The lived experience of betrayed women after forgiving their husbands

Document Type : Original Article

Authors

1 International Aras University

2 Faculty of Psychology and Education. University of Tehran. Tehran. Iran

3 Assistant Professor, Department of Consultancy, Faculty of Psychology and Educational Sciences, Tehran University, Tehran, Iran

Abstract

Abstract
This present thesis has studied the causes and relationships of couples in post-pardon situations by examining the lived experience of women's betrayal. The objective is to identify the experience of forgiveness by betraying women. The current investigation is qualitative with a phenomenological approach. A comprehensive interview was performed with the ten women who visited three counseling centers in the 4th District of Tehran during the past year through targeted, accessible sampling. The women who had forgiven their husband's infidelity fulfilled the criteria for participation in this research. Data obtained from the interviewers were analyzed using the 7-step of Collazzi phenomenology method. After exploring the basic structure of the experience of the women interviewed, the significant statements became formulated and the results linked to the selection of twenty semantic units according to their six common points statements such as good quality relationship, women capabilities, stresses, and negative consequences of separation, religious beliefs, pleasant and unpleasant experiences after forgiveness and challenges for improving relationships. Finally, sub-topics were classified under two main themes, the reasons for the forgiveness of spouses and pleasurable experiences after pardon enhancing the quality of the couple's relationships. As a result, we might conclude that awareness of the lived experiences of betraying women and reasons for the forgiveness can assist therapists and counselors in providing more effective services so that their clients to cope with this issue more efficiently.

Keywords


تجربه زیسته زنان خیانت دیده بعد از بخشش همسر خود

 

مهناز کارگر[1] | عباس جواهری[2]  | یاسر مدنی[3]

 

چکیده

شاپا چاپی: 4955 -2645

الکترونیکی: 5269 -2645

پژوهش حاضر به بررسی تجربه زیسته(زنده) زنان خیانت دیده  پرداخته است که منتج به شناسایی علل و روابط زوجین در شرایط پس از بخشودگی شده است. این پژوهش باهدف شناسایی تجربه زیسته بخشودگی در زنان خیانت دیده انجام شد. پژوهش حاضر، کیفی با رویکرد پدیدارشناسی توصیفی بوده است . از میان زنان مراجعه‌کننده به دو مرکز مشاوره دولتی و یک مرکز خصوصی در منطقه چهار تهران در سال 1401 از طریق نمونه‌گیری هدفمند و در دسترس با ده نفر مصاحبه عمیق انجام گرفت. زنان مراجعه کننده، خیانت همسران‌شان را بخشیده و دارای ملاک‌های ورود به شرکت در پژوهش بوده اند. داده‌های حاصله با استفاده از روش هفت مرحله‌ای کلایزی[4] تجزیه و تحلیل و نتیجه گیری شده است. در حقیقت این روش پژوهشگر را قادر می‌سازد با درک کلی از پدیده‌های تحت مطالعه به ارایه نظریه مرتبط به زندگی فردی یک پدیده با رفتارهای انسانی بپردازد. نتایج حاصل از کدگذاری اولیه با شکل گیری 26 واحد معنایی همراه بود که با توجه به اشتراکات موجود آنها در قالب شش مضمون فرعی «کیفیت خوب رابطه، توانمندی‌های زن، فشار روحی وروانی و پیامدهای منفی جدایی، اعتقادات دینی، تجربیات ناخوشایند پس از بخشش، تجربیات خوشایند پس از بخشش و چالش مستمر برای ترمیم رابطه» دسته بندی شدند. در نهایت مضامین فرعی در قالب دو مضمون اصلی طبقه‌بندی شدند که عبارتند از  «دلایل بخشش همسران و کیفیت رابطه پس از بخشش.» در نتیجه، آگاهی از تجربیات زیسته زنان خیانت دیده از دلائل بخشش و کیفیت روابط زوجین پس از بخشش می‌تواند به درمانگران و مشاوران درارائه خدمات موثرتر کمک کند تا مراجعان خود را به شیوه بهتری با این مشکل مواجهه سازند.

استناد: کارگر، مهناز؛ جواهری، عباس؛ مدنی، یاسر. تجربه زیسته زنان خیانت دیده بعد از بخشش همسر خود ؛ فرهنگی- تربیتی زنان و خانواده، 68(3)،  168–139. 20.1001.1.26454955.1403.19.68.4.7 DOR:

کلیدواژه‌ها: خیانت، بخشش همسر، بخشش خیانت، پدیدارشناختی، همسران

مقدمه

خیانت[5] در ازدواج، آسیب بزرگی به پیکره زندگی زناشویی وارد می‌کند. این آسیب‌ها می‌توانند ضمن ایجاد تغییرات محسوس و ملموس، بنیاد خانواده را از هم بپاشند. اکنون در دادگاه‌های خانواده، پرونده‌های قضایی خیانت و آسیب‌های وارد به زوجین در این باره بسیار مشاهده می‌شود. خیانت زناشویی یک بحران برای زوج‌ها و خانواده‌ها است و که آشفتگی‌های قابل توجهی را برای افراد مرتکب آن و نیز همسر آنها به وجود می‌آورد(حبیبی عسگرآباد و حاجی حیدری، 1394).خیانت، وفاداری زوجین نسبت به ازدواج را تضعیف می‌کند که امکان دارد به طلاق و جدایی زوجین منجر شود(پارکر[6] وکمبل[7]، 2017) . پژوهشی در امریکا نشان می‌دهد که 21 تا 25 درصد از زنان در طول زندگی مرتکب خیانت زناشویی شده‌اند (بهمنش ورضایی،2020).در پژوهش‌های انجام شده جهت دلایل طلاق، خیانت به همسر را به عنوان یکی از علل موثر بر این پدیده شناسایی نموده است( خجسته مهر،عباس پور 1393و محسن زاده و همکاران 1390). هنوز هیچ مستندی در ایران در باره درصد طلاق بعلت خیانت وجود ندارد ولی طبق گزارشات زوج درمانگرها که سال‌ها است در مراکز مشاوره ازدواج وطلاق کار میکنند و پایگاه خبری امید بانوان چاپ دوشنبه 1 شهریور 1400 و اخبار اجتماعی خانواده چاپ ا شهریور 1398 خیانت عامل 80 درصد طلاق‌ها مطرح شده است.همچنین به نقل از مجید رضا زاده رئیس مرکز توسعه پیشگیری سازمان بهزیستی کشور سایت خبری تابناک 6 مهر1394 خیانت زناشویی به یکی از عوامل اصلی طلاق در کشور بدل شده است.

از دیدگاه نظریه تکامل، علت خیانت مردان، تمایل و علاقه به فعالیت جنسی است و علت خیانت زنان، میل  ناهشیار آنها به باروری و تولید مثل مؤفق تر به وسیله شرکای جنسی مناسب‌تر است (وونگ[8] و همکاران، 2022). از دیدگاه نظریه شناختی، سبک‌های اسنادی، ادراک زوج‌ها را نسبت به یکدیگر و نیز محیط خانواده تحت تأثیر قرار می‌دهد و ممکن است زمینه ساز خیانت‌های زناشویی شود (اسلمن[9] و اسپچ[10]، 2023). بر اساس نظریه نقص یا کمبود، رضایت مندی کم از رابطه و عدم ارضای نیاز جنسی  ممکن است که به خیانت منجر می‌شود (السمکاری[11]، ونبرنز[12]، مورتون[13] و همکاران، 2022). از دیدگاه نظریه گسترش خود در صورتی که رابطه‌ای، امکان رشد و شکوفایی شخصی را برای زوجین فراهم نکند، فرد ترغیب می‌شود که این نیاز خود را از طریق منابع دیگر نظیر برقراری رابطه با شخصی دیگر برآورده سازد (کیخا، 1395). خیانت زناشویی آسیبی چندبعدی است که افزون بر زوجین، دیگر اعضای خانواده و حتی جامعه را در معرض خطر قرار می‌دهد(مهدیزاده و همکاران، 2020). اغلب زوج‌ها مصونیت چندانی در برابر این آسیب ندارند. در این میان بیشترین آسیب متوجه همسری است که مورد خیانت قرار گرفته و پس از آن فردی که به خیانت اقدام کرده است. فرزندانی که شاهد کشمکش‌ها، قهرها و ناآرامی‌های پس از خیانت هستند، نیز از عوارض مشکل آفرین و آسیب زای آن به نوعی صدمه می‌بینند (حبیبی عسگرآباد و حاجی حیدری، 1394). در واقع خیانت در امور پرورشی و تربیتی فرزندان نیـز تأثیرگـذار خواهـد بـود. خیانت که پیامدهای مخربی را میـان همسـران ایجـاد می‌کند، در مسئولیت‌های والدینی نیز مشکلاتی را ایجاد می‌کند (بلتران[14]، والورسگورا[15] و اکسپوزیتو[16]، 2019).

در این میان سوال بسیاری از زنان خیانت دیده این است که آیا خیانت قابل بخشش است یا خیر؟ توضیح و پاسخ به این سوال به شخص و شرایط او بستگی دارد. یعنی در بعضی موارد می‌توان بخشید ولی در بعضی موارد نه. روحیه و شخصیت هر دو طرف زندگی مشترک نیز بسیار مهم است. تحقیقات انجام شده نشان می‌دهد که به طور سنتی مردان بیش از زنان درگیر خیانت زناشویی هستند. و برای زنان، بخشش رابطه عاطفی دشوارتر از خیانت جنسی است (افشاری کاشانیان، زهراکار، محسن‌زاده و همکاران، 1398). بخشش به معنای پذیرش خیانت نیست، بلکه در واقع رهایی از خشم و عصبانیت نسبت به همسر خیانتکار است. بخشش به عنوان یک تغییر جدی در تصمیم برای توقف رفتار بدخواهانه نسبت به فرد خاطی تعریف می‌شود. بخشش از چرخه‌‌های تعامل منفی در روابط جلوگیری می‌کند. بنابراین، بخشش می‌تواند ادامه و شکوفایی رابطه با صمیمیت را ممکن کند. همچنین بخشش ابزار مهمی برای حفظ روابط پایدار و طولانی مدت است. تفکر مداوم باعث می‌شود که درد عاطفی ناشی از خیانت باقی بماند و هرگاه انسان بر آن تمرکز کند، تجربه دردناک خیانت را با تفکر خود بازآفرینی می‌کند; در حالی که بخشش واقعی می‌تواند به بازسازی رابطه کمک کند. علاوه بر این، یافتن راه‌هایی برای کاهش و درمان آسیب خیانت به فرد کمک می‌کند تا در این زمینه بهتر تصمیم بگیرد ( قاصدی، 1398). پژوهش‌ها حاکی از تأثیر مداخلات روان درمانی بر بخشش همسر هستند و عنوان می‌کنند بخشش می‌تواند منجر به برقراری مجدد پیوندهای ارتباطی و حل تعارض همسران شود (نیکپور[17]، خلعتبری[18]، رضایی[19] و همکاران، 2021).

بخشش یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار در بهبود آسیبهای ناشی از خیانت زناشویی مورد تمرکز واقع شده و به طور مستقیم با ارتقای سالمت عمومی و پیوندهای ایمن زوجین ارتباط دارد (جیارد[20]، کونر[21] و وولی[22]، 2020 ). هنگامی که در پاسخ به آسیب‌‌های برهم زنندة رابطة صمیمانه (خیانت) زناشویی بخشش اتفاق می‌‌افتد، زخم‌‌های دلبستگی ترمیم‌‌یافته، اعتماد به رابطه برگشت کرده و پیوندهای ایمن در میان زوج‌‌های آسیب دیده فعال می‌گردد (میکولینسر[23] و شاور[24]، 2019). افزون بر این، بخشش می‌تواند پیامدهای مفیدی برای رابطه داشته باشد، نظیر اینکه فرآیندهای ارتباطی را بهبود بخشیده و به حل تعارض‌های میان زوج‌‌های آسیب دیده بیانجامد که نتیجة این تغییرها، ترمیم بافت‌‌های آسیب‌‌دیدة رابطه‌‌ای و خلق تعامل‌‌های ایمن در میان همسران خواهد بود (فوچشوبر[25] و همکاران، 2019). مطالعات نشان داده است که آسیبهای به وقوع پیوسته از خیانت زناشویی و عدم بخشش همسر پیمان شکن میتواند به مضطرب شدن بیشتر همسر آسیب دیده از خیانت زناشویی، نشخوار فکری او راجع به صحنه‌های پیمان شکنی و در نهایت به جدایی زوج‌ها از یکدیگر بیانجامد (علیپور و همکاران، 1396). بنابراین خیانت زناشویی میتواند عواقب جبران ناپذیری برای زوج‌‌ها در پی داشته باشد (میکولینسر و شاور، 2019). به این صورت که نه تنها موجب پریشانی در رابطة همسران میشود بلکه به کاهش رضایت ایشان از رابطه نیز می‌انجامد (هولت[26] و همکاران، 2019). همچنین، قربانیان و مرتکبان خیانت زناشویی پیامدهای منفی درون رابطه‌‌ای را نیزتجربه میکنند (لیم[27] و همکاران،2019). به گونه ای که عزت نفس ایشان کاهش می‌‌یابد و مشکلات بهداشت روانی همسران خیانت دیده افزایش می‌‌یابد (لاوین[28] و همکاران، 2020). با توجه به آنچه گفته شد، خیانت زناشویی به عنوان مسأله‌‌ای فراگیر که سایر ابعاد زندگی فردی و اجتماعی را تحت تأثیرقرار میدهد مطرح است.

تعریف خیانت زناشویی[29]

در مورد خیانت زناشویی تعاریف مختلفی وجود دارد طبق تعریف بشر پور "خیانت زناشویی به معنای برقراری رابطه جنسی با فردی غیر ازهمسر می‌باشد، این عمل یک اتفاق آسیب زا و تکان دهنده بین فردی برای شریک زندگی آسیب دیده است؛ ولی متأسفانه به میزان زیادی در ازدواج‌ها رخ می‌دهد" (بشرپور، نریمانی، قمری‌گیوی و همکاران، 1390) .

خیانت به عنوان تخطی از تعهد در روابط عاطفی یا جنسی و یا هردو تعریف می گردد، که منجر به دور شدن از ارتباط بنیادی، بدون رضایت طرف مقابل است. خیانت زناشویی هم به عنوان علت و هم پیامد کیفیت زناشویی پایین، می باشد (فایف [30]و همکاران، 2013). خیانت زناشویی، به معنای شکستن اعتماد است زمانی که یکی از زوجین یا هردو موفق نشوند که با وفا بمانند و ضوابط روابط انحصاری میان زوج مورد تجاوز قرار بگیرد. این تجاوز می‌‌تواند در ماهیت، فیزیکی یا هیجانی باشد (پلاسو[31]، 2007).

تعریف و مفهوم بخشش[32]

اگرچه خیانت یکی از شدیدترین اشتباهاتی است که فرد نسبت به همسر مرتکب می‌شود و در نتیجه به راحتی قابل بخشش نیست (بندیکسن[33]، کنر[34] و گرونتوت[35]، 2018). اما در بیشتر موارد، بخشش راهی برای کاهش تعارضات است (مرادی و همکاران، 1394). بخشش برای زوج‌هایی که تحت تاثیر خیانت قرار گرفته اند ایده آل است. چه زوج‌ها تصمیم بگیرند با هم بمانند یا به رابطه خود پایان دهند، بخشش می‌تواند اگرچه بخشش مستلزم ماندن زوجین در کنار هم نیست، اما آشتی را امکان پذیرتر می‌کند (سودانی، کریمی، مهرابی‌زاده هنرمند و همکاران، 2011). ذال، عری و ثناگوی‌محرر (1399) در پژوهشی به این نتیجه رسید که بخشش به عنوان رویکردی کارآمد و مداخله موثر در افزایش اعتماد در روابط بین فردی زنان آسیب دیده از خیانت می‌تواند موثر باشد. غفرالهی، اعتمادی، یوسفی و همکاران (1397) به این نتیجه رسید که نتایج نشان داد که میانگین نمرات دل‌‌شکستگی زناشویی و مؤلفه‌های آن (جسمی، عاطفی، روانی) و میانگین نمرات بخشش و مولفه‌های آن (کنترل رنجش، درک و درک واقع بینانه) در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون به طور معنی داری کمتر از میانگین نمرات دل‌‌زدگی زناشویی و مؤلفه‌های آن و بالاتر از میانگین نمرات بخشش و مؤلفه‌های آن است. در گروه کنترل بر اساس نتایج، مشاوره زوج درمانی هیجان مدار نقش اساسی در کاهش دل شکستگی زناشویی و بخشش زنان متاهل خیانت مجازی دارد.

میسون[36] و دوکرتی[37] (2022) نتیجه گیری کرده اند که مصالحه برای آشتی و به دنبال آن بخشش نمی تواند گامی رو به جلونسبت به ناسزاگویی و رنجش خاطر تلقی شود و حتی مصالحه و آشتی شرط لازم برای بخشش نیست. به این ترتیب، مصالحه کردن برای آشتی، درک ما از بخشش را در هیچ یک از مواردی که استرابینگ شناسایی می‌کند، ارتقا نمی‌دهد. هندریکس[38]، چلادوری[39]، مارکس[40] و همکاران (2012) در مطالعه ای پدیدارشناسانه به سه مضمون اصلی دست یافتند که شامل (الف) "چرا ببخشیم؟": انگیزه‌های رابطه‌‌ای، مذهبی، و معنوی. (ب) «چه چیزی عفو دولت را ممکن می‌سازد؟»: فرآیندهای رابطه‌ای، مذهبی و معنوی. و (ج) نقش و توسعه بخشش صفت (بخشش)، بود. لاسمیتون[41]، فرمانیلا[42] و پوترا[43] (2021) در مطالعه‌‌ای نتیجه گرفتند که انگیزه بخشیدن قربانیان خیانت بر اساس مزایای مزایای خود بخشش، یعنی صلح با خود است. اصرار به بخشش نیز بر اساس درک آموزه‌های دینی که او به آن اعتقاد دارد به وجود می‌آید. بخشش می‌تواند سلامت روانی و رفاه فرد را بهبود بخشد و روابط بین فردی را بهبود بخشد. با گذشت، امید است که زندگی او در آینده بهتر و شادتر شود.   

پژوهش حاضر در پی پاسخ به سوالات زیر است:

  • دلایل بخشش همسران چه بوده است؟
  • درک تغییرات رابطه زنان خیانت دیده با همسرانشان پس از بخشش همسر چگونه بوده است؟

به نظر می‌رسد پاسخ به این سوالات با ارائه روش شناسی کیفی و به ویژه با ارائه رویکردی پدیدارشناختی از یک پیشینه فرهنگی و اجتماعی خاص امکان پذیرتر باشد. هدف این پژوهش تجربه زیسته( زنده) زنان خیانت دیده بعد از بخشش همسر خود بود.

روش پژوهش

پژوهش حاضر کیفی با رویکرد پدیدارشناختی تفسیری بود. شرکت‌کنندگان پژوهش زنان دارای تجربه بخشش خیانت عاطفی و جنسی همسر مراجعه کننده به سه مرکز مشاوره  دو دولتی و یک خصوصی در منطقه چهار تهران بودند که با پرسیدن سوالات از مشاوران مراکز مورد مطالعه در مورد پرونده‌ها، افرادی که تجربه بخشش پس از خیانت داشتند و مجددا با همسر خود زندگی کرده و در جلسات مشاوره بیان کرده اند که سعی در بخشش خیانت همسر خود داشته اند؛ معرفی و ضمن کسب اجازه و رضایت از آنها، جهت مصاحبه از انها دعوت شد. از آنجایی که پرسشنامه مناسبی برای سنجش بخشش یافت نشد، پس از دعوت و گزینش ابتدایی افراد توسط مراکز مشاوره، مصاحبه‌گر با آنها گفتگویی داشت و سوالاتی را از زنان خیانت‌دیده پرسید. سوالات عبارتند از: فکر میکنی همسرت را بخاطر کاری که کرده بخشیدی؟ از کجا میفهمی که همسرت رو بخشیدی؟ آیا درحال حاضر نسبت به همسرت خشم داری؟ چرا تصمیم گرفتی همسرت رو ببخشی؟ الان که همسرت رو بخشیدی چه تغییراتی را در احساسات و افکار خودت و در ارتباط با همسرت در مقایسه با زمانی که نبخشیده بودی احساس میکنی؟. پس از بررسی پاسخ‌ها، افرادی که شرایط لازم را داشتند وارد روند مصاحبه نهایی شدند.

برای جمع آوری داده‌ها از روش مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته استفاده شد. در مرحله اول  تعداد مشارکت‌کنندگان  15 نفر بودند و قرار جلسه مصاحبه  مقدماتی و توجیهی و کسب رضایت شرکت در پژوهش گذاشته شد. از میان آن‌ها،  سه نفر مایل با ادامه شرکت در پژوهش نبودند که در نهایت تعداد 12 نفر باقی مانده که گروه نمونه پژوهش حاضر را تشکیل دادند. سپس برنامه جدول زمانی برای مصاحبه با این 12 نفر که به صورت فردی بود در اختیار مصاحبه شوندگان قرار گرفت. زمان انجام هر مصاحبه حدود 60 دقیقه  باید انجام میپدیرفت ولی بسیار عمیق و طولانی گردید بنابراین ملاحظه گردید با انجام مصاحبه با 8 نفر جواب مشارکت‌کنندگان تکراری و  همگن است لذا قناعت به مصاحبه با 10 نفر ساکن تهران گردید.

در پژوهش حاضر، تعداد افراد جهت مطالعه و بررسی با روش اشباع نظری صورت پذیرفت. زنان مراجعه کننده  معیارهای شرکت در پژوهش را  که خانم با حداقل سواد دیپلم ، عدم ابتلا به مشکل روانی و مزمن، از زمان خیانت بیش از یکسال گذشته باشد و تمایل به شرکت در پژوهش را داشته باشند را رعایت کرده اند. در این پژوهش موازین اخلاقی شامل اخذ رضایت آگاهانه، تضمین حریم خصوصی و رازداری رعایت شد. با توجه به شرایط و زمان تکمیل پرسشنامه‌ها اضمن تأکید به تکمیل تمام سؤال‌ها، شرکت‌کنندگان در  مورد خروج از پژوهش مختار بودند. پس از اتمام پژوهش گروه گواه نیز تحت مداخله قرار گرفتند. محورهای مصاحبه از مشارکت‌کنندگان عمدتا" شامل سوالات زیر می‌بود:

  1. چه ویژگی‌هایی در خود سراغ دارید که موجب گردید همسرتان را ببخشید؟
  2. چه ویژگی‌هایی در همسرتان سراغ دارید که موجب گردید همسرتان را ببخشید؟
  3. انگیزه‌های اصلی شما برای ادامه زندگی مشترک و تصمیم به بازگشت چه بوده است؟

4.رابطه فعلی خود با همسرتان چگونه است؟

5.احساس درونی خود را ( مثبت یا منفی ) نسبت به بخشیدن همسرتان بازگو نمایید؟ 

6.احساسات عاطفی همسرتان ( مثبت یا منفی) نسبت به خود را بازگو نمایید؟

7.آیا رفتارتان در زندگی مشترک نسبت به قبل، دچارتغییراتی شده است؟ توضیح دهید.

8.آیا رفتارهمسرتان در زندگی مشترک نسبت به قبل، دچارتغییراتی شده است؟ توضیح دهید.

9.به طور کلی، در حال حاضر از زندگی مشترکتان پس از بخشیدن خیانت همسرتان، احساس رضایتمندی دارید یا پشیمان هستید؟ چرا؟

مصاحبه‌ها به صورت کلمه به کلمه ضبط و رونویسی شده و با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.قابل ذکر است هفت گام روش پدیدار شناسی کلایزی شامل موارد زیر میباشد:

1) مطالعه توصیف‌های مصاحبه شوندگان که پروتکل نامیده می‌شود به منظور آشنایی با شرکت‌‌کنندگان؛

2) استخراج جملات مهم که به پدیده مورد مطالعه مربوط است؛

3) پی بردن به  معنای جملات مهم به منظور فرموله کردن معانی؛

4) قرار دادن معانی فرموله شده و مرتبط به هم در خوشه‌های از تم‌ها با مورد برسی قراردادن اعتبار خوشه‌ها از طریق مراجعه به پرتکل‌ها وهمچنین  توجه به تناقضات در بین و درون خوشه‌ها؛

5) تلفیق نتایج در قالب یک توصیف جامع از موضوع مورد پژوهش؛

6) فرموله کردن جامع پدیده تحت مطالعه بصورت یک بیانیه روشن؛

7) مراجعه مجدد به هر یک از شرکت‌کنندگان جهت اخذ نظر انها در مورد یافته‌ها.

مرحله‌ی تجربی پژوهش به امکانات ابزارها، وروش‌هایی نیاز دارد که باید پیش از آغاز بررسی تجربی، اندیشیده شود. بدیهی است که عواملی چون موضوع، امکانات واهداف تحقیق درگزینش ابزارهای اندازه گیری، شیوه‌های گردآوری اطلاعات و به طورخلاصه روش تحقیق سهم عمدهای دارند و در هر پژوهش به ناچار باید روش‌های خاصی برای بررسی تجربی واقعیت برگزیده و از ابزارهای اندازه گیری و عینی مدد گرفته و آزمون‌های خاصی گرفته شود. تناسب روش و اجزای آن با موضوع و مبانی نظری پژوهش، اصلی است که رعایت آن به پژوهشگر کمک می‌کند تا شناختی را که در برخورد با واقعیت کسب می‌کند و می‌خواهد آن را با معیاری برای تأیید یا اصلاح جنبه‌های نظری تحقیق قرار دهد با درجه ی بالایی با واقعیت تطبیق کند.

پیش از شروع هر مصاحبه، در مورد هدف مطالعه، معرفی کامل پژوهشگر، توضیح روش اجرای پژوهش، نحوه انتخاب نمونه‌ها و فواید و زیان‌های انجام آن بود به مشارکت‌کنندگان ارایه شد و از آنها درخواست گردید فرم رضایت آگاهانه را مطالعه و به صورت شفاهی برای شرکت در مصاحبه اعلام آمادگی کنند این مصاحبه‌ها جهت رعایت اخلاق پژوهش، با اجازه پاسخگویان ضبط می‌شود و زمان هر کدام حددا بین نیم ساعت تا یک ساعت می‌باشد، ضمنا به جهت تعمیق، مصاحبه‌ها به صورت انفرادی انجام می‌گیرند. سعی می‌گردد مصاحبه‌ها در مکانی صورت گیرد که فشار روحی و روانی برای مصاحبه شونده‌ها نداشته باشد تا نکته ای مسکوت نماند. پس از اتمام مصاحبه‌ها نوبت به پیاده سازی آن‌ها می‌رسد؛ درمورد پاسخگویان بعدی با توجه به ارزیابی‌های انجام شده، طوری انتخاب می‌شوند که تا حد ممکن در موضوع مورد بررسی با نمونه‌های قبلی تفاوت داشته باشند تا تحقیق به کفایت و اشباع نظری برسد یعنی بررسی چند مورد آخر بنابر آنچه گفته شد، این پژوهش از دو روش اسنادی و میدانی (کیفی) استفاده خواهد نمود؛ به عبارت دیگر داده متفاوتی با داده‌های قبلی را به دست ندهد. در بسیاری از موارد، پژوهشگر ناگزیر خواهد شد پس از مصاحبه با مشارکت‌کنندگان، دوباره با آنان گفتگو کند، تا به سؤالات پیش آمده در جریان پژوهش، پاسخی درخور پیدا کند.

بنابرآنچه گفته شد، این تحقیق در دو فاز انجام میشود؛ در ابتدا با رجوع به منابع پیشین به صورت الکترونیکی (جستجو در موتورهای جستجوگر و منابع اینترنتی و سایت‌های معتبر مربوط به حوزه علوم اجتماعی) و یا مکتوب (با استفاده از شیوه کتابخانه ای) به مطالعه اسنادی و تحلیل محتوا پرداخته میشود؛ سپس با مصاحبه‌های عمیق و نیمه ساخت یافته و مشاهده عینی و تکنیک هدفمند با زنان خیانت دیده، به تحلیل مضمون این مصاحبه‌ها پرداخته می‌شود؛ در نهایت سعی در احصای علل و عوامل اثرگذار در خیانت می‌شود.

کارهای کیفی هچون کار کمی نیاز به ارزیابی یافته‌ها، روش‌های تحلیل، ابزارهای بکار گرفته شده و به طور کلی کارهای محقق دارد.

جهت تصدیق قابلیت اطمینان و کفایت[44]، از راهنمائی و نظارت همکاران متخصص که در پژوهش حاضر استادان راهنما و مشاور بودند، استفاده شد و متن مصاحبه جهت بررسی کدگذاری‌‌ها به استادان و یک متخصص پژوهش کیفی ارائه گردید.

جهت افزایش قابلیت تعمیم و انتقال به موقعیت‌های دیگر[45]، این تلاش صورت گرفت که برای شرکت در پژوهش تا حد امکان از خیانت در زندگی زناشویی و نیز افرادی با سطح تحصیلات، سطح اقتصادی  اجتماعی و نیز افرادی با طول مدت متفاوت دوره بخشش و خیانت استفاده شود.

در این جا برای کسب اطمینان از صحت داده‌ها، منابع آن و روش جمع آوری داده‌ها از چند تکنیک زیر استفاده به عمل می‌آید:

ممیزی[46]: در روش ممیزی، اعضای کمیته ی پایان نامه به به عنوان ممیز، بر مراحل انجام کار، مفاهیم و مقوله‌ها‌های به دست آمده و فرآیندهای کدگذاری سه گانه و همچنین ساخت مقوله ی محوری، نظارت داشتند.

بررسی توسط اعضا[47]: در شیوه ی بررسی توسط اعضا از مشارکت‌کنندگان( در این جا زنان خیانت دیده) خواسته شد تا مضامین و مقوله‌ها را ارزیابی کرده، در مورد صحت آن‌ها نظر بدهند. در این مرحله تقریبا تمامی مقولات به تایید مشارکت‌کنندگان رسید.

مقایسه‌های تحلیلی[48]: در روش سوم یعنی مقایسه‌های تحلیلی به داده‌ها رجوع شد  و ساخت بندی نظریه با داده‌های خام مقایسه گردید تا از صحت نظریه ی به دست آمده اطمینان حاصل گردید. مشخصات افراد شرکت کننده به شرح جدول زیر می باشد.

 

 

جدول 1. اطلاعات جمعیت‌شناختی شرکت‌‌کنندگان

ردیف

مدت ازدواج

سن

تحصیلات

شغل

سن همسر

تحصیلات همسر

شغل همسر

طول دوره درمان

1

3

45

دیپلم

خانه دار

32

دیپلم

آزاد

1

2

4

28

دیپلم

خانه دار

40

کارشناسی ارشد

آزاد

1

3

6

24

دیپلم

خانه دار

28

دیپلم

آزاد

3 ماه

4

4

29

کارشناسی

معلم

35

کارشناسی

کارمند

1

5

3

37

دانشجو دکتری

معلم

37

کارشناسی ارشد

کارمند

1

6

5

27

کارشناسی

معلم

37

دیپلم

آزاد

4.5 سال

7

18

36

دیپلم

خانه دار

41

دیپلم

کارمند

1

8

3

37

کارشناسی

خانه دار

39

کارشناسی

کارمند

2

9

3

34

دیپلم

خانه دار

38

دیپلم

ازاد

2

10

15

31

دیپلم

خانه دار

39

دیپلم

ازاد

10

یافته‌ها

جدول ۲. مضامین اصلی و مضامین فرعی حاصل از کدگذاری متن مصاحبه‌‌ها

مضمون اصلی

مضمون فرعی

کیفیت رابطه

خصوصیات مثبت شوهراز نگاه همسر

علاقه زیاد و دلتنگی

توانمندی‌های شخصیتی زن

 

احساس باکفایتی

امیدواری

فشار روحی وروانی‌‌ها و پیامدهای منفی جدایی

عدم استقلال مالی

فرزند داشتن/ خانوده زن

اعتقادات دینی

توصیه به بخشش

ندامت و پشیمانی شوهر

تجربیات پس از بخشش

پشیمانی/اشتیاق کم زن

تداعی ناخودآگاه /رابطه جنسی

احساس نا امنی/نفرت

شناسایی اشتباهات خود در رابطه

احساس قدرت و آرامش درنتیجه بخشش

چالش مستمر برای ترمیم رابطه

تلاش برای بازگرداندن اعتماد برای جبران

توجه و احترام بیشتر برای جبران

 

همان گونه که مشاهده شد، حسب مرور چندگانه داده‌ها، کدگذاری چندمرحله ای و مضمون پردازی آن‌ها در سطوح مختلف از انتزاع، تجربه زنان مورد مطالعه در مواجهه با بخشش خیانت همسران در قالب 6 مضمون اصلی و 15 مضمون فرعی بازشناسایی گردید

 کیفیت خوب رابطه

این مضمون اصلی بیانگر آن دسته از متغیرهایی است که زنان در دوران قبل از بخشش در روابط زناشویی تجربه کرده اند و به نوعی در بخشش خیانت همسرانشان مؤثر بوده است. به عبارت دیگر، ویژگی‌های منحصربه‌فرد شوهران و احساسات مثبت ناشی از یک رابطه خوب در گذشته وجود دارد که نقطه قوت آنها محسوب می‌شود و در روند بخشش نقش داشته است. سه واحد معنایی شناسایی شده عبارتند از: ویژگی‌ها و ویژگی‌های مثبت نگاه شوهر، علاقه و اشتیاق زیاد. در ادامه به منظور شفاف سازی هر یک از واحدهای معنایی، عباراتی از مصاحبه شوندگان به اختصار ذکر شده است.

1- ویژگی‌ها و خصوصیات مثبت شوهراز نگاه همسر

از نظر ظاهر مرد جذابی است (شرکت کننده 1). من ظاهر جذابش را خیلی دوست دارم (شرکت کننده 7). اینکه دارای جایگاه اجتماعی است (شرکت کننده 1). او بسیار اجتماعی است و خیلی راحت و سریع با همه ارتباط برقرار می‌کند (شرکت کننده 6). به محض اینکه احساس کردم او مرا دوست دارد. او خیلی سعی می‌کند به حرف‌های من گوش دهد، با تمام وجود به حرف‌های من گوش می‌دهد و همیشه برای من هدیه می‌خرد و با من بسیار محترمانه رفتار می‌کند (شرکت کننده 1). در هر شرایطی سعی می‌کند احترام من را حفظ کند (شرکت کننده 8)، سخت کار می‌کند و نیازهای اولیه زندگی را تامین می‌کند (شرکت کننده 2). انسان هدفمند است، یعنی باید به آنچه می‌خواهد برسد (شرکت کننده 6). حتی اگر درآمدش کم باشد، سعی می‌کند بیشتر درآمد داشته باشد (شرکت کننده 7). او اهل زحمت است، یعنی اگر گرسنه باشد نمی گذارد زن و بچه اش گرسنه بمانند، هر کاری که لازم باشد انجام می‌دهد تا در آرامش باشیم (شرکت‌کننده 9). از نظر خوراک و پوشاک با این مشکلی ندارم (شرکت کننده 10). من همیشه حرفم را می‌زنم و اصلاً بحث نمی کنیم (شرکت کننده 9). فرد آرام است و لجباز نیست (شرکت کننده 2). این بچه بازی نمی کند و بازی نمی کند (شرکت کننده 4). او همچنین مهربان و دلسوز است و اخلاق بسیار خوبی دارد (شرکت کننده 4) و بسیار مهربان است (شرکت کننده 5). او ممکن است شوهر من نباشد، اما پدری خوب، مهربان و مسئولیت پذیر است. و اینکه تمام بار بچه را بر دوش من نمی اندازد (شرکت کننده 9). او پدر بسیار خوبی است (شرکت کننده 8).

2- علاقه زیاد/دلتنگی

شاید  چون خیلی دوست داشتمش بخشیدمش (شرکت کننده 1).همسرم را دوست دارم و دلم نمی خواست با یه اشتباه بی خیال عشق چند ساله بشم (شرکت کننده2). بخشیدمش چون خیلی دوسش دارم (شرکت کننده 3). بخاطر دوست داشتن و علاقه (شرکت کننده 4). شوهرم رو دوست داشتم و یکی از دلایلش دوست داشتن شوهرم بوده (شرکت کننده8). اول اینکه خیلی دوسش دارم (شرکت کننده9).

حالم از دوریش بد شده و دلم می‌خواست اشتباهشو فراموش کنم (شرکت کننده1). انقدر همیشه خوبه که دلم واسش تنگ شده بود (شرکت کننده10).

توانمندی‌های شخصیتی زن

این مضمون به نوع نگاه هر مصاحبه شونده به ویژگی‌های شخصی و ادراک خود مربوط می‌شود. بیانگر باورهای هر فرد در رابطه با استعدادها و مهارت‌های او در زندگی است. دو واحد معنایی یا زیرمضمون فرعی شناسایی شده عبارتند از: احساس کفایت و امیدواری و حل مسئله. در ادامه به منظور شفاف سازی هر یک از واحدهای معنایی، عباراتی از مصاحبه شوندگان به اختصار ذکر شده است.

1- احساس کیفیت/امیدواری: احساس می‌کنم گزینه بهتری هستم، خطای لحظه ای بود (شرکت کننده 1). اینکه من دختری قوی و با اعتماد به نفس هستم و به راحتی تسلیم نمی شوم (شرکت کننده 2). فکر می‌کنم با گذشت زمان اوضاع بهتر می‌شود (شرکت کننده 2). می‌خواستم به او فرصت دیگری بدهم (شرکت کننده 4).

2- حل مشکل: صبور باشید، می‌توانید اتفاقاتی را که در زندگیتان می‌افتد با آرامش و منطق و با توجه به دیدگاه شرعی، روانی و قانونی حل کنید (شرکت کننده 7).

فشار روحی وروانی‌‌ها و پیامدهای منفی جدایی

این مضمون به دغدغه‌ها و دیدگاه‌های زنان شرکت‌کننده در خصوص قرار گرفتن در موقعیت تصمیم‌گیری برای بخشش اشاره دارد که شامل دو مضمون فرعی عدم استقلال مالی و فرزند داشتن/ خانوده زن می‌شود.در ادامه به منظور شفاف‌سازی هر یک از آن‌ها، عباراتی از مصاحبه شوندگان به اختصار ذکر شده است.

1- عدم استقلال مالی:

چون شرایط مالی مناسبی برای جدایی نداشتم (شرکت‌کننده 5). استقلال مالی نداشتم و وضعیت خانواده‌ام خوب نبود (شرکت کننده 8). زنی که کار نمی کند و خانواده از نظر مالی ضعیف است، طلاق سخت است و من او را بخشیدم زیرا زندگی پس از جدایی سخت است (شرکت‌کننده 10).

2- فرزند داشتن/ خانواده زن :

به خاطر داشتن فرزند او را بخشیدم (شرکت کننده 2). چون او پدر فرزندان من است (شرکت کننده 4). فرزندم مورد بی توجهی قرار می‌گرفت و معلوم نبود زیر نظر پدر یا مادرش بزرگ شود یا خانواده یکی از ما، چه بلایی سرش می‌آمد، به همین دلیل نمی خواستم کانون خانواده حفظ شود. برای فرزندم هر چند خالی از آرامش بود (شرکت کننده 7). من یک بچه کوچک داشتم و شرایط خوبی برای طلاق نداشتم و با این بخشش به فرزندم زندگی جدیدی بخشیدم. دلیل اصلی برگشتنم و الان هم بهش فکر میکنم اول بچه بود چون ما مسئول اون بچه بودیم (شرکت کننده 8). مهمترین چیز این است که من خودم را در قبال فرزندم مسئول می‌دانستم و واقعاً نمی توانستم یک نوزاد شیرخوار را رها کنم و مراحل طلاق را طی کنم (شرکت کننده 9). من به فرزندم به خاطر حال و آینده اش زندگی جدیدی بخشیدم (شرکت کننده 10).

-زود می‌بخشم، کینه به دل نمی گیرم، زود می‌گذرم، دوست ندارم کینه را در دلم نگه دارم. وقتی چیزی به راحتی اتفاق می‌افتد، آن را آنقدر بزرگ نمی‌کنم که زندگی من را تهدید کند (شرکت‌کننده 4). من همیشه می‌بخشم و خیلی سریع می‌بخشم تا بحثی پیش نیاید (شرکت کننده 6). من در حال حاضر عصبانی می‌شوم، اما اگر اوضاع خوب پیش نرود سریع می‌بخشم (شرکت کننده 9).

- پدر و مادرم به ما می‌گویند چگونه اقواممان را سربلند کنیم (شرکت کننده 7). خانواده ما به سنت ازدواج و طلاق اعتقاد دارند و جدایی را نمی پذیرند و خانواده همسرم هم همینطور (شرکت کننده 8).

- نگاه منفی به زن مطلقه: شرایط جامعه ای که هر زن پس از طلاق با آن مواجه می‌شود (شرکت کننده 4) چهره من در جامعه خراب می‌شود (شرکت کننده 7).

- بدبینی نسبت به ازدواج مجدد: نمی دانستم اگر طلاق بگیرم و دوباره ازدواج کنم چه اتفاقی می‌افتد (شرکت کننده 2). من نمی خواستم وارد یک رابطه جدید شوم و دوباره همان اتفاق تکرار شود (شرکت کننده 5).

- در خانه پدرم آنقدر آرامش نداشتم اما الان همه چیز دست من است (شرکت کننده 3). چون دوست نداشتم دوباره با پدر و مادرم زندگی کنم (شرکت کننده 5). خانواده ما به سنت ازدواج و طلاق اعتقاد دارند و طلاق را قبول ندارند و خانواده همسرم هم همینطور (شرکت کننده 8).

 اعتقادات دینی

این مضمون اصلی اشاره به نگرش‌ها و عقاید مذهبی شرکت‌کنندگان است که زمینه تصمیم به بخشش را در آن‌ها فراهم نموده است که در این ارتباط دو مضمون فرعی شناسایی شد و عبارتند از: توصیه به بخشش و توبه کردن شوهر که در ادامه برای روشن‌‌تر شدن هر واحد معنایی عیناً به عباراتی از مصاحبه شوندگان  به اختصار اشاره می‌‌شود.

1- توصیه به بخشش: اینکه خدا و پیغمبر توصیه شده به گذشت کردن (شرکت کننده7). من اعتقادات مذهبیم زیاد و به بخشش و گذشت اعتقاد دارم (شرکت کننده8). به گذشت اعتقاد دارم (شرکت کننده10).

2- توبه کردن شوهر: توبه کرد خیلی بهم گفت حلالم کن و منم بخشیدمش حلالش کردم چون دیگه تکرار نکرد و جوری شد که همه پشت سرش نماز می‌خونن (شرکت کننده9).

تجربیات خوشایند/ ناخوشایند پس از بخشش

کیفیت روابط زوجین مضمون‌‌ اصلی دیگری است که به دست آمده‌‌، اطلاعاتی در مورد تجربیات خوشایند و ناخوشایند مربوط به روابط و تغییرات آن پس از بخشش ارائه می‌‌دهد. 5 مضمون فرعی شناسایی شد که در ادامه به ذکر عبارات مربوط به هر یک از این ساختارها از زبان شرکت‌کنندگان اشاره شده است.

1- پشیمانی/اشتیاق کم زن : بعضی وقت‌ها حس می‌کنم خیلی احمق بودم که بخشیدم، آدم ضعیفی بودم دیگران در موردم چی فکر می‌کنند (شرکت کننده1). بعضی مواقع فکر میکنم همان کاری که اون کرده برای انتقام از او همان کار را بکنم ولی میدانم این کار باعث از بین رفتن زندگیم میشود (شرکت کننده2)، رفتار خودم تغییر کرده، قبلا" با تمایل زیادی به سمت او میرفتم ولی الان اشتیاق سابق را ندارم (شرکت کننده1). مسلما" آن صمیمت قبلی را نسبت به او ندارم اگر چه سعی میکنم داشته باشم (شرکت کننده2).

2- تداعی ناخودآگاه /رابطه جنسی: یک لحظه یاد خیانتش میافتم حالم بد می‌شود ولی مدام سعی میکنم توجه نکنم به این موضوع (شرکت کننده1). وقتی یادم میفته خیانتش رو میگم باید تمامش میکردم رابطه را (شرکت کننده6). گاهی اوقات موقع رابطه جنسی یک لحظه خیانتش میاد تو ذهنم و حالم بد میشه (شرکت کننده1). در ارتباط جنسی با شوهرم زیاد لذت نمیبرم (شرکت کننده2).

3-احساس ناامنی/ نفرت: دلم می‌خواهد بیشتر احساس امنیت کنم. همیشه یک فکر ناراحت کننده و با ترس دارم زندگی می‌کنم که شاید این اتفاق دوباره بیفتد (شرکت کننده1). بخشیدمش و دوستش دارم ولی ته دلم یه حس نفرت دارم ازش ولی هیچوقت نگذاشتم متوجه بشود (شرکت کننده2)

4-شناسایی اشتباهات خود در رابطه: انگار به خودشناسی رسیدم فهمیدم ایراد کارم کجا است (شرکت کننده6).

5-احساس قدرت و آرامش درنتیجه بخشش: بطور کلی احساس رضایت دارم اون بخش حس خوبی به من میده، حس قدرت، حسی که من آدم خوبیم که بخشیدم (شرکت‌کننده3)

چالش دائمی برای ترمیم رابطه

این مضمون فرعی به رفتار جبرانی شوهران پس از بخشش همسرانشان در روابط زناشویی و خانوادگی خود اشاره دارد که توسط همسرانشان درک شده است. این رفتارها مبتنی بر نوعی احساس دوگانه قدردانی و شرم در رفتار همسران است که به عنوان چالشی مستمر و متفاوت از رفتارهای دوران قبل از بخشش در روابط خانوادگی و زناشویی دیده می‌شود. 2 مضمون فرعی شناسایی شده عبارتند از: توجه و احترام بیشتر به جبران، تلاش برای بازگرداندن اعتماد برای جبران و به یاد آوردن خیانت پس از گذشت. در ادامه به ذکر عبارات مربوط به هر یک از این ساختارها از زبان شرکت‌کنندگان اشاره شده است.

1- توجه و احترام بیشتر برای جبران:

قبلا خیلی عادی رفتار می‌کرد، اما الان به نظر می‌رسد بیشتر به من توجه می‌کند و حرف‌های من برایش مهم است (شرکت کننده 1)، برای برآوردن خواسته‌های من بسیار تلاش می‌کند (شرکت کننده 2) . خیلی بهتر از قبل شده است. قبلاً به حرف من احترام نمی گذاشت و برای درخواستم ارزشی قائل نبود (شرکت کننده 4).

2- تلاش برای بازگرداندن اعتماد برای جبران:

دیگر نمی خواهد در خانه تنها باشد و وقتی می‌خواهم به سفر کاری بروم، نمی خواهد در خانه باشد. ترجیح می‌دهد به خانه پدری یا خانواده خودش برود (شرکت کننده 1). او از اینکه تقلب کرده است احساس شرمندگی و خجالت می‌کند و می‌گوید که دیگر تکرار نمی شود (شرکت کننده 2). او سعی می‌کند به موقع به خانه بیاید و به گونه ای رفتار نکند که باعث شک شود (شرکت کننده 5).

بحت و نتیجه گیری

با توجه به سوال اول تحقیق "دلایل بخشش همسران چه بوده است؟" تجزیه و تحلیل یافته‌های مصاحبه‌های نیمه ساختاریافته در مورد دلایل بخشش همسران ارائه شد که مربوط به تجربه زنان خیانت شده در موقعیت پس از گذشت است. در این مضامین به بیان موقعیت‌های جدیدی پرداختند که برایشان چالشی بود و دلایل و ویژگی‌هایی را که می‌توان در بخشش خیانت همسرشان مطرح کرد، بیان کردند. در این پژوهش، نتایج نشان داد که چهار عامل کیفیت روابط خوب، قابلیت‌های زنان، فشار روحی وروانی و پیامدهای منفی جدایی و باورهای مذهبی در بخشش همسران مهم و تأثیرگذار بودندکه برخی از زیر عامل‌ها نشان از احساسات و عواطف و بخشش‌های هیجانی بود و برخی دیگر به دلیل تغییرات رفتاری همسران و پشیمانی از خیانت و سعی در جبران، بخشش ناشی از شاخت بود. اولین مضمون فرعی که در رابطه با دلایل بخشش همسران به دست آمد «کیفیت خوب رابطه» بود. برای این مبحث همانطور که گفته شد 3 مفهوم یا واحد معنایی ویژگی‌ها و ویژگی‌های مثبت شوهر، نگاه زن، علاقه و اشتیاق زیاد شناسایی شد که در ادامه به توضیح هر یک از آنها پرداخته شد: بنابراین به نظر می‌رسد ویژگی‌ها یا زمینه‌های مثبت شوهران قبل از خیانت توانسته بر اعتماد و بخشش مجدد همسرانشان تأثیر بگذارد. به عنوان نمونه از شرکت‌کنندگان شماره یک و هفت، جذابیت ظاهری همسرانشان در بخشش مهم بوده است. یکی دیگر از مفاهیم یا واحدهای معنایی که در پژوهش حاضر در این زمینه به دست آمد، عشق و محبت به شوهر بود که نقش مهمی در ترک و بخشش همسر داشت. در تبیین این یافته می‌توان با توسل به نظریه عشق استرنبرگ[49] (1980) اذعان کرد که زنانی که همسران خود را می‌بخشند تحت تأثیر عشق و تعهدی که نسبت به همسر خود دارند و این ویژگی را یکی از نقاط قوت خود می‌دانند. بر اساس این نظریه، عشق و تعهد شامل تصمیمات آگاهانه و ناآگاهانه ای است که فرد برای دوست داشتن دیگری می‌گیرد و خود را متعهد به حفظ آن می‌کند. نظریه امید اسنایدر یکی از نظریه‌های برخاسته از روانشناسی مثبت گرا است. امید به بهبود شرایط و دادن فرصتی دیگر نشان از مثبت اندیشی همسران تحت مطالعه نسبت به بحرانی است که برایشان پیش آمده است. امیدوار بودن و خوش بین بودن به آینده ناشی از وجود باورهای مثبت است که یکی از قابلیت‌های چنین زنان بخشنده ای به شمار می‌رود. حل مشکل از جمله موارد بسیار مهم به عنوان یکی از دلایل بخشش زنان بود که در مصاحبه‌های خود مطرح و بر آن تاکید داشتند. این یافته با توجه به نتایج تحقیق در زمینه مهارت‌های حل مسئله در بین زوجین و نقشی که می‌تواند در حل تعارض داشته باشد قابل توجیه و تبیین است.

طباطبایی ندوشن(1391) به این نتیجه رسیدند که یادگیری مهارت‌های حل مسئله و حل تعارض، پیامدهای منفی اختلاف سلیقه و نظرات را کاهش می‌دهد. هوشمندی، احمدی و کیامنش (2018) در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که علل اصلی تعارضات زناشویی از میان 41 عامل عبارتند از: مشکلات مالی، درگیری خانواده و دیگران، خشونت فیزیکی و کلامی، ضعف مهارت‌های ارتباطی و حل مسئله و مشکلات جنسی. . دومین مضمون فرعی به دست آمده در خصوص دلایل بخشش همسران «فشار روحی وروانی‌ها و پیامدهای منفی جدایی» بود. فرزندپروری پس از طلاق نیز از جمله عواملی است که در سلامت روانی کودکان مؤثر است. فرزند با کدام پدر و مادر زندگی می‌کند، اینکه آیا محل زندگی او پس از طلاق تغییر می‌کند یا خیر و وضعیت مالی و تحصیلی او چگونه خواهد بود، در سازگاری فرزند پس از طلاق نیز موثر است. تحقیقات نشان میدهد. افکار منفی و مخرب ناشی از جدایی در ذهن فردی که تصمیم به بخشش یا نبخشیدن همسرش دارد که با چالش خیانت همسرش مواجه است باعث ایجاد فشار روحی وروانی و اضطراب در او می‌شود. اضطراب احساس ناراحتی، نگرانی یا تنشی است که فرد در پاسخ به یک موقعیت تهدیدآمیز یا فشار روحی وروانی زا نشان می‌دهد. افکاری مانند: آیا می‌توانم شخص دیگری را دوباره پیدا کنم؟ مردم در مورد من چه می‌گویند؟ من تمام زندگی ام را از دست دادم! اگر فرزندی داشته باشم برای آینده بچه‌ها آسیب‌هایی که به آنها وارد می‌شود نگران کننده و اضطراب آور خواهد بود. افکار منفی، اضطراب و فشار روحی وروانی پس از طلاق، روان فرد را آسیب پذیر می‌کند.

در واقع ارزیابی بسیار منفی جامعه از طلاق به ارزیابی منفی شخصیت زن و شوهر جدا شده نیز تعمیم می‌یابد. زنان مطلقه از طعنه‌ها و نگاه‌های کنجکاو دوستان، همسایه‌ها و آشنایان در امان نیستند. بنابراین در تبیین این یافته باید گفت که باورهای منفی جامعه نسبت به زنان مطلقه وجود دارد که در اظهارات زنان شرکت کننده به وضوح بیان شده است. تجربه زنان شرکت کننده در این تحقیق نشان می‌دهد که عدم پذیرش والدین در خصوص جدایی و طلاق و وجود اعتقادات والدین مانع بزرگی در تصمیم آنها به طلاق بوده است. البته اظهارات زنان حاکی از وجود سردرگمی و سلب آسایش و آرامش از آنان در زندگی مشترک و اجباری با والدین و عدم استقلال فکری و مالی و ترس از چنین مسائلی برای آنان است. پارک[50] و لاد[51]، 2016، بر این باورند که عملکرد خانواده با ویژگی‌های سیستمیک خانواده مرتبط است که شامل توانایی خانواده برای سازگاری با تغییرات در طول زندگی، حل تعارضات، احترام به مرزهای افراد و همبستگی بین اعضا و خانواده است. اجرای مقررات حاکم بر آن، حفاظت از کل نهاد خانواده است (پارک و لاد، 2016). از سوی دیگر به نظر می‌رسد وجود دغدغه‌های مالی پس از طلاق به پایگاه اجتماعی و اقتصادی زنان و خانواده آنها بستگی دارد. زیرا برخی از شرکت‌کنندگان که خانه دار هستند دغدغه‌های مالی کمتری داشتند و دلایل دیگری نیز برای بخشش آنها وجود داشت که احتمالاً از حمایت مالی والدین خود برخوردار بوده اند یا غیر آن یا برخی دیگر که خود کارمند یا تورلیدر بوده اند و از موقعیت اجتماعی خود داشته اند و داشته اند. اقتصاد بهتر، دغدغه مالی نداشته اند که می‌تواند به دلیل پایگاه اجتماعی و اقتصادی آنها باشد. چهارمین موضوع فرعی به دست آمده در رابطه با دلایل بخشش همسران، «باورهای دینی» بود. به نظر می‌رسد نگرش‌های مذهبی از جمله عواملی است که بر نگرش زنانی که خیانت را تجربه کرده اند تأثیر می‌گذارد. افراد مذهبی از قوانینی پیروی می‌کنند که مردم را به انجام وظایف خود تشویق می‌کند و آنها را از انجام تابوها منع می‌کند. هر چه افراد اعتقادات مذهبی قوی داشته باشند، عواطف مثبت و واکنش‌های مثبت بیشتری نشان می‌دهند و به مشکلات به عنوان یک پدیده مثبت نگاه می‌کنند و با ارتباط متقابل مناسب آن را حل می‌کنند. در نتیجه از رضایت بیشتری برخوردار می‌شوند. نگرش دینی نگرش نظام مند عقاید و اعمال نسبت به امور مقدس است. در پژوهش حاضر به این نتیجه رسیدیم که توبه عاملی است که موجب بخشش شوهر خاطی شده است. در تبیین این یافته باید اذعان داشت که اگر فردی دارای نگرش‌های دینی پایینی باشد، بر اساس توصیه‌های قرآن و کتب و روایات دینی نمی تواند شوهر خطاکار خود را ببخشد. اما با توجه به اظهارات شرکت‌کنندگان در تحقیق حاضر از جمله «توبه کرد و گفت حلال کن و من او را بخشیدم، حلال کردم چون تکرار نکرد و همه پشت سر او نماز خواندند» که حکایت از وجود دارد. نگرش مذهبی در شرکت‌کنندگان در روند بخشش نقش داشته است. همانطور که گفته شد، نگرش مذهبی از جمله عواملی است که بر نگرش زنان خیانت شده تأثیر می‌گذارد.

بر اساس سوال دوم «تغیر روابط زنان خیانت شده با شوهرانشان پس از گذشت شوهر چگونه بود؟» نتایج نشان داد که در این پژوهش، نتایج مربوط به کیفیت رابطه پس از بخشش نشان داد که سه عامل تجارب ناخوشایند پس از بخشش، تجربیات خوشایند پس از گذشت و چالش مستمر برای ترمیم رابطه، مهم و تأثیرگذار بوده است. بخشش همسران به طور کلی از نظر روانشناسی، خیانت زناشویی به مرور زمان از عشق و علاقه زوجین می‌کاهد و گاه به کلی از بین می‌رود و باعث بروز مشکلات روحی و روانی، تداوم روابط سرد و زیر پا گذاشتن عهد می‌شود که با احساس بیگانگی، بی‌علاقگی و بی‌تفاوتی زوجین به یکدیگر و جایگزینی عواطف منفی با احساسات مثبت. زنان شرکت کننده با وجود گذشت همسرانشان و گذشت زمان نتوانسته اند خاطره تلخ خیانت را از ذهن خود پاک کنند یا اثر آن را تعدیل کنند. البته خیانت در زندگی زناشویی موضوع کمی نیست. فرقی نمی کند که به زندگی با همسرتان ادامه دهید یا بعد از خیانت از خانه خارج شوید. در هر صورت اگر این خاطره از ذهن زنان آسیب دیده پاک نشود، آثار منفی برای آنها به جا می‌گذارد. اعتماد به نفس، از دست دادن زندگی فعلی، از دست دادن رویاها به دلیل یادآوری خیانت همسر، احساس گناه، عدم شناخت همسر و از دست دادن فعالیت حرفه ای. یکی دیگر از یافته‌هایی که در این مطالعه به دست آمد، بی میلی جنسی زنان شرکت کننده در این مطالعه بود. چندین مطالعه این یافته را تایید می‌کند. یکی از مسائلی که باعث کاهش کیفیت رابطه مطلوب و تجربه ناخوشایند پس از بخشش در شرکت‌کنندگان زن شده است، احساس ناامنی است. از جمله مواردی که باعث کاهش کیفیت رابطه مساعد و تجربه ناخوشایند پس از بخشش در شرکت‌کنندگان زن شده است، احساس تنفر است. برای این مضمون همانطور که گفته شد 2 مفهوم یا واحد معنایی شناسایی اشتباهات خود در رابطه (درس آموزی) و احساس قدرت و آرامش در نتیجه بخشش شناسایی شد. زنان شرکت کننده در پژوهش حاضر مفهوم عبرت و تجربه از اتفاق تلخی را که با آن مواجه شده اند به عنوان متغیری خوشایند ذکر کرده اند. شرکت کننده شماره یک گفته است که "احساس می‌کنم به خودشناسی رسیده ام و می‌فهمم کارم چه اشکالی دارد." در توضیح این واقعیت که زنانی که شاهد خیانت بوده اند به عنوان یک تجربه به واقعه نگاه می‌کنند، می‌توان ادعا کرد که آنها آگاهانه یا ناآگاهانه به جنبه عبرت گرفتن از خیانتی که دیده اند و از آن آموخته اند، نگاه کرده اند. به دنبال تبدیل تهدیدها به فرصت بوده اند. زیرا بیان شما موجب برکت و ثمرات ارزشمند زندگی می‌شود. استفاده حداکثری از نیروی انسانی و استعدادها و استفاده بهینه از سرمایه‌های زندگی برای شادی مستلزم عبرت گرفتن است. سومین موضوع فرعی که در رابطه با کیفیت رابطه پس از بخشش به دست آمد «چالش مستمر برای ترمیم رابطه» بود. برای این مضمون، همانطور که گفته شد، 3 مفهوم یا واحد معنایی شناسایی شد: توجه و احترام بیشتر به جبران، تلاش برای بازگرداندن اعتماد برای جبران، و به یاد نیاوردن خیانت پس از گذشت. توجه و احترام بیشتر برای جبران خیانت زوجه از سوی شوهرانی که مورد عفو قرار گرفته و پشیمان شده اند، برای جلب بخشش زوجه معمولاً رفتارهایی از جمله رعایت شرایط تعیین شده از سوی زوجه، امتیاز دادن به آنها را شامل می‌شود. برای فرد خیانت شده، تلاش برای بهبود رابطه، جبران، اصلاح رفتار، تلاش برای به دست آوردن قلب زن، تمایل به بازگشت به زندگی، تلاش برای آرام کردن فرد به عنوان خیانت و اطمینان از عدم تکرار اشتباه تلقی می‌شود. از نظر موضوع چالش مربوط به ترمیم رابطه، نتایج نشان داد که به عقیده همسران شرکت کننده، شوهران برای به دست آوردن دل همسران خود دست به فعالیت‌های جبرانی زده اند و در این راستا تلاش کرده اند که برنده شوند. اعتماد همسران خود را به منظور ایجاد روابط صمیمانه. یکی از سازوکارهایی که البته به شوهران خیانتکار هشدار داده می‌شود و با احساس ندامت پس از گذشت از سوی همسران خود برای جبران و کاهش درد و نگرانی همسران خود که معمولاً از آن استفاده می‌شود، تلاش برای فراموشی است. خاطره لحظه خیانت آنها می‌اورند.

چهار عامل کیفیت خوب رابطه، توانایی‌های زنان، فشار روحی وروانی و پیامدهای منفی جدایی و اعتقادات مذهبی در بخشش همسران مهم و تأثیرگذار بوده است. با مقایسه با سایر پژوهشها نتایج این پژوهش به نوعی با برخی پژوهش‌های مشابه (مرسلی و همکاران، 1397؛ مرسلی و همکاران، 1398؛ موتابی و همکاران، 1396؛ منصوری و همکاران، 1393؛ چی، تانگ، ورتینگتون، چان، لی یم ولین، 2017؛ گاندرسون و فراری، 2008) همخوانی دارد.

اولین مضمون فرعی که در رابطه با دلایل بخشش همسران به دست آمد «کیفیت خوب رابطه» بود. یکی از موضوعاتی که برای زنان شرکت کننده در پژوهش حاضر حائز اهمیت بود، وجود پیامدهای منفی طلاق از بعد اجتماعی و خانوادگی و حفظ حرمت و اعتبار خانواده بود که مانع از تصمیم گیری آنها برای جدایی و ماندن در خانواده شد. ارتباط. در روابط متقابل، زوجین رابطه خود را بر اساس سود و زیان ادامه می‌دهند که با توجه به پیامدهای طلاق در جامعه ما، ترجیح فرد خیانت شده این است که فرد خیانت شده را ببخشد و رابطه را ادامه دهد تا از خود، فرزندان و فرزندانشان محافظت کنند. خانواده از پیامدهای طلاق. همچنین از نظر فرهنگی در کشورهای کمتر توسعه یافته ای مانند ایران که فرهنگ سازی مناسبی در خصوص طلاق وجود ندارد، زنان با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کنند. در جوامع مردسالار، طلاق ننگ دختر و خانواده او محسوب می‌شود و برخی از خانواده‌ها پس از طلاق برای حفظ آبروی دختر خود از پذیرش دختر خود سرباز می‌زنند و حتی گاهی تهدید می‌کنند که در صورت طلاق به آنها آسیب می‌رساند. فقر فرهنگی باعث شده است که به زنان مطلقه به عنوان طعمه‌هایی نگاه شود که به راحتی وارد روابط جنسی می‌شوند. همین موضوع باعث شده است که این زنان بیش از دختران مجرد در معرض پیشنهادات بی شرمانه و تهاجم روحی و جسمی قرار گیرند. این موضوع یکی از تلخ ترین پیامدهای طلاق برای زنان مطلقه است و باعث می‌شود در محیط‌های کاری و دوستانه احساس ناامنی کنند. توبه عاملی بود که باعث گذشت شوهر از گناه شد. در تبیین این یافته باید اذعان داشت که اگر فردی دارای نگرش‌های دینی پایینی باشد، بر اساس توصیه‌های قرآن و کتب و روایات دینی نمی تواند شوهر خطاکار خود را ببخشد. نتایج نشان داد که کیفیت رابطه بر سه عامل تجارب ناخوشایند پس از بخشش، تجربیات خوشایند پس از گذشت و چالش مستمر برای ترمیم رابطه در بخشش همسران مهم و تأثیرگذار بوده است.

نخستین محدودیت این پژوهش مربوط به قلمرو مکانی و زمانی مطالعه است. این مطالعه بر روی زنان بعد از خیانت همسر اجرا شد. لذا نمیتوان یافته‌های آن را به سایر اقشار و شهرهای دیگر تعمیم داد. در صورت تعمیم دهی باید جوانب احتیاط صورت گیرد. در این مطالعه یافته‌ها از طریق مصاحبه و به صورت خودگزارش دهی توسط شخص بدست آمده و مشخص نیست نتایج حاصل از مداخلات پژوهشی تا چه اندازه با رفتارهای واقعی در زندگی روزمره مرتبط است. بر اساس این محدودیت‌‌ها میتوان گفت این تحقیق بر روی زنان بعد از خیانت همسر در شهر تهران اجرا شد، پیشنهاد میشود که بر روی درمانگران و سایر افراد که قابلیت اجرا دارد، اجرا شود و با نتایج این تحقیق مقایسه گردد. با توجه به این که این پژوهش بصورت مصاحبه اجرا شده است، لذا جهت کسب نتایج دقیقتر پیشنهاد میشود ارتباط این متغیرها با بهره گیری از سایر روشها (همبستگی، رگرسیون، مدلیابی معادلات ساختاری و...) نیز اجرا شوند. به پژوهشگران پیشنهاد میشود که در آینده مطالعاتی را طرحریزی کنند که تأثیر طرحواره درمانی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و بخشش در کنار متغیرهای مختلف دیگر مانند کیفیت زندگی، رضایت زناشویی، سازگاری زناشویی، تعارض زناشویی و شادکامی در سایر افراد مورد بررسی قرار گیرد تا از این طریق دانش منسجمی در خصوص متغیرهای ذکر شده و روابط این سازه‌‌ها با سایر سازه‌‌ها که قابلیت بیشتری در برنامه‌‌ریزی‌‌های مربوطه دارد، حاصل شود. همچنین پیشنهاد می‌شود، برنامه‌هایی از قبیل سخنرانی، برگزاری کارگاه و جلسات آموزش ویژه درمان به روش‌‌های طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد میتواند اثرگذار باشد. با توجه به اهمیت درمانهای طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در ارتقای بخشش زنان بعد از خیانت همسر، پیشنهاد میشود در رسانه‌‌های آموزشی، اجتماعی و ارتباطی به اصول و تکنیک‌‌های طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد پرداخته شود و به عنوان یک حرکت ملی به آن نگریسته شود تا عموم مردم بخصوص افراد مختلف از جمله مشاوران، روانشناسان و درمانگران، تغییرات لازم را در خود به وجود آورند.

منابع

آسایش، محمدحسن؛ فرحبخش، کیومرث، دلاور، علی و سلیمی بجستانی، حسین (1397). تجارب و واکنش‌های شناختی زنان آسیب دیده از بی وفایی همسر: یک مطالعه پدیدارشناختی. مجله تحقیقات کیفی در علوم سلامت، 7(2)، 229-214.

https://sid.ir/paper/215423/fa

استرنبرگ، رابرت جی (۱۳۹۶). قصّۀ عشق، ترجمۀ علی اصغر بهرامی، چاپ هفتم، تهران: جوانۀ رشد.

اصلانی، خالد؛ امان الهی، عباس؛ دهقانی، مصطفی؛ رجبی، غلامرضا. (۱۳۹۸). اثربخشی زوج درمانی متمرکز بر هیجان مبتنی بر مدل درمان آسیب دلبستگی بر بخشش در زنهای آسیب دیده از خیانت زناشویی، مشاوره روان درمانی خانواده. ۲۶.  144 -160.

https://fcp.uok.ac.ir/article_61447.html#:~:text=DOI.ORG/10.34785/J015.2019.009

افشاری‌کاشانیان، امید.، زهراکار، کیانوش.، محسن‌زاده، فرشاد.، و تاجیک‌اسماعیلی، عزیزالله. (1398). شناسایی عوامل زمینه‌ساز خیانت زناشویی در زنان. فصلنامه علمی پژوهش‌های مشاوره، 71(18)، 154-121.

 http://dx.doi.org/10.29252/jcr.18.71.121

امینی‌ها، آزاده؛ فرح بخش، کیومرث و اسمعیلی، معصومه (1394). تفحص کیفی در واکنش همسران به افشای خیانت زناشویی. مشاوره و روان درمانی خانواده، 5(3)، 92-72.‎ https://sid.ir/paper/512486/fa

بشرپور، سجاد، نریمانی، محمد.، قمری‌گیوی، حسین.، ابولقاسمی، عباس، و مولوی، پرویز. (1390). اثر درمان پردازش شناختی و پردازش مجدد هولوگرافی در کاهش شناخت پس از ضربه در دانش آموزان در معرض تروما. مجله ایرانی روانپزشکی، 4(6)، 144-138.

http://ijps.tums.ac.ir/index.php/ijps/article/view/167

بشرپور، سجاد. (1391). اثربخشی پردازش شناختی بر بهبود علائم پس آسیبی، کیفیت زندگی، عزت‌نفس و رضایت زناشویی زنان مواجه شده باخیانت زناشویی. فصلنامه مشاوره و روان‌درمانی خانواده، 2، ۱۹۳- ۲۰۸.

https://dorl.net/dor/20.1001.1.22516654.1391.2.2.4.1

بهمنش ، فرشته ،رضایی ، ملیحه (۱۳۹۹). تبببن درک و تجربه زنان متاهل از روابط فرازناشویی: یک مطالعه کیفی. سبک زندگی اسلامی با محوریت سلامت. (۲)۴، ۲۷-۱۶. https://sid.ir/paper/412889/fa

توسلی، غلامعباس. (1380 ). نظریه‌های جامعه شناسی. تهران: انتشارات سمت.

جعفری لنگرودی، محمد جعفر. (1380). ترمینولوژی حقوق. تهران: گنج دانش.

حاجیان، بهجت و عنایت، حلیمه. (1394). عوامل مرتبط با اعتماد به عدم خیانت همسر مورد مطالعه: مردان و زنان متأهل شهر اصفهان. جامعه شناسی کاربردی، 26(4)، 86-69.‎

https://dorl.net/dor/20.1001.1.20085745.1394.26.4.4.4

حبیبی‌عسگرآباد، مجتبی.، و حاجی‌حیدری، زهرا. (1394). علل خیانت زناشویی از دیدگاه زوجین مراجعه کننده به دادگاه خانواده، یک مطالعه کیفی. خانواده پژوهی، 42 (11)، 186-165.

https://sid.ir/paper/122542/fa

خادمی، علی و صادقیان، ‌مرجان (1390). بررسی معیارهای همسرگزینی بر حسب ویژگیهای شخصیت در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی یزد در سال 91-90. زن و مطالعات خانواده، 17(5)، 90-67.‎

https://jwsf.tabriz.iau.ir/article_519948.html

دهقانی، مصطفی و اصلانی، خالد (1399). مقایسه اثربخشی زوج‌درمانی مبتنی بر مدل درمان جراحت دلبستگی با زوج درمانی یکپارچه نگر بر بخشش در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی. روانشناسی کاربردی، 2(149)، 171-147.

https://doi.org/10.52547/apsy.14.2.147

خجسته مهر،رضا و ذبیح اله عباس پور (1393). شناسایی دلایل طلاق زنان در گروهای قومی شهرستان اهواز، اولین کنگره ملی روانشناسی خانواده گامی در ترسیم الگوی مطلوب خانواده.

ذال، بهناز.، عرب، علی.، و ثناگوی‌محرر، غلامرضا. (1399). مقایسه اثربخشی آموزش بخشش و آموزش شفقت به خود بر تعارضات زناشویی زنان زخم خورده از خیانت زناشویی. مجله مطالعات ناتوانی، 192(10)، 7-1.

 http://jdisabilstud.org/article-1-2181-fa.html

محسن زاده،فرشاد،محمد نظری،علی؛عارفی،مختار (1390). مطالعه کیفی عوامل نارضایتی زناشویی و اقدام به طلاق (مطالعه موردی شهر کرمانشاه). مطالعات راهبردی زنان. ۵۳. ۴۲-۷.

https://dorl.net/dor/20.1001.1.20082827.1390.14.53.2.8

رفیع پور، فرامرز (1387). آنومی یا آشفتگی اجتماعی: پژوهشی در زمینه پتانسیل آنومی در شهر تهران. تهران: سروش (انتشارات صدا و سیما).

سودانی، منصور.، کریمی، جواد.، مهرابی‌زاده‌هنرمند، مهناز.، نیسی، عبدالکاظم. (1391). اثربخشی زود درمانی هیجان مدار بر کاهش آسیب‌های ناشی از خیانت همسر. تحقیقات علوم رفتاری، 10(4)، 258. https://sid.ir/paper/106473/fa

شعاع کاظمی، مهرانگیز و مؤمنی جاوید، مهرآور (1391). آسیب‌های اجتماعی (نو پدید): با تأکید بر تئوری‌های زیر بنایی و راهکارهای مقابله ای. تهران: انتشارات آوای نور.

عیسی نژاد، امید و بارری، آرزو (1395). پدیدارشناسی روش‌های توجیه خیانت: ساز و یارهای رویارویی با ناهماهنگی‌های شناختی در روابط فرازناشویی. مجله مشاوره و روان درمانی خانواده، 6(2)، 207-189 https://sid.ir/paper/201730/fa

غفرالهی، الهام.، اعتمادی، عذرا.، یوسفی، زهرا.، عابدی، محمدرضا.، و ترکان،‌هاجر. (1399). اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر دلزدگی زناشویی و بخشودگی زنان متأهل عهدشکن مجازی. مجله مطالعات ناتوانی، 10، 189. https://sid.ir/paper/952578/fa

فتحی آشتیانی، علی و احمدی، خدابخش (1383). بررسی ازدواج‌های مؤفق و نامؤفق در بین دانشجویان. دانشور رفتار،  7(11)، 16-9. https://sid.ir/paper/46285/fa

کیخا، ا. (1395). روان شناسی خیانت‌های زناشویی. انتشارات جاودان خرد.

گلسر، ویلیام و گلسر، کارلین (1995). ازدواج بدون شکست. ترجمه صاحبی، علی (1396). تهران: انتشارات سایه سخن.

قاصدی، مسعود. (1398). اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در زنان آسیب دیده از خیانت همسر بر تنظیم هیجانی، بخشش و صمیمت زناشویی. مجله روان شناسی اجتماعی، 52(13)،50-41.

https://dorl.net/dor/20.1001.1.23455098.1398.7.52.5.5

محمودی، غلامرضا و حافظ الکتب، لیلی (1389). رابطه سبک‌های عشق ورزی و رضایتمندی زناشویی. تحقیقات روانشناختی، 6(2)، 114-101. https://sid.ir/paper/452686/fa

مرادی، آسیه.، یزدانبخش، کامران.، و بساطی، آزیتا. (1395). پیش بینی تعارض زناشویی براساس روان بنه‌ها، سبک‌های دلبستگی و بخشودگی. مجله علوم روانشناختی، 15(60)، 531-518.

http://dorl.net/dor/20.1001.1.17357462.1395.15.60.7.5

مرسلی، زهرا؛ موتابی، فرشته و صادقی، منصوره‌السادات (1398). بخشودگی‌خیانت و عوامل مؤثر بر آن. مجله رویش روانشناسی، 4(8)، 184-177. http://dorl.net/dor/20.1001.1.2383353.1398.8.4.15.7

مطهری، مرتضی (1371). تعلیم و تربیت در اسلام. تهران: انتشارات نوروزی.

هوشمندی، رودابه.، احمدی، خدابخش.، و کیامنش، علیرضا. (1398). تحلیلی بر علل تعارضات زناشویی در دو دهه اخیر (یک مرور نظامند). علم روانشناختی، 18(73)، 813-801.

http://dorl.net/dor/20.1001.1.17357462.1398.18.79.8.5

طباطبایی ندوشن، سیده مریم (139۱).رسانه ملی و مهارت‌های ارتباطی همسران. رسانه و خانواده، 1. ۹۴-۱۱۲.

https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/90056

 

Alipour, S., Ezazi Bojnourdi, E., Honarmand Dorbadam, M., Moosavi, S., & DashtBozorgi, Z. (2018). Effectiveness of Imago Therapy Training on perspective taking and forgiveness in females damaged by marital infidelity. Journal of Health Promotion Management, 6(6), 46-52. http://jhpm.ir/article-1-775-en.html

Al-Samkari, H., van Beers, E. J., Morton, D. H., Eber, S. W., Chonat, S., Kuo, K. H., & Grace, R. F. (2022). Health-related quality of life and fatigue in children and adults with pyruvate kinase deficiency. BloodAdvances,6(6),1844-1853. https://doi.org/10.1182/bloodadvances.2021004675

Asselmann, E., & Specht, J. (2023). Baby bliss: Longitudinal evidence for set-point theory around childbirth for cognitive and affective well-being. Emotion. https://psycnet.apa.org/doi/10.1037/emo0001217

Beltrán-Morillas, A. M., Valor-Segura, I., & Expósito, F. (2019). Unforgiveness motivations in romantic relationships experiencing infidelity: negative affect and anxious attachment to the partner as predictors. Frontiers in Psychology, 10, 434. https://psycnet.apa.org/doi/10.3389/fpsyg.2019.00434

Bendixen, M., Kennair, L. E. O., & Grøntvedt, T. V. (2018). Forgiving the unforgivable: Couples’ forgiveness and expected forgiveness of emotional and sexual infidelity from an error management theory perspective. Evolutionary Behavioral Sciences, 12(4), 322. https://psycnet.apa.org/doi/10.1037/ebs0000110

Brimhall, A., Wampler, K., & Kimball, T. (2008). Learning from the past, altering the future: A tentative theory of the effect of past relationships on couples who remarry. Family process, 47(3), 373-387. https://psycnet.apa.org/doi/10.1111/j.1545-5300.2008.00259.x

Chi, P., Tang, Y., Worthington, E. L., Chan, C. L., Lam, D. O., & Lin, X. (2019). Intrapersonal and interpersonal facilitators of forgiveness following spousal infidelity: A stress and coping perspective. Journal of clinical psychology, 75(10), 1896-1915. https://doi.org/10.1002/jclp.22825

Ducharme, J. K., & Kollar, M. M. (2012). Does the “marriage benefit” extend to same-sex union? Evidence from a sample of married lesbian couples in Massachusetts. Journal of homosexuality, 59(4), 580-591. https://doi.org/10.7895%2Fijadr.267

Fife, S. T., Weeks, G. R., & Stellberg‐Filbert, J. (2013). Facilitating forgiveness in the treatment of infidelity: An interpersonal model. Journa l of Family Therapy, 35(4), 343-367. https://doi.org/10.1111/j.1467-6427.2011.00561.x

Fuchshuber, J., Hiebler-Ragger, M., Kresse, A., Kapfhammer, H.-P., & Unterrainer, H. F. (2019). The influence of attachment styles and personality organization on emotional functioning after childhood trauma. Frontiers in Psychiatry, 10, Article 643. https://doi.org/10.3389%2Ffpsyt.2019.00643

Girard A, Connor JJ, Woolley SR. An Exploratory Study of the Role of Infidelity Typologies in Predicting Attachment Anxiety and Avoidance. J Marital Fam Ther. 2020 Jan;46(1):124-134. https://doi.org/10.1111/jmft.12371

Hallich, O. (2022). The Dark Side of Forgiveness. In Conflict and Resolution: The Ethics of Forgiveness, Revenge, and Punishment (pp. 165-187). http://dx.doi.org/10.1080/17400201.2023.2193010

Hawkins, A. J., Willoughby, B. J., & Doherty, W. J. (2012). Reasons for divorce and openness to marital reconciliation. Journal of Divorce & Remarriage, 53(6), 453-463. https://psycnet.apa.org/doi/10.1080/10502556.2012.682898

Hendricks, J. J., Chelladurai, J. M., Marks, L. D., Dollahite, D. C., Kelley, H. H., & Rose, A. H. (2022). Exploring personal and relational motivations and processes of forgiveness in religious families. Family Relations. http://dx.doi.org/10.1111/fare.12733

Holt R, Kornhaber R, Kwiet J, Rogers V, Shaw J, Law McLean L. Insecure adult attachment style is associated with elevated psychological symptoms in early adjustment to sever burn: A cross sectional study. https://doi.org/10.1016/j.burns.2019.03.011

Lasmiyatun, E., Firmanilah, F. F., & Putra, H. (2021). Forgiveness of a husband to a wife who commits an affair. European Journal of Psychological Research, 8(2). https://doi.org/10.24854/jpu68

Lavin R, Bucci S, Varese F, Berry K. The relationship between insecure attachment and paranoia in psychosis: A systematic literature review. Br J Clin Psychol. 2020 Mar;59(1):39-65. https://doi.org/10.1111/bjc.12231

Li M, Mobley WH, Kelly A. Linking personality to cultural intelligence: an interactive effect of openness and agreeableness. Personality and Individual Differences. 2016; 89:105-10. https://doi.org/10.1016/j.paid.2015.09.050

Li X, Zhou N, Fang X, & Cao H. Marital conflict resolution and marital reflection in Chinese marriage: Integrating variable – centered and person- centered approaches. Marriage &Family Review 2020;56(4):369-389. http://dx.doi.org/10.1080/01494929.2020.1712575

Lim BH, Hodges MA, & Lilly MM. The differential effects of insecure attachment on post-traumatic stress: A systematic review of external findings and explanatory mechanisms. Trauma, Violence, &Abuse2020;21(5). https://doi.org/10.1177/1524838018815136

Mahdyzadeh, F., & Darekordi, A. (2020). The relationship between early maladaptive schemas and attitude to meta - marriage relationships with mediating dimensions of mindfulness in order to present the model. Journal of Psychological Sciences, 19(87), 383-389. https://doi.org/10.29252/psychosci.19.87.383

Mason, C., & Dougherty, M. (2022). Is forgiveness openness to reconciliation?. Inquiry, 1-9. https://doi.org/10.1080/0020174X.2022.2080108

Ma, H. K. (2012). Social competence as a positive youth development construct: a conceptual review. Scientific World Journal, 12(3): 867- 874. https://doi.org/10.1100/2012/287472

Mikulincer, M., & Shaver, P. R. (2019). Attachment orientations and emotion regulation. Current Opinion in Psychology, 25, 6-10. https://psycnet.apa.org/doi/10.1016/j.copsyc.2018.02.006

  1. Mikulincer et al. (2003). The attachment behavioral system in adulthood: activation, psychodynamics, and interpersonal processes. https://psycnet.apa.org/doi/10.1016/S0065-2601(03)01002-5

Nikpour, F., Khalatbari, J., Rezaee, O., & Jomehri, F. (2021). The comparing effectiveness of schema therapy and acceptance/commitment therapy on forgiveness among divorced women. Journal of Psychological Sciences, 20(100), 597-607. http://psychologicalscience.ir/article-1-983-en.html

Parker, M. L., & Campbell, K. (2017). Infidelity and attachment: The moderating role of race/ethnicity. Contemporary Family Therapy, 39, 172-183. https://link.springer.com/article/10.1007/s10591-017-9415-0

Parke, R. D., & Ladd, G. W. (2016). Family-peer relationships. Modes of linkage. https://www.amazon.com/Family-Peer-Relationships-Ross-D-Parke/dp/1138649260

Peluso, P. R. (2007). Infidelity: A practitioner’s guide to working with couples in crisis. Routledge publisher. https://www.amazon.com/Infidelity-Practitioners-Working-Routledge-Counseling/dp/0415953901

Raftar Aliabadi MR, & Shareh H.(2022). Mindfulness-based schema therapy and forgiveness therapy among women affected by infidelity: A randomized clinical trial. Psychotherapy Research; 32(1): https://doi.org/10.1080/10503307.2021.1913294

Sternberg, R. J. (1986). A triangular theory of love. Psychological review, 93(2), 119. https://psycnet.apa.org/doi/10.1037/0033-295X.93.2.119

 

|||

 

.[1] دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه بین‌المللی ارس وابسته به دانشگاه تهران، تهران، ایران.

[2]. نویسنده مسئول: استادیار، روانشناسی تربیتی و مشاوره، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.

Javaheri.m@ut.ac.ir 

[3] .استادیار، گروه مشاوره، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران، ایران.

[4]. Colaizzi

 

 

 

 

 

 

[5]. Infidelity

[6]. Parker, M. L.

[7]. Campel, K.

[8]. Wong, P.

[9]. Asselmann, E.

[10]. Specht, J.

[11]. Al-Samkari, H.

[12]. Van Beers, E.J.

[13]. Morton, D.H.

[14]. Beltrán-Morillas, A.M.

[15]. Valor-Segura, I.

[16]. Expósito, F.

[17]. Nikpour, F.

[18]. Khalatbari, J.

[19]. Rezaee, O.

[20]. Giard, A.

[21]. Connor, JJ.

[22]. Wooley, SR.

[23]. Mikulincer, M.

[24]. Shavar, PR.

[25]. Fuchshuber, J.

[26]. Holt, R.

[27]. Lim, BH.

[28]. Lavin, R.

[29]. Marital infidelity

[30]. Fife, S. T.

[31]. Peluso, P.R.

[32]. forgiveness

[33]. Bendixen, M.

[34]. Kennair, L.E.O.

[35]. Grøntvedt, T.V.

[36]. Mason, C.

[37]. Dougherty, M.

[38]. Hendricks, J.J.

[39]. Chelladurai, J.M.

[40]. Marks, L.D.

[41]. Lasmiyatun, E.

[42]. Firmanilah, F.F.

[43]. Putra, H.

[44]. Dependability

[45]. Transferability

[46]. Audit

[47]. Member Check

[48]. Purposive Sampling

[49]. Sternberg, R, J.

[50]. Park, R.D.

[51]. Ladd, G.W.

Smiley face

  1. آسایش، محمدحسن؛ فرحبخش، کیومرث، دلاور، علی و سلیمی بجستانی، حسین (1397). تجارب و واکنش های شناختی زنان آسیب دیده از بی وفایی همسر: یک مطالعه پدیدارشناختی. مجله تحقیقات کیفی در علوم سلامت، 7(2)، 229-214.

    https://sid.ir/paper/215423/fa

    استرنبرگ، رابرت جی (۱۳۹۶). قصّۀ عشق، ترجمۀ علی اصغر بهرامی، چاپ هفتم، تهران: جوانۀ رشد.

    اصلانی، خالد؛ امان الهی، عباس؛ دهقانی، مصطفی؛ رجبی، غلامرضا. (۱۳۹۸). اثربخشی زوج درمانی متمرکز بر هیجان مبتنی بر مدل درمان آسیب دلبستگی بر بخشش در زنهای آسیب دیده از خیانت زناشویی، مشاوره روان درمانی خانواده. ۲۶.  144 -160. https://fcp.uok.ac.ir/article_61447.html#:~:text=DOI.ORG/10.34785/J015.2019.009

    افشاری‌کاشانیان، امید.، زهراکار، کیانوش.، محسن‌زاده، فرشاد.، و تاجیک‌اسماعیلی، عزیزالله. (1398). شناسایی عوامل زمینه‌ساز خیانت زناشویی در زنان. فصلنامه علمی پژوهش‌های مشاوره، 71(18)، 154-121. http://dx.doi.org/10.29252/jcr.18.71.121

    امینی‌ها، آزاده؛ فرح بخش، کیومرث و اسمعیلی، معصومه (1394). تفحص کیفی در واکنش همسران به افشای خیانت زناشویی. مشاوره و روان درمانی خانواده، 5(3)، 92-72.‎ https://sid.ir/paper/512486/fa

    بشرپور، سجاد، نریمانی، محمد.، قمری‌گیوی، حسین.، ابولقاسمی، عباس، و مولوی، پرویز. (1390). اثر درمان پردازش شناختی و پردازش مجدد هولوگرافی در کاهش شناخت پس از ضربه در دانش آموزان در معرض تروما. مجله ایرانی روانپزشکی، 4(6)، 144-138. http://ijps.tums.ac.ir/index.php/ijps/article/view/167

    بشرپور، سجاد. (1391). اثربخشی پردازش شناختی بر بهبود علائم پس آسیبی، کیفیت زندگی، عزت‌نفس و رضایت زناشویی زنان مواجه شده باخیانت زناشویی. فصلنامه مشاوره و روان‌درمانی خانواده، 2، ۱۹۳- ۲۰۸. https://dorl.net/dor/20.1001.1.22516654.1391.2.2.4.1

    بهمنش ، فرشته ،رضایی ، ملیحه (۱۳۹۹). تبببن درک و تجربه زنان متاهل از روابط فرازناشویی: یک مطالعه کیفی. سبک زندگی اسلامی با محوریت سلامت. (۲)۴، ۲۷-۱۶. https://sid.ir/paper/412889/fa

     

     

     

    توسلی، غلامعباس. (1380 ). نظریه های جامعه شناسی. تهران: انتشارات سمت.

    جعفری لنگرودی، محمد جعفر. (1380). ترمینولوژی حقوق. تهران: گنج دانش.

    حاجیان، بهجت و عنایت، حلیمه. (1394). عوامل مرتبط با اعتماد به عدم خیانت همسر مورد مطالعه: مردان و زنان متأهل شهر اصفهان. جامعه شناسی کاربردی، 26(4)، 86-69.‎ https://dorl.net/dor/20.1001.1.20085745.1394.26.4.4.4

    حبیبی‌عسگرآباد، مجتبی.، و حاجی‌حیدری، زهرا. (1394). علل خیانت زناشویی از دیدگاه زوجین مراجعه کننده به دادگاه خانواده، یک مطالعه کیفی. خانواده پژوهی، 42 (11)، 186-165. https://sid.ir/paper/122542/fa

    خادمی، علی و صادقیان، ‌مرجان (1390). بررسی معیارهای همسرگزینی بر حسب ویژگیهای شخصیت در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی یزد در سال 91-90. زن و مطالعات خانواده، 17(5)، 90-67.‎ https://jwsf.tabriz.iau.ir/article_519948.html

    دهقانی، مصطفی و اصلانی، خالد (1399). مقایسه اثربخشی زوج‌درمانی مبتنی بر مدل درمان جراحت دلبستگی با زوج درمانی یکپارچه نگر بر بخشش در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی. روانشناسی کاربردی، 2(149)، 171-147. https://doi.org/10.52547/apsy.14.2.147

    خجسته مهر،رضا و ذبیح اله عباس پور (1393). شناسایی دلایل طلاق زنان در گروهای قومی شهرستان اهواز، اولین کنگره ملی روانشناسی خانواده گامی در ترسیم الگوی مطلوب خانواده.

    ذال، بهناز.، عرب، علی.، و ثناگوی‌محرر، غلامرضا. (1399). مقایسه اثربخشی آموزش بخشش و آموزش شفقت به خود بر تعارضات زناشویی زنان زخم خورده از خیانت زناشویی. مجله مطالعات ناتوانی، 192(10)، 7-1. http://jdisabilstud.org/article-1-2181-fa.html

    محسن زاده،فرشاد،محمد نظری،علی؛عارفی،مختار (1390). مطالعه کیفی عوامل نارضایتی زناشویی و اقدام به طلاق (مطالعه موردی شهر کرمانشاه). مطالعات راهبردی زنان. ۵۳. ۴۲-۷. https://dorl.net/dor/20.1001.1.20082827.1390.14.53.2.8

    رفیع پور، فرامرز (1387). آنومی یا آشفتگی اجتماعی: پژوهشی در زمینه پتانسیل آنومی در شهر تهران. تهران: سروش (انتشارات صدا و سیما).

    سودانی، منصور.، کریمی، جواد.، مهرابی‌زاده‌هنرمند، مهناز.، نیسی، عبدالکاظم. (1391). اثربخشی زود درمانی هیجان مدار بر کاهش آسیب های ناشی از خیانت همسر. تحقیقات علوم رفتاری، 10(4)، 258. https://sid.ir/paper/106473/fa

    شعاع کاظمی، مهرانگیز و مؤمنی جاوید، مهرآور (1391). آسیب های اجتماعی (نو پدید): با تأکید بر تئوری های زیر بنایی و راهکارهای مقابله ای. تهران: انتشارات آوای نور.

    عیسی نژاد، امید و بارری، آرزو (1395). پدیدارشناسی روش‌های توجیه خیانت: ساز و یارهای رویارویی با ناهماهنگی‌های شناختی در روابط فرازناشویی. مجله مشاوره و روان درمانی خانواده، 6(2)، 207-189 https://sid.ir/paper/201730/fa

    غفرالهی، الهام.، اعتمادی، عذرا.، یوسفی، زهرا.، عابدی، محمدرضا.، و ترکان، هاجر. (1399). اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر دلزدگی زناشویی و بخشودگی زنان متأهل عهدشکن مجازی. مجله مطالعات ناتوانی، 10، 189. https://sid.ir/paper/952578/fa

    فتحی آشتیانی، علی و احمدی، خدابخش (1383). بررسی ازدواج های مؤفق و نامؤفق در بین دانشجویان. دانشور رفتار،  7(11)، 16-9. https://sid.ir/paper/46285/fa

    کیخا، ا. (1395). روان شناسی خیانت‌های زناشویی. انتشارات جاودان خرد.

    گلسر، ویلیام و گلسر، کارلین (1995). ازدواج بدون شکست. ترجمه صاحبی، علی (1396). تهران: انتشارات سایه سخن.

    قاصدی، مسعود. (1398). اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در زنان آسیب دیده از خیانت همسر بر تنظیم هیجانی، بخشش و صمیمت زناشویی. مجله روان شناسی اجتماعی، 52(13)،50-41. https://dorl.net/dor/20.1001.1.23455098.1398.7.52.5.5

    محمودی، غلامرضا و حافظ الکتب، لیلی (1389). رابطه سبک های عشق ورزی و رضایتمندی زناشویی. تحقیقات روانشناختی، 6(2)، 114-101. https://sid.ir/paper/452686/fa

    مرادی، آسیه.، یزدانبخش، کامران.، و بساطی، آزیتا. (1395). پیش بینی تعارض زناشویی براساس روان بنه‌ها، سبک‌های دلبستگی و بخشودگی. مجله علوم روانشناختی، 15(60)، 531-518. http://dorl.net/dor/20.1001.1.17357462.1395.15.60.7.5

    مرسلی، زهرا؛ موتابی، فرشته و صادقی، منصوره‌السادات (1398). بخشودگی‌خیانت و عوامل مؤثر بر آن. مجله رویش روانشناسی، 4(8)، 184-177. http://dorl.net/dor/20.1001.1.2383353.1398.8.4.15.7

    مطهری، مرتضی (1371). تعلیم و تربیت در اسلام. تهران: انتشارات نوروزی.

    هوشمندی، رودابه.، احمدی، خدابخش.، و کیامنش، علیرضا. (1398). تحلیلی بر علل تعارضات زناشویی در دو دهه اخیر (یک مرور نظامند). علم روانشناختی، 18(73)، 813-801. http://dorl.net/dor/20.1001.1.17357462.1398.18.79.8.5

    طباطبایی ندوشن، سیده مریم (139۱).رسانه ملی و مهارت‌های ارتباطی همسران. رسانه و خانواده، 1. ۹۴-۱۱۲. https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/90056

    Alipour, S., Ezazi Bojnourdi, E., Honarmand Dorbadam, M., Moosavi, S., & DashtBozorgi, Z. (2018). Effectiveness of Imago Therapy Training on perspective taking and forgiveness in females damaged by marital infidelity. Journal of Health Promotion Management, 6(6), 46-52. http://jhpm.ir/article-1-775-en.html

    Al-Samkari, H., van Beers, E. J., Morton, D. H., Eber, S. W., Chonat, S., Kuo, K. H., & Grace, R. F. (2022). Health-related quality of life and fatigue in children and adults with pyruvate kinase deficiency. BloodAdvances,6(6),1844-1853. https://doi.org/10.1182/bloodadvances.2021004675

    Asselmann, E., & Specht, J. (2023). Baby bliss: Longitudinal evidence for set-point theory around childbirth for cognitive and affective well-being. Emotion. https://psycnet.apa.org/doi/10.1037/emo0001217

    Beltrán-Morillas, A. M., Valor-Segura, I., & Expósito, F. (2019). Unforgiveness motivations in romantic relationships experiencing infidelity: negative affect and anxious attachment to the partner as predictors. Frontiers in Psychology, 10, 434. https://psycnet.apa.org/doi/10.3389/fpsyg.2019.00434

    Bendixen, M., Kennair, L. E. O., & Grøntvedt, T. V. (2018). Forgiving the unforgivable: Couples’ forgiveness and expected forgiveness of emotional and sexual infidelity from an error management theory perspective. Evolutionary Behavioral Sciences, 12(4), 322. https://psycnet.apa.org/doi/10.1037/ebs0000110

    Brimhall, A., Wampler, K., & Kimball, T. (2008). Learning from the past, altering the future: A tentative theory of the effect of past relationships on couples who remarry. Family process, 47(3), 373-387. https://psycnet.apa.org/doi/10.1111/j.1545-5300.2008.00259.x

    Chi, P., Tang, Y., Worthington, E. L., Chan, C. L., Lam, D. O., & Lin, X. (2019). Intrapersonal and interpersonal facilitators of forgiveness following spousal infidelity: A stress and coping perspective. Journal of clinical psychology, 75(10), 1896-1915. https://doi.org/10.1002/jclp.22825

    Ducharme, J. K., & Kollar, M. M. (2012). Does the “marriage benefit” extend to same-sex union? Evidence from a sample of married lesbian couples in Massachusetts. Journal of homosexuality, 59(4), 580-591. https://doi.org/10.7895%2Fijadr.267

    Fife, S. T., Weeks, G. R., & Stellberg‐Filbert, J. (2013). Facilitating forgiveness in the treatment of infidelity: An interpersonal model. Journa l of Family Therapy, 35(4), 343-367. https://doi.org/10.1111/j.1467-6427.2011.00561.x

    Fuchshuber, J., Hiebler-Ragger, M., Kresse, A., Kapfhammer, H.-P., & Unterrainer, H. F. (2019). The influence of attachment styles and personality organization on emotional functioning after childhood trauma. Frontiers in Psychiatry, 10, Article 643. https://doi.org/10.3389%2Ffpsyt.2019.00643

    Girard A, Connor JJ, Woolley SR. An Exploratory Study of the Role of Infidelity Typologies in Predicting Attachment Anxiety and Avoidance. J Marital Fam Ther. 2020 Jan;46(1):124-134. https://doi.org/10.1111/jmft.12371

    Hallich, O. (2022). The Dark Side of Forgiveness. In Conflict and Resolution: The Ethics of Forgiveness, Revenge, and Punishment (pp. 165-187). http://dx.doi.org/10.1080/17400201.2023.2193010

    Hawkins, A. J., Willoughby, B. J., & Doherty, W. J. (2012). Reasons for divorce and openness to marital reconciliation. Journal of Divorce & Remarriage, 53(6), 453-463. https://psycnet.apa.org/doi/10.1080/10502556.2012.682898

    Hendricks, J. J., Chelladurai, J. M., Marks, L. D., Dollahite, D. C., Kelley, H. H., & Rose, A. H. (2022). Exploring personal and relational motivations and processes of forgiveness in religious families. Family Relations. http://dx.doi.org/10.1111/fare.12733

    Holt R, Kornhaber R, Kwiet J, Rogers V, Shaw J, Law McLean L. Insecure adult attachment style is associated with elevated psychological symptoms in early adjustment to sever burn: A cross sectional study. https://doi.org/10.1016/j.burns.2019.03.011

    Lasmiyatun, E., Firmanilah, F. F., & Putra, H. (2021). Forgiveness of a husband to a wife who commits an affair. European Journal of Psychological Research, 8(2). https://doi.org/10.24854/jpu68

    Lavin R, Bucci S, Varese F, Berry K. The relationship between insecure attachment and paranoia in psychosis: A systematic literature review. Br J Clin Psychol. 2020 Mar;59(1):39-65. https://doi.org/10.1111/bjc.12231

    Li M, Mobley WH, Kelly A. Linking personality to cultural intelligence: an interactive effect of openness and agreeableness. Personality and Individual Differences. 2016; 89:105-10. https://doi.org/10.1016/j.paid.2015.09.050

    Li X, Zhou N, Fang X, & Cao H. Marital conflict resolution and marital reflection in Chinese marriage: Integrating variable – centered and person- centered approaches. Marriage &Family Review 2020;56(4):369-389. http://dx.doi.org/10.1080/01494929.2020.1712575

    Lim BH, Hodges MA, & Lilly MM. The differential effects of insecure attachment on post-traumatic stress: A systematic review of external findings and explanatory mechanisms. Trauma, Violence, &Abuse2020;21(5). https://doi.org/10.1177/1524838018815136

    Mahdyzadeh, F., & Darekordi, A. (2020). The relationship between early maladaptive schemas and attitude to meta - marriage relationships with mediating dimensions of mindfulness in order to present the model. Journal of Psychological Sciences, 19(87), 383-389. https://doi.org/10.29252/psychosci.19.87.383

    Mason, C., & Dougherty, M. (2022). Is forgiveness openness to reconciliation?. Inquiry, 1-9. https://doi.org/10.1080/0020174X.2022.2080108

    Ma, H. K. (2012). Social competence as a positive youth development construct: a conceptual review. Scientific World Journal, 12(3): 867- 874. https://doi.org/10.1100/2012/287472

    Mikulincer, M., & Shaver, P. R. (2019). Attachment orientations and emotion regulation. Current Opinion in Psychology, 25, 6-10. https://psycnet.apa.org/doi/10.1016/j.copsyc.2018.02.006

    1. Mikulincer et al. (2003). The attachment behavioral system in adulthood: activation, psychodynamics, and interpersonal processes. https://psycnet.apa.org/doi/10.1016/S0065-2601(03)01002-5

    Nikpour, F., Khalatbari, J., Rezaee, O., & Jomehri, F. (2021). The comparing effectiveness of schema therapy and acceptance/commitment therapy on forgiveness among divorced women. Journal of Psychological Sciences, 20(100), 597-607. http://psychologicalscience.ir/article-1-983-en.html

    Parker, M. L., & Campbell, K. (2017). Infidelity and attachment: The moderating role of race/ethnicity. Contemporary Family Therapy39, 172-183. https://link.springer.com/article/10.1007/s10591-017-9415-0

    Parke, R. D., & Ladd, G. W. (2016). Family-peer relationships. Modes of linkage. https://www.amazon.com/Family-Peer-Relationships-Ross-D-Parke/dp/1138649260

    Peluso, P. R. (2007). Infidelity: A practitioner’s guide to working with couples in crisis. Routledge publisher. https://www.amazon.com/Infidelity-Practitioners-Working-Routledge-Counseling/dp/0415953901

    Raftar Aliabadi MR, & Shareh H.(2022). Mindfulness-based schema therapy and forgiveness therapy among women affected by infidelity: A randomized clinical trial. Psychotherapy Research; 32(1): https://doi.org/10.1080/10503307.2021.1913294

    Sternberg, R. J. (1986). A triangular theory of love. Psychological review, 93(2), 119. https://psycnet.apa.org/doi/10.1037/0033-295X.93.2.119

Volume 19, Issue 68 - Serial Number 68
Autumn 2024
October 2024
Pages 139-168
  • Receive Date: 27 April 2023
  • Revise Date: 10 January 2024
  • Accept Date: 12 February 2024
  • Publish Date: 22 September 2024