Document Type : Original Article
Author
Phd student in Guilan university
Abstract
Keywords
Main Subjects
فراتحلیل عوامل روانشناختی- اجتماعی موثر بر گرایش به جراحی زیبایی در ایران
معصومه طالبی دلیر[1]
چکیده
در سالهای اخیر، گرایش به جراحی زیبایی در ایران افزایش پیدا کرده است. پژوهشهایِ فراوانی در حوزه روانشناختی- اجتماعی در رابطه با گرایش به جراحی زیبایی در بین گروههای مختلف و با روشهای متفاوت انجام شدهاست. هدف پژوهش حاضر، بهکارگیری روش فراتحلیل به منظور تحلیل و ترکیب نتایجِ مطالعات صورت گرفته پیرامون عوامل روانشناختی- اجتماعی موثر بر گرایش به جراحی زیبایی در ایران است. به منظور انجام فراتحلیل، 55 مقاله «علمی- پژوهشی» و «علمی-ترویجی» که در بینِ سالهای(1380- 1399 شمسی) در این زمینه در ایران منتشر شده بودند، انتخاب و تحلیل شدند. این مقالهها شرایط و معیارهای مطالعه فراتحلیل را دربرداشتند. اندازه اثرها نشان دادند که «طرحواره ناسازگار خودگردانی» بیشترین تاثیر را بر گرایش به جراحی زیبایی (80/0= r) داشته است. به طوریکه، میانگین اندازه اثر آن مثبت و زیاد است. بعد از آن، بیشترین عوامل تاثیرگذار بر گرایش به جراحیزیبایی «اختلال بدشکلی بدن»، «اختلال شخصیت نمایشی»، «خودکمبینی»، «ترسمرضی» و «مدیریت بدن» با اندازه اثر مثبت و زیاد و «عزت نفس» با اندازه اثر منفی و زیاد هستند. یافتهها نشاندهندۀ آسیبهای روانی و اجتماعی در افراد متقاضی جراحی زیبایی است که منتج از فضای فرهنگی جامعه میباشد.
کلید واژهها: ایدهآلهای زیبایی، جراحی زیبایی، عوامل روانشناختی و اجتماعی، فراتحلیل.
[1].نویسنده مسئول: دانشجوی دکتری دانشگاه گیلان، رشت، ایران. masoumeh_talebidalir@yahoo.com
مقدمه
جراحی پلاستیک یک علم و هنر حساس است که به شخص کمک میکند بدنِ خودش را بهتر بسازد و احساس اعتماد به نفس بیشتری داشته باشد (صالحاحمدی و رفیعی[1]، 2012). جراحی پلاستیک عاملی برای بهبود کیفیت زندگی برای افرادیست که دچار بدشکلی بدن هستند؛ اما اگر به طور درستی به کار گرفته نشود، خطرناک است (صالح احمدی و رفیعی، 2012؛ فرشیدفر، دستجردی و شهابیزاده[2]، 2013). جراحی پلاستیک عموما به دو طبقۀ عمده تقسیم میشود: بازسازی و زیبایی. جراحیهای مرتبط با بازسازی برای ایجاد عملکرد بهنجار جسمانی و اجتماعی در افراد ضروریاند. جراحیهای بازسازی کمک میکنند تا افراد از شرِ نقایصِ جدی جسمانی خود خلاص شوند و کیفیت زندگی اجتماعیشان را بهبود ببخشند. اما جراحیهای زیبایی اغلب به دلیل نارضایتی افراد از نقصهای جزئی و تخیلی در ظاهرشان انجام میگیرند و بر جنبههای زیبایی و ظرافت تاکید دارند (سهرابی، 1390). در واقع، جراحی بازسازی، اقدامی ترمیمی است و تمرکز بر رفع نقایص و بهبود عملکرد و ظاهر دارد. ولیکن جراحی زیبایی، تمرکزش بر بهبود و ارتقایِ ظاهر در جهت ایدهآلگرایی میباشد و اختیاری است (شکر امرجی و عباسی، 1387). این مقاله جراحی زیبایی را هدف قرار داده است و به جراحی بازسازی و ترمیمی نمیپردازد. بهطور کلی، در میان جراحیهای زیبایی مختلف، مردم بیشترین انگیزه را برای جراحی زیبایی بینی[3] و بعد، زیبایی پلک[4]، لیفت صورت[5] و لاغری شکم و پهلو[6] دارند (موسویزاده، نیازی و کلانترهرمزی[7]، 2012).
جراحی زیبایی در دهههای اخیر در ایران بسیار گسترش یافتهاست به طوری که نسبت به کشورهای دیگر رشد چشمگیری داشته است (زجاجی و همکاران[8]، 2014). آمار بالای گرایش به جراحی زیبایی در جامعه ایران و رتبه دوم آن در منطقه خاورمیانه پدیدهای قابلتوجه است و نمیتوان با بیاعتنایی با آن مواجه شد (خبرگزاری فارس، 17/6/1399). اکبریساری، باباشاهی، اولیاییمنش و رشیدیان[9] (2012) جراحی بینی را متداولترین روش جراحی زیبایی در ایران میدانند. در پژوهشِ آنها، 180 مورد جراحی بینی در هر 100 هزار نفر جمعیت (مجموع 134،766 جراحی در هر سال) در ایران گزارش شدهاست. در دوران اخیر، متقاضیان جراحی زیبایی بینی علاوه بر زنان، مردان جوان نیز هستند که به منظور کسب منزلت اجتماعی و افزایش اعتماد به نفس، چندین مرتبه، زیر بار هزینه گزاف این جراحی میروند(کلانتر معتمدی، ابراهیمی، شمس و نژادسروری[10]، 2016). بر اساس نظرات گزگندو[11] (2006) انسانشناس فرانسوی ادارک منفی از بینی در میان زنان ایرانی طبقه مرفه در زمان حکومت سلطنتی محمّدرضا پهلوی نیز وجود داشتهاست. در طول دهههای 1950 و 1960، زنانی که از اطرافیان شاه بودند عمل زیبایی بینی انجام میدادند و از مدلها و بازیگران اروپایی مانند جینا لولوبریجیدا[12]- الگو میگرفتند.
اغلب روانشناسی به سمت جامعهشناسی و جامعهشناسی هم به سمت روانشناسی کشیده میشود (تویتز[13]، 1995). ایدهآلهای زیبایی بدن از طریق کانالهای فرهنگی منتقل میشوند؛ توسط افراد جامعه نهادینه میگردند؛ الزام فرهنگی میگردند و سپس، بر رضایت از بدن تاثیر میگذارند
(عربنرمی و رمضانزاده، 1400). از اینرو عوامل روانشناسی در پیوند تنگاتنگی با عوامل اجتماعی، توامان، در رفتار مدیریتی و اصلاح بدن دخیل هستند (صالحاحمدی و رفیعی، 2012). شناخت مشکلات روانی و ویژگیهای شخصیتی، پیشبینیِ تمایل به جراحی زیبایی و رضایت بدنی فرد را، قبل و بعد از عمل جراحی زیبایی، امکانپذیر میسازند(زجاجی و همکاران، 2014). به همین صورت، بررسی عوامل اجتماعی منجر به شناخت محیط اجتماعی و ساختارهای فرهنگی مستولی بر فرد و جامعه- در زمینۀ جراحی زیبایی- میگردند (ذکایی و فرزانه، 1387). از اینرو، در ایران، مطالعات متعددی به بررسی عوامل روانشناسی و اجتماعی موثر بر گرایش به جراحی زیبایی پرداختهاند. اما این مطالعات شکل پراکنده و فردی داشتهاند. این پژوهش، از نوع کمی و توصیفی میباشد و هدف آن ترکیب و انسجامبخشی به این مطالعات با روش فراتحلیل است. هدف از فراتحلیل یکی کردن[14]، ترکیب[15] و معنادار کردن[16] پژوهشهای متعدد در یک زمینه است. این روش در بسیاری از حوزهها مانند علوم اجتماعی، رفتاری و زیستپزشکی کاربرد دارد (وولف[17]، 1986). بر این اساس، عنصر اصلی پژوهش حاضر، مشمول این سوالات است:
1) در پژوهشهای روانشناسی- اجتماعی مربوط به گرایش به جراحی زیبایی در ایران چه متغیرهایی مورد مطالعه قرار گرفته است؟
2) اندازه اثر[18] کلی هر کدام از این متغیرها بر گرایش به جراحی زیبایی چقدر برآورد میشود؟
مطالعههای اجتماعی با روش فراتحلیل در زمینه گرایش به جراحی زیبایی و موضوعات نزدیک به آن (تصویر بدنی، رضایت بدنی و ... ) توسط برخی از پژوهشگران خارجی و ایرانی صورت پذیرفتهاست. برخی از این پژوهشها فقط روی موضوع مورد بررسی- در سطح بینالملل -تمرکز داشتهاند و خود را محدود به جامعه خاص نکردهاند. اما برخی از آنها بر موضوع و جامعه خاصی تمرکز کردهاند. هوانگ، پنگ و آن[19] (2020) به فراتحلیل مطالعات در زمینه تاثیر رسانه بر تصویر بدنی پرداختهاند. آنها 127 مطالعه را مورد بررسی قرار دادند. یافتههای این پژوهش نشان داد:
الف) همه زنان و مردان در همه گروههای سنی در کشورهای مختلف تحت تاثیر نمایشهای رسانهایی مربوط به بدنهای ورزشکاری ایدهآل و لاغر قرار گرفتهاند؛
ب) رسانههای تجاری در مقایسه با رسانههای غیرتجاری کمتر در نگرانیهای در حال افزایش تصویر بدنی موثر بودهاند؛
ج) نمایشهای رسانهایی بیشترین تاثیر را در ایجاد اختلالِ خوردن و درونیسازیِ بدنِ ایدهآل و لاغر داشتهاند.
گروز، لوین و مورنن[20] (2001) اثر نمایش تصاویر بدن لاغر و ایدهآل در رسانهها را بر رضایت از بدن زنان، از طریقِ روش فراتحلیل، ارزیابی کردهاند. آنها به مطالعه 25 مطالعه (43 اندازه اثر) پرداختهاند. آنها نشان دادند شرکتکنندگان کمتر از 19 سال؛ افرادی که مدلهای بسیار لاغر را دیدهبودند و آنهایی که در برابر طرح لاغری آسیبپذیر بودند؛ تاثیر منفی و بیشتری از تصاویر رسانهها و مدلها میپذیرفتند. آنها پیشنهاد کردند مولفههایی برای پیشگیری و کاوشهایی در زمینه فرایند مقایسه اجتماعی مورد توجه قرار بگیرند. میلوتریدیس، پاولیدیس، هایدیچ و پاناگوپولو[21](2016) به مرور سیستماتیک[22] پیشبینیکنندههای علاقه به جراحی زیبایی پرداختهاند. آنها 12 مقاله انگلیسی را شناسایی کردند و ویژگیهای روانی و اجتماعی علاقهمندان به جراحی زیبایی را تجزیه و تحلیل نمودند. بر طبق این مطالعه، علاقه به جراحی زیبایی با عوامل اپیدمیولوژیک، شبکههای اجتماعی، ویژگیهای روانشناختی افراد همانند تصویر بدنی، عزت نفس و خصیصههای شخصیتی و آسیبهای خاص روانی مرتبط است. درک ویژگیهای بیماران متقاضی جراحی زیبایی، انگیزه و انتظارات آنها جنبه مهمی از مراقبتهای بالینی است که آندسته از بیمارانی را که بیشترین بازخورد مثبت را از این عمل میبرند شناسایی میکند. لیناردون، اندرسون، مسر، راجرز و فولر-تیسکیویچ[23](2021) به مطالعه فراتحلیل «انعطافپذیری تصویر بدنی» و همبستگیهای آن پرداختند. آنها اذعان کردند شواهد انباشتهایی در مورد انعطافپذیری تصویر بدنی وجود دارد اما با این حال، یک ترکیب و انسجام کمی از این پژوهشهای تجربی وجود ندارد. بنابراین، 62 مطالعه و 19 همبستگی روانشناختی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. همبستگیها در سه دسته طبقهبندی شدند: «اختلالات تصویربدنی و خوردن»، «آسیبشناسیهای کلی روانی» و «ساختارهای کلی روانشناختی و بدنی مثبت». مدل اثرات تصادفی نشان دادند همبستگی انعطافپذیری تصویر بدنی با دو دسته اول معکوس و با دسته آخر مثبت است. بر اساس نتایج این پژوهش، مردان سطوح بالاتری از انعطافپذیری تصویر بدنی را، نسبت به زنان، گزارش کردند. یافتهها تأیید میکنند که انعطافپذیری تصویر بدنی به طور مداوم با شاخصهای سلامت روان مرتبط است و میتوان آن را در طول مداخلات روانشناختی افزایش داد. یون و کیم[24] (2019) به مرور سیتماتیک و فراتحلیلِ جراحی زیبایی و عزت نفس در کره جنوبی پرداختهاند. آنها 16 مقاله با معیارهای متناسب را گزینش و تجزیه وتحلیل کردند. براساس نتایج این فراتحلیل، اکثر مطالعات از مقیاس عزت نفس روزنبرگ استفاده کرده بودند. بعضی مقالهها فقط شامل زنان و بعضی هر دو جنس را شامل میشدند. همچنین متغیرهای نگرش اجتماعی- فرهنگی، BMI و استرس همبستگی ضعیف و متغیرهای قصد مدیریت ظاهر، قصد جراحی زیبایی و رضایت از بدن همبستگی متوسطی با عزت نفس نشان دادند. قصد جراحی زیبایی، BMI و استرس همبستگی منفی با عزت نفس داشتند. از این دست مطالعات فراتحلیل در ایران نیز انجام شدهاست. اخلاصی، رستگار و راسخی (1398) به فراتحلیل مطالعات ناظر به برساخت اجتماعی بدن در جامعه ایرانی پرداختهاند. آنها به بررسی این موضوع پرداختهاند که در پژوهشهای داخلی 1395-1386 پدیده مدیریت بدن در نسبت با چه متغیرهایی مورد توجه محققان علوم اجتماعی قرار گرفتهاست. فراتحلیلِ 29 مقاله پژوهشی منتخب فارسی و 48 متغیر نشان داد متغیرهای اجتماعی و روانشناختی، بیشترین اهمیت، و متغیرهای زمینهای و فرهنگی اهمیت کمتری نزد نویسندگان پژوهشهای مرورشده داشتهاند. پورکاوه دهکردی، خانمحمدیاطاقسرا و عباسیاسفنجیر (۱۳۹۹) به «فراتحلیل عوامل گرایش زنان ایرانی به عمل های جراحی زیبایی» پرداختهاند. آنها این مطالعه را با گزینش 50، و در مرحله بعد 32 پژوهش مربوطه، در سال های 86 تا 96، انجام دادهاند. در این پژوهش از روش هگز و الکین[25] و از معکوس واریانس فرضیهها به عنوان وزندهی به مطالعات استفاده شدهاست. در مطالعه آنها، متغیر مقبولیت اجتماعی، هویت اجتماعی، هوشهیجانی و خودکارآمدی عمومی به عنوان متغیر تعدیلگر بیشترین اندازه اثر را بر جراحی زیبایی زنان داشتهاند. در مطالعه پورکاوه دهکردی، خانمحمدیاطاقسرا و عباسیاسفنجیر، فقط تاثیر 4 متغیر مذکور، در بین زنان، مورد بررسی قرار گرفتهبود که با مطالعه پیشرو، تفاوت دارد. مطالعه حاضر هدف و نوآوریاش فهرست و متاآنالیز (فراتحلیل) کردن متغیرهای روانشناختی- اجتماعی موثر بر گرایش به جراحی زیباییست که در مطالعات سابق بررسی شدهاند و در این پژوهش مرور شدهاند. پژوهش حاضر، از نوع توصیفی و کمی میباشد.
بررسی ادبیات نظری در حوزه گرایش به جراحی زیبایی حائز اهمیت است و با تصویر بدنی منفی و نارضایتی بدنی پیوند خوردهاست. بهطورکلی، مقالاتی که در این پژوهش مرور، بررسی و تحلیل شدند از ادبیات نظری روانشناختی غنی برخوردار نبودند. در این قسمت از مقاله، به مرور برخی از نظریهها و مفاهیم نظری ارزشمند پرداخته شدهاست. وو، مولکنز و آلوا[26] (2022) به مطالعه کیفی تصویر بدن و پذیرش جراحی زیبایی در بین زنان پرداختند و طبقهبندیایی در این زمینه ارائه کردند. آنها سه مقوله شناسایی کردند که باعث تقویت نگرشهای مثبت نسبت به جراحی زیبایی میشد.
الف) فشار اجتماعی و فرهنگی (همانند عادیسازی جراحی زیبایی و همسالان معطوف به ظاهر)؛
ب) ویژگیهای درونفردی (همانند درونیکردن زیبایی ایدهآل و مقایسه اجتماعی)؛
ج) مزایای زیبایی (همانند جذب کردن مردان و منافع اجتماعی و اقتصادی).
همچنین، آنها دو مقوله را مشخص کردند که باعث تضعیف نگرش مثبت به جراحی زیبایی میشد.
الف) ویژگیهای درونفردی ( همانند پذیرش بدون قید و شرط بدن و اعتماد به نفس)؛
ب) ملاحظات خارجی (همانند ریسک سلامتی و هزینههای مالی).
تئوری ابژهسازی جنسی[27] از دستۀ ادبیات نظری فمینیستیست که توسط فردریکسون و رابرتز[28] (1997) مطرح شدهاست. ابژهسازی جنسی نوعی از تقلیل بدن است که در آن زنان از نظر ظاهر فیزیکی، زیبایی و جذابیت جنسی ارزیابی میگردند و به عنوان شی جنسی برای استفاده و لذت شخص دیگری در نظر گرفته میشوند (گالدی و گویزو[29]، 2020). ابژهسازی جنسی دارای سه مولفه شرم بدنی، نظارت بدنی و کنترل ظاهر است (ناعمی، 1395). در این فرایند زنان بهگونهایی زیبایی ایدهال واستاندارهای فرهنگی در رابطه با بدن را درونی میکنند که آن را جزیی از هویت خود میدانند که باید به آن دست یابند و آن را با موفقیت و رضایت از زندگی یکی میدانند(حدادی برزکی، توکل و وحیدنیا[30]، 2014؛ وو، مولکنز و آلوا، 2022). آنها اگر به تصویر ساخته ذهن و استانداردهای فرهنگی و ایدهآل بدن دست نیابد خود را سرزنش میکنند و به آسیبهای روانی همانند شرم، اضطراب، افسردگی، اختلال در خوردن، نارضایتی جنسی، اعتماد به نفس و عزت نفس پایین و ... دچار میشوند(سائذ، آلونسر- فرس، گاریدو- ماسیاس، والور- سگورا و اکسپوزیتو[31]، 2019؛ حدادی برزکی و توکل، 1395). نظریههای با محوریت رسانه نیز حائز اهمیت هستند. بر اساس نظریه «کاشت»[32] گربنر[33] (1960) و «مدل اثر سهگانه[34]» تامپسون، هاینبرگ، آلتاب و تانتلف-دان[35] (1999) رسانهها محتوایی ناقص، نادرست و مغرضانهایی منتشر میکنند که به عنوان معیاری برای قضاوت خود و دیگران از واقعیت مورد استفاده قرار میگیرند(مینگویا، هاچینسون، ویلسون و گلیوز[36]، 2017؛ مینوسپهر، نیکوگفتار و صرامیفروشان[37]، 2014). مدلها در تصاویر رسانهایی استانداردی برای زیبایی، جذابیت و موفقیت هستند؛ از اینرو، دست نیافتن به این مدلها منجر به نارضایتی از زندگی و بدن میگردد (مینگویا و همکاران ، 2017). گربنر در نظریه کاشت بیان میکند، مردم، تصاویرِ تقریبا غیرواقعیِ رسانهها را به عنوان نرم زیبایی میپذیرنند؛ و هر چقدر تصاویر رسانهایی دستنیافتنیتر باشند مشکلات روانی از جمله اختلالات خوردن، افسردگی، خودکمبینی و اعتماد به نفس پایین افزایش مییابد(مینوسپهر، نیکوگفتار و صرامیفروشان، 2014). مطابق با نظریه تامپسون و همکارانش دو مکانیسم در این رابطه دخیل هستند:
الف) درونیسازی ایدهآلهای ظاهر اجتماعی (مانند لاغری، قیافۀ خاص و ...)؛
ب) مقایسه اجتماعی مبتنی بر ظاهر (فیوراوانتی، بوچیبنوچی، سراجیولی و کاساله[38]، 2022).
تامپسون و همکارانش علاوه بر تاثیر رسانه به نفوذ، فشار و اثربخشی مستقیم خانواده و همسالان بر نارضایتی از بدن تاکید میکنند (عربنرمی و رمضانزاده،1400). همسو با این نظریهها، نظریۀ روانشناختی «خود ناسازگار[39]» است که توسط هیگینز[40] (1987) مطرح شدهاست. او پیشنهاد میکند که افراد در سه حوزه «خود» ادراک دارند: خود «واقعی» (ویژگی هایی که ما معتقدیم داریم). خود «ایدهآل» (ویژگی هایی که ما آرزوی داشتن آنها را داریم)؛ و خود «باید» (ویژگی هایی که معتقدیم باید داشته باشیم) (لوون، بوریس و نکه[41]، 2021). هنگامی که بین این ادراکات ناسازگاری ایجاد شود، احساسات و شناخت های منفی بهوجود میآید. به طور خاص، اختلاف بین خود واقعی و خود ایدهآل ممکن است منجر به احساسات مرتبط با افسردگی مانند ناامیدی، غم و نارضایتی شود، در حالی که اختلاف بین خودِ واقعی و خودِ باید میتواند منجر به هیجانهای مرتبط با بیقراری مانند اضطراب، گناه و تحقیر خود شود (ژانگ، زیلنبرگ، سامرویل و بروگلمانز[42]، 2020). با اینحال، زیبایی، علاوه بر رویکردهای روانشناسی و اجتماعی، در رویکردهای فلسفی نیز مورد توجه قرار میگیرد. در رویکرد فلسفی، زیبایی بهعنوان یک «ایدهآل اخلاقی» عمل میکند. ایدهآل اخلاقی ارزشها و معیارهایی ارائه میدهد که افراد بر اساس آنها خود و دیگران را قضاوت میکنند. در این قضاوتها خوب یا بد مشخص میشود. وقتی زیبایی به عنوان ایدهآل اخلاقی مطرح شود ظاهر به نماینده و القاکنندۀ شخصیت تبدیل میگردد؛ و ارزشگذاری میشود. در واقع، آرمانهای زیبایی به صورت فرهنگی ساخته میشوند و حامل معنا و ارزش هستند. (مککالوم و ویددوس[43]، 2016). بر همین اساس و مطابق با مفهوم «هژمونی وانمودگی» افراد تحت سیطره ارزشها و معیارهای زیبایی و مادیگرایانه قرار میگیرند و فشار و تحمیل را برای کسب این ارزشها احساس میکنند. بنابراین، وانمود به زیبایی میکنند و نمود واقعی خود را پس میزنند (عباسی، حقیقتیان و موذنی، 1398).
[1]. Salehahmadi, Z., & Rafie, S. R
[2]. Farshidfar, Z., Dastjerdi, R., & Shahabizadeh, F
[3]. Rhinoplasty
[4]. Blepharoplasty
[5]. Face Lift
[6]. Abdominoplasty
[7]. Moosavizadeh, S. M., Niazi, F., & Kalantar-Hormozi, A
[8]. Zojaji, R et al
[9]. Akbari Sari, A., Babashahy, S., Olyaeimanesh, A., & Rashidian, A
[10]. Kalantar Motamedi, M. H., Ebrahimi, A., Shams, A., & Nejadsarvari, N
[11]. Gazagnadou, D
[12]. Gina Lollobrigida
[13]. Thoits, P. A
[14]. Integrating
[15]. Synthesizing
[16]. Making Sense
[17]. Wolf, F. M
[18]. Effect Size
[19]. Huang, Q., Peng, W., & Ahn, S
[20]. Groesz, L. M., Levine, M. P., & Murnen, S. K
[21]. Milothridis, P., Pavlidis, L., Haidich, A., & Panagopoulou, E
[22]. Systematic Review
[23]. Linardon, J., Anderson, C., Messer, M., Rodgers, R. F., & Fuller-Tyszkiewicz, M
[24]. Yoon, S., & Kim, Y. A
[25]. Hedges & Olkin Method
[26]. Wu, Y., Mulkens, S., & Alleva, J. M.
[27]. Sexual Objectification Theory
[28]. Fredrickson, B. L., & Roberts, T
[29]. Galdi, S., & Guizzo, F
[30]. Haddadi Barzoki, M., Tavakol, M., & Vahidnia, A
[31]. Sáez, G., Alonso-Ferres, M., Garrido-Macías, M., Valor-Segura, I., & Expósito, F
[32]. Cultivation Theory
[33]. Gerbner G
[34]. Tripartite Influence Model
[35]. Thompson, J. K., Heinberg, L. J., Altabe, M., & Tantleff-Dunn, S
[36]. Mingoia, J., Hutchinson, A. D., Wilson, C., & Gleaves, D.
[37]. Minoosepehr, S., & Nikoogoftar, M., & Sarami Foroushani, G
[38]. Fioravanti, G., Bocci Benucci, S., Ceragioli, G., & Casale, S
[39]. Self-Discrepancy Theory
[40]. Higgins E
[41]. Loewen, M. G., Burris, C. T., & Nacke, L. E
[42]. Zhang, X., Zeelenberg, M., Summerville, A., & Breugelmans, S. M.
[43]. MacCallum, F., & Widdows, H
روش پژوهش
پژوهش حاضر از نوع کمّی و توصیفی است و روش آن فراتحلیل است. فراتحلیل هنر ترکیب پژوهشها و تحلیلِ تحلیلها و روش کمی برای یکپارچهسازی پژوهشهای مستقل و مشابه است که به منظورِ شناسایی رابطه یا تاثیر متغیرها بر اساس پژوهشهای متعدد صورت میپذیرد (نوغانی دختبهمنی و میرمحمدتبار، 1396). عنصر اساسی در فراتحلیل اندازه اثر است. اندازه اثر نشانگر متداول آن ضریب همبستگی است و نشاندهندۀ میزان نادرستی فرضیه صفر یا درجۀ حضورِ یک پدیده در جامعه است. هر چه اندازه اثر بزرگتر باشد درجه حضور پدیده هم بیشتر است (خامهچی و رنگریز، 1400؛ قاضی طباطبایی و ودادهیر، 1389). هدف ِاستفاده از اندازه اثر یک شکل کردن یافتههای آماری گوناگون مطالعات در یک شاخص عددی و اندازۀ مشترک است تا امکان مقایسه و ترکیب نتایج آماری مطالعات فراهم شود (نوغانی دختبهمنی و میر محمدتبار، 1396). از این رو، در این مطالعه نیز، برای انجام فراتحلیل و ترکیبِ نتایجِ پژوهشها، آمارههای آزمون به مقادیر اندازه اثر تبدیل شدند. در پژوهش حاضر ارزیابی اندازه اثر بر اساس (r) همبستگی صورت پذیرفت. با دسترسی به آمارههای مانند t، X2، F، Z و ... شاخص اندازه اثر (r) قابلیت محاسبه پیدا کرد. سپس، برای تفسیر اندازه اثر از جدول کوهن (جدول 5) استفاده شد. در این جدول مقدار شاخص (r) کمتر از 3/0 اندازه اثرِ «کم»، 3/0 تا 5/0 اندازه اثرِ «متوسط» و بیشتر از 5/0 اندازه اثرِ «زیاد» فرض شدهاست (نوغانی دخت بهمنی و میر محمدتبار، 1396). روش کار در مطالعه حاضر بدین صورت بودهاست که، در 6 پایگاه اطلاعات فارسی، «بانک اطلاعات نشریات کشور[1]»، «پایگاه مجلات تخصصی نور[2]»، «بانک اطلاعاتی جهاد دانشگاهی[3]»، «پایگاه مرکز اسناد و مدارک علمی ایران[4]»، «بانک داده پرتال جامع علوم انسانی[5]»، «پایگاه اطلاعاتی آستان قدس رضوی (ویراساینس[6])» مطالعاتِ پیرامون موضوع گرایش به جراحی زیبایی در ایران مورد واکاوی قرار گرفتند. بدینطریق، کلیه مقالات علمیِ مصوبِ موجود در این زمینه، در این پایگاهها(مقالات علمی- پژوهشی و علمی- ترویجی) جستجو و بررسی شدند. از نظر بازۀ زمانی، در پژوهش پیشِرو، قدیمیترین مقالاتِ موجودِ مربوطه در این پایگاهها تا زمان فعلّی مطالعه- یعنی از سال 1380 تا سال 1399- مرور و وارسی گشتند.
انتخاب مقالات مناسب تحلیل، در این مطالعه، مطابق جدول (1) در چند مرحله انجام شد:
(1) در مرحله اول، به جستجوی ساده و پیشرفته در پایگاههای اطلاعات فارسی ذکر شده در بالا پرداخته شد. در این پایگاهها، کلمات کلیدی «جراحی زیبایی»، «جراحی پلاستیک»، «جراحی بینی»، «رینوپلاستی» - و گاهی کلماتِ نزدیک و مشابۀ دیگر- در قسمتهای عنوان، چکیده و کلید واژگان مقالات جستجو شدند. دقت و سهولت در کاوشِ مقالات، بستگی به امکانات و گزینههای جستجوگر در هر یک از پایگاههای اطلاعاتی داشت. تعداد کل مقالات جستجو شده مرتبط با موضوع جراحی زیبایی در این شش پایگاه «20829» مقاله بود؛
(2) در مرحله دوم مقالات تکراری و مقالاتی که با توجه به عنوان، چکیده و کلیدواژه مناسب این پژوهش نبودند از مطالعه خارج شدند. بدینترتیب مقالاتی که از نظر عنوان، چکیده و کلیدواژگان مناسب پژوهش بودند برگزیده شدند. در این مرحله تعداد «121» مقاله انتخاب شد؛
(3) در مرحله سوم، متن مقالات مورد بررسی قرار گرفتند؛ و مقالات فاقد شرایط تحلیل، از مطالعه و بررسی کنار گذاشته شدند. فقدانِ شرایط تحلیل برای این مطالعه مشمولِ مقالات تکراری، مقالات فاقد اعتبار علمی (مقالاتی به جز مقالات علمی- پژوهشی و علمی- ترویجی)، پژوهش کیفی، عدم دسترسی به متن مقالات و مقالات حاوی آمارههای ناقص، نامعتبر و غیرمرتبط میشد. در نهایت، مقالات مناسب و حائز شرایط برای مطالعه 55 مورد بودند که گزینش و وارد تحلیل شدند.
این مقالات فارسی منتخب، از سال 1387 تا 1399 شمسی در مجلات ایرانی منتشر شده بودند و شرایط و ملاکهای اولیه (آماره، حجم نمونهگیری و دیگر اطلاعات لازم) برای فراتحلیل را در برداشتند. در جدول (2) اطلاعات این مقالات شرح داده شدهاست. تحلیل دادهها با نسخه دوم برنامه فراتحلیل جامع[7] انجام شد.
جدول 1. نحوه انتخاب مقالات پژوهش
مرحله اول |
مرحله دوم |
مرحله سوم |
||||
مقالات جستجو شده با موضوع مرتبط به تفکیک بانک داده |
تعداد کل مقالات جستجو شده با موضوع مرتبط |
حذف مقالات فاقد شرابط عنوان و چکیده و کلید واژگان مناسب و مقالات تکراری |
مقالات با عنوان و چکیده مناسب |
بررسی متن مقالات و حذف مقالات فاقد شرایط تحلیل |
مقالات حائز شرایط برای مطالعه |
|
پایگاه بانک اطلاعات نشریات کشور |
372 |
20829 |
121 |
55 |
||
پایگاه مجلات تخصصی نور |
109 |
|||||
بانک اطلاعاتی جهاد دانشگاهی |
206 |
|||||
پایگاه مرکز اسناد و مدارک علمی ایران |
58 |
|||||
بانک داده پرتال جامع علوم انسانی |
56 |
|||||
ویراساینس |
20028 |
جدول 2. اطلاعات کلی پژوهشهای مورد بررسی
شماره |
محقق |
سال |
حجم نمونه |
جامعه اماری |
نوع نمونه گیری |
روش پژوهش |
1 |
پورمحسنی کلوری و شیرمحمدی |
1395 |
120 |
کلیه افراد متقاضی و غیرمتقاضی (همراه متقاضی) مراجعهکننده و افراد عادی شهر اردبیل |
در دسترس |
علّی- مقایسهای |
2 |
خانجانی، باباپور و صبا |
1391 |
124 |
متقاضی عمل جراحی زیبایی در شهر ارومیه |
در دسترس و همتاسازی |
علّی مقایسهای |
3 |
نوغانی، مظلوم خراسانی و ورشوی |
1389 |
80 |
زنان 17 تا 45 ساله شهر مشهد |
اتفاقی، گلوله برفی و قضاوتی |
علّی – مقایسهای |
4 |
محمدپناه اردکان و یوسفی |
1390 |
50 |
کلیه افراد مراجعهکننده شهرستان تبریز |
در دسترس |
پژوهش موردی شاهدی |
5 |
خسروی و نظری |
1394 |
200 |
کلیه متقاضیان و غیر متقاضیان شهر ساری |
در دسترس و همتاسازی |
توصیفی و تحلیلی |
6 |
دهداری ، خانی پور ، خزیر و دهداری |
1393 |
233 |
دانشجوی دختر ساکن در خوابگاه دانشگاه علوم پزشکی تهران |
طبقهای |
پیمایش |
7 |
کوهی و علّیزاده |
1392 |
738 |
زنان 15 سال به بالای کلان شهر تبریز |
خوشه ای چند مرحله ای |
پیمایش |
8 |
نیلفروشان، نویدیان، شامحمدی |
1394 |
120 |
کلیه زنان مراجعهکننده و افراد عادی شهرستان اصفهان |
در دسترس |
تحلیلی- مقایسهای |
9 |
خانجانی، باباپور، صبا (2) |
1391 |
124 |
کلیه متقاضیان در شهر ارومیه |
غیر تصادفی و در دسترس |
تحلیلی- مقایسهای |
10 |
پیراهری، بیداران |
1396 |
183 |
زنان 18 سال به بالای ساکن مناطق 2 و9 شهر تهران |
تصادفی ساده |
پیمایشی |
11 |
حاجی ابوللو، حلاجزاده و مسعودنیا |
1397 |
383 |
زنان 15 ساله و بالاتر از 15 سال شهر رشت |
نمونه گیری در دسترس |
طرح مورد-شاهدی |
12 |
نوروزی شادهی، ملکی پیربازاری، صالحی |
1398 |
60 |
زنان عمل جراحی کردۀ بالای 18سال شهرلاهیجان |
در دسترس |
توصیفی و علّی مقایسهای |
13 |
صبا، خانجانی |
1391 |
124 |
کلیه متقاضیان و غیر متقاضیان در شهر ارومیه |
غیر تصادفی و در دسترس |
مقایسهای تحلیلی |
14 |
کیوان آرا، ربانی و ژیانپور |
1389 |
140 |
کلیه افراد مراجعهکننده به یکی از مراکز در شهر اصفهان |
مطبق و سیستماتیک |
پیمایش |
15 |
توسلی و مدیری |
1391 |
426 |
کلیه زنان 15-50 سال ساکن شهر تهران |
خوشه ای چند مرحله ای |
پیمایش |
16 |
احیایی، لطیفی، بختیاری و همکاران |
1392 |
800 |
کلیه افراد بین 16 تا 50 ساله تهرانی مراجعهکننده |
تصادفی منظم |
پیمایش |
17 |
محمدپناه اردکان، یعقوبی و یوسفی |
1392 |
160 |
تمام افراد مراجعهکننده شهرستان یزد |
در دسترس |
همبستگی |
18 |
محمدزاده، جعفری و همکاران |
1393 |
100 |
بیماران متقاضی شهر تبریز |
در دسترس |
علّی- مقایسهای |
19 |
عیسیزادگان، سلیمانی، خسرویان و همکاران |
1395 |
40 |
مراجعین دو کلینیک مربوطه در شهرستان ارومیه |
تصادفی و همتاسازی |
علّی مقایسهای |
20 |
صفری شالی |
1398 |
656 |
کلیه زنان 15 تا 54 سال ساکن در شهر ملایر |
خوشه ای چند مرحله ای |
پیمایش |
21 |
صادقی، مرادی، حسنی، محمدخانی |
1397 |
600 |
دختران دانشجوی 18 تا 35 سال دانشگاههای دولتی تهران |
تصادفی خوشه ای |
علّی مقایسهای و پیمایشی |
22 |
ذوقی پایدار، کرمی و نبی زاده |
1397 |
300 |
دانشجویان دانشگاه بوعلّی سینا و مراجعه کنندگان به مراکز مربوطه شهرهای همدان و ایلام |
در دسترس |
علّی مقایسهای |
23 |
اندایشگر، خاتونی، رضایی |
1398 |
360 |
پرستاران در بیمارستانهای آموزشی کرمانشاه |
طبقه بندی تصادفی |
مقایسهای |
24 |
اخباری، محسنی پویا، رخشانی و همکاران |
1398 |
400 |
زنان مراجعهکننده به بیمارستانهای دانشگاه شهید بهشتی |
نمونه گیری خوشه ای |
تحلیلی و مقایسهای |
25 |
خزیر، دهداری و محمودی |
1392 |
220 |
دانشجویان دختر خوابگاه دانشگاه علوم پزشکی تهران |
تصادفی |
پیمایش |
26 |
نیکنام، فرارویی، کامکار، فولادی، محمدی |
1391 |
100 |
مراجعهکنندگان به مطبهای مربوطه در شهر یاسوج |
جفت همتراز و در دسترس |
علّی- مقایسهای |
27 |
طهماسبی، طهماسبی و یغمایی |
1393 |
296 |
دانشجویان دانشگاه آزاد واحد شهرکرد |
تصادفی- طبقهای |
مقطعی- پیمایشی |
28 |
ایمانی، دهقان و شرفیزادگان |
1399 |
200 |
افراد متقاضی مراجعهکننده به کلینیک های زیبایی منطقه یک و شش شهرداری شهر شیراز |
غیر تصادفی و در دسترس |
علّی-مقایسهای |
29 |
عنایت، عنبری روزبهانی |
1396 |
400 |
زنان 15-50 ساله ساکن شهر شیراز |
خوشهای چند مرحلهای |
پیمایش |
30 |
سهرابی، محمود علّیلو و رسولی آزاد |
1390 |
100 |
متقاضیان مراجعهکننده به کلینیکهای جراحی و همراهانشان در دامنه سنی 18 تا 45 |
نمونه گیری قضاوتی |
توصیفی مقطعی |
31 |
تورج هاشمی، محمدپناه اردکان |
1397 |
200 |
کلیه افراد متقاضی در کلینیکهای مربوطه شهرستان یزد |
در دسترس |
توصیفی و همبستگی |
32 |
اسمعیل بیگی، مرادی |
1397 |
352 |
دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایلام |
تصادفی طبقهای |
پیمایشی |
33 |
پورآقاجان، آزادفلاح و عطری |
1387 |
140 |
زنان متقاضی شهر تهران 18 تا 30 ساله |
در دسترس |
علّی- مقایسهای |
34 |
پاشا, نادری و اکبری |
1387 |
300 |
کلیه افراد جراحی شده، متقاضی و عادی شهرستان بهبهان |
تصادفی خوشهای |
مقایسهای |
35 |
محب ,حسینی نسب ,کلاهی |
1388 |
100 |
کلیه مراجعین مربوطه به کلینیک شیخ الرئیس تبریز |
در دسترس |
علّی-مقایسهای |
36 |
میرساردو, کلدی و عطایی |
1389 |
148 |
زنانی تحت عمل جراحی زیبایی در بیمارستانهای کرج |
تصادفی ساده |
پیمایش |
37 |
عباس زاده, اقدسیعلمداری و همکاران |
1391 |
385 |
زنان و دختران 16-64 ساله شهر تبریز |
تصادفی طبقهای |
پیمایش |
38 |
عباسزاده، محمودمولایی و اقدسی علمداری |
1393 |
385 |
زنان ساکن شهر تبریز |
طبقهای تصادفی |
پیمایش |
39 |
صدرالساداتزاده، نقی فراهانی و همکاران |
1392 |
44 |
دختران (20-30)ساله متقاضی در منطقه 1و6 شهر تهران |
نمونه گیری در دسترس |
نیمه آزمایشی |
40 |
مهریار، اصغری، شادمان و همکاران |
1397 |
272 |
متقاضیان رینوپلاستی بیمارستان امیرالمومنین شهر رشت |
نمونه در دسترس |
مورد- شاهد |
41 |
قنبری، جمهری و روشن |
1394 |
120 |
زنان متقاضی جراحی زیبایی مراکز مربوطه شهر تهران |
در دسترس |
علّی - مقایسهای |
42 |
جورابچی و دوکانهای فرد |
1395 |
30 |
دختران مراجعهکننده به مراکز مربوطه شهر تهران |
داوطلبانه و تصادفی |
شبه آزمایشی |
43 |
عطادخت و همکاران |
1391 |
250 |
دانشجویان دختر دانشگاههای اصفهان |
تصادفی ساده |
پیمایش |
44 |
قبادی، مهدوی و کلدی |
1398 |
370 |
زنان 19 تا 44 سال شهر ایلام |
خوشه ای چندمرحلهای |
پیمایش |
45 |
یزد خواستی، یعقوبی چوبری و همکاران |
1390 |
400 |
کلیه زنان و مردان سنین 18 تا 40 سال شهر رشت |
نمونه گیری خوشهگیری |
پیمایش |
46 |
قادرزاده، قادرزاده و پناه |
1391 |
480 |
زنان 17 تا 40 ساله شهر بانه |
تصادفی چندمرحله ای |
پیمایش |
47 |
حسینی، قاسمی و همکاران |
1389 |
100 |
افراد 20 تا 30 ساله دارای سابقه عمل مربوطه در شهر اهواز |
در دسترس |
علّی مقایسهای |
48 |
زارع، حسنی اسطلخی و دوستی |
1398 |
140 |
زنان متقاضی جراحی زیبایی بینی به مراکز مربوطه شهر رشت |
نمونه گیری در دسترس |
علّی مقایسهای |
49 |
اکبرزادهجهرمی، رضویزاده و شیخی |
1398 |
400 |
زنان 15 تا 55 سال منطقه یک و بیست تهران |
احتمالی و چند مرحله ای |
پیمایش |
50 |
ابراهیمی و ضیاءپور |
1391 |
402 |
جوانان 15-29 ساله ساکن در شهر گیلان غرب |
خوشه ای چند مرحله ای |
پیمایش |
51 |
فلاح |
1392 |
50 |
افراد مراجعهکننده به مراکز مربوطه شهر کرمانشاه |
تصادفی ساده |
آزمایشی |
52 |
کیانیدهکیانی و ماردپور |
1398 |
126 |
زنان متقاضی و خانه دار غیرمتقاضی در شهر شیراز |
نمونه گیری تصادفی |
مقایسهای غیر مداخله ای |
53 |
زارع بهرام آبادی و دهقانی |
1393 |
160 |
افراد متقاضی جراحی رینوپلاستی در دو مرکز شهر اراک |
در دسترس |
علّی- مقایسهای |
54 |
حسینی پاکدهی و مرادیان |
1395 |
400 |
شهروندان بالای 18 سال کرمانشاه |
چند مرحله ای و سهمیه ای |
پیمایش |
[1]. https://www.magiran.com
[2]. https://www.noormags.ir
[3]. https://www.sid.ir
[4]. https://irandoc.ac.ir
[5]. http://ensani.ir
[6]. https://www.virascience.com
[7]. Comprehensive Meta-Analysis
یافتههای پژوهش
جدول (3) فراوانی متغیرها در فرضیاتِ پژوهشهای مرور شده «عوامل موثر بر گرایش به جراحی زیبایی» را نشان میدهد.
جدول 3. فراوانی متغیرهای تاثیرگذار بر «گرایش به جراحی زیبایی»
شماره |
متغیر |
فراوانی* |
شماره |
متغیر |
فراوانی |
شماره |
متغیر |
فراوانی |
1 |
رسانهها |
15 |
14 |
استرس |
3 |
27 |
برونگرایی |
2 |
2 |
فشار اجتماعی |
13 |
15 |
افکار پارانوئید |
3 |
28 |
ترس مرضی |
2 |
3 |
اضطراب |
9 |
16 |
آزرده خویی |
3 |
29 |
طرحواره ناسازگار خودگردانی |
2 |
4 |
تصویر بدنی منفی |
9 |
17 |
عزت نفس |
3 |
30 |
خویشتن داری |
2 |
5 |
افسردگی |
8 |
18 |
نشانگان و شکایات جسمانی |
3 |
31 |
راهبرد اجتناب |
2 |
6 |
خودشیفتگی |
5 |
19 |
احساس دلپذیری |
2 |
32 |
سبک دفاعی روان آزرده |
2 |
7 |
وسواس جبری |
5 |
20 |
اختلال در عملکرد اجتماعی |
2 |
33 |
طرحواره بریدگی وطرد |
2 |
8 |
اختلال بدشکلی بدن |
4 |
21 |
اختلال شخصیت مرزی |
2 |
34 |
طرحواره دیگر جهتمندی |
2 |
9 |
اختلال شخصیت وابسته |
4 |
22 |
اختلال شخصیت نمایشی |
2 |
35 |
طرحواره گوش به زنگی |
2 |
10 |
تصویر بدنی |
4 |
23 |
اسکیزوتاپیال |
2 |
36 |
طرحواره محدودیت مختل |
2 |
11 |
خودکم بینی |
4 |
24 |
اسکیزوئید |
2 |
37 |
کمالگرایی |
2 |
12 |
اختلال شخصیت اجتنابی |
3 |
25 |
اعتماد به نفس |
2 |
38 |
مهارت رفتاری |
2 |
13 |
اختلال شخصیت ضداجتماعی |
3 |
26 |
بدبینی |
2 |
39 |
مدیریت بدن |
2 |
* تعداد پژوهشهایی که دربردارنده این متغیرها میباشند.
در این مطالعه، 38 متغیر در فرضیاتِ پژوهشهای مرورشده مورد واکاوی قرار گرفتند. بیشترین فراوانی، به ترتیب، مربوط به متغیرهای رسانهها (15)، فشار اجتماعی (13)، اضطراب، تصویر بدنی منفی (9) است. فراوانی دیگر متغیرها عبارتند از: افسردگی (8)، خودشیفتگی، وسواس جبری (5)، اختلال بدشکلی بدن، اختلال شخصیت وابسته، تصویر بدنی، خودکمبینی (4)، اختلال شخصیت اجتنابی[1]، اختلال شخصیت ضداجتماعی، استرس، افکار پارانوئید، آزردهخویی، عزت نفس، نشانگان و شکایات جسمانی (3)، احساس دلپذیری، اختلال در عملکرد اجتماعی، اختلال شخصیت مرزی، اختلال شخصیت نمایشی، اسکیزوتاپیال[2]، اسکیزوئید[3]، اعتماد به نفس، بدبینی، برونگرایی، ترس مرضی، طرحواره ناسازگار خودگردانی، خویشتنداری، راهبرد اجتناب[4]، سبک دفاعی روان آزرده، طرحواره بریدگی و طرد، طرحواره دیگر جهتبندی[5]، طرحواره گوش به زنگی[6]، طرحواره محدودیت مختل، کمالگرایی و مهارت رفتاری (2). از آنجا که این پژوهش از نوع کمی و توصیفی است همه متغیرهایِ فرضیاتِ مقالات مربوطه که فراوانی آنها دو و یا بیش از دو متغیر بود، در این مطالعه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند.[7] در پژوهش حاضر، با توجه به کثرت متغیرها، آنها با تسامح به پنج مولفۀ محتوایی طبقهبندی شدند تا درک و شناخت بیشتری حاصل گردد: 1)محرک اجتماعی؛ 2)درک و تصور منفی از بدن؛ 3)خصیصههای روانشناختی مثبت؛ 4)خصیصههای روانشناختی منفی؛ 5)طرحوارههای ناسازگار، اختلالات شخصیت و راهبردها (جدول4).
ترکیب اندازه اثر در فراتحلیل را میتوان با بهکار بردن یکی از دو مدل «اثرات ثابت[8]» و «اثرات تصادفی[9]» انجام داد. برای یک مدل اثر ثابت فرض میشود که مطالعات تحت بررسی در یک اندازه اثر حقیقی مشترک سهیم هستند و تفاوتهای اندازه اثر واقعی تنها ناشی از خطای نمونهگیری است. در مدل اثرات تصادفی، برخلاف مدلهای اثرات ثابت، فرض بر این است که توزیعی از اندازه اثر وجود دارد و تفاوتهای اندازه اثر میان مطالعات، فقط ناشی از خطای نمونهگیری به تنهایی نیست؛ بلکه ناشی از عوامل دیگری مانند خطای اندازهگیری و تفاوتهای ذاتی بین پژوهشها است (هومن، 1387). آزمون ناهمگونی[10] (Q) مشخص کنندۀ استفاده از مدل اثرات ثابت یا مدل اثرات تصادفی است. اگر آزمون ناهمگونی معنادار باشد نشانگر این است که برآورد اثر صحیح عمل آزمایشی در هر پژوهش متفاوت از دیگری است و باید از نتایج مدل اثرات تصادفی استفاده کرد. این در حالی است که اگر آزمون ناهمگونی معنادار نباشد موید این مطلب است که اثر صحیح عمل آزمایشی در تمامی پژوهشها مشابه هم است و باید از نتایج مدل اثرات ثابت استفاده کرد (نوغانی دختبهمنی و میر محمدتبار، 1396). آماره دیگری به اسم برای تشخیص ناهمگونی به کار میرود. عبارتست از «نسبت تغییرات به علت ناهمگونی و نه به علت شانس» که بالا بودن مقدار آن دال بر وجود ناهمگونی است. به طور کلی، مقادیر آن اگر برابر با 25/0، 50/0 و 75/0 باشد، به ترتیب به عنوان ناهمگونی پایین، متوسط و بالا تعبیر و تفسیر میشود (نوغانی دخت بهمنی و میر محمدتبار، 1396). جدول (4) یافتههای فراتحلیل پژوهش با ترکیبِ اندازه اثر را نشان میدهد. نتایج آزمون ناهمگونی (Q) حکایت از غیرمعناداری و همگون بودن متغیرهایِ «اختلال شخصیت اجتنابی»، «افکار پارانوئید» ،«نشانگان و شکایات جسمانی» ،«اختلال در عملکرد اجتماعی» ،«اختلال شخصیت مرزی»، «اسکیزوتاپیال»، «اعتماد به نفس»، «برونگرایی» و «راهبرد اجتناب» دارد. بنابراین در فرضیات مورد بررسی این مطالعهها (مقالهها)، در مورد این متغیرها، تفاوت کیفیت وجود ندارد و به منظور ترکیب نتایج از مدل اثرات ثابت استفاده میشود. ولیکن، در بقیه متغیرهای فرضیاتِ مقالات مربوطه، این آزمون معنادار است و آزمون نیز نشان میدهد میزان ناهمگونی در این مطالعات بالاست. در این موقعیت، هنگامی که مطالعات تا حد زیادی ناهمگوناند تلفیق آنها با مدل آثار ثابت موجه نیست و از مدل آثار تصادفی به منظور ترکیب نتایج استفاده میشود. در مدل اثرات ثابت، اندازه اثر متغیرهای اختلال شخصیت مرزی، نشانگان و شکایات جسمانی، اسکیزوتاپیال، اختلال در عملکرد اجتماعی و اختلال شخصیت اجتنابی بر «گرایش به جراحی زیبایی» مثبت و معنادار است؛ همچنین، اندازه اثر متغیر اعتماد به نفس منفی و معنادار نشانداده شد. بر اساس آزمونها، در مدل اثرات تصادفی، اندازه اثر متغیرهای طرحواره ناسازگار خودگردانی، اختلال بدشکلی بدن، اختلال شخصیت نمایشی، خودکمبینی، ترس مرضی، وسواس جبری، فشار اجتماعی، اضطراب ، تصویر بدنی منفی، افسردگی و رسانهها بر «گرایش به جراحی زیبایی» مثبت و معنادار بود. همچنین، نتیجۀ اندازۀ اثرِ تصادفی در مورد متغیر «عزتنفس » و «گرایش به جراحی زیبایی» منفی و معنادار ارزیابی شد. میانگین اندازه اثر در متغیرهای دیگر معنادار مشخص نشد. جدول (5) تفسیر اندازه اثر از طریق جدول کوهن را نشان میدهد. نتایج اندازه اثرها نشان داد که «طرحواره ناسازگار خودگردانی» بیشترین تاثیر را بر گرایش به جراحی زیبایی (80/0= r) دارد. به طوریکه، میانگین اندازه اثر آن مثبت و زیاد است. بعد از آن، بیشترین عوامل تاثیرگذار بر گرایش به جراحیزیبایی به ترتیب اختلال بدشکلی بدن (63/0)، اختلال شخصیت نمایشی (60/0)، خودکمبینی (59/0) وترسمرضی(52/0) و مدیریت بدن (31/0) با اندازه اثر مثبت و زیاد و «عزت نفس» (51/0-) با اندازه اثر منفی و زیاد هستند. میانگین اندازه اثر در متغیرهای وسواسجبری (48/0)، فشار اجتماعی (44/0)، اضطراب (43/0)، تصویر بدنی منفی(39/0) و افسردگی (38/0) مثبت و متوسط است. در رابطه با متغیرهای اختلال شخصیت مرزی (28/0)، رسانهها (23/0)، نشانگان و شکایات جسمانی (22/0)، اسکیزوتاپیال (19/0) و اختلال در عملکرد اجتماعی (13/0) و اختلال شخصیت اجتنابی (11/0) میانگین اندازه اثر کم و مثبت است. میانگین اندازه اثر در متغیر اعتماد به نفس (21/0-) کم و منفی است. متغیرهایی که میانگین اندازه اثر در آنها بیمعنا است در جدول (6) حذف شدهاند.
بر اساسِ طبقهبندی محتواییِ متغیرهای پژوهش، متغیرهایِ مولفههای «محرک اجتماعی»، «درک و تصور منفی از بدن»، «خصیصههای روانشناختی منفی» و «طرحوارههای ناسازگار، اختلالات شخصیت و راهبردها» اثرگذاریِ مثبت بر گرایش به جراحی زیبایی نشان دادند. همچنین، متغیرهای مولفۀ «خصیصههای روانشناختی مثبت» تاثیر منفی و معکوس بر گرایش به جراحی زیبایی داشتند(جدول 7). شدت اثرگذاری محرک اجتماعی کم و متوسط مشخص شد که نشاندهنده اثر مستقیم و غیر مستقیم آن بر گرایش به جراحی زیبایی است.
جدول4. یافتههای فراتحلیل پژوهش با ترکیب اندازه اثر بر اساس متغیرها و طبقهبندی محتوایی آنها
مولفه |
متغیر |
اثرات ترکیبی ثابت |
اثرات ترکیبی تصادفی |
فاصله اطمینان اثرات ثابت |
فاصله اطمینان اثرات تصادفی |
آزمون ناهمگونی (heterogeneity) |
||
Q-Value |
درجه آزادی (df) |
I-squared |
||||||
محرک اجتماعی |
رسانهها |
*0.21 |
*0.23 |
0.19 _ 0.24 |
0.10 _ 0.35 |
*364.04 |
14 |
96.15 |
فشار اجتماعی |
*0.44 |
*0.44 |
0.42 _ 0.47 |
0.30 _ 0.57 |
*404.74 |
12 |
97.04 |
|
مدیریت بدن |
*0.31 |
*0.31 |
0.22 _ 0.40 |
0.22 _ 0.40 |
0.98 |
1 |
0.00 |
|
درک و تصور منفی از بدن |
تصویر بدنی منفی |
*0.37 |
*0.39 |
0.34 _0.40 |
0.29 _0.47 |
*62.30 |
8 |
87.16 |
اختلال بدشکلی بدن |
*0.64 |
*0.63 |
0.60 _ 0.68 |
0.51 _0.73 |
*22.91 |
3 |
86.90 |
|
تصویر بدنی |
0.05- |
0.09- |
0.12- _ 0.03 |
0.34- _0.16 |
*33.34 |
3 |
91.00 |
|
نشانگان و شکایات جسمانی |
*0.22 |
*0.22 |
0.13 _ 0.30 |
0.11 _ 0.32 |
2.76 |
2 |
27.51 |
|
خصیصههای روانشناختی مثبت |
عزت نفس |
*0.57- |
*0.51- |
0.64- _ 0.49- |
0.70- _ 0.25- |
*14.06 |
2 |
85.77 |
احساس دلپذیری |
0.01- |
0.15- |
0.03- _0.02 |
0.44- _ 0.17 |
*20.38 |
1 |
95.09 |
|
اعتماد به نفس |
*0.21- |
0.16- |
0.30- _0.13- |
0.39- _ 0.10 |
2.20 |
1 |
54.50 |
|
برونگرایی |
0.02- |
0.02- |
0.05- _0.01 |
0.05- _ 0.01 |
0.08 |
1 |
0.00 |
|
خویشتن داری |
*0.39- |
0.46- |
0.49- _ 0.29_ |
0.93- _ 0.56 |
*89.81 |
1 |
98.89 |
|
کمالگرایی |
*0.43 |
0.32 |
0.29 _ 0.55 |
0.15- _ 0.68 |
*5.98 |
1 |
83.27 |
|
مهارت رفتاری |
*0.46- |
0.62- |
0.56- _ 0.35- |
0.94- _ 0.32 |
*51.24 |
1 |
98.05 |
|
خصیصههای روانشناختی منفی |
اضطراب |
*0.43 |
*0.43 |
0.39 – 0.47 |
0.30 – 0.54 |
*69.26 |
8 |
88.45 |
افسردگی |
*0.36 |
*0.38 |
0.31 _0.41 |
0.26 _ 0.49 |
*35.84 |
7 |
80.47 |
|
خودشیفتگی |
*0.26 |
0.24 |
0.18 _ 0.33 |
0.21- _ 0.61 |
*136.85 |
4 |
97.08 |
|
وسواس جبری |
*0.49 |
*0.48 |
0.42 _ 0.55 |
0.31 – 0.62 |
*24.24 |
4 |
83.50 |
|
خودکم بینی |
*0.53 |
*0.59 |
0.46 _ 0.59 |
0.22 _0.81 |
*66.73 |
3 |
95.50 |
|
استرس |
*0.10 |
0.05 |
0.00 _ 0.19 |
0.20- _0.30 |
*13.12 |
2 |
84.75 |
|
آزرده خویی |
0.02 |
0.18 |
0.00- _0.04 |
0.12- _ 0.45 |
*59.80 |
2 |
96.66 |
|
بدبینی |
0.01 |
0.02 |
0.12- _ 0.14 |
0.27- _ 0.30 |
*4.79 |
1 |
79.12 |
|
طرحوارههای ناسازگار، اختلالات شخصیت و راهبردها |
اختلال شخصیت وابسته |
*0.18 |
0.16 |
0.09 _ 0.27 |
0.35- _ 0.60 |
*94.59 |
3 |
96.83 |
اختلال شخصیت اجتنابی |
*0.11 |
*0.11 |
0.0 _0.22 |
0.0 _ 0.22 |
2.02 |
2 |
1.15 |
|
اختلال شخصیت ضد اجتماعی |
*0.40 |
0.38 |
0.31 _0.49 |
0.04- _0.69 |
*32.23 |
2 |
93.79 |
|
افکار پارانوئید |
0.05 |
0.05 |
0.06- _0.16 |
0.09- _ 0.20 |
3.47 |
2 |
42.34 |
|
اختلال در عملکرد اجتماعی |
*0.13 |
0.14 |
0.02 _0.23 |
0.01- _0.27 |
1.63 |
1 |
38.60 |
|
اختلال شخصیت مرزی |
*0.28 |
*0.28 |
0.15 _ 0.40 |
0.07 _ 0.47 |
2.55 |
1 |
60.72 |
|
اختلال شخصیت نمایشی |
*0.61 |
*0.60 |
0.52 _0.68 |
0.11 _0.85 |
*19.84 |
1 |
94.56 |
|
اسکیزوتاپیال |
*0.19 |
0.18 |
0.05 _0.31 |
0.07- _0.41 |
3.37 |
1 |
70.39 |
|
اسکیزوئید |
0.05- |
0.06- |
0.19- _0.08 |
0.34- _0.24 |
*4.69 |
1 |
78.68 |
|
ترس مرضی |
*0.52 |
*0.52 |
0.42 _ 0.60 |
0.31 _ 0.68 |
*4.35 |
1 |
77.04 |
|
طرحواره ناسازگار خودگردانی |
*0.80 |
*0.80 |
0.75 _0.84 |
0.09 _0.97 |
*62.27 |
1 |
98.39 |
|
راهبرد اجتناب |
0.03 |
0.06 |
0.04- _ 0.10 |
0.09- _ 0.21 |
3.74 |
1 |
73.24 |
|
سبک دفاعی روان آزرده |
0.01- |
0.13 |
0.03- _ 0.005 |
0.17- _ 0.40 |
*18.01 |
1 |
94.45 |
|
طرحواره بریدگی وطرد |
*0.82 |
0.82 |
0.77 _ 0.86 |
0.04- _ 0.98 |
*86.56 |
1 |
98.84 |
|
طرحواره دیگر جهتمندی |
*0.81 |
0.81 |
0.76 _ 0.85 |
0.06- _ 0.98 |
*85.88 |
1 |
98.84 |
|
طرحواره گوش به زنگی |
*0.75 |
0.75 |
0.69 _ 0.80 |
0.60- _ 0.99 |
*170.51 |
1 |
99.41 |
|
طرحواره محدودیت مختل |
*0.78 |
0.78 |
0.72 – 0.82 |
0.20- _ 0.98 |
*94.22 |
1 |
98.94 |
*به معنای سطح معناداری کمتر از 0.05 و معناداری است.
جدول 5. تفسیر اندازه اثر بر مبنای برآورد آمارهها (کوهن، 1997)
معنی اندازه اثر |
مقدار r |
مقدارd |
اندازه اثر کم |
کمتر از 0.3 |
کمتر از 0.5 |
اندازه اثر متوسط |
از 0.3 تا 0.5 |
از 0.5 تا 0.8 |
اندازه اثر زیاد |
0.5 و بیشتر |
0.8 و بیشتر |
جدول 6. میزان اندازه اثر متغیرهای اثرگذار بر گرایش به جراحی زیبایی بر اساس اولویت
متغیر |
اندازه اثر |
سطح اثر |
طرحواره ناسازگار خودگردانی |
0.80 |
زیاد |
اختلال بدشکلی بدن |
0.63 |
زیاد |
اختلال شخصیت نمایشی |
0.60 |
زیاد |
خودکم بینی |
0.59 |
زیاد |
ترس مرضی |
0.52 |
زیاد |
عزت نفس |
0.51- |
زیاد |
وسواس جبری |
0.48 |
متوسط |
فشار اجتماعی |
0.44 |
متوسط |
اضطراب |
0.43 |
متوسط |
تصویر بدنی منفی |
0.39 |
متوسط |
افسردگی |
0.38 |
متوسط |
مدیریت بدن |
0.31 |
متوسط |
اختلال شخصیت مرزی |
0.28 |
کم |
رسانهها |
0.23 |
کم |
نشانگان و شکایات جسمانی |
0.22 |
کم |
اعتماد به نفس |
0.21- |
کم |
اسکیزوتاپیال |
0.19 |
کم |
اختلال در عملکرد اجتماعی |
0.13 |
کم |
اختلال شخصیت اجتنابی |
0.11 |
کم |
جدول 7- میزان اثرگذاری مولفهها بر گرایش به جراحی زیبایی
مولفهها |
جهت اندازه اثر |
شدت اندازه اثرهای معنادار |
محرک اجتماعی |
مثبت |
کم تا متوسط |
درک و تصور منفی از بدن |
مثبت |
کم تا زیاد |
خصیصههای روانشناختی مثبت |
منفی |
کم تا زیاد |
خصیصههای روانشناختی منفی |
مثبت |
کم تا زیاد |
طرحوارههای ناسازگار، اختلالات شخصیت و راهبردها |
مثبت |
کم تا زیاد |
یکی از بخشهای فراتحلیل ارزیابی سوگیری انتشار[11] است. سوگیری به برآوردِ بالاتر یا پایینتر از مقدارِ اثر واقعی اشاره دارد. تمام مطالعات اعم از پژوهشهایِ فردی، یا مستقل و ترکیبی مثل فراتحلیل در معرض سوگیری هستند. علت سوگیری در مطالعات فراتحلیل ممکن است مربوط به عدم دسترسی به تمام مطالعات، مشکل در گردآوریدادهها، انتخاب نامناسب و ... باشد. سوگیری انتشار بدین معناست که یک مطالعه فراتحلیل مشمول کلیه مطالعاتانجامگرفته دربارۀ موضوع مورد بررسی نیست. برای بررسی سوگیری انتشار از روشهای مختلفی همانند روشِ نمودار قیفی[12]، رگرسیون خطی اِگر[13]، N ایمن از خطا[14] و ...، استفاده میشود (قربانیزاده و حسن نانگیر، 1393). در این مطالعه از همگی این روشها استفاده شد اما به دلیل محدودیت در حجم مقاله، روش رگرسیون خطی اگر گزارش شد. در نبودِ سوگیریِ انتشار انتظار این است، پژوهشهای کوچک اثر استاندارد کوچک و پژوهشهای بزرگ، اثر استاندارد بزرگ را نشان بدهند. این حالت خط رگرسیونی را ایجاد میکند که برشی از خط رگرسیون اصلی است. اگر برش خط رگرسیونی با سطح مورد انتظار تفاوت داشته باشد (معناداری کمتر از 05/0)، علت آن ممکن است سوگیری انتشار باشد (قربانیزاده و حسن نانگیر ، 1393). نتایج این آزمون در جدول (8) گزارش شدهاست. در این مطالعه در فرضیاتی که مورد بررسی قرار گرفتند، متغیرهای مربوطه که شامل دو مورد بودند، مورد ارزیابی سوگیری انتشار قرار نگرفتهاند؛ زیرا، قابلیت ارزیابی ندارند. در این مطالعه، نتایج روش رگرسیون خطی اِگر، بیانگر این مطلب است، فرض صفر مبنی بر متقارن بودن نمودار قیفی و عدم سوگیری انتشار، در مورد همه متغیرهای با فراوانی بیش از دو مورد، تایید میشود. در متغیر «عزتنفس» یک دامنه (04/0) است ولیکن در آزمونِ دو دامنه بالای 05/0 است. از اینرو، این متغیر با تسامح مورد بررسی و ارزیابی قرار میگیرد.
جدول 8. نتایج حاصل از بررسی روش رگرسیون خطی اگر
متغیر |
برش (B) |
خطای استاندارد (SE) |
t-Value |
سطح معناداری (P-Value) |
|
یک دامنه |
دو دامنه |
||||
رسانهها |
5.94 |
8.65 |
0.69 |
0.25 |
0.50 |
فشار اجتماعی |
0.65 |
6.13 |
0.11 |
0.46 |
0.92 |
اضطراب |
0.83- |
4.47 |
0.19 |
0.43 |
0.86 |
تصویر بدنی منفی |
1.79 |
2.76 |
0.65 |
0.27 |
0.54 |
افسردگی |
7.96 |
5.36 |
1.48 |
0.09 |
0.19 |
خودشیفتگی |
3.54- |
20.38 |
0.17 |
0.44 |
0.87 |
وسواس جبری |
20.17- |
18.70 |
1.08 |
0.18 |
0.36 |
اختلال بد شکلی بدن |
3.67- |
10.39 |
0.35 |
0.38 |
0.76 |
اختلال شخصیت وابسته |
59.37- |
61.63 |
0.96 |
0.22 |
0.44 |
تصویر بدنی |
4.20- |
6.95 |
0.60 |
0.30 |
0.60 |
خودکم بینی |
7.97 |
10.26 |
0.78 |
0.26 |
0.52 |
اختلال شخصیت اجتنابی |
15.41- |
6.56 |
2.35 |
0.13 |
0.26 |
اختلال شخصیت ضد اجتماعی |
56.57- |
34.35 |
1.64 |
0.17 |
0.34 |
استرس |
10.74- |
5.19 |
2.07 |
0.14 |
0.29 |
افکار پارانوئید |
17.75 |
7.46 |
2.37 |
0.13 |
0.25 |
آزرده خویی |
4.98 |
5.00 |
0.100 |
0.25 |
0.50 |
عزت نفس |
9.31 |
1.14 |
8.16 |
*0.04 |
0.08 |
نشانگان و شکایات جسمانی |
5.49 |
5.35 |
1.03 |
0.25 |
0.49 |
* به معنای سطح معناداری کمتر از 0.05 و معناداری است.
[1]. اختلال شخصیت خودشیفته، مرزی، نمایشی و ضد اجتماعی با ویژگی احساساتی و نمایشی بودن توصیف میشود و اختلالات شخصیت وابسته، اجتنابی و وسواسی جبری با ویژگی مضطرب و بیمناک بودن
[2]. اختلال شخصیت اسکیزوتایپال به عنوان شکل خفیفی از اسکیزوفرنیا است. به وضعیتی اطلاق می شود که در آن فرد مشکلات بسیاری در ایجاد و حفظ ارتباط نزدیک با دیگران دارد.
[3]. اختلال شخصیت اسکیزوئید یک اختلال مزمن و پایدار است که با انزوای اجتماعی و احساس بیتفاوتی نسبت به دیگران مشخص می شود.
[4]. اجتناب یک راهبرد در مدل شناختی-رفتاری است و شامل انجام هر گونه فعالیتی برای دوری از احساسات و افکار منفی دربارة تصویر بدنی است.رفتارهایی همچون پرخوری، کنارهگیری از دیگران، نادیدهگرفتن موقعیت و پرهیز از نگاه کردن به آینه در این دسته جای دارند.
[5]. شامل اطاعت، ایثار و پذیرشجویی میباشد. این حوزه حاکی از تاکید افراطی بر روی ارضای نیازهای دیگران به جای نیازهای خود فرد است.
[6]. تمرکز افراطی بر تمایلات، احساسات و پاسخهای دیگران دارند؛ بهگونه ای که نیازهای خودشان را نادیده میگیرند. این افراد برای دستیابی به توجه و پذیرش دیگران جنبه های مهم شخصیت خودشان را نادیده می گیرند.
[7]. متغیرهایی که شامل یک مورد میشدند به دلیل کثرت در جدول گزارش نشدند.
[8]. Fixed Effects Model
[9]. Random Effects Model
[10]. Heterogeneity
[11]. Publication Bias
[12]. Funnel Plot
[13]. Egger’s Linear Regression
[14]. Rosenthal’s Fail-Safe N Test
بحث و نتیجهگیری
اقبال گسترده افراد ایرانی، به خصوص زنان ایرانی، از جراحی زیبایی بسیاری از پژوهشگران را به تحقیق و تفحص در این زمینه علاقهمند و متمایل کردهاست. ویژگیهای روانی و شخصیتی بر گرایش افراد به جراحی زیبایی موثراند؛ ولیکن، برخی متغیرهای اجتماعی با متغیرهای روانشناختی رابطه و پیوند نزدیکی دارند و در سازوکارِ اثربخشی یکدیگر را پوشش میدهند. این متغیرهای اجتماعی برای پژوهشگرِ مقاله حاضر حائز اهمیت بودهاست. پژوهشهایِ گسترده و متعددی در مورد اثرگذاری عوامل روانشناسی و اجتماعی بر جراحی زیبایی در ایران انجام و انباشته شدهاست. در این مقاله سعی شدهاست به تحلیل، ترکیب و انسجامبخشی این مقالات فارسی پرداختهشود که، در طول چندین سال، به صورتهای مختلف نگاشته شدهاند؛ و ماحصل آنها یافتههای مشابه یا متناقض، و تاثیرگذاریهای ضعیف یا قوی متغیرهای گوناگون بودهاست. روش فراتحلیل این امکان را فراهم میکند تا به درک جامعتر، کلیتر و یکپارچهتری از نتایج پژوهشهایِ کمی در این زمینه دستیابیم. پس، شناسایی متغیرهای روانشناسی- اجتماعی موثر بر گرایش به جراحی زیبایی در ایران و پیشبینی و تخمین اندازه اثر آنها، با استفاده از پژوهشهای موجود، هدف پژوهش حاضر، بودهاست.
با مرور و کندوکاو مقالات پیرامون موضوعِ گرایش به جراحی زیبایی در ایران مشخص شد، غالباً، در این مطالعات به مبانی نظری و ادبیات تئوریکی روانشناختی غنی و پرباری پرداخته نشده است. تئوریهایِ روانشناختی در پژوهشهای مورد بررسی در سطح نسبتاً ضعیفی قرار داشت و تنها در برخی مقالات به تعریف پارهایی از مفاهیم روانشناسی پرداخته شده بود و مقیاسهایی برای سنجش آنها ذکر شده بود. همچنین در برخی مقالات، ابهام در معنای مفاهیم روانشناسی احساس میشد؛ و یا از نظر معنایی همپوشانی و قرابت به نظر میآمد. ادبیات نظریایی که در این پژوهشها مورد توجه قرار گرفته بودند غالبا در حوزه اجتماعی و روانشناسی اجتماعی (فمینیسم و رسانه) جای داشتند و تکراری بودند.
در این پژوهش، مقالات فارسی علمی مصوب پیرامون «گرایش به جراحی زیبایی در ایران» در 6 پایگاه اطلاعات داخلی مورد بررسی قرار گرفتهاند. 55 مقاله علمی که مناسب و حائز شرایط تحلیل بودند و متغیرهای اجتماعی را بررسی میکردند، انتخاب شدند (جدول 2) و با استفاده از نسخه دوم نرم افزار CMA تحلیل شدند. این مقالات منتخب مربوط به سالهای (1387-1399 شمسی) بودند که در مجلات علمی معتبر ایرانی منتشر شده بودند. از 55 مقاله منتخب، جامعه آماری 27 مقاله (1/49 درصد) فقط زنان و 28 مقاله دیگر (9/50 درصد) زنان و مردان را شامل میشد. در واقع، هیچ مقالهایی منحصراً مردان را در برنمیگرفت. این موضوع همسو با پژوهشهای فراتحلیلی لیناردون و همکارانش (2021) و یون و کیم (2019) و تقویت طبقهبندی وو، مولکنز و آلوا (2022) و نظریه ابژهسازی جنسی بود که تاکید میکردند در بستر زیباسازی و ویرایش بدن، بیشتر زنان هدف هستند. در پژوهش حاضر، به متغیرهای گوناگونِ روانشناسی-اجتماعی موثر بر گرایش به جراحی زیبایی ایران و فراوانی آنها- که در این مقالات علمی مورد بررسی قرار گرفته بودند- تمرکز شد. در واقع، 39 متغیر روانشناسی- اجتماعی(یا 39 اندازۀ اثر)، بر اساس فرضیاتِ مشترکِ مقالات منتخب، مورد واکاوی قرار گرفتند. بیشترین فراوانیها، به ترتیب، مربوط به متغیرهای رسانهها (15)، فشار اجتماعی (13)، اضطراب (9) و تصویر بدنی منفی (9) بود (جدول 3). از آنجا که هدف این مطالعه توصیفی و کمی است متغیرهایِ فرضیات با فراوانی دو مورد نیز گزارش شدند. بنابراین، در پژوهش حاضر 21 متغیر با فراوانی 2 مورد یافت و بررسی شدند. دادهها حاکی از این موضوع است که در مجموعۀ این مطالعهها، برخی متغیرها (یا عوامل) به طور مکرر مورد بررسی و سنجش قرار گرفتهاند. ولیکن، متغیرهای کثیر و متنوعایی هم وجود دارند که به طور پراکنده و در مقالههای محدودی، با توجه به علقه و دغدغه پژوهشگران، وارسی شدهاند. از اینرو، بررسی و تحلیل این متغیرها نیز حائز اهمیت و توجه میباشد. بهطور کلی، در پژوهش حاضر، با توجه به کثرت متغیرها، آنها با تسامح به پنج مولفۀ محتوایی طبقهبندی شدند تا درک و شناخت بیشتری حاصل گردد:
در این پژوهش، به منظور انجام فراتحلیل، به ارزیابی سوگیری انتشار پرداخته شد. از39 اندازه اثر مورد بررسی در حوزۀ عوامل روانشناسی- اجتماعی تاثیرگذار بر گرایش به جراحی زیبایی، 18 اندازه اثر فراوانیشان بیش از دو مورد بود. برای این 18 اندازه اثر، ارزیابی و بررسی سوگیری انتشار، امکانپذیر بود. در این پژوهش، روشهای مختلفِ ارزیابی سوگیری انتشار نشان داد در مورد اندازه اثر کلیه متغیرهای (با فراوانیِ بیش از دو مورد)، سوگیری و تورشی مشاهده نمیشود و نتایج قابل تایید و اعتماد است. تنها در مورد اندازه اثر متغیر عزت نفس تساهل و تسامح صورت پذیرفت. زیرا این متغیر در آزمون یک دامنه اِگر مورد تایید نبود و در آزمون دو دامنه تایید شد (مراجعه به جدول 8).
در این مطالعه، از آزمون ناهمگونی (Q)، در مورد 39 متغیر فرضیات مقالات منتخب، استفاده گردید. نتایج به دست آمده از آزمون (Q)، با اطمینان 95 درصد، فرض مبتنی بر ناهمگونی 29 متغیر و همگونی 10 متغیر را تایید کردند. (جدول 4). بر اساس آزمون (Q) متغیرهای فرضیات مقالات مربوطه، «اختلال شخصیت اجتنابی»، «افکار پارانوئید»، «نشانگان و شکایات جسمانی» ،«اختلال در عملکرد اجتماعی» ،«اختلال شخصیت مرزی»، «اسکیزوتاپیال»، «اعتماد به نفس»، «برونگرایی»، «راهبرد اجتناب» و «مدیریت بدن» همگون و بقیه متغیرها ناهمگون ارزیابی شدند. آزمون نیز این ارزیابی را تایید کرد. هنگامی که مطالعات تا حد زیادی ناهمگوناند تلفیق آنها با مدل آثار ثابت موجه نیست و از مدل آثار تصادفی به منظور ترکیب نتایج استفاده میشود. مدل آثار تصادفی هنگامی به کار میرود که تفاوتهای کیفی بین مطالعات وجود دارد و تفاوت اندازه اثر میان آنها نه تنها مربوط به خطای نمونهگیری بلکه مشمول خطای اندازهگیری، تفاوتهای ذاتی و ... میشود. در مرحله بعد، با استفاده از نتایج حاصل از آزمون (Q) و مدل آثار ثابت و تصادفی، معنادار بودنِ «اندازۀ اثر» محاسبه گردید. در مطالعه حاضر، اندازه اثر بر اساس (r) انجام شد و آمارههای دیگر به (r) تبدیل شدند. بر اساس آزمونهای فراتحلیل، از 39 متغیرِ فرضیات مورد بررسی پیرامون عوامل روانشناسی- اجتماعی موثر بر گرایش به جراحی زیبایی، «اندازه اثر» 19 متغیر در مدل اثر ثابت و تصادفی معنادار نشان داده شدند (جدول 6). در مدل اثرات ثابت، میانگین اندازه اثر در 7 متغیر، متغیرهای مدیریت بدن، اختلال شخصیت مرزی، نشانگان و شکایات جسمانی، اسکیزوتاپیال، اختلال در عملکرد اجتماعی، اختلال شخصیت اجتنابی و اعتماد به نفس معنادار نشان داده شد. در «مدل اندازه اثر تصادفی (ترکیبی)»، میانگین اندازه اثر در 12 متغیر، طرحواره ناسازگار خودگردانی، اختلال بدشکلی بدن، اختلال شخصیت نمایشی، خودکمبینی، ترس مرضی، عزت نفس، وسواس جبری، فشار اجتماعی، اضطراب، تصویر بدنی منفی، افسردگی و رسانهها معنادار ارزیابی شد. پیرو این یافتهها، میانگین اندازه اثر متغیرها یا عوامل روانشناسی- اجتماعی موثر بر گرایش به جراحی زیبایی برمبنای نظام تفسیری کوهن تشریح شد.
نتایج تحلیلها نشان داد «طرحواره ناسازگار خودگردانی» بیشترین تاثیر را بر گرایش به جراحی زیبایی (80/0= r) دارد. به طوریکه، میزان میانگین این اندازه اثر قوی و جهت آن مثبت است. همچنین اندازه اثر متغیرهای اختلال بدشکلی بدن، اختلال شخصیت نمایشی، خودکمبینی، ترسمرضی و مدیریت بدن، مثبت و قوی و متغیر «عزت نفس» منفی و قوی است. متغیرهای با اندازه اثر متوسط وسواسجبری، فشار اجتماعی، اضطراب، تصویر بدنی منفی و افسردگی هستند که جهت رابطه همگی آنها مثبت است. در نهایت، متغیرهای اختلال شخصیت مرزی، رسانهها، نشانگان و شکایات جسمانی، اسکیزوتاپیال و اختلال در عملکرد اجتماعی و اختلال شخصیت اجتنابی دارای اندازه اثر کم و مثبت هستند. اندازه اثر در متغیر اعتماد به نفس، نیز، کم و منفی است. این نتایج با یافتههای مطالعه داخلی پورکاوه دهکردی، خانمحمدیاطاقسرا و عباسیاسفنجیر (1399) و مطالعات خارجی پاناگیوتیس میلوتریدیس و همکارانش (2016)، یون و کیم (2019) و وو، مولکنز و آلوا (2022) همسو است؛ و اثرگذاری عوامل روانی و اجتماعی را بر گرایش به جراحی زیبایی تایید میکند. همچنین، این پژوهش از یافتههای پژوهشهای فراتحلیلی هوانگ، پنگ و آن (2020) و گروز، لوین و مورنن (2001) در زمینه اثرگذاریِ رسانه بر تصویر بدنی حمایت میکند.
در این مطالعه، متغیرهای پژوهش به منظور تساهل بیشتر در درک و تحلیل دادهها بر اساس محتوا طبقهبندی شدند. مولفههای «محرک اجتماعی»، «درک و تصور منفی از بدن»، «خصیصههای روانشناختی منفی» و «طرحوارههای ناسازگار، اختلالات شخصیت و راهبردها» تاثیر مثبت بر گرایش به جراحی زیبایی نشان دادند. اما، مولفه «خصیصههای روانشناختی مثبت» تاثیر منفی و معکوس بر گرایش به جراحی زیبایی داشت. این یافتهها همسو با پژوهش جیک لیناردون و همکارانش (2021) است.
یافتههای این پژوهش با نظریههای رسانه «کاشت» و «مدل سه گانه» همراستا بودند و از ادبیات نظری «ابژهسازی جنسی» و «نظریه خودناسازگار» پشتیبانی میکردند. در نگاه فراتر و کلانتر، مفاهیم نظری «زیبایی به عنوان یک ایده اخلاقی» و «هژمونی وانمودگی» نتایج پژوهش فراتحلیلی حاضر را تایید و تبیین میکردند.
به طور کلی، رویکردهای اجتماعی و فرهنگی به مساله زیبایی نقش مهمی در ایجاد استانداردها و تعیینِ ایدهآلهای بدن بازی میکنند به طوریکه بازخوردهای ادراکی، نگرشی و رفتاری در بردارند. عوامل اجتماعی همانند رسانه جمعی، شبکههای اجتماعی و انواع برنامههای آنها، اثر مستقیم و غیرمستقیم بر ارزشها، باورها وآرمانهای اجتماعی دارند. رسانهها هنجارآفرینی میکنند؛ فشار اجتماعی را تولید و بازتولید میکنند؛ و بر رفتارهای فردی و اجتماعی و حتی فضایِ گفتمانی جامعه مستولی هستند. نقش رسانهها در ارزشگذاریهای اجتماعی و اخلاقی، و تعیین خوبیها و بدیها قابل تامل است. در این جریان، با نمایش الگوهای رسانهایی، تایید اطرافیان (همسالان، دوستان، خویشاوندان و دیگر افراد) و فشارهای محیط اجتماعی، زیبایی بدنی به عنوان خوبی و فضیلت ارزشگذاری میشود. پیرو آن، ایدهآلها و استاندارهای زیبایی درونی میشود و فرد سعی میکند به این آرمانها، فضیلتها و ارزشهای اجتماعی دست یابد. در این جریان، افراد به مقایسه خود با الگوهای نمایشی و دیگران میپردازند. از آنجا که برخی افراد نمیتوانند در قالب این استانداردهای زیبایی بگنجند و تلاش آنها برای دستیابی به تصویر بدنی مطلوب و دلخواه بینتیجه است در معرض آسیبها و مشکلات روحی و روانی قرار میگیرند. در این شرایط فرد دچار احساس حقارت و خودکم بینی میشود و سعی میکند در جهت جبران و سرکوب احساسات منفیاش به مدیریت بدن بیشتری بپردازد. پس به ویرایش بدن و عمل جراحی روی میآورد تا در کسب ارزشهای اجتماعی و اخلاقی موفق شود. در این زمینه، افرادی که دچار ویژگیهای روانشناختی حساس و آسیبپذیری هستند بیشتر در معرض ِ مسائل و مشکلات روحی، روانی و اجتماعی قرار میگیرند. ولیکن افرادی که ویژگیهای روانشناختی مثبت در آنها قویتر است کمتر به چالش کشیده میشوند. با اینحال، به نظر میرسد، مسائل و مشکلات روانشناختی درهمتنیده هستند و با هم همپوشانی دارند. افرادی که خودگردانی و عملکرد اجتماعی پایینی دارند معمولا از اعتماد به نفس و عزت نفس پایینتری نیز برخوردارند. همچنین، آنها برای رفع خودکمبینی به سبک زندگی تظاهری و نمایشی روی میآوردند و بیشتر به مدیریت بدن میپردازند تا وانمود به خودِ موفق و دستیابی به فضیلتهای اجتماعی و اخلاقی کنند. از آنجاییکه، عموماً در جوامع مردسالار، زیبایی به عنوان یک سرمایه برای زنان محسوب میشود، آنها در این بستر بیشتر دچار آسیب و مشکلات روانی و اجتماعی میگردند.
انتظار میرود نتایج این مطالعه به عنوان پایهای ملموس و مفیدی برای توسعه استراتژیهای پژوهشهای آینده و سیاستگذاریهای اجتماعی، فرهنگی و سلامت روانی، به کار گرفته شود تا اثرات نامطلوب صنعت جراحی زیبایی در حال رشد، مدیریت شود. نتایج این پژوهش میتواند در حوزه پزشکی، روانشناسی فرهنگی و سلامت اجتماعی مفید واقع شود. به طوریکه، پیشبینیِ تقاضا و رضایتمندی بدنی بیمار بعد از عمل جراحی زیبایی تا اندازهایی به ویژگیهای شخصیتی و مشکلات روانی فرد پیوند خوردهاست. این مشکلات و ویژگیها نیز متاثر از شرایط زندگی و محیط اجتماعی افراد است.
مطالعه فراتحلیلی حاضر روشنگر این مطالب است که در مطالعات کمی پیرامون گرایش به جراحی زیبایی به چه عوامل روانشناسی و اجتماعی بیشتر توجه شدهاست؛ و ارزیابی کلی از اندازۀ اثر هر یک از این متغیرها به چه میزان بودهاست؛ و یا بررسی چه متغیرهایی مغفول ماندهاست یا به آنها توجه کمی شدهاست. بنابراین، از طریق این دست از مطالعات، امکان جهتگیریهای آتی و خطهای پژوهشی آینده در زمینه گرایش به جراحی زیبایی، اختلال تصویر بدنی و ... فراهم میشود. در همین راستا امکان شناخت و اعمالِ مداخلات روانشناختی و اجتماعی و بررسی تکنیکها در این زمینه فراهم میشود. اگر چه این مداخلات، آرمانهای زیبایی و گرایش به جراحی زیبایی را به چالش نمیکشند اما بدون تاثیر نیستند. برای مثال طبقهبندی وو، مولکنز و آلوا (2022) و مطالعه فراتحلیل لیناردون و همکارانش (2021) در زمینه «انعطافپذیری تصویر بدنی» در زمینه ارائه مداخلات حائز اهمیت هستند. در زمینه مداخلات اجتماعی، معمولا، سواد اجتماعی و تاثیر و تاثر آن در بسترهای گوناگون مورد توجه قرار میگیرد. همچنین یکی از مداخلات پیشنهادی ارائه مدلهایِ زیبایی متفاوت، متنوع و گوناگون- مثلا ارائه مدل برای افراد چاق یا درشتاندام- است. از آنجایی که افراد آرزو دارند شبیه مدلهای زیبایی باشند بدین طریق حد و ثغور و محدودیتها برای همانندسازی با استانداردها و معیارهای زیبایی کمتر و منعطفتر میگردد و افراد در مقایسهها کمتر دچار تعارض میشوند.
علاوه بر اینها، با توجه به ناهمگون بودن بیشتر مطالعات و متغیرها در پژوهش فراتحلیل حاضر، پیشنهاد میشود در آینده، پژوهشهایِ گسترده با کیفیت بالاتر و مقیاس وسیعتری در این زمینه انجام شود. همچنین، بهتر است در مطالعات فراتحلیل بعدی پیرامون این موضوع، اثر متغیرهای تعدیلگر و میانجی، همانند مطالعه پورکاوه دهکردی، خانمحمدیاطاقسرا و عباسیاسفنجیر (۱۳۹۹)، مورد توجه ویژهایی قرار بگیرد. این کار، به پیامدهای علمی و کاربردی مفیدی میانجامد و موکد خلاقیت و شناخت بیشتر در پژوهش است. و در نهایت، گرچه از طریق مطالعههای فراتحلیل درک کلی خوبی نسبت به پیشبینیکنندهها و همبستگیها به دست میآید ولیکن این پژوهشها ماهیت کمی دارند. پژوهشهای کیفی این قابلیت را دارند که درک غنی و مفصلی نسبت به موضوع مورد وارسی ارائه دهند که میتواند اینگونه مطالعات کمی را تکمیل نمایند.