Designing and validating the model of parenting during adolescence based on Islamic sources

Document Type : Original Article

Authors

1 Professor and research associate, Department of Psychology, Imam Khomeini Educational and Research Institute, Qom

2 Assistant Professor, Department of Psychology, Imam Khomeini Institute

3 Assistant Professor of Ethics and Spirituality Research Institute; Research Institute of Islamic Culture and Sciences, Qom, Iran.

4 Assistant Professor, Department of Psychology; Shahid Beheshti University, Tehran, Iran.

Abstract

The present study aims at designing and validating the model of parenting in adolescence based on Islamic sources in a mixed method (qualitative and quantitative) of sequential exploratory type in 2019. In the qualitative part of the research, first, using the data-based method and based on semantic analysis, Islamic sources were examined and among more than 500 Islamic propositions, 166 propositions were selected according to the principle of saturation, and 194 open codes were obtained by analyzing the propositions. 88 core codes and 18 selective codes were obtained. In the quantitative part, by using the Delphi method, the degree of conformity of core codes with open codes and propositions, as well as the degree of conformity of selected codes with core codes and propositions was confirmed by experts (CVI > 84.77 and CVR > 0.96). The results of the research showed that the Islamic parenting model for adolescence consists of 5 basic categories (causal conditions, mediating conditions, central category, strategies and consequences) and each category consists of one or more components. As a result of dividing the codes into five categories, it became clear that one code was assigned as a causal condition, eight codes were assigned as mediating conditions, and seven codes were assigned as strategies, and two codes were combined and categorized. They formed a nucleus. The validity of the Islamic parenting model was also evaluated by the experts (CVI>0.99 and CVR>0.92). The result is that Islamic sources have a wealth and a high capacity for extracting the parenting model, which consists of 18 components and is valid for the adolescent period.

Keywords


طراحی و اعتباریابی الگوی والدگری دوره نوجوانی بر اساس منابع اسلامی

چکیده

پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی والدگری دوره نوجوانی بر اساس منابع اسلامی به روش آمیخته(کیفی و کمّی) از نوع اکتشافی متوالی در سال 1399 انجام گرفت. در بخش کیفی پژوهش، ابتدا با استفاده از روش داده­بنیاد و بر اساس تحلیل معنایی، منابع اسلامی بررسی و از میان بیش از 500 گزاره اسلامی، با توجه به اصل اشباع 166 گزاره انتخاب شد که با تحلیل گزاره­ها، 194 کد باز، 88 کد محوری و 18 کد انتخابی به دست آمد. در بخش کمّی، با استفاده از روش دلفی، میزان مطابقت کدهای محوری با کدهای باز و گزاره­ها، همچنین میزان مطابقت کدهای انتخابی با کدهای محوری و گزاره­ها توسط متخصصان (77/84CVI و96/0CVR ) تأیید شد. نتایج پژوهش نشان داد الگوی والدگری اسلامی برای دوره نوجوانی از 5 مقوله مبنایی(شرایط علّی، شرایط واسطه­ای، مقوله محوری، راهبردها و پیامدها) و هر مقوله از یک یا چندین مؤلفه تشکیل شده است. در نتیجه­ی تقسیم­بندی کدها در مقوله­های پنج­گانه روشن شد که یک کد به عنوان شرط علّی، هشت کد به عنوان شرایط واسطه­ای و هفت کد به عنوان راهبردها اختصاص یافت و دو کد نیز با هم ترکیب و مقوله هسته­ای را شکل دادند. روایی الگوی والدگری اسلامی نیز توسط متخصصان مطلوب (99/0 CVI و92/0CVR ) ارزیابی شد. نتیجه این که منابع اسلامی، از غنا و ظرفیت بالایی برای استخراج الگوی والدگری برخوردار است که برای دوره نوجوانی از 18 مؤلفه تشکیل و با اعتبار است.

واژگان کلیدی:"والدگری"، "نوجوان"، "الگو"، "منابع اسلامی".

 

Abstract

The present study aims at designing and validating the model of parenting in adolescence based on Islamic sources in a mixed method (qualitative and quantitative) of sequential exploratory type in 2019. In the qualitative part of the research, first, using the data-based method and based on semantic analysis, Islamic sources were examined and among more than 500 Islamic propositions, 166 propositions were selected according to the principle of saturation, and 194 open codes were obtained by analyzing the propositions. 88 core codes and 18 selective codes were obtained. In the quantitative part, by using the Delphi method, the degree of conformity of core codes with open codes and propositions, as well as the degree of conformity of selected codes with core codes and propositions was confirmed by experts (CVI > 84.77 and CVR > 0.96). The results of the research showed that the Islamic parenting model for adolescence consists of 5 basic categories (causal conditions, mediating conditions, central category, strategies and consequences) and each category consists of one or more components. As a result of dividing the codes into five categories, it became clear that one code was assigned as a causal condition, eight codes were assigned as mediating conditions, and seven codes were assigned as strategies, and two codes were combined and categorized. They formed a nucleus. The validity of the Islamic parenting model was also evaluated by the experts (CVI>0.99 and CVR>0.92). The result is that Islamic sources have a wealth and a high capacity for extracting the parenting model, which consists of 18 components and is valid for the adolescent period.

Key words: "parenting", "adolescent", "model", "Islamic sources".

 

مقدمه

امروزه یکی از دغدغه­های جاری والدین و روانشناسان، پرداختن به این مسأله است که چگونه می­توان فرزندانی را پرورش داد که سالم، شاداب و موفق بوده و مطابق با هنجارهای خانوادگی و اجتماعی رفتار نمایند. بر همین اساس بسیاری از پژوهش­های بومی صورت­گرفته در حوزه والدگری، بر جنبه­های رفتاری والدگری (سبک­ها) متمرکز بوده­اند، این در حالی است که جنبه­های شناختی والدگری، مانند نگرش والدین به والدگری، ارزش­ها، اهداف و انتظارات والدینی از اهمیت به­سزایی برخوردار بوده و یکی از عوامل اساسی تعیین­کننده رفتارهای والدین به­شمار می­رود (برنشتاین و چیاه[1]، 2016). مارینی[2](2000) معتقد است که ارزش­ها، باورهای ارزیابی­شده­ای هستند که عناصر شناختی و تأثیرگذار را ترکیب می­کنند تا به مردمی که در این جهان زندگی می­کنند، جهت دهند (نقل از هیتلین[3]، 2006) . به عبارت دیگر، شناخت­ها، اهداف و انتظارات والدین در خصوص داشتن و تربیت یک فرزند خوب، تعیین خواهد کرد که والدین با چه شیوه­هایی فرزندان خود را پرورش دهند (رمضانی و همکاران، 1397).

به طور طبیعی هر خانواده شیوه­های خاصی را در تربیت فردی و اجتماعی فرزندان خویش به کار می­گیرد. این شیوه­ها که سبک­های والدگری نامیده می­شود، متأثر از عوامل مختلفی از جمله عوامل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و غیره می­باشد(هاردی و جادیک[4]، 2008). سبک­های والدگری را می­توان مجموعه­ای از رفتارها دانست که تعاملات والد-فرزند را در طول دامنه گسترده­ای از موقعیت­ها توصیف می­کند و اهداف گوناگونی مانند تربیت اخلاقی، روانی، شناختی، رشد و پیشرفت استعدادهای فرزندان را در بر دارد (حسینی­نسب و احمدیان، 1387). والدگری اولین و اساسی­ترین مرحله در فرایند پرورش و اجتماعی کردن فرزندان در جامعه با توجه به باورها، ارزش­ها و ایده­آل­های والدین است (قدسی و قائمی، 1393). هرچند بورنستین[5](2002) معتقد است والدگری، پرورش و اجتماعی کردن فرزندان در مراحل اولیه رشد آنها در خانواده است اما در آموزه­های اسلامی، اجتماعی کردن فقط بخشی از والدگری است و اخلاق بندگی در برگیرنده زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی است و بر مبنای فطرت و استعدادهای خدادادی و مبتنی بر عقاید، اخلاق و احکام دینی تعریف می­شود (قدسی و قائمی، 1393). اگرچه روابط بین والدین و فرزندان و سبک والدگری والدین بر رشد کودک و نوجوان اثر می­گذارد، اما اینکه اعمال والدگری چگونه به کار گرفته و چگونه ادراک می­شوند، می­تواند در بین مرزهای فرهنگی تفاوت معناداری داشته باشد. حساسیت به تفاوت­های فرهنگی نه تنها در مطالعات بین ملت­ها، بلکه برای پژوهش­های درون یک کشور معین که تفاوت­های قومیتی و فرهنگی وجود دارد نیز مهم است (رمضانی و همکاران، 1398).

فرهنگ غنی می­تواند سرمایه­ای برای یک جامعه باشد و در تربیت نسل آینده اثر مثبتی ایفا کند، زیرا بیشترین تأثیر را بر افکار و رفتار والدین دارد (مهری، نادی و سجادیان، 1399). ادبیات پژوهشی روانشناسی (مانند؛ دومنچ­رودریگز[6]، دونـوویچ[7] و کراولـی[8]،2009؛ کراکـت[9]، ویــد[10]و راســل[11]،2010؛ پادماویدجاجا[12] و چااو، 2010) حاکی از این است که سبک­هـای والدگری والـدین متـأثر از بافـت فرهنگـی آنهاست و علت تفاوت در سبک­های والدگری بین جوامـع و گـروه­هـای قـومی مختلـف، بـه تفـاوت­هـای فرهنگـی در شناخت­ها، ارزش­های تربیتی و معنای مؤلفه­های والدگری برمی­گردد. در میان مطالعات روانشناسی اسلامی به موضوع والدگری اسلامی خاص دوره نوجوانی کمتر پرداخته شده و به­تبع، مدل­سازی مفهومی و ارائه الگو نیز در این زمینه اتفاق نیفتاده است. با وجود این، محقق به سه پژوهش نسبتاً مرتبط در این زمینه دست یافته است. در یکی از این پژوهش­ها مهدوی­نیک (1392) به دنبال ارائه الگوی والدگری بر اساس آموزه‌های اسلامی بوده و ده مؤلفه را در این خصوص استخراج کرده است که برخی از آنها جنبه عمومی دارند؛ یعنی در تمام مراحل والدگری باید رعایت شوند مانند؛ تکریم، محبت، عدالت، صداقت، نظارت و کنترل، و برخی از این مؤلفه‌ها جنبه اختصاصی دارند؛ یعنی مختص به برخی از مراحل فرزندپروری هستند مانند؛ سیادت، تعلیم، تأدیب، اقتدار و وزارت. در پژوهشی دیگر، همتی (1391) به دنبال تهیه، ساخت و تعیین ویژگی‌های روان‌سنجی پرسشنامه نقش تربیتی پدر از دیدگاه اسلام بوده و مؤلفه‌هایی را برای نقش پدر از منابع اسلامی استخراج کرده و معتقد است؛ نقش پدر به دو بخش کلی قبل از تولد و بعد از تولد تقسیم شده و برای بخش بعد از تولد، وظایف مالی و غیرمالی در سه دوره هفته ساله را برای پدر در نظر گرفته که تربیت اجتماعی و تربیت اقتصادی خاص دوره نوجوانی در نظر گرفته شده است و پدر با ایفای نقش ایجادی یا اصلاحی می­تواند به وظیفه خویش در این دوره عمل نماید. سراقی (1392) نیز در پژوهش خود مؤلفه­های نقش مادری را از نگاه اسلام و روانشناسی مورد بررسی قرار داده و به سه مؤلفه اصلی (پذیرش، محافظت و پرورش) و هفت زیر مؤلفه (تأمین نیازهای زیستی، حفظ از خطر، مراقبت­های پیشگیرانه، بازی، محبت، تکریم، پیشگیری از آسیب و جهت­دهی مذهبی) دست یافته است. با وجود این قبیل پژوهش­ها، در جستجویی که محقق انجام داد، مدل والدگری برای دوره نوجوانی بر اساس منابع اسلامی یافت نشد.

برخی پژوهش­ها (رمضانی و همکاران، 1398) به توقعات والدین از فرزندان پرداخته­اند اما این­که وظایف والدین در برابر فرزندان از نگاه آموزه­های اسلامی کدام است و چگونه می­توانند نقش والدگری خود را ایفا کنند، موضوعی است که بدان پرداخته نشده است. بنابراین، از یک­سو با توجه به این که نقش خانواده در زندگی روا­ن­شناختی و اجتماعی فرزندان؛ در ادبیات موجود مورد تأکید بسیار قرار گرفته است (کسپ و لوپز[13]، 2006)، اما با وجود این تأکیدها، شاهد فقدان مدل و برنامه­های والدگری برآمده از آموزه­های اسلامی هستیم و اغلب پژوهش­های انجام شده در زمینه والدگری در کشور نیزمبتنـی بر نظریات غیر­بومی رایـج در ادبیـات روان­شناسـی، ماننـد نظریه بامریند[14]، صورت­بندی و اجـرا شـده و به تفـاوت­هـای دینی و فرهنگی در این زمینه کم­توجه بـوده­انـد. از سوی­ دیگر، پژوهشگر به مدل والدگری اسلامی دست نیافت و طراحی مدل والدگری و پروتکل آموزشی مبتنی بر آن برای جامعه­ای که اسلام­محور است امری ضرور به نظر می­رسد. علاوه بر این­که اکثر پژوهش­های قبلی در قالب پژوهش­های کمّی طراحی و اجرا شده­اند، در حالی­که برای استخراج مؤلفه­های دینی والدگری و تدوین پروتکل والدگری اسلامی، روش پژوهش کیفی مزیت­های خاص خودش را دارد و می­تواند دانش نظری را در این زمینه گسترش داده و چشم­اندازهای عملی روشنی را نیز ارائه کند. با توجه به آنچه گذشت پژوهش حاضر در راستای توجه به متغیرهای دینی جامعه اسلامی­ شکل گرفته و به دنبال پاسخگویی به این سوال بود که طراحی و اعتباریابی الگوی والدگری برای دوره نوجوانی بر اساس منابع اسلامی به چه شکل است؟.

روش­شناسی پژوهش

پژوهش حاضر، به دو روش آمیخته (کیفی و کمی) انجام شده است. در بخش کیفی ابتدا ابوابروایی مانند؛ حق­الولد، تأدیب­الولد، فضل­الأولاد، و روایات مرتبط با سن فرزندان برای شناسایی واحد تحلیل مورد مطالعه قرار گرفت و مشخص شد که «واحد تحلیل[15]» در پژوهش حاضر، واحد معنایی خواهد بود. واژگان مربوط به دو ملاک کلیِ «وظائف والد» و «حقوق فرزند» (به عنوان دو ملاک کلی ورود به مفاهیم دینی برای مطالعه موضوع والدگری اسلامی) از قرآن و کتب روایی جمع­آوری شد. کلیدواژگان بدست آمده متشکل از مفاهیمی همچون؛ والد، ولد، أولاد، ابن، بنت، حق الولد/الأولاد، تأدیب­الولد، تعلیم­الولد، تکریم­الولد، حبّ­الولد، سن، بلوغ، غلام، حدث/حدث­السن بودند. در جستجوی چندمرحله­ای با واژگان مرتبط و بررسی ابواب مختلف، پس از حذف موارد غیرمرتبط و تکراری، از میان حدود 500 گزاره اسلامی، در مجموع، 166 گزاره انتخاب و با روش داده بنیاد،کدگذاری(باز، محوری و انتخابی) نسبت به آنها انجام گرفت. برای اطمینان خاطر ابواب مرتبط، کتاب حکمت­نامه کودک و جوان مورد بازنگری قرار گرفت که گزاره و مفهوم جدیدی اضافه نشد. معیار تفکیک هر شماره در جدول کدگذاری باز، رساندن یک کد معنایی مرتبط با موضوع بوده است؛ به طوری که یک گزاره دینی می­تواند حاوی چندکد معنایی باشد و در چند جا تکرار شده باشد. بنابراین از 166 گزاره­ای که مورد بررسی و کدگذاری قرار گرفت، تعداد 194 کد باز استخراج شد. در کدگذاری محوری کدهای مرحله قبل با یکدیگر مقایسه؛ موارد مشابه و مرتبط با یکدیگر ادغام و سپس به هر کدام عنوان مناسبی اطلاق گردید و در نهایت 88 کد محوری شکل گرفت. کدهای محوری بدست آمده مجدد به گزاره­ها عرضه شد و صحت برداشت کدها توسط محقق مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله کدگذاری انتخابی نیز برگشت به گزاره­ها انجام و مقایسه دائمی توسط محقق صورت گرفت که در نهایت 18 کد انتخابی (مؤلفه) بدست آمد. کدگذاری انتخابی طی دو مرحله صورت گرفت. در مرحله اول چهار مقوله عمده (شرایط علّی، مؤلفه­های واسطه­ای، راهبردها و پیامدها) استخراج شد. در مرحله دوم از ادغام دو مؤلفه (یک مؤلفه علّی و یک مؤلفه واسطه­ای)، مقوله هسته­ای شکل گرفت و در نهایت الگوی والدگری مبتنی بر منابع اسلامی متشکل از پنج مقوله شامل شرایط علّی، مقوله هسته­ای، مؤلفه­های واسطه­ای، راهبردها و پیامدها شکل گرفت.

 در بخش کمّی پژوهش، روایی محتوایی[16] یافته­ها با استفاده از روش ارزیابی نظرات کارشناسان با استفاده از  ضریب شاخص روایی محتوا[17] سنجیده شد.

جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی که به طراحی الگوی والدگری اختصاص داشت، از بین حدود 500 گزاره برگرفته از منابع اسلامی(قرآن و کتب روایی معتبر؛ یعنی کتب روایی با درجه الف و ب)، تعداد 166 گزاره به عنوان نمونه آماری پژوهش حاضر انتخاب شدند که 194 کد باز از آنها استخراج گردید.

منظور از منابع اسلامی در پژوهش حاضر، عبارت است از قرآن کریم و روایاتی که در کتب معتبر شیعی با معیار درجه­بندی کتب روایی جمع­آوری شده است(طباطبایی،1390). در درجه­بندی کتب روایی، کتاب­های حدیثی بر اساس 12 ملاک رد و قبول، در سه گروه «الف»، «ب» و «ج» درجه­بندی شده­اند که منابع روایی تحقیق حاضر از کتب درجه «الف» انتخاب شده­اند و در برخی موارد جهت تأیید و توضیح بیشتر از کتب درجه «ب» نیز استفاده شد. آثار مأثور از پیشوایان معصوم (ع) و آثار منقول علما (تا سده پنجم هجری) مانند شیخ کلینی، مفید، صدوق، طوسی، طبرسی و سید رضی از جمله منابع درجه «الف» و درجه «ب» هستند (ر.ک.، طباطبایی، 1390).

جامعه آماری پژوهش در بخش کمّی که به اعتباریابی الگوی والدگری اختصاص یافته است، از بین متخصصان روانشناسی و علوم حوزوی ساکن شهر قم که همزمان دارای تحصیلات دانشگاهی روانشناسی(دکترای تخصصی و دانشجوی دکتری) و تحصیلات حوزوی(محصل و فارغ­التحصیل درس خارج فقه و اصول) بودند، جهت بررسی روایی، 9 کارشناس خبره به روش نمونه­گیری هدفمند و گلوله برفی[18] انتخاب شدند و کدها به همراه گزاره­ها به آنها عرضه شد و نظر آنها در مورد میزان مطابقت کدگذاری­های محوری و انتخابی با گزاره­ها و همچنین میزان مطابقت کدهای انتخابی با کدهای محوری گرفته شد و در نهایت شاخص روایی محتوا محاسبه گردید.

یافته­های پژوهش

با مطالعه باب­های روایی مرتبط با والدگری دوره نوجوانی و مشخص شدن واحد تحلیل، جستجو در منابع اسلامی انجام گرفت و از میان بیش از 500 گزاره ، تعداد 166  گزاره اسلامی شامل آیات قرآن و روایات برگرفته از منابع روایی معتبر، کدگذاری شد و در نهایت محقق به 194 کد باز (مفهوم)، 88 کد محوری(مقوله) و 18 کد انتخابی(مؤلفه) دست یافت (جدول 1).

جدول (1): کدهای محوری و انتخابی والدگری اسلامی در دوره نوجوانی

ردیف

کد محوری

کد انتخابی

1

بایستگی توجه به دوره­های سنی در والدگری

تدریجی/مرحله­ای بودن والدگری

2

توان جسمانی نوجوان

 

 

لزوم درک توان نوجوان

 

3

توان شناختی نوجوان

4

توان عاطفی- رفتاری نوجوان

5

توان اخلاقی نوجوان

6

آموزش بایستگی­های بهداشتی –تغذیه­ای

 

 

توجه و تأمین سلامت و نیازهای جسمی

7

بایستگی چاره اندیشی برای امور فرزند

8

بایستگی دعا برای سلامتی و افزایش روزی فرزندان

9

بایستگی توجه به رزاق بودن خداوند

10

وجوب نفقه فرزند بر پدر

 

تأمین نیازهای مالی

 

 

11

بایستگی توسعه مالی بر زن و فرزندان

12

بایستگی­های ارث دختر و پسر

13

بایستگی حفظ و تحویل اموال یتیم

14

بایستگی مرزگذاری بین والدین و فرزندان

 

 

کمک به کامل شدن هویت جنسی

15

بایستگی مرزگذاری بین محرم و نامحرم

16

بایستگی مرزگذاری بین فرزندان

17

بایستگی مرزگذاری بین پسران و زنان

18

بایستگی زمینه­سازی برای ازدواج

19

بایسته­های آموزشی و تربیتی دختر و پسر

20

بایستگی محبت جسمانی به فرزند

 

 

                      رابطه عاطفی                     

 

21

بایستگی رابطه عاطفی با فرزند

22

پذیرش و دغدغه داشتن نسبت به فرزند

23

پذیرش و محبت

24

بایستگی همراهی و دوستی با نوجوان

25

بایستگی عدالت در محبت جسمانی به فرزندان

 

رعایت عدالت

 

 

26

بایستگی تعادل/عدالت در رابطه عاطفی با فرزند

27

بایستگی عدالت در هدیه به فرزندان

28

بایستگی مساوات تربیتی بین یتیم و فرزند

29

بایستگی مراقبت از اهل خانواده با امر به معروف و نهی از منکر

 

پذیرش و اِعمال مسئولیت والد

30

مسئول بودن پدر/مادر

31

مسئول بودن والدین در برابر بایستگی تربیت نیکوی فرزندان

32

بایستگی کنترل روابط همشیران

مراقبت و هدایت­گری

33

بایستگی نظارت بر پوشش و آرایش فرزند

34

بایستگی مراقبت/ حمایت از فرزند

35

توانمندی نوجوان در پذیرش مسئولیت

لزوم واگذاری مسئولیت­ها به نوجوان

36

بایستگی بخشش و توجهبه نقاط مثبت

 

 

 

تقویت و تنیه­گری

 

37

نبایستگی تنبیه بدنی و بایستگی بی اعتنایی/ قهرکوتاه

38

نبایستگی اجبار

39

نبایستگی تأدیب هنگام عصبانیت

40

بایستگی بخشش فرزند و تناسب بین رفتارمنفی و مجازات

41

بایستگی بخشش خطای فرزند

42

شکرگزاری بخاطر انجام کار نیک

43

درآغوش گرفتن فرزند به خاطر انجام کار نیک

44

بایستگی گرامی داشتن فرزند

تکریم

45

بایستگی گرامی داشتن مادر فرزندان

46

الگوگیری از والدین

 

الگودهی

47

بایستگی نیکی به فرزند

48

نبایستگی دروغ وخلف وعده

49

بایستگی پرهیز از دروغ کوچک و بزرگ

50

بایستگی نهی از شرک

 

 

 

 

 

کمک به کامل شدن هویت دینی

 

 

 

51

بایستگی تقوا و جدیت در عبادت

52

بایستگی تعلیم قرآن

53

بایستگی آموزش حلال و حرام

54

بایستگی تعادل در عبادت کردن نوجوان

55

بایستگی آموزش حدیث

56

بایستگی آموزش شعرهای مذهبی

57

بایستگی آموزش های مفید

58

بایستگی اعانه بر نیکوکاری فرزند

59

بایستگی دعا برای فرزند

60

استعانت از خدا برای والدگری

61

نبایستگی تکبر و غرور و بایستگی میانه­روی در راه رفتن و گفتار

 

 

 

 

 

 

کمک به کامل شدن هویت اخلاقی

62

بایستگی/نبایستگی عقل، حمق، خودخواهی و عجب و حسن خلق

63

نبایستگی خنده زیاد

64

نبایستگی ظلم

65

نبایستگی شوخی زیاد

66

بایستگی سکوت

67

نبایستگی دروغ

68

نبایستگی خودخواهی، بداخلاقی و کم­صبری

69

بایستگی تربیت و تأدیب نیکو

70

بایستگی تأدیب در هفت سال دوم وسوم

71

پاداش تأدیب

72

بایستگی امر به معروف و نهی از منکر در تأدیب و تربیت فرزندان

73

نبایستگی تنبلی

74

نبایستگی خواب زیاد

75

بایستگی سلام و مصافحه قبل از گفتگو با دیگران

 

 

کمک به کامل شدن هویت اجتماعی

76

بایستگی­های دوستی و مصاحبت با دیگران

77

بایستگی­های دوست­یابی و همنشینی

78

بایستگی­های مشورت با دیگران

79

بایستگی میزان قراردادن نفس خویش در ارتباط با دیگران

80

بایستگی علم آموزی

 

 

کمک به کامل شدن هویت شغلی

81

بایستگی آموزش خواندن و نوشتن

82

بایستگی شنا و تیراندازی

83

زمینه سازی شغلی مناسب برای فرزندان

84

بایستگی مشورت­دهی و آموزشهای شغلی

85

نبایستگی شرک با بیان منطق و دلیل

 

بیان مستدل

 

 

86

بایستگی پرهیز از دروغ کوچک و بزرگ با دلیل و منطق آن

87

نبایستگی­های  دوستی و مصاحبت با دیگران با دلیل و منطق آن

88

نبایستگی­های خواب با بیان دلیل و منطق آن

مطابق با جدول 1، تعداد 88 کد محوری و 18 کد انتخابی یا مؤلفه برای والدگری دوره نوجوانی بر اساس منابع اسلامی به دست آمد. در ادامه 18 کد انتخابی(مولفه­ها) در 5 مقوله (شرایط علی، مقوله هسته­ای، شرایط واسطه­ای، راهبردها و پیامدها) تقسیم شدند. با دقت و بررسی مجدد کدها مشخص شد که کد/مؤلفه مراقبت و هدایت­گری نوجوان به همراه تدریجی بودن والدگری، هسته­ای­ترین کد/مؤلفه والدگری می­تواند باشد به این دلیل که بقیه کدها را می­تواند پوشش دهد و در همه موارد به نوعی تأثیرگذار است و رد پای آن دیده می­شود. به این معنا که اگر مراقبت و هدایت­گری در الگو قرار داده شود، والدگری معنا پیدا خواهد کرد و اگر از الگو برداشته شود، والدگری ناقص و به نوعی بی­معنا خواهد شد. از این­رو، هسته­ای­ترین کد در الگوی والدگری نوجوان بر اساس منابع اسلامی، «مراقبت و هدایت­گری» است که به صورت تدریجی انجام خواهد شد. لازم به ذکر است که در پژوهش حاضر پیامدهای دو­گانه نیز برای الگوی والدگری اسلامی در نظر گرفته شد که عبارتند از: برقراری رابطه مطلوب والد-نوجوان وشکل­گیری هویت سالم. روابط فرضی بین مؤلفه­های والدگری دوره نوجوانی در قالب نمودار زیر، ترسیم شده است.

 

نمودار 1: روابط فرضی و الگوی والدگری دوره نوجوانی بر اساس منابع اسلامی

همان­گونه که در نمودار 1 گذشت؛ در تقسیم­بندی کدها به مقوله­های پنج­گانه روشن شد که یک کد به عنوان شرط علّی، هشت کد به عنوان شرایط واسطه­ای و هفت کد به عنوان راهبردها در نظر گرفته شد و دو کد نیز با هم ترکیب شدند و مقوله هسته­ای را شکل دادند. در مقوله اول که به شرایط علّی اختصاص دارد روشن شد که مؤلفه «پذیرش و اِعمال مسئولیت والد در برابر فرزند» تعیین­کننده اولین مولفه­ی والدگری اسلامی است. اِعمال مسئولیت والدین نسبت به نوجوان از طریق یک مقوله محوری با عنوان «مراقبت و هدایت­گری تدریجی» صورت می­گیرد. بدین معنا که همه مولفه­های دیگر را می­توان به نوعی وابسته و تحت تأثیر مقوله محوری مراقبت و هدایت­گری تدرجی در نظر گرفت. والدین مراقبت و هدایت­گری تدریجی خویش را با استفاده از راهبردهای رابطه عاطفی، عدالت، تقویت و تنبیه­گری، الگودهی، بیان مستدل، واگذاری مسئولیت­ها به نوجوان و تکریم و احترام، انجام خواهند داد و به واسطه درک توان نوجوان، توجه و تأمین نیازهای مالی و سلامت جسمانی، کمک به کامل شدن هویت در ابعاد دینی، اخلاقی، اجتماعی، شغلی و جنسی نوجوان زمینه را برای دستیابی به پیامدها و نتایج والدگری یعنی برقراری رابطه مطلوب والد-نوجوان و شکل­گیری هویت سالم در نوجوان فراهم خواهند کرد.

ویژگی­های روان­سنجی مولفه­ها و الگوی والدگری مبتنی بر منابع اسلامی از طریق بررسی نظرات کارشناسان انجام گرفت. به این منظور دو موضوع توسط کارشناسان مورد بررسی قرار گرفت؛ 1. مؤلفه­های استخراج شده برای الگوی والدگری اسلامی، 2. فرایند/الگوی والدگری اسلامی.

موارد دو­گانه مذکور در قالب یک جدول به همراه گزاره­های دینی به 9 متخصص مسائل دینی و اعتقادی که تخصص رواشناسی نیز داشتند، ارائه شد تا در ضمن دو مقیاس لیکرت (4 درجه­ای و 3 درجه­ای)، نظرات خود را اولاً در زمینه میزان مطابقت یافته­های نظری با گزاره­ها دینی اظهار نموده (جهت بررسی شاخص روایی محتوا؛ CVI)؛ ثانیاً دیدگاه خود را راجع به میزان ضرورت یافته­های مذکور برای والدگری اسلامی (جهت بررسی نسبت روایی محتوا؛ CVR) اعلام نمایند. توصیف تخصص شناختی کارشناسان در جدول 2 آمده است.

تخصص 1

مدرک دانشگاهی

تخصص 2

مدرک حوزوی

حیطه پژوهشی

محل فعالیت علمی

تعداد

روانشناسی بالینی

دکتری

فقه و اصول

سطح سه

روانشناسی اسلامی

موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی

2

قرآن و روانشناسی

دکتری

فقه و اصول

سطح سه

روانشناسی اسلامی

جامعه المصطفی العالمیه

2

روانشناسی عمومی

دکتری

فقه و اصول

سطح سه

روانشناسی اسلامی

پژوهشگاه حوزه و دانشگاه

3

روانشناسی عمومی

دکتری

فقه و اصول

سطح سه

پژوهشگر قرآن و حدیث

پژوهشگاه قرآن و حدیث

1

روانشناسی عمومی

دکتری

فقه و اصول

سطح سه

روانشناسی اسلامی

موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی

1

جدول 2: مشخصات متخصصان

در جدول شماره 3 شاخص روایی محتوا (CVI) کدهای باز به کدهای محوری، وکدهای محوری به کدهای انتخابی آمده است. همان­طور که از این جدول نمایان است روایی محتوایی این کد­ها از وضعیت خوبی برخوردارند. به طوری که شاخص CVI هر یک از مولفه­ها 88/0 و بالاتر بوده و میانگین کل CVI برابر با 99/0 می­باشد که بالاتر از مقدار CVI بحرانی یعنی 79/0 است. بنابراین مطابقت لازم مولفه­های والدگری با منابع اسلامی به اثبات می­رسد.

جدول 3: شاخص روایی محتوایی کدهای والدگری اسلامی

CVIمیانگین

کد/شاخص

84/77

کد باز به کد محوری

79/0

شاخص

تأیید

نتیجه

99/0

کد محوری به کد انتخابی

79/0

شاخص

تأیید

                                    نتیجه

جدول 4 نتایج بررسی روایی محتوایی فرایند یا الگوی والدگری اسلامی را نشان می­دهد.

جدول 4: شاخص و نسبت روایی محتوایی فرایند/الگوی والدگری اسلامی

گویه­های فرایند/الگو

تعداد افراد موافق

تعداد افراد مخالف

 

CVI

 

 

CVR

مطابقت

ضرورت

مطابقت

ضرورت

شناخت مسئولیت والدگری و انجام تدریجی آن

9

9

0

0

1

1

درک توان نوجوان و برقراری رابطه عاطفی با او

9

9

0

0

1

1

عدالت و تقویت و تنبیه

9

9

0

0

1

1

استخدام و تکریم نوجوان

9

9

0

0

1

1

تسهیل­گری در شکل­گیری هویت دینی و اخلاقی، الگودهی و بیان مستدل

9

9

0

0

1

1

تسهیل­گری در شکل­گیری هویت اجتماعی و شغلی، ملازمت و بیان مستدل

9

9

0

0

1

1

تأمین نیازهای مالی و جسمی، تسهیل­گری در شکل­گیری هویت جنسی

8

8

1

1

88/0

88/0

میانگین کل CVI و CVR

-

-

-

-

96/0

96/0

بر اساس نتایج جدول 4، فرایند یا الگوی پیشنهادی محقق از روایی مطلوبی برخوردار است. به طوری که شاخص CVI بخش­های فرایند 88/0 و بالاتر بوده و میانگین کل CVI برابر با 96/0 می­باشد که بالاتر از مقدار CVI بحرانی یعنی 79/0 است. بنابراین مطابقت لازم الگوی پیشنهادی با منابع اسلامی به اثبات می­رسد.از سوی دیگر، طبق نتایج جدول مذکور، شاخص CVR بخش­های فرایند 78/0 و بالاتر بوده و میانگین کل CVR برابر با 92/0 می­باشد که از مقدار CVR بحرانی برای 9 کارشناس یعنی 78/0 بالاتر است. از این­رو ضرورت الگوی پیشنهادی برای والدگری اسلامی در نقطه مطلوبی از نگاه کارشناسان قرار گرفته است. خلاصه روند و یافته­های پژوهش در نمودار زیر قابل مشاهده است.

 

نمودار 2: روند و یافته­های پژوهش

بحث و نتیجه­گیری

پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی والدگری دوره نوجوانی بر اساس منابع اسلامی و اعتباریابی آن انجام گرفت.  بر اساس نتایج بدست آمده از پژوهش، مؤلفه­های والدگری دوره نوجوانی عبارتند از: پذیرش و اعمال مسئولیت والد در برابر فرزند، مراقبت و هدایت فرزند توسط والد، مرحله­ای و تدریجی بودن والدگری، لزوم درک توان نوجوان، توجه و تأمین سلامت جسمی، توجه و تأمین نیازهای مالی، کمک به کامل شدن هویت در ابعاد جنسی، دینی، اخلاقی، اجتماعی و شغلی، رابطه عاطفی، عدالت، واگذاری مسئولیت­ها به نوجوان (استخدام)، تقویت و تنبیه­گری، تکریم و احترام، الگودهی و بیان مستدل.

نحوه ارتباط مؤلفه­های استخراج­شده در الگوی والدگری اسلامی بحث مهمی است که بر اساس یافته­های پژوهش همان­گونه که در نمودار 1 نیز گذشت؛ هر کدام از مقوله­ها از تعدادی مؤلفه و زیرمؤلفه تشکیل شده و یک منظومه را به­وجود آورده­اند. منظومه­ای که هر یک از مقوله­ها همانند قطعه­های یک پازل، علاوه بر نقش خود در والدگری، منجر به ثبات و تکمیل قطعه­های دیگر می­شود و در مقابل، نبود یا ضعف هر مقوله، باعث تضعیف والدگری و پیامدهای موردانتظار خواهد شد.

الگو و فرایند والدگری دوره نوجوانی بر اساس منابع اسلامی بدین صورت است که پدر و مادر ابتدا می­بایست مسئولیت خویش نسبت به نوجوان را بشناسند و ضمن پذیرش این مسئولیت، در صدد ایفای آن باشند. هیچ­کدام از والدین نمی­توانند از مسئولیت خویش فرار کنند یا مسئولیت خویش را به دیگری واگذار نمایند. طبق فرمایش پیامبر اکرم (ص) پدر در قبال اهل خانواده مسئول است (بخاری،1401، ج1، ص215) و مادر نیز نسبت به اهل بیت همسر و فرزندانش مسئول است (دیلمی، 1412ق، ج 1، ص184). حال اگر والدین بخواهند مسئولیت خویش را در قبال نوجوان انجام دهند؛ به وسیله مراقبت­گری و هدایت تدریجی او می­توانند این مسئولیت را انجام دهند. درباره نقش مراقبتی والدین نسبت به فرزندان آموزه­های متعدد و متنوعی وجود دارد. به عنوان نمونه؛ امام صادق(ع) فرمودند:«زمانی که آیه «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً» (تحریم، 6) نازل شد، یکی از مسلمانان نشست و مشغول گریه شد و می‌گفت: من از دست خودم عاجز بودم، اکنون مسئول خانواده خود نیز شدم. در این هنگام پیامبر خدا(ص) به ایشان فرمود: همین که آنان را به آنچه خود را به آن امر می‌کنی، امر کنی و از آنچه خود را از آن نهی می‌کنی، نهی کنی(برای انجام مسئولیت)کفایت می‌کند»[19](طبرسی،1412ق، ص177).طبیعتاً این امر و نهی به تدریج و طی فرایند رشد و تربیت فرزندان اتفاق خواهد افتاد.

لازمه­ی مراقبت و هدایت تدریجی نوجوان توسط والدین این است که توان او را درک کنند، سلامت جسمانی و نیازهای مالی او را (در حد توان و تعادل) تأمین نمایند و به شکل­گیری و کامل شدن ابعاد هویت (دینی، اخلاقی، اجتماعی، جنسی و شغلی) نوجوان همواره کمک نمایند. البته همان­گونه که مؤلفه­های بدست آمده نشان می­دهد، والدین در این زمینه می­توانند از راهبردهای رابطه عاطفی، تکریم و احترام، عدالت، الگودهی، واگذاری مسئولیت­ها، تقویت و تنبیه و بیان مستدل استفاده نمایند. در این صورت، می­توان به اهداف و پیامدهای والدگری یعنی برقراری رابطه مطلوب والدین-نوجوان، و شکل­گیری هویت سالم در نوجوانان دست یافت.

در تبیین کلی مولفه­ها می­توان چنین گفت؛ «درک توان نوجوان» بدین معنا است که والدین به نقاط قوت و ضعف جسمانی[20]  نقاط قوت و ضعف شناختی[21]، ویژگی­های عاطفی[22]، نقاط قوت و ضعف اخلاقی[23] و رفتاری نوجوان[24] آگاهی داشته باشند و در تعامل و توقعات خود از نوجوان، آنها را لحاظ کنند. توجه داشته باشند که نوجوان بعد از ضعف­­های دوران کودکی، از نیرومندی جسمانی برخوردار می­شود، آمادگی پذیرش دارد و یادگیری او ماندگار است، حدس قوی­ای دارد و صاحب نظر و ایده است. درک کنند که نوجوان حساس است و دارای شور، نشاط و علاقه به آراستگی و زیبایی است. بدانند که نوجوان صفای باطن و رقّت قلب بیشتری دارد به همین جهت سریع­تر به کارهای خیر روی می­آورند ­همان­گونه در زمان پیامبر اکرم (ص)، اسلام توسط نوجوانان و جوانان راحت­تر پذیرفته می­شد. در ضمن توجه داشته باشند که ناپختگی­های عقلی و رفتارهای نسنجیده نیز از نوجوان به طور طبیعی سر می­زند[25] .

والدین می­بایست در باب تأمین سلامت جسمی فرزند، ضمن توجه به رزّاق بودن خداوند، در طلب رزق حلال و تبیین انواع رزق و روزی به نوجوان باشند و با بیان نکات بهداشتی و تغذیه­ای او را در این خصوص هدایت کنند و همچو امام سجاد (ع) برای سلامتی و افزایش رزق و روزی فرزندان­شان دعا کنند آن­گونه که حضرت فرمودند:«خدای من! فرزندان مرا نیرومند و سالم بدار؛ و برای من و به دست من، روزی آنان را فراوان فرما (صحیفه سجادیه، ص120). بر اساس آموزه­های اسلامی، نفقه فرزندان بر پدر واجب است (کلینی، 1365، ج4، ص13)؛ و ایجاد توسعه مالی بر عیال نیز پسندیده یا واجب شمرده شده (ابن­شعبه­حرانی، ص442؛ کلینی، 1405ق، ج4، ص11)؛ اما از سخت­گیری مالی بر عیال نهی شده است (بروجردی، 1386، ج26، ص966). همان­گونه که نفقه فرزندان و عیال بر عهده پدر است و توسعه مالی و گشایش در این زمینه نیز پسندیده اما سخت­گیری مالی بر فرزندان، پسندیده نیست، پس پدر(به کمک مادر) همواره می­بایست نیازهای مالی نوجوان را در حد معمول و متعادل برآورده سازند. طبق ماده 1198 قانون مدنی، پرداخت نفقه فرزندان تا زمان مشخصی بر عهده پدر می‌باشد که معمولا با توجه به عرف نفقه پسر تا سن ۱۸ سالگی با پدر است و بعد از آن هم اگر فرزند نتواند معیشت خود را تامین کند باز هم نفقه به ایشان تعلق می‌گیرد که تعیین میزان آن با دادگاه خواهد بود (دمرچلی، 1400).

از آنجا که نوجوانی دوره هویت­یابی است والدین در این زمینه نقش مهمی برعهده دارند و می­توانند با مراقبت و هدایت تدریجی و به موقع خویش به نوجوان کمک کنند تا در ابعاد مختلف هویتی همچو هویت دینی[26]، هویت اخلاقی[27]، هویت اجتماعی[28]، هویت جنسی[29] و هویت شغلی[30] به رشد و انسجام قابل قبولی برسد.

رابطه عاطفی بین پدر و مادر با فرزندان، یک نیاز است (کلینی، 1405ق، ج6، ص46)؛ و لازم است این رابطه با نوجوان تقویت شود (طبرسی، 1412ق،ص222). والدین برای ارتقای رابطه عاطفی با نوجوان می­بایست برنامه داشته باشند و تلاش کنند، نوجوان را (با همه ویژگی­هایی که دارد) بپذیرند؛ او را همچون دیگر فرزندان­شان، پاره­ی تن خویش (نهج­البلاغه، نامه 31) و هدیه­ی الهی ببینند (سمرقندی، 1421ق، ص343)؛ و سعی کنند به او محبت بورزند (کلینی، 1405ق، ج6، ص49). البته از اصل عدالت نیز نباید غافل شد. رعایت عدالت درمحبت به دختر و پسر (کلینی، 1413ق: ج6، ص51)، عدالت در بوسیدن، و حتی درهدی هدادن به فرزندان می­بایست رعایت شود (مجلسی،1403ق،ج104،ص93). کیفیت رابطه عاطفی والدین با نوجوان باید به­گونه­ای باشد که نوجوان برای وقت گذراندن با والدین انگیزه داشته باشد و از بودن با والدین خرسند باشد (کلینی، 1405ق، ج11، ص448). وجود این رابطه عاطفی بین والدین و فرزندان، جدای از نیازی که فرزندان به آن دارند و احساس مثبت دوست داشتنی بودن را برای آنها به وجود می­آورد، برای خود والدین نیز لذت و ثواب به ارمغان می­آورد. پیامبر اکرم (ص) در این زمینه فرمودند: اگر والدین نگاه محبت­آمیز به فرزندشان داشته باشند پاداش می­گیرند (نوری، 1408ق، ج2، ص626).

بر اساس آموزه­های اسلامی، فرزندان با هر جنسیتی و در هر سنی که باشند می­بایست از طرف والدین مورد احترام و تکریم قرار گیرند. زیرا از یک­سو انسان دارای کرامت ذاتی[31] است (اسراء/70)، بنابراین وظیفه والدین است که فرزندان خویش را، جدای از علاقه و عشقی که به آنان دارند، به عنوان یک بنده خدا، تکریم و احترام کنند. از سوی دیگر، نوجوانی که به واسطه کرامت­بخشی والدین، احساس خودارزشمندی و عزت­نفس کند، رضایت از زندگی او نیز افزایش خواهد یافت و در موقعیت­های مختلف زندگی دست به هر خطایی نمی­زند (نوری، 1408، ج11، ص339) چون برای خویش ارزش و احترام قائل است. ضمن این­که سیره اهل بیت(ع) به خوبی بیانگر تکریم فرزندان است. در خصوص راهکارهای تکریم نوجوان می­توان به مواردی مانند؛ نیکو صدا زدن نوجوان (یا بنی!)، سلام کردن به نوجوان، مشورت کردن با او، به خواسته­های او بها دادن، بخشش و تمایز بین خود و رفتار، عدم مقایسه، عدم عیب­جوئی و سرزنش زیاد، عدم تبعیض، رازدار نوجوان بودن و غیره اشاره کرد.

توانمندی نوجوان در پذیرش مسئولیت­ها (استخدام) یکی از نکات مهمی است که در متون دینی بدان تصریح شده است. به عنوان مثال؛ پیامبر اکرم (ص) فرمودند: درهفت سال سوم، نوجوان به خدمت گرفته شود (طبرسی،1385ق، ص255). در روایت دیگر امام علی (ع) می­فرماید: به نوجوان مسئولیت بدهید (صدوق، 1413ق، ج3، ص493). در سیره پیامبر اکرم(ص) نیز مشاهده می­شود که ایشان به نوجوانان مسئولیت می­دادند(صحیح بخاری، ج3، ص1365). ضمن این­که توصیه شده است که با نوجوان مشورت کنید (صافات، 102)، یا با نوجوان به­خاطر حدس قوی و تیزذهنی او مشورت کنید (ابن ابی­الحدید، 1404ق، ج20، ص337) و این­که نظر نوجوان می­بایست شنیده شود (قصص، 26). بنابراین، مشورت­خواهی از نوجوانان و جوانان، مشارکت دادن آنها در تصمیم­گیری­ها و سپردن مسئولیت­ها (البته در حد توان آنان و برای کسب تجربه و تمرین، افزایش استقلال و اعتماد به نفس) به نوجوانان ضرورت دارد.

از جمله راهبردهای مهمی که در ایجاد و بازسازی رفتار فرزندان می­توان از آن استفاده کرد تقویت و تنبیه است. در متون اسلامی راهکارهای تقویت­کننده متعددی بیان شده است مانند؛ بایستگی بخشش خطای فرزند (مجلسی، 1403ق،ج104، ص98)؛ توجه به نقاط مثبت(هندی، ج16، ص584)، نادیده گرفتن ضرر مالی و توجه به منافع فرزند(کلینی، 1405ق، ج‏11، ص445)؛ تحسین فرزند و در آغوش گرفتن او به خاطر انجام کار نیک (مفید، 1394، ص189)؛ تحسین فرزند و شکرگزاری به­خاطر انجام کار نیک (صدوق، 1363، ج2، ص127) و همچنین راهکارهای تنبیهی مانند تغافل (نوری، ج۹، ص۱۵۹، ح ۲2) و رعایت اصل تناسب؛ به این معنا که بین رفتار منفی و مجازات فرزند، تناسب وجود داشته باشد (پاینده،1382، ص226). توجه مثبت و منفی از نکات دیگر است. در روایت آمده است که گنهکار را با پاداش دادن به نیکوکار، تنبیه کنید(صبحی­صالح،1414ق، ص718). مواردی دیگری مانند؛ پرهیز از تنبیه بدنی (فرزندان را کتک نزنید و با بی­اعتنایی کوتاه­مدت به فرزند، او را تنبیه کنید (مجلسی،1403ق، ج101، ص99) و پرهیز از زدن به صورت فرزند(پاینده،1382، ص226))؛ پرهیز از تأدیب هنگام عصبانیت (کلینی، 1405ق، ج14، ص243)؛ پرهیز از اجبار (ابن ابی­الحدید، 1404ق، ج20، ص267 ح102)؛ پرهیز از ملامت زیاد (لیثی­واسطی، 1376، ص22 ح159) از نکات دقیق و ظریفی است که در روایات به آنها توجه شده است.

یکی از ویژگی‌های دوران نوجوانی، الگویابی و الگوپذیری است که در راستای رشد و شکل­گیری هویت رخ می‌دهد. انتخاب الگو در راستای ارزش‌های هر فرد می‌باشد؛  نوجوانانی که ارزش‌های معنوی، دینی و اخلاقی برایشان مهم است الگوهای خود را از میان شخصیت‌های مذهبی پیدا می‌کنند و نوجوانانی که قدرت بدنی، جمال ظاهری، ثروت و امثال اینها برایشان مهم است از افرادی که در این زمینه‌ها مطرح هستند، پیروی می‌کنند. نیاز به الگو و توجه به آن از دیدگاه قرآن نیز مطرح گردیده و خداوند متعال بهترین اسوه و سرمشق را برای بشر معرفی کرده است: «برای شما در زندگی رسول خدا سرمشق نیکویی است، برای آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد می‌کنند»(احزاب،33/21). شناساندن الگوهای ایمانی و اخلاقی از وظایف والدین، مربیان، و ‌مسؤولان امورآموزشی و تربیتی است. از آنجا که الگوپذیری و همانندسازی نوجوان با الگوها طبیعی است لذا در اوایل بلوغ پدر و مادر باید نوجوان خود را از تقلید کورکورانه، بدون برهان و تحقیق پذیرفتن و تبعیت محض، باز داشته و او را به سمت منطقی بودن و دلیل داشتن برای تمام کارها از جمله تقلید و الگوبرداری از دیگران، سوق دهند. از سوی دیگر فرزندان از والدین و بزرگترهای خویش، تبعیت و تقلید می­کنند بنابراین والدین می­بایست خود الگوی مناسبی برای فرزندانشان باشند (لقمان،21). در نوجوانی پدر باید الگوی مناسبی برای پسر و مادر الگوی مناسبی برای دخترش باشد تا هویت او به خوبی شکل بگیرد (طبرسی،1385ق، ص46). خوش خلق بودن و عملکرد منطقی والدین می­تواند الگوی خوبی برای نوجوان (عیاشی،1421ق، ج2، ص338) و موجب اصلاح رفتارهای نامناسب نوجوان شود (کلینی، 1405ق، ج6، ص50)؛ به عنوان نمونه، والدین اگر به پدر و مادر خویش نیکی کنند، فرزندان نیز از آنها الگوبرداری خواهند کرد (کلینی، 1405ق، ج5، ص554).

یکی از نکات مهم و راهبردهای موثر در والدگری دوره نوجوانی که در سیره بزرگان نیز به خوبی قابل مشاهده است استفاده از بیان مستدل می­باشد. بدین معنا که اگر به فرزندان­شان دستوری می­دادند یا امر و نهی خاصی داشتند منطق آن را نیز برای فرزندان بیان می­کردند. به عنوان مثال؛ لقمان به فرزندش می­گوید: فرزندم برای خدا شریک قائل مشو زیرا شرک، ظلم بزرگی است (لقمان، 13)؛ در توصیه دیگری می­فرماید: فرزندم! ازمصاحبت با فاسقان بپرهیز زیرا فاسقان همچو سگان می­مانند که اگر چیزی نزد تو باشد می­خورند و اگر نباشد، تو را مذمت کرده و آبرویت را می­برند ‏(مفید،1394، ص338). امام سجاد (ع) به فرزندش می­فرماید: از هرنوع دروغ بپرهیز زیرا کسی که دروغ کوچک را مرتکب شود بر دروغ بزرگ نیز جرأت پیدا می­کند (کلینی، 1405ق، ج2، ص338)؛ از امام علی(ع) نقل شده که در سفارش به فرزندشان محمدبن حنفیه فرمودند: مبادا به خودبینی و بداخلاقی و بی­صبری مبتلا شوی زیرا با این صفات هیچ دوستی برایت باقی نمی­ماند و پیوسته تعدادی از مردم از تو کناره می­گیرند (صدوق، 1403ق، ج1،ص147). بنابراین، بر اساس منابع اسلامی والدین می­بایست برای دستورات و امر و نهی­هایی که به فرزندان-مخصوصاً نوجوان­شان- دارند منطق و دلیل ذکر کنند زیرا نوجوان به دنبال داشتن منطق و دلیل برای انجام هر کاری است و تبعیت بی­چون و چرا و از روی اجبار را نمی­پذیرد.

با توجه به آن­چه گذشت می­توان تعریفی از سازه «والدگری دوره نوجوانی»بر اساس منابع اسلامی با توجه به تمام عناصر دخیل در این سازه ارائه داد: والدگری یعنی: پذیرش و ایفای مسئولیت والد در برابر نوجوان به وسیله مراقبت و هدایت­گری تدریجی، با کمک از راهبردهای؛ رابطه عاطفی، تکریم، عدالت، تقویت و تنبیه، الگودهی، واگذاری مسئولیت­ها، الگودهی و بیان مستدل با واسطه درک توان نوجوان، تأمین سلامت جسمی و نیازهای مالی، کمک به کامل شدن هویت در ابعاد دینی، اخلاقی، اجتماعی، شغلی و جنسی برای رسیدن به رابطه مطلوب والد-فرزند و شکل­گیری هویت سالم نوجوان.

همان­گونه که یافته­های پژوهش حاضر نشان می­دهد (جدول 1) علاوه بر مؤلفه­هایی که در پژوهش مهدوی­نیک (1392) برای دوره نوجوانی بدست آمده است مانند: اقتدار و وزارت به همراه مؤلفه­های عمومی تکریم، محبت، عدالت، صداقت، نظارت و کنترل)، و علاوه بر دو نوع نقش تربیتی که در پژوهش همتی(1391) برای پدر در نظر گرفته شده (تربیت اجتماعی و اقتصادی)، و یا مؤلفه­هایی که سراقی(1392) در پژوهش خود برای نقش مادری(سه مؤلفه اصلی(پذیرش، محافظت و پرورش) و هفت زیرمؤلفه(شامل تأمین نیازهای زیستی، حفظ از خطر، مراقبت­های پیشگیرانه، بازی، محبت، تکریم، پیشگیری از آسیب و جهت­دهی مذهبی)) به­دست آورده است، محقق در پژوهش حاضر به مؤلفه­های دیگری نیز دست پیدا کرده که مخصوص والدگری اسلامی در دوره نوجوانی است مانند؛ درک توان نوجوان، کمک به کامل­شدن هویت در ابعاد مختلف دینی، اخلاقی، اجتماعی، شغلی و جنسی، مراقبت و هدایت تدریجی، واگذاری مسئولیت­ها، الگودهی و بیان مستدل. البته مؤلفه­های توجه و تأمین سلامت جسمی و نیازهای مالی را می­توان برای همه دوره­های سنی فرزندان در نظر گرفت.

بنابراین، ضمن همسویی و هم­پوشی اجمالی برخی مؤلفه­های بدست آمده در این پژوهش با مؤلفه­های پژوهش­های مهدوی­نیک (1392)، همتی (1391) و سراقی (1392)، پژوهش حاضر با استفاده از روش داده­بنیاد، نگاه کامل­تری به والدگری در دوره نوجوانی داشته و توانسته به مباحث و جوانب مختلف این دوره و نقش والدین برای رسیدن به یک رابطه مطلوب والد-فرزند و شکل­گیری هویت سالم نوجوان بپردازد، موضوعی که در پژوهش­های قبلی دیده نشد. علاوه بر این­که پژوهشی که به طور خاص به والدگری دوره نوجوانی بر اساس منابع اسلامی اختصاص یافته باشد در دسترس نبود.

 پیشنهاد می­شود والدگری در دوره نوجوانی در خانواده­های اسلامی-ایرانی بر اساس مؤلفه­های بدست آمده در این پژوهش صورت پذیرد. در این صورت والدین ضمن انجام صحیح و موفقیت­آمیز مسئولیت خویش، می­توانند ارتباط مطلوبی با نوجوان خود برقرار نموده و از این طریق زمینه تربیت صحیح و رشد همه­جانبه نوجوان­شان را نیز فراهم آورند. تربیتی که مسئولیت آن را خداوند بر دوش والدین نهاده است و رشدی که فرزندان را به تمایزیافتگی و هویت­یابی سالم و جامع خواهد رساند. در نتیجه­ی این انجام وظیفه و تربیت صحیح، هم والدین خرسندشده و لذت می­برند و هم فرزندان بخاطر این رشدیافتگی متعادل و همه­جانبه، در ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی و دینی خویش موفق و سربلند خواهند بود.

 با توجه به یافته­ها و نتایج بدست آمده می­توان در گام بعدی به تدوین طرح­نمای آموزشی بر اساس مدل والدگری اسلامی برای دوره نوجوانی و امکان­سنجی آن پرداخت که نیازمند مطالعات بعدی است.

Smiley face

 

منابع

قرآن کریم  (1398). ترجمه فولادوند، محمدمهدی، تهران: انتشارات پیام عدالت.
نهج‌البلاغه، سیدرضی. (1378). ترجمۀ دشتی، محمد، تهران:کاشف.
ابن­ابی­الحدید، عبدالحمید بن­هبه­الله (1404ق). شرح نهج البلاغه، قم: مکتبه آیه الله مرعشی النجفی.
ابن اثیر جرزی، مبارک­بن­محمد (1367)، النهایه، قم: اسماعیلیان
ابن بابویه، محمدبن علی: صدوق (1362). الخصال، قم: انتشارات جامعه مدرسین.
ابن شعبه حرانی، حسن (1404ق). تحف العقول، تصحیح علی اکبر غفاری، چاپ دوم، قم: انتشارات جامعه مدرسین.
ابن‌بابویه، محمدبن‌علی: صدوق (1363). عیون اخبارالرضا، قم: چاپ مهدى لاجوردى.
ابن بابویه، محمدبن علی: صدوق (1413 ق). من لایحضره الفقیه. قم، دفتر انتشارات اسلامی.
ابن بابویه، محمدبن علی: صدوق، علل­الشرایع  (1385ق)، نجف اشرف: حیدریه
بخاری، محمّدبن اسماعیل (۱۴۲۲ق). صحیح البخاری، پژوهش محمد زهیر بن ناصر، ‌بیروت: دار طوق النجاة.
بروجردی، آقا حسین (1386). جامع احادیث شیعه، تهران: انتشارات فرهنگ سبز.
پاینده، ابوالقاسم (1382). نهج الفصاحة، تهران: دنیای دانش.
تمیمى­آمدى، عبدالواحد (1366ش). غرر الحکم و درر الکلم، قم: انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى.
حر عاملی، محمدبن الحسن (1409ق). وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم: موسسه آل البیت.
حسینی نسب، سید داوود؛ احمدیان، فاطمه؛ روانبخش، محمدحسین. (1387). بررسی رابطه روش های فرزندپروری با خودکارآمدی و سلامت روان دانش آموزان. مطالعات تربیتی و روانشناسی، 9(1):38-21.
حمیری قمی، محمدبن عبد الله بن جعفر (1369ق)، قرب الاسناد، نجف: مطبعه حیدریه.
دمرچلی، محمد (1400). https://vakildadfar.com
دیلمی، حسن بن محمد (1412ق). ارشاد القلوب الی الصواب، قم: الشریف الرضی.
رفیعی­هنر، حمید (1397). الگوی درمانی خود نظم ‌جویی برای افسردگی بر اساس منابع اسلامی: تدوین مدل مفهومی و طرح‌نمای درمان و مطالعه امکان سنجی و پیامدهای اولیه. رساله دکتری، قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
رمضانی، ولی­الله؛ عبدخدایی، محمدسعید؛ طبیبی، زهرا؛ آقامحمدیان­شعرباف، حمیدرضا (1398). «ابعاد شناختی فرزندپروری والدین ایرانی»، فصلنامه روانشناسی شناختی، دوره ششم، 3 (17)، 36-22.
سراقی، همایون (1392). مولفه های نقش مادری از نگاه اسلام و روانشناسی و ساخت پرسشنامه آن از نگاه اسلام. پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی، قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
سمرقندی، نصر بن محمد (1421ق). تنبیه الغافلین بأحادیث سیدالأنبیاءوالمرسلین، بیروت: دار ابن کثیر.
طباطبایی، سیدمحمدکاظم (1390). منطق فهم حدیث، قم: انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
طبرسی، حسن بن فضل (1412ق). مکارم الاخلاق، قم، الشریف الرضی.
طبرسی، علی بن حسن (1385ق). مشکاه الانوار فی غرر الاخبار، نجف: مکتبه الحیدریه.
طوسی، محمد بن الحسن (1414ق). الامالی،قم: دارالثقافه.
عیاشی، محمد بن مسعود(1380ق).تفسیرالعیاشی، ج1و2،پژوهش سید هاشم رسولی محلاتی،تهران: چاپخانه علمیه.
لیثی واسطی،علی بن محمد (1376). عیون الحکم و المواعظ، قم، انتشارات دارالحدیث.
قدسی، علی­محمد؛ قائمی، مرتضی (1393). «بررسی تطبیقی سبکهای فرزندپروری با سبک فرزندپروری امام علی (ع) در نامه سی­و­یکم نهج­البلاغه». فصلنامه پژوهشنامه نهج­البلاغه، سال دوم، ش8، 20-1.
مجلسی، محمدباقر (1403ق). بحارالانوار، بیروت، موسسه وفاء.
مفید، محمدبن محمد (1413ق). الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، قم: کنگره شیخ مفید.
مفید، محمدبن محمد (1394).الاختصاص، قم: جامعه مدرسین.
مفید،محمدبن محمد (1413ق). الامالی، محقق حسین استاد ولی و علی اکبر غفاری، قم،کنگره شیخ مفید.
مهدوی­نیک، حسین (1392). الگوی فرزندپروری بر اساس آموزه­های اسلامی و تبیین روانشناختی آن، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی، قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
مهری، مریم؛ نادی، محمدعلی؛ سجادیان، ایلناز (1399). «مقایسه اثربخشی فرزندپروری ذهن آگاهانه با رویکرد ایرانی-اسلامی با فرزندپروری مثبت بر خودتنظیمی هیجانی و خودکارآمدی مادران». فصلنامه علمی-پژوهشی سبک زندگی اسلامی با محوریت سلامت، 4(2)، 49-33.
مومنی راد، اکبر؛ علی آبادی، خدیجه؛ فردانش، هاشم؛ مزینی، ناصر(1392).«تحلیل محتوای کیفی در آیین پژوهش؛ ماهیت، مراحل و اعتبار نتایج، فصلنامه اندازه گیری تربیتی»، 14 (4)،222-187 .
نوری، حسین بن محمدتقی (1408ق). مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، موسسه آل البیت.
همتی، مجید(1391). تهیه، ساخت و تعیین ویژگی­های روانسنجی پرسشنامه نقش تربیتی پدر از دیدگاه اسلام. پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی، قم: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
هیثمی، علی ابن ابوبکر(1408ق). مجمع الزوائد و منبع الفوائد، بیروت: دارالکتب العلمیه.
هندی، علی المتقی بن حسام الدین (1397ق). کنز العمال فی سنن الاقوال و الاعمال، بیروت: مکتبه التراث الاسلامی.
Bornstein, M. H., & Cheah, C. S. L. (2006).The Place of “Culture and Parenting” in the Ecological Contextual Perspective on Developmental Science. In K. H. Rubin and O. B. Chung (Eds.).Parenting beliefs, behaviors, and parent-child relations: a cross-cultural perspective (pp. 3-33). New York: Psychology Press.
Caspe, M., & Lopez, M. E. (2006). Lessons from family-strengthening interventions: Learning from evidence-based practice. Harvard Family Research Project: Cambridge.
 
Crockett, Lisa J., Veed, Glen J. & Russell, Stephen T. (2010). Do Measures of Parenting Have the Same Meaning for European, Chinese, and Filipino American Adolescents? Tests of Measurement Equivalence. In Stephen T.
DomenechRodrı´guez, M. M., Donovick, M. R. & Crowley, S. L. (2009). Parenting Styles in a Cultural Context: Observations of ‘‘Protective Parenting’’ in First-Generation Latinos. Family Process, Vol. 48, No. 2, 195-210.
Hardy.D. F, T, G., & Jaedicke, S. (2008). Examining the velation of parenting to childrens coping whith every stress. child development,vol.68.p:18-48.
Hitlin, S. (2006). Parental influences on children’s values and aspirations: Bridging two theories of social class and socialization. Sociological Perspectives, 49(1), 25–46.
Madanipour, A., Rostami, Z., & Madandar, M. (2011). A Comparative Study of Child Rearing Values in Central Asia, the Middle East and North Africa. Journal of Family Research, 6(4), 411-431.
Padmawidjaja, Inna A. & Chao, Ruth K. (2010).Parental Beliefs and Their Relation to the Parental Practices of Immigrant Chinese Americans and European Americans. In Stephen T., Asian American Parenting and Parent-Adolescent Relationships (pp. 37-60). New York: Springer.