هدف این پژوهش، بررسی تأثیر الگوی مشاورهای اسمای حسنا بر اصلاح تصور زنان متأهل نسبت به خدا بود. این پژوهش به روش نیمه تجربی با استفاده از گروه کنترل، و طرح پیش آزمون ـ پس آزمون انجام گرفت. جامعه پژوهش، مادران 48 ـ 20 ساله بودند که دخترانشان در سال تحصیلی 95 ـ 96 در دبیرستانهای متوسطه شهر تهران تحصیل میکردند. نمونه آماری شامل 30 زن بود که به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب، و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگیری شدند. سپس شرکتکنندگان درگروه آزمایش در ده جلسه آموزشی مبتنی بر اسمای حسنا شرکت کردند. محتوای جلسات آموزشی با توجه به منابع و مرتبط با اسمای حسنا و حدیث معروف پیامبر، که در آن 99 نام الهی شمرده شده، تنظیم شده است. ابزار پژوهش، مقیاس تصور نسبت به خدا بود که هر دو گروه آن را تکمیل کردند. در پایان، نتایج بین دو گروه از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیری مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که میانگین نمرههای کلی مقیاس تصور از خدا و 6 زیر مقیاس اصلی آن، که شامل تأثیرپذیری، مشیت الهی، حضور، چالش، پذیرندگی و خیرخواهی است در مرحله پسآزمون در گروه آزمایش افزایش معناداری یافته است (P