-concept dimensions and self-concept dimensions are significant predictors of marital conflict. Also the feeling of shame plays a mediating role in the relationship between self-concept and marital conflicts. The results of this study show the relationship between the cognitive dimension (self-concept) and the emotional dimension (shame) of men and women's personality with the rate of marital conflicts in them, which can be considered by researchers and therapists in the field of family.

Keywords

Main Subjects


نقش واسطه‌ای شرم ناسالم در رابطه بین خودپنداره و تعارضات زناشویی در افراد متأهل نجمه غلامی | مریم صالح‌زاده | علیرضا بخشایش | مرضیه کریمیان چکیده نارضایتی زناشویی با اختلال در سلامت جسمی و روانی یک عامل خطر برای طلاق محسوب می شود لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه‌‌ای شرم ناسالم در رابطه بین خودپنداره و تعارضات زناشویی در افراد متأهل انجام شد. روش پژوهش، توصیفی - همبستگی توصیفی و از نوع همبستگی و معادلات ساختاری و جامعه آماری شامل زنان و مردان متأهل شهر اصفهان بود. 320 نفر (204 زن و 116 مرد) با روش تصادفی خوشه ای مرحله ای با روش در دسترس (باعرض پوزش بصورت سهوی عبارت تصادفی خوشه ای مرحله ای در اینجا آورده شده بود. در کل پایان نامه روش در دسترس عنوان شده است) انتخاب شدند و به پرسشنامه‌‌های عاطفه خودآگاه (TOSCA-2) (تانگنی و همکاران، 2000)، پرسشنامه تصور از خود بک (BSCT) (بک و استیر، 1978) و پرسشنامه‌‌ تعارضات زناشویی (MCQ) (ثنائی ذاکر و براتی، 1379) پاسخ دادند. داده‌ها با روش همبستگی و مدل‌‌یابی معادلات ساختاری، تحلیل شد. یافته‌‌ها نشان داد بین احساس شرم و تعارضات زناشویی و ابعاد خودپنداره رابطه معناداری وجود دارد (05/0>p) به طوری که بین شرم و خودپنداره، رابطه معکوس، بین شرم و تعارضات زناشویی، رابطه مستقیم و بین خودپنداره و تعارضات زناشویی، رابطه معکوس وجود دارد. همچنین احساس شرم در رابطه بین خودپنداره و تعارضات زناشویی، نقش واسطه‌‌ای دارد(0۱/0>p) .نتایج این پژوهش، بیانگر رابطه بعد شناختی (خودپنداره) و بعد هیجانی (شرم ناسالم) شخصیت زنان و مردان با میزان تعارضات زناشویی درآنان است که می‌‌تواند مورد توجه پژوهشگران و درمانگران حوزه خانواده قرار گیرد. کلیدواژه‌‌ها: شرم؛ خودپنداره؛ تعارضات زناشویی؛ افراد متأهل. مقدمه و بیان مسئله ازدواج بخش مهمی از ساختار اجتماعی زندگی اکثر مردم است. خانواده اولین و مهم ترین نهاد اجتماعی است که سلامت جامعه در گرو آن است. یکی از شاخصه‌های مهم سلامت خانواده، رضایت زناشویی زوجین است. رضایت زناشویی ساختاری است که افکار، احساسات و رفتارهای مربوط به رابطه فرد با شریک زندگی خود را پوشش می‌‌دهد(دوبرولسکا و همکاران ، 2020). (جملات برگرفته از منابع جدید حایگزین منابع قدیمی شدند). عواملی مانند وضعیت تحصیلی، نوع ازدواج، تعداد فرزندان، اختلاف در زمینه اجتماعی، ناسازگاری جنسی، اختلاف علاقه، ازدواج چندهمسری، مشکلات سلامتی و تعارض بر سر نقش‌‌های جنسیتی به‌عنوان عوامل اساسی تعیین‌کننده رضایت زناشویی زوجین شناخته می‌‌شود (بیل و همکاران، 2017). درواقع رضایت زناشویی متغیری است که تحت تاثیر عوامل متعدد فردی و بین فردی و زمینه ای قرار می گیرد. در مقابل، عدم رضایت زناشویی باعث ایجاد تعارضات و تنش‌‌هایی در روابط زوجین می‌‌شود. تعارضات زناشویی شامل احساسات منفی مانند احساس تنش، رنجش و تحریک در رابطه زناشویی است. (بیردیت و همکاران ، 2017) که تحت تأثیر عوامل متنوعی از جمله ویژگیهای شخصیتی، نگرش، عقاید و تفاوت‌‌های جنسیتی زوجین در روابط قرار دارند. (هر دو داور محترم توصیه به کوتاه نمودن این بخش داشتند. با توجه به الگوبرداری از آخرین مقالات منتشرشده مجله فوق، از جمله مقاله مدل علّی رابطه حمایت اجتماعی و ..... و مقاله نقش میانجی انعطافپذیری خانواده ... شماره‌های 63 و 64 و با توجه به نزدیک بودن تعداد صفحات مقاله حاضر با مقالات مذکور، سعی کردم مقدمه و توضیح متغیرها به میزان مقدمه مورد تایید داوران محترم در مقالات منتشر شده نزدیک باشد. علی ایحال اگر توضیحات مرحله به مرحله ای متغیرها، زائد تلقی می شود به تشخیص داوران محترم قابل حذف شدن می باشند. با توجه به حذف جملات برگرفته از منابع قدیمی و استفاده از منابع جدیدتر کمی محتوای مقاله فعلی با مقاله داوری شده متفاوت شده است) از ویژگی‌‌های شخصیتی می‌‌توان برای پیش‌‌بینی رفتارهای فرد در موقعیت‌‌های مختلف زندگی از جمله موقعیت‌‌‌‌‌های زندگی زناشویی استفاده کرد (سیاح میری و همکاران ،2020). ویژگی‌‌های شخصیتی، الگوهای رفتاری، تفکر و احساسات فرد را مشخص می‌‌کند(هوپ و همکاران ، 2018). از آنجا که هر یک از همسران با شخصیت مستقل خود وارد رابطه زوجی می شود، خودپنداره به عنوان یکی از ویژگی‌‌های شخصیتی، نقش قابل‌توجهی در تعارضات زناشویی دارد. خودپنداره به‌عنوان «ادراک شخص از خودش» تعریف شده است که از طریق تجربه با محیط و درک فرد از تعاملات اجتماعی شکل می‌‌گیرد و تحت تأثیر ارزیابی‌‌های قابل‌توجه دیگران، تقویت‌‌کننده‌‌ها و انتسابات مربوط به رفتار خود فرد است (مک آرتور و همکاران، 2020). بعبارتی دیگر، خودپنداره یعنی بازنمایی ذهنی افراد از خود که می‌‌تواند شامل طیف گسترده‌‌ای از باورهای شخصی و ارزیابی‌‌های شخصی مربوط به جنبه‌‌های خاصی از خود باشد (لودی- ‌‌اسمیت و دمری ، 2018) خودپنداره دربرگیرنده عزت‌‌نفس، اعتمادبه‌نفس، توانایی‌‌ها، شخصیت و همچنین هویت شخصی فرد است (آزواردی ، 2020). ادراک از خود می تواند ابعاد شناختی ورفتاری و اجتماعی را در هر فرد قویا تحت تاثیر قرار دهد (لوئیس، 1971). رابطه بین خودپنداره و رضایت زناشویی در بعضی پژوهش‌ها مانند باقری نیا (۱۳۹۶)، همایی و همکاران ( 2016 ) و ساهین و همکاران (2009) مورد تایید قرار گرفته است. درواقع افرادی که احساس خوبی از خود دارند به‌آسانی می‌‌توانند تعارضات زناشویی را پشت سر گذاشته، در مقابل فشارهای منفی ایستادگی کنند و از زندگی لذت ببرند. (تورس و همکاران، 2021؛ شهابی و همکاران، 1400؛ پارایس و همکاران، 2019؛ مک اینتایر و همکاران، 2017) (بله. این مقالات رابطه دو متغیر بالا رابررسی کرده‌اند). نقش بعضی از ابعاد خودپنداره به ویژه خودپنداره جنسی در رضایت زناشویی و کاهش تعارضات زناشویی نیز در بعضی پژوهش‌ها از جمله شاه حسینی و همکاران (۱۳۹۶) تایید شده است. (خودپنداره بعد شناختی شخصیت و شرم بعد هیجانی شخصیت است. بعد از پرداختن به خودپنداره، به بعد هیجانی شخصیت و به طور خاص شرم ، پرداخته شد. به همین دلیل در شروع این پاراگراف، از ویژگی‌های شخصیتی شروع کردم تا به شرم برسم) از طرفی، ویژگی‌های شخصیتی نیز، نقش مهمی در نحوه تنظیم هیجانات افراد و مشکلات ناشی از بدتنظیمی هیجانی دارند( (فریجد، 1986؛ ایزارد، 1991). در کنار ابعاد شناختی شخصیت، ابعاد هیجانی به ویژه هیجان‌های خودآگاه نیز از متغیرهای مهمی هستند که می توانند روابط بین فردی و به ویژه روابط زوجی را تحت تاثیر قرار دهند. هیجانهای خودآگاه هیجانهایی هستند که «خود» در آنها نقش محوری دارد و همراه با خود ارزشیابی هستند(اپستین و فالکورین ، 2011) و به نوعی متاثر از خودپنداره فرد هستند. شرم بعنوان یکی از مهم ترین هیجانات خودآگاه طی دهه‌های اخیر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. شرم سالم (نوعی احساس گناه مرتبط یک اقدام اشتباه که فرد به دلیل رفتار نامناسب خود شرمنده است نه به خاطر کلیت وجود و شخصیت خود) کارکردی تکاملی دارد، شرم ناسالم (که در پژوهش حاضر مورد نظر است) با ارزیابی منفی شدیداً دردناک و انتقاد به خود همراه است و معمولاً توسط فردی نشان داده می‌‌شود که مرتکب تخلف شده یا یک هنجار مهم (معمولاً اجتماعی) را نقض کرده است. بعلاوه، با تأمل در تخلف، فرد نتیجه می‌‌گیرد که او ناتوان، بی‌‌ارزش، دارای نقص اساسی، قابل سرزنش و قابل تحقیر است. شرم با احساس ناتوانی، احساس کوچک بودن، احساس کوچک شدن، قرار گرفتن در معرض و تمایل به ناپدید شدن همراه است (آنگلو و همکاران ، 2019). افراد مستعد شرم که خودپنداره پایینی دارند، غالباً بیش‌ازحد خود کم‌‌بین هستند و از این‌که توسط دیگران بی‌‌ارزش تلقی شوند، ترس دارند. در واقع این ترس، آن‌ها را مستعد تفسیر تجارب فردی و بین‌‌فردی(از جمله روابط زوجی) به روش‌هایی می‌‌کند که منجر به شکل‌‌گیری باورهای بی‌ارزش بودن و ناکافی بودن می‌‌شود(بودیارتو و هلمی، 2021؛ پورتر و همکاران ، 2019؛ وودوارد و همکاران، 2019؛ ولوتی و همکاران، 2017؛ گاروفالو، 2015.؛ کروکر و همکاران ،2014).. افراد دارای سبک‌های شناختی بسیار انتقادی نسبت به خود، نسبت به افرادی که در انتقاد از خود پایین‌‌ترند، واکنش‌‌های شناختی-عاطفی منفی شدیدتری به تعارضات زناشویی نشان می دهند(باقری نیا، 1396؛ نجفی و همکاران، 1396؛ گروبر و همکاران، 2014؛ هونت و هولوهان ،2012؛ زارعی و همکاران ،1390؛ الیسون و همکاران، 2006). این به ‌نوبه خود منجر به افزایش خصومت در شریک زندگی فرد و ایجاد نقص در حل اختلافات زناشویی می‌‌شود(زاروف و دانکن ، 1999). تجربه شرم اغلب با احساس کوچک شدن، کوچک بودن، بی ارزشی و ناتوانی و در معرض خطر بودن همراه است. به دلیل تحمل ناپذیری آن، افراد در حین یک تجربه شرم آور اغلب به تعدادی از تاکتیک‌های دفاعی مانند تلاش برای پنهان کردن خود، فرار از احساس شرم آور، انکار مسئولیت یا تلاش برای مقصر دانستن دیگران، و گاهی اوقات به اقدامات آشکارا ویرانگر و مخرب متوسل میشوند (استویگ و همکاران ، 2015؛ اندروز و همکاران، 2002). بر طبق نظر جانگ2 (۲۰۰۵) شرم و گناه عواملی خطرساز و بالقوه برای بروز پرخاشگری در روابط صمیمانه هستند.در واقع احساس شرم از دو مسیر می تواند بروز تعارضات زناشویی را افزایش دهد. اولا احساس شرم تمایل فرد را به مخفی کردن کاستی‌های خود افزایش می دهد و بنابراین احتمال بکار بردن راهبردهای مستقیم حل تعارض کاهش می یابد و ثانیا شرم می تواند هیجان‌های منفی و تمایل به تنبیه کردن همسر را افزایش دهد که نتیجتا حل مستقیم تعارضات را دچار مشکل می کند(خزاعی و همکاران، ۱400). بنا بر آنچه گذشت، به نظر می‌‌رسد که مؤلفه‌‌های شخصیتی (خودپنداره) و شناختی- هیجانی (شرم)، نقش قابل‌توجهی در تعارضات بین‌‌فردی و از جمله تعارضات زناشویی داشته باشند و این نقش و رابطه در پژوهشهای داخلی بخش، معین و سهامی (1391) و همچنین در مطالعات خارجی رابطه خودپنداره و شرم در پژوهش‌های تورس و همکاران (2021)، نئاچوکو و اوتا3 (2020)، مک لین و همکاران4(2020)، کارگر و همکاران (1398)، پارایس و همکاران (2019)، تکلوی و زارع (1397)، سخاوتی و همکاران (1397)، نجفی و همکاران (1396) و باقری نیا (1396) به اثبات رسیده است. مارسینچوا و زاهورکوا5 (2020) در مطالعه خود تحت عنوان «رضایت جنسی، نگرش‌‌های جنسی و شرم در رابطه با دین‌‌داری» به این نتیجه دست پیدا کردند، که بین شرم و رضایت جنسی رابطه منفی وجود دارد. گیلچریست و همکاران6 (2020) در مطالعه خود به این نتیجه دست پیدا کردندکه بین خودپنداره جسمی و شرم پیش‌‌بینی شده برای زنان و نه مردان رابطه منفی وجود دارد. یافته‌های بک7 (2015) رابطه منفی شرم زن و شوهر با رضایت جنسی آنها را اثبات می نماید. یافته "خودپنداره فیزیکی پایین‌‌تر، مربوط به شرم و گناه بدن بالاتر است" حاصل پژوهش کروکر وهمکاران (2014) است. رابطه شرم و استراتژی‌های مقابله ای زوجین درگیر شرم با افزایش تعارضات زناشویی در پژوهش‌های بلک و همکاران( 2013 )و کلارک( 2017) نیز تایید شده است. بنا بر آنچه گذشت، به نظر می رسد که ضعف در خودپنداره به‌عنوان یکی از ابعاد مهم شخصیتی، به‌واسطه بعضی عوامل واسطه‌‌ای شرم، نقش قابل‌توجهی در شکل‌‌گیری تعارضات زناشویی دارد. به طوری که خودپنداره ضعیف تر می تواند زمینه ساز بروز شرم ناسالم در تعاملات زوجی در موقعیت‌های متنوع شود و شرم نیز با فعالسازی مکانیسم‌های هیجانی و رفتاری ناکارآمد به تعارضات زناشویی منجر گردد و به ویژه مدیریت و حل تعارضات را دچار مشکل نماید (مک‌دانل، 2017). طبق پژوهش‌ها، شرم ناسالم با کاهش کیفیت تعاملات زناشویی مرتبط است. بسیاری از پژوهش‌های داخلی و خارجی که ارتباط خودپنداره را با شرم و یا تعارضات زناشویی بررسی کرده اند بر خودپنداره بدنی یا خودپنداره جنسی متمرکز بوده اند و در نظر گرفتن خودپنداره به طور کلی بعنوان یک مفهوم چند بعدی کمتر مورد توجه قرار گرفته است و به ویژه اکثر پژوهش‌ها به بررسی رابطه دو به دوی این متغیرها پرداخته اند. پژوهش حاضر با هدف پاسخگویی به این سوال که آیا شرم می تواند در رابطه خودپنداره با تعارضات زناشویی نقش واسطه ای داشته باشد صورت گرفته است. شناسایی متغیرهای واسطه ای می تواند مبانی نظری را در زمینه ارتباطات آماری بین متغیرهای پیش بین و ملاک تقویت نماید و استفاده از مدل معادلات ساختاری پژوهشگران را یک گام به نتیجه گیری‌های علی نزدیک تر می نماید پژوهش حاضر از این لحاظ دارای ارزش نظری است و یافته‌ها می تواند برای متخصصین و مشاورین حوزه خانواده و زوج درمانی دارای تلویحات کاربردی قابل توجهی باشد. روش پژوهش روش مورد استفاده در پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را تمام زنان و مردان متأهل ساکن شهر اصفهان تشکیل می‌دادند. نمونه مورد نظر با استفاده از روش نمونه‌‌گیری در دسترس انتخاب و برحسب آمار تقریبی جامعه پژوهش، و برحسب آمار تقریبی جامعه پژوهش(1140071 متاهل استان اصفهان در سال 95)، عدد نمونه بر اساس فرمول کوکران محاسبه شد (حافظ نیا، 1395) که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 320 نفر برآورد شد. معیارهای ورود شامل حداقل یک سال زندگی مشترک، رضایت آگاهانه از شرکت در پژوهش، سواد خواندن و نوشتن، دسترسی به اینترنت و شبکه‌‌های اجتماعی مجازی و معیار خروج، پاسخ دهی ناقص به سوالات پرسشنامه بود. همچنین به آزمودنی‌‌ها شرکت کنندگان اطمینان داده شد که با استفاده از اسم مستعار، اطلاعات محرمانه باقی خواهد ماند. به دلیل مشکلات پیش‌آمده به خاطر ویروس کووید 19 و شیوع کمتر آن، داده‌‌ها به‌صورت آنلاین جمع‌‌آوری شد. برای جمع‌آوری داده‌‌ها ابتدا لینک پرسشنامه از سایت پرسا «پرسشنامه ساز آنلاین» ساخته شد و سپس با نشر لینک پرسشنامه بین افراد متأهل از طریق پیامک و توضیحاتی در مورد پرسشنامه و نحوه جواب‌‌دهی به پرسشنامه برای آنها ارسال گردید؛ و از شرکت کنندگان درخواست شد که برای دوستان و آشنایان متأهل خود لینک را ارسال کنند و در جمع‌‌آوری داده‌‌ها ما را یاری رسانند. پس از جمع‌آوری اطلاعات داده‌ها با استفاده از روش مدل‌‌یابی معادلات ساختاری، روش همبستگی و روش رگرسیون به کمک نرم‌افزار تحلیل Spss20 و Amos v.24 ، مورد تحلیل قرار گرفت. ابزار پژوهش آزمون عاطفه خودآگاه (TOSCA-2) : برای سنجش شرم از پرسشنامه عاطفه خودآگاه تانگنی و همکاران (2000) استفاده شد. این پرسشنامه، یک پرسشنامه خودسنجی و مداد کاغذی است که 16 موقعیت زندگی روزمره را به شرکت کنندگان ارائه می‌‌کند که 11 وضعیت آن از نظر اجتماعی دارای ارزش مثبت و 5 وضعیت آن دارای ارزش منفی است. پاسخ‌‌دهندگان پاسخ‌‌های احساسی، هیجانی و رفتاری خویش و احتمال پاسخ خود به آنها را رتبه می‌‌دهند. رتبه بندی پاسخ‌‌ها به‌صورت لیکرت 5 درجه‌‌ ای است که دامنه آنها از 1 به معنی «احتمال ندارد» تا 5 به معنی «احتمال قطعی» می باشد. نمره‌‌ی پائین در این پرسشنامه بیانگر ارزیابی منفی فرد از خویشتن خود، رفتارها و عمل‌‌هایش است. تانگنی و همکاران(2000) روایی سازه دو مقیاس شرم و گناه را در حد مناسب گزارش کرده‌‌اند. در ایران روایی صوری این آزمون مورد تائید صاحبنظران قرار گرفته است (ثنایی ذاکر، 1396). ضریب ثبات درونی یا آلفای کرونباخ کلی پرسش‌‌نامه 86/ 0 و برای احساس شرم 85/ 0 و ضریب آلفای کرونباخ برای مقیاس‌‌های شرم و گناه در پژوهش حاضر به ترتیب 75/0 و 74/0 به دست آمد. پرسشنامه‌‌ی تعارضات زناشویی (MCQ) پرسشنامه‌ی 42 سوالی ثنایی ذاکر و براتی (1379)، (پرسشنامه تعارضات زناشویی توسط کانزاس اگمان و همکاران (1985) نیز الارائه شده است)، 7 بعد از تعارضات زناشویی را اندازه می‌‌گیرد؛ هر پرسش پنج گزینه داردکه به تناسب 5 تا ۱ نمره به آنها اختصاص داده شده است. حداکثر نمره کل پرسشنامه 210 و حداقل آن 42 است. در این ابزار نمره بیشتر به معنی تعارض بیشتر و نمره کمتر به معنی رابطه بهتر است. پرسشنامه تعارضات زناشویی از روایی محتوایی خوبی برخوردار است. در پژوهش خزایی (1385) نمرات تمامی مولفه‌های پرسشنامه تعارضات زناشویی از 31/0 تا0/82 با نمره کل تعارض زناشویی در سطح 01/0 همبستگی معناداری دارند. (در بررسی مقالات و منابع مختلف فقط توانستم سطح معناداری برای این آزمون پیدا کنم و متاسفانه برای دو پرسشنامه دیگر سطح معناداری یافت نشد). در مطالعه دهقان(1385) ضرایب آلفای کرونباخ کل پرسشنامه 71/0 و زیر مقیاسهای کاهش همکاری، کاهش رابطه جنسی، افزایش واکنش‌‌های هیجانی، افزایش جلب حمایت فرزند، افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود، کاهش رابطه خانوادگی با خویشاوندان همسر و دوستان و جدا کردن امور مالی از یکدیگر به ترتیب برابر 73/0، 60/0، 74/0، 81/0، 65/0، 81/0، 69/0 به دست آمده است. در پژوهش (لواف و همکاران، 1393) پایایی پرسشنامه تعارضات زناشویی با استفاده از آلفای کرونباخ 72/0 به دست آمده است. در پژوهش حاضر آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 97/0 به دست آمد. پرسشنامه تصور از خود بک (BSCT): این پرسشنامه توسط بک و استیر (1978) بر اساس نظریه شناختی بک تهیه گردیده و شامل 25 ماده است. بر اساس تحقیقات بک و همکاران (1992)، این پرسشنامه 5 بعد از ویژگی‌‌هایی را مورد بررسی و اندازه‌گیری قرار می‌‌دهد که عبارت‌اند از: توانایی ذهنی، کارآمدی شغلی، جذابیت جسمانی، مهارت‌‌های اجتماعی و عیب‌ها و حسن‌‌ها. در این پرسشنامه چندین گروه سوال وجود دارد و هر سوال، بیان‌کننده صفتی در فرد است و هر یک از مواد براساس روش درجه بندی شامل 5 اظهار نظر است که این اظهار نظرها از کاملا مثبت تا کاملا منفی درجه بندی شده اند و شرکت‌کننده در هر ماده یکی از آنها را انتخاب می کند سوال‌های آزمون بر اساس ارتباط آن‌ها با تصور از خود از پنج تا یک نمره‌گذاری می شود بجز در سوال‌های 3 ،14 ،11 ،17 و 25 که به صورت یک تا پنج نمره گذاری می شود. بدین ترتیب حداقل نمره ای که شرکت‌کننده در این مقیاس به دست می آورد 25 و حداکثر آن 125 خواهد بود. هر چه نمرات بالاتر باشد خودپنداره بهتر و هرچه نمرات پایین‌‌تر باشد خودپنداره افراد ضعیف‌‌تر است. ضریب همسانی درونی برای این مقیاس 80/0 و روایی آن 55/0 گزارش شده است. علاوه بر آن اعتبار این پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ برای مردان افسرده 80/0، زنان افسرده 76/0، مردان مضطرب78/0 و زنان مضطرب 78/0 گزارش شده است. در ایران دیباج نیا (1383)آلفای کرونباخ 79/0 را برای پرسشنامه به دست آورده است. آلفای کرونباخ در پژوهش حاضر 93/0 برای این پرسشنامه به دست آمد. فتحی آشتیانی (1375) میانگین و انحراف معیار این پرسشنامه را در کل نمونه به ترتیب 35/86 و 99/9 گزارش کرده است. فرضیه‌های پژوهش 1- بین شرم و تعارضات زناشویی رابطه وجود دارد. 2- بین شرم و ابعاد خودپنداره رابطه وجود دارد. 3- ابعاد خودپنداره در پیش‌بینی تعارضات زناشویی نقش دارد. 4- شرم در رابطه بین خودپنداره و تعارضات زناشویی نقش واسطه‌‌ای دارد. یافته‌های پژوهش در پژوهش حاضر 320 فرد متأهل مورد ارزیابی قرار گرفتند که 204 نفر از آنها زن (%64) و 116 نفر مرد (%36) بودند. دامنه سنی شرکت کنندگان از زیر 20 سال، تا بالای50 سال بود که در دامنه سنی 30-39 سال دارای بیشترین فراوانی بود(%36).%77 شرکت کنندگان ازدواج سنتی و33% آنها ازدواج غیر سنتی داشتند که در قالب یک سوال پرسیده شد (آیا ازدواج شما با معرفی و حضور والدین به صورت سنتی انجام شد یا در ادامه روابط دونفره و دوستی قبل از ازدواج؟). بیشترین درصد قراوانی مدت زمان ازدواج 1-10 سال بود(%49). این افراد دارای تحصیلات زیر سیکل تا کارشناسی ارشد بودند که در این بین سطح تحصیلات کارشناسی دارای بیشترین فراوانی بود (%38) و نیز بالاترین فراوانی تعداد فرزندان مربوط به تعداد 2 فرزند بود (%36). شرکت کنندگان کارمند، کارگر، آزاد و خانه دار بودند که شغل کارمندی دارای بیشترین درصد فراوانی (%32) بود. جدول 1. ویژگی‌های جمعیت‌شناختی شرکت‌کنندگان فراوانی درصد جنسیت زن 204 64 مرد 116 36 سن زیر 20 سال 11 3 20-29 سال 71 22 30-39 سال 147 36 40 -59 سال 72 23 بالای 50 سال 19 6 نوع ازدواج سنتی 246 77 غیر سنتی 74 33 مدت زمان ازدواج 1-10 سال 158 49 11-20 سال 107 36 21-30 سال 46 16 30 سال به بالا 9 3 تحصیلات سیکل 14 4 دیپلم 101 32 کاردانی 32 10 کارشناسی 122 38 کارشناسی ارشد 50 16 بدون پاسخ 1 0 تعداد فرزندان بدون فرزند 79 25 1 فرزند 85 26 2 فرزند 117 36 3 فرزند 34 11 4 فرزند 5 2 شغل کارمند 101 32 آزاد 46 14 خانه‌دار 96 30 کارگر 77 24 شاخص‌های توصیفی شامل میانگین، انحراف معیار، چولگی و کشیدگی برای متغیرهای پژوهش در جدول (2) آورده شده است. همچنین جهت بررسی پیش‌بینی تعارضات زناشویی با در نظر گرفتن ابعاد خودپنداره از آزمون رگرسیون خطی استفاده و برای ورود داده‌‌ها به رگرسیون، از روش هم‌زمان استفاده شده است. بر اساس جدول شماره (2) میزان ضریب تعیین 276/0 نشان‌دهنده میزان تغییرات تعارضات زناشویی به‌وسیله ابعاد متغیر پیش‌‌بینی می‌‌باشد. جدول 2. شاخص‌های توصیفی متغیرهای تحقیق متغیر مولفه‌ها میانگین انحراف معیار چولگی کشیدگی ماتریس همبستگی ضریب همبستگی چندگانه ضریب تعیین تعدیل شده تعارضات زناشویی شرم خودپنداره تعارضات زناشویی تعارضات زناشویی 6438/168 5/27 81/0 47/0 1 **16/0- **12/0- 287/0 276/0 شرم شرم 6906/57 7/6 67/0 8/1 **16/0- 1 **18/0 خودپنداره خودپنداره 1406/58 9/13 26/0 92/0 **12/0- **18/0 1 توانایی ذهنی 09/13 8/2 49/0 43/0 **09/0- **17/0 **8/0 کارآمدی شغلی 90/13 4/2 09/0 82/0 **15/0- 10/0 **81/0 جذابیت جسمانی 01/13 6/2 63/0 84/0 **20/0- **19/0 **74/0 مهارت اجتماعی 76/14 3/2 04/0 67/0 *11/0- 08/0 **72/0 عیب‌ها و حسن‌ها 6/16 08/2 30/0 27/0 01/0 01/0 ** 46/0 جهت بررسی رابطه معنادار بین متغیرهای تحقیق (شرم- ابعاد تعارضات زناشویی، شرم-ابعاد خودپنداره) از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است و نتایج آن در جدول شماره 3 آورده شده است. با توجه به اینکه سطح معناداری آزمون همبستگی پیرسون بین متغیرها کمتر از میزان خطای 05/0 است، پس رابطه بین دو متغیرها و همه ابعاد آنها معنادار است. جدول 3. آزمون همبستگی پیرسون متغیرها تعارضات زناشویی خودپنداره شرم توانایی ذهنی کارآمدی شغلی جذابیت جسمانی مهارت اجتماعی عیب‌ها و حسن‌ها تعارضات زناشویی 1 0.160- 0.121- 0.095- 0.158- 0.205- 0.119- 0.017 خودپنداره 0.160- 1 0.184 0.803 0.819 0.749 0.727 0.469 شرم 0.121- 0.184 1 0.175 0.100 0.194 0.082 0.012 توانایی ذهنی 0.095- 0.803 0.175 1 0.749 0.531 0.394 0.144 کارآمدی شغلی 0.158- 0.819 0.100 0.749 1 0.506 0.440 0.256 جذابیت جسمانی 0.205- 0.749 0.194 0.531 0.506 1 0.449 0.116 مهارت اجتماعی 0.119- 0.727 0.082 0.394 0.440 0.449 1 0.369 عیب‌ها و حسن‌ها 0.017 0.469 0.012 0.144 0.256 0.116 0.369 1 نتایج تجزیه ‌و تحلیل رگرسیون طبق جدول شماره 4 در سطح معناداری 95 درصد نشان می‌‌دهد که مولفه‌های جذابیت جسمانی و کارآمدی شغلی بصورت معکوس در پیش‌‌بینی تعارضات زناشویی مؤثر است و سایر متغیرهای به دلیل بالاتر بودن سطح معناداری آزمون از میزان خطا 05/0 در تعیین میزان تعارضات زناشویی نقش معناداری ندارند. جدول4. نتایج تحلیل رگرسیون سطح معنی‌داری آماره t ضریب استاندارد beta خطای استاندارد beta متغیر پیش‌بین متغیر وابسته 00/0 33/17 --- 55/11 23/200 عدد ثابت تعارضات زناشویی 09/0 68/1- 09/0- 07/0 12/0- شرم 09/0 69/1 14/0 56/0 95/0 توانایی ذهنی 04/0 99/1- 17/0- 66/0 33/1- کارآمدی شغلی 01/0 37/2- 16/0- 48/0 15/1- جذابیت جسمانی 47/0 71/0- 04/0- 53/0 37/0- مهارت اجتماعی 19/0 07/0 07/0- 54/0 71/0 عیب‌ها و حسن‌ها پس از اجرای تحلیل‌‌های آماری توصیفی جهت بررسی نقش واسطه‌‌ای شرم در رابطه بین خودپنداره و تعارضات زناشویی، از آزمون معادلات ساختاری استفاده شده است. در مورد مفروضه‌های مدل‌یابی معادلات ساختاری، فرض نرمال بودن بر اساس آزمون کولموگراف- اسمیرونف ارزیابی شد و سطح معناداری برای سه متغیر بیشتر از 05/0 بود که نشان‌دهنده نرمال بودن متغیرها بود. فرض خطی بودن بر اساس نمودار پراکندگی مورد ارزیابی قرار گرفت و جهت بررسی هم خطی چندگانه از آماره تحمل و VIF استفاده شد که نتایج این آماره‌ها تایید‌کننده عدم وجود همخطی بود. همچنین استقلال خطاها با آزمون دوربین- واتسون بررسی شد که این آماره برابر 8/1 و تایید‌کننده استقلال بین خطاها بود. بررسی داده پرت با نمودار باکس ویسکر انجام شد و داده‌های پرت شناسایی شد. همان‌‌طور که در شکل شماره 1 مشاهده می‌‌شود، برای آزمون فرضیات فرعی تحقیق از مدل مفهومی پژوهش در حالت مقدار بارهای عاملی استفاده شده است. شکل 1. آزمون مدل مفهومی تحقیق در حالت بارهای عاملی استاندارد (شکل بزرگ‌تر شد) با توجه به خروجی مدل، میزان کای اسکوئر 261/8439 و میزان درجه آزادی 3317 است. طبق جدول شماره 5 شاخص نسبت مجذور کای دو به درجه آزادی 54/2 و کمتر از عدد 3 نشان‌دهنده مطلوب بودن شاخص برازش است. از دیگر شاخص‌های برازش مدل شاخص RMR 072/0 (میزان مطلوب نزدیک به عدد 0)، شاخص GFI 926/0، (میزان مطلوب نزدیک به عدد 1) نشان از برازش مطلوب مدل مورد آزمون دارد. معیار‌‌های برازش مدل شاخص بعد مقدار قابل ‌قبول نتیجه کای دو نسبی 2⁄df 54/2 کمتر از 3 مطلوب ریشه میانگین مجذورات تقریب RMSEA 097/0 کمتر از 1/0 مطلوب ریشه مجذور مانده‌‌ها RMR 072/0 حدود صفر مطلوب شاخص برازش تطبیقی GFI 926/0 بیشتر از 9/0 مطلوب جدول 5. شاخص‌‌های نیکویی برازش برای مدل نهایی معیار‌‌های برازش مدل مدل مقدار قابل ‌قبول نتیجه کای دو نسبی(2⁄df) 54/2 کمتر از 3 مطلوب ریشه میانگین مجذورات تقریب(RMSEA) 097/0 کمتر از 8/0 قابل قبول ریشه مجذور مانده‌‌ها(RMR) 072/0 حدود صفر مطلوب شاخص برازش تطبیقی(GFI) 926/0 بیشتر از 9/0 مطلوب نتایج به دست آمده از تحلیل مدل معادلات ساختاری نشان می‌دهد که: مطابق شکل شماره 1، مقدار رابطه معنادار بین خودپنداره با تعارضات زناشویی 43/0- است. به‌عبارت‌دیگر با افزایش نمرات خودپنداره در افراد، نمرات تعارضات زناشویی کاهش می‌‌یابد. همچنین مقدار رابطه معنادار بین شرم با تعارضات زناشویی 38/0- است. به‌عبارت‌دیگر با افزایش نمرات شرم، نمرات تعارضات زناشویی کاهش می‌‌یابد و بالعکس. همچنین مقدار رابطه معنادار بین خودپنداره با شرم 31/0 است. به‌عبارت‌دیگر با افزایش میزان خودپنداره در افراد نمرات شرم نیز افزایش می‌‌یابد و بالعکس. لازم به ذکر است که در پرسشنامه استفاده شده برای شرم در پژوهش حاضر، نمرات بالاتر شرم به معنای شرم کمتر است. در بررسی نقش واسطه ای شرم در رابطه بین خودپنداره و تعارضات زناشویی با استفاده از مدل معادلات ساختاری، اولاً خروجی نرم‌افزار نشان‌دهنده مناسب بودن مدل ساختاری برازش یافته برای آزمون سؤال مورد نظر است. ضرایب به دست آمده زمانی معنادار می‌‌باشند که مقدار آزمون معناداری آن‌‌ها کمتر از عدد 05/0 باشد. مطابق خروجی نرم‌افزار ضریب معناداری میان خودپنداره و تعارضات زناشویی در افراد متأهل با توجه به نقش واسطه‌‌ای شرم برابر با 00/0 می‌‌باشد؛ بنابراین می‌توان ادعا کرد که شرم در رابطه بین خودپنداره و تعارضات زناشویی نقش واسطه‌‌ای دارد. بر اساس نتایج جدول 6، رابطه بین تعارضات زناشویی و خودپنداره با نقش میانجی شرم معادل 12/0- می‌باشد. به‌عبارت‌دیگر هرچه نمرات شرم در افراد بیشتر باشد، رابطه خودپنداره با تعارض زناشویی در جهت معکوس کاهش می‌یابد. در جدول 6 اثرات غیر مستقیم (با فرمان بوت استراپ) ارائه شده است. مطابق با یافته‌ها تایید می گردد که شرم در رابطه خودپنداره و تعارضات زناشویی نقش واسطه ای دارد. جدول 6. اثر غیرمستقیم شرم بر رابطه بین تعارضات زناشویی و خودپنداره متغیر وابسته متغیر مستقل میزان اثر با میانجی گری متغیر شرم سطح معناداری تعارضات زناشویی خودپنداره 12/0- 00/0 بحث و نتیجه‌گیری فرضیه اول: بین شرم و تعارضات زناشویی رابطه وجود دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای شرم در رابطه خودپنداره با تعارضات زناشویی صورت گرفت. تحلیل داده‌ها نشان داد که اولا بین شرم و تعارضات زناشویی رابطه مستقیمی وجود دارد (همبستگی معکوس با توجه به ماهیت پرسشنامه شرم) به این معنا که با افزایش شرم، تعارضات زناشویی نیز افزایش می یابد که البته این رابطه علی و معلولی نیست. پژوهش‌های حوزه شرم بیشتر بر رضایت و کیفیت زناشویی متمرکز هستند و پژوهش‌های بسیار محدودی به رابطه شرم با تعارضات زناشویی پرداخته اند. برای نمونه مطالعه بک (2015) نشان داد که شرم در زوجین با رضایت جنسی پایین (به‌عنوان یکی از مؤلفه‌های تعارض زناشویی) زوجین همراه است. همچنین مک لین و همکاران (2020)، بیان کردند که بین شرم از بدن و رضایت زناشویی رابطه معکوسی وجود دارد. زارعی و همکاران (1390) نیز بیان می‌‌کنند که سطح اعتماد و خود متمایزسازی بالا در کنار احساس شرم پایین در زوجین می‌‌تواند پیش‌‌بینی‌کننده سازگاری بالا در زندگی زناشویی باشد. در تبیین این یافته می‌‌توان به یافته‌های تحقیقات گروبر و همکاران (2014)، هونت و هولوهان (2012) اشاره کرد که بیان می کنند زیربنای تعارضات زناشویی و خشونت، شرم است. این یافته را اینگونه می توان تبیین نمود که در کل وقتی‌که در روابط زوجی شرم احساس می‌‌شود زوج مستعد شرم، برای تسکین درد خود و فرار از این شرایط به خشونت، حمله، کنایه، سرزنش نسبت به شریک خود و اجتناب از صمیمی شدن در روابط زوجی خود متوسل می‌‌شود. افرادی که برای تسکین درد شرم احساس شده به استراتژی عقب‌‌نشینی یا اجتناب متوسل می‌‌شوند روابط زوجی را ناامن می‌‌دانند و ترس از صمیمیت در روابط خود را تجربه می‌‌کنند و با میزان افسردگی بالا، باعث پریشانی شریک خود و تعارضاتی بین زوجین می‌‌شوند (بلک و همکاران، 2013، کلارک، 2017). همچنین تجربه شرم اغلب در روابط جنسی زوجین که صمیمی‌‌ترین رابطه است اتفاق می‌‌افتد. زوجی که مستعد شرم است، می‌‌ترسد که شرم او توسط شریک خود کشف شود. در این صورت تمایلی به برقراری رابطه جنسی با شریک خود نشان نمی‌‌دهد. در نتیجه زوجین کاهش رضایت جنسی و رضایت زناشویی را تجربه می‌‌کنند (مارسینچوا و همکاران، 2020)؛ بنابراین تجربه شرم به‌عنوان یک عامل شناختی- هیجانی می‌‌تواند با کیفیت روابط زوجین و رضایت و تعارضات زناشویی مرتبط باشد. آزمون همبستگی همچنین نشان داد که بین شرم و خودپنداره و همه ابعاد آن رابطه معناداری وجود دارد. این یافته‌‌ها با نتایج مطالعات گیلچریست و همکاران (2020)، وودوارد و همکاران (2019)؛ ولوتی و همکاران (2017)، کروکر و همکاران (2014) همخوانی دارد. برای نمونه پژوهش گیلچریست و همکاران (2020) نشان داد که بین خودپنداره جسمی و شرم رابطه منفی وجود دارد و و کروکر و همکاران (2014) نشان دادند که خودپنداره ضعیف تر با شرم بالاتر همراه است. در تبیین این یافته می توان چنین بیان کرد که خودپنداره و شرم سازه‌هایی هستند که با ساختار بنیادی خود ارتباط نزدیکی دارند. نتایج پژوهش ولوتی و همکاران (2017)، نشان داد که احساسات شرم‌‌آور با کاهش عزت نفس و با سطوح بالاتر خصومت و پریشانی روان‌شناختی همراه است . تصورات و سبک‌های ادراکی از خود بر رفتارشناختی و اجتماعی که فرد انتخاب می‌‌کند تأثیر می‌‌گذارد (لوئیس، 1971). شرم اغلب یک بیماری دردناک و ناتوان‌کننده است. تجارب مکرر شرم می‌‌تواند در نهایت به یک شرم مزمن تبدیل شود. این شرم نیز به‌نوبه خود شامل احساسات منفی از قبیل احساس حقارت، ناامیدی، درماندگی و اشتیاق برای پنهان کردن عیوب شخصی است (اندروز و همکاران، 2002). بر این اساس، می‌‌توان بیان کرد که تجربه شرم با نوسانات خودپنداره ارتباط تنگاتنگی دارد و تجارت مکرر شرم با سطوح پایین خودپنداره مرتبط است (گاروفالو، 2015). علاوه بر این، سطوح پایین خودپنداره می‌‌تواند آسیب‌‌پذیری فرد را در برابر تجربه حالات عاطفی منفی، از جمله شرم افزایش دهد (بودیارتو و هلمی، 2021). در کل می‌‌توان بیان کرد که تجربه شرم به‌تنهایی به دست نمی‌‌آید. بلکه احساس شرمندگی به‌احتمال زیاد با عدم اعتمادبه‌نفس و همچنین با دنیای بیرون مرتبط است. به‌این‌ترتیب، تعجب‌‌آور نیست که احساس شرم و عدم اعتماد به خود و دیگران می‌‌توانند با پریشانی روانی کلی همراه باشند. لازم به ذکر است که پژوهشگر هیچ پژوهشی در زمینۀ رابطه بین شرم و خودپنداره در پژوهش‌‌های داخلی پیدا نکرد و به این دلیل امکان مقایسه یافته‌ها وجود ندارد. آزمون همبستگی نشان داد که از بین خرده مقیاس‌‌های خودپنداره، کارآمدی شغلی و جذابیت و مهارت با توجه به سطح معناداری آنها به‌صورت معکوس (غیرمستقیم) با تعارضات زناشویی رابطه دارند. نزدیک به این یافته‌ها، نتایج پژوهش پارایس و همکاران (2019)، نشان داد که وضوح خودپنداره و ابعاد آن می‌‌تواند رضایت زناشویی را پیش‌‌بینی کند. در واقع شفافیت خودپنداره افراد، پیامدهایی برای بهزیستی روابط زوجی دارد. افرادی که از خودپنداره بالاتری برخوردار هستند رضایت بیشتری از روابط زوجی خود و شریک زوجی خود دارند. همچنین باقری نیا (1396) در پژوهش خود بیان کرد که از بین خرده مقیاس‌‌های خودپنداره، خودپنداره عیب‌‌ها و حسن‌‌ها، خودپنداره ذهنی و خودپنداره شغلی مجموعاً قادر به تبیین و پیش‌‌بینی رضایت زناشویی هستند که به نوعی با نتایج پژوهش حاضر همسو است، اگر کاهش تعارضات زناشویی را بعنوان یکی از شاخص‌های رضایت زناشویی در نظر بگیریم. در واقع بین بین خودپنداره و روابط بین فردی یک رابطه متقابل وجود دارد و با توجه به اینکه روابط زوجی نزدیک‌ترین رابطه بین فردی محسوب می‌‌شود می‌توان بیان کرد که زوجینی که از خودپنداره بالایی برخوردارند انتظارات و نقش‌های خود در روابط زوجی را به‌طور دقیق و واضح بیان کرده، نسبت به نقاط قوت و ضعف (عیب‌‌ها و حسن‌ها) خودآگاهی بیشتری دارند و بیشتر پذیرای نقطه نظرات شریک خود هستند (مک‌‌اینتایر و همکاران، 2017). درصورتی‌که زوجینی که خودپنداره ضعیفی دارند به دلیل ضعف در مهارت‌های ارتباطی خود، ساکت و منزوی هستند و از صمیمی شدن در روابط خود اجتناب می‌‌کنند که این ویژگی‌‌ها باعث نارضایتی در شریک خود و کاهش ارتباطات بین فردی در آنها می‌‌شود (ساهین و همکاران، 2009). همچنین خودپنداره افراد بر مهارت‌ها و توانایی افراد در برابر مشکلات زندگی و تنش‌‌های زندگی زناشویی دارای تأثیرات مثبت و منفی است. افراد با خودپنداره بالا بینش مثبت‌‌تر و توانایی ذهنی بالاتری در مواجهه با مشکلات ایجاد شده دارند و بهتر می‌‌توانند با بحران‌‌های ایجاد شده در روابط خود دست و پنجه نرم کنند و آنها را مدیریت کنند. درحالی‌که افراد با خود پنداره پایین، درک و بینش منفی نسبت به مشکلات زندگی و بحران‌‌های ایجاد شده دارند و از آنجایی که پیش خود تصور می‌‌کنند که نمی‌‌توانند بر موقعیت ایجاد شده کنترلی داشته باشند باعث ایجاد استرس بیشتر و تنش بیشتر در روابط زوجی خود می‌‌شوند (همایی و همکاران، 2016). همچنین پژوهش نجفی و همکاران (1396) نشان داد که خودپنداره بیشترین سهم را در پیش‌‌بینی رضایت زناشویی دارد. بر این اساس افراد با خودپنداره بالا احساس روشنی نسبت به خود داشته و احساس راحتی بیشتری با شریک خود و به اشتراک گذاشتن جنبه‌‌های خود دارند. همچنین این افراد درک و پذیرش بهتری نسبت به شریک خود در روابط زناشویی دارند. به‌طور کلی خودپنداره بالا یک منبع فردی است که با بهزیستی رابطه در زوجین ارتباط دارد. نتایج به دست آمده از تحلیل معادلات ساختاری نشان داد که شرم در رابطه بین خودپنداره و تعارضات زناشویی نقش واسطه‌ای دارد. همچنین با توجه به اعداد روی مسیرها در شکل 1 می‌‌توان بیان کرد که هر چه میزان شرم در افراد بیشتر باشد، رابطه خودپنداره با تعارضات زناشویی در جهت معکوس کاهش می‌‌یابد. با توجه به معکوس بودن معنای نمرات شرم در پرسشنامه پژوهش حاضر، این یافته بدین معناست که خودپنداره قوی تر با واسطه شرم کمتر منجر به تعارضات زناشویی کمتر می شود و بالعکس. لازم به ذکر است که پژوهشی با موضوع مشابه یافت نشد تا امکان مقایسه یافته‌ها فراهم شود. در تبیین این یافته می توان بیان نمود که شرم، افراد را ترغیب می‌‌کند که در برابر تعارضات به‌صورت ناسازگارانه جواب دهند و متوسل به استراتژی‌هایی از جمله عقب‌نشینی، حمله به دیگری و خودانتقادگری ‌‌شوند که این گونه پاسخ‌ها در رابطه، باعث کاهش رضایت زناشویی و تشدید افسردگی می‌شود (الیسون و همکاران، 2006؛ بلک و همکاران، 2013). از سویی دیگر افراد با خودپنداره پایین، افرادی خودانتقادگر بوده و به خاطر ترس از قضاوت شدن دیگران از صمیمی شدن در روابط اجتناب می‌‌کنند؛ که این به‌نوبه خود مانع از ایجاد ارتباطات موفق بین فردی در این افراد به‌خصوص روابط زوجی می‌‌شود (پورتر و همکاران، 2019؛ همایی و همکاران، 2016). در واقع افراد دارای خودپنداره ضعیف به دلیل فقدان روابط صمیمی در تعاملات اجتماعی، با خودباوری‌‌های منفی نسبت به خود و تصور اینکه دیگران او را ناقص ارزیابی می‌‌کنند، شرم بیشتری را تجربه می‌‌کنند؛ که این شرم از طریق یک‌سری استراتژی‌های رفتاری و هیجانی منجر به تعارضاتی در روابط اجتماعی بالأخص روابط زناشویی آنان می‌‌شود (مک‌دانل، 2017). با توجه به اینکه شرم یک هیجان خودآگاه است و با ارزیابی‌‌های منفی از خود سروکار دارد (تانگی و همکاران، 2003) و همچنین خودپنداره، همان درک و آگاهی فرد از خود است، می‌‌توان بیان کرد که نوسانات خودپنداره می‌‌تواند باعث تجربه شرم در افراد شود. وقتی شخصی خود را در موقعیتی مورد ارزیابی منفی قرار می‌‌دهد و خود را «آدم بد» تلقی می‌‌کند، خودپنداره او کاهش پیدا کرده و باعث تجربه شرم در او می‌‌شود و عملکردی از خود نشان می‌‌دهد که از نظر اجتماعی بد ارزیابی می‌‌شود (بودیارتو و هلمی، 2021)؛ این عملکرد ضعیف ، منجر به واکنش‌‌های روانشناختی منفی در روابط بین فردی و در نتیجه تشدید تعارضات زوجی می گردد. محدودیت‌ها و پیشنهاد‌ها پژوهش حاضر در مرحله اجرا و بحث و تبیین با محدودیت‌هایی مواجه بود. مهم ترین محدودیت اجرایی پژوهش حاضر استفاده از روش آنلاین برای جمع آوری پرسشنامه‌ها بود زیرا به دلیل شیوع بیماری کرونا امکان مراجعه حضوری به افراد وجود نداشت بنابراین با توجه به نوظهور بودن اجرای آنلاین پژوهش‌ها در ایران، نمی توان از پاسخدهی دقیق و صادقانه شرکت کنندگان اطمینان قطعی داشت. همچنین داده‌ها از افرادی جمع آوری شده است که به اینترنت و گوشی هوشمند دسترسی داشته اند. از دیگر محدودیت‌ها ، کمبود پژوهش‌های داخلی و خارجی مشابه و یا نزدیک به پژوهش حاضر بود به طوری که امکان مقایسه یافته‌ها و تبیین‌ها با سایر پژوهش‌ها محدود بود. پیشنهاد می گردد در پژوهش‌های بعدی داده‌ها به صورت حضوری جمع آوری شود و با توجه اینکه امکان همکاری شرکت کنندگان در مراجعات حضوری بیشتر است با انتخاب نمونه بزرگتر، به مقایسه روابط همبستگی و مدل معادلات ساختاری در زنان و مردان پرداخته شود. بررسی نقش دیگر متغیرهای واسطه ای احتمالی مانند کیفیت روابط جنسی و تاب آوری زوجی و هوش هیجانی در رابطه بین خودپنداره و تعارضات زناشویی می تواند نتایج جالبی به همراه داشته باشد. ورود بعضی متغیرهای جمعیت شناختی به طرح پژوهشی مشابه پژوهش حاضر مانند تعداد سال‌های گذشته از ازدواج، وجود یا عدم وجود فرزندان، سن و تحصیلات زوجین نیز احتمالا تفاوت‌های جالب توجهی را دربرخواهد داشت. با توجه به رابطه معنادار خودپنداره و شرم با تعارضات زناشویی، بررسی عوامل زمینه ساز احتمالی مانند تجارب نامطلوب دوران کودکی، فرزندپروری ادراک شده و عملکرد خانواده در شکل گیری متغیرهای فوق نیز می تواند جالب توجه باشد.   فهرست منابع باقری‌نیا، حسن. (1396). رابطه خودپنداره و احساس مثبت به همسر با رضایت زناشویی زنان متأهل اداره آموزش‌وپرورش شهر بجنورد. مجله اصول بهداشت روانی. (ویژه‌نامه سومین کنفرانس بین‌المللی نوآوری‌های اخیر در روان‌شناسی، مشاوره و علوم رفتاری)، 19(3)، 296-304. تکلوی، سمیه. و زارع، رویا. (1397). نقش هیجانات خودآگاه و تئوری ذهن در پیش‌بینی توجیه روابط فرا زناشویی در افراد متأهل. فصلنامه پژوهش‌های نوین روان‌شناختی. 13(51)، 62-49. ثنایی‌ذاکر، باقر. (۱۳96). مقیاس‌های سنجش خانواده و ازدواج. تهران: انتشارات بعثت. ثنایی‌ذاکر، باقر. و براتی، طاهره. (1379). مقیاس‌های سنجش خانواده و ازدواج. تهران: موسسه انتشارات بعثت. حافظ نیا، محمدرضا، (1395). مقدمه ای بر روش تحقیق در علوم انسانی. تهران: انتشارات سمت. خزاعی، سمانه، نوابی نژاد، شکوه، فرزاد، ولی اله، و زهراکار، کیانوش. (1396). رابطه سبک‌های دلبستگی و پرخاشگری ارتباطی پنهان: با واسطه گری احساس شرم و گناه. روانشناسی تحولی (روانشناسان ایرانی)، 14(54)، 155-172. دهقان، فاطمه. (1385). مقایسه تعارضات زناشویی زنان متقاضی طلاق با زنان مراجعه‌کننده برای مشاوره زناشویی. دانشگاه تربیت‌معلم تهران، پایان‌نامه کارشناسی ارشد مشاوره،. دیباج‌نیا، پروین. (1383). بررسی رابطه کارآیی خانواده و خودپنداره در دانشجویان دانشکده توان‌بخشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی طی سال 1381. پژوهنده، 9(40)، 240-237. زارعی، سلمان. فرح‌بخش، کیومرث. و اسماعیلی، معصومه. (1390). تعیین سهم خود متمایزسازی، اعتماد، شرم و گناه در پیش‌بینی سازگاری زناشویی. دانش و پژوهش در روانشناسی کاربردی. 12(3)، 63-51. سخاوتی، اقبال. رحیمیان‌بوگر، مجتبی. و صادقی، سوسن. (1397). بررسی آگاهی از خود پنداره‌های ذهنی و تأثیر آن بر تعارضات دوران عقد در زنان جوان ایرانی، کنفرانس بین‌‌المللی مطالعات بین‌رشته‌ای در مدیریت و مهندسی، تهران، https://civilica.com/doc/883104 شاه حسینی، زهره. ضیایی، طیبه. فرامرزی، محبوبه. و موسی زاده، محمود. (1396). نقش پیش بینی‌کننده خودپنداره جنسی بر رضایت زناشویی زنان متاهل سنین باروری. چهارمین کنفرانس بین المللی نوآوری‌های اخیر در روانشناسی،مشاوره و علوم رفتاری،تهران،https://civilica.com/doc/670486 شهابی، شیفته. جناآبادی، حسین.کرد تمینی، بهمن. (1400). نقش میانجی صمیمیت زناشویی در رابطه بینِ تحمل پریشانی و خودپنداره جنسی در زوجین دچار تعارض زناشویی؛ خانواده درمانی کاربردی، 3 (7)، فتحی‌آشتیانی، علی (1375). بررسی تصور از خود، حرمت خود، اضطراب و افسردگی در نوجوانان تیزهوش و عادی. دانشگاه تربیت مدرس، پایان‌نامه دکترای روانشناسی. کارگر، سعیده. داوودی، اعظم. و مظفری، محمد. (1398). پیش‌‌بینی رضایت جنسی زنان بر اساس احساس شرم و گناه و دشواری در تنظیم هیجان. فصلنامه علمی- پژوهشی زن و جامعه. 10(39)، 126-115. لواف،‌هانیه. شکری، امید. و قنبری، سعید. (1393). نقش واسطه‌ای مدل‌‌های ارتباطی زوجین در رابطه بین تعارض زناشویی و مشکلات درونی‌سازی و برونی‌سازی‌ شده دختران. روانشناسی خانواده. 1(2)، 18-3. نجفی، نسیم. بلیاد، محمدرضا. و کلهر، محمدعلی. (1396). رابطه هوش هیجانی، خودپنداره، تمایزیافتگی و رضایت زناشویی در زوجین متقاضی طلاق، اولین همایش ملی روانشناسی و مشاوره خانواده، استان البرز، https://search.ricest.ac.ir/dl/search/defaultta.aspx?DTC=36&DC=213238 Andrews, B., Qian, M., & Valentine, J. D. (2002). Predicting depressive symptoms with a new measure of shame: The Experience of Shame Scale. British Journal of Clinical Psychology, 41(1), 29-42. Angulo, J., Fleury, V., Péron, J. A., Penzenstadler, L., Zullino, D., & Krack, P. (2019). Shame in Parkinson’s disease: a review. Journal of Parkinson's disease, 9(3), 489-499. Azwardi, A. (2020). Efforts to improve teacher competency in developing learning materials through collaborative academic supervision. Indonesian Educational Administration and Leadership Journal, 2(1), 1-12. Bayle, A. T., Ayalew, D. W., & Yimer, A. M. (2017). Socio-demographic determinants of marital satisfaction in Jimma Zone, Southwest Ethiopia. International Journal of Sociology and Anthropology, 9(10), 131-142. Beck, A. T., & Steer, R. A. (1978). Beck Anxiety Checklist Manual. Center for Cognitice Therapy, Department of Psychiatry, University of Pennsylvania Medical Center, Philadelphia, PA. Beck, A. T., Steer, R. A., & Epstein, N. (1992). Self‐Concept dimensions OF clinically depressed and anxious outpatients. Journal of Clinical Psychology, 48(4), 423-432. Beck, R. A. (2015). Shame, relational aggression, and sexual satisfaction: A longitudinal study. Master thesis. Retrieved from Brigham Young University Scholars Archive. Birditt, K. S., Wan, W. H., Orbuch, T. L., & Antonucci, T. C. (2017). The Development of Marital Tension: Implications for Divorce among Married Couples. Developmental Psychology, 53(10), 1995-2006. Black, R. S., Curran, D., & Dyer, K. F. (2013). The impact of shame on the therapeutic alliance and intimate relationships. Journal of clinical psychology, 69(6), 646-654. Budiarto, Y., & Helmi, A. F. (2021). Shame and self-esteem: A meta-analysis. Europe’s Journal of Psychology, 17(2), 131-145. Clark, N. (2017). The etiology and phenomenology of sexual shame: A grounded theory study (Doctoral dissertation, Seattle Pacific University). Crocker, P. R., Brune, S. M., Kowalski, K. C., Mack, D. E., Wilson, P. M., & Sabiston, C. M. (2014). Body-related state shame and guilt in women: Do causal attributions mediate the influence of physical self-concept and shame and guilt proneness. Body Image, 11(1), 19-26. Dobrowolska, M., Groyecka-Bernard, A., Sorokowski, P., Randall, A. K., Hilpert, P., Ahmadi, K., & Sorokowska, A. (2020). Global perspective on marital satisfaction. Sustainability, 12(21), 8817 Elison, J., Lennon, R., & Pulos, S. (2006). Investigating the compass of shame: The development of the Compass of Shame Scale. Social Behavior and Personality: an international journal, 34(3), 221-238. Epstein, N. B., & Falconier, M. K. (2011). Shame in couple therapy: Helping to heal the intimacy bond. In R. L. Dearing & J. P. Tangney (Eds.), Shame in the therapy hour (pp. 167–193). Garofalo, C. (2015). Emozionalità negativa Ed autostima in UN campione di offender detenuti: Uno studio preliminare. Giornale italiano di psicologia, 42(1-2), 363-0. Gilchrist, J. D., Solomon-Krakus, S., Pila, E., Crocker, P., & Sabiston, C. M. (2020). Associations between Physical Self-Concept and Anticipated Guilt and Shame: The Moderating Role of Gender. Sex Roles, 83(12), 763-772. Gruber, D., Hansen, L., Soaper, K., & Kivisto, A.J. (2014). The role of shame in general, intimate, and sexual violence perpetration. Psychology of Shame: New Research, 39-62. Homaei, R., Bozorgi, Z. D., Ghahfarokhi, M. S. M., & Hosseinpour, S. (2016). Relationship between Optimism, Religiosity and Self-Esteem with Marital Satisfaction and Life Satisfaction. International Education Studies, 9(6), 53-61. Hundt, N. E., & Holohan, D. R. (2012). The role of shame in distinguishing perpetrators of intimate partner violence in US veterans. Journal of Traumatic Stress, 25(2), 191-197. Jong, C. (2005). Shame And Guilt Among Asian Americans. Argosy University, Honolulu, Hawaii. Lewis, H. B. (1971). Shame and guilt in neurosis. Psychoanalytic review, 58(3), 419-438. Lodi-Smith, J., & DeMarree, K. G. (Eds.). (2018). Self-concept clarity: Perspectives on assessment, research, and applications. Springer. Marcinechová, D., & Záhorcová, L. (2020). Sexual satisfaction, Sexual attitudes, and Shame in Relation to Religiosity. Sexuality & Culture, 24(6), 1913-1928. McArthur, G. M., Filardi, N., Francis, D. A., Boyes, M. E., & Badcock, N. A. (2020). Self-concept in poor readers: a systematic review and meta-analysis. PeerJ, 8, e8772. McDonnell, G. (2017). Exploring the relationship between Shame Memories, Self-Concept and Wellbeing (Doctoral dissertation, University of East London). McIntyre, K. P., Mattingly, B. A., & Lewandowski, G. W. (2017). Self-concept clarity and romantic relationships. Self-Concept Clarity, 107-124. McLean, L. L., La Guardia, A. C., Watts, R. E., & Nelson, J. (2020). The Role of Body Shame in Sexual, Relationship, and Life Satisfaction in Women. Journal of Professional Counseling: Practice, Theory & Research, 47(1), 32-44. Nwachukwu, K., & Otta, F. E. (2020). Locus of Control and Self-Concept as Correlates of Marital Stability among Married Adults in Rivers State. Journal of Research & Method in Education, 10(2), 53-60 Parise, M., Pagani, A. F., Donato, S., & Sedikides, C. (2019). Self‐concept clarity and relationship satisfaction at the dyadic level. Personal Relationships, 26(1), 54-72. Porter, A. C., Zelkowitz, R. L., Gist, D. C., & Cole, D. A. (2019). Self-evaluation and depressive symptoms: A latent variable analysis of self-esteem, shame-proneness, and self-criticism. Journal of psychopathology and behavioral assessment, 41(2), 257-270. Sahin, N., Basım, H. N., & Cetin, F. (2009). Kisilerarası catısma cozme yaklasimlarinda kendilik algısı ve kontrol odagi [Locus of Control and Self-Concept in Interpersonal Conflict Resolution Approaches]. Turk Psikiyatri Dergisi, 20, 153-163. Stuewig, J., Tangney, J. P., Kendall, S., Folk, J. B., Meyer, C. R., & Dearing, R. L. (2015). Children’s proneness to shame and guilt predict risky and illegal behaviors in young adulthood. Child Psychiatry & Human Development, 46(2), 217-227. Tangney, J. P., Dearing, R. L., Wagner, P. E., & Gramzow, R. (2000). The test of self-conscious afffec-3 (TOSCA-3). Fairfax, VA: George Mason University. Unpublished manuscript. Tangney, J. P., & Dearing, R. L. (2003). Shame and guilt. Guilford Press. Torres, L. H., Mohand, L. M., & Espinosa, S. C. (2021). Psychological well-being, self-concept, and couple relations in university students. In Research Anthology on Rehabilitation Practices and Therapy (pp. 1315-1336). IGI Global. Velotti, P., Garofalo, C., Bottazzi, F., & Caretti, V. (2017). Faces of shame: Implications for self-esteem, emotion regulation, aggression, and well-being. The Journal of Psychology, 151(2), 171-184. Woodward, K., McIlwain, D., & Mond, J. (2019). Feelings about the self and body in eating disturbances: The role of internalized shame, self-esteem, externalized self-perceptions, and body shame. Self and Identity, 18(2), 159-182. Zuroff, D. C., & Duncan, N. (1999). Self-criticism and conflict resolution in romantic couples. Canadian Journal of Behavioural Science/Revue canadienne des sciences du comportement, 31(3), 137.

Smiley face

باقری‌نیا، حسن. (1396). رابطه خودپنداره و احساس مثبت به همسر با رضایت زناشویی زنان متأهل اداره آموزش‌وپرورش شهر بجنورد. مجله اصول بهداشت روانی. (ویژه‌نامه سومین کنفرانس بین‌المللی نوآوری‌های اخیر در روان‌شناسی، مشاوره و علوم رفتاری)، 19(3)، 296-304.
تکلوی، سمیه. و زارع، رویا. (1397). نقش هیجانات خودآگاه و تئوری ذهن در پیش‌بینی توجیه روابط فرا زناشویی در افراد متأهل. فصلنامه پژوهش‌های نوین روان‌شناختی. 13(51)، 62-49.
ثنایی‌ذاکر، باقر. (۱۳96). مقیاس‌های سنجش خانواده و ازدواج. تهران: انتشارات بعثت.
ثنایی‌ذاکر، باقر. و براتی، طاهره. (1379). مقیاس‌های سنجش خانواده و ازدواج. تهران: موسسه انتشارات بعثت.
حافظ نیا، محمدرضا، (1395). مقدمه ای بر روش تحقیق در علوم انسانی. تهران: انتشارات سمت.
خزاعی، سمانه، نوابی نژاد، شکوه، فرزاد، ولی اله، و زهراکار، کیانوش. (1396). رابطه سبک‌های دلبستگی و پرخاشگری ارتباطی پنهان: با واسطه گری احساس شرم و گناه. روانشناسی تحولی (روانشناسان ایرانی)، 14(54)، 155-172.
دهقان، فاطمه. (1385). مقایسه تعارضات زناشویی زنان متقاضی طلاق با زنان مراجعه‌کننده برای مشاوره زناشویی. دانشگاه تربیت‌معلم تهران، پایان‌نامه کارشناسی ارشد مشاوره،.
دیباج‌نیا، پروین. (1383). بررسی رابطه کارآیی خانواده و خودپنداره در دانشجویان دانشکده توان‌بخشی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی طی سال 1381. پژوهنده، 9(40)، 240-237.
زارعی، سلمان. فرح‌بخش، کیومرث. و اسماعیلی، معصومه. (1390). تعیین سهم خود متمایزسازی، اعتماد، شرم و گناه در پیش‌بینی سازگاری زناشویی. دانش و پژوهش در روانشناسی کاربردی. 12(3)، 63-51.
سخاوتی، اقبال. رحیمیان‌بوگر، مجتبی. و صادقی، سوسن. (1397). بررسی آگاهی از خود پنداره‌های ذهنی و تأثیر آن بر تعارضات دوران عقد در زنان جوان ایرانی، کنفرانس بین‌‌المللی مطالعات بین‌رشته‌ای در مدیریت و مهندسی، تهران، https://civilica.com/doc/883104
شاه حسینی، زهره. ضیایی، طیبه. فرامرزی، محبوبه. و موسی زاده، محمود. (1396). نقش پیش بینی‌کننده خودپنداره جنسی بر رضایت زناشویی زنان متاهل سنین باروری. چهارمین کنفرانس بین المللی نوآوری‌های اخیر در روانشناسی،مشاوره و علوم رفتاری،تهران،https://civilica.com/doc/670486
شهابی، شیفته. جناآبادی، حسین.کرد تمینی، بهمن. (1400). نقش میانجی صمیمیت زناشویی در رابطه بینِ تحمل پریشانی و خودپنداره جنسی در زوجین دچار تعارض زناشویی؛ خانواده درمانی کاربردی، 3 (7)،
فتحی‌آشتیانی، علی (1375). بررسی تصور از خود، حرمت خود، اضطراب و افسردگی در نوجوانان تیزهوش و عادی. دانشگاه تربیت مدرس، پایان‌نامه دکترای روانشناسی.
کارگر، سعیده. داوودی، اعظم. و مظفری، محمد. (1398). پیش‌‌بینی رضایت جنسی زنان بر اساس احساس شرم و گناه و دشواری در تنظیم هیجان. فصلنامه علمی- پژوهشی زن و جامعه. 10(39)، 126-115.
لواف،‌هانیه. شکری، امید. و قنبری، سعید. (1393). نقش واسطه‌ای مدل‌‌های ارتباطی زوجین در رابطه بین تعارض زناشویی و مشکلات درونی‌سازی و برونی‌سازی‌ شده دختران. روانشناسی خانواده. 1(2)، 18-3.
نجفی، نسیم. بلیاد، محمدرضا. و کلهر، محمدعلی. (1396). رابطه هوش هیجانی، خودپنداره، تمایزیافتگی و رضایت زناشویی در زوجین متقاضی طلاق، اولین همایش ملی روانشناسی و مشاوره خانواده، استان البرز، https://search.ricest.ac.ir/dl/search/defaultta.aspx?DTC=36&DC=213238
 
Andrews, B., Qian, M., & Valentine, J. D. (2002). Predicting depressive symptoms with a new measure of shame: The Experience of Shame Scale. British Journal of Clinical Psychology, 41(1), 29-42.
Angulo, J., Fleury, V., Péron, J. A., Penzenstadler, L., Zullino, D., & Krack, P. (2019). Shame in Parkinson’s disease: a review. Journal of Parkinson's disease, 9(3), 489-499.
Azwardi, A. (2020). Efforts to improve teacher competency in developing learning materials through collaborative academic supervision. Indonesian Educational Administration and Leadership Journal, 2(1), 1-12.
Bayle, A. T., Ayalew, D. W., & Yimer, A. M. (2017). Socio-demographic determinants of marital satisfaction in Jimma Zone, Southwest Ethiopia. International Journal of Sociology and Anthropology, 9(10), 131-142.
Beck, A. T., & Steer, R. A. (1978). Beck Anxiety Checklist Manual. Center for Cognitice Therapy, Department of Psychiatry, University of Pennsylvania Medical Center, Philadelphia, PA.
Beck, A. T., Steer, R. A., & Epstein, N. (1992). Self‐Concept dimensions OF clinically depressed and anxious outpatients. Journal of Clinical Psychology, 48(4), 423-432.
Beck, R. A. (2015). Shame, relational aggression, and sexual satisfaction: A longitudinal study. Master thesis. Retrieved from Brigham Young University Scholars Archive.
Birditt, K. S., Wan, W. H., Orbuch, T. L., & Antonucci, T. C. (2017). The Development of Marital Tension: Implications for Divorce among Married Couples. Developmental Psychology, 53(10), 1995-2006.
Black, R. S., Curran, D., & Dyer, K. F. (2013). The impact of shame on the therapeutic alliance and intimate relationships. Journal of clinical psychology, 69(6), 646-654.
Budiarto, Y., & Helmi, A. F. (2021). Shame and self-esteem: A meta-analysis. Europe’s Journal of Psychology, 17(2), 131-145.
Clark, N. (2017). The etiology and phenomenology of sexual shame: A grounded theory study (Doctoral dissertation, Seattle Pacific University).
Crocker, P. R., Brune, S. M., Kowalski, K. C., Mack, D. E., Wilson, P. M., & Sabiston, C. M. (2014). Body-related state shame and guilt in women: Do causal attributions mediate the influence of physical self-concept and shame and guilt proneness. Body Image, 11(1), 19-26.
Dobrowolska, M., Groyecka-Bernard, A., Sorokowski, P., Randall, A. K., Hilpert, P., Ahmadi, K., & Sorokowska, A. (2020). Global perspective on marital satisfaction. Sustainability, 12(21), 8817
Elison, J., Lennon, R., & Pulos, S. (2006). Investigating the compass of shame: The development of the Compass of Shame Scale. Social Behavior and Personality: an international journal, 34(3), 221-238.
Epstein, N. B., & Falconier, M. K. (2011). Shame in couple therapy: Helping to heal the intimacy bond. In R. L. Dearing & J. P. Tangney (Eds.), Shame in the therapy hour (pp. 167–193).
Garofalo, C. (2015). Emozionalità negativa Ed autostima in UN campione di offender detenuti: Uno studio preliminare. Giornale italiano di psicologia, 42(1-2), 363-0.
Gilchrist, J. D., Solomon-Krakus, S., Pila, E., Crocker, P., & Sabiston, C. M. (2020). Associations between Physical Self-Concept and Anticipated Guilt and Shame: The Moderating Role of Gender. Sex Roles, 83(12), 763-772.
Gruber, D., Hansen, L., Soaper, K., & Kivisto, A.J. (2014). The role of shame in general, intimate, and sexual violence perpetration. Psychology of Shame: New Research, 39-62.
Homaei, R., Bozorgi, Z. D., Ghahfarokhi, M. S. M., & Hosseinpour, S. (2016). Relationship between Optimism, Religiosity and Self-Esteem with Marital Satisfaction and Life Satisfaction. International Education Studies, 9(6), 53-61.
Hundt, N. E., & Holohan, D. R. (2012). The role of shame in distinguishing perpetrators of intimate partner violence in US veterans. Journal of Traumatic Stress, 25(2), 191-197.
Jong, C. (2005). Shame And Guilt Among Asian Americans. Argosy University, Honolulu, Hawaii.
Lewis, H. B. (1971). Shame and guilt in neurosis. Psychoanalytic review, 58(3), 419-438.
Lodi-Smith, J., & DeMarree, K. G. (Eds.). (2018). Self-concept clarity: Perspectives on assessment, research, and applications. Springer.
Marcinechová, D., & Záhorcová, L. (2020). Sexual satisfaction, Sexual attitudes, and Shame in Relation to Religiosity. Sexuality & Culture, 24(6), 1913-1928.
McArthur, G. M., Filardi, N., Francis, D. A., Boyes, M. E., & Badcock, N. A. (2020). Self-concept in poor readers: a systematic review and meta-analysis. PeerJ, 8, e8772.
McDonnell, G. (2017). Exploring the relationship between Shame Memories, Self-Concept and Wellbeing (Doctoral dissertation, University of East London).
McIntyre, K. P., Mattingly, B. A., & Lewandowski, G. W. (2017). Self-concept clarity and romantic relationships. Self-Concept Clarity, 107-124.
McLean, L. L., La Guardia, A. C., Watts, R. E., & Nelson, J. (2020). The Role of Body Shame in Sexual, Relationship, and Life Satisfaction in Women. Journal of Professional Counseling: Practice, Theory & Research, 47(1), 32-44.
Nwachukwu, K., & Otta, F. E. (2020). Locus of Control and Self-Concept as Correlates of Marital Stability among Married Adults in Rivers State. Journal of Research & Method in Education, 10(2), 53-60
Parise, M., Pagani, A. F., Donato, S., & Sedikides, C. (2019). Self‐concept clarity and relationship satisfaction at the dyadic level. Personal Relationships, 26(1), 54-72.
Porter, A. C., Zelkowitz, R. L., Gist, D. C., & Cole, D. A. (2019). Self-evaluation and depressive symptoms: A latent variable analysis of self-esteem, shame-proneness, and self-criticism. Journal of psychopathology and behavioral assessment, 41(2), 257-270.
Sahin, N., Basım, H. N., & Cetin, F. (2009). Kisilerarası catısma cozme yaklasimlarinda kendilik algısı ve kontrol odagi [Locus of Control and Self-Concept in Interpersonal Conflict Resolution Approaches]. Turk Psikiyatri Dergisi, 20, 153-163.
Stuewig, J., Tangney, J. P., Kendall, S., Folk, J. B., Meyer, C. R., & Dearing, R. L. (2015). Children’s proneness to shame and guilt predict risky and illegal behaviors in young adulthood. Child Psychiatry & Human Development, 46(2), 217-227.
Tangney, J. P., Dearing, R. L., Wagner, P. E., & Gramzow, R. (2000). The test of self-conscious afffec-3 (TOSCA-3). Fairfax, VA: George Mason University. Unpublished manuscript.
Tangney, J. P., & Dearing, R. L. (2003). Shame and guilt. Guilford Press.
Torres, L. H., Mohand, L. M., & Espinosa, S. C. (2021). Psychological well-being, self-concept, and couple relations in university students. In Research Anthology on Rehabilitation Practices and Therapy (pp. 1315-1336). IGI Global.
Velotti, P., Garofalo, C., Bottazzi, F., & Caretti, V. (2017). Faces of shame: Implications for self-esteem, emotion regulation, aggression, and well-being. The Journal of Psychology, 151(2), 171-184.
Woodward, K., McIlwain, D., & Mond, J. (2019). Feelings about the self and body in eating disturbances: The role of internalized shame, self-esteem, externalized self-perceptions, and body shame. Self and Identity, 18(2), 159-182.
Zuroff, D. C., & Duncan, N. (1999). Self-criticism and conflict resolution in romantic couples. Canadian Journal of Behavioural Science/Revue canadienne des sciences du comportement, 31(3), 137.
 
Volume 19, Issue 69 - Serial Number 69
winter 2025
January 2024
Pages 133-158
  • Receive Date: 27 September 2023
  • Revise Date: 26 February 2024
  • Accept Date: 16 April 2024
  • Publish Date: 21 December 2024