Investigating the effectiveness of Islamic spiritual dignity therapy on depression and marital adjustment of women affected by husband's breach of contract

Document Type : Original Article

Authors

1 Islamic studies. Farhangian un. Tehran. Iran

2 psychology. hekmat razavi. Mashhad. Iran

3 educational sciences. farhangian un. Tehran. Iran

4 Islamic studies., Farhangian un. Tehran. Iran

Abstract

The main goal of this research is to investigate the effectiveness of dignity therapy on reducing depression and increasing marital compatibility in women affected by husband's breach of contract. The current research is an applied research in terms of its purpose, and in terms of its method, it is an experimental study with a pre-test and post-test design with a control group. The statistical population of the current study includes all married women who suffered from depression due to their husbands breaking the contract and their marital compatibility decreased, who referred to Mashhad clinics for treatment. For this purpose, a sample size of 12 people was selected using available sampling method and according to the entry and exit criteria from all Mashhad clinics, and they were randomly placed in two control test groups (6 people in each group). In this research, two tests of Beck's standard depression questionnaire and Spanier's adjustment questionnaire were used. The data obtained from the implementation were analyzed using covariance analysis and the findings showed that the scores of the experimental group in depression components were significantly lower than the score of the control group. Also, the results of covariance analysis showed that the scores of the experimental group in the couple compatibility components were significantly higher than the score of the control group. Therefore, Islamic dignity therapy was effective in reducing depression and increasing marital adjustment in women with unfaithful husbands.

Keywords


اثربخشی درمان مبتنی بر کرامت انسانی بر افسردگی و سازگاری زوجی زنان خیانت‌دیده

فهیمه جمالی‌راد [1] | محمود آزادی [2] | منیره صالحی [3] | جعفر طالبیان شریف [4] | علیّه رضاداد[5]

چکیده

 هدف این پژوهش بررسی اثر بخشی درمان مبتنی بر کرامت انسانی بر گرفته از مبانی اسلامی بر میزان افسردگی و سازگاری زوجی، زنان آسیب دیده از خیانت است. پژوهش حاضر از نظر هدف تحقیق کاربردی است و از نظر روش یک مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. نمونه پژوهش شامل 12 نفر از زنانی مشهدی است که در سال 1401 به دلیل تجربه خیانت همسران دچار افسردگی بوده و برای دریافت خدمات روان شناختی به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی مراجعه کرده اند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 6 نفر) قرار گرفتند. پرسشنامه‌های  افسردگی بک نسخه دوم نسخه دوم، فرم 21 گویه 1387 و سازگاری زوجی اسپانیر 1374 به عنوان ابزار محقق، برای اندازه‌‌گیری متغیرهای وابسته، استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل توصیفی داده‌ها از میانگین، انحراف معیار و برای تحلیل استنباطی از تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره استفاده شد. داده‌های حاصل از اجرا نشان داد که طرح درمانی مبتنی بر کرامت انسانی معنوی اسلامی بر افسردگی زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر و همچنین بر سازگاری زوجی آنان اثربخش بود (001/0>p).

کلیدواژه‌ها: کرامت درمانی، افسردگی، زنان خیانت دیده، سازگاری زوجی، خیانت زناشویی.

 

DOR: 20.1001.1.26454955.1402.18.64.11.9


 

 

مقدمه و بیان مسئله

کرامت در منابع ادیان ابراهیمی بویژه در دین مبین اسلام، از مرکزی ترین مفاهیم روان شناختی است. کرامتی که انسان آن را حس می کند، به دلیل ادراک دارایی‌هایی همچون نعمت عقل، امانت الهی، خودآگاهی (بدلیل داشتن نیروی عقل)، قدرت تسخیر  وداشتن قوه اختیاراست (طریحی، ۱۳۷۵).

کرامت[6] در لغت دارای معانی مختلفی است که مهم‌ترین آنها عبارت است از ارزش، حرمت، حیثیت، بزرگواری، عزت، شرافت، انسانیت، شأن، مقام، موقعیت، درجه، رتبه، جایگاه، منزلت، نزاهت از فرومایگی و پاک بودن از آلودگی‌ها، احسان و بخشش، جوانمردی و سخاوت. توجه به معنای لغوی کرامت بیانگر دو نوع ویژگی و خصوصیت کاملا متمایز در موجود انسانی است: برخی از این ویژگی‌ها رتبه، درجه و موقعیت و جایگاه اجتماعی، سیاسی، دینی و خانوادگی افراد را بیان می‌‌کند، این نوع کرامت قابل اکتساب و سلب است و امکان دارد کاهش یا افزایش یابد، اما برخی از این ویژگی‌ها مثل انسانیت، ذاتی انسان است و قابل سلب و وضع از انسان نیست و به آن «کرامت ذاتی» گویند.

مفهوم کرامت به لحاظ نظری در نظریات مکاتب انسان‌‌گرا و اندیشمندانی چون مازلو،[7] روزنبرگ[8] و راجرز[9]به چشم می‌‌خورد. به عنوان نمونه، در نظریه راجرز(1942)، انسان دارای هسته و خودی یگانه است که سبب شکوفا شدن فرد می‌‌‌‌ شود. یعنی همگونی و هماهنگی تجربه فرد با خودپنداشته‌‌اش[10] او را به خودشکوفایی[11] نزدیک‌‌تر می‌‌سازد (آزادی و همکاران، 1398). باور به ذات نیک انسان‌ها، مشابه با نظریه کرامت نفس انسان در اسلام است. نگاه راجرز به خوبی‌های انسان[12]، فطرت پاک انسان‌ها[13]، گرایش انسان به سوی کمال[14] است و ریشه مفاهیم کلیدی دیدگاه راجرز را می‌‌توان در آموزه‌‌های دینی، روایات و آیات قرآن کریم یافت چنانکه کرامت نفس انسان‌‌ها و ارزش وجودی آنها،[15]به نیاز خود-توجهی[16] راجرز نزدیک است. از دیدگاه اسلامی، احساس کرامت امری فطری است و به دلیل ادراک دارایی‌هایی است که از سوی خداوند به انسان داده شده است و از این روست که ذات انسان مورد اکرام قرار گرفته است. به طور کلی، دین اسلام مأخذی مهم برای درک مفهوم کرامت می‌‌باشد، کرامت در منابع اسلامی یکی از اصلی‌‌ترین مفاهیم روانشناختی است. از دیدگاه اسلامی، انسان‌ها به دلیل ادراک دارایی‌هایی همچون نعمت عقل[17]، امانت الهی[18]، خودآگاهی (به دلیل داشتن نیروی عقل)، قدرت تکلم، قدرت اختیار و قدرت‌‌های فراوان دیگر که خداوند به آنها عطا کرده، احساس کرامت می‌کنند و به همین دلیل ذات انسان را ارج نهاده است. [19]

اما به هرو روی، گاهی کرامت انسان مورد هجوم و درمعرض آسیب‌های مختلفی قرار می شود، وانسان را به احساس بی‌ارزشی می‌‌کشاند. کرامت انسان، می‌‌تواند در روابط بین فردی با افرادی که نقش مهمی در زندگی فرد دارند، مورد هجوم قرار گیرد، واین افراد نظیرهمسر، حس ارزشمندی فرد راتایید نکنندو بابرقراری ارتباط فرازناشویی، زنان احساس حقارت و خودمقصر پنداری را تجربه نمایند، کیفیت حریم نفس یا همان عزت نفس ایشان مورد مخاطره قرارگیرد و باتجربه هر اهانت در نفس، گامی به سوی روان‌بنه بی‌ارزشی نزدیک شوند. اگر حس کرامت آسیب ببیندیا افزایش یابد، برخودپنداره، حرمت خود و اعتمادبه نفس فرد تاثیر می‌‌گذارد و از این‌‌رو، حفظ وارتقای حس کرامت می‌‌تواند، در پیشگیری و درمان، امری کلیدی باشد و کشف منابع آسیب به آن، امری ضروری است (آزادی و همکاران، 1398).

بنابر مطالعات انجام شده به‌طورکلی می توان پژوهش‌های پیرامون درمان‌های مبتنی بر ارتقای حس کرامت انسانی را به دو گروه تقسیم نمود: نخست پژوهش‌ها پیرامون افرادی که حس کرامت ایشان بر اثر بیماری خدشه دار شده همانند سرطان و دیگر پژوهش پیرامون افرادی است که سلامت روان آنان مورد آسیب قرار گرفته است که گروه هدف این پژوهش دسته دوم یعنی افراد آسیب دیده روانی میباشد. به بیان دیگر، به نظر میرسد، زنان آسیب دیده از تجربه خیانت همسر نسبت به خویشتن انگاره‌‌های منفی همانند احساس ناکافی بودن را بیان کنند.

در گروه نخست مطالعات انجام شده بر مبنای کرامت درمانی ابتدا توسط چاچینو[20] و همکاران (2002) در طب تسکینی مطرح گردید. آنها با روش تحلیل محتوا و مصاحبه‌‌های نیمه‌ساختاریافته در قالب 8 سوال، 4 مقوله اصلی را یافتند. چاچینو و همکاران (2002) از بیماران خواستند تا با توجه به بیماری سرطان و نوع آن، کرامت را از دیدگاه خود توصیف کنند. از میان این مصاحبه‌‌ها چهار مقوله‌‌ اصلی استخراج شده عبارت‌اند از: نگرانی‌های مرتبط با بیماری، فهرست مواضع حفظ کرامت بیمار، تمرین‌‌های حفظ کرامت و سیاهه اجتماعی کرامت. چاچینو و همکاران (2005) در یک مطالعه دیگر دریافتند که کرامت درمانی اثر مثبتی بر روی حس کرامت، کاهش افسردگی و رنج بیماران داشته است. در مطالعه ای دیگر نشان داده شد که این رویکرد در مقایسه با درمان حمایتی شخص- محور[21] در کاهش ناراحتی‌‌های روانی بیماران موثرتر بوده است (چاچینو و همکاران، 2011). در انگلستان، ، مقایسه گروه کنترل و آزمایش نشان داد، بیمارانی که کرامت درمانی را دریافت کرده بودند، به‌طور معنادارتری، امید بیشتری را گزارش کردند، و مداخله کرامت درمانی را مفیدتر یافتند (هال و همکاران، [22]2015).

فیتچت[23] و همکاران (2015) یافتند بیمارانی که کرامت درمانی دریافت می‌‌کنند، احساس رضایت بالا داشته و منافع برای خود و خانواده‌شان، از جمله افزایش احساس معنا و هدف گزارش کردند.

در پژوهش دیگری هک[24](2010) نشان داد کرامت درمانی در خدمت فراهم کردن یک محیط درمانی ایمن برای بیماران است، تا معنادارترین جنبه‌های زندگی خود را به گونه‌ای بررسی کنند که ارزش‌های اصلی آنها آشکار شود. رایج‌‌ترین ارزش‌‌های بیان شده توسط بیماران شامل «خانواده»، «لذت»، «مراقبت»، «احساس موفقیت»، «دوستی واقعی» و «تجربه غنی» بود.

مطالعه دیگر توسط مونتریس و همکاران[25] (2010) نشان داد که رایج‌‌ترین موضوعات مورد بحث در بین بیماران (به ترتیب رتبه بندی): اطلاعات زندگی‌نامه‌ای، عشق، درس‌های آموخته‌شده در زندگی، تعیین نقش‌ها در مشاغل یا سرگرمی‌ها، دستاوردها، ویژگی‌های شخصیتی، کار ناتمام، امیدها و رویاها، کاتالیزورها، غلبه بر چالش‌ها، و راهنمایی برای دیگران بود.

آزادی و همکاران (1398)، الگوی اسلامی مداخله مبتنی بر کرامت را طراحی کرده و اثربخشی آن بر کیفیت زندگی بیماران سرطانی را بررسی نموده‌اند یافته‌‌های این تحقیق، در بخش کیفی نشان داد، کرامت دارای سه مولفه عبودیت، بخشش و حریم خصوصی می‌‌باشد و در بخش کمّی نشان داد، الگوی مداخله معنوی بر روی کیفیت زندگی بیماران سرطانی موثر است. در بخش مفهوم‌‌پردازی نیز، به واکاوی واژه کرامت پرداخته و بیان نموده که نظریه انسان‌‌گرای راجرز و دین مبین اسلام از لحاظ نظری در ارتباط با مسئله نفس انسان و کرامت شباهت زیادی به یکدیگر دارند. مکتب انسان‌گرا، برای انسان هسته و خودی یگانه را فرض می‌‌کند که منبع شکوفا شدن فرد می‌‌شود.

طاقی (1395) نشان داد عوامل موثر بر احساس کرامت بیماران عبارت‌اند از: رعایت حریم خصوصی، رازداری، ارتباط مناسب، ارائه اطلاعات کافی، حق انتخاب مشارکت دادن بیمار در مراقبت و احترام. عوامل یاد شده بصورت عملیاتی در پژوهش حاضر مورد توجه قرار گرفته است. برهانی و همکاران (1393) یافتند که درمان مبتنی بر رعایت کرامت انسانی، بر افزایش حس کرامت بیماران همودیالیز تاثیر دارد.

زکی‌نژاد وهمکاران (1399) به این نتیجه رسیدند که کرامت درمانی حتی با سه جلسه 60-30 دقیقه‌‌ای اثرگذار است و می‌‌تواند در مراحل پایانی حیات بیماران مبتلا به سرطان، حس معنا، هدف، عزت وکرامت آنها را ارتقا بخشد و مرگی با عزت را برای این بیماران فراهم نماید.

در گروه دوم پژوهش‌های اندکی صورت گرفته است. دهقانی‌زاده (1401) «اثر بخشی کرامت درمانی معنوی اسلامی بر روی خود شفقت ورزی و حرمت خود در نوجوانان تک سرپرست» را آزمود و در نتیجه دریافت که کرامت درمانی معنوی اسلامی، روش مناسبی برای افزایش خود شفقت ورزی و کاهش حرمت خود مشروط در نوجوانان تک سرپرست می‌باشد.

این پژوهش نیز، با اجرایی نمودن مدل کرامت درمانی معنوی اسلامی به صورت گروهی، به اقدامات پیشگیر ی و ترمیمی جهت درمان مشکلات مرتبط با احساس کرامت مخدوش شده زنان خیانت دیده پرداخته است تا روابط آسیب دیده زوجی بهبود یابد و سازگاری زناشویی آنان نیز افزایش پیدا کند.

اهمیت و ضرورت انتخاب این موضوع به این دلیل است که یکی از موضوعات مهم در مطالعات خانواده، ارتباط پایدار زناشویی است که قرآن کریم از آن تعبیر به «میثاق غلیظ»[26] می نماید. به‌طورکلی، در روابط بین فردی زوجی، روابط فرا زناشویی خیانت محسوب می‌شود. به‌گونه‌ای که یکی از شایع‌ترین عوامل درخواست طلاق از سوی زنان، خیانت در ازدواج توسط شوهران است (کلانتری و همکاران، 1390). خیانت شوهران، یکی ازمهم‌ترین عوامل تهدیدکننده عملکرد، ثبات وتداوم زندگی زناشویی است. مفهوم خیانت به نقض تعهد رابطه دو نفره که به شکل‌گیری درجاتی از صمیمیت عاطفی و فیزیکی با فردی خارج از این رابطه منجر می‌‌شود، اطلاق می‌‌شود و از منظری دیگر به چهار نوع بی وفایی جنسی، بی وفایی عاطفی، بی وفایی ترکیبی (عاطفی- جنسی) و بی وفایی مجازی شامل رابطه عاطفی تلفنی، گفتگو‌های جنسی و مشاهده فیلم‌های پورن تقسیم می‌‌شود (گودرزی، 1398؛ لاسترمن،[27] ترجمه: فرزین‌زاد، 1399). خیانت مردان می تواند بنیان رابطه و زندگی را از بین ببرد. اما همیشه به معنای پایان رابطه نیست. روانشناسان بر این باورند که اگر زنان آسیب‌دیده بخواهند، می‌توانندرابطه‌شان را ترمیم و حفظ کنند (لاسترمن، 1399).

بنابراین، ضرورت این پژوهش، حفظ نهاد خانواده و سلامت روان بانوان است. زیرا به نظر می‌رسد، آسیب‌های روانی زنان خیانت دیده سبب بروز استرس، اضطراب و افسردگی می‌‌شود و سازگاری آنان با شریک زندگی‌شان را کم می‌کند. بر طبق مشاهدات بالینی ، اکثر زنان خیانت دیده، کج‌خلق و زودرنج می‌‌شوند، سخت‌تر می‌‌بخشند و کمتر با خود و همسرشان مهربان هستند. همین امر باعث می‌‌‌شود، رابطه عاشقانه و شاد، پس از مدتی، تبدیل به رابطه‌ای سرد و شکست خورده شود؛ بدون اینکه زوجین، متوجه روند شکست و آسیب شده باشند. از این‌‌رو، برای پیشگیری از این آسیب یا اصلاح آن، هر زوجی نیاز دارد نقاط قوت و ضعف رابطه خود را بررسی کرده و با راهکارهای مطمئن روانشناسی به ترمیم آسیب‌‌های روابط‌شان بپردازد.

پژوهش‌ها نشان داده است، خود شفقت ورزی، احترام به خود، خود بخشودگی و به‌طورکلی خود پنداره مثبت از بهترین روش‌های آرام کردن خود، منطقی و عقلانی کردن افکار است و خود تنظیمی هیجانی و کاهش غم و افسردگی را در پی دارد که در نتیجه آن، رابطه‌ سرد شده، بهبودیافته و روابط آسیب دیده ی میان زوجی ترمیم می‌‌گردد.

فرضیه اصلی پژوهش حاضر عبارت است از: کرامت درمانی معنوی اسلامی موجب کاهش افسردگی زنان خیانت دیده می‌شود.

و فرضیه فرعی پژوهش حاضر عبارت است از:

- کرامت درمانی معنوی اسلامی موجب افزایش سازگاری زناشویی زنان خیانت دیده می‌شود.

روش پژوهش

پژوهش حاضر یک مطالعه شبه آزمایشی است، با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل. جامعه‌ آماری پژوهش حاضر شامل 12 نفر بوده که تجربه خیانت همسر را داشتند و به مراکز روانشناختی و مشاوره مشهد مراجعه نمودند. این افراد بر اساس ملاک‌های ورود و خروج به روش نمونه‌گیری در دسترس و به‌‌صورت تصادفی در دو گروه آزمایش گواه (هر گروه 6 نفر) قرار گرفتند. در این طرح بعد از انتخاب آزمودنی‌‌ها، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. سپس قبل از اجرای متغیرمستقل (طرح درمان کرامت درمانی معنوی اسلامی)، آزمودنی‌‌های انتخاب شده در هر دو گروه به‌وسیله پیش‌آزمون (آزمون افسردگی بک و آزمون سازگاری زوجی اسپانیر) مورد سنجش قرار گرفتند، و سپس گروه آزمایش در معرض متغیر مستقل(آموزش کرامت درمانی معنوی اسلامی) قرار گرفت، ولی گروه کنترل، متغیر مستقل را دریافت نکرد. در پایان، متغیر وابسته (افسردگی و سازگاری زوجی) در هر دو گروه به وسیله پس آزمون مورد اندازه‌گیری قرار گرفت. جدول طرح مورد بحث به صورت زیر است:

جدول 1. مدل اجرایی پژوهش

 

 این نمونه از بین زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره با نشانه‌های افسردگی انتخاب شدند که درمان خاصی را دریافت نکرده بودند. باید توجه داشت خیانت همسر موجب افزایش استرس، احساس غم و افسردگی است. از عوامل اثرگذار بر میزان این استرس، احساس غم و افسردگی نوع خیانت، مدت خیانت، چگونگی افشای خیانت، نحوه گذراندن شرایط بحرانی می باشد.

از این‌رو، محقق در ابتدا میزان افسردگی را با پرسشنامه بک اندازه‌گیری نموده و شاخص عددی ۳۱ را طبق معیارهای همان پرسشنامه انتخاب نموده است. و افرادی که میزان افسردگی زیر ۳۱ داشته‌اند و مشکل خیانت هم داشتند، انتخاب شدند. همچنین در حین اجرا، محققان با تیم روانشناسی و مشاوره کلینیک در ارتباط بودند. به این دلیل که در صورت مشاهده نشانه‌های مشکلات خاص در افراد نمونه، بتوانند مشورت نموده و در مورد ماندن افراد در گروه‌ها تصمیم‌گیری شود. در حین اجرا مشکلات خاص مانند مشاهده اختلالات ناشی از خیانت مشاهده نشد. در واقع، محقق از مشاهده و مصاحبه نیز در کنار اجرای طرح درمانی استفاده نموده است.

ملاک‌های ورود به پژوهش حاضر عبارت‌اند از: کسب نمرات 31 به پایین از پرسشنامه افسردگی بک؛ کسب نمره 101 و کمتر از آن از پرسشنامه سازگاری اسپانیر؛ دریافت نکردن هیچ‌گونه درمان قبلی، رضایت داشتن برای شرکت در پژوهش.

ملاک‌های خروج از این پژوهش نیز عبارت‌اند از: داشتن هرگونه اختلال روان‌شناختی بارز؛ ابتلا به هرگونه بیماری شدید؛ عدم حضور در دو جلسه از جلسات آموزش.

با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس، جهت غربالگری ابتدا با زنان خیانت دیده افسرده‌‌ مراجعه‌کننده به مراکز روانشناختی مصاحبه تشخیصی به عمل آمد و میزان افسردگی آنان از طریق مصاحبه تشخیصی و با نظر متخصصین کلینیک ارزیابی شد و بر اساس جدول کوهن[28] با در نظر گرفتن 80/0 اثر، انتخاب شدند تعداد حداکثر24 زن انتخاب و در دو گروه آزمایش (12زن) و یک گروه گواه (12زن) جایگزین شدند. تعداد حداکثر24 زن انتخاب و در دو گروه آزمایش (12زن) و یک گروه گواه (12زن) جایگزین شدند. و در نهایت تعداد هر گروه به 6 نفر تقلیل یافت. توضیح آنکه علی رغم تلاش‌های بسیار برای یافتن نمونه ای با حجم بیشتر و حتی کسب مجوزهای لازم از قوه قضائیه و تلاش بیش از سه ماه برای این موضوع اما بسیاری از کلینیک‌ها حاضر به همکاری نشدند و حتی مواردی از کلینیک‌ها که حاضر به همکاری شدند و با مراجعین‌شان تماس داشتند اما مراجعین آنها حاضر به همکاری نبودند و محدودیت اصلی تحقیق نیز همین مسئله بود که ترس از افشا خیانت همسران در بین فامیل ودوستان مانع بزرگی جهت جمع آزمودنی‌ها شد، بنابراین، در نهایت تنها 24 نفر موضوع خیانت همسران و رضایت حضور در پژوهش حاضر را داشتند که از این تعداد هم 16 نفر ملاک‌های ورودرا داشتند که از این 16 نفر نیز در حین تحقیق 4 نفر به دلایل نامشخص علی‌رغم تماس با ایشان حاضر به همکاری نشدند و بنابراین ریزش در بین مراحل کار 4 نفر بوده است و بنابراین در نهایت این تعداد به 6 نفر در هر گروه تقلیل یافت. شایان ذکر است معیارهای همگن کردن دو گروه عبارت‌اند از: سن، مدت تأهل و مدت خیانت و تلاش شده تا میانگین این سه مورد در دو گروه به هم نزدیک باشد.

در این روش، گروه آزمایش تحت آموزش کرامت درمانی قرار گرفتندو گروه گواه در لیست انتظار قرار داشتند و هر دو گروه در زمان یکسان به پیش‌آزمون و پس‌آزمون پاسخ دادند و گروه آزمایش به مدت 6 جلسه 90 دقیقه‌‌ای مشاوره گروهی، تحت درمان طرح درمان کرامت درمانی اسلامی قرار گرفتند، اما گروه گواه، هیچ آموزشی را دریافت نکردند و در لیست انتظار قرار دارند. قبل از اجرای مشاوره گروهی، از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شد و بعد از اتمام آموزش نیز هر دو گروه به پس آزمون پاسخ دادند.

آنچه مبنای نظری این پژوهش قرار گرفت، نخست مولفه کرامت هست که یافته‌‌های پژوهش آزادی و همکاران (1398) در بخش کیفی نشان داد، کرامت دارای سه مولفه عبودیت، بخشش و حریم خصوصی است. برنامه کرامت درمانی معنوی اسلامی شامل مجموعه مداخلاتی است که طی شش جلسه 90 دقیقه‌ای ارائه شد.

مولفه دیگری که در این بحث مورد توجه قرار گرفته، مفهوم افسردگی است. بک (۱۹۶۷)[29] یکی از نظریه‌پردازان شناختی بزرگ، افراد مبتلا به افسردگی را مورد مطالعه قرار داد و دریافت که آن‌ها رویدادها را به شیوه‌ای منفی ارزیابی می کنند؛ وی سه مکانیسم را که به نظر او مسئول افسردگی هستند، شناسایی کرد: سه گانه شناختی(تفکر خودکار منفی)؛ خود طرحواره‌های منفی؛ خطا در منطق (یعنی پردازش اطلاعات معیوب. نظریه‌‌های شناختی افسردگی، افزون بر جنبه‌‌های رفتاری و آگاهانه افسردگی و قبول نقش یادگیری به عنوان عامل تعیین کننده اصلی، در ایجاد مظاهر مختلف رفتار افسرده، اولویت را به برداشت‌‌ها، باورها و محتویات ذهنی فرد می‌‌دهند. به عبارت دیگر، واکنش‌‌های بدنی- رفتاری حاکی از افسردگی را نتیجه و معلول افکار افسرده می‌‌دانند (جاویدی و همکاران، 1398).

مولفه سوم در بررسی موضوع، مفهوم سازگاهی زناشویی است. سازگاری زناشویی دارای چهار مؤلفة اصلی رضایت دوتـایی، توافق دوتایی، همبستگی دوتایی و بیان محبت‌آمیـز اسـت(حسینی نسب و همکاران، 1388).

آخرین مولفه مهم، پیمان‌شکنی است که البته در این پژوهش میزان و نوع پیمان‌شکنی مورد بررسی قرار نگرفته است اما زارعی (1400) در پژوهشی به عوامل، پیامدها و معرفی مقیاس اولیه پیمان‌شکنی زناشویی با رویکرد اسلامی- روانشناختی پرداخت. در ساخت مقیاس، عوامل و زمینه‌های فردی و ارتباطی را به کار گرفت و 32 مقوله برای ساخت مقیاس را مورد استفاده قرار داد و مقوله «آمادگی سرشتی» را به دلیل پیچیده بودن تخصیص گویه‌‌ها، کنار گذاشت و در نهایت با همکاری متخصصان برای هر مقوله دو تا سه گویه ساخت  که در مجموع 66 گویه به دست امد و روایی پایایی آن را نیز مورد بررسی قرار داد.

برای به‌دست آوردن نمرات پایه آزمودنی‌‌ها در دو گروه آزمایش و کنترل از مقیاس‌‌های افسردگی بک و مقیاس سازگاری زوجی اسپاینر استفاده می‌شود. جهت اجرای برنامه کرامت درمانی معنوی اسلامی، جلسه‌ای توجیهی با هدف اطلاع رسانی و توجیه مشارکت‌کنندگان در رابطه با هدف پژوهش و اهمیت رضایت آنها برای شرکت در فرایند پژوهش برگزار شد. همچنین در ادامه به تفصیل در مورد کرامت درمانی معنوی اسلامی و مزایای آن توضیحاتی ارائه شد. در هر جلسه قبل از شروع آموزش ۱۰ دقیقه به مرور تمرینات جلسه قبل پرداخته شد و ۳۰ دقیقه جلسه به تمرین‌های جدید اختصاص داده شد و در ادامه در پایان هر جلسه به مراجعان بازخورد داده و چگونگی پیشرفت در آن جلسه گزارش می‌شد.

برای تجزیه و تحلیل داده‌‌های بدست آمده از پرسشنامه‌‌ها، از روش‌‌های آمارتوصیفی برای به‌دست آوردن فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد، و خطای استاندارد داده‌‌ها و از آمار استنباطی تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره استفاده شد

مستقل با استفاده ازنرم افزار spss22 استفاده شد. در ذیل بسته مداخله جلسات طرح درمان کرامت درمانی معنوی اسلامی(آزادی، 1398) بوده ارائه‌‌ می‌‌گردد:

جدول 2. برنامه جلسات مداخله  مبتنی بر مفهوم کرامت درمانی معنوی اسلامی (آزادی،1398)

جلسه

هدف

خلاصه محتوی جلسه

انجام تکالیف

اول

زمینه سازی برای درمان

ایجاد رابطه، آشناساز با کرامت، آموزش تفکیک عناصر من (افکار، احساس، رفتار)، هدف‌‌گذاری، انگیزش شروع درمان، قرارداد درمانی

 

دوم

فعال کردن بعد عبودیت در بیمار

فهرست افکار در ارتباط با خداوند، تکنیک هوشیاری نسبت به خداپنداره، چالش افکار و خداانگاره‌‌های منفی، جایگزین کردن خداانگاره مثبت

1: سیاهه ثبت افکار و خدا انگاره منفی.

2. خلاصه ثبت سیاهه افکار با معرفی خدا انگاره جدید و مثبت

سوم

ارتباط با نعمت و صاحب نعمت

تکنیک خداآگاهی، تنظیم کاربرگ فهرست داشته‌‌ها، کشف و شناخت داشته‌‌ها

کاربرگ فهرست داشتهها

چهارم

بخشش خود و دیگران

مسئول دانستن خود، بیان احساسات خودسرزنشی، نامه به خود، بیان تجربیات منفی از دیگران، آموزش تکنیک آرامش‌‌سازی، من چی می گم، خدا چی می گه

 

پنجم

اکتساب حریم خصوصی

آموزش خرده نظام همسران، والدین و فرزندان و ساختار خانواده، کشیدن ژنوگرام خانواده، استفاده از استعاره برای مرزسازی، تغییر روابط فضایی، میدان ارتباطی

 

ششم

کسب استقلال‌خواهی

آموزش تفاوت جرأت‌‌مندی، پرخاشگری و خجالت، آموزش جرات‌‌مندی اساسی، تمرین نه گفتن بر اساس درمان شناختی رفتاری

 

 

برای جمع‌آوری داده‌‌های پژوهش حاضر از پرسشنامه‌های  افسردگی بک نسخه دوم[30] و سازگاری زوجی اسپانیر، برای اندازه‌‌گیری متغیرهای وابسته، استفاده شد. پرسشنامه افسردگی بک نسخه دوم، دارای سه خرده مولفه شناختی، عاطفی و جسمانی در 21 گویه می‌‌باشد. پایایی این ابزار از طریق آلفای کرنباخ بین 85/0 تا 91/0 گزارش شده است (طاهری تنجانی، 1394؛ تمنایی فر و همکاران، 1387).

پرسشنامه سازگاری زوجی اسپانیر نیز دارای 4 خرده مولفه رضایت زناشویی، همبستگی دو نفری، توافق دو نفری، ابراز محبت در 32 گویه می‌باشد. اسپانیر (۱۹۸۶) پایایی این ابزار را در کل نمرات 96/0 برآورد کرده است، همسانی درونی خرده مقیاس‌‌ها بین خوب تا عالی است: رضایت دونفری 94/0، همبستگی دونفری 81/0،  توافق دونفری90/0 و ابراز محبت72/0 به‌دست آمد (ثنایی، 1383؛حسینی نسب و همکاران، 1388). این پرسشنامه در سال 1374 در ایران ترجمه، اجرا و هنجاریابی شده است. ضریب همبستگی بین نمرات زنان وشوهران طی دو بار اجرا درکل نمرات ۸۶/. ، خرده مولفه فرعی اول 68/0 و خرده مولفه فرعی دوم 75/0 و خرده مولفه فرعی سوم 71/0 و خرده مولفه فرعی چهارم 61/0 به دست آمده است (حسینی نسب و همکاران، ۱۳۸۸).

پرسشنامه سازگاری زوجی اسپانیر از روایی همزمان نیز برخوردار است وبا پرسشنامه رضایت زناشویی لاک-والاس[31] همبستگی دارد (ثنایی، 1379). پرسشنامه سازگاری زوجی اسپاینر۳۲ گویه دارد که 28 سوال آن دارای ۶ گزینه می باشد و دو سوال آن (۲۳ و ۲۴)، ۵ گزینه ای می باشند و سوالات ۲۹ و ۳۰ که دو گزینه ای می‌باشند. در نمره‌گذاری هم سوالات ۲۳ و ۲۴ بین ۰ (صفر) تا ۴ نمره می‌گیرند که ۰ برای هرگز و ۴ برای همیشه است. در سوالات ۲۹ و ۳۰ نیز ۰ برای بله و ۱ برای خیر می‌باشد. بقیه سوالات ۶ گزینه‌ای می باشند به طوری که برای هرگز نمره ۰(صفر) و برای همیشه ۱ در نظر گرفته می‌شود. در این پرسشنامه بیشترین نمره ای که زوج می تواند بگیرد ۱۵۰ و کم ترین نمره ۰(صفر) می‌باشد که هر چقدر نمره زوج کمتر باشد آن زوج میزان سازگاری کمتری داشته، در اصلی یک زوج ناسازگار می باشد. اسپانیر (۱۹۷۶) معتقد است که افرادی که نمره آنها ۱۰۱ یا کمتر از آن باشد دارای مشکل و ناسازگار تلقی می‌شوند.

یافته‌‌ها

ویژگی‌های جمعیت‌‌شناختی آزمودنی‌های پژوهش در متغیرهای تحصیلات، اشتغال و سن در جداول (3) ارائه‌شده است.

جدول 3. توزیع فراوانی آزمودنی‌ها بر اساس تحصیلات و وضعیت اشتغال

جدول 1-3. اطلاعات جمعیت‌شناختی گروه مداخله

شماره داوطلبان

سن

مدت تاهل

تعداد فرزندان

تحصیلات

شغل

مدت خیانت

1

60

40

3

دیپلم

خانه‌دار

6 سال

2

54

35

4

فوق دیپلم

خانه‌دار

4 سال

3

52

15

1

فوق لیسانس

دبیر

8 سال

4

35

12

2

لیسانس

خانه‌دار

4 سال

5

35

1

-

فوق دیپلم

خانه‌دار

8 ماه

6

43

19

2

لیسانس

پرستار سالمند

15 سال

جدول 2-3. اطلاعات جمعیت‌شناختی گروه کنترل

شماره داوطلبان

سن

مدت تاهل

تعداد فرزندان

تحصیلات

شغل

مدت خیانت

1

40

18

2

فوق دیپلم

ماساژور

5 سال

2

40

20

3

لیسانس

پرستار سالمند

6 سال

3

51

35

3

دیپلم

خانه‌دار

10 سال

4

40

18

2

فوق‌لیسانس

مشاور

3 سال

5

39

20

1

لیسانس

خانه دار

2 سال

6

43

4 ازدواج دوم

-

لیسانس

خانه دار

2 سال

جدول 3-3. میانگین و انحراف استاندارد متغیر سن

متغیر سن

گروه

آزمایشی

کنترل

میانگین

انحراف معیار

میانگین

انحراف معیار

5/46

53/9

16/42

13/4

میانگین و انحراف معیار متغیر سن در گروه آزمایش به ترتیب 5/46 و 53/9 بود و در گروه کنترل به ترتیب 16/42 و13/4 بود.

شاخص‌های توصیفی میانگین و انحراف استاندارد آزمودنی‌های پژوهش در متغیر افسردگی و سازگاری زناشویی و مولفه‌های آن‌ها به تفکیک دو گروه آزمایش و گروه کنترل در جداول 4-3 و 4-4 ارائه شده است.

جدول 4-3. آمارهای توصیفی متغیر افسردگی و مولفه‌های آن در گروه آزمایش و گواه در مرحله پیش‌آزمون و پس‌آزمون

متغیر

گروه

مرحله‌ی اجرا

میانگین

انحراف استاندارد

افسردگی

آزمایش

پیش‌آزمون

66/38

55/3

پس‌آزمون

49/24

76/4

گواه

پیش‌آزمون

83/39

85/2

پس‌آزمون

1/39

86/1

مولفه‌ها

شناختی

آزمایش

پیش‌آزمون

83/13

94/1

پس‌آزمون

5/8

88/2

گواه

پیش‌آزمون

66/14

96/1

پس‌آزمون

21/14

63/1

عاطفی

آزمایش

پیش‌آزمون

83/7

16/1

پس‌آزمون

33/5

06/2

گواه

پیش‌آزمون

33/7

63/1

پس‌آزمون

66/8

5/2

جسمانی

آزمایش

پیش‌آزمون

17

6/2

پس‌آزمون

66/10

36/1

گواه

پیش‌آزمون

83/17

47/1

پس‌آزمون

23/16

19/2

 

با توجه به جدول 4-3 می‌توان مشاهده کرد که میانگین نمرات متغیر افسردگی گروه آزمایشی و کنترل در پیش‌آزمون تقریباً برابر است و این دو گروه تفاوت قابل توجهی در متغیر افسردگی و مولفه‌های آن ندارند. با این وجود، در پس‌آزمون و پس از دریافت کرامت درمانی اسلامی، تفاوت گروه آزمایشی و کنترل افزایش‌یافته است و گروه آزمایشی در متغیرهای نامبرده نسبت به گروه کنترل بهبود نشان داده است و نمرات کمتری را کسب نموده‌اند.

جدول 4-4. آمارهای توصیفی متغیر سازگاری زناشویی و مولفه‌های آن در گروه آزمایش و گواه در مرحله پیش‌آزمون و پس‌آزمون

متغیر

گروه

مرحله‌ی اجرا

میانگین

انحراف استاندارد

سازگاری زناشویی

آزمایش

پیش‌آزمون

5/70

44/7

پس‌آزمون

65/94

75/8

گواه

پیش‌آزمون

16/69

26/5

پس‌آزمون

01/70

92/4

مولفه‌ها

رضایت زناشویی

آزمایش

پیش‌آزمون

5/25

78/3

پس‌آزمون

33/33

88/4

گواه

پیش‌آزمون

25

01/5

پس‌آزمون

36/24

52/3

همبستگی دو نفری

آزمایش

پیش‌آزمون

12

78/1

پس‌آزمون

16

2

گواه

پیش‌آزمون

83/11

22/2

پس‌آزمون

16/12

04/2

توافق دو نفری

آزمایش

پیش‌آزمون

16/28

31/2

پس‌آزمون

66/36

13/4

گواه

پیش‌آزمون

33/27

17/4

پس‌آزمون

83/27

76/3

ابراز محبت

آزمایش

پیش‌آزمون

83/4

13/2

پس‌آزمون

66/8

96/1

گواه

پیش‌آزمون

5

36/2

پس‌آزمون

66/5

63/1

با توجه به جدول 4-4 می‌توان مشاهده کرد که میانگین نمرات متغیر سازگاری زناشویی گروه آزمایشی و کنترل در پیش‌آزمون تقریباً برابر است و این دو گروه تفاوت قابل‌توجهی در متغیر سازگاری زناشویی و مولفه‌های آن ندارند. با این وجود، در پس‌آزمون و پس از دریافت کرامت درمانی اسلامی، تفاوت گروه آزمایشی و کنترل افزایش‌یافته است و گروه آزمایشی در متغیرهای نامبرده نسبت به گروه کنترل بهبود نشان داده است و نمرات بیشتری را کسب نمود‌اند.

در ارتباط با فرض اول پژوهش و برای بررسی تفاوت دو گروه و بررسی تأثیر کرامت درمانی اسلامی بر افسردگی و مولفه‌های آن از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. در این تحلیل، گروه (آزمایش و کنترل) به‌عنوان عامل بین آزمودنی و نمرات متغیر افسردگی و مولفه‌های آن به‌عنوان متغیرهای وابسته وارد مدل شدند. نتایج این تحلیل در جداول 4-5 و 4-6 ارائه‌شده است.

جدول شماره 5-3. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری جهت مقایسه نمرات دو گروه در متغیر افسردگی

نام آزمون

مقدار

df فرضیه

df خطا

مقدار F

مقدار معناداری

پیلایی تریس

87/0

6

2

97/21

023/0

 

قبل از ارائه نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری باید یادآور شد نتایج آزمون باکس جهت بررسی پیش‌فرض همگنی واریانس- کوواریانس از لحاظ آماری معنادار بود (05/0p<) و این به معنای تخطی از مفروضه همگنی واریانس‌ها می‌باشد. بنابراین از آزمون پیلایی تریس برای بررسی معناداری اثرهای چندمتغیری استفاده شد. نتایج این تحلیل در جدول 5-3 نشان می‌دهد بین بیماران دو گروه آزمایش و کنترل در متغیر جدیدی که از ترکیب خطی متغیر افسردگی و مؤلفه‌های آن به‌عنوان متغیرهای وابسته حاصل‌شده، تفاوت معناداری وجود دارد (87/0=پیلایی تریس، 05/0, p<97/21= (6، 2)F).

جدول 6-3. نتایج آزمون‌های اثرات بین آزمودنی‌ها جهت مقایسه نمرات دو گروه در متغیر افسردگی و مولفه‌های آن

شاخص آماری متغیر

مجموع مجذورات

درجه آزادی

میانگین مجذورات

مقدار F

مقدار معناداری

مجذور اتا

افسردگی

77/67

1

77/67

*1/11

041/0

85/0

شناختی

06/17

1

06/17

*78/12

034/0

89/0

عاطفی

16/25

1

16/25

*89/9

048/0

86/0

جسمانی

19/11

1

19/11

*13/11

041/0

88/0

* p<٠/05

 

به‌منظور مقایسه دو گروه از جهت افسردگی و هر یک از مؤلفه‌های آن، نتایج آزمون اثرات بین آزمودنی‌ها در جدول 6-3 نشان می‌دهد که بین آزمودنی‌های دو گروه آزمایش و کنترل در نمرات افسردگی و مولفه‌های سه گانه آن تفاوت معناداری وجود دارد (05/0p<). نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که نمرات گروه آزمایش در متغیر افسردگی، پایین تر از نمره گروه کنترل در متغیر مذکور است و این تفاوت از لحاظ آماری معنادار است (05/0, p<1/11=F) و حاکی از اثربخشی کرامت درمانی اسلامی بر افسردگی زنان دارای همسران پیمان شکن می‌باشد. همچنین نتایج تحلیل واریانس چند متغیره حاکی از آن بود که نمرات گروه آزمایش در مولفه‌های شناختی (05/0, p<78/12=F)، عاطفی (05/0, p<89/9=F) و جسمانی (05/0, p<13/11=F) پایین تر از نمره گروه کنترل در مولفه‌های مذکور بود که این تفاوت از لحاظ آماری معنادار بود. به طور کلی، نتایج جدول 6-3 حاکی از اثربخشی کرامت درمانی اسلامی بر کاهش افسردگی و مولفه‌های آن در زنان دارای همسران پیمان شکن بود.

در ارتباط با فرض دوم پژوهش و به‌منظور بررسی تفاوت دو گروه و بررسی تأثیر کرامت درمانی اسلامی بر سازگاری زناشویی و مولفه‌های آن از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شد. در این تحلیل، گروه (آزمایش و گواه) به‌عنوان عامل بین آزمودنی و نمرات متغیر سازگاری زناشویی و مولفه‌های آن به‌عنوان متغیرهای وابسته وارد مدل شدند. وی نتایج این تحلیل را در جداول 4-7 و 4-8 ارائه داد.

قبل از ارائه نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری باید یادآور شد نتایج آزمون باکس جهت بررسی پیش‌فرض همگنی واریانس- کوواریانس از لحاظ آماری معنادار بود (05/0p<) و این به معنای تخطی از مفروضه همگنی واریانس‌ها می‌باشد. بنابراین از آزمون پیلایی تریس برای بررسی معناداری اثرهای چندمتغیری استفاده شد. نتایج این تحلیل در جدول 7-3 نشان می‌دهد بین بیماران دو گروه آزمایش و کنترل در متغیر جدیدی که از ترکیب خطی متغیر سازگاری زناشویی و مؤلفه‌های آن به‌عنوان متغیرهای وابسته حاصل‌شده، تفاوت معناداری وجود دارد (93/0=پیلایی تریس، 05/0, p<38/24= (6، 2)F).

 

 

جدول شماره 7-3. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری جهت مقایسه نمرات دو گروه در متغیر سازگاری زناشویی

نام آزمون

مقدار

df فرضیه

df خطا

مقدار F

مقدار معناداری

پیلایی تریس

97/0

6

2

28/24

014/0

جدول 8-3. نتایج آزمون‌های اثرات بین آزمودنی‌ها جهت مقایسه نمرات دو گروه در متغیر سازگاری زناشویی و مولفه‌های آن

شاخص آماری متغیر

مجموع مجذورات

درجه آزادی

میانگین مجذورات

مقدار F

مقدار معناداری

مجذور اتا

سازگاری زناشویی

74/101

1

74/101

*81/37

025/0

95/0

رضایت زناشویی

62/35

1

62/35

*97/41

023/0

95/0

همبستگی دو نفری

21/10

1

21/10

*25/44

022/0

95/0

توافق

دو نفری

74/7

1

74/7

*2/23

04/0

92/0

ابراز

محبت

64/9

1

64/9

*54/28

033/0

93/0

 * p<٠/05

 

به‌منظور مقایسه دو گروه از جهت سازگاری زناشویی و هر یک از مؤلفه‌های آن، نتایج آزمون اثرات بین آزمودنی‌ها در جدول 8-3 نشان می‌دهد که بین آزمودنی‌های دو گروه آزمایش و کنترل در نمرات سازگاری زناشویی و مولفه‌های چهارگانۀ آن تفاوت معناداری وجود دارد (05/0p<). نتایج تحلیل واریانس چند متغیره نشان داد که نمرات گروه آزمایش در متغیر سازگاری زناشویی بالاتر از نمره گروه کنترل در متغیر مذکور است و این تفاوت از لحاظ آماری معنادار است (05/0, p<81/37=F) و حاکی از اثربخشی کرامت درمانی اسلامی بر سازگاری زناشویی زنان دارای همسران خیانت کننده می‌باشد. همچنین نتایج تحلیل واریانس چند متغیره حاکی از آن بود که نمرات گروه آزمایش در مولفه‌های رضایت زناشویی (05/0, p<97/41=F)، همبستگی دو نفری (05/0, p<25/44=F)، توافق دو نفری (05/0, p<2/23=F) و ابراز محبت (05/0, p<54/28=F) بالاتر از نمره گروه کنترل در مولفه‌های مذکور بود که این تفاوت از لحاظ آماری معنادار بود. اندازه اثر(مجذور اتا) بزرگتر از 14/0، زیاد می باشد. در یافته‌های حاصل از تحلیل واریانس پزوهش حاضر تمامی اندازه اثرها، از 14/0 بیشترست. به طور کلی، نتایج جدول 4-8 حاکی از اثربخشی کرامت درمانی اسلامی بر افزایش سازگاری زناشویی و مولفه‌های آن در زنان دارای همسران خیانت کننده بود.

بحث و نتیجه‌گیری

این پژوهش نشان داد افزایش سازه کرامت در بانوان، افسردگی کاهش یافته و سازگاری زناشویی افزایش می یابد. در ادبیات پژوهش، پژوهشی که به اثربخشی کرامت درمانی بر کاهش افسردگی زنان دارای همسران پیمان‌شکن باشند یافت نشد؛ اما از میان پژوهش‌هایی که از کرامت درمانی برای درمان افسردگی بهره گرفته‌اند، می توان از چاچینو و همکاران (2011)، هک (2010) مونتریس و همکاران[32] (2010) و هومان و همکاران (2015) نام برد که با پژوهش حاضر همخوانی دارند.

بنابر آنچه از برآیند کاهش افسردگی در گروه آزمایش به‌دست می‌آید می‌توان گفت، کرامت درمانی یک رویکرد درمانی جدید است که برای کاهش رنج، بهبود کیفیت زندگی و تقویت حس کرامت برای زنان دارای همسران پیمان شکن مفید بوده است؛ علاوه بر مقوله‌‌های مذکور، کرامت درمانی با بهره‌گیری از فعال شدن بعد عبودیت، مثبت اندیشی درباره خدا و خود، سپاسگزاری از خود و شریک زندگی، تعیین مرزهای حریم خصوصی زوجی و فردی، و کسب استقلال خواهی بر افسردگی زنان دارای همسران پیمان‌شکن اثر بخش بوده است. همچنین یافته‌ها نشان می‌دهد که اجرای برنامه کرامت درمانی، در معنایابی، هدف‌گذاری و افزایش عزت نفس تاثیرگذار است.

یافته‌ها نشان داد کرامت درمانی در حوزه خانواده و زوجی  موثر است. از پژوهش‌های همخوان و همسو با این پژوهش می‌توان از فیتچت و همکاران (2015) نام برد که در تحقیق مروری، اثر بخشی کرامت درمانی را در چارچوب خود بیمار مورد مطالعه قرار داده و آن را موثر دانسته‌اند و پیشنهاد داده‌اند تا پژوهشگران، کرامت درمانی را در حوزه خانواده و جامعه بیازمایند. پژوهش حاضر همسو با پژوهش مذکور به این مهم دست یافت و مبتنی بر برنامه کرامت درمانی، تقویت زنان سالمند و اموزش مهارت‌های ارتباطی زوجی را جهت افزایش سازگاری زناشویی موثر یافت.

مشاهدات بالینی و پژوهش‌های علمی نشان می‌دهند واکنش‌‌ها به افشای خیانت زناشویی مشابه اختلال استرس پس از سانحه است به همین دلیل از این واقعه به عنوان ضربه روانشناختی یاد می‌شود (محمدی، 1399). قرآن کریم نیز به جامعه مومنان توصیه نموده است که امانت‌های الهی را پاس بدارید چنانچه فرمود:

‌ای کسانی که ایمان آورده‌اید! به خدا و پیامبر خیانت نکنید! و (نیز) در امانات خود خیانت روا مدارید، در حالی که می‌دانید(این کار، گناه بزرگی است).[33]

و امام علی(علیه‌السلام) از زنان متاهل تعبیر به امانت الهی نمودند: «ازدواج را دلپذیر و خوشایند دارید؛ زنان در نزد مردان، مالک هیچ سود و زیانی برای خود نیستند. آنها قطعا امانت خداوند در نزد شما مردان هستند، پس به ایشان گزندی نرسانید و ایشان را در تنگنا قرار ندهید»(بحرانی، 1394).[34]

بر این اساس، پیمان‌شکنی خیانت به امانت الهی محسوب می‌‌شود و زنان خیانت‌دیده آسیب‌‌هایی همچون افسردگی، خشم، رهاشدگی، ناتوانی، کاهش عزت نفس و عدم امنیت را تجربه می‌کنند و در نتیجه ناسازگاری زناشویی افزایش می‌یابد.

یافته‌‌های این پژوهش نشان داد کرامت درمانی اسلامی به‌عنوان مداخله جدید درمانی در طب تسکینی، می‌‌تواند در کاهش آسیب‌‌های ضربه روانشناختی یاد شده، موثر واقع شود و سازگاری زناشویی را افزایش داده و مانع طلاق گردد. در جلسات مشاوره ، اکثر بانوان قربانی خیانت به دنبال طلاق نبودند، اغلب افراد بلافاصله پس از برملا شدن خیانت، فقط سعی می‌کردند بفهمند چه کاری باید انجام دهند. اینجا بودکه تکنیک‌های مشاوره گروهی کرامت درمانی بسیار مفید واقع شد.

بر این اساس در تبیین یافته‌ها می‌‌توان گفت، برنامه کرامت درمانی کمک کرد تا بانوان آسیب‌دیده، درد خیانت را التیام ببخشند و اعتماد از دست رفته رابطه را دوباره بازسازی کنند، اگر با نگاه سیستمی به فرایند کرامت درمانی بین فردی بنگریم، زوجین می‌‌توانند از طریق درک نیازهای یکدیگر و پاسخگویی مناسب به آن، الگوی ارتباطی خود را تغییر دهند و از طریق درون سازی قواعد، مرزبندی‌‌های منعطف، تعیین حریم خصوصی هر یک، و احترام متقابل به استقلال فردی و هنجارهای مورد قبول جامعه، از گرایش مردان به ارتباط فرا زناشویی جلوگیری شود و سازگاری زوجی افزایش یابد.

وظیفه خود می‌دانیم که از مرکز پلی‌کلینیک دانشگاه فردوسی مشهد که در جمع‌آوری نمونه نهایت همکاری را با تیم پژوهشی داشتند تشکر و قدردانی نماییم.

 

 

[1]. نویسنده مسئول: استادیار، گروه معارف اسلامی، دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایران.                             f.jamalirad@cfu.ac.ir

[2]. استادیار، گروه روانشناسی، موسسه آموزش عالی حکمت رضوی، مشهد، ایران.

[3]. استادیار، گروه علوم تربیتی، دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایران.

[4]. استادیار، گروه روانشناسی، موسسه آموزش عالی حکمت رضوی، مشهد، ایران.

[5]. استادیار، گروه معارف اسلامی، دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایران.

 

[6]. Dignities

[7]. Maslow. A

[8]. Rosenberg.

[9]. Rogers. C

[10]. Self-concept.

[11]. Self-actualization.

[12]. الناس معادن کمعدن ِالذهب والفضّه (مجلسی، ج‏ 58، باب 42 حقیقة النفس والروح وأحوالهما).

[13]. فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَتَاللَّهِالَّتِیفَطَرَالنَّاسَعَلَیْهَا (روم/30).

[14]. اَکمَلُ النَّاس عَقلاً اَخَوفَهُم لِلَّهِ وَاَطوعَهُم لَه (مجلسی، ج 2، ص 138).

[15]. «لقد کرمنا بنی آدم‌ و حملناهم فی البـر و البـحر و رزقـناهم‌ من‌ الطیبات‌ و فضلناهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلاً»‌ (الاسراء‌ / 70)

[16]. Self-regard

.[17] ان فی ذلک لآیات لقوم یعقلون (روم: 24)

.[18] إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَنْ یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا جَهُولًا (72/احزاب)

.[19] «لقد کرمنا بنی آدم‌ و حملناهم فی البـر و البـحر و رزقـناهم‌ من‌ الطیبات‌ و فضلناهم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلاً»‌ (الاسراء‌ / 70)

[20]. Chochinov, H. M.

[21]. Supportive person-centered.

[22]. Hall, s.  

[23]. Fitchett, G.

[24]. Hack, T, F.

[25]. Montross. L

[26]. نساء/21

[27]. Lusrerman, D

[28]. Cohen, l

[29]. Beck, A.

[30]. Beck Depression Inventory-II (BDI-II))

[31]. Locke – Wallace.

[32]. Lori Montross

[33]. «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِکُمْ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ؛» (انفال/27)

[34]. وَ قَالَ أَمِیرُ اَلْمُؤْمِنِینَ عَلِیٍّ (عَلَیْهِ‌اَلسَّلاَمُ): «طَیِّبُوا اَلنِّکَاحَ، فَإِنَّ اَلنِّسَاءَ عِنْدَ اَلرِّجَالِ لاَ یَمْلِکْنَ لِأَنْفُسِهِنَّ ضَرّاً وَ لاَ نَفْعاً، وَ إِنَّهُنَّ أَمَانَةُ اَللَّهِ عِنْدَکُمْ فَلاَ تُضَارُّوهُنَّ وَ لاَ تَعْضُلُوهُنَّ»

Smiley face

 

منابع
قرآن کریم.
آزادی، محمود. (1398). طراحی الگوی اسلامی مداخله مبتنی بر کرامت وبررسی اثربخشی آن برکیفیت زندگی بیماران سرطانی،به راهنمایی: دکتر مسعود آذربایجانی،پژوهشگاه حوزه  و دانشگاه قم، رساله دکتری.
آزادی، محمود؛ آذربایجانی، مسعود و طباطیایی رسول زاده، کاظم. (1398). کاربرد نظریه حوزه‌های معنایی در بررسی مفهوم کرامت بر پایه منابع اسلامی. فصلنامه مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی، 23 (3)، 512-497.
بحرانی،‌هاشم. (1394).  البرهان فی تفسیر القران. قم: تهذیب.
برهانی، فریبا؛ مشایخی، عادله و عباس زاده، عباس. (1393). تاثیر مدل درمان مبتنی بر رعایت کرامت انسانی بر حس کرامت بیماران همودیالیزی: یک مطالعه کارازمایی بالینی. فصلنامه اخلاق زیستی، 13 (4)، 136-117.
تمنایی فر، شیما؛ محمدخانی، پروانه و پورشهباز، عباس. (1387). رابطه همبودی اختلالات شخصیت کلاستر  واختلالات افسردگی  اساسی باعود افسردگی. فصلنامه توانبخشی، 3-4 (9)، 62-57.
ثنایی، باقر؛ علاقه بند، ستیلا؛ فلاحتی، شهره و هومن، عباس. (1379). مقیاس‌های سنجش خانواده و ازدواج. تهران: بعثت.
ثنایی، باقر. (1383). روان درمانی و مشاوره گروهی. تهران: چهر.
جاویدی، حجت الله؛ تجلی، فاطمه؛ مهریار، امیرهوشنگ و میرجعفری، سید احمد. (1398).  نقش پیش بینی کنندگی افسردگی، اضطراب، استرس و شیوه‌های فرزند پروری مادران در رفتارهای نافرمانی مقابله ای و سلوک فرزندانشان. مطالعات روانشناختی. 3 (15). 170-159.
حسینی نسب، سید داود؛‌هاشمی نصرت آباد، تورج و فتوحی بناب، سکینه. (1388). بررسی رابطه بین جهت گیری مذهبی و سازگاری زناشویی. روانشناسی دانشگاه تبریز، 14 (4).  62-49.
دهقانی زاده، عادله. (1400). اثر بخشی کرامت درمانی معنوی اسلامی بر روی خود شفقت ورزی و حرمت خود در نوجوانان  تک سرپرست. به راهنمایی محمود آزادی، موسسه آموزش عالی حکمت رضوی، مشهد، پایان نامه کارشناسی ارشد.
زارعی  توپخانه، محمد. (1400). پیمان شکنی زناشویی، عوامل، پیامد‌ها و معرفی مقیاس اولیه با رویکرد اسلامی –روانشناختی. پژوهشگاه حوزه ودانشگاه. قم. ، رساله دکتری.
زکی نژاد، مانیا؛ مانوکیان، آرپی؛ نیکبخت نصرآبادی، علیرضا؛ شمشیری، احمدرضا و حجت، سوزان. (1399). بررسی تاثیر کرامت در مانی براحساس کرامت بیماران مبتلا به سرطان. مجله پژوهش پرستاری. 15 (2). 83 -77.
طاقی، شهین. (1395). مروری بر عوامل موثر بر کرامت درمانی ادراک شده بیماران. فصلنامه آموزش و اخلاق در پرستاری. 5 (1). 17-9.
طاهری تنجانی، پریسا؛ گرمارودی، غلامرضا؛ آزادبخت، مجتبی؛ فکری زاده، زهره؛ فتحی زاده، شادی و قیسوندی، الهام. (1394). بررسی روایی پایایی نسخه دوم پرسشنامه افسردگی بک در سالمندان ایرانی. علوم پزشکی سبزوار، 1 (22). 198-189.
طریحی، فخرالدین (1375). مجمع البحرین، قم، مرتضوی.
کلانتری، عبدالحسین؛ روشن فکر، پیام و جواهری، جلوه. (1390). مرور سه دهه تحقیقات «علل طلاق» در ایران. مطالعات راهبردی زنان، 53 (14). 162-129.
گودرزی، محمود. (1398) پیش بینی میزان احتمال پیمان شکنی در روابط زناشویی بر اساس سطح تمایز یافتگی عملکرد خانواده و دلزدگی زناشویی. فصلنامه پژوهش‌های مشاوره. 17 (18). 99-80.
لاسترمن، دان  دیوید.(1998). آسیب شناسی وفاداری در زندگی زناشویی. ترجمه فرزین زاد، بنفشه؛ زنوزیان، سعیده و واجب منفرد، سارا (1399). تهران: دانژه.
محمدی، حمید. (1399). استرس، اضطراب و افسردگی زنان اسیب دیده از خیانت و واقعیت درمانی. تهران: افتاب گیتی.
beck,
Chochinov, H. M., Hack, T., McClement, S. , Kristjanson, L. , & Harlos, M. (2002). Dignity in the terminally ill: a developing empirical model. Social science & medicine, 54(3), 433-443.
Chochinov, H. M., Cann, B., Cullihall, K., Kristjanson, L., Harlos, M., McClement, S. E., & Hassard, T. (2011). Dignity therapy: a feasibility study of elders in long-term care. Palliative & supportive care, 10(1), 3-15.
Chochinov, H. M., & Cann, B. J. (2005). Interventions to enhance the spiritual aspects of dying. Journal of Palliative Medicine, 8(supplement 1), s-103.
Fitchett, G., Emanuel, L., Handzo, G., Boyken, L., & Wilkie, D. J. (2015). Care of the human spirit and the role of dignity therapy: a systematic review of dignity therapy research. BMC palliative care, 14(1), 1-12
Hall, s., goddard, c., opio, d., speck, p. W., martin, p., & higginson, i. J. (2015). Care of the human spirit and the role of dignity therapy: a systematic review of dignity therapy research. BMC palliative care.
Hack, T, F؛ McClement؛S, E ؛Chochinov, H, M ؛Cann, BJ؛ Hassard, T, H؛ Kristjanson, L, J؛ Harlos, M. (2010). Learning from dying patients during their final days: life reflections gleaned from dignity therapy. Paliative Medicine. 24(7): 715-723
Homan, K. J., & Tylka, T. L. (2015). Self-compassion moderates body comparison and appearance self-worth's inverse relationships with body appreciation. Body image, 15, 1-7.
Lori Montross, Kathryn D. Irwin. (2010). Dignity Therapy Implementation in a Community-Based Hospice Setting. SAGE journal. psychology, 355-402.
Rogers, C. R. (1942). Counseling and psychotherapy; newer concepts in practice.
Spanier, G., & Cole, C. (1976). Toward clarification and and stability. Journal of Family Psychology,)1(7, of marital adjustment. International