Marital compatibility predictors and implications in couples satisfied with married life

Document Type : Original Article

Authors

1 Refah University، Tehran، Iran

2 counseling،faculty of psychology and education sciences،allameh tabataba'i university،tehran ،iran

Abstract

Compatibility and satisfaction in married life play an essential role in the physical and mental health of couples and provide the basis for growth for all family members.The aim of this study was to identify the predictor and implications of marital adjusnent in couples satisfied with life with a qualitative apprcach and based on the grounded theory for this parpose 14 participants were selected by purposive sampling method and until the theoretical saturation was achieved were studied in depth semi-struc tured interview.Analysis of the in terviews led to the identification 73 open code 15 selective code and 3 axial code the causal conditions were the main family and cultural and social teaching.Desirable personality traits،learn from intergenerational and interpersonal experiences،forming a pair system، optimal parenting system and communication with the main family were obtained as intervening conditions .The strategies used by the couple were the nature of compensation،the use of support resources،relationship adaptability rational support and rational approach.Finally personal satis faction couple satisfaction pararenting sotisfaction and family satisfaction were identified as the consequences of marital adjustment.Therefore the finding s of this study can be effective in providing appropriate information and interventions to increase couples adjustment and satisfaction.

Keywords


 

 

پیشایندها و پیامدهای سازگاری زناشویی در زوجین راضی از زندگی زناشویی

 

جواد خدادادی سنگده [1]    | ثمین راست‌گفتار [2]

 

 

چکیده

سازگاری و رضایت در زندگی زناشویی نقش اساسی در سلامت جسمی و روانی زوجین دارد و زمینه رشد را برای همه اعضای خانواده فراهم می‌آورد.

این پژوهش با هدف شناسایی پیشایندها و پیامدهای سازگاری زناشویی در زوجین راضی از زندگی، با روش کیفی و با استفاده از رهیافت داده بنیاد بر اساس الگوی اشتراوس و کوربین انجام شد. بدین منظور از زوجین تهرانی دارای حداقل یک فرزند 14 نفر(زن و مرد) به روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند و تا حصول اشباع نظری و با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند مورد مطالعه قرار گرفتند. تحلیل مصاحبه‌ها به شناسایی 73کد باز، 15کد انتخابی و 3 کد محوری منتهی شد. شرایط علی عبارت بود از خانواده اصلی و آموزه‌های فرهنگی- اجتماعی. ویژگی‌های مطلوب شخصیتی، یادگیری از تجارب بین‌نسلی و بین‌فردی، شکل‌دهی سیستم زوجی، سیستم والدگری مطلوب و ارتباط با خانواده اصلی به عنوان شرایط مداخله‌گر بدست آمدند. راهبردهای مورد استفاده زوج‌ها عبارت بود از منش جبران، استفاده از منابع حمایتی، انطباق پذیری با رابطه، حمایت‌گری منطقی و برخورد منطقی. در نهایت، رضایتمندی شخصی، رضایتمندی زوجی، رضایتمندی والدگری و رضایتمندی خانوادگی به عنوان پیامدهای سازگاری زناشویی شناسایی شدند. با توجه به نتایج بدست آمده، یافته‌های این پژوهش می‌تواند در ارائه اطلاعات، آموزش به زوجین و مداخلات مشاوره‌ای جهت افزایش سازگاری و رضایت زوجین موثر واقع شود.

کلیدواژه‌ها: سازگاری زناشویی، زوجین راضی از زندگی زناشویی، داده بنیاد، پیامد، پیشایند.

 

مقدمه و بیان مسئله

ازدواج اولین و مهم‌ترین مرحله چرخه زندگی خانوادگی است که طی آن انتخاب همسر صورت می‌گیرد و موفقیت فرد در سایر مراحل زندگی به موفقیت در این مرحله بستگی دارد(نیتزل و هریس[3]، 2018). ازدواج به‌عنوان مهم‌ترین مرحله از زندگی بشر در نظر گرفته شده است که حمایت عاطفی و اجتماعی از این طریق به‌دست می‌آید و بر سلامت فیزیکی، معنوی و اجتماعی زوج‌ها تاثیرگذار است(کالکان و ارسانلی[4]، 2018). مطالعات مرتبط با زوجین و رضایتمندی نیز حاکی از این است که مشکلات ازدواج به سایر بخش‌های زندگی افراد نیز تسری می‌یابد؛ به‌عبارت دیگر چنین به‌نظر می‌رسد که رضایت از ازدواج و رضایتمندی متغیرهایی هستند که بر کیفیت زندگی، به‌طور مستقیم و غیرمستقیم اثر می‌گذارند (کساپوغلو و یبنیگول[5]، 2018).

با در نظر گیری اهمیت و ارزشی که زندگی زناشویی برای همسران، فرزندان و جامعه دارد، باید توجه نمود که عوامل متعددی بر شکست و موفقیت آن تاثیر گذار است. یکی از این عوامل، سازگاری میان زوجین است. سازگاری زناشویی[6] با توجه به اهمیت نهاد خانواده در جوامع امروزی، ارتباط آن با کیفیت زندگی و تاثیرگذاری بر جنبه‌های مختلف از جمله سلامتی جسمی و روانی از دهه 1990 مورد توجه قرار گرفته است. سازگاری زناشویی فرآیندی است که در طول زندگی زوجین به وجود می‌آید و لازمه‌ی پیدایش آن، انطباق سلیقه‌ها، شناخت صفات طرفین، وضع قوانین رفتاری و شکل‌گیری الگوهای مناسب است(لاک و والاس[7]، 1986؛ به نقل از کاوه فارسانی، 1394). این مفهوم چه در بعد فردی و چه در بعد اجتماعی امری با اهمیت است. اهمیت آن در بعد فردی، از آن جهت است که اگر یک زوج در روابطشان با یکدیگر نتوانند به توافق و در نتیجه سازگاری برسند، عملکردهای خانواده مختل خواهد شد. در بعد اجتماعی نیز، اگر خانواده دچار آسیب شود، بر کل جامعه موثر است و سلامت جامعه را با بحران روبرو خواهد ساخت (معین و همکاران، 1400).

از منظر روانشناسی، سازگاری زناشویی حالتی است که در آن یک احساس کلی از رضایت و شادکامی در زن و شوهر نسبت به ازدواج و یکدیگر وجود دارد (دارگوت و کیسا[8]، 2018، به نقل از عمرانی، 1398). این مفهوم یک روند پیوسته و در حال تغییراست (منیام و جونیور[9]، 2014). سازگاری در یک رابطه، یکی از همبسته‌های مهم رضایت از زندگی به‌حساب می‌آید. پژوهش‌های امدادی و همکاران(1398) نشان می‌دهد که سازگاری زناشویی و رضایت از زندگی طی سالیانی که از ازدواج افراد می‌گذرد همچنان همبستر باقی می‌مانند، از طرف دیگر سازگاری زناشویی هر یک از زوج می‌تواند باعث افزایش رضایت از زندگی دیگری ‌شود(به، ویسمن و یو بلاکر[10]، 2013، بشارت و رفیع زاده، 1395).

رضایت زناشویی از سازه‌های زیر بنایی و مهم در پژوهش‌های بنیادی رابطه‌ای و مطالعات درمانی در حوزه خانواده محسوب می‌شود و عنصر حیاتی برای زندگی مشترک به حساب می‌آید(نصیری ده سرخی و موسوی، 1394). الیس اظهار داشته که یکی از بهترین تعاریف در خصوص رضایت زناشویی عبارت‌اند از: احساس عینی از خشنودی، رضایت و لذت تجربه شده در زن یا شوهر موقعی که همه جنبه‌های ازدواجشان را در نظر می‌گیرند (به نقل از بهاری، 1394). رضایت از زندگی زناشویی، میزان علاقه مندی زوجین به یکدیگر و نگرش مثبت به متاهل بودن است که به عواملی از جمله مسائل شخصیتی، ارتباط، حل مسئله، مدیریت مالی، رابطه جنسی و غیره وابسته است(والانس، 1995). تحقیقات اتکینسون؛ اتکینسون و هیلگارد[11](2009) نشان می‌دهد که هرگونه تغییر و تحول در زندگی آدمی، خواه خوشایند، خواه ناخوشایند نوعی سازگاری مجدد را ایجاب می‌کند(صادقی،1400). لوئیز و اسپانیر[12] (1979) این روند را به عنوان شرایط، وقایع و ارتباطات زندگی که یک زوج را در طول سازگاری پیش می‌برد تعریف کرده‌اند. براساس نظر این پژوهشگران، کیفیت زناشویی بالا با ارتباط مناسب، سطوح بالای شادکامی زوج‌ها، سازگاری خوب، یکپارچگی و سطحی بالا از رضایت از روابط مرتبط است(لاتیف، بوش و فیلد[13]، 2015).

یافته‌های پژوهش عمرانی، جهرمی و واحدی (1398) حاکی از آن بود که انتظارات زناشویی بر تعارض‌های زناشویی و سازگاری زناشویی و تعارض‌های زناشویی بر سازگاری زناشویی دانشجویان متاهل اثر مستقیم و معنادار داشت. انتظار زناشویی و تعارض‌های زناشویی در تعیین سازگاری زناشویی دانشجویان متاهل نقش موثری دارند. مرتضایی و رضایی زاده (1399) در پروژه خود دریافتند که ادراک انصاف در زندگی مشترک از طرفی ایجاد تعهدات زناشویی نقش مهمی در میزان رضایت زناشویی ایفا می‌کند. یافته‌های پژوهش خانجانی وشکی و همکاران(1399) حاکی از آن است که گرایش‌های مذهبی، تاب آوری، امید و شادی اثر مستقیم بر سازگاری زناشویی شرکت‌کنندگان در پژوهش داشته است. پیر ساقی و همکاران(1397) طی یک پژوهش داده بنیاد با هدف «ارائه الگوی ارتباط زناشویی کارامد» سازگاری زناشویی را به عنوان مقوله مرکزی انتخاب کردند. استراتژی‌های مورد استفاده زوج‌ها برای برقراری ارتباط مفید با همسرشان عبارت بود از تشویق و تعامل مثبت و در نهایت والدگری کارآمد و کیفیت زندگی زناشویی به عنوان پیامدهای این مدل شناسایی شدند. پژوهش رودریگز و همکاران[14](2020) نشان داد تمایز یافتگی (تمایز خود) با سطح بالای سازگاری زناشویی و رضایت از زندگی همراه است و سازگاری زناشوی با رضایت از زندگی دارای رابطه مثبت معنادار است. نتایج پژوهش اونال و اکگون[15] (2020) پژوهشی نشان داد سبک‌های مثبت حل مسئله همسران، رضایت از زندگی را از طریق سازگاری زناشویی پیش‌بینی می‌کند. هر یک از یافته‌های پژوهش‌ها به بخشی از مسئله می‌پردازد اما پژوهشی که در زندگی افراد رضایتمند به مسئله سازگاری بپردازد یافت نشد. از طرفی نیز، زوجین رضایتمند به شیوه‌های صحیحی که بتواند آنها را در مسائل مختلف سازگار کند، مسلح هستند. در نتیجه یکی از ضرورت‌های انجام پژوهش می‌تواند بررسی شیوه‌های صحیح تجربه شده نحوه سازگاری در افراد رضایتمند باشد.

در پی دگرگونی‌ها و تغییرات رو به رشد جامعه انسانی، کانون خانواده هم از این فراز و نشیب‌ها بی‌نصیب نمانده و در بسیاری از موارد، تغییرات عمده‌ای را در ترکیب خود پذیرفته و در حقیقت پدیده صنعتی شدن و مدرنیته شدن جوامع بشری، نهاد خانواده را در بسیاری از موارد تحت تاثیر قرار داده است. در بسیاری از موارد این تغییرات منفی و در بسیاری از موارد هم مثبت برآورد شده است(قرائتی، 1388). شاخص طلاق در کشور طی سال‌های گذشته روال افزایشی داشته است که نشان‌دهنده افزایش تعداد طلاق و یا عدم افزایش عدد ازدواج در جامعه است. به‌طوری که این شاخص درسال 1398 رقمی در حدود 4/15 بوده که در سال 1399 به عدد 6/22 رسیده است. در واقع می‌توان گفت در سال 1398 حدود 15 طلاق در برابر هر یک صد ازدواج وجود داشته، در حالی که در سال 99 در برابر هر یک صد ازدواج 22 طلاق به ثبت رسیده است (سازمان ثبت احوال، 1399). البته این مطلب زمانی نگران‌کننده‌تر می‌شود که میزان این طلاق‌ها در سال 1399 در مدت یک تا پنج سال اول ازدواج حدود دوازده هزار طلاق ثبت شده بوده است(سازمان ثبت احوال، 1399). کندریک و درنتیا[16](2016) نیز بیان کرده‌اند که طلاق در زوجین ناسازگار بیشتر است. پس ضرورت دیگر این پژوهش را می‌تواند در همین عامل جستجو کرد.

با وجودی که ایران هنوز بر اساس آمارهای رسمی، در بین کشورهای با میزان طلاق پایین قرار دارد، اما طی ده سال گذشته میزان طلاق در کشور رو به افزایش بوده است این مسئله اهمیت پرداختن به موضوع سازگاری زناشویی به عنوان یکی از عوامل موثر در تداوم ازدواج ضروری به نظر می‌رسد (ناموران گرمی و همکاران، 1396). بر این اساس پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این سوال بود که پیشایندها و پیامدهای سازگاری زناشویی چیست؟

روش پژوهش

روش انجام پژوهش حاضر کیفی است. اشتراوس و کوربین بیان می‌دارند که منظور از تحقیق کیفی عبارت است از هر نوع پژوهش که یافته‌هایی را به دست می‌دهد که از روش‌های غیر یا بدون کمی کردن کسب شده‌اند (اشتراوس و کوربین[17]، 1998، ترجمه افشار، 1391). روشی که در این پژوهش برای استخراج داده‌ها استفاده شده است، رهیافت زمینه‌ای یا نظریه داده‌ بنیاد می‌باشد.

جامعه پژوهش حاضر برابر است با مشارکت‌کنندگان پژوهش افراد رضایتمند از زندگی زناشویی شهر تهران که ملاک‌های ورود به پژوهش را داشتند، شامل شد. شرکت‌کنندگان در پژوهش بر اساس منطق نمونه‌گیری هدفمند و به شیوه در دسترس انتخاب شدند. از افرادی که شرایط حضور در پژوهش را داشتند، یعنی زنان و مردان 25تا45 ساله[18] شهر تهران (سعی شد از اکثر مناطق شهر استفاده شود) که حداقل 5 سال از ازدواج‌شان گذشته و به رضایت از زندگی زناشویی خود اذعان داشتند و حداقل دارای یک فرزند باشند و سابقه طلاق، اعتیاد و پیمان‌شکنی نداشته باشند و در پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ نمره 50 به بالا و در پرسشنامه سازگاری زناشویی لاک- والاس نمره 100 و بالاتر کسب کردند مصاحبه شد. پژوهشگر خواهان مصاحبه با زوجها بود اما زوج‌های کمی حاضر به مصاحبه شدند و در نهایت پژوهش بر روی افراد انجام شد[19](35 نفر از افراد که اذعان داشتند از زندگی خود رضایت داشتند با استفاده از این پرسشنامه‌ها آزمون شدند که از بین آنها 20 نفر نمرات بالا را کسب کردند و به مرحله مصاحبه راه یافتند). فرایند مصاحبه تا حصول اشباع ادامه یافت که نهایتاً 14 مشارکت کننده نمونه پژوهش را تشکیل دادند .

سپس بر اساس ماهیت اکتشافی پژوهش از روش مصاحبه عمیق و نیمه ساختارمند[20] استفاده شد، این روش مصاحبه شرایطی را به‌وجود می‌آورد تا شرکت‌کنندگان دیدگاه، نظرات و تجربیات خود را با زبان و ادبیات خاص خود بیان کنند. سولات اصلی مصاحبه ی انجام شده به شرح زیر است:

  1. از دیدگاه شما چه عواملی منجر به رضایت در زندگیتان بوده است؟
  2. وقتی یک مسئله پیش می‌آید چگونه با هم کنار میایید؟ از چه شیوه‌هایی استفاده می‌کنید؟
  3. 3. وقتی این شیوه‌ها و روش‌ها را به کار می‌گیرید چه پیامدها و عواقبی برای شما دارد؟ چه نتایجی دارد؟ در روابطتان چه نقشی دارد؟ روی فرزندان چه اثری دارد؟[21]

میانگین مدت مصاحبه‌ها 40 دقیقه بود و فرآیند مصاحبه تا حصول اشباع نظری ادامه یافت (البته قابل ذکر است که پژوهش در زمان همه گیری کرونا انجام شده و به همین دلیل مصاحبه‌ها از طریق تماس تلفنی و اینترنتی انجام گرفت). سوالات مصاحبه با توجه به پیشینه پژوهش و دانش نظری موجود و با در نظر گرفتن اهداف آن و با راهنمایی و هماهنگی  استاد راهنما انتخاب شد. ابتدا از مصاحبه شوندگان سوالات به صورت کلی پرسیده می‌شد سپس در خلال مصاحبه هر زمان نیاز بود پاسخ‌های مصاحبه‌شوندگان واضح‌تر شود و یا توضیحات بیشتری بدهند سوالات موشکافانه (مانند می‌شود منظورتان را روشن‌تر بیان کنید یا می‌شود در این مورد بیشتر توضیح دهید) پرسیده می‌شد. سپس مصاحبه‌ها پیاده سازی شدند تا فرآیند تحلیل و کدگذاری بر روی آن‌ها انجام شود. اطلاعات بدست آمده از مصاحبه‌ها شامل بسترها، موانع، راهبردها و پیامدهای سازگاری زناشویی بود. تجزبه و تحلیل در نظریه داده بنیاد سه نوع کدگذاری دارد.

1- کد گذاری باز[22] عبارت است از مفهوم‌بندی یا مقوله‌بندی داده‌ها به وسیله یک نام، عنوان یا برچسب‌هایی که به طور همزمان هر قطعه از داده‌ها را خلاصه‌سازی و تفسیر می‌کند (چارماز[23]،2006، به نقل از خضری، 1394).

2- کدگذاری محوری[24]: در این مرحله پژوهشگر برای آنکه با کدهای کمتری کار کند، ضمن بازبینی و باز خوانی چندباره متن داده‌ها کدهای با محتوای مشترک را در هم می‌آمیزد و آن‌ها را این بار در ذیل رمز، کد یا مفهوم مشترکی که از مفهوم‌های اولیه ذهنی‌تر است دسته‌بندی می‌کند(گولدینگ[25]، 2002).

3- کد گذاری گزینشی[26]: پروسه کدگذاری باز و محوری، به پیدایش مجموعه‌ای از مقولات که الگوی ارتباط خاص میان هر مقوله و زیر مقوله‌هایش مشخص شده است می‌انجامد. در این مرحله پژوهشگر مقولات را به هم مرتبط می‌کند و نظام نظری خاصی را ارائه می‌کند، در واقع پیوند دادن مقولات به یکدیگر را کد گذاری انتخابی می‌گویند(اشتراوس و کوربین، 1998، ترجمه افشار، 1391).

اعتبار داده‌ها در پژوهش کیفی متفاوت با اعتبار در پژوهش‌های کمی است. برای تضمین قابلیت اعتبار و روایی داده‌ها از معیار اعتمادپذیری لینکلن و گوبا (1994) ارائه داده اند، استفاده شده است. لینکلن و گوبا دریافت نظر شرکت‌کنندگان در پژوهش، درباره اعتبار یافته‌ها و تفسیرها را حیاتی‌ترین کنترل برای تثبیت اعتبار می‌دانند(کرسول، 2007). بدین منظور پس از تجزیه و تحلیل هر مصاحبه، مجددا به مشارکت کنندگان مراجعه و صحت مطالب با نظر آنان بررسی گردید و در صورت لزوم اصلاحات لازم صورت گرفت.

قبل از انجام پژوهش به منظور رعایت اصول اخلاقی از زوج‌ها برای شرکت در پژوهش و ضبط صدا رضایت گرفته شد. در ابتدای مصاحبه ضمن تشکر از همکاری افراد در مورد ضبط صدا از آن‌ها سوال شد که طبیعتا بعضی از شرکت‌کنندگان اجازه ضبط صدا را نمی‌دادند، بنابراین برای این افراد اطلاعات در جلسه مصاحبه یادداشت شد. سپس راجع به اهداف پژوهش حاضر، علت ثبت و ضبط جلسه مصاحبه، محرمانه ماندن اطلاعات و هویت آن‌ها توضیحات لازم داده شد.

یافته‌های پژوهش

جدول (1) حاوی اطلاعات جمعیت شناختی مصاحبه شوندگان اعم از تحصیلات، رشته، سن، شغل و مدت مصاحبه می‌باشد.

جدول 1. مشخصات جمعیت‌شناختی مصاحبه شوندگان

جنسیت

کد مصاحبه شونده

سن

شغل

تحصیلات

وضعیت اقتصادی

مدت ازدواج

تعداد فرزند

زن

کد 1

32

خانه دار

لیسانس

متوسط

5

1

کد 2

26

مربی

دیپلم

متوسط

7

1

کد 3

40

خانه دار

لیسانس

خوب

15

2

کد 4

44

کارمند

ارشد

خوب

14

1

کد 5

30

کارمند

لیسانس

متوسط

5

1

کد 6

35

مربی

ارشد

خوب

10

1

کد 7

38

خانه دار

لیسانس

خوب

15

2

مرد

کد 8

33

کارمند

کاردانی

متوسط

5

1

کد 9

35

کارمند

لیسانس

متوسط

10

2

کد 10

44

کارمند

دیپلم

متوسط

20

3

کد 11

45

آزاد

دیپلم

خوب

20

2

کد 12

36

آزاد

لیسانس

متوسط

6

1

کد 13

40

کارمند

لیسانس

متوسط

8

1

کد 14

42

کارمند

لیسانس

خوب

10

2

 

در این پژوهش 7 زن و 7 مرد با میانگین سنی 14/37 سال، تحصیلات دیپلم تا کارشناسی ارشد شرکت کرده‌اند. میانگین مدت ازدواج 71/10 سال و اکثر آنها دارای یک فرزند بودند. وضعیت اقتصادی آنها نیز 8 نفر وضعیت متوسط و 6 نفر داری وضعیت خوب خود را توصیف کرده‌اند. 

جدول 2. کدهای باز، انتخابی و محوری پیشایندها

کد محوری

کد انتخابی

کد باز

تلاش آگاهانه در تحکیم و رشد رابطه درون خانوادگی

همسر گزینی مناسب

انتخاب درست، شناخت کافی، ازدواج به هنگام، تشابه سطح اجتماعی و اقتصادی، هم کفو بودن، تناسب شخصیت، انتخاب توسط شخص

ویژگی‌های مطلوب شخصی

شوخ طبعی، پر انرژی بودن، مسئولیت پذیری، مهربانی، انعطاف پذیری، دلسوزی، فعال و با نشاط، از خودگذشتگی، شخصیت مستقل، دارای اعتماد به نفس

یادگیری از تجارب بین نسلی و بین فردی

عدم تکرار اشتباهات گذشته، درس گرفتن از روابط غلط دیگران، تکرار کارهای خوب والدین، تکرار راه حل‌های مثمرثمر

شکل‌دهی سیستم زوجی کارآمد

حفظ شادی در رابطه، رشد همسر و خود، ارتقای مهارت‌های زندگی، مدیریت مالی، ایفای نقش، ارتقای روابط زوجی، قدرشناسی، تصمیم گیری

سیستم والدگری مطلوب

عدم دخالت فرزتدان در مشکلات، دادن مسئولیت به فرزندان، آماده سازی فرزندان برای زندگی بهتر، تلاش برای شیرین شدن زندگی، هدفمندی در زندگی

ارتباط با خانواده اصلی

مرز بندی زوجین، حمایت خانواده‌ها از زوجین

 

1- پیشایندهای سازگاری

1-1- همسرگزینی مناسب:

این کد یکی از پر تکرارترین عواملی بود که مصاحبه شوندگان به آن اشاره کردند. عواملی چون، انتخاب درست، شناخت کافی، ازدواج به هنگام، تشابه سطح اجتماعی و اقتصادی، هم کفو بودن، تناسب شخصیت، انتخاب توسط شخص، اشاره شد. برخی عبارات به کار رفته در این بخش تشریح می‌شود.

" من با شناخت کافی زندگیم رو شروع کردم چون همسرم دختر عمه ام هستش ایشون رو میشناختم و اینکه از نظر اقتصادی و طبقه اجتماعی تقریبا به هم نزدیک بودیم" (کد9)

" همیشه دوست داشتم خودم همسرم رو انتخاب کنم و این اتفاق هم افتاد و به نظرم اینجوری بهتره" (کد8)

2-1- ویژگی‌های مطلبوب شخصیتی:

یکی از مولفه‌هایی که مشارکت کنندگان به آن اشاره کردند ویژگیهای شخصیتی طرف مقابل‌شان در زندگی بود که در سازگاری در برابر مشکلات به آنها کمک فراوانی داشته است. برخی از کدها بدین شرح است: شوخ طبعی، پر انرژی بودن، مسئولیت پذیری، مهربانی، انعطاف پذیری، دلسوزی، فعال و با نشاط، از خودگذشتگی، شخصیت مستقل، دارای اعتماد به نفس. عبارات استفاده شده به قرار زیر می‌باشد:

"همسر من خیلی فعاله و وقتی من خسته از سر کار برمی گردم سعی می‌کنه که من رو خوشحال کنه" (کد11)

"همسرم شخصیتی داره که من و بچه‌هامون می‌تونیم بهش تکیه کنیم" (کد 1)

3-1- یادگیری از تجارب بین نسلی و بین فردی:

در این مقوله مصاحبه‌شوندگان به عدم تکرار اشتباهات گذشته، درس گرفتن از روابط غلط دیگران، تکرار کارهای خوب والدین، تکرار راه حل‌های مثمرثمر اشاره کردند.

"وقتی یه کاری رو قبلا انجام دادیم و می‌بینیم که نتیجه داده دوباره ازش استفاده می‌کنیم" (کد3)

"در گذشته من خودم خیلی لج بازی می‌کردم اما دیدم زندگی تلخ شده دیگه این کار رو انجام نمی دم" (کد 9)

4-1- شکل‌دهی سیستم زوجی کارآمد:

در این مقوله مشارکت‌کنندگان بیشتر به پویایی روابط دو نفری خود اشاره کردند. کد‌های حاصل شده عبارت‌اند از: حفظ شادی در رابطه(وقت گذاشتن مشترک، تفریح با هم، شوخی، بازی‌های مشترک)، رشد همسر و خود(تلاش برای ارتقای شغلی و تحصیلی خود، استقبال از رشد همسر، فراهم سازی نیاز به پیشرفت)، ارتقای مهارت‌های زندگی(ابراز احساسات و هیجانات، مطلع بودن از احساسات یکدیگر، بررسی زمان و مکان مناسب برای گفتگو، گفتگوی منطقی، ابراز احساس کلامی، توجه به نیازهای همدیگر، درک متقابل، گوش دادن به درد و دلها، جرات ورزی، عشق ورزی، همدلی، عدم سرزنش و تحقیر، سکوت زمان عصبانیت، ارتباط جنسی رضایت بخش)، مدیریت مالی(تلاش برای تامین مالی خانواده، قناعت، داشتن حساب مالی مشترک، توافق بر سر مسائل مالی)، ایفای نقش(انعطاف در وظایف، کمک کردن به یکدیگر، وظیفه ندانستن فعالیت‌ها، تقسیم وظایف و مسئولیت‌ها)، ارتقای روابط زوجی(اعتماد به یکدیگر، وفاداری و تعهد)، قدرشناسی(تشکر از هم، جبران محبت همسر)، تصمیم گیری(تصمیم گیری منطقی، مشترک، واگذاری نقش موثر در تصمیم گیری به فرد اصلح).

"همسرم واقعا قدردانی می‌کنه از من و همین دلگرمی من هستش" (کد14)

"شوهرم برای ما خیلی وقت میگذاره با این که خسته از سر کار میاد اما با من صحبت می‌کنه سر شوخی رو باز می‌کنه و باهم میخندیم" (کد 4)

" با این که من خودم هم شاغل هستم اما یه حساب مشترک داریم و پولهامون رو توش میریزم و با هماهنگی هم خرج می‌کنیم" (کد5)

"اول زندگی قلق هم رو نداشتیم و یکم دلخوری پیش میومد اما الان من حساسیت‌های شوهرم رو فهمیدم و دست روی اونها نمیزارم" (کد1)

"تو خونه به همسرم کمک می‌کنم چون خانمم با دوتا بچه سرو کله میزنه واقعا خسته میشه" (کد11)

5-1- سیستم والدینی مطلوب:

از آنجا که مصاحبه‌شوندگان دارای فرزند بودند در این زمینه نیز کدهایی استخراج شده است افراد با ورود فرزند در زندگی به شیرین شدن و هدمندی در زندگی نیز اشاره کردند. عدم دخالت فرزندان در مشکلات زوجی، دادن مسئولیت به فرزندان، آماده سازی فرزندان برای آینده کدهای مستخرج از مصاحبه‌ها بود.

"برای اینکه بچه‌ها در آینده مسئولیت پذیر بشن وظایفی رو بهشون محول می‌کنیم" (کد7)

" هر چی بچه مون بزرگتر میشه ما بیشتر حواسمون رو جمع می‌کنیم تا اونو وارد دعواهامون نکنیم و خیلی وقت‌ها نمیزاریم بفهمه" (کد 2)

6-1- ارتباط با خانواده اصلی:

این کد به مرزبندی زوجین(عدم اجازه دخالت به دیگران، عدم ابراز مشکلات به خانواده‌ها، تلاش برای حل مسائل در خانه) و حمایت خانواده(حمایت مالی، عاطفی و نگه داری فرزندان) اشاره شده است.

" اول ازدواجمون من شغل ثابتی نداشتم اما خانواده ام از من حمایت کرد تا تونستم روی پای خودم بایستم" (کد 13)

" ما اصلا اجازه نمی دیم که دیگران تو مشکلاتمون دخالت کنیم و کلا مسائل رو بروز نمی دیم" (کد6)

" از خانواده هم باید تشکر کنم که وقتی کار دارم از دخترم نگه داری می‌کنند" (کد7)

برای داشتن سازگاری در زندگی مصاحبه شوندگان به راهبردهایی اشاره کردند که در این بخش به آنها اشاره خواهد شد.

 

 

جدول 3. کد باز، انتخابی و محوری در راهبردهای موثر

کد باز

کد انتخابی

کد محوری

پذیرش اشتباه، عذرخواهی، تلاش برای جبران اشتباه

منش جبران

به کارگیری راهبردهای  سازگارانه

مشورت از افراد مطلع، توکل و توسل به خدا، دعا و نیایش، صبر، استفاده از مشاور و روانشناس

استفاده از منابع حمایتی

پذیرش نقطه ضعف‌های همسر، تکیه بر نقاط قوت همسر، کوتاه آمدن از خواسته‌های کوچک، چشم پوشی از مسائل حقیر، پوشش کم و کاستی یکدیگر، انعطاف و عدم تعصب

انطباق پذیری با رابطه

امید دادن به همسر، استفاده از شوخ طبعی، پذیرش شرایط حساس، پشت هم بودن

حمایت گری متقابل

گفتگو در مورد مسائل، حل مشکلات از ابتدا، جلوگیری از لج بازی، حفظ احترام، کنار آمدن با یکدیگر، مدیریت بحران، بررسی مسائل در تمامی ابعاد

برخورد منطقی

2- راهبردهای موثر در سازگاری

1-2- منش جبران:

در این کد افراد به جبران مسائل اشاره کردند که پذیرش اشتباه، عذرخواهی، تلاش برای جبران اشتباه جز کدهای باز این مقوله محسوب می‌شود.

" اگر اشتباهی از من سر بزنه سریع معذرت خواهی می‌کنم و تلاش می‌کنم تا جبران کنم و دل همسرم رو بدست بیارم" (کد3)

2-2- استفاده از منابع حمایتی:

کدهای مشورت از افراد مطلع، توکل و توسل به خدا، دعا و نیایش، صبر، استفاده از مشاور و روانشناس از متن استخراج شده است.

" وقتی یه مشکلی برامون پیش بیاد از خدا و ائمه کمک می‌خوام و دعای اونا همیشه تو زندگیمون جاریه" (کد2)

" برامون مسئله‌ای در مورد فرزندمون پیش اومده بود و خودمون نتونستیم حل کنیم به خاطر همین رفتیم پیش مشاور" (کد 14)

3-2- انطباق‌پذیری با رابطه:

این کد یکی از عوامل اساسی راهبردهای به کار گرفته شده افراد در سازگاری به شمار می‌آید. پذیرش نقطه ضعف‌های همسر، تکیه بر نقاط قوت همسر، کوتاه آمدن از خواسته‌های کوچک، چشم پوشی از مسائل حقیر، پوشش کم و کاستی یکدیگر، انعطاف و عدم تعصب جز این کد انتخابی می‌باشند.

" تو زندگی باید گذشت داشته باشیم من اتفاق‌های کوچیک رو نمی بینم و سعی می‌کنم از کنارشون بگذرم" (کد5)

"بعضی موقع که خواسته ای پیش میاد گاهی من کوتاه میام و گاهی هم همسرم خیلی تعصب رو خواسته ام ندارم" (کد9)

4-2- حمایت‌گری متقابل:

امید دادن به همسر، استفاده از شوخ طبعی، پذیرش شرایط حساس، پشت هم بودن از کدهای باز این کد انتخابی است.

" در هر شرایطی پشت هم هستیم و از هم حمایت می‌کنیم" (کد10)

"اگه مشکلی برامون پیش بیاد همسرم خیلی بهم امید میده و بهم میگه نگران اوضاع نباشم" (کد6)

5-2- برخورد منطقی:

گفتگو در مورد مسائل، حل مشکلات در ابتدا، جلوگیری از لج‌بازی، حفظ احترام، کنار آمدن با یکدیگر، مدیریت بحران، بررسی مسائل در تمام ابعاد کدهای استخراج شده در این بخش می‌باشد.

" بعد از به دنیا اومدن بچه مون همسرم میخواست بره سر کار اما با صحبت کردن و این که خیلی زود مسئله رو حل کردیم باعث شد خانمم متقاعد بشه و فعلا سر کار نره تا بچه مون بزرگ بشه" (کد12)

"یه مشکلی که برامون پیش میاد اول در موردش حرف می‌زنیم و بعد تمام ابعاد مشکل رو بررسی می‌کنیم تا بعدا برامون مشکل دیگه ای پیش نیاد" (کد3)

"همسرم خیلی زود می‌تونه مسائل رو مدیریت کنه اما من یکم زود گریه‌ام میگیره"(کد 4)

جدول 4. کدهای باز، انتخابی و محوری پیامد سازگاری زناشویی

کد باز

کد انتخابی

کد محوری

برآورده شدن نیازهای محبت، توجه و احترام، موفقیت در جنبه‌های شغلی و تحصیلی

رضایت مندی شخصی

پیامد سازگاری

داشتن زندگی فعال و پویا، جو شاد، افزایش صمیمیت و افزایش ایمان، پررنگ شدن علاقه و عشق، داشتن آرامش در زندگی

رضایت مندی زوجی

تربیت مناسب فرزندان، بستر مناسب تربیتی

رضایت مندی والدگری

افتخار خانواده‌ها از زندگی خوب فرزندان، جلوگیری از در معرض قضاوت قرار گرفتن

رضایت مندی خانوادگی

3- پیامدهای سازگاری

3-1- رضایتمندی شخصی:

اکثر مشارکت‌کنندگان به آرامش و برآورده شدن نیازهای در زندگی اشاره کرده‌اند. برآورده شدن نیازهای محبت، توجه و احترام، موفقیت در جنبه‌های شغلی و تحصیلی، کدهای باز این بخش می‌باشد.

"با وجود همسرم من تونستم تو شغلم پیشرفت کنم و ایشون خیلی من رو حمایت کرد"(کد 11)

"این که همیشه یه نفر کنارت هست و می‌تونی بهش محبت کنی و اون هم بهت توجه کنه واقعا جذابه" (کد4)

3-2- رضایتمندی زوجی:

در این بخش بیشتر به مسائلی که به هردو طرف بستگی دارد اشاره کردند. پررنگ شدن علاقه و عشق، داشتن زندگی فعال و پویا، جو شاد، افزایش صمیمیت و افزایش ایمان کدهای باز این کد محسوب می‌شود.

"هر چقدر جلو رفتیم و از زندگیمون گذشت عشق و محبتمون بیشتر شد بالاخره زندگی بالا و پایین داره و باید باهاش ساخت" (کد 10)

" سعی می‌کنیم زندگیمون همیشه جریان داشته باشه و پویا باشه و یکنواختی ما رو اذیت می‌کنه" (کد 3)

3-3- رضایتمندی والدینی:

کدهای مربوط به نحوه تربیت در این بخش دسته بندی شدند. تربیت مناسب فرزندان و بستر مناسب تربیتی از کدهای باز این بخش است.

"وقتی خودمون تو زندگی و خانواده مسائلمون رو حل کنیم می‌تونیم فرزندانمون رو خوب تربیت کنیم" (کد1)

"شکر خدا رابطمون با بچه مون خوبه و جو خونمون هم خیلی شاد و صمیمی هستش تو این جو هم پسرمون خیلی شاد و راضیه و با ما ارتباطش خوبه" (کد4)

3-4- رضایتمندی خانوادگی:

در این بخش افتخار خانواده‌ها از داشتن زندگی خوب فرزندان و جلوگیری از معرض قضاوت قرار گرفتن دسته بندی شد.

"وقتی زندگی ما خوب باشه پدرو مادرمون هم از زندگی خوب ما خوشحالن و به ما افتخار می‌کنن" (کد6)

از آنجایی که پژوهش حاضر از روش نظریه داده بنیاد استفاده کرده است در نتیجه مدل پارادایمی برای تکمیل پژوهش نیاز است در نتیجه مدل پارادایمی به شکل زیر است:

پیامدها:

•    رضایتمندی شخصی

•    رضایتمندی زوجی

•    رضایتمندی والدگری

•    رضایتمندی خانوادگی

راهبردها:

•    منش جبران

•    استفاده از منابع حمایتی

•    انطباق پذیری با رابطه

•    حمایت‌گری منطقی

•    برخورد منطقی

شرایط مداخله گر:

•    ویژگی‌های مطلوب شخصیتی

• یادگیری از تجارب بین نسلی و بین فردی

•    شکل دهی سیستم زوجی 

•    سیستم والدگری مطلوب

•    ارتباط با خانواده مبدا

شرایط علی:

•    خانواده اصلی

•    آموزه‌های فرهنگی اجتماعی

پیشایندها

سازگاری رشد محور چندوجهی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شکل1. مدل مفهومی سازگاری زندگی زناشویی

همان‌طور که مدل بالا نشان می‌دهد، سازگاری زندگی زناشویی تشکیل شده از پیشایندها (شرایط میانجی و علی)، راهبردها و پیامدهای این سازه می‌باشد. 

بحث و نتیجه‌گیری

در این پژوهش به مطالعه پیشایندها و پیامدهای سازگاری زناشویی در زوجین راضی از زندگی پرداخته شد. در بخش پیشایندها کدهای محوری همسرگزینی مناسب(انتخاب درست، شناخت کافی، ازدواج به هنگام، تشابه سطح اجتماعی و اقتصادی، هم‌کفو بودن، تناسب شخصیت، انتخاب توسط شخص)، ویژگی‌های مطلوب شخصی(شوخ طبعی، پر انرژی بودن، مسئولیت‌پذیری، مهربانی، انعطاف‌پذیری، دلسوزی، فعال و با نشاط، از خودگذشتگی، شخصیت مستقل، دارای اعتماد به نفس)، یادگیری از تجارب بین‌نسلی و بین فردی(پذیرش نقطه ضعف‌های همسر، تکیه بر نقاط قوت همسر، کوتاه آمدن از خواسته‌های کوچک، چشم‌پوشی از مسائل حقیر، پوشش کم و کاستی یکدیگر، انعطاف و عدم تعصب)، شکل‌دهی سیستم زوجی کارآمد(حفظ شادی در رابطه(وقت گذاشتن مشترک، تفریح با هم، شوخی، بازی‌های مشترک)، رشد همسر و خود(تلاش برای ارتقای شغلی و تحصیلی خود، استقبال از رشد همسر، فراهم سازی نیاز به پیشرفت)، ارتقای مهارت‌های زندگی(ابراز احساسات و هیجانات، مطلع بودن از احساسات یکدیگر، بررسی زمان و مکان مناسب برای گفتگو، گفتگوی منطقی، ابراز احساس کلامی، توجه به نیازهای همدیگر، درک متقابل، گوش دادن به درد و دل‌ها، جرات‌ورزی، عشق‌ورزی، همدلی، عدم سرزنش و تحقیر، سکوت زمان عصبانیت، ارتباط جنسی رضایت‌بخش)، مدیریت مالی (تلاش برای تامین مالی خانواده، قناعت، داشتن حساب مالی مشترک، توافق بر سر مسائل مالی)، ایفای نقش (انعطاف در وظایف، کمک کردن به یکدیگر، وظیفه ندانستن فعالیت‌ها، تقسیم وظایف و مسئولیت‌ها)، ارتقای روابط زوجی(اعتماد به یکدیگر، وفاداری و تعهد)، قدرشناسی (تشکر از هم، جبران محبت همسر)، تصمیم‌گیری (تصمیم‌گیری منطقی، مشترک، واگذاری نقش موثر در تصمیم‌گیری به فرد اصلح)، سیستم والدگری مطلوب (عدم دخالت فرزندان در مشکلات زوجی، دادن مسئولیت به فرزندان، آماده سازی فرزندان برای آینده)، ارتباط با خانواده اصلی(مرزبندی زوجین، عدم اجازه دخالت به دیگران، عدم ابراز مشکلات به خانواده‌ها، تلاش برای حل مسائل در خانه) و حمایت خانواده (حمایت مالی، عاطفی و نگه داری فرزندان) استخراج شد که در کد انتخابی تلاش آگاهانه در تحکیم و رشد رابطه درون خانواگی نام گرفت. در ادامه به تک‌تک این کدها پرداخته می‌شود.

   ابتدا زوج‌های رضایتمند اشاره داشتند که چون خودشان همسرشان را انتخاب کردند و یا اینکه از انتخاب خود راضی بودند، نکته‌ای است که به آنها در رضایت‌مندی و نهایتاً در سازگاری کمک کرده است. تبیین این نتیجه می‌توان گفت که، افراد با خواسته خود ازدواج کردند و یا شخصی را که دوست داشتند و علاقه ای بین آنها در طول زندگی ایجاد شده است آنها را به سمتی سوق می‌دهد که بیشتر با یکدیگر مهربانانه برخورد کرده و منعطف باشند. بدیهی است که افراد تلاش می‌کنند تا با استفاده از ابراز‌هایی که در اختیار دارند این مسیر را به بهترین شکل پشت‌سر بگذارد و بهترین انتخاب را برای شریک خود داشته باشند تا به دنبال آن زندگی مشترکی مملو از رضایتمندی و سلامت روانشناختی به دست آورند. چنانچه ابزار مناسب برای انتخاب همسر وجود نداشته باشد اولین قدم در ازدواج به خوبی برداشته نشده که نتیجه آن پایین بودن کیفیت زندگی زناشویی است. در واقع، انتخاب همسر اولین مرحله در چرخه زندگی خانوادگی است که موفقیت در مراحل بعدی را به شدت متاثر می‌کند (نیتزل و‌هارپس، 2018). پژوهش‌هایی نیز به این مطلب اشاره کرده اند که انتخاب صحیح می‌تواند به زندگی رضایتمند و سازگارانه کمک کند از جمله، ابازی نفوتی (۱۳۹۵)، محمدی و علمدار(۱۳۹۱)، زارع و صفیاری جعفرآباد (۱۳۹۴) و جواهری محمدی، کلانترکوشه و فرح بخش(۱۳۹۴).

 در کد محوری "ویژگی‌های مطلوب شخصی" بیشتر به ویژگی‌های شخصیتی افراد اشاره شد. شخصیت به عنوان مجموعه‌ای از ویژگی‌های برجسته در یک فرد تعریف می‌شود. آگاهی از سبک شخصیت و یونان و خلق و خوی خود یا دیگران به ما شناسایی نقاط قوت و ضعف یکدیگر کمک می‌کند.  شناخت از شخصیت خویش و یا دیگری به فرد بینش می‌دهد که چگونه پاسخ‌های خاصی به دیگران بدهد و حتی مهمتر از آن به درک، شناخت و تفاوت دیگران در ارائه پاسخ، به ما کمک می‌کند(نل و آول[27]، ۲۰2۰).  پژوهش‌های انجام شده در بررسی نقش ویژگی‌های شخصیتی در میزان رضایت زناشویی نشان می‌دهد که شخصیت تاثیرات پایداری بر روابط زناشویی دارد. همچنین برخی ویژگی‌های شخصیتی همچون روان‌رنجوری، تنش‌ها و تعارضات را بین زوج‌ها افزایش می‌دهد و ادامه زندگی زناشویی را با مخاطره رو به رو می‌کند(وارگیس و همکاران، ۲۰۱۵). پژوهش خادمی و همکاران (۱۳۹۳)،  فیروزی و خرامین (۱۳۹۹) در این باره بحث کرده‌اند.

" یادگیری از تجارب بین نسلی و بین فردی" یکی از کدهای محوری استخراج شده در این پژوهش می‌باشد. مصاحبه شوندگان اذعان داشتند، زمانی که تنشی در زندگی پیش آمده از تجربه والدین خود استفاده می‌کردند و یا اگر این تعارض چندین مرتبه تکرار می‌شد از راه حل‌های گذشته برای عبور از مسئله استفاده می‌شده است. به طوری که عبرت از درس‌های گذشته می‌تواند افراد را به سمت سازگاری بیشتر سوق دهد. راه‌حل‌هایی که در گذشته پاسخ داده مسلما در آینده نیز کارآمد خواهد بود. پژوهش فتحی و همکاران(۱۳۹۵) نیز به استفاده از تجارب گذشته خود و خانواده اصلی اشاره کردند.

"شکل‌دهی سیستم زوجی کارآمد" یکی از کدهای محوری بود که از داده‌ها استخراج شد. زوجی آنها سعی داشتند تا سیستم زوجی کارآمدی را شکل‌دهی کنند.  مقصود از کارآمد این است که سیستم زوجی توانسته است وظایف خود را در جنبه‌های مختلف به درستی انجام دهد. دیگران معتقدند زمانی که تعاملات منفی بین زوجین کمتر و تعاملات مثبت بین آنها بیشتر شود، ارتباط بین آنها به ارتباطی صادقانه و کارآمد مبدل می‌شود. در این راستاآنها به یکدیگر کمک می‌کنند تا فهم متقابلی از علایق یکدیگر داشته باشند، شباهت‌های شان را نمایان و قوت می‌بخشند. این رفتارها باعث می‌شود که هر یک از همسران در مواقع نیاز، به دیگری کمک کرده و در زمان تعارض و تنش به دنبال راه حلی برای اتمام تعارض باشند(گاتمن، ۲۰1۲). به کارگیری تعاملات مثبت منجر به انتقال احساس مثبت بین زوجین می‌شود و در نتیجه بر محتوای مثبت و پیام‌های همسر بیشتر توجه می‌شود، در حقیقت، این مطلب باعث می‌شود زوجها توجه منتخبی به جنبه‌های مثبت همسرشان از خود نشان دهند و جنبه‌های منفی آنها را خواسته نبینند (دوپلسیس، ۲۰۰۸). این تعاملات مثبت زوجین و گفتگو در فضایی سالم موجب می‌شود تا زوج‌ها در حالتی مطلوب و کارآمد قرار گیرند و خاطرات خوبی را برای یکدیگر بسازند(دوهان و همکاران، ۲۰۰۹). هرچه افراد از مهارت‌های حل مسئله یا گفت و گو، مهارت‌های حل تعارض، افزایش تعامل مثبت و ایجاد احساس مثبت به رابطه بیشتر استفاده کنند سازگاری و رضایتمندی زناشویی بیشتری را تجربه خواهند کرد. می‌توان چنین بیان نمود که مهارت‌های ارتباطی وسیله‌ای است که زوجین با آن می‌توانند تعارضات خود را حل کرده و صمیمیتی که موجب هماهنگی نیازهای زنان و مردان شود را افزایش دهد.  مطالعات صورت گرفته نیز بر این اصل تاکید می‌کنند که الگوهای ارتباطی و میزان تعامل همسران پیش بینی کننده سازگاری و نهایتا رضایت زناشویی است(ایمهوند، ۲۰۰۸).

 از بین نظریه‌های خانواده نیز می‌توان از دیدگاه نظریه ساختاری مینوچین به این موضوع نگاه کرد. مرزهای نامرئی که در سیستم خانواده وجود دارد می‌تواند توسط زن و شوهر تشکیل شود، آنها زمینه ساز و ایجاد کننده سلسله مراتب قدرت در خانواده هستند. زن و شوهر می‌توانند با تعاملات و ارتباطات صمیمی که در خانواده با یکدیگر و با دیگر اعضای خانواده دارند کل خانواده را به رضایتمندی ببرند و با سازگاری که در برابر مسائل پیش رو از خود نشان می‌دهند می‌توانند خانواده سالم را رهبری نمایند.

 یافته "سیستم والدگری مطلوب" یکی دیگر از یافته‌های محوری این پژوهش است. در عرصه والدینی فرزند دارای  نقش  پر اهمیتی است. زوج‌های رضایتمند فرزند را عامل افزایش رضایت در رابطه خود می‌دانستند و فکر می‌کردند که وجود فرزند منتج به رشد احساس مسئولیت، طراوت در زندگی، بهبود روابط با خانواده همسر و غیره می‌شود. پژوهش‌های انجام شده در ایران بر روی ازدواج‌های موفق و رضایتمند نشان دهنده اثر مثبت فرزند آوری بر رضایت از رابطه است مانند حاتمی و همکاران (۱۳۹۴)، محسن زاده، مرادی کوچی، خدادادی سنگده(۱۳۹۳).

 در ازدواج‌هایی که توافق در آنها رخ داده است، ارتباط مادر-کودک و پدر-کودک مثبت است و محتمل است که پدر و مادر نقش‌های خود را به درستی انجام داده‌اند و همکاری‌هایی در این بخش از زندگی داشتند، زیرا که احتمال کمی وجود دارد افراد بتوانند زن و شوهر خوبی باشند اما والدین مناسبی برای فرزندانشان نباشند. در نتیجه می‌توان گفت که حضور فرزند و فرزندپروری ارتباط تنگاتنگی با تعاملات مثبت بین والدین دارد. نیز می‌توان این چنین بیان کرد که روابط و تعاملات میان همسران در کارآمدی والدگری و سلامت فرزندان نقش بسیار مهمی دارد.

 در تبیین دیگر می‌توان گفت، همسرانی که نیازهای اصلی و اساسی آنها در ارتباط زناشویی برآورده شده است، محبت و عاطفه خود را به فرزندانشان که ثمره زندگی زناشویی‌شان است، منتقل می‌کنند. به دنبال آن،  احساس رضایتمندی از زندگی در فرزندان نیز بالا می‌رود. در چنین شرایطی آموزه‌های تکنیک‌های حل تعارض و حل‌مسئله از همسران به فرزندان منتقل شده و فرزندان در شرایط مطلوبی رشد می‌نمایند. از بین نظریه‌های خانواده نیز از منظر نظریه سیستمی می‌توان به این موضوع نگاه کرد. ارزش‌ها، ویژگی‌ها، قواعد و الگوهای هر خانواده مخصوص به همان خانواده است و از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود و در نتیجه والدین نیز می‌توانند این ارزش‌ها را به فرزندان خود منتقل نمایند.

  آخرین کد محوری که در این پژوهش در بخش پیشایندها استخراج شد، "ارتباط با خانواده اصلی" است. یافته‌های این بخش بیشترین تفاوت را با پژوهش‌های انجام گرفته در جوامع فردگرا مانند اروپای غربی و آمریکای شمالی دارد که با توجه به بافت جمع‌گرا در ایران، قابل تعبیر است. می‌توان چنین گفت که هر جامعه‌ای با توجه به فرهنگ خود جامعه و تعریفی که از خانواده دارد باید عناصر درمانی و آموزشی را طراحی کند. در ایران خانواده‌های اصلی چه از بُعد حمایتی و چه از تخریبی تاثیرگذار است. پژوهش‌هایی که در کشورهای غربی و فردگرا در این زمینه انجام شده بسیار محدود بوده که بیشتر بر روی افراد شرقی و مهاجران صورت گرفته است. به عنوان نمونه کولا موسی(۲۰۱۳) مطالعه آنچه ازدواج زنان ایرانی مهاجر در آمریکا را موفق می‌سازد، پرداخته و به مولفه‌هایی همچون حفظ مرزهای مناسب با خویشان سببی و اقوام به خانواده‌های مبدا به عنوان مولفه‌های مهم یاد کرده است که عاملی متفاوت از آن چیزی است که در ازدواج‌های غربی اثرگذار است.  با این وجود می‌توان گفت که در ازدواج موفق ایرانی، خانواده از زوجین به خصوص در بعد مالی و عاطفی انجام نقش‌ها پشتیبانی می‌کند اما با حفظ حریم زوجین و تا جایی که منظومه زوجی لطمه وارد نگردد از خانواده‌ها حمایت می‌کند. پژوهش‌های انجام گرفته بر روی مسلمانان آمریکایی بیانگر این موضوع است که این افراد با وجود زندگی در جامعه فردگرای آمریکا همچنان در ازدواج خود از خانواده‌ها تاثیر می‌پذیرند(دانش پور،۲۰۱۲). در کشورهای کره و ژاپن نیز به ارتباطات گسترده زوجین با خانواده‌ها بعد از ازدواج و نقش آنها در زندگی زوجین اشاره شده است(آها، ۱۹۹۸). داخلی نیز یکی از دلایل نارضایتی را دخالت خانواده‌ها دانسته‌اند(محسن زاده و همکاران،۱۳۹۰). در کل، می‌توان چنین نتیجه گرفت که خانواده‌های اصلی و خویشاوندان نقش مهمی در عملکرد کلی زندگی زوجین دارند. به این صورت که اگر ارتباط و تعامل میان زوجین و خانواده‌های اصلی منتهی به آسیب به منظومه زوجین نگردد و زوجین با رجحان دادن به منظومه زوجی خود بتوانند با وجود استفاده از منابع حمایتی خانواده‌های اصلی، حریم سازی مناسبی با خانواده‌ها داشته باشند رضایتمندی بالاتری را در ازدواج تجربه خواهند کرد. که نهایتاً نحوه برخورد با خانواده‌های اصلی نیز جزئی از عوامل اصلی سازگاری در زندگی محسوب می‌شود

به‌طورکلی، شرکت‌کنندگان در روایت‌های خود نقل کردند که با گذشت زمان وظایف و نقش‌های خود را در زندگی زناشویی خود بهتر درک کرده اند و گنجایش سازگاری با مشکلات و توانایی حل آنها را گسترش داده اند. این زوجین، در حالی که دارای علایق مشترک و دیدگاه یکسانی نسبت به زندگی هستند که روابط آنها را تسهیل می‌کند، در برخورد با مسائلی که مشترک نیست، می‌پذیرند که این تفاوتها جزء اجتناب ناپذیر فردیت آنها است و بنابراین تلاش می‌کنند تا با یکدیگر هماهنگ شوند و برای رسیدن به توافق، مسیر مذاکره را انتخاب کنند. رفتارهای ارتباطی این زوج‌ها بیشتر بر اساس انعطاف‌پذیری است و بر تفاوت‌های موجود در مسیر سازگاری غلبه می‌کند. سرانجام، محصول چنین سازش، علاوه بر بهبود ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی همسران، بهبود کیفیت زندگی زناشویی آنها است. بر اساس پژوهش‌های انجام شده، سازگاری زناشویی می‌تواند به طور کامل بر کیفیت زندگی زناشویی اثر بگذارد و تحقیقات اهمیت تأثیر این مسئله را تأیید کرده است (خطیبی، 1394).

این یافته نشان می‌دهد که ازدواج‌ها از کارآیی لازم برخوردارند که همسران هنگام آغاز زندگی مشترک دارای ویژگی‌های یکسانی هستند و این شباهت‌ها باعث ایجاد تعادل و روابط نسبتاً خوب و موفق می‌شود. از سوی دیگر، به دلیل انعطاف پذیری زوج‌های سازگار، آنها مایلند در صورت تمایل خود را تغییر دهند و از برخی خواسته‌های خود برای برآوردن خواسته‌های طرف مقابل صرف نظر کنند. زیرا آنان وجود تفاوت‌های فردی بین خود و همسرشان را می‌پذیرند.

همان‌طور که آرون بک (1988) گفت، رابطه زوجین بیشتر از هر رابطه دیگری مستعد درگیری و سوء تفاهم است، زیرا بیشترین نزدیکی و اصطکاک فیزیکی را دارد. وقوع این تعارضات در روابط اجتناب ناپذیر است و تا زمانی که زوجین نتوانند با آن روبرو شوند، نمی توانند اختلاف‌ها را از بین ببرند. از این رو، برای داشتن آرامش مطلوب در روابط زناشویی، مدیریت اختلافات، کاستی‌ها، اختلافات و سایر مسائل زندگی زناشویی و به طور خلاصه آشتی بین همسران ضروری به نظر می‌رسد.

 محقق زمانی که پیشایندها را بررسی می‌کند، نمی‌تواند به راهبردهای استفاده شده توسط افراد اشاره نکند. در این بین زوجین رضایتمند راهبردهایی که موجب افزایش سازگاری آنها می‌شود را چنین بیان و بیان کرد: منش جبران(پذیرش اشتباه، عذرخواهی، تلاش برای جبران اشتباه)، استفاده از منابع حمایتی (مشورت از افراد مطلع، توکل و توسل به خدا، دعا و نیایش، صبر، استفاده از مشاور و روانشناس)، انطباق پذیری با رابطه (پذیرش نقطه ضعف‌های همسر، تکیه بر نقاط قوت همسر، کوتاه آمدن از خواسته‌های کوچک، چشم پوشی از مسائل حقیر، پوشش کم و کاستی یکدیگر، انعطاف و عدم تعصب)، حمایتگری متقابل (امید دادن به همسر، استفاده از شوخ طبعی، پذیرش شرایط حساس، پشت هم بودن) و برخورد منطقی (گفتگو در مورد مسائل، حل مشکلات در ابتدا، جلوگیری از لج بازی، حفظ احترام، کنار آمدن با یکدیگر، مدیریت بحران، بررسی مسائل در تمام ابعاد) جهت تبیین هر کدام از این کدها نیاز است تا توضیحاتی در ادامه ارائه شود.

"منش جبران"، در این مولفه زوجین به نحوه پذیرش اشتباهات خود و جبران آن اشاره کردند. عذرخواهی و بخشش را می‌توان این چنین تعریف کرد "تعریف میان فردی و اجتماعی مثبت در مقابل خطایی که در حیطه میان فردی قرار دارد"(آلمند و همکاران، ۲۰۰۷). این تعریف به تغییراتی گفته می‌شود که می‌تواند تنها در برگیرنده کاهش در حساسیت منفی یا دربرگیرنده کاهش احساسات منفی همراه با افزایش احساسات مثبت باشد. در هر صورت این تغییر یک تغییر مثبت اجتماعی است که هدفش ایجاد تعاملات اجتماعی مثبت تر است. بخشودگی عبارت است از ویژگی است که در اثر آن شخصی که در روابط بین فردی مورد آزار یا آسیب قرار گرفته است، تقصیر فرد خطا کار را می‌بخشد. بدین ترتیب فرصت دوباره برای جبران خطا به فرد خطاکار داده می‌شود تا بتواند دوباره اعتماد سازی نماید(مالتبی[28] و همکاران، ۲۰۰۸). که در این بین فرد متوجه کار اشتباه خود شده و در صدد جبران بر می‌آید که البته این جبران باید در جای خود و به طور صحیح انجام شود. به طوریکه مک نولتی[29](۲۰۱۸) در گزارش پژوهش خود بیان می‌کند افرادی که همسران آنها رفتار منفی کمتری دارند، درصورتی که گذشت بالایی داشته باشند، رضایت زناشویی بیشتری دارند اما افرادی که با همسرانی ازدواج کردند که رفتارهای منفی فراوانی دارند هرچقدر با گذشت باشند، رضایت زناشویی کمتری دارند. گوردون و باکوم (۱۹۹۸) نشان دادند افرادی که همسر خاطی خود را می‌بخشند عملکرد زناشویی سازگارانه‌تری دارند. همچنین در یک رابطه زناشویی هرچه گذشت بیشتر باشد تصورات زناشویی مثبت‌تر می‌شوند، قدرت در رابطه زوجی متعادل و برابرتر می‌شود و روابط صمیمانه و سازگارانه‌تری در روابط زناشویی به وجود می‌آید.

"انطباق‌پذیری با رابطه" یکی دیگر از راهبردهای است که زوجین برای سازگاری زناشویی از آن استفاده می‌کنند. السون[30](۲۰۰۰)  معتقد است که اگر خانواده و زوج‌ها سطح متناسبی از پیوستگی، انطباق‌پذیری و ارتباطات را در رابطه خود داشته باشند، می‌توانند در رویارویی با مشکلات، عملکرد مناسبی را نشان دهند. یکی از ویژگی‌های بنیادی خانواده‌های سالم، بهره‌مندی از انعطاف‌پذیری و انطباق با شرایط عادی در رویارویی با معضلات ناشی از رشد و تکامل و همچنین تنش‌های غیر منتظره است. السون، بل و پورتنر (۱۹۹۲) معتقدند که خانواده‌ها دو دسته هستند متعادل و نامتعادل. خانواده‌های متعادل از نظر ارتباط، بین استقلال و جدایی افراد و تعلق عاطفی آنها مرزهای مشخصی وجود دارد. افراد علاوه بر جدا بودن و داشتن خلوت‌های شخصی، با همسر خود روابط عاطفی و صمیمی نیز برقرار می‌کنند. همچنین، خودمختاری از نشانه‌های رشد شخصیتی هر انسان است. از این رو هر یک از زوج‌ها نیاز دارند تا حدودی آزادی‌های شخصی داشته و از همسر خود جدا باشند. در خانواده‌ها و زوج‌های نامتعادل نزدیکی و وابستگی در سطوح خیلی بالا یا خیلی پایین است. از سوی دیگر، آنچه باعث تحکیم رابطه زناشویی می‌شود، روابط عاطفی نزدیک و صمیمیت بین زوج‌هاست. تغییر و تحول در یک خانواده امری غیر قابل اجتناب است. تغییر نقش‌ها، تربیت فرزندان، تصمیم‌گیری و علاقه‌های متفاوت، چند مورد جزئی از تحولات متعدد درخانواده به شماره می‌رود. پویندگی و در عین حال انعطاف پذیری زوجین در برابر این ناهماهنگی‌ها از ویژگی‌های مهم یک خانواده است و نشان دهنده توانایی خانواده و زوج‌ها برای سازگار شدن با تغییرات کل نظام و اجزای آن است. السون و همکاران (۱۹۹۲) معتقدند خانواده‌ها و زوج‌هایی که انعطاف پذیری لازم را دارند می‌توانند در هر جهتی که وضعیت، شرایط، مرحله چرخه زندگی و جامعه‌پذیری ایجاب می‌کند، حرکت کنند.

در کد محوری آخر که در بخش پیامدها به آن اشاره می‌شود "برخورد منطقی" و صحیح با مسائل پیش روست. تحقیق آبراهام و برایان(۲۰۱۰) نشان داد که راهبرد مدیریت تعارض شراکتی با رضایت زناشویی و رضایت از همسر همبستگی مثبت بالایی دارد. هر زمان که یکی یا هر دو همسر از سبک مدیریت تعارض رقابتی استفاده می‌کنند، سطح پایین رضایت زناشویی گزارش می‌شود. اساسا بیش از ۹۰ درصد زوج‌ها با زندگی متلاطم و نابسامان مشکلات ارتباطی را به عنوان موضوع اصلی در روابط خود تبیین می‌کنند(رضازاده، ۱۳۸۷). وجود اختلاف در زندگی شخصی و اجتماعی بخش غیرقابل‌اجتناب زندگی انسان است. تعارض می‌تواند به شکل  مثبت به کیفیت روابط و هم به رشد تعارض بیانجامد(باباپور، ۱۳۹۵). بدین ترتیب داشتن شیوه‌های حل تعارض منطقی، مانع موثری در برابر تعارض‌های منحل‌کننده خانواده است و حتی می‌تواند به حل موثرتر مسائل پیش روی همسران کمک نماید.

در ادامه پژوهش به پیامدها نیز پرداخته شد؛ چهار کد محوری رضایتمندی شخصی(برآورده شدن نیازهای محبت، توجه و احترام، موفقیت در جنبه‌های شغلی و تحصیلی)، رضایتمندی زوجی(پررنگ شدن علاقه و عشق، داشتن زندگی فعال و پویا، جو شاد، افزایش صمیمیت و افزایش ایمان)، رضایتمندی والدگری(تربیت مناسب فرزندان و بستر مناسب تربیتی) و رضایتمندی خانوادگی(افتخار خانواده‌ها از داشتن زندگی خوب فرزندان و جلوگیری از معرض قضاوت قرار گرفتن) حاصل شده است. پژوهش‌ها با نتایج فوق همسو هستند.

در تبیین این نتایج می‌توان چنین بیان کرد همان طور که مشخص است سازگاری زناشویی یکی از مهم‌ترین عوامل موثر بر بقا، دوام و رشد روابط بهتر در خانواده است(سینها و ماکرجک[31]، ۲۰۰۹). سازگاری یک روند در حال تغییر و مجموعه‌ای از چهار جنبه کارکرد زوج‌ها در زندگی مشترک است که عبارتند از: ۱. رضایت از زندگی زناشویی؛ ۲. پیوستگی به زندگی مشترک؛ ۳. توافق و هم عقیدگی در زندگی زناشویی و ۴. تجلی و ابراز عواطف و احساسات زوج در محیط خانواده(ویک[32]، ۲۰۱۶). زوج‌هایی که با یکدیگر سازگاری دارند نسبتاً از روابط زناشویی خود راضی هستند، عادت‌ها و شخصیت شریک زندگی خود را دوست دارند، از گفتگو و رفت و آمد به خانواده و دوستان لذت می‌برند و مشکلات را با یکدیگر حل می‌نمایند(بنازون[33] و همکاران، ۲۰۱۲). در کل، این پذیرفته شده است که سازگاری زناشویی یک مفهوم چند بعدی و دربرگیرنده عوامل گوناگونی است که همگی در رضایت یا عدم رضایت در روابط نقش دارند. همان‌طور که اسپانیر(۱۹۸۳) توضیح می‌دهد، سازگاری زناشویی یک پیوستار و تغییر در روند این پیوست است. در واقع، رابطه زناشویی پیوند در شخصیت است که هر یک از همسران با پیشینه تحولی، سبک شخصیتی، ترکیب عوامل زیست‌شناختی و تجربی گوناگون به زندگی مشترک قدم می‌گذارند و یک سیستم را تشکیل می‌دهند که در آن رفتار هر دو از یکدیگر تأثیر می‌پذیرد (موسوی، فاتحی زاده و جزایری، ۱۳۹۶).

در دیدگاه سیستمی، هر جزئی وابسته به محیط خود و سایر اجزاء سیستمی است که خود جزئی از آن است. از این روی باید هر چیزی را بر حسب رابطه‌ای که با سایر اجزاء دارد، تعریف کرد(مینوچین، ۱۹۸۶؛ ترجمه ثنایی، ۱۳۹۶). بنابراین هم فرد روی دیگران تاثیر می‌گذارد و هم خود را آنها تاثیر می‌پذیرد. از این نظر مشکل سازگاری زناشویی مانند هر مشکل مورد نظر دیگری به صورت مسئله‌ای در سیستم خانواده در نظر گرفته می‌شود(مداحی و صمدزاده،۱۳۹۰). پژوهشگران بسیاری معتقدند متغیر سازگاری زناشویی در حفظ تعادل زندگی، جو عاطفی، برقراری سلامت روانی، ایمنی فیزیولوژیکی اعضای خانواده و عملکرد مناسب در تعامل با فرزندان تاثیر بسزایی دارد(یوکسل و کنل[34]،2011، به نقل از علوی، افروز و قاسم زاده،1394). پژوهشگران معتقدند، رضایتمندی و سازگاری زناشویی ایفای نقش والدینی را آسان می‌سازد و به طور مستقیم بر اتخاذ سبک فرزند پروری مناسب موثر است و هنگامی که سطح سازگاری و رضایت زناشویی پدر و مادر پایین است، آنها به عنوان یک تیم عمل نکرده و در تربیت فرزندان خود موفق و سالم عمل نخواهند کرد )علوی و همکاران،1394).

نهایتاً در هر پژوهشی محدودیت‌هایی وجود دارد که عبارتند از: مصاحبه با یکی از طرفین زوج انجام شده است و هر دو در پژوهش حضور نداشتند. محدودیت مهم دیگری که در این پژوهش محقق با آن روبه‌رو بود یافتن مشارکت‌کنندگان بود که حاضر به همکاری در پژوهش باشند. بسیاری از افراد علاقه به صحبت در مورد زندگی زناشویی خود نداشتند و اینکه حاضر به گفتگو و روشن سازی ارتباط زناشویی خود نبودند. از طرفی، با وجود شرایط اعم از اقتصادی و همه‌گیری کرونا بیشتر زوج‌ها اظهار داشتند که در زندگی زناشویی خود دچار مشکلاتی هستند که احساس رضایت کمتری دارند و به همین دلیل یافتن مشارکت‌کنندگان دشوار بود. در حین انجام پژوهش همه‌گیری کرونا موجب شد تا مشارکت‌کنندگان از پذیرش مصاحبه حضوری امتناع کنند. به همین دلیل برخی از مصاحبه‌ها به صورت تلفنی و آنلاین انجام گرفته که ممکن است برخی از نتایج را تحت تاثیر قرار داده باشند. سازگاری زناشویی از عوامل دیگری نیز اثر می‌پذیرد که در این پژوهش شناسایی نشده‌اند. در ادامه، پیشنهاد می‌شود پژوهش بر روی هر دو نفر زوج انجام گیرد. پیشنهادات کاربردی نیز، از آنجا که پیشایندهای سازگاری زناشویی نیز بررسی شده‌اند نتایج را می‌توان در حوزه پیشگیری و آموزش استفاده نمود. و با توجه به اینکه پژوهش حاضر نشان داد که خانواده اصلی نقش بسیار پررنگی در ارتباط زناشویی فرزندان دارد، توصیه می‌شود، از طریق سازمان‌ها و نهادهای مختلف در مورد نقش والدین به عنوان الگو در تربیت بهتر فرزندان در جهت موفقیت زندگی آتی آنها اطلاعات کاملی به خانواده‌ها منتقل شود.

 

 

منابع

ابازی نفوتی، الناز. (1395). پیش بینی رضایت از طریق متغیرهای خود متمایزسازی و ملاک‌های انتخاب همسر. سومین کنفرانس بین المللی پژوهش‌های نوین علوم انسانی.

اشتراوس، انسلم؛ کربین، جولیت. (1998). مبانی پژوهش‌ کیفی فنون و مراحل تولید نظریه زمینه‌ای. ترجمه ابراهیم افشار (1391)، تهران: نشر نی.

امدادی، مژگان؛ ضرغام حاجبی، مجید؛ میرزاحسینی، حسن؛ منیرپور، نادر. (1396). مقایسه رضایت، همبستگی، توافق، ابراز محبت، سازگاری زوجین مخلوط و عادی. تحقیقات علوم رفتاری، 17(2)، 214-220.

باباپور خیرالدین، جلیل. (1395). بررسی رابطه شیوه‌های حل تعارض ارتباطی و سلامت روانشناختی دانشجویان. فصلنامه دانشگاه تبریز، 1(4)، 27-46.

بشارت، محمد علی؛ رفیع زاده، بهار. (1395). پیش بینی سطوح رضایت جنسی و سازگاری زناشویی بر اساس متغیرهای شغلی، تعهد، صمیمیت و دانش و نگرش جنسی. روانشناسی خانواده، 3(1)، 31-46.

بهاری، زهرا. (1394). نقش سبک زندگی در رضایت زناشویی زوجین. فصلنامه فرهنگ مشاوره و روان درمانی، 6(2)، 125-145.

پیرساقی، فهیمه، زهراکار، کیانوش، کیامنش، علیرضا و محسن زاده، فرشاد. (1397). ارائه الگوی ارتباط زناشویی کارآمد با رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد. فصلنامه فرهنگی-تربیتی زنان و خانواده،13(45)،7-35.

جواهری محمدی؛ مریم، کلانتر کوشه؛ سید محمد؛ فرح بخش، کیومرث. (1394). مقایسه رضایت زناشویی در زوجین با همسرگزینی سنتی و غیر سنتی شهر تهران. مشاوره و روان درمانی خانواده، 2(5)، 123-142.

چراغی، مونا؛ مظاهری، محمدعلی؛ موتابی، فرشته؛ پناغی، لیلی؛ صادق، منصوره‌السادات؛ سلمانی، خدیجه. (1394). پیش‌بینی رضایت زناشویی براساس کیفیت ارتباط همسران با دو خانواده‌ اصلی. فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ، 8(31)، 99-125.

حاتمی ورزنه ابوالفضل، اسمعیلی معصومه، فرح بخش کیومرث، برجعلی احمد. (1395). ارائه الگوی ازدواج پایدار رضایتمند: یک پژوهش گراند تئوری. مشاوره و روان درمانی خانواده ،6(21) ،120-149.

حیاتی، مژگان؛ شیرعلی پور، توحید؛ عظیم زاده، آرزو،(1394). بررسی اثر شوخ طبعی بر میزان رضایت زناشویی زوجین، اولین کنگره علمی پژوهشی سراسری توسعه و ترویج علوم تربیتی و روانشناسی، جامعه شناسی و علوم فرهنگی اجتماعی ایران، تهران.

خانجانی وشکی، سحر؛ کاوه فارسانی، ذبیح الله؛ جعفری، نسیم؛ پاشا، شیما؛ بشلیده، کیومرث .(1399). تدوین مدل برخی از پیشایندها و پیامدهای سازگاری زناشویی. مجله دانشکده پزشکی اصفهان، 38(569)، 193-200.

خطیبی ،اعظم .(1394) . بررسی نگرش زنان نسبت به عوامل موثر بر تحکیم خانواده .فصلنامه مطالعات و خانواده ،3(1) ،92-59

رضازاده، محمدرضا. (1387). رابطه مهارت‌های ارتباطی و سازگاری زناشویی در دانشجویان. فصلنامه روانشناسی معاصر، 3(1)، 43-50.

روشن نژاد، نجمه؛ بیان فر، فاطمه؛ طالع پسند، سیاوش. (1398). پیش‌بینی سازگاری زناشویی زوج‌های جوان بر مبنای ویژگی‌های شخصیتی، تمایز یافتگی خود و سرسختی. مجله روانشناسی بالینی، 11(1)، 93- 106.

زارع، بیژن؛ صفیاری جعفرآباد،‌هاجر. (1394). مطالعه رابطه عوامل موثر بر میزان رضایت از زندگی در میان زنان و مردان متاهل شهر تهران. فصلنامه مطالعات اجتماعی و روانشناختی زنان، 13(1)، 111-140.

علوی، زهرا ،افروز ،غلامعلی، قاسم زاده ،سوگند.(1394). بررسی رابطه سبک و تنیدگی فرزند پروری با رضایت زناشویی مادران دارای کودک پرخاشگر .مجله مطالعات ناتوانی ،5(11) ،241-230

عمرانی, سیمین, جمهری, فرهاد, احدی, حسن. (1398). پیش‌بینی سازگاری زناشویی بر اساس انتظارات زناشویی با نقش میانجی تعارض‌های زناشویی. نشریه علمی روانشناسی اجتماعی ،7(51) ،89-97.

عمرانی، سیمین؛ جمهری، فرهاد؛ احدی، حسن. (1398). پیش‌بینی سازگاری زناشویی بر اساس انتظارات زناشویی با نقش میانجی تعارض‌های زناشویی. نشریه علمی روانشناسی اجتماعی ،7(51) ،89-97.

فتحی، الهام؛ اسمعیلی، معصومه؛ فرحبخش، کیومرث؛ دانش پور، منیژه. (1395). ارائه مدل ازدواج رضایتمند در فرهنگ ایرانی: مطالعه نظریه داده بنیاد. پژوهش در سلامت روانشناختی، 10(2)، 10-26.

فیروزی محمدرضا، خرامین شیرعلی.(1399). پیش‌بینی رضایت زناشویی بر اساس ویژگی‌های شخصیت وسبک‌های مقابله در افراد متأهل با روابط فرازناشویی. ارمغان دانش; ۲۵ (۶) :۸۳۸-۸۵.

کاوه فارسانی، ذبیح الله؛ احمدی، سیّد احمد؛ فاتحی زاده، مریم السّادات. (1394). تاثیر آموزش مهارت‏های زندگی بر رضایت و سازگاری زناشویی زنان متاهّل، روستاهای شهرستان فارسان. مشاوره و روان درمانی خانواده، 2(3) ،373-378.

محسن زاده، فرشاد؛ عارفی، مختار. (1391). پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس ارتباط و صمیمیت جنسی. مشاوره و روان درمانی خانواده. 20(7) ،43-53.

محسن زاده، فرشاد؛ مرادی کوچی، سمیرا؛ خدادادی سنگده، جواد. (1393). مطالعه ی پدیدارشناختی دلایل رضایت از ازدواج (از دیدگاه زنان راضی از ازدواج). فصلنامه علمی- پژوهشی مطالعات راهبردی زنان ،17(65)، 8- 36.

محمدی، نعیما؛ علمدار، فاطمه السادات. (1391). مطالعه جامعه شناختی رضایت از زندگی خانوادگی بر حسب الگوی خانواده. خانواده پژوهی، 8(2)، 129-140.

مداحی ،محمد ابراهیم ،صمد زاده ،مونا.(1390). سبک‌های تربیتی و رگه‌های شخصیت .مجله اندیشه و رفتار در روانشناسی بالینی ،شماره21 ،24-17

مرتضایی ،نسترن ،رضازاده ،سید محمد رضا. (1399). نقش میانجی تعهد زناشویی در رابطه بین ادراک انصاف و رضایت مندی زناشویی .فصلنامه پژوهش‌های کاربردی روانشناختی ، 11(4) ،292-281.

مرتضایی ،نسترن ،رضازاده ،سید محمد رضا. (1399). نقش میانجی تعهد زناشویی در رابطه بین ادراک انصاف و رضایت مندی زناشویی .فصلنامه پژوهش‌های کاربردی روانشناختی ، 11(4) ،292-281.

معین، محمد. (1400). فرهنگ فارسی. تهران: نشر دبیر.

موسوی، سمیه؛ فاتحی زاده، مریم؛ جزایری، رضوان السادات. (1396). اثربخشی آموزش زوج‌ها مبتنی بر الگوی زوج درمانی شخصیتی-سیستمی بر سازگاری زناشویی. پژوهش‌های علوم شناختی و رفتاری، 7(2)، 83-106.

مینوچین، سالوادور. (1986). خانواده و خانواده درمانی. ترجمه باقر ثنائی(1396). تهران: انتشارات امیر کبیر.

ناموران گرمی، کبری.، مرادی، علیرضا، فرزاد، ولی اله و زهراکار، کیانوش. (1396). تعیین ابعاد سازگاری زناشویی در زوج‌های ایرانی: یک مطالعه کیفی. سلامت و مراقبت ،19(3) ،182-194.

نصیری ده سرخی، راضیه؛ موسوی، سیده فاطمه .(1394). مطالعه برخی همبسته‌های رضایت جنسی و رضایت زناشویی در زنان متاهل شهر اصفهان. رویش روانشناسی، 4(11)، 135-152.

 

Benazon, N., Wright, J. & Sabourin, S. (2012), Stress, sexual satisfaction, and marital adjustment in Infertile couples. J Sex Marital Therapy, 18(4), 273-84.

Gordon,  K.  C.,  &  Baucom,  D.  H.  (1998).  Understanding  betrayals  in marriage:  A  synthesized  model  of  forgiveness.  Family  Process, 37 , 425449.

Gottman, J. M., & Notarius, C. I.(2012). «Marital research in the 20th century
and a research agenda for 21th century». Family Process, 41(2).

Kasapoğlu, F., & Yabanigül, A. (2018). Marital satisfaction and life satisfaction: The mediating effect of spirituality. Spiritual Psychology and Counseling, 3, 177–195.

Maltby,  J.,  Wood,  A.  M.,  Day,  l.,  &  Kon,  T.W.A (2008). Personality  predictors  of  levels  of  forgiveness  two  and  half  years  after  the  transgression;  Journal  of  Research  in  Personality,  42,  1088-1094.

McNulty,  J.  K.  (2018).  Forgiveness  in  marriage:  Putting  the  benefits into context.  Journal of Family Psychology,  22 (1),  171-175.

Nall, M., Aull, M. (2010). The Influence of personal characteristics: personality, culture and environment. CLD1-9-4H: 4.

Nietzel, M. T., & Harris, M. J. (2008). Creative ways to keep romance alive. http://www.heartnhome.com 

Olson,  D.  H.  (2000).  Circumplex  model  of  marital  &  family  systems. Journal of Family Therapy,  22 ,  144-167. 

Olson,  D.  H.,  Bell,  R.,  &  Portner,  J.  (1992).  FACES  II.  Family inventories manual. Minneapolis: Life Innovations.

Sinha, S. P. & Mackerjec, N. (2009), Marital adjustment and space orientation. Journal of Social Psychology, 130, 633-639.

Spanier, B. (1983), Measuring dyadic adjustment: New scales for assessing the quality of marriageand similar, dyads.  Marriage Family Journal, 12, 286-95.

Unal ,O.& Akgon,S. (2020) .Conflict resolution styles as predictors of marital adjusment and marital satisfaction, Journal of Family Studies.

Vick, K. (2016), The applicability of the dyadic adjustment scale for rural marital assessmen .tDakota: University of South Dakota, 1553-1559.

 

|||

 

.[1] استادیار، گروه مشاوره، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.

[2]. نویسنده مسئول: کارشناسی ارشد مشاوره، دانشکده غیر انتفاعی- غیردولتی رفاه، تهران، ایران.

sam11rastgoftar@gmail.com

 

 

[3]. Nietzel, M . T & Harris, M . J

[4]. Kalkan, M & Ersanli, E

[5]. Kasapoglu, F., & Yabanigul, A

[6]. Marital compatibility

[7]. Locke-Wallac

[8]. Darget, S & kisa, S

[9]. Manyam, S.B & Junior,V . Y

[10]. Be ,Whisman, M . A & Uebelacker,L . A

[11]. Atkinson, R & Hilgard, E

[12]. Lewis,R . A & Spanir,G . B

[13]. Latifses,V& Bush,J . B & Field,T

[14]. Rorrigues Gonzalez,M & L.Schweer Collins,M

[15]. Unal, O & Akgun, S

[16]. Kendrick, H & Drentea, P

[17]. Strauss, A & Corbin, J

[18]. این بازه سنی از آن جهت انتخاب گردید که ،هدف بررسی مسائل و کیفیت سازگاری زوجین در دهه اول ازدواج و تولد اولین فرزند بود.

[19]. برای سهولت کار افراد رضایتمند از زندگی زناشویی انتخاب شدند.

[20]. مصاحبه به این دلیل نیمه ساختارمند بیان شده که سوالات کلی بود و این سوالات کلی از همه شرکت کنندگان پرسیده شد.

[21]. برای روایی سوالات از متخصصین و اساتید حوزه مشاوره و روانشناسی که در حوزه زوج و خانواده کار میکردند کمک گرفته شد.

[22]. Open coding

[23]. Charmaz, K . M

[24] .Axial coding

[25]. Goulding, W

[26]. Selective coding

[27]. Nall, M & Aull, M

[28]. Maltby, J

[29]. McNulty, J . K

[30]. Olson, D . H

[31]. Mackerjec

[32]. Vick, K

[33]. Benazon, N

[34]. Yuksel, M & Canel, A . N

Smiley face

 

ابازی نفوتی، الناز. (1395). پیش بینی رضایت از طریق متغیرهای خود متمایزسازی و ملاک‌های انتخاب همسر. سومین کنفرانس بین المللی پژوهش‌های نوین علوم انسانی.
اشتراوس، انسلم؛ کربین، جولیت. (1998). مبانی پژوهش‌ کیفی فنون و مراحل تولید نظریه زمینه‌ای. ترجمه ابراهیم افشار (1391)، تهران: نشر نی.
امدادی، مژگان؛ ضرغام حاجبی، مجید؛ میرزاحسینی، حسن؛ منیرپور، نادر. (1396). مقایسه رضایت، همبستگی، توافق، ابراز محبت، سازگاری زوجین مخلوط و عادی. تحقیقات علوم رفتاری، 17(2)، 214-220.
باباپور خیرالدین، جلیل. (1395). بررسی رابطه شیوه‌های حل تعارض ارتباطی و سلامت روانشناختی دانشجویان. فصلنامه دانشگاه تبریز، 1(4)، 27-46.
بشارت، محمد علی؛ رفیع زاده، بهار. (1395). پیش بینی سطوح رضایت جنسی و سازگاری زناشویی بر اساس متغیرهای شغلی، تعهد، صمیمیت و دانش و نگرش جنسی. روانشناسی خانواده، 3(1)، 31-46.
بهاری، زهرا. (1394). نقش سبک زندگی در رضایت زناشویی زوجین. فصلنامه فرهنگ مشاوره و روان درمانی، 6(2)، 125-145.
پیرساقی، فهیمه، زهراکار، کیانوش، کیامنش، علیرضا و محسن زاده، فرشاد. (1397). ارائه الگوی ارتباط زناشویی کارآمد با رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد. فصلنامه فرهنگی-تربیتی زنان و خانواده،13(45)،7-35.
جواهری محمدی؛ مریم، کلانتر کوشه؛ سید محمد؛ فرح بخش، کیومرث. (1394). مقایسه رضایت زناشویی در زوجین با همسرگزینی سنتی و غیر سنتی شهر تهران. مشاوره و روان درمانی خانواده، 2(5)، 123-142.
چراغی، مونا؛ مظاهری، محمدعلی؛ موتابی، فرشته؛ پناغی، لیلی؛ صادق، منصوره‌السادات؛ سلمانی، خدیجه. (1394). پیش‌بینی رضایت زناشویی براساس کیفیت ارتباط همسران با دو خانواده‌ اصلی. فصلنامه علمی پژوهشی راهبرد فرهنگ، 8(31)، 99-125.
حاتمی ورزنه ابوالفضل، اسمعیلی معصومه، فرح بخش کیومرث، برجعلی احمد. (1395). ارائه الگوی ازدواج پایدار رضایتمند: یک پژوهش گراند تئوری. مشاوره و روان درمانی خانواده ،6(21) ،120-149.
حیاتی، مژگان؛ شیرعلی پور، توحید؛ عظیم زاده، آرزو،(1394). بررسی اثر شوخ طبعی بر میزان رضایت زناشویی زوجین، اولین کنگره علمی پژوهشی سراسری توسعه و ترویج علوم تربیتی و روانشناسی، جامعه شناسی و علوم فرهنگی اجتماعی ایران، تهران.
خانجانی وشکی، سحر؛ کاوه فارسانی، ذبیح الله؛ جعفری، نسیم؛ پاشا، شیما؛ بشلیده، کیومرث .(1399). تدوین مدل برخی از پیشایندها و پیامدهای سازگاری زناشویی. مجله دانشکده پزشکی اصفهان، 38(569)، 193-200.
خطیبی ،اعظم .(1394) . بررسی نگرش زنان نسبت به عوامل موثر بر تحکیم خانواده .فصلنامه مطالعات و خانواده ،3(1) ،92-59
رضازاده، محمدرضا. (1387). رابطه مهارت‌های ارتباطی و سازگاری زناشویی در دانشجویان. فصلنامه روانشناسی معاصر، 3(1)، 43-50.
روشن نژاد، نجمه؛ بیان فر، فاطمه؛ طالع پسند، سیاوش. (1398). پیش‌بینی سازگاری زناشویی زوج‌های جوان بر مبنای ویژگی‌های شخصیتی، تمایز یافتگی خود و سرسختی. مجله روانشناسی بالینی، 11(1)، 93- 106.
زارع، بیژن؛ صفیاری جعفرآباد،‌هاجر. (1394). مطالعه رابطه عوامل موثر بر میزان رضایت از زندگی در میان زنان و مردان متاهل شهر تهران. فصلنامه مطالعات اجتماعی و روانشناختی زنان، 13(1)، 111-140.
علوی، زهرا ،افروز ،غلامعلی، قاسم زاده ،سوگند.(1394). بررسی رابطه سبک و تنیدگی فرزند پروری با رضایت زناشویی مادران دارای کودک پرخاشگر .مجله مطالعات ناتوانی ،5(11) ،241-230
عمرانی, سیمین, جمهری, فرهاد, احدی, حسن. (1398). پیش‌بینی سازگاری زناشویی بر اساس انتظارات زناشویی با نقش میانجی تعارض‌های زناشویی. نشریه علمی روانشناسی اجتماعی ،7(51) ،89-97.
عمرانی، سیمین؛ جمهری، فرهاد؛ احدی، حسن. (1398). پیش‌بینی سازگاری زناشویی بر اساس انتظارات زناشویی با نقش میانجی تعارض‌های زناشویی. نشریه علمی روانشناسی اجتماعی ،7(51) ،89-97.
فتحی، الهام؛ اسمعیلی، معصومه؛ فرحبخش، کیومرث؛ دانش پور، منیژه. (1395). ارائه مدل ازدواج رضایتمند در فرهنگ ایرانی: مطالعه نظریه داده بنیاد. پژوهش در سلامت روانشناختی، 10(2)، 10-26.
فیروزی محمدرضا، خرامین شیرعلی.(1399). پیش‌بینی رضایت زناشویی بر اساس ویژگی‌های شخصیت وسبک‌های مقابله در افراد متأهل با روابط فرازناشویی. ارمغان دانش; ۲۵ (۶) :۸۳۸-۸۵.
کاوه فارسانی، ذبیح الله؛ احمدی، سیّد احمد؛ فاتحی زاده، مریم السّادات. (1394). تاثیر آموزش مهارت‏های زندگی بر رضایت و سازگاری زناشویی زنان متاهّل، روستاهای شهرستان فارسان. مشاوره و روان درمانی خانواده، 2(3) ،373-378.
محسن زاده، فرشاد؛ عارفی، مختار. (1391). پیش بینی رضایت زناشویی بر اساس ارتباط و صمیمیت جنسی. مشاوره و روان درمانی خانواده. 20(7) ،43-53.
محسن زاده، فرشاد؛ مرادی کوچی، سمیرا؛ خدادادی سنگده، جواد. (1393). مطالعه ی پدیدارشناختی دلایل رضایت از ازدواج (از دیدگاه زنان راضی از ازدواج). فصلنامه علمی- پژوهشی مطالعات راهبردی زنان ،17(65)، 8- 36.
محمدی، نعیما؛ علمدار، فاطمه السادات. (1391). مطالعه جامعه شناختی رضایت از زندگی خانوادگی بر حسب الگوی خانواده. خانواده پژوهی، 8(2)، 129-140.
مداحی ،محمد ابراهیم ،صمد زاده ،مونا.(1390). سبک‌های تربیتی و رگه‌های شخصیت .مجله اندیشه و رفتار در روانشناسی بالینی ،شماره21 ،24-17
مرتضایی ،نسترن ،رضازاده ،سید محمد رضا. (1399). نقش میانجی تعهد زناشویی در رابطه بین ادراک انصاف و رضایت مندی زناشویی .فصلنامه پژوهش‌های کاربردی روانشناختی ، 11(4) ،292-281.
مرتضایی ،نسترن ،رضازاده ،سید محمد رضا. (1399). نقش میانجی تعهد زناشویی در رابطه بین ادراک انصاف و رضایت مندی زناشویی .فصلنامه پژوهش‌های کاربردی روانشناختی ، 11(4) ،292-281.
معین، محمد. (1400). فرهنگ فارسی. تهران: نشر دبیر.
موسوی، سمیه؛ فاتحی زاده، مریم؛ جزایری، رضوان السادات. (1396). اثربخشی آموزش زوج‌ها مبتنی بر الگوی زوج درمانی شخصیتی-سیستمی بر سازگاری زناشویی. پژوهش‌های علوم شناختی و رفتاری، 7(2)، 83-106.
مینوچین، سالوادور. (1986). خانواده و خانواده درمانی. ترجمه باقر ثنائی(1396). تهران: انتشارات امیر کبیر.
ناموران گرمی، کبری.، مرادی، علیرضا، فرزاد، ولی اله و زهراکار، کیانوش. (1396). تعیین ابعاد سازگاری زناشویی در زوج‌های ایرانی: یک مطالعه کیفی. سلامت و مراقبت ،19(3) ،182-194.
نصیری ده سرخی، راضیه؛ موسوی، سیده فاطمه .(1394). مطالعه برخی همبسته‌های رضایت جنسی و رضایت زناشویی در زنان متاهل شهر اصفهان. رویش روانشناسی، 4(11)، 135-152.
 
Benazon, N., Wright, J. & Sabourin, S. (2012), Stress, sexual satisfaction, and marital adjustment in Infertile couples. J Sex Marital Therapy, 18(4), 273-84.
Gordon,  K.  C.,  &  Baucom,  D.  H.  (1998).  Understanding  betrayals  in marriage:  A  synthesized  model  of  forgiveness.  Family  Process, 37 , 425449.
Gottman, J. M., & Notarius, C. I.(2012). «Marital research in the 20th century
and a research agenda for 21th century». Family Process, 41(2).
Kasapoğlu, F., & Yabanigül, A. (2018). Marital satisfaction and life satisfaction: The mediating effect of spirituality. Spiritual Psychology and Counseling, 3, 177–195.
Maltby,  J.,  Wood,  A.  M.,  Day,  l.,  &  Kon,  T.W.A (2008). Personality  predictors  of  levels  of  forgiveness  two  and  half  years  after  the  transgression;  Journal  of  Research  in  Personality,  42,  1088-1094.
McNulty,  J.  K.  (2018).  Forgiveness  in  marriage:  Putting  the  benefits into context.  Journal of Family Psychology,  22 (1),  171-175.
Nall, M., Aull, M. (2010). The Influence of personal characteristics: personality, culture and environment. CLD1-9-4H: 4.
Nietzel, M. T., & Harris, M. J. (2008). Creative ways to keep romance alive. http://www.heartnhome.com 
Olson,  D.  H.  (2000).  Circumplex  model  of  marital  &  family  systems. Journal of Family Therapy,  22 ,  144-167. 
Olson,  D.  H.,  Bell,  R.,  &  Portner,  J.  (1992).  FACES  II.  Family inventories manual. Minneapolis: Life Innovations.
Sinha, S. P. & Mackerjec, N. (2009), Marital adjustment and space orientation. Journal of Social Psychology, 130, 633-639.
Spanier, B. (1983), Measuring dyadic adjustment: New scales for assessing the quality of marriageand similar, dyads.  Marriage Family Journal, 12, 286-95.
Unal ,O.& Akgon,S. (2020) .Conflict resolution styles as predictors of marital adjusment and marital satisfaction, Journal of Family Studies.
Vick, K. (2016), The applicability of the dyadic adjustment scale for rural marital assessmen .tDakota: University of South Dakota, 1553-1559.
 
Volume 19, Issue 66 - Serial Number 66
Spring 2024
April 2024
Pages 79-110
  • Receive Date: 20 August 2022
  • Revise Date: 17 November 2022
  • Accept Date: 11 October 2023
  • Publish Date: 20 March 2024