سازگاری زن و شوهر در خانوادهها از اهمیت زیادی برخوردار است. تحقیقات بسیاری نشان داده که کاهش میزان آن تهدیدی برای بقاء خانوادههاست. هدف اساسی این تحقیق سنجش میزان اثرگذاری هر یک از مؤلفههای سازگاری یعنی توافق و همرأیی، پیوستگی، ابراز عواطف و رضایتمندی از زندگی زناشویی بر تحکیم خانوادههاست. این پژوهش با روش پیمایشی و رویکرد جامعهشناختی، 148 نفر از کارکنان متأهل (64 هیأت علمی و 84 کارمند) دانشگاههای پیام نور استان همدان را با شیوه نمونهگیری چند مرحلهای انتخاب کرد و با استفاده از پرسشنامه بومیشده سازگاری ویک و بنازون و همکارانش و فیلیسینگر و اسپانیر مورد مطالعه قرار داد. یافتهها نشان داد، میزان اثرگذاری هر یک از مؤلفههای سازگاری بر تحکیم خانواده یکسان نیست. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که -پیوستگی به خانواده با (515/0= β) و سپس ابراز عواطف و احساسات با (330/0=β) به ترتیب بیشترین تأثیر را بر تحکیم خانواده دارد. این نتیجه متمایز از نتایج تحقیقات فیلیسینگر و اسپانیر است که توافق و ابراز دلبستگی در روابط جنسی را مهمترین مؤلفه تبیینکننده تحکیم خانوادهها بر میشمارد. این نتیجه تحت تأثیر فرهنگ جامعه است.